فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
در سالهای گذشته، مسئولیتپذیری اجتماعی اهمیت و مقبولیت زیادی پیدا کرده است و بهرهوران به این موضوع توجه ویژهای کردهاند؛ درنتیجه شرکتها باید شاخصهای مختلف مسئولیتپذیری اجتماعی خود را افشا کنند؛ ازاینرو در پژوهش حاضر، پس از شناسایی ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای افشای مسئولیتپذیری اجتماعی، با استفاده از فن دلفی، چارچوبی با 3 بعد، 22 مؤلفه و 68 شاخص طراحی شد. پس از آن با استفاده از نظرات خبرگان، این گزینهها وزندهی شدند؛ وزن ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی بهترتیب 55/0، 35/0 و 1/0 به دست آمد. در بین شاخصها نیز شاخص افشای اطلاعات اقدامات انجامشده برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، روشها، معیارهای حذف گازها و نتایج حاصل با وزن 058905/0 بهعنوان مهمترین شاخص شناخته شد. همچنین پس از بررسی 330 شرکت که اطلاعات سال 1396 خود را افشا کردند، یافتههای پژوهش نشان میدهند بهصورت میانگین هر شرکت تنها 9 شاخص از 68 شاخص را افشا کرده است و در کل نمونه آماری، بیشترین تعداد افشا به شاخصهای اقتصادی با 1632 مورد مربوط است. بعد از آن نیز شاخصهای بعد اجتماعی با 1290 مورد و محیطی با تنها 360 مورد قرار دارند که بهترتیب 5/27، 5/۱1 و 7 درصد از شاخصهای قابل افشا را شامل میشود. درضمن 85 شرکت از 330 شرکت بررسیشده هیچیک از شاخصهای موجود در بعد محیطی را افشا نکردند که آمار جالب توجهی نیست و نشان میدهد شرکتها به بااهمیتترین بعد افشای مسئولیتپذیری اجتماعی توجه مناسبی ندارند
مبانی نظری خوش بینی مدیران و اندازه گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوشبینی مدیران یک ویژگی شخصیتی است که بهعنوان داشتن باور مثبت در رابطه با هر یک از جنبههای یک پیشامد در شرایط عدم اطمینان تعریف میگردد. براساس پژوهشهای انجام شده در این حوزه، خوشبینی مدیران را میتوان ناشی از دو عامل انگیزههای اقتصادی و واکنش ذهنی افراد دانست که در ادبیات حسابداری به هر دو پرداخته شده است. در پژوهش حاضر مفهوم خوشبینی مدیران، عوامل زیربنایی آن و شاخصهای تعریف شده در ادبیات حسابداری، مالی و روانشناسی جهت اندازهگیری آن بحث و تلاش شده است تا با بیان مفاهیم مرتبط با هر دو نوع خوشبینی، خوشبینی در گزارشگری مالی، ارتباط خوشبینی، فرااعتمادی و استدلال انگیزشی بینشی جدید در ارتباط با مفهوم خوشبینی مدیران فراهم گردد.
