فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان دانشگاه بیرجند در گرایش به نوآوری سازمانی آنان و بر اساس مدل سرمایه های انسانی کرافورد و مدل گرایش به نوآوری سازمانی ترکیبی جمینزو جیمنز، پنیادز، پراجگو و سوهال انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و همبستگی، و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان 7 دانشکده و کارکنان ستادی/ پشتیبانی دانشگاه به تعداد414 نفر بوده که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، حجم نمونه 162 نفر انتخاب شد. از پرسشنامه سرمایه های انسانی با پایایی (94/0=α) و پرسشنامه گرایش به نوآوری سازمانی با پایایی(91/0=α) استفاده شد، که روایی محتوا و سازه آن ها نیز مورد بررسی و تایید قرارگرفت. داده ها براساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، مدل یابی معادلات ساختاری و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج تی تک نمونه ای نشان داد، میانگین سرمایه های انسانی و گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان به طور معناداری پایین تر از میانگین مورد انتظار بوده است. بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری، سرمایه های انسانی با ضریب مسیر (63/0=γ) بر نوآوری فرایندی و با ضریب مسیر (71/0=γ) بر گرایش به نوآوری سازمانی تاثیرگذار بوده است اما بر نوآوری تولیدی و اداری آنان تاثیری نداشته است. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد، دانش و تخصص به عنوان مولفه های سرمایه های انسانی، 38 درصد از گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان را پیش بینی می نمایند.
رابطه اخلاق کاری اسلامی، انصاف و علاقه به پول با رضایت شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین اخلاق کاری اسلامی، انصاف تطبیقی و علاقه به پول با رضایت شغلی و رضایت از پرداخت در میان معلمان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش را معلمان پنج شهر یزد، شهرکرد، لردگان، اصفهان و کرمان تشکیل داده اند که از بین آنها 617 نفر به شیوه ی چند مرحله ای برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه اخلاق کاری اسلامی (Ali & Al-Kazemi,2007)، پرسشنامه علاقه به پول و پرسشنامه انصاف تطبیقی(Luna-Arocas &Li-Ping Tang, 2004)، پرسشنامه رضایت از پرداخت و پرسشنامه ورضایت شغلی (Kim & Leung, 2007) بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که پس از کنترل متغیرهای سن، سابقه شغلی، تحصیلات، جنسیت و وضعیت تأهل، از بین ابعاد علاقه به پول، اخلاق کاری اسلامی و انصاف تطبیقی، بودجه (بعنوان یکی از ابعاد علاقه به پول با ضریب بتا استاندارد (19/0) و اخلاق کاری اسلامی (با ضریب بتا استاندارد 119/0) قادر به پیش بینی رضایت شغلی هستند. امّا برای رضایت از پرداخت، پس از کنترل متغیرهای جمعیت شناختی، بودجه و شرارت آمیزی پول (به ترتیب با ضرایب بتا استاندارد 088/0- و 09/0) و انصاف تطبیقی (با ضریب بتا استاندارد 567/0) قادر به پیش بینی معنادار این متغیر بودند.
تاثیر ابعاد مدیریت استعداد بر بهره وری نیروی انسانی در سازمان های دولتی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تأثیر ابعاد مدیریت استعداد بر بهره وری نیروی انسانی در سازمان های دولتی شهر کرمان است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی همبستگی می باشد که به روش پیمایشی انجام شده و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی کارکنان سازمان های دولتی شهر کرمان را دربر می گیرد و نمونه گیری به روش طبقه ای منظم بوده و تعداد 330 نفر به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون، جزئی، رگرسیون گام به گام و آزمون رتبه بندی فریدمن) استفاده شده است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه های مدیریت استعداد و بهره وری نیروی انسانی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که بین مدیریت استعداد و زیرمتغیرهای آن؛ یعنی، جذب استعدادها، نگه داشت استعدادها، توسعه ی استعدادها و بهره وری نیروی انسانی، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد و ابعاد نگه داشت استعدادها و توسعه ی استعدادها می توانند بهره وری نیروی انسانی را در سازمان های دولتی شهر کرمان پیش بینی کنند.
