فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶٬۹۴۱ مورد.
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
184 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی جایگاه آموزش تلفیقی به منظور توسعه نیروی انسانی در دانشگاه پیام نور بود. برای انجام پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل3700 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور در سال تحصیلی1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 302 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، دو پرسشنامه محقق ساخته بود که بعد از نظرسنجی به ترتیب برای آموزش تلفیقی پنج بعد مبانی پداگوژیکی، روش شناسی، فن آوری، سبک های یادگیری و استراتژی سازمانی با 40 شاخص و آلفای کرونباخ 903/0 و برای توسعه نیروی انسانی پنج بعد دانش و آگاهی، نگرش و بینش، مهارت ورزی، تفکر خلاقانه و رضایت شغلی با 39 شاخص و آلفای کرونباخ 893/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون رگرسیون سلسله مراتبی و معادلات ساختاری مبتنی بر بسته نرم افزاری SPSS21استفاده شد. نتیجه اولیه پژوهش نشان داد که آموزش تلفیقی بر توسعه نیروی انسانی و ابعاد آن اثرگذار بوده است. به عبارتی، آموزش تلفیقی در سطح آلفای 05/0 به ترتیب بر ابعاد دانش و آگاهی(573/0) بینش(510/0)، رضایت شغلی(362/0)، تفکر نقادانه(351/0) و مهارت ورزی(241/0) اثرگذار بوده است. نتیجه نهایی پژوهش نیز نشان داد، از آنجا که مقدار خی دو نسبت به درجه آزادی(19/19.89 ) برابر با 05/1 کوچکتر از 3، شاخص نیکویی برازش برابر با 97/0و شاخص نیکویی برازش تعدیل شده برابر با93/0 بزرگتر از 90 درصد استاندارد، مقدار ریشه خطای میانگین مجذورات تقریبی برابر با 0029/0کوچکتر از سطح معناداری استاندارد01/0و مقدار ارزش بحرانی برابر با 38321/0 بزرگتر از سطح معناداری استاندارد 05/0 بوده که از یک سو، بیانگر برازش خوب مدل بوده و از سوی دیگر، بیان کننده رابطه علی بین آموزش تلفیقی و توسعه نیروی انسانی بوده است.
شناسایی شایستگی های رهبران در محیط تحول دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
56 - 81
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عصر دیجیتال موجب تغییرات بنیادین در خواسته ها و نیازهای افراد شده است. سازمان ها به عنوان یکی از عناصر اکوسیستم اقتصادی و اجتماعی در عصر دیجیتال، دستخوش تغییراتی شده اند. سازمان ها برای پاسخ به این انتظارات، باید تحولات اساسی را در دستور کار خود قرار دهند. این تحولات اساسی، فقط از طریق رویکرد رهبری تحول دیجیتال حاصل می شوند. با این رویکرد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های رهبران در محیط تحول دیجیتالی انجام شد.روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های توسعه ای و کاربردی و با روش نظریه پردازی داده بنیاد اجرا شد. از نظر هدف، اکتشافی محسوب می شود. رویکرد پژوهش حاضر، از نوع کیفی است که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری آن، افراد خبره در دانشگاه علامه طباطبائی، در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات بودند. در این پژوهش از شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد و هدف نمونه گیری، اشباع اطلاعات بود. برای این منظور، ابتدا به کمک روش هدفمند، خبرگان مدنظر انتخاب شدند. روایی نتایج مصاحبه با روش معیار مقبولیت، از طریق بازنگری خود مصاحبه شوندگان و قابلیت تأیید، از طریق بازبینی و تأیید مجدد نتایج در مرحله پایانی بررسی شد. برای سنجش پایایی پرسش های مصاحبه نیز، از روش بازآزمون و پرسشگری، در دو زمان متفاوت استفاده شد. پایایی نحوه کدگذاری مصاحبه نیز به روش درصد توافقی در کدگذاری محاسبه شد که نتایج آن به میزان ۸۷/۶۵ درصد به دست آمد.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، رهبری دیجیتالی، به منظور غلبه بر مشکلات و موضوعات مختلف در حیطه تحول سازمانی، به پنج شایستگی نیاز دارد که عبارت اند از: شایستگی فنی تخصصی، شایستگی هوشی، شایستگی های مدیریتی، شایستگی های فردی و شایستگی های سازمانی دیجیتالی.نتیجه گیری: به منظور ارتقای شایستگی های رهبران در محیط تحول دیجیتالی، توجه به شایستگی های فنی تخصصی، هوشی، مدیریتی، فردی و سازمانی از اهمیت زیادی برخوردار است.
