فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
دکترمحمدابراهیم محجوب، دکتری دینامیک سیستمها ازدانشگاه اوتاواکانادا، نظریه ی انقلابی تئوری شبکه رامعرفی می کندکه قدمتی نزدیک به10 سال دارد.این نظریه، دیدگاه ژرفی را دردنیای زیست شناسی و شبکه های اجتماعی منعکس می کند.برپایه ی این دیدگاه، بازاریابی نیز از این دیدگاه متاثرخواهدشد؛ تاثیری که می تواند بینش واقتدار مدیران بازاریابی راکاملاً تغییردهد؛این تاثیر به شدت ژرف است تاجایی که می توان رقیب را ازمیدان به درکرد یا سود افزونی را تصاحب کرد، اگر به این تئوری واقف شوید.
لنگرها را بکشید
توهم مشتری مداری
کارآفرین برجسته کالج بابسون
حوزههای تخصصی:
جایگاه نگاشتی سرمایه اجتماعی در راهبرد های کسب و کار های کوچک و متوسط بر اساس راهبردهای محصول - بازار آنسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت در بازارهای پرچالش آینده، مستلزم آمادگی لازم برای واکنش آگاهانه و سریع است. شرکت هایی از این آمادگی برخوردارند که بتوانند در چنین محیط رقابتی، عملکرد موفقیت آمیزی داشته باشند. در این فرایند نقش سرمایه اجتماعی می تواند حائز اهمیت باشد. هدف مطالعه حاضر، تبیین جایگاه نگاشتی سرمایه اجتماعی در راهبرد های به کارگرفته شده در شرکت های کوچک و متوسط با استفاده از روش شناسی نگاشت مفهومی به مثابه ترکیبی از روش های استقرایی و قیاسی است. در فرایند اجرای پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق از 12 نفر از خبرگان موضوع تا مرحله اشباع، استفاده شده است. نتایج مطالعه گویای جایگاه برجسته و نمایان سرمایه اجتماعی و ابعاد آن در اجرای راهبرد های به کار گرفته شده در کسب وکارهای کوچک و متوسط است. به طوری که سرمایه اجتماعی در اجرای هر چهار راهبرد (نفوذ در بازار، توسعه محصول، توسعه بازار و تنوع سازی) نقش آفرینی دارد. نتایج به دست آمده همچنین نشان داد که بیشترین نقش آفرینی سرمایه اجتماعی در اجرای راهبرد توسعه محصول است.
بررسی کارآفرینی اجتماعی با رویکرد مشخصه های رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسسه های اجتماعی به سازمان هایی اشاره دارد که هدف شان تامین آن دسته از نیازهای اساسی انسان هاست که تامین آن از طریق سازمان های تجاری و بخش خصوصی امکان پذیر نیست. کارآفرینان اجتماعی کسانی هستند که مسایل اجتماعی را شناسایی و از اصول کارآفرینی برای سازمان دهی و مدیریت فعالیت هایی که موجب تغییرهای اجتماعی میشوند استفاده میکنند. اغلب مطالعه ها در زمینهی کارآفرینی به بررسی ویژگیها و صفت های کارآفرینان میپردازد. در حالی که شبیه نظریهی صفت های رهبری، دستیابی به اجماع در این زمینه مشکل است. به همین دلیل این مقاله به بررسی بعد رفتاری کارآفرینی اقدام کرده و با استخراج و بررسی این مشخصه ها و ترکیب آن با نوع شناسی کارآفرینی، الگوی جدیدی را ارایه کرده است. دستیابی به الگوی تحقیق و اعتباریابی آن از طریق روش بررسی خبرگان (دلفی) انجام شد. پس از آماده شدن، پرسش نامه در اختیار 35 نفر از اساتید، صاحب نظران و مدیران سازمانی قرار داده شد و پس از جمع آوری و تعدیل، پاسخ 26 نفر از آن هایی که در دور دوم و سوم و تا انتهای تحقیق همراه بودند، برای تجزیه و تحلیل استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که از 15 متغیر بررسی شده 6 متغیر نوآوری، باور به کارآفرینی، جست وجوی روش های جدید برای ایجاد سرمایهی اجتماعی، شناسایی و شکار فرصت ها، جست وجوی فرصت های جدید و خلاقیت بالاترین رتبه را دارند. با افزودن 6 متغیر پیشنهادی از سوی خبرگان در مجموع 21 متغیر رفتاری برای کارآفرینان پیشنهاد شد. در انتها با ترکیب الگوهای مطالعه شده در این بررسی و به آزمون گذاشتن الگوی مفهومی تحقیق، الگوی کارآفرینی اجتماعی با رویکرد رفتاری ارایه شد.