ارائه الگوی فرهنگ سازمانی مؤثر بر کنترل های داخلی سازمان های غیرانتفاعی بخش عمومی ایران با رویکرد تئوری داده بنیاد (GT)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۰
281-314
حوزههای تخصصی:
هدف کلی مطالعه حاضر تبیین الگوی فرهنگ سازمانی مؤثر بر سیستم کنترل های داخلی سازمان های غیرانتفاعی بخش عمومی ایران و درواقع احصاء مؤلفه ها و اجزاء اصلی مؤثر بر آن و همچنین توسعه چارچوب نظری فرهنگ سازمانی و نقش آن بر کنترل های داخلی در این قبیل سازمانهاست. باتوجه به عدم کارکرد قطعی نظریات خارجی مطرح شده در ادبیات موضوع، در مورد سازمان های داخلی و لزوم توجه به ابعاد و ماهیت بومی مساله در داخل کشور، در این راستا سعی گردید تا با استفاده از استراتژی کیفی پژوهش و با بکارگیری روش نظریه سازی داده بنیاد، با استفاده از نمونه ای از متخصصان دیوان محاسبات کشور، دانشگاهیان و مسئولان سازمان های غیرانتفاعی کشوری به احصای شرایط علّی، عوامل بسترساز، بازدارنده، راهکارها و پیامدهای پیاده سازی کنترل داخلی مطلوب در سازمان های غیرانتفاعی کشور پرداخته شود. در این پژوهش به منظور کد گذاری و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ATLAS.ti استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که فرهنگ در سه سطح مدیران (شامل سبک، دیدگاه، انگیزش و التزام عملی مدیران به قوانین)، کارکنان (شامل ویژگی های رفتاری، انگیزش و دیدگاه کارکنان) و سازمان (شامل فرهنگ ملموس سازمان، فرهنگ کاری سازمان، ساختار سلسله مراتبی سازمان، فرهنگ نهادی سازمان و جایگاه منافع فردی و جمعی در سازمان) ، با در نظر گرفتن عوامل بازدارنده و بسترساز آن، می تواند جزء عوامل علّی اثرگذار بر کیفیت کنترل داخلی در سازمان های غیرانتفاعی کشور باشد. در نهایت با توجه به الگوی بومی ارائه شده در مطالعه، راهکارهای افزایش اثربخشی کنترلهای داخلی در دو سطح راهکارهای سیاست گذاری کلان و راهکارهای عملیاتی در سازمان ارائه گردید.
اثر تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی بر رابطه میان ریسک های محیطی شرکت و حق الزحمه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۷
57 - 87
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی بر رابطه میان ریسک های محیطی شرکت (شامل ریسک مالی، ریسک عملیاتی و ریسک تجاری) و حق الزحمه حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. بدین صورت که محققین پس از طرح مبانی نظری و فرضیه های پژوهش، از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک، تعداد 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را در یک قلمروی زمانی 5 ساله (1396-1392) به عنوان نمونه آماری انتخاب کردند و پس از استخراج داده های مورد نیاز و بررسی مفروضات کلاسیک رگرسیون خطی، به آزمون فرضیه های طرح شده در پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره پرداختند. یافته های پژوهش، ضمن عدم تأیید فرضیه ها، این نتیجه را در بر داشت که افزایش تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی موجب تضعیف شدت رابطه مستقیم میان ریسک های محیطی شرکت (شامل ریسک مالی، ریسک عملیاتی و ریسک تجاری) و حق الزحمه حسابرسی نخواهد شد.واژگان کلیدی: ریسک های محیطی شرکت، ریسک مالی، ریسک عملیاتی، ریسک تجاری، حق الزحمه حسابرسی.
بررسی تأثیر سیاست راهبردی تجاری بر تطابق بودجه هزینه ها و درآمدها در بازار سرمایه ایران؛ با تأکید بر نقش هزینه های نمایندگی
حوزههای تخصصی:
اطلاعات حسابداری که در آن ها سطح معقولی از اصل تطابق رعایت شده است، یک منبع اطلاعاتی سودمند در امر تصمیم گیری و البته پیش بینی رخدادهای مالی آتی می باشند. باتوجه به اطلاعات ذکرشده در صورت های مالی، این امر ضروری به نظر می رسد تا اطمینان در مورد اطلاعات حسابداری در مقابل عدم اطمینان اطلاعات موجود در بازار مورد آزمون قرار گیرد، چراکه بسیاری از پژوهشگران معتقدند اصل تطابق هزینه ها با درآمدها، عدم اطمینان نسبت به اطلاعات را کاهش خواهد داد. این در حالی است که اتخاذ راهبرد رهبری توسط شرکت می تواند ساختار هزینه شرکت را تحت تأثیر قرار دهد و افزایش هزینه های نمایندگی موجب تشدید این امر می شود. دراین راستا، در مطالعه حاضر تلاش شد تا با استفاده از داده های 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393 تا 1398 و رگرسیون چندمتغیره به بررسی تأثیر سیاست راهبردی تجاری و هزینه های نمایندگی بر تطابق بودجه هزینه ها با درآمدها پرداخته شود. نتایج بررسی ها نشان داد که ارتباطی معنی دار و مستقیم بین پیروی از راهبرد رهبری هزینه و تطابق بودجه هزینه ها با درآمدها برقرار است و هزینه های نمایندگی موجب تضعیف ارتباط مستقیم بین پیروی از راهبرد رهبری هزینه و تطابق بودجه هزینه ها با درآمدها می شود.