عوامل موثر در رفتار خودتوسعه ای کارکنان با تاکید بر نقش حمایت سازمان و نگرش اسلامی به کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر در رفتار خودتوسعه ای کارکنان، با تأکید بر نقش حمایت سازمان و نگرش اسلامی به کار است. تحقیق حاضر از نظر هدف، بنیادی- کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی است و 949 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی شهر تهران به عنوان نمونه آماری، در آن شرکت کردند. داده ها به روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و عوامل مؤثر در رفتار خودتوسعه ای کارکنان با استفاده از پانل خبرگان، شناسایی و الگوی نهایی خودتوسعه ای منابع انسانی، طراحی و تبیین شد. یافته ها حاکی از آن است که سن، تحصیلات، نگرش اسلامی به کار، خودکارآمدی، تعهد حرفه ای و انگیزش شغلی و حمایت سازمان، بر تمایل و رفتار خودتوسعه ای کارکنان اثرگذارند و نیز بین نگرش اسلامی به کار و حمایت سازمان و حمایت سرپرست با رفتار خودتوسعه ای کارکنان، رابطة مستقیم و معنی داری وجود دارد. بر اساس نتایج تحقیق، نگرش اسلامی به کار و حمایت سازمان، به ترتیب، بیشترین همبستگی را با رفتار خودتوسعه ای کارکنان دارند. می توان نتیجه گرفت که از طریق تقویت و تحکیم باورهای مذهبی کارکنان و نیز تشویق و حمایت سازمان، می توان رفتار خود توسعه ای کارکنان را تقویت کرد.
رابطه ی سرمایه روانشناختی با رفتارهای مدنی-سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده وظیفه شناسی در یک سازمان آموزشی دولتی
حوزههای تخصصی:
ااین پژوهش با هدف تعیین رابطه مولفه های سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با رفتارهای مدنی سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده وظیفه شناسی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان یک سازمان دولتی در شهر اهواز 1393 تشکیل دادند که از میان آن ها 279 نفر به شیوه سهل الوصول (دردسترس) انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی (ناگیوئن و همکاران، 2012)، پرسشنامه رفتارهای مدنی سازمانی (لی و آلن، 2002) و پرسشنامه وظیفه شناسی (دنوی و اوزوالد، 2012) بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین سرمایه روان شناختی با رفتارهای مدنی سازمانی (01/0>p) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . همچنین بین سرمایه روان شناختی با وظیفه شناسی (01/0>p) و بین وظیفه شناسی با رفتارهای مدنی سازمانی رابطه مثبت و معنادار (01/0>p) به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که وظیفه شناسی قادر به تعدیل رابطه بین خودکارآمدی و امیدواری با رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به افراد ، و وظیفه شناسی قادر به تعدیل رابطه بین خودکارآمدی با رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به سازمان است.
تأثیرگذاری عدالت مراوده ای بر انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد با تأکید بر نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادها (مورد مطالعه: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سازمانهای امروز، آنچه موجب عملکرد برتر و رقابت جهت بقا در محیط متلاطم می شود قابلیت نوآوری است و دستیابی به این قابلیت، از طریق منابع انسانی امکان پذیر است. مدیریت مشارکتی به عنوان رویکرد نوین در مدیریت که از آن با عنوان انقلاب مشارکت یاد می شود، ازطریق سازوکاری به نام نظام پیشنهادها می تواند سازمان ها رادرتحریک قدرت خلاقیت کارکنان وبهره گیری از سرمایه ی فکری آنها یاری دهد. بنابراین، دراین مقاله پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق به بررسی نقش عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادها پرداخته شده است. هدف این مقاله، بررسی نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادها در رابطه میان عدالت مراوده ای و انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد می باشد. اهمیت بررسی نظام پیشنهادها در تحقیقات و مطالعات مختلفی مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. بنابراین، تحقیق حاضر به بهبود وضعیت مشارکت در نظام پیشنهادها با در نظر گرفتن متغیرهای عدالت مراوده ای و ارزش نظام پیشنهادها پرداخته است. جامعه ی آماری این پژوهش، کارکنان لیسانس و بالاتر از لیسانس دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل دادند که تعداد آنها 714 نفر بود. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده، و میان 240 نفر از کارکنان توزیع شد. نتایج تحقیق نشان دادند، عدالت مراوده ای با ارزش نظام پیشنهادها رابطه ی مثبت و معناداری داشت و از آنجاکه رابطه ی مثبت ارزش نظام پیشنهادها با انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد نیز معنادار بود، نقش میانجی ارزش نظام پیشنهادها در رابطه میان عدالت مراوده ای و انگیزه برای ارائه ی پیشنهاد مورد تأیید واقع شد. همچنین مشخص شد عدالت مراوده ای به طور مستقیم بر انگیزه ی ارائه ی پیشنهاد تأثیرگذار می باشد.