واکاوی معیارهای جذب و گزینش منابع انسانی در آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
114 - 137
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه انسانی رکن اصلی و اساسی سازمان است؛ از این رو هر سازمانی در تلاش برای جذب و استخدام بهترین افراد است. نظر به تأثیر چشمگیری که نظام جذب و گزینش بر روند اداره سازمان دارد، سازمان ها در جذب و گزینش نیروی انسانی، باید معیارهایی را در کانون توجه قرار دهند که بر عملکرد موفق افراد مؤثر باشد. این پژوهش در پی شناسایی معیارهای جذب و گزینش سرمایه انسانی با رویکرد قرآنی است.
روش: پژوهش پیش رو به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از حیث ماهیت، اکتشافی است. در این پژوهش، گردآوری داده ها به شکل اسنادی صورت گرفته است. برای دستیابی به هدف پژوهش، کتاب شریف قرآن کریم به عنوان منبع اصلی پژوهش، بررسی شد؛ از این رو برای جمع آوری داده ها، از روش پژوهش موضوعی در قرآن استفاده شد و واژگان و مفاهیم مرتبط در آیات قرآن کریم انتخاب و جست وجو شدند. همچنین، از روش تحلیل مضمون برای کدگذاری کردن و تحلیل آیات بهره برده شد.
یافته ها: با جست وجوی مفاهیم و عبارات مرتبط با موضوع در قرآن کریم، ۹۱۶ آیه نهایی به دست آمد و کدگذاری شد که تعداد ۳۵۹ مضمون پایه، ۷۴ مضمون سازمان دهنده و در نهایت ۹ مضمون فراگیر استخراج شد که عبارت اند از: قوای معنوی (دین داری)، قوای جسمانی، قوای روحی، قوای ذهنی، مهارت های مدیریتی، مهارت های تعاملی، ویژگی های شخصیتی، ویژگی های زمینه ای و اخلاق حرفه ای.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که علاوه بر ویژگی های عمومی و تخصصی، باید ابعاد و جنبه های دیگری نیز در جذب و گزینش افراد مدنظر قرار گیرد؛ به نحوی که متضمن سنجش هم زمان تعهد و تخصص مبتنی بر آیات شریف قرآن کریم باشد.
چارچوب مفهومی مدیریت پیشگیری از خشونت سازمانی در بیمارستان ها و مراکز خدمات درمانی و آموزشی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
137 - 156
حوزههای تخصصی:
در راستای اهمیت پیشگیری و مدیریت خشونت سازمانی در بیمارستان ها و به علت فشار کاری و روانی بر کارکنان، هدف از این تحقیق ارائه چارچوب مفهومی مدیریت پیشگیری از خشونت سازمانی بوده است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی از نوع پژوهش های کیفی و اکتشافی است که با تکیه بر رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. ابزار گردآوری، مصاحبه نیمه ساختارمند با 25 سرپرستاران بیمارستان ها و مراکز خدمات درمانی و آموزشی دولتی در شهر تهران با روش نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند انجام شده است. شبکه مضامین توسعه یافته در این تحقیق دارای 148 مضمون پایه، 20 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر بوده است. مضامین فقدان اخلاق در شغل، مشکلات روحی و روانی، بی تفاوتی به شغل و سازمان؛ احساس عدم امنیت و استقلال شغلی؛ فشار و استرس و تنش شغلی بالا؛ پیش زمینه ها و نگرش های ناصحیح فرهنگی به مدیریت و کار زنان؛ مشکلات اقتصادی؛ عوامل فرهنگی مشارکتی در سازمان؛ عدم حمایت و عدالت در رفتار مدیران نسبت به زیردستان، رفتارهای منفعلانه و غرورآمیز مدیران و مدیران تک رو و بی توجه به کارکنان به عنوان بسترسازهای خشونت در سازمان؛ مضامین افول و کاهش سرمایه انسانی در سازمان؛ کاهش سرمایه حرفه ای و شغلی در سازمان؛ کاهش سرمایه اجتماعی در سازمان و کاهش عملکرد و اعتبار سازمان به عنوان پیامدهای رفتارهای خشونت آمیز؛ و مضامین توجه به شایستگی های کارکنان و مدیران و اصلاح نظام جبران خدمات آنان؛ شفافیت قوانین و مقررات کاری و نظام های ارزیابی عملکرد، مدیریت بهینه نیروی کار در سازمان و افزایش کیفیت و کمیت آموزش های سازمانی، به عنوان راهبردهای پیشگیرانه از خشونت سازمانی می باشند.
