اگرچه تحقیقات بسیاری در زمینه نظریههای علمی و تجربههای عملی در حوزه مدیریت زنجیره عرضه (SCM ) بهعمل آمده و ارزیابی عملکرد آن نیز از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته است، باوجود این، موضوع ارزیابی عملکرد SCM از نقطه نظرهای متعدد از جمله انتخاب مقیاسها و شاخصهای مناسب ، توسعه فنون ریاضی اندازه گیری عملکرد و نیز دستیابی به بسیاری از ویژگیهای کاربردی حاصل از محاسبات عملکرد، میتواند توسعه یابد. اشکالها و نقصهای اساسی بسیاری باعث میشوند تا سیستمهای ارزیابی عملکرد فعلی در توسعه و بهبود SCM از کارایی و اثربخشی کافی برخوردار نباشند. بهمنظور پاسخگویی و پوشش نارسائیهای ماهوی سیستمهای ارزیابی عملکرد در زنجیره عرضه و نیز جامعیت ارزیابی زنجیره ، در این مقاله مدل جامعی تدوین و ارایه میشود که بر دو رویکرد اصلی اثربخشی اجرای اهداف استراتژیک زنجیره و تامین رضایت مراکز ذینفع در آن مبتنی بوده و در صدد نمایش توانمندی زنجیره عرضه در یک مدل چندسطحی و رویکردی فرایند محور است. رویکرد ابتکاری مدل در مورد تامین رضایت مراکز و گروههای ذینفع در زنجیره سبب شده تا شاخصهای مناسب سنجش نیز بر مبنای روش جدیدی , تحت عنوان روش مصداقی استخراج شاخصها تعیین و مورد بررسی قرار گیرند. این روش بر ملاحظه مصادیق اهداف راهبردی زنجیره عرضه و تبیین عوامل کلیدی موفقیت در هر رده از زنجیره مبتنی است.
در دنیای پیچیده و چند بعدی امروزه و با آغاز رقابت در سطح بین المللی، ماهیت و ساختار سازمان ها دگرگون شده است و الگوهای جدید ساختاری پدیدار شده که سازمان های فراملی و ساختار شبکه ای را می توان نمونه ای از این تغییرات قلمداد کرد. سازمان های فراملی، سازمان هایی هستند که فعالیتشان از قلمرو یک یا چند کشور فراتر رفته، همه دنیا را عرصه فعالیت های...
ویژگی های ممتاز، آثار و پی آمدهای گوناگون ناشی از توسعه گردشگری، از یک سو و شرایط اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سیاسی حاکم بر کشورهای در حال توسعه از سوی دیگر موجب بروز عکس العملها و برخوردهای متفاوت این کشورها با صنعت گردشگری شده است. کشور ما ایران با وجود منابع و جاذبه های غنی جذب گردشگر، در مواجهه با این پدیده قرن بیست و یکم جانب احتیاط را در پیش گرفته، با شک و تردید و به شیوه جزیی- تدریجی و گزینشی به اندک منافع حاصل از گردشگری بسنده کرده است. در مقابل گروه دیگری از کشورهای در حال توسعه که غالبا به منافع چشمگیر اقتصادی گردشگری چشم دوخته اند، مشتاقانه و در پاره ای موارد با نادیده گرفتن اصول گردشگری پایدار به توسعه این صنعت روی آورده و آنرا راهی برای نیل به توسعه و مقابله با تنگناهای پیچیده اقتصادی خود یافته اند.هدف این مقاله تجزیه و تحلیل چالش های توسعه گردشگری پایدار برای گروه اخیر یعنی کشورهای در حال توسعه فعال در صنعت گردشگری است. به این منظور ابتدا رابطه گردشگری و محیط مورد بررسی قرار گرفته و بر اهمیت این ارتباط و ضرورت پایبندی به اصولی خاص جهت تحقق اهداف گردشگری پایدار تاکید شده است. سپس عواملی از جمله زمینه های اقتصاد ملی، ساختار اداره امور عمومی و کالایی شدن بیش از حد فرهنگ جامعه میزبان به عنوان چالش های توسعه گردشگری پایدار برای کشورهای جهان سوم معرفی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهند اگرچه اصول گردشگری پایدار خیرخواهانه و ضامن منافع جوامع میزبان و گردشگران در بلندمدت می باشد، اما اجرای آنها با توجه به شرایط سیاسی- اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی حاکم بر کشورهای در حال توسعه دشوار بوده و با مشکلاتی توام می باشد. به طوری که در پاره ای موارد سیاست گذاران با وجود آگاهی نسبت به پی آمدهای نامطلوب بی توجهی به اصول گردشگری پایدار، تحت شرایط نابسامان اقتصاد داخلی و فشار سازمان های بین المللی گردشگری و با رویکردهای سنتی، به توسعه بی رویه گردشگری تن داده و عواید کوتاه مدت دولت و گروههای خاص را بر منافع ساکنین ارجح می شمرند.
هر قدر که شرکت های بیشتری پا به عرصه بازارهای بین المللی می گذارند موضوع حیطه و دامنه مناسب فعالیت در بازارهای بین المللی از اهمیت بیشتری برخوردار می شود . به طور کلی دو راهبرد بدیل برای شرکت های بازرگانی که تلاش می کنند عملیات بازرگانی خود را در بازارهای خارجی مختلف توسعه دهند وجود دارد : تمرکز بازار و تنوع (گسترش) بازار . ...