فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
حرفه ای سازی به مفهومی کلیدی در حوزه ی مدیریت منابع انسانی تبدیل شده است ولی با این وجود مبهم بودن معنای حرفه ای سازی در جایگاه مهم ترین مفهوم در مدیریت منابع انسانی همچنان توسط بسیاری از صاحب نظران این عرصه به عنوان یک مسئله ی چالش برانگیز مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر، شفاف سازی مفهوم حرفه ای سازی در حوزه ی مدیریت منابع انسانی است. برای دست یابی به این هدف، از رویکرد تحلیل مفهوم سودابی استفاده شد و با استفاده از این رویکرد، تعاریف، ابعاد و معنای دقیق حرفه ای سازی شناسایی شد. از متون و مقالات نوشته شده در این خصوص به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد. در طی این فرآیند با استفاده از بررسی نظرات متخصصین و اساتید دانشگاهی که در این حوزه دارای نوشته بودند نیز استفاده شد. برای این منظور بر روی منابع پراستناد در این حوزه تأکید شد. درنهایت با استفاده از رویکرد موردنظر چارچوب تحلیل مفهومی به عنوان مبنایی جهت تحلیل مفهوم حرفه ای سازی در حوزه ی مدیریت منابع انسانی ارائه شد. نتایج این پژوهش می تواند زمینه ی اجرایی حرفه ای سازی هم در سطح فردی و هم در سطح سازمانی را فراهم کند. کاربست چشم انداز حرفه ای سازی در خصوص حوزه ی مدیریت منابع انسانی می تواند فهم کنونی را از این مفهوم ارتقا بخشد. در پایان براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهای لازم نیز ارائه شده است.
رابطه بین شاخص اقتصاد دانش بنیان و رشد تولید ناخالص داخلی در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
135-155
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی ارتباط بین شاخص اقتصاد دانش بنیان و رشد تولید ناخالص داخلی در اقتصاد ایران حدود 20 سال گذشته است. در این راستا، ارتباط بین شاخص اقتصاد دانش بنیان براساس چارچوب روش شناسی ارزیابی دانش بانک جهانی با رشد تولید ناخالص داخلی سال های 1996 تا 2017 در اقتصاد ایران بررسی شده است. برای آزمون رابطه کوتاه مدت و بلندمدت این متغیرها از آزمون همگرایی یوهانسون و آزمون انگل گرنجر استفاده شد. نتایج ارتباط بلندمدت از شاخص اقتصاد دانش بنیان به رشد تولید ناخالص داخلی را در طول سال های بررسی شده برای اقتصاد ایران تأیید کرد. باتوجه به نیاز اقتصاد ایران به توجه به رشد اقتصادی حاصل از بخش غیرنفتی، به نظر می رسد توجه به متغیرهای سازنده شاخص های فرعی اقتصاد دانش بنیان و تولید محصولات دانش بنیان برای اقتصاد ایران ضروری به نظر می رسد. در این راستا سیاست گذاری متمرکز دولتی بر تقویت شاخص اقتصاد دانش بنیان باید موردتوجه قرار گیرد.
تحلیل مؤلفه های جانشین پروری مبتنی بر شواهد در بخش خصوصی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل مؤلفه های جانشین پروری مبتنی بر شواهد در بخش خصوصی ایران صورت پذیرفته است. چارچوب لمپ[1] (بودرو و رامستد[2]) به عنوان چارچوب منابع انسانی مبتنی بر شواهد در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. درابتدا، محقق با استفاده از آموزه های روش کاری مبتنی بر شواهد، مؤلفه های جانشین پروری مبتنی بر شواهد را از منابع اطلاعاتی مختلف شامل ادبیات نظری موضوع، مصاحبه، مقالات مرتبط و مدل های جانشین پروری ارائه شده توسط مؤسسات مشاوره ای و آموزشی مانند هی[3] و مرسر[4] استخراج نمود. در بخش بعد، کدها و مؤلفه های استخراج شده با روش تحلیل محتوا بررسی، با مدل لمپ تطبیق و در مدل جایگذاری شدند. درانتها و پس از طراحی پرسشنامه مقایسات زوجی، نظرات خبرگان منابع انسانی جمع آوری و با استفاده از نرم افزار Expert Choice ابعاد و مؤلفه ها جانشین پروری مبتنی بر شواهد رتبه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بعد "منطق" در فعالیت های جانشین پروری بیشترین و "تحلیل" کم ترین اهمیت و تأثیرگذاری را دارد