مدل سازی عوامل موثر بر اجرای مدیریت منابع انسانی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
295 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ، شناسایی و سطح بندی عوامل موثر بر مدیریت منابع انسانی پایدار به منظور پیاده سازی اثربخش آن با استفاده از مدل سازی تفسیری ساختاری(ISM) می باشد.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اکتشافی است که به صورت آمیخته کیفی و کمّی انجام شده است. در فاز اولِ پژوهش، از روش فراترکیب استفاده شده است. در فاز دوم و بخش کمّی برای سطح بندی عوامل و شناسایی تاثیرگذارترین مولفه ها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) استفاده شده است.یافته ها: مطابق با نتایج به دست آمده از تحقیق، 7 مولفه و 43 شاخص برای این منظور، شناسایی و اعتبار سنجی شد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که مولفه های فشار ذینفعان، سیاست ها و مقررات دولتی، عوامل مرتبط با سیاست گذاری منابع انسانی، عوامل فرهنگی، و عوامل مربوط به کارکنان، متغیررابط یا پیوندی می باشند؛ این متغیرها از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند به عبارتی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این معیارها بسیار بالاست و هر تغییر کوچکی بر روی این متغیرها باعث تغییرات اساسی در سیستم می شود. از آنجا که مولفه هایی که در آخرین تکرارها به عنوان خروجی تعیین می شوند از نظر روش معادلات ساختاری تفسیری، تاثیرگذارتر خواهند بود، لذا مولفه های سیاست ها و مقررات دولتی، و عوامل اقتصادی، تاثیرگذارتر خواهند بود و جهت نیل به پیاده سازی مدیریت منابع انسانی پایدار باید به این عوامل توجه نمود.
بازنمایی از وضعیت منابع انسانی در سازمان های عمومی: نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 107
حوزههای تخصصی:
در محیط پویا و پیچیده سازمان های عمومی، مدیریت منابع انسانی به عنوان عاملی حیاتی و تعیین کننده در بهبود عملکرد سازمانی و ارتقای خدمات به شهروندان مطرح است. در این مقاله با بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد، الگوی جامعی در زمینه مدیریت منابع انسانی در سازمان های عمومی تدوین شد. داده های موردنیاز از راه مصاحبه با 35 خبره و مدیر ارشد سازمان های عمومی و بررسی مقاله ها و گزارش های مرتبط جمع آوری و تحلیل شده است. بر اساس یافته های پژوهش، مهم ترین چالش های منابع انسانی در بخش عمومی عبارت است از ناکارآمدی مدیریت، فقدان مدیریت نظام مند در حوزه منابع انسانی، سطوح بالای استرس و نارضایتی شغلی، عدم تناسب در رابطه پرداخت و عملکرد، راهبرد کاهش شدید هزینه ها و افزایش حجم و پیچیدگی خدمات در بخش عمومی و عدم توسعه نیروی انسانی متناسب با آن. این چالش ها نه تنها به عوامل قانونی و محدودیت های بودجه ای مرتبط با حاکمیت عمومی برمی گردند، بلکه از ضعف فرهنگ سازمانی و توجه نکردن به منافع عمومی در سازمان های عمومی نشأت می گیرند. راهبردهای بالندگی منابع انسانی در بخش عمومی شامل برنامه ریزی منابع انسانی، ایجاد نظام پاداش عادلانه، آموزش و توسعه کارکنان، ارزیابی عملکرد، ایجاد نظام روابط کار مؤثر، ارتقای فرهنگ سازمانی و توسعه ساختار سازمانی است.
بررسی تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر توسعه سازمانی و عملکرد کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی در توسعه سازمانی و عملکرد کارکنان می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی می باشد و با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی با توزیع پرسشنامه بین 280 نفر از کارکنان دانشگاه شیراز به جمع آوری داده ها پرداخته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی نظیر رگرسیون خطی و فریدمن استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که استراتژی های مدیریت منابع انسانی بر توسعه سازمان و عملکرد کارکنان تاثیرگذار می باشد مولفه های:توانایی، حمایت، انگیرش،شناخت، ارزیابی و اعتبار با استراتژی های مدیریت منابع انسانی رابطه مستقیم و معنادار دارند اما مولفه سازگاری رابطه معنادار ندارد. رسیدن به اهداف و توسعه سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با شرایط و محیط متغیر دارد. اجرای برنامه های آموزشی برای منابع انسانی و توسعه سازمان سبب می شود افراد بتوانند با تناسب تغییرات سازمانی و محیط به طور مؤثر فعالیت های خود را ادامه دهند و بر کارایی خود بیفزایند. با توجه به پیشرفت های سریع علم، روش های کار در سازمان ها نیز قابل تغییر و تحول می باشند. همچنین افزایش کارایی سازمان ها بستگی به افزایش کارایی منابع انسانی دارد و افزایش کارایی منابع انسانی به آموزش و توسعه دانش و مهارت و ایجاد رفتارهای مطلوب و موفقیت آمیز بستگی دارد.
