فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۴۱ تا ۸٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر فساد اداری در شهرداری ساری بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران ارشد و عملیاتی و معاونین شهرداری ساری و کارشناسان اجرایی شهرداری ساری هستند. ابتدا با توجه به ادبیات موجود در این زمینه عوامل موثر بر فساد اداری در شهرداری ساری شناسایی شد، سپس با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، اوزان و معیارهای مرتبط با این عوامل از طریق پرسشنامه و نظرسنجی از جامعه آماری مورد مطالعه، تعیین شد و مدل تحلیل سلسله مراتبی به کار گرفته شد. در مرحله بعد، وزن نهایی معیارها با استفاده از میانگین موزون و تلفیق وزن نسبی معیارها و وزن نسبی عوامل اصلی سرگروه آن ها به دست آمد. در گام بعدی بر اساس وزن های به دست آمده، رتبه بندی نهایی عوامل و معیارهای مربوط به عوامل موثر بر فساد اداری در شهرداری ساری ارائه می شود. پس از جمع آوری پرسشنامه های توزیع شده و تجزیه و تحلیل این داده ها معیارهای شناسایی شده بدین شرح شد: ارزش های اخلاقی، احساس بی عدالتی، جامعه پذیری ضد فساد، نیاز مادی، پایبندی شرعی، فرصت فساد.
تحلیل تجارب پدیدار شناختی مدیریت استراتژیک در گمرک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
172 - 197
حوزههای تخصصی:
سازمان های حوزه تجارت نیازمند تطبیق خود با تغییرات این حوزه هستند.گمرک ایران نیز بر اساس برنامه ریزی استراتژیک سازمان جهانی گمرک اقدام به تدوین و اجرای برنامه ریزی استراتژیک کرد. هدف پژوهش حاضر تحلیل تجربیات پدیدار شناختی مدیریت استراتژیک در سازمان گمرک به روش تحلیلی جیورجی است. روش تحلیل جیورجی به تحلیل داده ها در پدیدارشناسی توصیفی می پردازد و شامل 5 مرحله است:1.در نظر داشتن نگرش پدیدارشناسی 2.مطالعه متن مصاحبه برای درک کلی از آن 3.تفکیک واحدهای معنایی اولیه 4.تبدیل واحدهای معنایی به عبارات روانشناختی و 5.ساخت ساختار روانشناختی عمومی تجربه بر اساس مولفه های اصلی. برای مشخص شدن اهمیت این روش تحلیل و کاربرد آن، در این پژوهش یک سوال مطرح می شود: تجربیات مدیریت استراتژیک در زمان تدوین و اجرای برنامه استراتژیک است که منجر به جهت دار شدن عملکرد سازمان شد و متغیرهای مهم در این سازمان چیستند؟ جامعه مورد مطالعه کارکنان و مدیرانی هستند که در استراتژی های سازمان نقش داشتند و تجربیات خود را بیان و توصیف می کنند. با نمونه گیری مبتنی بر هدف تعداد 12 نفر از کارکنان و مدیران صفی و ستادی انتخاب شدند. سپس داده های مورد نیاز با مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند (30 تا 55 دقیقه) در محدوده زمانی 15/2/98 تا 20/6/98 جمع آوری شد. یافته های پژوهش به روش جیورجی در 5 مفهوم اساسی طبقه بندی شد که عبارتند از فرهنگ و ارزش های سازمانی، کنترل، شبکه ها و ارتباطات، عملکرد و ساختار سازمانی.
تاثیر تجربه فعالیت های بازاریابی گیمیفیکیشن بر ابعاد هواخواهی برند با تمرکز بر نقش ارزش برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
184 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت فعالیت های گیمیفیکیشن در فروشگاه های آنلاین، یافتن راه های افزایش هواخواهی برند و ارزش برند بخشی از یک استراتژی بازاریابی آنلاین موفق است. با در نظر گرفتن این اهمیت، در این پژوهش به بررسی تاثیر تجربه گیمیفیکیشن در حوزه بازاریابی پرداخته شده است. به طور مشخص، هدف این پژوهش بررسی تاثیر تجربه فعالیت های بازاریابی گیمیفیکیشن بر ابعاد هواخواهی برند (هواخواهی وسواسی برند و هواخواهی هماهنگ برند) مبتنی بر ارزش برند است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان فروشگاه آنلاین دیجی کالا هستند. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول جکسون، 221 نفر در نظر گرفته شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی تایید شد. تجزیه و تحلیل داده های توصیفی به کمک نرم افزار SPSS و آزمون فرضیات از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SMARTPLS3 انجام شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که تجربه فعالیت های بازاریابی گیمیفیکیشن بر ارزش کارکردی و ارزش لذت جویانه تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین ارزش لذت جویانه بر هواخواهی وسواسی برند و هواخواهی هماهنگ برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. بعلاوه، ارزش کارکردی بر هواخواهی هماهنگ برند تاثیر مثبت و معناداری دارد اما بر هواخواهی وسواسی برند تاثیر معناداری ندارد.
نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان می دهد فراهم آوردن شرایط تجربه گیمیفیکیشن برای مشتریان از طریق جذاب نمودن محتوای نمایشی وب سایت به گونه ای سرگرم کننده و انگیزشی، ایجاد محیطی پویا به منظور تبادل اطلاعات مشتریان با یکدیگر و برند، ایجاد رابطه صمیمانه برند با مشتری و به روز نگه داشتن اطلاعات، به افزایش ارزش برند و هواخواهی برند کمک می کند.