طراحی مدل زنجیره تأمین منابع انسانی ناب: پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : نظر به نوظهوربودن مفهوم رویکرد ناب درزمینه منابع انسانی، پژوهش بالا با هدف واکاوی مبحث زنجیره تأمین منابع انسانی ناب انجام گرفت. روش : این پژوهش با تکیه بر مبانی فلسفی مکتب تفسیرگرایی، پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه دادهبنیاد است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران ارشد، میانی و کارشناسان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و خبرگان دانشگاهی بود که تعداد 19 نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. شناسههای مدل زنجیره تأمین منابع انسانی ناب با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شدند و با استفاده از روش کدگذاری سه مرحلهای استراوس و کوربین تحلیل شدند (252 مفهوم کلیدی،43 زیرمقوله و 25 مقوله اصلی). یافتهها : براساس یافتههای پژوهش، مفهوم منابع انسانی ناب بهعنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علّی در قالب دو دسته عوامل محیطی و سازمانی جای گرفتند و پنج مقوله اصلی برنامهریزی پیشگیرانه مدیریت تقاضا، کارامدی منابع جستجو، کارامدی ارزیابی و غربالگری، آمادهسازی بدو استخدام و کارآمدی نظام جانشینپروری بهعنوان راهبرد انتخاب شدند. ویژگیهای شخصی مدیران، ارزیابی اثربخشی منابع انسانی جذبشده، قابلیت استخدامپذیری کاندیدا بهعنوان مداخلهگر تقویتکننده و روابط غیرقانونی، عدم اطمینان محیطی، فشار زمانی جهت استخدام، ناکارآمدیهای نظام مدیریت دولتی بهعنوان مداخلهگر تضعیفکننده شناسایی شدند. درجه نابی فرهنگ سازمانی، ایفای نقش استراتژیک واحد منابع انسانی، قابلیت انعطاف و انطباقپذیری مدیران، ثبات مدیریت، مدیریت کارراهه شغلی و دسترسی و محدودیت منابع سازمان بهعنوان عوامل زمینه و بسترساز زنجیره تأمین منابع انسانی ناب تعیین شدند. درنهایت پیامدهای دستیابی به زنجیره تأمین منابع انسانی ناب در سه سطح خرد، میانی و کلان تعیین شدند.
شناسایی و تبیین پیشایندها و پسایندهای خاموشی هوشیارانه منابع انسانی با استفاده از رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاموشی هوشیارانه منبعی برای جهل است؛ هنگامی که خاموشی هوشیارانه بین کارکنان سازمان حاکم باشد، جهل و نادانی، افزایش یافته و یادگیری و انطباق پذیری سازمان، کاهش می یابد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین پیشایندها و پسایندهای خاموشی هوشیارانه منابع انسانی با استفاده از رویکرد دلفی فازی در سازمان های دولتی انجام گرفت. این پژوهش درزمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کمی و کیفی در رهیافت قیاسی استقرایی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را سازمان های دولتی استان لرستان تشکیل می دهد که 28 نفر از خبرگان آنها براساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند. در بخش کیفی پژوهش برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای کوهن تأیید شد. علاوه براین، در بخش کمی برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تأیید شد. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و روش کدگذاری تحلیل شد و پیشایندها و پسایندهای خاموشی هوشیارانه منابع انسانی شناسایی شدند. همچنین در بخش کمی پژوهش، با استفاده از فن دلفی فازی اولویت بندی پیشایندها و پسایندهای خاموشی هوشیارانه منابع انسانی انجام پذیرفت و مهم ترین عوامل و پیامدهای آن مشخص شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از میان پیشایندهای خاموشی هوشیارانه منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، محدودیت زمانی، سازگاری با هنجارها و ارزش های سازمان، ارتباطات ناکارآمد و حفظ شهرت و اعتبار به عنوان مهم ترین عوامل به وجودآورنده خاموشی هوشیارانه در سازمان های دولتی به شمار می روند. همچنین نتایج نشان داد که کاهش یادگیری، بی تفاوتی سازمانی، ازدست رفتن اعتماد و روحیه کارکنان، کاهش خلاقیت و نوآوری، افزایش استرس و کاهش عملکرد فردی و سازمانی ازجمله مهم ترین پسایندها یا پیامدهای خاموشی هوشیارانه منابع انسانی در سازمان های دولتی می باشند.
