فیلترهای جستجو:
                            فیلتری انتخاب نشده است.
        
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۸۲۸ مورد.
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                این تحقیق به منظورشناسایی عوامل تأثیرگذار بر برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی کشورمان انجام شد. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران دانشگاه های دولتی شهر تهران بوده که 386 نفر به روش نمونه گیری سرشماری برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و تحلیل محتوا در کنار پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با مطالعه منابع و اخذ نظرات استادان با تجربه و صاحب نظر در زمینه آموزش کارآفرینی به دست آمد و برای محاسبه پایایی، از آزمون آلفای کرانباخ استفاده که میزان عامل سیاستگذاری 87/0a= و عامل حوزه قلمرو آموزش 84/0a= ارزیابی شد. برای تحلیل داده ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد سیاست ها و حوزه قلمرو آموزش بر برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی تأثیر دارد. و بین مؤلفه های آموزشی تدوین سیاست، اجرا و ارزیابی سیاست، طراحی، اجرای، محتوای و ارزشیابی دوره در برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی ایران رابطه ی مستقیم و مثبت به دست آمد. هم چنین یافته ها بیانگر آن است که شاخص های برازندگی اولیه در تأیید الگوی سیاست گذاری و مؤلفه های آموزشی اثر گذار بر برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی دانشگاهی تناسب داشتن الگو را تأیید می کند.            
            تأثیر تبلیغات و ترفیع های فروش بر ارزش ویژه برند در جهت افزایش وفاداری مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین دو عنصر اصلی عناصر آمیزه بازاریابی «تبلیغات و ترفیع های فروش» و ابعاد ارزش ویژه برند «کیفیت درک شده، آگاهی از برند، تداعی برند و وفاداری به برند» می پردازد. این پژوهش به ویژه، بر نقش تبلیغات و نگرش نسبت به تبلیغات تأکید داشته و همچنین به بررسی اثر دو نوع از ترفیع های فروش (ترفیع های پولی و غیر پولی) می پردازد. داده های مورد نیاز با استفاده از یک پرسشنامه 37 سؤالی جمع آوری شد. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع غیر احتمالی و از شاخه در دسترس است. نتایج نشان داد که تبلیغات بر کیفیت درک شده (383/0-=β ، 3=t )، و بر تداعی برند (361/0-=β ، 2.987=t )، نگرش نسبت به تبلیغات بر تداعی برند (255/0=β ، 2.191=t )، آگاهی از برند بر کیفیت برند (459/0=β ، 5.681=t ) و بر تداعی برند (391/0=β ، 4.033=t ) و تداعی برند بر وفاداری به برند (591/0=β ، 5.161=t ) در سطح خطای 5 درصد اثر معنادار دارند، همچنین ترفیع های غیر پولی بر کیفیت (0.159=β ، 1.66=t ) و بر تداعی برند (164/0=β ، 67/1=t ) و کیفیت درک شده بر وفاداری به برند (197/0=β ، 689/1=t ) در سطح خطای 10 درصد اثر معنادار دارند. تأثیر ترفیع های پولی از جمله تخفیفات ویژه نیز بر ابعاد ارزش ویژه برند مورد تأیید قرار نگرفته است.            
            مبانی حقوقی حمایت از علائم تجاری: نگاهی نقادانه به رای صادره در پرونده شرکت امریکایی هرشی و شرکت ایرانی شکوپارس(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                علائم تجاری اساساً در پی رونق تبادلات تجاری، رقابت میان بنگاه ها و شرکت های تجاری ظهور کرد. از آنجا که ادعا می شود حمایت های داخلی و خارجی از علائم تجاری نقش پررنگی در پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور ها دارد، تحقیقات انجام شده نشان می دهد ایران در زمینه حمایت حقوقی از علائم تجاری ضعف های بسیاری دارد. موانع موجود بر سر راه حمایت حقوقی از علائم تجاری در ایران عبارتند از: عدم وجود شعب تخصصی، دانش کم دادرسان، نبود نشریات تخصصی در حوزه علائم تجاریو ضعف نهاد های حامی حقوق مصرف کننده.مواجهه با انبوه تولیدات داخلی و افزایش رقابت میان بنگاه ها و شرکت های تجاری در داخل و در سطح بین الملل قطعاً ضرورت حمایت حقوقی از علائم تجاری را بیش تر می کند. با توجه به ارزش و اهمیت علائم تجاری در دنیای صنعتی امروز، این مقاله به مبانی حقوقی حمایت از علائم تجاری می پردازد.