اهمیت چارچوب مفهومی گزارشگری مالی در بخش عمومی
منبع:
حسابداری و بودجه ریزی بخش عمومی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 104
حوزههای تخصصی:
چارچوب مفهومی زیربنای بنیادین مفاهیمی است که استانداردهای حسابداری به صورت درست و مستمر بر مبنای آن تدوین می شود، یا مورد بازنگری قرار می گیرد. سوالی که مطرح می شود این است که چارچوب مفهومی چه اهمیتی دارد و دارای چه تحولاتی بوده است. برای این منظور چارچوب مفهومی و بیانیه های مفاهیم تشکیل دهنده آن، مورد بررسی و تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل اهمیت چارچوب مفهومی گزارشگری مالی در بخش عمومی است. درک صحیح چارچوب مفهومی به حل مسایل حسابداری و گزارشگری مالی کمک می کند و مرزهای داوری را تعیین می نماید. تغییر نیازهای اطلاعاتی ذی نفعان در محیط جدید ممکن است تجدیدنظر در چارچوب مفهومی را ضروری سازد.
Evaluation of Monetary and Fiscal Policy Based on New Keynesian Dynamic General Equilibrium Model in Iran’s Economy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper examines monetary and fiscal policy through the estimation of a New-Keynesian dynamic general equilibrium model for Iran’s economy. In this New-Keynesian dynamic general equilibrium model, the consumers encounter the liquidity constraint and the firms face sticky prices, while they are changing them. In the model presented, a role is considered for both government spending and taxation, besides the monetary rule. Then, the model is estimated using Iran's data over the period of 2002-2017, through the method of generalized moments which leads into valuable insight. The results indicate that aggregate demand reacts to changes in interest rates. When inflation occurs, regardless of its source, it is persistent and inertia.The monetary policy has a forward-looking behavior. The output gap with a lag has a negative effect on government spending and the short-term impact of the output gap on government spending is smaller than its impact on taxation (Tax responses to the output gap are stronger and positive).
مدل سازی ارزش در معرض ریسک قراردادهای آتی سکه بهار آزادی با درنظرگرفتن حافظه تاریخی در مشاهدات: کاربردی از الگو های FIAPARCH-CHUNG(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزش در معرض ریسک ابزاری استاندارد و مناسب برای اندازه گیری ریسک بالقوه زیان های اقتصادی در بازارهای مالی است که امروزه به طور وسیعی برای کنترل و پیش بینی انواع ریسک بازاری، اعتباری و مالی استفاده می شود. روش: در این مطالعه با بهره گرفتن از معیارهای اطلاعات نشان داده شد بهترین الگویی که می تواند طی دوره 26/9/1392 تا 6/8/1395 نوسانات بازده آتی های سکه بهار آزادی را نمایش دهد، الگوی MA(1)-FIAPARCH-CHUNG(2,d,1) است. در ادامه ارزش در معرض ریسک، با توجه به الگوی ذکرشده در دو موقعیت خرید و فروش برای این دارایی سنجیده و برای تأیید خوب بودن فرایند محاسبه ارزش در معرض ریسک از آزمون کوپیک استفاده شد. نتایج: طبق نتایج، ارزیابی ویژگی عدم تقارن و حافظه بلندمدت در نوسانات بازده ممکن است سبب انتخاب الگوی ارزش در معرض ریسک مناسب برای عملکرد مدیریت ریسک در بازار آتی های سکه تهران شود و تحلیل ها در این پژوهش می تواند ابزاری باارزش برای فعالیت در بورس کالای ایران محسوب شود.