روایت پژوهی تجربه مدیریت خشم در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمانها بهصورت بالقوه دارای زمینههای متعددی برای خشم هستند؛ لذا انتظار میرود کارکنان به اشکال مختلف خشم را تجربه کنند. هدف این پژوهش، فهم تجارب مدیریت خشم توسط کارکنان بانک مرکزی میباشد. روش این تحقیق روایتپژوهی کیفی است. دادهها ازطریق مراجعه به مستندات سازمانی و مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری شدند. برای تحلیل دادههای تحقیق، ابتدا از روش تحلیل تم، علل و راهکارهای مدیریت خشم شناسایی شدند و سپس براساس ساختار پیرنگ، روایت کلی استخراج شد. مرور داستانهای مشارکتکنندگان نشان میدهد برخی از عوامل بروز خشم مانند ویژگیهای شخصیتی، تعارضات میانفردی، محدودیتهای محیط کاری و ماهیت ستادی کار جامعه هدف در طول زمان ثابت بودهاند؛ لیکن باتوجهبه تغییرات دهه اخیر در ترکیب کارکنان، برخی از علل تجربه خشم توسط اعضای فعلی سازمان عبارتند از: تنوع فرهنگی و نسلی کارکنان و عدم اثربخشی مدیریت منابع انسانی ازجمله جذب و مدیریت جانشینپروری و ارتقا. ضمناً یافتهها نشان میدهند که راهکارهای سازمانی و مدیریتی، تقویت نگرشهای مثبت، آموزش و فرهنگسازی پذیرش تنوع میتواند به مدیریت خشم در سازمان کمک کنند. متغیرهای تعدیلگر نیز شامل تجربیات پیشین، ویژگیهای شخصیتی، پست و تحصیلات میباشند
ترسیم چشم انداز توسعه پایدار صنعت پالایش گاز ایران براساس چارچوب طرح گزارش جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترسیم چشم انداز آینده مطلوب بلندمدت صنعت پالایش گاز ایران از منظر توسعه پایدار، اجرا شده است. رویکرد پژوهش ترکیبی (کیفی- کمی) بوده و استراتژی پژوهش تحلیل محتوای پنهان به مثابه یک راهبرد است. اطلاعات پژوهش حاضر از طریق ابزارهای پرسش نامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 24 نفر از مدیران عالی و میانی صنعت پالایش گاز و خبرگان دانشگاهی در حوزه توسعه پایدار (که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند) گردآوری شد. پس از شناسایی جنبه ها و شاخص های کلیدی توسعه پایدار صنعت پالایش گاز ایران، معیارهای به دست آمده از این فرایند برای ترسیم چشم انداز مورداستفاده قرار گرفته و با تحلیل محتوای داده های به دست آمده از مصاحبه با مشارکت کنندگان، چشم انداز آینده مطلوب بلندمدت صنعت از منظر توسعه پایدار برای افق سال 1430 ترسیم شده است. در چشم انداز آینده مطلوب بلندمدت، صنعت پالایش گاز ایران ضمن تمرکز بر تولید گاز به عنوان هسته مرکزی کسب و کار، با گسترش صنایع پایین دستی، استحصال تمام مشتقات قابل استخراج از گاز، اقدام های مقابله ای و جبرانی در حوزه تغییرات اقلیمی، تقویت و شراکت با جوامع محلی، ایجاد بستر مناسبی برای شفافیت و انتشار اطلاعات به جامعه و با انجام اقدام های مناسب برای حفظ تعادل زیست محیطی و ایجاد ارزش پایدار برای جامعه از محل ثروت منابع طبیعی، در سطحی فراتر از تولید گاز فعالیت می کند.