حقوق مربوط به علائم تجاری دو مبنای اصلی دارد که به سختی می توان مبنای دیگری پیدا کرد. مبنای اول، حمایت از صاحب علامت تجاریو مبنای دوم حمایت از مصرف کننده در ارتباط با علامت تجاری است. بنابراین، مفاهیم حقوقی حق تقدم، رقابت غیرمنصفانه، سوء نیت، حمایت مضاعف از علائم مشهور و... داخل دایره این دو مبنا قرار دارند.            
            هوش تجاری: مفهوم سازی و ایجاد مقیاسی جهت سنجش زیرساخت های آن
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هوش تجاری از دیدگاه علمی و عملی مورد توجه پژوهشگران آکادمیک و مدیران سازمان ها قرار دارد. سازمان ها با استفاده از این فناوری درصدد توسعه توانمندی های خود و کسب مزیت پایدار رقابتی هستند. مطالعات انجام شده پیشین بیشتر جنبه توصیفی داشته و بر اهمیت هوش تجاری تاکید شده است. تاکنون مقیاس جامع و کاملی برای ارزیابی وضعیت سازمان ها برای بکارگیری هوش تجاری صورت نگرفته است. هدف این پژوهش ارائه مقیاسی جامع جهت سنجش زیرساخت های هوش تجاری در سازمان است.
مطالعه حاضر یک پژوهش بنیادی است که براساس روش تحقیق علمی و یک دوره پنج ساله از بکارگیری هوش تجاری در سازمان های مختلف صورت گرفته است است. روایی مقیاس با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی مورد تائید قرار گرفته است. داده های آماری نیز از 78 شرکت متوسط و بزرگ گردآوری شده است. در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق علمی، مقیاسی عملیاتی برای پیاده سازی هوش تجاری ارایه شده است. نتایج نشان داده است وجود بستر سخت افزاری و نرم افزاری مناسب مهمترین زیرساخت های فنی بکارگیری هوش تجاری در سازمان است. پشتیبانی مدیریت ارشد، آشنایی مدیران با هوش تجاری، احساس نیاز به شفاف سازی اطلاعات، وجود فرایندهای ایجاد داده و فرایندهایی برای یکپارچگی داده ها نیز مهمترین زیرساخت های مدیریتی هستند. مهمترین محدودیت این مطالعه آن است که تنها در ایران صورت گرفته است. این مقیاس به عنوان یک چارچوب مرجع می تواند توسط پژوهشگران دیگر مورد استفاده قرار گیرد.            
            تحلیل تغییرات ساختاری بخش های مشتریان با روش ترکیبی خوشه بندی و قوانین انجمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مدیریت بازرگانی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳                                    
                        515 - 542                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بخش بندی مشتریان یکی از مباحث اصلی و کلیدی در مطالعات مدیریت ارتباط با مشتری محسوب می شود. یکی از چالش های مهم در بخش بندی مشتریان، ناپایداری و تغییرات بخش های مشتریان در طول زمان است. تغییرات بخش ها را می توان در دو دسته تغییرات محتوایی و ساختاری دسته بندی کرد. این پژوهش بر تغییرات ساختاری بخش ها که اهمیت زیادی دارد، تمرکز کرده است. به منظور تحلیل تغییرات ساختاری بخش ها و توصیف چگونگی این تغییرات، روش ترکیبی جدیدی مبتنی بر روش های خوشه بندی و قوانین باهم آیی ارائه شده و در داده های یکی از سرویس دهنده های معتبر خدمات مخابراتی ایران به کار گرفته شده است. براساس نتایج، تغییرات ساختاری در قالب دو دسته تغییرات دوره ای و تغییرات دارای روند دسته بندی و بررسی شده است. نتایج بیانگر آن است که روند رو به رشدی در ایجاد بخش جدید در این شرکت شکل گرفته است. نتایج، مدیران بازاریابی را به سمت دانش مفیدی برای ارائه کاراتر تصمیم های بازاریابی هدایت می کند.            