تأثیر مؤلفه های رهبری تیمی عمل محور بر توسعه هم افزایی تیمی با نقش میانجی یادگیری فردی و مهارت های تیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های رهبری تیمی عمل محور بر توسعة هم افزایی تیمی با نقش میانجی یادگیری فردی و مهارت های تیمی انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی و از نوع تحلیل مسیر است. جامعة آماری شامل همة کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان همدان به تعداد 518 نفر است و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 221 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها چهار پرسشنامة رهبری تیمی عمل محور، یادگیری فردی، مهارت های تیمی و هم افزایی تیمی به کار گرفته شد. برای تعیین روایی پرسشنامه ها تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت و به منظور سنجش میزان پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد، که این ضریب برای پرسشنامه ها به ترتیب، 87/0، 91/0، 90/0 و 89/0 برآورد شد. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزارهای آماری SPSS و Amos تحلیل شد. نتایج نشان داد اثر مستقیم مؤلفه های رهبری تیمی عمل محور شامل مدیریت وظیفه گرا، کارآمدی تیمی و حمایت از خودمختاری فردی بر یادگیری فردی، مهارت های تیمی و هم افزایی تیمی مثبت و معنادار است. همچنین، اثر غیرمستقیم این مؤلفه ها بر هم افزایی تیمی با میانجی گری یادگیری فردی مثبت و معنادار است. افزون بر این، اثر غیرمستقیم هر سه مؤلفة یادشده بر هم افزایی تیمی با میانجی گری مهارت های تیمی مثبت و معنادار است.
• تأثیر پذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعه پذیری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرپذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعه پذیری کارکنان انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 260 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه آموزش ضمن خدمت، جامعه پذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین آموزش ضمن خدمت با نیازهای روانشناختی محیط کار و جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار است. رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار مثبت و معنی دار است. همچنین رابطه آموزش ضمن خدمت و نیازهای روانشناختی محیط کار با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار می باشد.
بررسی رابطه میان ذهنیت فلسفی با ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی با ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه مدیران و معاونان مدارس است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی مدیران و معاونان مدارس متوسطه سال 92-93 شهر ارومیه در نظرگرفته شده است (N=240) که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد 148 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های ذهنیت فلسفی و ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه پاسخ دادند. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از نظرات متخصصان استفاده شد و پایایی آنها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب 77/0 و 85/0 محاسبه شد. یافته های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی نشان داد که ابعاد ذهنیت فلسفی رابطه معناداری با ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه مدیران و معاونان دارند. تحلیل کانونی دو مجموعه معنادار بین ذهنیت فلسفی و ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه را نشان داد که در این مجموعه، ابعاد جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری رابطه معناداری با خلاقیت، مخاطره پذیری، نیاز به توفیق و جایگاه کنترل داشتند. به طورکلی می توان نتیجه گرفت هر چقدر مدیران و معاونان از ذهنیت فلسفی بالایی برخوردار باشند توان کارآفرینی نیز در آنها افزایش می یابد.
الگوی علیّ روابط بین هوش فرهنگی، رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی در میان دبیران متوسطه شهرستان نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی علی روابط بین هوش فرهنگی، رفتار شهروندی
سازمانی و تعهد سازمانی در میان دبیران متوسطه شهرستان نقده انجام شده است.
روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه آماری شامل تمامی دبیران
متوسطه است که با استفاده از روش نمون هگیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم
هر یک از طبق هها 202 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای
گردآوری داد ههای پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد هوش فرهنگی بر اساس مدل
آنگ و همکاران، رفتار شهروندی سازمانی بر اساس مدل پودساکف و همکاران و
تعهد سازمانی بر اساس مدل آلن و میر استفاده شده است. داد ههای پژوهش پس از
جم عآوری با استفاده از نرم افزارهای آماری LISREL 8.5, SPSS 18 تحلیل شدند.
نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم هوش فرهنگی بر روی
تعهد سازمانی ) 39 / 0( مثبت و معنادار است، اثر مستقیم رفتار شهروندی سازمانی روی
تعهد سازمانی ) 34 / 0( مثبت و معنادار است. اثر مستقیم هوش فرهنگی بر روی رفتار
شهروندی سازمانی ) 61 / 0( مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم هوش فرهنگی بر روی
تعهد سازمانی با میانجیگری رفتار شهروندی سازمانی ) 43 / 0( مثبت و معنادار است و اثر
کل هوش فرهنگی روی تعهد سازمانی ) 38 / 0( مثبت و معنادار است.
بررسی تأثیر میانجی گرایش کارآفرینانه بر رابطه بین بازاریابی داخلی و تعهد سازمانی (مورد مطالعه: ادارات ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی با تأکید بر نقش میانجی گرایش کارآفرینانه است. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی، از حیث روش به دست آوردن داده ها از نوع توصیفی- علّی و از نظر نوع داده های جمع آوری شده از گونهء کمی (استفاده از پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش شامل ادارات ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران، تعداد 100 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار Smart PLS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی، بازاریابی داخلی بر گرایش کارآفرینانه و در نهایت گرایش کارآفرینانه بر تعهد سازمانی می باشد.
ارائه الگوی کرامت انسانی کارکنان در سازمان های دولتی ایران (مورد مطالعه: یکی از یگان های نیروی زمینی مستقر در شهرستان ویژه مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کرامت انسانی محور و مبنای حقوق بشر تلقی شده و پیشرفت و توسعه ی پایدار در هر جامعه، مستلزم رعایت آن است. از این رو در بند اول سیاست های کلی نظام اداری کشور که توجه و اجرای برنامه های آن از ضرورت ها و اهداف هر دستگاه دولتی به شمار می رود، به برنامه نهادینه سازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزش های اسلامی و کرامت انسانی و ارج نهادن به سرمایه های انسانی و اجتماعی اشاره شده است. بر این اساس در تحقیق حاضر به منظور ارائه الگویی جامع از کرامت انسانی در سازمان های دولتی ایران، از روش پژوهش کیفی فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. پس از شناسایی مقولات، مفاهیم و کدهای کرامت انسانی (الگوی مفهومی اولیه)، با استفاده از نظرهای خبرگان و انجام اصلاحات لازم، تبیین الگوی کرامت انسانی کارکنان میسر شد. در این پژوهش به منظور کاربردی کردن الگوی اکتشافی از فرایند فراترکیب، تعداد 218 پرسشنامه بین کارکنان یکی از سازمان های دولتی (اداره کل ثبت اسناد و املاک استان آذربایجان شرقی) به صورت نمونه گیری طبقه ای توزیع شد و با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل انجام گرفت. در نتیجه ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی مورد تایید قرار گرفتند. همچنین برای محاسبه ترکیب بهینه ابعاد کرامت انسانی، تعداد 40 پرسشنامه بین کارکنان یکی از یگان های نیروی زمینی مستقر در شهرستان ویژه مراغه به صورت نمونه گیری هدفمند توزیع و با استفاده از روش الگوسازی فازی و نرم افزار مطلب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق در این مرحله نشان می دهد، چنانچه میزان توجه کارکنان به ابعاد عملکردی (33%)، رفتاری (31%)، ذهنی و روانی (30%) و جسمی (6%) باشد؛ آنگاه حداکثر میزان کرامت انسانی آنان در سازمان به میزان (1/62) خواهد بود.