ارائه الگوی فرایندیِ ارتقای انگیزش کارکنان با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
209 - 239
حوزههای تخصصی:
انگیزش کارکنان و توجه عوامل اثرگذار و اثرپذیر از آن، از دیرپاترین مسائل سازمانی در حوزه مدیریت رفتار سازمانی است که همواره توجهات و تلاش های فکری و عملی بسیاری را در دانش و عمل مدیریت به خود جلب کرده است. در امتداد این تلاش های فکری و عملی، این پژوهش با هدف بهبود انگیزش کارکنان ازطریق ارائه الگوی ساختاری- تفسیری انگیزش در شرکت توزیع برق ایلام انجام شده است. در این پژوهش نخست با بهره گیری از مدل جاذبه و دافعه اوِرت لی، جذابیت ها و دافعه های زندگی کاری تأثیرگذار بر انگیزش کارکنان ازطریق انجام تعداد 17 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران و کارکنان شرکت صورت گرفت و داده های کیفی مصاحبه با روش تحلیل مضمون، تجزیه وتحلیل شد. درادامه و با محوریت 25 راهکار شناسایی شده برای ارتقای انگیزش کارکنان، الگوی فرایندیِ انگیزه بخشی و مراحل و گام های آن با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری (ISM) ارائه شد. براساس یافته های پژوهش، جاذبه ها و دافعه های 5 مضمون اصلی درقالب تعاملات افراد (روابط کارکنان با مدیر و کارکنان با کارکنان)، محیط سازمانی (جو درون سازمانی و برون سازمانی)، ساختار سازمانی، نظام های سازمانی (جبران خدمات، آموزش و توسعه، نظام شغلی و...)، و فرهنگ سازمانی استخراج شد. سپس راهکارهای مذکور با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری و براساس رابطه تقدم و تأخر، سطح بندی شدند. یافته ها نشان داد که برای ارتقای انگیزش کارکنان، لازم است اقداماتی نظیر برنامه ریزی راهبردی، بازطراحی مشاغل، بازطراحی فرایندها، بازطراحی ساختار سازمانی و تدوین بیانیه ارزش سازمان بیش از سایر مؤلفه ها مورد توجه قرار گیرد.
ارایه الگوی از پیشایندهای مشارکت شغلی در سازمان های دولتی با رویکردی فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
40 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پیشایندهای مشارکت شغلی در سازمان های دولتی با بهره گیری از رویکرد فراترکیب است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف، کاربردی است .بر این اساس 129 پژوهش پیشین مرتبط با اهداف مطالعه حاضر را با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو بررسی کردند و به تجمیع، ترکیب و تفسیر یافته های این پژوهش ها پرداختند تا با بسط مدل جدید، تصویر جامع، نو و بدیعی از پیشایندهای مشارکت شغلی ارائه دهند. برای سنجش پایایی مدل از شاخص کاپا و برای سنجش روایی از ابزار حیاتی گلین استفاده شده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Maxqda استفاده شد. پیشایندهای مشارکت شغلی در این پژوهش در قالب 18 مفهوم و سه بعد اصلی (عوامل فردی، عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی)، شناسایی و ارائه شده است.لذا می توان نتیجه گرفت که مشارکت شغلی بالا یک ویژگی ذاتی مطلوب برای کارکنان است و امروزه ثبات نیروی کار، یک استراتژی رقابتی قوی به شمار می رود. اگر مدیریت نتواند از نیروی انسانی متخصص و ماهر سازمان استفاده ی مطلوب کند، کم کم دلسردی، نا امیدی و عدم رضایت شغلی افراد بر سازمان مستولی شده و زمینه ی ترک خدمت افراد سازمان فراهم می شود.
انحراف سازنده بحث انگیز: برساخت نظریه ای داده بنیاد در سازمانی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
143 - 170
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کاوش فرایند معنابخشی رفتارهای انحرافی سازمانی سازنده بحث انگیز به وسیله کارکنان یک سازمان دولتی در چارچوب طرح ساخت گرای نظریه داده بنیاد انجام شده است. اینها رفتارهایی هستند که هنجارهای موجود سازمان را به چالش می کشند و مقررات را می شکنند تا به سازمان یاری رسانند. به این منظور با 15 نفر از کارکنان دانشگاه ولی عصر رفسنجان (که از رهگذر نمونه گیری نظریه دعوت به همکاری شده بودند) مصاحبه هایی عمیق انجام شد. تحلیل داده های گردآوری شده از سه مرحله کدگذاری اولیه، متمرکز و نظریه گذشت و براساس یافته ها چنین دریافت شد که به دلیل کاستی های موجود در قوانین و مقررات مجریان آنها دچار ناکامی و بحران هویت می شوند. آنها ناگزیر از انتخاب فلسفه اخلاق خود در عمل هستند و نتیجه گرایی را برمی گزینند تا از رهگذر خدمت به سازمان حتی با تخطی از قانون و مقررات، هویت خود را بازیابند و به این ترتیب فراخوان انحراف انجام می دهند. در این میان یادگیری اجتماعی رفتارهای انحرافی سازنده در سازمان در کنش انحرافی ایشان مؤثر است. تأیید اجتماعی ادراک شده در کاهش ناهمگونی شناختی متعاقب رفتار انحرافی سازنده بحث انگیز به وسیله کنشگر تأثیر دارد. افزایش بهره وری سازمانی و رضایت ارباب رجوع از دیگر پیامدهای به روز رفتارهای انحرافی سازمانی سازنده بحث انگیز در قلمرو مکانی پژوهش شناخته شدند.