مضمون کاوی مسئولیت اجتماعی سازمان از دیدگاه آیات و روایات: دلالت هایی برای دانشگاه های جامعه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
118 - 145
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه سازمان به مسئولیت های اجتماعی خود نمایانگر رویکرد اخلاقی آن و در نظر داشتن منافع و مصالح اجتماعی است. در میان الگوهای مختلفی که وظایف و اقدامات سازمان ها در این زمینه را معرفی کرده اند، پژوهش حاضر به واکاوی مؤلفه های تشکیل دهنده مسئولیت اجتماعی از دیدگاه آیات و روایات پرداخته است و بر این اساس دلالت های آن را برای دانشگاه های جامعه اسلامی معرفی کرده است. روش: اینپژوهش کاربردی، کیفی، استقرایی و تفسیری است. برای انجام آن در مرحله نخست، با استفاده از روش تحلیل مضمون آیات و روایات مرتبط تحلیل شدند و مضامین تشکیل دهنده مسئولیت اجتماعی شناسایی و تلفیق شدند. اطمینان از اعتمادپذیری این یافته ها با تأیید ده نفر از خبرگان دانشگاهی و مباحث مدیریت اسلامی انجام شد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ارائه دلالت های مرتبط برای دانشگاه های جامعه اسلامی نیز با استفاده از رویکرد برایشی انجام شده است. یافته ها: مسئولیت اجتماعی از دیدگاه آیات و روایات در قالب شش مضمون اصلی ارائه شده است: مسئولیت قانونی، مدنی اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی آموزشی و سیاسی. دلالت های مرتبط با هر یک از این شش مضمون برای دانشگاه های جامعه اسلامی نیز به تفصیل ارائه شده است. نتیجه گیری: شناخت ماهیت مسئولیت اجتماعی سازمان از دیدگاه آیات و روایات، گامی مهم در راستای حرکت به سوی عملکرد اخلاق مدارانه و دینی سازمان ها در جامعه اسلامی به شمار می رود. دلالت های ارائه شده در این زمینه نیز می توانند زمینه را برای عملیاتی سازی این مقوله مهم در دانشگاه های اسلامی فراهم سازد.
ارائه الگوی اولویت های پیشگیری قلدری سازمانی: رویکرد فراگیر تفسیری-ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
485 - 515
حوزههای تخصصی:
پیشگیری، به منزله یک استراتژی عملیاتی، باعث می شود سازمان در مقابل پدیده های مخرب، همچون قلدری محیط کار، واکنش های پویا و انعطاف پذیر داشته باشد و در نتیجه از نهادینه شدن رفتارهای مخرب جلوگیری شود. هدف از این پژوهش ارائه الگوی اولویت های پیشگیری از قلدری سازمانی بر اساس رویکرد فراگیر تفسیری ساختاری بود. پژوهش ْ ترکیبی و مبتنی بر روش شناسی کیفی و کمّی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل پانزده نفر از متخصصان دانشگاهی بود که در زمینه مدیریت رفتار و منابع انسانی تخصص داشتند. جامعه آماری بخش کمّی شامل سی مدیر منابع انسانی سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگری سه استان سمنان و کرج و تهران بود که در بخش تحلیل ماتریسی مشارکت کردند. در این پژوهش ابتدا گزاره های مربوط به شیوه های پیشگیری از قلدری سازمانی از طریق مطالعه وسیع مطالب مرتبط با آن آغاز شد و پس از دسته بندی شصت و چهار مقاله محققان مقاله های دسته بندی شده را پایش و در نهایت سیزده پژوهش را وارد تحلیل فراترکیب کردند. پس از طی مراحل مربوط به تحلیل فراترکیب، هجده گزاره در قالب دو مؤلفه شناسایی شد که پس از تحلیل دلفی به یازده گزاره تقلیل یافت. در بخش تحلیل ساختاری تفسیری فراگیر (TISM)، که به دلیل پیچیدگی ریاضی و عملیاتی سرآمد بر تحلیل ساختاری تفسیری (ISM) است، در قالب مدل ارائه شده مشخص شد یازده گزاره شناسایی شده در پنج سطح، از تأثیرگذارترین تا کم اثرترین شیوه های پیشگیری از قلدری سازمانی، تفکیک شدند و مشخص شد تأثیرگذارترین گزاره جلوگیری از تبعیض و تعارض به منزله یک گزاره مؤلفه تقویت سازه مدیریتی است و کم اثرترین گزاره توزیع برابر اختیارات و مسئولیت ها به منزله گزاره مؤلفه تقویت سازه ساختاری است.