تأثیر ساختار هیات مدیره و حاکمیت شرکتی برمعیارهای عملکرد و محافظه کاری غیرشرطی شرکت های ایرانی
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که حاکمیت شرکتی دربرگیرنده مجموعه قواعد، سیاست ها و روابط بین سهامداران، مدیران و سایر افراد ذینفع می باشد که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظور تأمین منافع ذینفعان و جلوگیری از سوء استفاده احتمالی است و می تواند از قدرت مدیران در پیگیری منافع شخصی کاسته و باعث بهبود عملکرد شرکت شود، لذا تضاد منافع سهامداران و مدیران موضوع اصلی در ادبیات حاکمیت شرکتی می باشد. سرمایه گذاران انگیزه و قدرت کافی برای نظارت مدیران را دارند و اغلب از هیات مدیره به عنوان اهرم اجرایی اصول حاکمیت شرکتی یاد می کنند. شرکت ها نیز معتقدند که حاکمیت شرکتی مناسب، مدیریت و کنترل اثربخش واحدهای تجاری را تسهیل و قادر به ارائه بازده بهینه برای کلیه ذینفعان می باشد. بر این مبنا هدف این تحقیق بررسی و تجزیه وتحلیل تأثیر ساختار هیات مدیره (شامل دوگانگی وظیفه مدیرعامل، اندازه هیات مدیره و استقلال مدیران) و مکانیزم های حاکمیت شرکتی ( شامل تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی، مالکیت مدیریتی و کیفیت حسابرس مستقل) بر معیارهای عملکرد مالی (شامل سود تقسیمی هر سهم، نرخ بازده دارایی ها، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت کیوتوبین و بازده سهام) و محافظه کاری غیرشرطی می باشد. از اطلاعات 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سال های 1395 تا 1398 استفاده شده و روش تحقیق تجربی و همبستگی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که ساختار هیات مدیره بر نسبت کیوتوبین تأثیر مثبت داشته و برای سایر متغیرها معنی دار نمی باشد. حاکمیت شرکتی نیز بر معیارهای سود تقسیمی، نرخ بازده دارایی ها، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و محافظه کاری غیرشرطی تأثیر مثبت دارد، لکن برای نسبت کیوتوبین و بازده سهام معنی دار نیست.
تأثیر سهامداران نهادی بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل و ساختار سرمایه در شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
57 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر سهامداران نهادی بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و تصمیمات ساختار سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و بازه زمانی پژوهش سال های 1390 لغایت 1397 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش 106 شرکت به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده است. روش پژوهش مورد استفاده، توصیفی از نوع پس رویدادی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش داده های ترکیبی و برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش دفتری، اهرم مبتنی بر ارزش بازار و اهرم کوتاه مدت رابطه مثبت و معنادار و بین قدرت مدیرعامل و اهرم بلندمدت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، سهامداران نهادی بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و اهرم مبتنی بر ارزش بازار اثر تعدیل کننده دارند.