نقش رهبری تنوع گرا در تاب آوری و چابکی سازمانی: با تأکیدبر نقش میانجی اشتراک گذاری دانش و اعتماد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
131 - 169
حوزههای تخصصی:
این مطالعه سعی دارد بینشی درمورد سبک رهبری مرتبط با تنوع سازمانی ارائه دهد. به طورخاص، این مطالعه براساس نمونه ای متشکل از 130 نفر از مدیران، رؤسا، معاونین و کارشناسان شعب بانک سپه شرق تهران با اقلیت قومیتی، فرهنگی، قومیتی و مذهبی، بررسی می کند چگونه رهبری تنوع گرا بر تاب آوری و چابکی سازمانی تأثیرگذار است. این مطالعه همچنین اشتراک گذاری دانش و اعتماد سازمانی را در ارتباط بین سبک رهبری تنوع گرا و تاب آوری و چابکی سازمانی به عنوان نقش میانجی درنظر گرفته است. بدین ترتیب، با هدف بررسی ارتباط بین متغیرهای مذکور، پرسشنامه ای متشکل از 45 گویه میان 130 نفر از مدیران، رؤسا، معاونین و کارشناسان به عنوان نماینده کلیه کارکنان بانک سپه، به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شد و تعداد 92 پرسشنامه تکمیل شده برگشتی تحت پوشش SEM- PLS قرار گرفت.در بخش استنباطی، نتایج آزمون پایایی با استناد به نتایج دو شاخص آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی، روایی همگرا با استناد به نتایج بارهای عاملی و شاخص AVE و روایی واگرا با استناد به نتایج شاخص فورنل و لارکر و شاخص HTMT، قابل قبول و مورد تأیید است. نتایج به دست آمده درمورد آزمون فرضیه های تحقیق، حاکی از آن است رهبری تنوع گرا تأثیر مستقیم و مثبتی بر اعتماد سازمانی، اشتراک گذاری دانش، چابکی و تاب آوری سازمانی دارد. به طوری که قوی ترین تأثیر رهبری تنوع گرا بر اعتماد سازمانی بوده است. درخصوص تأثیر غیرمستقیم رهبری تنوع گرا نتایج مشخص کرد اشتراک گذاری دانش نتوانسته است رابطه بین رهبری تنوع گرا، چابکی و تاب آوری سازمانی را میانجی گری کند. ازطرفی، تأثیر غیرمستقیم رهبری تنوع گرا بر چابکی سازمانی ازطریق نقش میانجی اعتماد سازمانی نیز مورد تأیید قرار نگرفت. درحالی که تأثیر غیرمستقیم رهبری تنوع گرا بر اشتراک گذاری دانش و تاب آوری سازمانی ازطریق نقش میانجی اعتماد سازمانی مثبت و معنادار بوده است.
فهم معایب مراکز ارزیابی در نظام اداری ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مراکز ارزیابی یکی از ابزارهای مهم جهت استخدام کارکنان و انتخاب و توسعه مدیران در بخش دولتی است، اما مراکز ارزیابی به دلیل نقش و ماهیت خاص و محیط بخش دولتی همواره با معایبی مواجه می باشند و از این رو، هدف اصلی این مطالعه درک معایب مراکز ارزیابی در نظام اداری ایران بوده است. روش شناسی: فلسفه این مطاله از نوع «تفسیری»، جهت گیری از نوع «کاربردی»، روش پژوهش از نوع «کیفی» مبتنی بر «قوم نگاری» بر اساس مشاهده و تجربه پژوهشگر در مقام ارزیابی کننده و ارزیابی شونده در مراکز ارزیابی بوده است. یافته ها: پژوهشگر با رعایت اخلاق پژوهش و اجتناب از تعصب و جانبداری، تمامی مفاهیم و مقوله هایی که در ذهن پدیدار شد را مورد دقت و تحلیل قرار داد و در نهایت، 18 مفهوم، 21 مقوله فرعی و چهار مقوله اصلی تبیین گردید و سپس جهت درک عالمانه این مفاهیم و مقوله ها، الگوی بصری (نمایا) پژوهش طراحی شد. نتیجه گیری: درک این عیوب در قالب مفاهیم و مقوله های تبیین شده می تواند مدیران بخش دولتی را جهت طراحی موثر و کارآ مراکز ارزیابی در هر یک از وزارتخانه های کشور یاری رساند و جهت اطمینان بیشتر به نتایج حاصل از مراکز ارزیابی می بایست ارکان این مراکز متناسب با محتوا و ماموریت نظام اداری و وازارتخانه ها و سازمان های دولتی وابسته به آن مورد طراحی مجدد قرار گیرند.