ارائه الگوی فرهنگ مربیگری در پارک های علم و فناوری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
249 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین الگوی به کارگیری فرهنگ مُربیگری در پارک های علم و فناوری کشور بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین انجام شد. در این زمینه، مصاحبه های عمیق با استفاده از نمونه گیری نظری با تکنیک گلوله برفی با مدیران برخی از پارک های علم و فناوری و خبرگان و صاحب نظران مسلط بر حوزه مربیگری صورت گرفت. تعداد نمونه ها تا زمانی ادامه پیدا کرد که پاسخ ها به مرحله اشباع رسید (با تعداد 23 مصاحبه). تجزیه وتحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری، و کد گذاری انتخابی انجام و سپس بر اساس مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد الگوی مورد نظر تبیین شد. «تشکیلات و رویه ها، نظام جذب، انتخاب و استخدام، فرایند مدیریت عملکرد، فرایند آموزش و یادگیری، شناسایی مسیر پیشرفت شغلی، شرایط نظام نگه داشت» به منزله شرایط علّی فرهنگ مربیگری، «فرهنگ مربیگری» به منزله پدیده اصلی پژوهش ، «بوروکراسی و سیاست های بالا دستی، سیاست بازی، و فرهنگ ملی» به منزله عوامل مداخله گر، و «ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، بلوغ کارکنان، شیوه های رهبری، و فضای سازمانی» به منزله عوامل زمینه ای از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش شناسایی شدند. راهبردها در هفت بعد شامل توسعه سازمانی، جذب و استخدام مبتنی بر شایستگی، مربیگری و مدیریت عملکرد، آموزش یادگیری محور، نگه داشت مبتنی بر مربیگری ، رهبری، و توسعه ارتباطات سازمانی و پیامدهای حاصل شامل سه محور سازمانی و فردی و فراسازمانی است.
بررسی تأثیر گزاره های خودکارآمدی بر کیفیت حسابرسی: تحلیلی بر فهم فرهنگ فردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
297 - 324
حوزههای تخصصی:
خودکارآمدی حسابرس یک ویژگی برخاسته از تئوری های شناخت اجتماعی است که باعث می شود کیفیت حسابرسی به منزله یک عامل تأثیرپذیر از عملکردهای حرفه ای حسابرسی تقویت شود و این موضوع، ضمن کاهش شفافیت های مالی، جذابیت های سرمایه گذاری در بازار سرمایه را به دلیل افزایش شفافیت تقویت می کند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط خودکارآمدی حسابرس با کیفیت حسابرسی مبتنی بر نقش تعدیل کننده فرهنگ فردگرایی بود. در این پژوهش تعداد ۲۹۴ نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی بخش خصوصی مشارکت کردند و پژوهش در بازه زمانی شش ماه دوم سال ۱۳۹۷ صورت پذیرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه بود و به منظور تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد خودکارآمدی حسابرس باعث ارتقای سطح کیفیت حسابرسی می شود. همچنین، مشخص شد فرهنگ فردگرایی ارتباط مثبت خودکارآمدی با کیفیت حسابرسی را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث تقویت مثبت این ارتباط می شود.
اکتشاف الگوی رهبری ناب در سازمان های دولتی: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای سازمانی، رهبران یا مدیران افرادی بسیار تعیین کننده و مؤثرند، و مشاغل مدیریتی و رهبری از کلیدی ترین مشاغل سازمان ها است که این موضوع در سازمان های دولتی به دلیل نقش پررنگ و محوری این سازمان ها در جامعه کلیدی تر میباشند. در پژوهش حاضر، پژوهشگران برآنند تا الگوی رهبری مناسبی را برای سازمان های دولتی پیشنهاد دهند ، پس از بررسی های دقیق، الگوی رهبری ناب، که پیشتر در محیط صنعت بکارگرفته شده است، مبنایی برای استخراج الگوی رهبری در سازمان های دولتی درنظرگرفته شد. برای نیل به این هدف از روش پژوهش کیفی نظریه دادهبنیاد و استفاده از روش گردآوری داده ها به شکل مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند با خبرگان دانشگاهی یا اجرایی (یا توامان) موضوع، برمبنای روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید، و برمبنای راهبرد کدگذاریِ نکات کلیدی، کدگذاری های باز، محوری و انتخابی و استفاده کارا و اثربخش از نرم افزار تحلیل کیفی (MAXQDA.PRO.2018.1) ، مقوله های اصلی"الزامات دولت"، "اصالت" "کنش ها و تعاملات سازمانی"،"جریان های محیطی اثرگذار بیرونی"و نیز"اقدامات درون سازمانی" استخراج گردید، که منجر به پیامدهای این الگوی اکتشافی درقالب مقوله "رهبری ناب" شده است. دو نتیجه کلیدی "الگوی اکتشافی توصیفی نظریه رهبری ناب در سازمان های دولتی" و" استخراج قضایای نظری"همراه با پیشنهادهای پژوهشی و اجرایی حاصل این فرآیند پژوهشی است.