مدل سازی الگوی بهینه ارزش درمعرض ریسک در صندوق های بازنشستگی
حوزههای تخصصی:
صندوق های بازنشستگی، نقش عمده ای در بازارهای مالی و سرمایه عهده دار هستند. ازاین رو، توجه به مقولاتی چون راهبرد های سرمایه گذاری باتوجه به حجم و منابع دارایی ها و مدیریت ریسک درخصوص آنها حائز اهمیت است. این مقاله به تعدیل مدل ارزش درمعرض ریسک حوزه بانکداری متناسب با ویژگی های صندوق های بازنشستگی می پردازد. درراستای این هدف، تعدیلات اساسی و گام های کارکردی این اقتباس طرح می شوند. درنهایت مدل پیشنهادی سرمایه گذاری بهینه با مؤلفه ریسک توسعه می یابد. نتایج پژوهش، ارائه کننده یک مدل سنجش ریسک برای دارایی های موجود در پرتفوی صندوق های بازنشستگی است. ازآنجاکه مطالبات صندوق ها از دولت غالباً به شکل واگذاری سهام صورت می گیرد، موجب می شود تا بخش عمده ای از دارایی های صندوق های بازنشستگی را سهام شرکت های بورسی و غیربورسی تشکیل دهد. بنابراین، بهره گیری از مدل حاضر می تواند کمک شایانی در مدیریت ریسک پرتفوی صندوق های بازنشستگی و توسعه الگوهای به کارگیری ارزش درمعرض ریسک داشته باشد.
تبیین عوامل مؤثر بر صدور و ابطال واحدهای صندوقهای سرمایه گذاری مشترک – مقایسه رفتار صندوق های سرمایه گذاری در سهام و صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر روند صدور و ابطال واحدهای صندوق های سرمایه-گذاری مشترک می باشد. بدین منظور، نمونه ای شامل اطلاعات 60 صندوق سرمایه گذاری مشترک در محدوده زمانی 64 ماهه آغاز فرودین 1391 الی پایان تیر 1396 به تفکیک 42 صندوق سرمایه گذاری در سهام و 18 صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه، از دو روش آماری ماشین بردار پشتیبان و رگرسیون لوجستیک و 5 متغیر بازده صندوق، اندازه صندوق، شاخص عملکرد بازار، حجم معاملات بازار و نوسانات نرخ ارز جهت پیش بینی استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان می دهد رفتار صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت و صندوق های سرمایه گذاری در سهام هم به لحاظ قدرت پیش بینی و هم به لحاظ تعداد متغیرهای معنی دار و مؤثر بر پیش بینی روند صدور و ابطال واحدهای سرمایه گذاری متفاوت از یکدیگر می باشند. در صندوق های با درآمد ثابت دو متغیر بازده صندوق و شاخص عملکرد بازار و در صندوق های سرمایه گذاری در سهام، کلیه متغیرهای مورد مطالعه بر روند صدور و ابطال واحدهای صندوق تأثیر معنی دار دارند. علیرغم اینکه توانایی پیش بینی متغیرهای مورد مطالعه در صندوق های سرمایه گذاری در سهام بالاتر از صندوق های با درآمد ثابت است، لیکن قدرت مدل های ماشین بردار پشتیبان و لوجستیک تقریباً برابر می باشند. نتایج این پژوهش می تواند برای سرمایه گذاران در انتخاب نوع صندوق مشترک جهت سرمایه گذاری و در نظر گرفتن متغیرهای مؤثر بر روند صدور و ابطال واحدهای سرمایه گذاری مفید واقع شود.