ارائه و تبیین مدل جبران خدمت اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان لرستان با استفاده از رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
69 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل جبران خدمت اعضای هیئت علمی در دانشگاه های دولتی استان لرستان با استفاده از رویکرد آمیخته انجام شده است.
روش شناسی. پژوهش حاضر ترکیبی از پژوهش کیفی و کمّی است و از منظر پیش فرض های فلسفی در حیطه پارادایم پراگماتیسم و از نظر هدف جزء پژوهش های توسعه ای کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشگاه های دولتی استان لرستان است. نمونه پژوهش بر اساس اصل کفایت نظری مشتمل بر 30 نفر از خبرگان است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد ند. در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون و سپس از طریق کدگذاری، داده ها جمع آوری و استخراج شدند. سپس، در بخش کمّی پژوهش، داده ها با استفاده از توزیع پرسشنامه و با بهره گیری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری تجمیع و مدل نهایی ارائه شده است.
یافته های پژوهش. یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل شناسایی مضامین جبران خدمت از قبیل ویژگی های موقعیتی جبران خدمت، ابعاد جبران خدمت، پیامدهای جبران خدمت، و شاخص های جبران خدمت و در بخش کمّی بیانگر سطح بندی مضامین و ارائه مدل جبران خدمت است.
نتیجه گیری. بر اساس مدل اکتشاف شده رضایت شغلی، عدالت سازمانی، تعلق خاطر شغلی، و تعهد سازمانی دارای اثرپذیری بالا، شاخص های فردی و محیطی دارای تأثیرگذاری بالا، جذب و نگهداشت استعداد، محیط شغلی، عوامل جغرافیایی، حساسیت شغلی، عملکرد برجسته، عملکرد شایسته، شاخص سازمانی، شاخص شغلی، پرداخت پایه، پرداخت عملکردی، و پرداخت غیرمستقیم دارای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری بالا هستند. همچنین نتایج پژوهش می تواند از حیث نظری به دانش موجود در حوزه جبران خدمت بیفزاید.
عوامل رفتاری سبز در سازمان های هزاره سوم: بررسی نقش رهبری تحول آفرین سبز بر خلاقیت سبز کارکنان در راستای بهبود و تحول انگیزش سبز کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
89 - 112
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین سبز، گونه ای از رهبری سازمانی است که می تواند در خلق ایده های نو و دوستدار محیط زیست توسط کارکنان مؤثر باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر، تأثیر رهبری تحول آفرین سبز بر خلاقیت سبز کارکنان با نقش میانجی انگیزه درونی و بیرونی سبز در سازمان های هزاره سوم است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده و ازنظر شیوه انجام پژوهش جزء پژوهش های توصیفی-پیمایشی است. در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. بدین منظور متغیر خلاقیت سبز از تحقیق چِن و چانگ (2013)، رهبری تحول آفرین سبز از ژانگ (2020 انگیزه درونی سبز از تحقیق دِسی (2015)، آمابیل و همکارن (1994) گویه های استخراج شده اند و جامعه آماری آن، مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان البرز است که باتوجه به محدودبودن حجم جامعه آماری، محاسبه حجم نمونه با استفاده از فرمول کوهن صورت پذیرفت که تعداد 51 پرسشنامه برگشت داده شد. داده های جمع آوری شده توسط پرسشنامه با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای AMOS17.0 و SPSS26 تجزیه و تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که رهبری تحول آفرین سبز به طور مستقیم تأثیر معناداری بر خلاقیت سبز کارکنان داشته و انگیزه درونی و بیرونی سبز نیز به عنوان متغیرهای میانجی رابطه بین رهبری تحول آفرین سبز و خلاقیت سبز کارکنان را تقویت می نماید. نتایج این مطالعه نشان می دهند که سبک رهبری تحول آفرین سبز و متغیرهای آن، به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر خلاقیت سبز کارکنان است و رهبران تحول آفرین سبز می توانند ازطریق تقویت انگیزه درونی و بیرونی سبز، خلاقیت سبز کارکنان را افزایش دهند و در زمینه توسعه و تعالی سازمانی، مثمرثمر باشند.