رابطه بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروند سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروند سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت می باشد. روش از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت می باشند که تعداد آنها در زمان پژوهش برابر با190 نفر بود، نمونه مورد مطالعه شامل90 نفر از کارکنان بود که از طریق شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه رفتار شهروند سازمانی پودساکف و همکاران (1990) پرسشنامه خودکارآمدی شغلی شرر و همکارانش (1982) و حمایت سازمانی آیزنبرگر (1986) بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چند گانه انجام شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروند سازمانی رابطه مستقیم معنادار وجود دارد و از ابعاد خودکار آمدی شغلی، ابعاد پافشاری بر انجام کار و میل به ادامه انجام کار با رفتار شهروند سازمانی رابطه مستقیم معنادار دارند
بررسی تأثیر فرهنگ مبتنی بر دانش بر اشتراک دانش با تعدیل گری نقش گرایش به اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر فرهنگ مبتنی بر دانش بر اشتراک دانش می پردازد. با توجه به این که گرایش به اعتماد، ویژگی ثابت شخصی است که در ارتباط بین فرهنگ مبتنی بر دانش و اشتراک دانش تغییر می کند، نقش تعدیل گری این سازه نیز مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، پرسشنامه هایی که اعتبار و روایی آنها احراز شده بود، توسط 240 نفر از کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد تکمیل شده است. به دنبال آن، الگوی ارتباطی میان سازه های ذکر شده، از طریق معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی ال اس، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد الگوی پیشنهادی، از برازش خوبی برخوردار است. همچنین فرضیه های تحقیق مبنی بر ارتباط مثبت و معنی دار فرهنگ مبتنی بر دانش بر اشتراک دانش و ارتباط مثبت و معنی دار و نقش تعدیل گری گرایش به اعتماد نیز مورد تائید قرار گرفتند. یافته های به دست آمده به سیاست گذاران دانشگاهی و محققان متذکر می شود که با ایجاد و تقویت اعتماد به عنوان یک ویژگی شخصیتی در افراد، زمینه هر چه بیشتر رشد دانش و اشتراک آن را در بستر فرهنگ مبتنی بر دانش فراهم آورند.
رابطه هوش سازمانی با خودکارآمدی و رضایت شغلی دبیران متوسطه شهر جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تبیین رابطه هوش سازمانی با خودکارآمدی و رضایت شغلی دبیران متوسطه بوده است. روش تحقیق همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دبیران متوسطه شهر جیرفت است. حجم نمونه 234 نفر بوده است. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه هوش سازمانی (Alberkht,2003) خود کارآمدی (sherr,1982) و رضایت شغلی (Candal & Halin 1969) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی (جدول توزیع فراوانی، تداوم نمودار، میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است نتایج پس از تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که بین هوش سازمانی با خودکارآمدی و رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. بین ابعاد هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر و روحیه) با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. بین ابعاد هوش سازمانی با خودکارآمدی رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین متغیر چشم انداز استراتژیک نسبت به دیگر متغیرها پیش بینی کننده قوی تری برای رضایت شغلی می باشد. متغیر روحیه نسبت به دیگر متغیرها پیش بینی کننده قوی تری برای خودکارآمدی می باشد.
قوم نگاری: استراتژی برای فهم فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق قوم نگاری براساس رویکرد کل گرایانه و جامع، نه تنها بر پایه دیدگاه نظری خاصی قرار ندارد، بلکه اساساً به آزمون نظریه نیز توجه چندانی ندارد. نظریات در تحقیقات قوم نگارانه صرفاً برای تغذیه فکری محقق برای تعمیق بخشیدن به درک او در دریافت چارچوب های مفهومی مرسوم در علوم انسانی می باشد. بدین لحاظ اظهارات نظری تئوری ها زمانی وارد فرآیند تحقیق می شوند که رابطه آنها با پژوهش موردنظر مشخص شده باشد. این دیدگاه، یک شیوه تحقیق در رویکرد پدیدار شناختی است که بر ماهیت ذهنی و رفتار تاکید دارد. انسان شناسان و قوم نگاران، به تمرکز بر روی داده ها سطحی و یا صرفاً جمع آوری از تعداد کمی از مردم علاقه مند نیستند، آنها به مطالعات عمیق درباره مردم و یا فرهنگ می پردازند. در این راستا از نظر تحقیق قوم نگاری، اطلاعاتی سودمند است که از طریق زندگی و یا حضور فعال محقق در جامعه مورد مطالعه او بدست می آید. در این تحقیق با ورود به یک سازمان محلی و استفاده از ابزارهای مشاهده و مصاحبه به شناخت فرهنگ سازمانی آن پرداخته شد و از تحلیل اطلاعات 11 مولفه شامل؛ 1- احترام به شعائر و ارزشهای مذهبی 2- تبعیت پذیری 3- رفتارهای رسمی 4- هویت سازمانی 5-نمادهای فیزیکی 6- فردگرایی 7- شعار تکریم ارباب رجوع 8- درآمدزایی 9- تاکبد بر قوانین سازمانی 10- مقاومت در برابر مدیران بیگانه(خارج از سازمان) 11– زبان، در پنچ سطح مصنوعات (زبان) مصنوعات (نمادها) مصنوعات ( الگوهای رفتاری)، ارزشها و مفروضات و باورهای اساسی بدست آمد.