بررسی رابطه بین برنامه ریزی مالیاتی و هزینه های نمایندگی با تاکید بر نقش ارتباطات سیاسی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
مالیات به عنوان اصلی ترین ابزار کسب درآمد می تواند دولت ها را در جهت نیل به اهداف کلان اقتصادی یاری رساند. پرداخت مالیات یکی از مهمترین وظایفی است که شهروندان می توانند در راستای تأمین منابع مالی جهت ارائه رفاه جامعه انجام دهند. علاوه بر این به دلیل حمایت دولت، شرکت هایی که دارای روابط سیاسی هستند، محیط عملیاتی غیرشفافی دارند در نتیجه تضاد منافع در این شرکت ها بیشتر از سایر شرکت ها بوده و هزینه های نمایندگی بیشتر است. لذا این پژوهش به بررسی رابطه بین برنامه ریزی مالیاتی (اجتناب و فرار مالیاتی) و هزینه های نمایندگی با تاکید بر نقش ارتباطات سیاسی در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1397 با استفاده از اطلاعات 145 شرکت منتخب پرداخته است. نتایج نشان داد که اجتناب و فرار مالیاتی باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شوند. فرار و یا اجتناب از پرداخت مالیات، اغلب در انحراف منافع به سود خود مدیران نقش داشته و مدیران سعی می کنند از طریق دستکاری سود به فرصت طلبی خود ادامه دهند و منافع خود را مقدم بر منافع سایر سهامداران می دانند که منجر به افزایش هزینه های نمایندگی می شود. همچنین نتایج نشان داد در شرکت های دارای روابط سیاسی نیز هزینه های نمایندگی افزایش می یابد. زیرا مدیران دارای روابط سیاسی در محیط های دارای تضاد منافع فعالیت های فرصت طلبانه خود را به راحتی انجام می دهند . علاوه بر این وجود روابط سیاسی در شرکت ها باعث تشدید رابطه بین برنامه ریزی مالیاتی و هزینه های نمایندگی می شود. به عبارتی در شرکت های دارای روابط سیاسی قوی، مدیران سعی می کنند تا از طریق اجتناب مالیاتی و یا اقدام غیرقانونی فرار مالیاتی؛ مالیات قابل پرداخت را به تعویق بیاندازند یا از پرداخت آن فرار کنند که این امر شفافیت اطلاعات افشا شده را کاهش داده و فرصت طلبی مدیران در این شرایط افزایش یافته و باعث می شود تا هزینه های نمایندگی افزایش یابد.
بکارگیری استانداردهای حسابداری بخش عمومی: شناسایی چالش های موجود و عوامل پیش نیاز تحول از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۹)
141 - 166
حوزههای تخصصی:
در سه دهه گذشته تحولات عمده مدیریت عمومی و به ویژه استقرار حسابداری تعهدی، مشخصه بخش عمومی بسیاری از کشورها بوده است. نظام مالی بخش عمومی ایران نیز در فرآیند اجرایی شدن این تحولات قرار دارد، با توجه به شواهد موجود، مبنی بر عدم بکارگیری کامل و مناسب استانداردهای حسابداری بخش عمومی، هدف مطالعه حاضر، بررسی تحولات حسابداری بخش عمومی و بکارگیری استانداردهای حسابداری بخش عمومی با تمرکز بر شناسایی چالش ها و عوامل پشتیبان تحول است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد خبره و صاحب نظر در زمینه حسابداری بخش عمومی و تحولات آن می باشد و اطلاعات موردنیاز برای پاسخ به سوالات اصلی پژوهش، از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته، در سال 1397، گردآوری شده است. نظرخواهی از خبرگان در طی دو دور دلفی، نشان داد که نبود شناخت مناسب از استانداردها، اصلی ترین چالش بکارگیری استانداردها است، علاوه بر این، آموزش به حسابداران بخش عمومی رتبه نخست پیش نیازها و عوامل پشتیبان را به خود اختصاص داد. پژوهش حاضر، علاوه بر ارزیابی چالش های بکارگیری استانداردهای حسابداری بخش عمومی، برای نخستین بار به بررسی پیش نیازهای بکارگیری استانداردها پرداخته و از این رو به توسعه و بهبود حسابداری بخش عمومی ایران، کمک می نماید.