تدوین الگوی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی زیربخش گلخانه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشک یکی از اصلیترین ارکان اقتصاد ملی ایران بخش کشاورزی بوده و تامین 75 درصد نیازهای غذایی جامعه، 25 درصد از تولید ناخالص داخلی، 23 درصد سطح اشتغال و میزان درخور توجهی از صادرات غیر نفتی مربوط به این بخش است. بر این اساس در برنامهی چهارم توسعهی کشور، بر تحقق رشد سالیانهی 6.5 درصدی در بخش کشاورزی؛ تامین و امنیت غذایی، خودکفایی در تولید محصولات اساسی، توسعهی صادرات محصولات کشاورزی و حفاظت از منابع طبیعی تاکید شده است. برای ارتقای جایگاه این بخش نهادی کردن کارآفرینی میتواند پایداری رشد کشور را رقم بزند. از این رو، هدف غایی این پژوهش ارایهی الگویی برای نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی بوده و سوال اصلی این پژوهش این است که چگونه کارآفرینی در بخش کشاورزی در کشور نهادی میشود؟ باید گفت که یک عمل نهادی شده دارای سه ویژگی استمرار، فراگیری و واقعیت اجتماعی شدن است. بنابراین، نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی، ایجاد شرایط مطلوب و مساعد برای استمرار بخشیدن، فراگیر کردن و تبدیل شدن کارآفرینی به یک واقعیت اجتماعی در قلمرو کشاورزی بوده و این پژوهش از نظر هدف پژوهش بنیادی و نتایج آن رهنمودهای کاربردی متعددی دارد. این پژوهش در 3 مرحلهی (1) طراحی الگوی فعلی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی، (2) آزمون الگو و (3) فاز ارایهی الگوی مطلوب نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی استوار است.
اولویت بندی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی اجتماعی در ایران از دیدگاه فعالان اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی به معنای انجام فعالیتی نوآورانه و خلقکنندهی ارزش اجتماعی است که میتواند در بخش های غیرانتفاعی و تجاری انجام شود. با توجه به اینکه امروزه کارآفرینی اجتماعی به عنوان راهکاری اثرگذار و پایدار در راه توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته میشود و هر روزه توجه بخش های گسترده تری از جامعه را به خود جلب میکند، توجه به این مفهوم در فضای کشور ایران نیز ضرورت دارد. این تحقیق بنای خود را بر اساس الگوی مفهومی آستین قرار داده و با طرح دو سوال اصلی در پی بررسی نگرش فعالان اجتماعی نسبت به عوامل اثرگذار در توسعهی کارآفرینی اجتماعی در ایران و نیز اولویت بندی این عوامل بوده است. جامعهی آماری تحقیق 108 نفر از فعالان اجتماعی شامل مدیران یا بنیان گذاران، کارمندان، داوطلبان و حامیان فعال در کسب وکارهای اجتماعی در بخش های انتفاعی و غیرانتفاعی بوده اند. پرسش نامه افزار اصلی تحقیق بوده و در تجزیه و تحلیل نتایج، به ترتیب از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن داده ها، آزمون میانگین برای سنجش اثرگذار بودن متغیرها و آزمون فریدمن برای اولویت بندی نتایج به دست آمده از پرسش نامه استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، هر پنج عامل معرفی شده در الگوی مفهومی، در توسعهی کارآفرینی اجتماعی در ایران، اهمیت داشته و اولویت آن ها به ترتیب عبارت است از: افراد، ماموریت، عوامل زمینه ای، فرصت و سرمایه.
بررسی میزان شیوع تعلل و عوامل موثر بر آن در بین مدیران و کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان شیوع تعلل و عوامل موثر بر آن است. بدین منظور، نمونه ای تصادفی از مدیران و کارکنان یکی از بزرگ ترین دانشگاه های کشور، به حجم 133 نفر انتخاب و اطلاعات جمع آوری شده (توسط دو پرسشنامه تعلل تاکمن و پرسشنامه عوامل موثر تعلل) با استفاده از آزمون تی، تحلیل واریانس و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج گویای شیوع 6.17 درصدی تعلل در میان مدیران و کارکنان است. در حالی که رابطه معناداری بین افراد با تحصیلات، سابقه خدمت، سن و سمت متفاوت به دست نیامد، نتایج نشان داد که بین زنان و مردان از نظر شیوع تعلل، تفاوت معنادار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد از نظر مدیران و کارکنان، عوامل فردی بیش ترین تاثیر را در بروز تعلل دارند. پس از عوامل فردی، عوامل سازمانی و محیطی در رتبه دوم و سوم قرار دارند. در بین عوامل فردی، عامل قایل نبودن اولویت برای انجام کار، در بین عوامل سازمانی، نداشتن سیستم ارزیابی عملکرد درست در سازمان و در بین عوامل محیطی، فشار خانواده و مشکلات خانوادگی، بیش ترین تاثیر را بر ایجاد و بروز تعلل داشته اند.