            ارتباط مدیریت کارآفرینانه، بازارگرایی و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بازارگرایی بر ارتباط بین مدیریت کارآفرینانه و عملکرد سازمانی انجام شده است. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی شد و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار اندازه گیری توسط تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، در میان نمونه ای متشکل از 292 نفر از مدیران شرکت های صنایع شیمیایی توزیع شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی است. نتایج حاصل از الگوی این پژوهش نشان داد که مدیریت کارآفرینانه به طور مستقیم، با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد اگر مدیریت کارآفرینانه با بازارگرایی همراه باشد تأثیر آن بر عملکرد بیشتر و پایدارتر خواهد بود؛ بنابراین تأثیر غیرمستقیم مدیریت کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی از تأثیر مستقیم آن بیشتر است. همچنین شرکت هایی با درجه کارآفرینی و بازارگرایی بالا از سبک مدیریت کارآفرینانه استفاده می نمایند درحالی که شرکت هایی که درجه کارآفرینی و بازارگرایی پایینی دارند از سبک مدیریت اداری و محافظه کارانه استفاده می نمایند.            
            بررسی استراتژی های نوآوری در صنعت بیمه کشور با رویکرد اقیانوس آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهشنامه بیمه سال سی ام بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)                                    
                        187 - 214                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                شرکت های فعال در صنعت بیمه کشور بدون توجه به مؤلفه های خاص و بااهمیت یک صنعت خدماتی، به رقابتی خونین پرداخته اند که اقیانوس قرمزی را در صنعت بیمه ایجاد کرده است. لذا لازم است با در پیش گرفتن استراتژی های نوآوری و کاهش و حذف فعالیت های غیرضروری، روی خواسته واقعی مشتری به عنوان هسته اصلی کسب وکار تمرکز کرده و با ایجاد نوآوری ارزش، راه را برای ورود به اقیانوس آبی صنعت هموار کرد. از این رو، در این مقاله که از انواع پژوهش های توصیفی-پیمایشی است، به کمک توزیع پرسش نامه در میان نمایندگان شرکت های بیمه و با استفاده از آزمون های میانگین تک نمونه ای، آزمون ANOVA و آزمون های پس از تجربه شامل توکی و LSD ، عملکرد برخی از شرکت های فعال در صنعت بیمه کشور در ابعاد رفاه و آسایش، خدمات اینترنتی، کیفیت برخورد و ارتباطات، کیفیت خدمات، برند، شواهد فیزیکی، قیمت و خلاقیت که در روند پژوهش شناسایی شده اند، مورد بررسی قرار گرفت. پس از آن به کمک بوم استراتژی و الگوی چهار اقدامی که از ابزارهای استراتژی اقیانوس آبی هستند به بررسی استراتژی های نوآوری در صنعت بیمه کشور پرداخته شد. نتایج نشان داد که ابعاد خدمات اینترنتی، شواهد فیزیکی و خلاقیت در سطح نامناسب عملکردی قرار دارند و شرکت های فعال در صنعت بیمه کشور در تمامی ابعاد به جز بُعد شواهد فیزیکی دارای عملکردی مشابه هستند. در ادامه نیز راه دستیابی به اقیانوس آبی صنعت بیمه کشور در قالب الگوی چهار اقدامی و چهار اقدام ایجاد، افزایش، کاهش و حذف، نمایش داده شد.            
            تاثیر تصویر بانکداری اینترنتی و رضایت از بانکداری الکترونیکی بر جذب و نگهداری مشتریان نمونه: نقش تعدیل گر ارزش درک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                در دنیای رقابتی امروز، بانک ها برای حفظ مشتریان خود بایستی بیشترین توجه را به نظرات و اعتراض های آنان در ارتباط با خدمات بانکی داشته باشند و باید بدانند که در امر بانکداری، صدای مشتری، صدایی است که سیاست های بانک می بایست بر پایه آن شکل گیرد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تصویر بانکداری اینترنتی و رضایت از بانکداری الکترونیکی بر جذب و نگهداری با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر ارزش درک شده مشتریان نمونه بانک انصار در شهر تهران است. جامعه آماری در این پژوهش مشتریان نمونه بانک انصار در شهر تهران بوده و برای به دست آوردن نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه استاندارد بوده و برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی، تحلیل عاملی تأییدی و الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که تصویر بانکداری اینترنتی و رضایت از بانکداری الکترونیکی بر جذب و نگهداری مشتریان نمونه تأثیر معناداری دارد. این در حالی است که نقش ارزش درک شده توسط مشتری به عنوان یک متغیر تعدیلگر بر این رابطه تأثیر معناداری دارد به طوری که رضایت از بانکداری الکترونیکی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر ارزش درک شده بیشترین تأثیر را بر جذب و نگهداری مشتریان نمونه در بانک انصار در شهر تهران دارد.            