ارائه چارچوبی برای حسابداری مدیریت گازهای گلخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی در سال های اخیر به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات زیست محیطی در جهان تبدیل شده است. شواهد علمی گویای این واقعیت است که انتشار گازهای گلخانه ای در سطح صنایع نقش عمده ای در پیدایش این پدیده دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابزارها و رویه های حسابداری مدیریت در کنترل و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در شرکت ها و ارائه رهنمودی در رابطه با پیاده سازی سیستم حسابداری مدیریت گازهای گلخانه ای است. پژوهش حاضر مبتنی بر ارزیابی دیدگاه خبرگان و روش شناسی کیفی از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته است. با تحلیل داده های مصاحبه اهداف سیستم حسابداری مدیریت گازهای گلخانه ای، ذینفعان، محرکها و موانع پیاده سازی این سیستم، تکنیک ها و رویه های مناسب و نهایتا خروجی ها و پیامدهای پیاده سازی چنین سیستمی شناسایی و چارچوب پیشنهادی تحقیق تبیین گردید. یافته های پژوهش بر نقش حسابداری مدیریت برای کنترل انتشار گازهای گلخانه ای خصوصا در ابعاد تحلیل و مدیریت هزینه، ارزیابی پروژه های سرمایه ای و ارزیابی عملکرد و انگیزش تأکید می کند.
بررسی عملکرد راهبرد معاملاتی اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۰
21-41
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی عملکرد راهبرد معاملاتی اقلام تعهدی است. راهبرد اقلام تعهدی، راهبردی معاملاتی است که طبق آن سهام با سطح نسبی پایین اقلام تعهدی خریداری و نگهداری شده و سهام با سطح نسبی بالای اقلام تعهدی فروخته می شود. به صورت خاص در این پژوهش امکان کسب بازده مازاد و بازده مازاد تعدیل شده بر اساس ریسک با به کارگیری «راهبرد اقلام تعهدی سنتی» و «راهبرد اقلام تعهدی نسبی»، آزمون شده است. بدین منظور داده های 236 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به صورت ماهانه بین سال های 1390 تا 1397 جمع آوری گردید؛ و برای آزمون فرضیه ها از روش سبد مصون سازی و آزمون t استفاده شد. نتایج نشان داد به کارگیری راهبرد اقلام تعهدی نسبی، منجر به کسب بازده مازاد و بازده مازاد تعدیل شده بر اساس ریسک می شود. همچنین نتایج حاکی از کسب بازده مازاد با به کارگیری راهبرد اقلام تعهدی سنتی بود؛ اما کسب بازده تعدیل شده بر اساس ریسک با به کارگیری راهبرد یادشده، تائید نشد. با توجه به این که در بازار کارایی که ناهنجاری در آن وجود ندارد، نمی توان به بازده مازاد دست یافت، نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود ناهنجاری اقلام تعهدی در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین نتایج پژوهش، حاکی از این است که راهبرد اقلام تعهدی نسبی در مقایسه با راهبرد اقلام تعهدی سنتی کارایی بیشتری دارد.
تأثیر عملکرد شرکت بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۰
43-62
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر عملکرد شرکت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور داده های مربوط به 100 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1392 الی 1396 مورداستفاده قرار گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و فرضیه ها از طریق رگرسیون چندگانه به روش داده های تابلویی مورد آزمون قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین شاخص های عملکرد (نرخ بازده دارایی ها، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت، شاخص Q توبین و سود هر سهم) و ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. به عبارتی با توجه به عملکرد یک شرکت، می توان جهش یا سقوط آتی قیمت سهام را پیش بینی و نسبت به خرید یا فروش سهام آن شرکت اقدام کرد.
علل و پیامدهای خرید اظهارنظر حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق با تئوری نمایندگی، مدیران انگیزه های زیادی دارند که گزارش های حسابرسی شان با اظهارنظر مطلوب ارائه شود؛ آنها در جستجوی حسابرسانی هستند که مطابق با خواسته هایشان رفتار کنند و شک و تردید حرفه ای کمتری نسبت به صورت های مالی داشته باشند. انتظاراتی که می تواند منجر به پدیده خرید اظهارنظر حسابرس شده و احتمال تقلب در صورت های مالی را افزایش دهد. رویدادی که پیامدهای نامطلوب زیادی بر قیمت اوراق در بازارهای مالی را به دنبال خواهد داشت. بر همین اساس، پژوهش حاضر در ابتدا با مطالعه مروری، به تبیین علل خرید اظهارنظر حسابرس می پردازد و سپس تحلیلی از پیامدهای نامطلوب این پدیده و اثر آن بر حرفه حسابداری و حسابرسی ارائه می کند. نتایج این پژوهش نشان داد که ویژگی های خاص کار حسابرسی می تواند محرکی مهم برای تشدید وقوع پدیده خرید اظهارنظر حسابرس باشد. همچنین سایر نتایج پژوهش حاکی از این است که خرید اظهارنظر حسابرس پیامدهای نامطلوبی از جمله کاهش کیفیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی را به دنبال دارد. همچنین به استقلال حسابرس صدمه زده و منجر به تقلب در صورت های مالی می شود.