چهارچوب مدیریت ارتباط با کارکنان در سازمان های دولتی مطالعه موردی: شرکت پالایش نفت شهید تندگویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان، مهمترین سرمایه های سازمان هستند و عملکرد سازمان به عملکرد آنها وابسته است. دستیابی به عملکرد بالای نیروی کار نیازمند شناسایی ساز و کارهای ارتباط با کارکنان است که در قالب مفهوم مدیریت ارتباط با کارکنان ( ERM ) پیگیری می شود. مدیریت ارتباط با کارکنان، یک ابزار راهبردی و نوعی فرایند مدیریت منابع انسانی است که با تکیه بر بهبود ارتباط ها و ایجاد دیدگاهای مشترک بر استمرار و تقویت روابط بین سازمان ها و کارکنان تمرکز دارد. این مطالعه با هدف تدوین چهارچوب عملی مدیریت ارتباط با کارکنان در سازمان انجام شده و از نوع تحلیلی _ توصیفی می باشد. گردآوری اطلاعات بر اساس مصاحبه با 14 نفر از مدیران ارشد و میانی شرکت پالایش نفت شهید تندگویان صورت گرفته است. براساس تحلیل داده ها، کدهای به دست آمده به شش گروه فعالیت اصلی شامل مدیریت دانش، مدیریت ارتباط ها، مدیریت برنامه حمایتی کارکنان، مدیریت برنامه توسعه کارکنان، مدیریت برنامه شناختی کارکنان، و درگیر سازی کارکنان تقسیم بندی شده اند. درنهایت هر زیرگروه فعالیت به انواع نیروی کار کلیدی و عادی تخصیص داده شده اند.
شناسایی شاخص های کلیدی تأثیرگذار بر عملکرد تیمی با استفاده از روش فراترکیب و روش فرایند تحلیل شبکه ای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر اهمیت تیم های کاری در حوزه عملکرد سازمانی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. درهمین راستا نیاز به شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر عملکرد تیمی در سازمان ها دیده می شود. این تحقیق با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر عملکرد تیمی در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران انجام شد. روش تحقیق در قسمت کیفی، فراترکیب است. برای رتبه بندی شاخص ها و معیارها از روش کمی نیز استفاده شد. به این منظور، با استفاده از مطالعات میدانی و روش فراترکیب معیارهای مؤثر بر عملکرد تیمی شناسایی و برای تجزیه وتحلیل در قسمت کیفی از نرم افزار SPSS استفاده شد. معیارهای شناسایی شده دراختیار 22 نفر از خبرگان قرار داده شده تا براساس قلمرو مکانی تحقیق امتیازدهی صورت گیرد. در گام بعد براساس نتایج استخراج شده از امتیازدهی خبرگان به معیارها، هفت شاخص و معیارهای هر شاخص مشخص شد. رتبه بندی شاخص ها و معیارها براساس روش DEMATEL و فرایند تحلیل شبکه ای فازی انجام شد. مقایسات زوجی براساس نظر خبرگان صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از پیاده سازی محاسبات مربوط به روش DEMATEL فازی و فرایند تحلیل شبکه ای فازی در نرم افزار EXCEL استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص ترکیب تیم ازنظر خبرگان بیشترین تأثیر را بر عملکرد تیمی در دانشکده مدیریت و اقتصاد دارد. همچنین معیار رویکرد فعالانه نیز بیشترین تأثیر را بر عملکرد تیمی خواهد گذاشت.