            نقش میانجی بازارگرایی در ارتباط بین گرایش کارآفرینی و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بازارگرایی بر ارتباط بین گرایش کارآفرینی و عملکرد سازمانی شرکت های شیمیایی و دارویی «بورس تهران» انجام شده است. بدین منظور پرسشنامه ای طراحی شد و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار اندازه گیری به وسیله تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی در میان نمونه ای شامل 245 نفر از مدیران شرکت های صنایع شیمیایی و دارویی توزیع شد. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و به طور مشخص مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. نتایج الگوی پژوهش نشان داد که گرایش کارآفرینی به طور مستقیم طبق الگوی تحلیل مسیر ارائه شده با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معنادار دارد؛ همچنین نتایج نشان می دهد اگر گرایش کارآفرینی با بازارگرایی همراه باشد، تأثیر آن بر عملکرد بیشتر و پایدارتر خواهد بود؛ بنابراین، تأثیر غیرمستقیم گرایش کارآفرینی بر عملکرد سازمانی از تأثیر مستقیم آن بیشتر است.            
            کاربست نظریه رفتار برنامه ریزی شده در قصد سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                ترغیب هر چه بیشتر مردم به سرمایه گذاری در بورس با روش ها و مشوق های مختلف از اهداف سیاست گذاران بوده است. شناخت درست عوامل مؤثر بر قصد مردم برای ورود به این بازار می تواند زمینه ساز تصمیم گیری درست و تسهیل کننده ورود افراد باشد. در این مطالعه بر مبنای نظریه رفتار برنامه ریزی شده تلاش شد تا عوامل مؤثر بر قصد رفتاری سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار شناسایی شود. در الگوی پژوهش حاضر، رفتار برنامه ریزی شده به روش پیمایشی بر مبنای داده های حاصل از 169 پرسشنامه از شهروندان تهرانی آزمون شد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که هنجارهای ذهنی بر قصد رفتاری سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار اثری ندارد؛ امّا کنترل درک شده رفتاری و نگرش شناختی و عاطفی، همگی بر قصد رفتاری سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار اثر مثبت دارند.            
            بررسی رابطه بین ارزش ویژه مشتری و عملکرد گروه هتل های بین المللی پارسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مدیریت بازرگانی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴                                    
                        761 - 782                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه عوامل ارزش ویژه مشتری با عملکرد گروه هتل های پارسیان صورت گرفت و سه عامل ارزش ویژه، ارزش ویژه برند و ارزش ویژه ارتباط، متغیرهای ارزش ویژه مشتری معرفی شده اند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و براساس روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل تمام مسافران هتل های پارسیان (تعداد نامحدود) است که 384 نفر براساس نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسشنامه بین آنان توزیع شد. فرضیه ها با استفاده از روش معادلات ساختاری تحلیل مسیر بررسی شدند. تحلیل داده ها نشان داد  بین ارزش ویژه مشتری و عملکرد گروه هتل های پارسیان رابطه مثبت و قوی وجود دارد. از بین سه متغیر معرفی شده نیز ارزش ویژه و ارزش ویژه برند رابطه مثبت با عملکرد مالی و غیرمالی دارد و اثرگذاری ارزش ویژه برند بیشتر از سایر متغیرهاست. همچنین، برخلاف وجود رابطه مثبت بین ارزش ویژه ارتباط و عملکرد مالی، ثابت شده است که این متغیر با عملکرد غیرمالی رابطه ای ندارد.            
            بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی در سازمان های دولتی (مورد مطالعه: پژوهشگاه صنعت نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                اتخاذ رویکردی کارآفرینانه در بخش دولتی در راستای پاسخگویی به انتقادهای وارد بر عملکرد سازمان های دولتی از جمله دغدغه های پیش روی سازمان های دولتی به ویژه در کشورهای در حال توسعه از جمله کشورمان ایران است. برخلاف اهمیت این موضوع، متأسفانه مطالعات معدودی با رویکردی جامع گر در این زمینه انجام گرفته است. پژوهش حاضر تحقیقی کاربردی به روش تحقیق کمّی و از نوع همبستگی است. تحقیق حاضر تلاش می کند ابعاد متعدد مفهوم کارآفرینی در بخش دولتی را پیمایش کند. بدین منظور 205 نفر از کارکنان رسمی پژوهشگاه صنعت نفت ایران در این تحقیق شرکت کردند. برای گردآوری داده ها ابزار پرسشنامه، و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات آماری ضریب همبستگی، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر به کار گرفته شد. نتایج نشان داد به جز متغیرهای مشاغل تخصصی، چندگانگی اهداف و نفوذ سیاسی، همة متغیرهای دیگر بر متغیر کارآفرینی در بخش دولتی تأثیرگذارند و سه متغیر مخاطره پذیری، نوآوری و پیشروبودن رابطة مثبت و معنادار با عملکرد سازمان های دولتی دارند. همچنین، در نهایت پیشنهادهایی برای تقویت روحیة کارآفرینی در سازمان های دولتی کشور مطرح شده است.            
            ارائه الگویی بهینه در جهت استقرار خدمات بانکداری الکترونیک با هدف افزایش رضایتمندی مشتریان (مطالعه موردی بانک مسکن در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تحقیق حاضر درصدد ارائه الگویی بهینه در جهت استقرار خدمات بانکداری الکترونیک با هدف افزایش رضایتمندی مشتریان در نظام بانکی کشور می باشد. مهمترین منبع اطلاعاتی در این تحقیق نظرات و خواست مشتریان است، لذا به منظور دخالت ابهامات و عدم قطعیت در داده های کلامی و محاوره ای بدست آمده از مشتریان، در این تحقیق از منطق بازه ایی و استفاده از ترکیب دو روش تحلیل سلسله مراتبی بازه ای وتکنیک VIKOR بازه ای استفاده شده است .نمونه آماری شامل 1500 مشتری شعب بانک مسکن در شهر تهران در سال 1392 است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. نتایج حاکی از آن است که الگوی فعلی استقرار خدمات بانکداری الکترونیکی در جهت رضایت و خواسته مشتریان نبوده است. لذا برای دستیابی به این هدف، الگوی پیشنهادی سرمایه گذاری برای توسعه و تجهیز دستگاه های خودپرداز، سیستم های تلفن بانک،کارت های الکترونیکی، بانکداری اینترنتی، بانکداری مبتنی بر پایانه های فروش و بانکداری مبتنی بر تلفن همراه می بایست به ترتیب به مقادیر 32/21%، 72/9%، 96/26%، 18/18%، 36/15% و 46/8 % تغییر یابد.            
            بازاریابی در کتابخانه ها از طریق رسانه های اجتماعی: مزایا و چالش ها
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف این مقاله تبیین بازاریابی در کتابخانه ها از طریق رسانه های اجتماعی و پرداختن به مزایا و چالش های آن است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعة منابع مکتوب و الکترونیکی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که در کتابخانه ها محصولات و خدماتی وجود دارد که مشتریان از آن ها آگاهی ندارند. اگر بهترین محصولات و خدمات کتابخانه ها تبلیغ و تشویق و ترغیب نشوند و به آگاهی مشتریان رسانده نشوند، ارزش چندانی ندارند. در این زمینه، بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی یکی از راه هایی است که می تواند در رشد و تکامل محصولات و خدمات کتابخانه ای بسیار کارآمد باشد.
رسانه های اجتماعی به دلیل داشتن ویژگی هایی چون ارتباط دوسویه، شکل گیری گروه های آنلاین، و... می توانند برای کتابخانه ها در تشویق و ترغیب مشتریان به استفاده از محصولات و خدمات کتابخانه ای بسیار مؤثر باشند. گذشته از این، بازاریابی در کتابخانه ها از طریق رسانه های اجتماعی به منظور جذب مشتریان، دریافت آرای مشتریان و تحلیل آن ها، افزایش سرانة مطالعه، ترویج فرهنگ کتابخوانی، کسب وجهه برای کتابخانه ها، اطلاع رسانی دربارة محصولات و خدمات کتابخانه، از بین رفتن محدودیت های زمانی و مکانی، و جذب مشتریان پیوسته و مشارکتی می تواند مؤثر واقع شود.