تأثیر خودشیفتگی مدیران عامل بر شفافیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودشیفتگی یک ویژگی شخصیتی است که فرد در آن تمایل دارد مورد تحسین واقع شده و در مورد خود اغراق و بزرگنمایی نماید. مدیران خودشیفتهبیشتر قادر خواهند بود تا از قدرت و عدم تقارن اطلاعات به منظور مداخله در گزارشگری مالی نادرست استفاده کنند. در این تحقیق به بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران عامل بر شفافیت گزارشگری مالی پرداخته شده است. با توجه به محدودیت های تحقیق، 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. برای اندازه گیری متغیر خودشیفتگی از اندازه امضاء مدیران عاملو جهت سنجش شفافیت گزارشگری مالی از معیار چندبُعدی که دامنه وسیعی از مفاهیم مرتبط با شفافیت را پوشش می دهد، استفاده گردیده است.مفهوم شفافیت بیان شده، مشتمل بر هر دو مجرای انتشار اطلاعات عمومی و خصوصی شرکت بوده و هر دو بُعد مقدار و کیفیت اطلاعات را در نظر می گیرد.نتایج تحقیق نشان می دهد که خودشیفتگی مدیران عامل اثر منفی بر شفافیت گزارشگری مالی دارد، اما این تأثیر معنادار نشده است. همچنین بین دیگر ویژگی رفتاری مدیران یعنی متغیر اطمینان بیش از حد و شفافیت گزارشگری مالی رابطه منفی و معناداری مشاهده گردیده است.
ارزیابی تطبیقی کارآمدی شیوه های فعلی قیمت گذاری بنگاه های مصوب شورای عالی اجرای سیاست های کلی اصل 44 و شیوه های نوین قیمت گذاری بنگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر ارزیابی تطبیقی کارآمدی شیوه های فعلی قیمت گذاری بنگاه های مصوب شورای عالی اجرای سیاست های کلی اصل 44 و شیوه های نوین قیمت گذاری بنگاه ها است. روش پژوهش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی است. تعیین نرخ پایه هر سهم بر اساس پیش بینی سود سنوات آتی با سه روش پیشنهادی و تنزیل آن به نرخ 30 درصد به تاریخ ارزیابی، و نیز نرخ پایه محاسبه شده توسط کارشناسان رشته مالی طبق مدل های مشخص شده توسط شورای عالی اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، محاسبه و نتایج با قیمت اولین معامله و میانگین هندسی معاملات شش ماهه اول بعد از پذیرش در بورس مقایسه شده است. یافته های پژوهش: بین قیمت سهام ارزیابی شده توسط کارشناسان با میانگین قیمت شش ماهه اول پس از ورود به بورس تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: مدل ارزیابی سهام شرکت ها به روش پیش بینی و تنزیل جریان های نقدی آتی از کارایی مناسب تری برخوردار می باشد. به عبارتی روش های ارزیابی کلاسیک ارزش گذاری (حداقل به صورت عمومی) در محیط ایران نمی تواند به نتایج معتبری بیانجامد و بایستی از روش های اقتضائی و موردی برای ارزش گذاری شرکت های مورد واگذاری استفاده نمود.