مرور نظام مند عناصر مدل کسب وکار بانکداری دیجیتال با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
155 - 177
حوزههای تخصصی:
دیجیتالی شدن و فناوری های برهم زننده موجب بروز یک انقلاب تحولی در الگوها و فرایندهای کسب وکارهای سنتی شده اند. در چنین شرایطی صنعت بانکداری نیز بقا و رقابت پذیری خود را در گرو بازنگری جامع در ابعاد گوناگون کسب وکار خود پیدا می کند. با این حال عدم وجود دانشی منسجم از بایسته های کنشگری در فضای بانکداری دیجیتال، به عنوان یک خلأ جدی و انگیزه اصلی پیشبرد نوشتار پیش رو شمرده می شود. در این پژوهش از راه مرور نظام مند آثار علمی نشریه های معتبر خارجی در سال های 2000 تا 2022 در زمینه مدل کسب وکار بانکداری دیجیتال، پس از پالایش بیش از 633 مقاله مرتبط با موضوع، 26 مقاله برای مرور انتخاب شد. از رهگذر تحلیل محتوای قیاسی، در مجموع 144 مصداق منحصربه فرد، از دل 222 کد شناسایی و درنهایت ذیل 11 مقوله اصلی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که به ابعاد نه گانه مدل کسب وکار اوستروالدر به علاوه دو موضوع «ذهنیت نو» و «نوآوری در خدمات» به عنوان مهم ترین و متداول ترین عناصر مدل کسب وکار بانکداری در عصر دیجیتال توجه شده است.
ارائه مدل ساختاری شایستگی های کلیدی منابع انسانی در شرکت توزیع نیروی برق کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر جهانی شدن و پیشرفت سریع فناوری، سرمایه انسانی به عنوان مهم ترین سرمایه سازمان ها قلمداد شده است. از این رو، هدف این پژوهش ارائه مدل ساختاری شایستگی های کلیدی منابع انسانی در شرکت توزیع نیروی برق کرمانشاه بوده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع کمی می باشد. پس از بررسی ادبیات پژوهش و با استفاده از تجزیه وتحلیل و تفسیر 9 مصاحبه انجام شده با 9 نفر از خبرگان، 24 مقوله فرعی در قالب شش مقوله اصلی مدل ساختاری شایستگی های کلیدی منابع انسانی شناسایی شدند. در ادامه برای بررسی روابط بین مقوله های مدل ساختاری شایستگی های کلیدی منابع انسانی، از روش دیمتل خاکستری استفاده شد. همچنین از روش مدلسازی ساختاری تفسیری برای سطح بندی عوامل تشکیل دهنده مدل استفاده شد. بر اساس نتایج روش دیمتل خاکستری مشخص گردید شرایط مداخله گر روی شرایط علّی، شرایط علّی بر توجه به شایستگی وشرایط مداخله گر بر روی راهبردها تاثیر دارند، با توجه به نتایج روش مدلسازی ساختاری تفسیری، عامل های «شرایط زمینه ای»، «توجه به شایستگی»، «شرایط مداخله گر» و «پیامدها» دارای قدرت نفوذ و وابستگی زیادی هستند. همچنین متغیر «شرایط علّی» دارای قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی است. بعلاوه، متغیر «راهبردها» دارای قدرت نفوذ پایین و وابستگی بالا است. نتایج پژوهش حاضر، راهنمای مناسبی برای برنامه ریزی شایستگی های کلیدی منابع انسانی در شرکت توزیع نیروی برق می باشد که می تواند مورد استفاده صنعت گران و پژوهشگران قرار گیرد.
تبیین پدیده بی هویتی سازمانی و نقش آن در بروز کنش های کژکارکردی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
262 - 243
حوزههای تخصصی:
با ورود به عصر جدید، مسائل و چالش هایی برای سازمان ها به وجود می آیند که هم فرد، و هم سازمان و جامعه را دچار خطر و چالش می نمایند. یکی از پدیده های شوم و منحوس این عصر، مفهوم بی هویتی سازمانی است. بی هویتی سازمانی در مقابل مفهوم هویت سازمانی قرار می گیرد که مضرات و پیامدهای منفی بسیار زیادی را در پی دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر، تبیین پدیده بی هویتی سازمانی و نقش آن در بروز کنش های کژکارکردی منابع انسانی است که با استفاده از روش ترکیبی به بررسی این موضوع پرداخته است. تحقیق حاضر باتوجه به نوع، بنیادی و روش بکار رفته در آن روش ترکیبی یا آمیخته است که از رویکرد لانه گزیده هم زمان بهره جسته است. در مرحله اول با استفاده از روش کیفی پنل خبرگان، محورهای موضوعی جهت انجام مصاحبه ها استخراج شده اند و در مرحله دوم، با استفاده از روش کیفی نظریه داده بنیاد، مؤلفه ها و شاخص های این زمینه مورد شناسایی قرار گرفته اند. ابزار گردآوری اطلاعات در هر دو روش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده که از خبرگان دانشگاهی و اداری-اجرایی گردآوری شده اند. مطابق با یافته های تحقیق، در فاز اول 9 محور موضوعی استخراج شدند که به عنوان مداخل مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مرحله دوم، یعنی روش کیفی نظریه داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفتند. در مرحله دوم با استفاده از رویکرد نظام مند استراوس و کوربین تمامی گزاره ها کدگذاری شدند که مجموعاً، 336 کد باز، 116 کد محوری و 21 کد انتخابی حاصل شدند. مطابق با نتایج تحقیق، بی هویتی سازمانی نه تنها می تواند موجب بروز رفتارهای کژکارکردی