لازم به ذکر است که مقاله حاضر در هشتمین همایش ملی اتحادیه انجمن های علمی دانشجویی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران (ادکا) با عنوان ""رسانه های اجتماعی در مراکز اطلاع رسانی"" که با حمایت مادی و معنوی انتشارات سوره مهر در آبان ماه سال جاری برگزار گردید، ارائه شده و برای اولین بار در شماره های هفدهم و هجدهم فصلنامه کتاب مهر منتشر می گردد.            
            بازاریابی ویروسی/ فرمول شش ماده ای برای اشاعه ی ویروسی افکار
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                بازاریابی ویروسی"" سالهاست مورد توجه بازاریاب ها و فروشنده ها قرار گرفته است و همچنان در زمره ی اصلی ترین حوزه هایی است که بازاریاب ها و فروشنده ها دوست دارند به پشتوانه ی آن کسب وکار خود را رونق بخشند.
با وجود این، برای اجرای آن همواره در جستجوی راه حلهایی هستند. این مقاله با یک فرمول شش ماده ای نشان می دهد که چگونه می توان فکری را گسترش داد، کالایی را معرفی کرد تا به سرعت جای خود را باز کند، یا فیلمی را به گونه ای شناساند که جمع کثیری برای دیدن آن ترغیب شوند.            
            رتبه بندی شرکت های بیمه براساس نسبت ها و متغیرهای مالی با استفاده از روش های تصمیم گیری چندشاخصه (MADM)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تعیین وضعیت مالی شرکت های بیمه و گزارش آن به مراجع ناظر و سایر ذی نفعان صنعت بیمه، امری ضروری است. به دلیل ساختار صنعت بیمه در ایران استفاده از مدل های تعیین ناتوانی مالی امکان پذیر نمی باشد، بنابراین از روش رتبه بندی استفاده شده که یکی از مرسوم ترین روش های ارزیابی توانگری مالی شرکت های بیمه است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی مهم ترین نسبت ها و متغیرهای مالی اثرگذار بر تعیین وضعیت مالی شرکت های بیمه ایرانی، اولویت بندی این نسبت ها و متغیرها و درنهایت رتبه بندی شرکت های بیمه براساس این نسبت ها و متغیرهاست. بنابراین نسبت ها و متغیرهای مالی اثرگذار بر وضعیت مالی شرکت های بیمه بااستفاده از بررسی جامع ادبیات موضوع، استخراج شده و توسط کارشناسان صنعت بیمه ارتباطشان با وضعیت مالی شرکت های بیمه بررسی شده است و سپس، ۱۹ شرکت بیمه با استفاده از این نسبت ها و متغیرها و به وسیله روش های SAW ,AHP، TOPSIS و VIKOR برای سه سال متوالی رتبه بندی شده اند. در نتیجه شرکت بیمه (ر) در رتبه اول و شرکت بیمه (الف) در رتبه دوم قرار گرفته است.            
            بررسی تاثیر ارتباطات مبتنی بر همکاری بر بهبود عملکرد صنایع؛ نقش تعدیلکنندگی قابلیتهای مرتبط با بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                تحقیقات بازاریابی نشان می دهد، «ارتباطات مبتنی بر همکاری» به شرکت ها به ویژه در بازارهای صنعتی به حفظ مزیت رقابتی، کمک می کند. این پژوهش، دیدگاه «رابطه ای» و دیدگاه «مبتنی بر منابع» را ادغام کرده، و چگونگی تأثیر روابط مبتنی بر همکاری بر معیارهای عملکرد روابط مختلف، را با نقش میانجی قابلیت های مرتبط با بازار بررسی می کند. مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS روی داده های حاصل از 93 پرسشنامه گردآوری شده از مدیران واحدهای صنعتی استان زنجان نشان می دهد، تأثیر ارتباطات مبتنی بر همکاری بر معیارهای عملکرد رابطه ای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی) غیرمستقیم و شرطی است. قابلیت پیوند با بازار و قابلیت بازاریابی، معیارهای عملکرد رابطه ای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی) را تسهیل می کند. طوری که قابلیت پیوند با بازار باعث افزایش عملکرد متمرکز بر مشتری و قابلیت بازاریابی باعث افزایش عملکرد همکاری مشتری و عملکرد مالی می شود. درحالی که تأثیر قابلیت پیوند با بازار بر عملکرد همکاری مشتری و عملکرد مالی و تأثیر قابلیت بازاریابی بر عملکرد متمرکز بر مشتری معنادار نیست و مورد تائید قرار نگرفت. نتایج حاصل از این مطالعه، بینش های جدیدی درزمینه ی نقش ارتباطات مبتنی بر همکاری و هم چنین مفاهیم مهم نظری و مدیریتی فراهم می کند.            