ارائه مدل کمی توسعه کسب و کارهای نوین مبتنی بر رویکرد رفتار محله محور در کلان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور ارائه مدل توسعه کسب و کارهای نوین مبتنی بر رویکرد رفتار محله محور در کلان شهر تهران، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی؛ با شناسایی 615 کد مفهوم، کدگذاری و دسته بندی آنها در سه مرحله نهایتا 189 شاخص اصلی؛ در پنج بعد و 22 مولفه، تبیین و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی سه مرحله ای در بین 32 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، این شاخص ها مورد جرح و تعدیل قرار گرفت. نهایتا مدل توسعه کسب و کارهای نوین مبتنی بر رویکرد رفتار محله محور در کلان شهر تهران در پنج بعد گسترش فناوری اطلاعات، بهبود فضای کسب و کار، مدیریت ارتباط با مشتری، رویکرد محله محوری و رهبری کارآفرینانه ارائه شد.در مرحله دوم تحقیق، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و پس از گردآوری داده ها، تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش در دو سطح توصیفی با استفاده از شاخص های آماری (نظیر فراوانی، درصد و میانگین) و سطح استنباطی ( آزمون لوین، آزمون تی تست)، تحلیل عاملی تاٌییدی، با استفاده از Spss 22 وLisrel8.54 و Excel صورت گرفت. معناداری ضرایب و پارامترهای بدست آمده ابعاد بهبود فضای کسب و کار، گسترش فناوری اطلاعات ، رویکرد مدیریت محله محوری، مدیریت ارتباط با مشتری و رهبری کارآفرینانه نشان داد که تمامی ضرایب بدست آمده، معنادار می باشند. یافته های حاصل از تحلیل ابعاد بیانگر آن بود که از بین ابعاد گسترش فناوری اطلاعات با میانگین (93/0) بیشترین و رهبری کارآفرینانه با میانگین ( 66/0) کمترین تاثیر را در توسعه کسب و کارهای نوین مبتنی بر رویکرد رفتار محله محور در کلان شهر تهران را داشته و پاسخ دهندگان با وضعیت موجود مولفه های دیگر در سوالات مذکور رضایت ندارند ونظرات منفی دارند وهمه ی مولفه ها در امر توسعه کسب و کارهای خانگی در شهر تهران از قابلیت بهبود بالایی برخوردار می باشند.
تحلیل راهبرد برون سپاری جذب و آموزش منابع انسانی و تأثیر آن بر توانمندسازی کارکنان در وزارت ورزش و جوانان ج.ا.ا.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
105 - 132
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برون سپاری خدمات نوعی استراتژی رو به گسترش است که می تواند به افزایش بهره وری و مزیت رقابتی سازمان یاری رساند. پژوهش حاضر با هدف شناخت الزامات و دستاوردهای راهبرد برون سپاری جذب و آموزش و تأثیر آن بر توانمندسازی کارکنان را انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش آمیخته متوالی (کیفی کمی) است. مشارکت کنندگان بخش کیفی پژوهش مدیران و کارشناسان حوزه برون سپاری وزارت ورزش و جوانان بوده اند. داده های این مرحله با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری و با روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. در بخش کمی 202 نفر از مدیران و کارکنان این وزارتخانه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های این مرحله با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: الزامات و دستاوردهای راهبرد برون سپاری جذب و آموزش در قالب 27 مضمون پایه، 7 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر ارائه شده است. در بخش کمی نیز اعتبار الگوی ارائه شده و تأثیر این راهبرد بر توانمندسازی کارکنان تأیید شده است. نتیجه گیری: برون سپاری جذب و آموزش کارکنان می تواند به کاهش هزینه ها، تسهیل فرایند استخدام و ایجاد زمینه های کارآفرینی یاری رساند و با ارتقای اثربخشی این کارکردها توانمندسازی کارکنان را تسهیل کند.
واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی و روش آن به صورت آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت بودند از اساتید، متخصصان و خبرگان در این حوزه و در بخش کمی عبارت بودند از اساتید، صاحب نظران، کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی. تعداد نمونه در بخش کیفی که به صورت هدفمند انتخاب شد، 12 نفر از اساتید، متخصصان و خبرگان و در بخش کمی، با استفاده از فرمول کوکران382 نفر از کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی، انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بود مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، در بخش کیفی به روش گراندد تئوری و از طریق کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) با استفاده از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی به دو روش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. نتایج نشان داد دوازده مولفه در تبیین واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی نقش دارند که عبارتند از؛ خودکار آمدی، عزت نفس، انگیزه، توانمندسازی، یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، فناوری، رضایت شغلی، توسعه جامعه، تسهیل شبکه سازی، و در نهایت توسعه سرمایه انسانی. جهت بررسی برازش مدل، به بررسی X2، R و RS؛ پرداخته شد که وجود X2 پایین و نسبت کای دو به درجه آزادی کمتر از سه، و همچنین ضریب تعینن و ضریب تعیین تعدیل شده محاسبه شده؛ نشان دهنده برازش مناسب مدل بود.