رابطه هوش سازمانی با شادکامی و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش سازمانی با شادکامی و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان این واحد دانشگاهی به تعداد 230 نفر می باشد که به روش تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول مورگان تعداد 151 (78 نفر زن و 73 نفر مرد) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش از سه پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت، شادکامی آکسفورد و رضایت شغلی اسمیت استفاده گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش همزمان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین هوش سازمانی با شادکامی و رضایت شغلی، رابطه معناداری وجود دارد و در بین ابعاد هوش سازمانی، مؤلفه های سرنوشت مشترک و روحیه قادر به پیش بینی شادکامی و مؤلفه های چشم انداز استراتژیک، روحیه و میل به تغییر قادر به پیش بینی رضایت شغلی می باشند. ضمن اینکه بر اساس نتایج به دست آمده بین ابعاد هوش سازمانی، بعد روحیه قوی ترین پیش بینی کننده برای شادکامی و رضایت شغلی می باشد.
بررسی اثر جامعه پذیری بر جو اخلاقی، تعهد، هویت و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین ارتباط بین جامعه پذیری و رفتار شهروندی سازمانی و متغیرهای جو اخلاقی، هویت و تعهد سازمانی بود. در این راستا جامعه آماری را کارکنان بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) شهر اراک بالغ بر ۷۵۰ نفر تشکیل داد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، ۳۱۵ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استفاده به عمل آمد و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن، به روش آلفای کرونباخ تأیید شد. آزمون فرضیه های پژوهش، با مدل سازی معادلات ساختاری، در نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نتایج نشان داد که جامعه پذیری سازمانی با جو اخلاقی سازمانی، هویت سازمانی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنا دار دارد و این رابطه مثبت و معنادار بین جو اخلاقی با متغیرهای سه گانه هویت، تعهد و رفتار شهروندی سازمانی نیز برقرار است. همچنین ارتباط بین هویت و تعهد بر رفتار شهروندی سازمانی تایید شد.
پیش بینی آمادگی برای تغییر سازمانی براساس ادراک کارکنان بانک از نوع ساختار سازمانی با نقش واسطه گری انسجام سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه پیش بینی آمادگی برای تغییر سازمانی بر اساس ادراک کارکنان یکی از بانک های دولتی از نوع ساختار سازمانی با نقش واسطه گری انسجام سازمانی است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش، تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی است که با به کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شعب این بانک در شیراز است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 201 نفر انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نوع ساختار سازمانی، مقیاس انسجام سازمانی و مقیاس محقق ساخته آمادگی برای تغییر سازمانی است که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و جمع آوری شده است. به منظور تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارLisrel 8.54 و آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ساختار سازمانی بازدارنده پیش بینی کننده منفی و معنادار انسجام سازمانی است. همچنین سازمانی بازدارنده پیش بینی کننده منفی و معنادار آمادگی برای تغییر سازمانی است. یافته ها حاکی از آن است ساختار سازمانی تواناساز پیش بینی کننده مثبت و معنادار آمادگی برای تغییر سازمانی است و سهم واسطه گری انسجام سازمانی نیز مشهود است.
رهبری اخلاقی و بررسی تاثیر ابعاد آن بر تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعهد سازمانی به عنوان یکی از متغیرهای مهم سازمانی می تواند تحت تأثیر سبک های مختلف رهبران سازمان و نحوه برخورد آن ها باشد. هدف این مقاله بررسی تأثیرات رهبری اخلاقی بر روی ابعاد مختلف تعهد سازمانی است. از این رو، ابتدا متغیرهای رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی و ابعاد آن را تشریح نمودیم. سپس به جمع آوری داده از جامعه مورد نظر پرداختیم. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، ابعاد متغیرهای رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی را بررسی نمودیم که با توجه به نتایج تحلیل ها سه بعد برای هر متغیر تعیین شد. ابعاد رهبری اخلاقی شامل اخلاق و انصاف، شفاف سازی نقش و تسهیم قدرت ابعاد تعهد سازمانی شامل تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری است. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و با کمک نرم افزار AMOS فرضیه های مطرح شده را بررسی کردیم. نتایج نشان می دهد که بعد شفاف سازی نقش فقط بر روی تعهد عاطفی، بعد انصاف واخلاق بر تعهد عاطفی و تعهد هنجاری و بعد تسهیم قدرت بر روی هر سه بعد تعهد سازمانی تأثیرگذار است.