            شناسایی ارتباط ابعاد تعهد سازمانی و کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان (همبستگی کانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                پژوهش حاضر به بررسی همبستگی کانونی بین مولفه های تعهد سازمانی یعنی متغیرهای x شامل تعهد عاطفی، هنجاری و مستمر و مولفه های کیفیت خدمات ارائه شده به کارکنان یعنی متغیر y شامل پاسخگویی، اعتماد، اطمینان، همدلی و حفظ ظاهر جهت تعیین هم تغییری بین دو مجموعه متغیر انجام گرفته است، تا بتوان الگوی مناسب روابط بین مجموعه متغیرهای کانونی کیفیت خدمات تعیین گردد و امکان استفاده از ضریب هم بستگی کانونی برای ارائه روش پیش بینی تغییر وضعیت کیفیت خدمات فراهم گردد. به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین کارکنان باجه شعب بانک انصار شهر تهران با استفاده از نمونه گیری تصادفی 320 نفر انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار لیزرل وspss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از همبستگی کانونی نشان داد که ترکیب خطی مناسبی بین تعهد سازمانی کارکنان و کیفیت خدمات ارائه شده توسط آنان وجود دارد. تعهد عاطفی و هنجاری رابطه مستقیم و تعهد مستمر رابطه عکس با مولفه های کیفیت خدمات را دارا می باشند. هم چنین تعهد هنجاری و همدلی داشتن در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشته اند. تعهد عاطفی و هنجاری رابطه مستقیم و تعهد مستمر رابطه عکس با مولفه های کیفیت خدمات را دارا می باشند. هم چنین تعهد هنجاری و همدلی داشتن در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشته اند.            
            تبیین راهکارهای ارتقای صنعت گردشگری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                کشور ایران به دلیل داشتن جاذبه ها و مقاصد بی بدیل، استعداد بسیار زیادی در استفاده از مزایا و منافع صنعت گردشگری دارد. اما بر اساس آمار سازمان های بین المللی و ملی، صنعت گردشگری کشور وضعیتی مطلوب ندارد و از قابلیت ها و پتانسیل کشور در این زمینه استفادة مطلوبی نمی شود. از این رو این مقاله با به کارگیری روش تحقیق آمیختة اکتشافی و با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی در بخش کیفی و روش پیمایشی، و با به کارگیری نرم افزارهای SPSSو LISREL در بخش کمی راهکارهای ارتقای صنعت گردشگری را بررسی کرده است و پس از دستیابی به کفایت نظری در مصاحبه با خبرگان صنعت و اجرای روش تحلیل محتوای کیفی بر مصاحبه ها، پرسشنامه توزیع کرده است و در پایان، به 15 راهکار ارتقای صنعت در دو دسته راهکارهای مرتبط با صنعت و راهکارهای مرتبط با دولت دست یافته و بر اساس آن، مدل راهکارهای ارتقای صنعت گردشگری کشور را طراحی کرده است.            
            نقش تعهد عاطفی و تعهد مستمر در اثرگذاری ادراک مشتری بر قصد خرید مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری و قصد خرید مجدد است. بر اساس پژوهش های پیشین و مطالعه مبانی نظری، ارزش درک شده، ارزش ویژه درک شده، کیفیت درک شده، رضایت از برند، اعتماد به برند، تعهد مستمر و تعهد عاطفی عوامل اثرگذار بر قصد خرید مجدد شناخته شدند. باتوجه به نامحدودبودن جامعه آماری این پژوهش که مراجعه کنندگان به بازار موبایل تهران را شامل می شود، حداقل حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر تعیین شد. داده ها با پرسشنامه 49 سؤالی از 389 نفر جمع آوری و بااستفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شد و درنهایت نتایج «آزمون معادلات ساختاری» تمام فرضیه های پژوهش را تأیید کرد؛ به این صورت که بهترین مسیر برای رسیدن به وفاداری و قصد خرید مجدد از کیفیت درک شده آغاز می شود، در ادامه رضایت از برند، به دنبال آن اعتماد به برند، سپس تعهد عاطفی و در انتها وفاداری و قصد خرید مجدد قرار دارد.