ارزیابی مدل مدیریت منابع انسانی سبز در شرکت های توزیع نیروی برق شمال کشور با استفاده از تکنیک دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
117 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی مدل مدیریت منابع انسانی سبز در شرکت توزیع نیروی برق شمال کشور با تکنیک دیمتل است. پژوهش حاضر از منظر روش تحقیق، توصیفی پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش با توجه به شرایط در نظر گرفته شده برای تعیین خبره با استفاده از تکنیک گلوله برفی، 27 نفر تعیین و سپس با تعداد تعیین شده، ضمن رسیدن به اغنای اطلاعاتی، اقدام به تحلیل با استفاده از تکنیک دیمتل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظام حفظ و نگه داری یک نظام تاثیر پذیر و نظام های آموزش، کاربرد و جذب تامین تاثیرگذار هستند و نیز نظام جذب و تامین تاثیرگذارترین نظام از دیدخبرگان شرکت توزیع نیروی برق شمال کشور در مدیریت منابع انسانی سبز شناخته شد. در نتیجه مدل ارائه شده پژوهش، تاثیر نظام های مدیریت منابع انسانی بر مدیریت منابع انسانی سبز را تائید می کند. بنابراین، به مدیران توصیه می شود، فرهنگ مدیریت منابع انسانی با نگاه سبز را برای سازمان به کار بسته تا نتایج موثری به دست آورند.
تبیین رویکردهای توانمندسازی مبتنی بر فرهنگ سازمان؛ مورد مطالعه شهرداری منطقه 18(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
252 - 233
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمان از ارکان مهم سازمان و تعیین کننده رویکرد سازمان در مدیریت فعالیتهایش است. از سوی دیگر فرهنگ سازمانی رابطه سیستماتیک و مستقیمی با توانمندسازی کارکنان دارد و به نوعی می تواند عامل موفقیت یا شکست برنامه های سازمان در توانمندسازی کارکنانش هست. چنین نگاهی در پژوهش های مختلف مورد توجه بوده است. پژوهش حاضر به منظور تدوین و تبیین رویکرد توانمندسازی مبتنی بر فرهنگ سازمان در شهرداری منطقه 18 صورت گرفته است.رویکرد پژوهش کمی و از استراتژی پیمایش استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش کارکنان و مدیران هستند و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نمونه گیری به روش تصادفی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد سازمان مورد مطالعه بر اساس مدل هافستد دارای فرهنگ غیرمنعطف و بر اساس مدل اشنایدر و بارسو نگرش مدیرانش به استراتژی کاملاً عقلایی و کنترلی می باشد. بر این مبنا الگوی فرهنگی غالب، موقعیت گرایی است و رویکرد توانمندسازی کارکردگرا مناسب با این الگوی فرهنگی است.
ارائه مدل توسعه منابع انسانی با رویکرد تحول گرایانه (مطالعه فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرایندهای مهم و اصلی مدیریت منابع انسانی، توسعه منابع انسانی در سازمان است. فعالیت های توسعه منابع انسانی در سازمان ها در سه دسته مبادله ای، سنتی و تحول گرایانه قرار می گیرد. رویکرد تحول گرایانه به استراتژی نتیجه گرا و مبتنی بر عملکرد تمرکز دارد و به سازمان در دستیابی به اهداف و استراتژی های کسب وکار کمک می کند. درحالیکه در رویکرد مبادله ای و سنتی به فرایندهای ابتدایی آموزش و یادگیری کارکنان پرداخته می شود. با توجه به اهمیت اقدامات توسعه منابع انسانی در رویکرد تحول گرایانه این پژوهش به دنبال پاسخ به یک سوال اصلی، ارائه مدل توسعه منابع انسانی مبتنی بر رویکرد تحول گرایانه و چهار سوال مهم و وابسته به یکدیگر درباره چیستی، چرایی و چگونگی توسعه منابع انسانی مبتنی بر رویکرد تحول گرایانه و همچنین ورودی های مورد نیاز برای پیاده سازی این رویکرد در سازمان می باشد. روش مرور نظام مند در جمع آوری ادبیات و فراترکیب تفسیری کیفی در ترکیب و تفسیر مورد استفاده قرار گرفته است.در این پژوهش 31 مقاله، کتاب و پایان نامه اصلی در طی فرایند جستجو، ترکیب و تفسیر مورد تحلیل قرار گرفتند که در نهایت به پاسخ به سه سوال فرعی مهم تحقیق منجر شد. از طرفی با رجوع و کاوش در ادبیات مربوطه به این رویکرد و پس از پاسخ به سوالات سعی شد تا مدلی برای توسعه منابع انسانی مبتنی بر رویکرد تحول گرایانه ارائه شود که این مدل مبتنی بر ورودی، فرایند و خروجی می باشد.