مدلسازی ساختاری تفسیری دانش فنی نیروی انسانی در صنعت دارو به بازارهای جهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
137 - 153
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صنایع دانش محور در سطح جهانی در حال افزایش سهم خود هستند و دانش فنی نیروی انسانی در این صنعت در حال رشد می باشد. هدف این پژوهش، مدلسازی ساختاری تفسیری دانش فنی نیروی انسانی در صنعت دارو به بازارهای جهانی می باشد. روش تحقیق: این پژوهش از نظر هدف بنیادی-کاربردی و بصورت کیفی انجام شد. جامعه آماری شامل 15 نفر از صاحبنظران و اعضای هیات علمی آشنا به موضوع بودند. ابعاد دانش فنی نیروی انسانی در حوزه دارو، ابتدا با استفاده از کتب و تحقیقات صورت گرفته جمع آوری شد. بعد از مصاحبه از خبرگان و تایید ابعاد، برای اعتبارسنجی مدل از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد دانش فنی نیروی انسانی در حوزه دارو دارای 13 بعد است که دوازده مولفه در یک سطح و مولفه استراتژی های ورود به بازار بین الملل در سطح دوم قرار گرفت که بیشترین تاثیر را بر مدل دارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق تحولی در صنعت دارو ایجاد می نماید و با تمرکز بر استراتژی های ورود به بازار بین الملل در صادرات دانش فنی منابع انسانی، شرکت های داروسازی کمک به اقتصاد و ارزآوری خواهد کرد.
طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران براساس آموزش مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزش و پرورش منطقه 4 تهران براساس آموزش مجازی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد به صورت کیفی می باشد. خبرگان جامعه علمی دانشگاهی و متخصصان توسعه حرفه ای مدیران و آموزش مجازی، بودند که از سوابق اجرایی در سطوح تصمیم گیری برخوردار بوده و به اصطلاح خبرگان آگاه نام دارند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و با استفاده از سطح اشباع نظری تعداد 22 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه تا رسیدن اطلاعات به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. سؤالات این مصاحبه بر اساس مرور ادبیات تحقیق تهیه شد و به منظور مناسب بودن و کفایت توسط چند نفر از استادان و صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفت. جهت اعتباریابی نتایج، از دلفی فازی بهره گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری دومرحله ای استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گرداوری شده با استفاده از ابزار مصاحبه تحلیل محتوای متون، نشان داد که تعداد 176 کد باز از میان مفاهیم موجود در مصاحبه ها شناسایی شد که در قالب 32 مقوله دسته بندی شدند. نهایتا 8 مقوله اصلی بدست آمدند. در پژوهش حاضر عوامل در دو سطح قرار گرفته اند. عوامل فردی و ذینفعان در سطح اول قرار گرفتند. عوامل آموزشی، مدیرت منابع انسانی، مدیریت ارتباطات سازمانی، مدیریت برنامه ها، فناوری آموزشی، قانون محوری هم در سطح دوم قرار گرفتند.
ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعدادهای سازمانی، پارادایم نوینی در مدیریت منابع انسانی در عصر اقتصاد دانش بنیان است که جذب استعدادها از حیاتی ترین اقدامات آن محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها بوده است. تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و از منظر روش شناسی در رویکرد کیفی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان مرتبط با مباحث مدیریت منابع انسانی در شرکت های استارتاپی بودند. ابزارهای گردآوری داده در این مطالعه، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق می باشد. که بر این اساس 13 مصاحبه با خبرگان استارتاپی صورت پذیرفت. روش نمونه گیری به دلیل ماهیت کیفی روش شناسی، هدفمند و به صورت مشخص گلوله برفی است. مصاحبه ها با روش تحلیل تم و نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین به منظور اعتبار بخشی چارچوب ارائه شده در مرحله کیفی از شاخص گوبا و لینکلن استفاده گردید. هفت مضمون فراگیر و 30 تم اصلی بدست آمد. بر اساس نتایج تحقیق جبران خدمات مالی و غیرمالی، استفاده از کانال های متنوع برای جذب، میزان سرمایه نامشهود شرکت، بلوغ فرآیندهای داخلی شرکت، موقعیت مکانی و همراستایی ارزش های فردی افراد با ارزش های شرکت از مهم ترین عوامل موثر در جذب استعدادها به استارتاپ ها محسوب می شود.