واگذاری فعالیت های دولتی و توسعه بستر کارآفرینی سازمانی در آب و فاضلاب استان گلستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی را به مثابه «موتور توسعه اقتصادی» به کار گرفته اند، زیرا می تواند در رشد و توسعه اقتصادی کشورها که سبب افزایش بهره وری، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماع می شود، نقش مهمی داشته باشد. شرکت آب و فاضلاب استان گلستان در راستای سیاست خصوصی سازی اقدام به واگذاری فعالیت های خود به بخش خصوصی نموده است. حال نکته مورد توجه این است که اقدام به واگذاری فعالیت ها به عنوان یکی از روش های خصوصی سازی چه نتایجی را برای این سازمان در بر خواهد داشت و اینکه چه تاثیری بر کارآفرینی و توسعه آن خواهد گذاشت. بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضر این است که: آیا میان واگذاری فعالیت های دولتی و توسعه بسترکارآفرینی رابطه معنی داری وجود دارد؟روش مطالعه حاضر همبستگی-پیمایشی بوده و جامعه آماری تمامی کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان گلستان به تعداد 440 نفر که از این تعداد، 205 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها میدانی و کتابخانه ای و ابزار آن دو پرسشنامه و اسناد و مدارک بوده است. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب برابر با 0.95 و 0.93 و روایی با استفاده از روش محتوایی و روش سازه (همسانی درونی) مورد تایید قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی اسپیرمن، کای اسکویر،فریدمن، ویلکاکسون) صورت گرفته است. در نهایت تمامی فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفته اند
بررسی استراتژی قیمت گذاری صنعت بیمه با مقایسه نرخ بازدهی بیمه مسئولیت و نرخ بهره بانکی در کشور
حوزههای تخصصی:
براساس نظر برخی از کارشناسان در صنعت بیمه کشور، به دلیل عدم وجود شرایط رقابتی، استراتژی قیمت گذاری به درستی صورت نمی پذیرد. این نظر، نقطه آغازی شد برای اینکه عوامل تعیین کننده استراتژی قیمت گذاری در این صنعت بررسی شود. لذا برای تصمیم گیری صحیح در مورد قیمت گذاری خدمات بیمه ای، رابطه نرخ بازدهی بیمه مسئولیت با میزان مخاطره (ریسک) آن در سال های گذشته ارزیابی شد. سپس این نرخ بازدهی با نرخ بهره بانکی در کشور مقایسه شد تا تحلیل شود که آیا قیمت گذاری توسط شرکت های بیمه، مطابق با نوسانات بازار پولی است؟ برای دست یابی به پاسخ مناسب به این سؤال، دو هدف عمده در این تحقیق دنبال می شود: - تعیین رابطه بین بازدهی بیمه مسئولیت و میزان مخاطره آن در کشور؛ - مقایسه نرخ بازدهی بیمه مسئولیت با نرخ بهره بانکی. براساس این اهداف، یک فرضیه اصلی در خصوص رابطه بین بازده و ریسک و سه فرضیه فرعی مطرح شد که به مقایسه نرخ بهره بانکی برای سپرده های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت می پردازد. یافته ها حاکی از آن است که قیمت گذاری در این شاخه از صنعت بیمه در کشور به صورت منطقی انجام نمی شود و متناسب با میزان مخاطره نیست. به نظرمی رسد که تعیین حق بیمه مسئولیت به صورت تأخیری، یک سال پس از مشخص شدن ریسک سرمایه گذاری انجام می گیرد و ازاین رو، مخاطره و بازدهی با هم رابطه ای ندارند. عدم اتخاذ سیاست های درست قیمت گذاری می تواند بر استقبال مشتریان و سرمایه گذاران این صنعت تأثیر بگذارد. این مسئله ازنظر اینکه در آینده بخوا هیم به سمت خصوصی سازی صنعت بیمه حرکت کنیم مخاطراتی را ایجاد خواهد کرد و خصوصی سازی ممکن است با استقبال سرما یه گذاران روبه رو نشود.