تأثیر اینرسی دانش و شدت کارآفرینی بر عملکرد برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک یک مدیر از محیط، ظرفیت تأثیرگذاری بر راهبرد ها و رفتارهای سازمانی مختلفی را دارد؛ به خصوص ادراک هایی که محرک رویکردهای یادگیری سازمانی و کارآفرینی مبتنی بر راهبرد بازاریابی است. سازمان هایی که در یک محیط رقابتی فعالیت می کنند، تمایل دارند روش های نوآورانه ای را برای اجرای فعالیت های ایجادکننده ارزش دنبال کنند که مستلزم توسعه قابلیت های یادگیری است. مبنای یادگیری، دانش است. هنگام مواجه با مشکل ها، افراد برای دستیابی به راهکار معمولاً به دانش و تجربه گذشته خود رجوع می کنند. این راهبرد حل مشکل روتین، «اینرسی دانش» نام دارد. هدف پژوهش حاضر مفهوم سازی اینرسی دانش و شدت کارآفرینی و بررسی تأثیر این عوامل بر عملکرد برند سازمان است. این پژوهش با رویکردی ترکیبی عوامل درون سازمانی و برون سازمانی مؤثر بر عملکرد برند سازمان را بررسی کرده است. به این منظور از میان سازمان های فعال در صنعت فناوری اطلاعات، 210 نمونه بر اساس تعریف جکسون و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی است و از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش معادلات ساختاری نشان داد که نوآوری سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی در سه بُعد یادگیری متمرکز بر بازار، یادگیری متمرکز بر رابطه و یادگیری متمرکز داخلی، نقش میانجی را در ارتباط میان اینرسی دانش و شدت کارآفرینی با عملکرد برند ایفا می کنند.
طراحی مدل مفهومی خونسردی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
119 - 150
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف معرفی مدل پیشنهادی خونسردی برند انجام شده و با استفاده از روش ترکیبی برای مفهوم سازی خونسردی برند و شناساییمؤلفه هااستفاده کرده است. بر این اساس پس از مطالعه ادبیات موجود و طراحی مدل مفهومی و استخراج و دسته بندی شاخص های خونسردی برند و با دریافت نظرات 31 تن از اساتید، دانشجویان دوره دکتری بازرگانی و کارشناسان خبره و به کمک فنون آمار استنباطی و اجرای آزمون های آماری به کمک نرم افزار آماری SPSS22 به نتایج زیر دست یافته است. بر اساس نتایج پژوهش هفت مؤلفه اصلی و جمعاً 56 مؤلفه فرعی مورد تائید خبرگان قرار گرفتند.مؤلفه اصلی اول: ویژگی های منحصربه فرد برند شامل: خاطره انگیز؛ ویژگی های ارزشی، ارتباطات عاطفی، پر انرژی، معتبر، آگاهی اجتماعی، استقلال؛ مؤلفه اصلی دوم: خلاقیت و نوآوری در برند؛ مؤلفه اصلی سوم: سیاست های کلان سازمانی؛ مؤلفه اصلی چهارم: زیبایی شناسی؛ مؤلفه اصلی پنجم: ادراکات سازمانی؛ مؤلفه اصلی ششم: فناوری و مؤلفه اصلی هفتم: شخصیت برند.در این بین بر اساس آزمون تحلیل واریانس دو مؤلفه اصلی ویژگی های منحصربه فرد برند و خلاقیت و نوآوری در برند بیشترین نقش را در تبیین خونسردی برند بر عهده دارند.
طراحی الگوی برندسازی شخصی کارمند در صنعت بیمه ایران با روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
139 - 179
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی کارمند نقش مهمی در راستای نیل به توفیق روزافزون در فضای کسب وکار دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برندسازی شخصی کارمند در صنعت بیمه ایران انجام شده است. پارادایم پژوهش از نوع تفسیری و رویکرد آن، استقرایی می باشد. از نظر جهت گیری کلی از نوع مطالعات توسعه ای و به لحاظ ماهیت روش از نوع پژوهش های اکتشافی است. در این پژوهش از روش داده بنیاد نظام مند استفاده شد. جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاهی خبره در حوزه برندسازی و برندسازی شخصی و سرپرستان، مشاورین، معاونین و مدیران فعال در صنعت بیمه کشور در شهر تهران بودند که با مباحث برندسازی شخصی آشنایی داشتند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد که روشی غیر احتمالی است. کفایت نمونه گیری با روش نمونه گیری نظری محقق شد که پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 7 نفر از اساتید دانشگاهی و 18 نفر از خبرگان صنعت بیمه اشباع نظری حاصل و گردآوری داده ها متوقف گردید. یافته های پژوهش که بر اساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به دست آمد، نشان داد که در مجموع 110 مفهوم از داده های گردآوری شده حاصل شد و از طریق کدگذاری تبدیل به 35 مقوله فرعی و در نهایت 6 مقوله اصلی در رابطه با موضوع اصلی پژوهش گردید. ابعاد برندسازی شخصی کارمند به عنوان مقوله محوری را می توان در 6 بعد جایگاه یابی برند شخصی کارمند، توانمندی ادراکی، توانمندی ارتباطی، توانمندی رفتاری، توانمندی حرفه ای – تخصصی و توانمندی اخلاقی یا ارزشی طبقه بندی کرد که برگرفته از 35 مفهوم می باشد.
بررسی رفتار کارآفرینانه در کارآفرینی پیشه وری (موردمطالعه: جامعه هنرمندان صنایع دستی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای حفظ و احیا میراث فرهنگی، آداب، سنن و دانش های بومی ملل، دولت ها باید تلاش کنند تا کارآفرینان پیشه ور در جامعه رشد کمی و کیفی پیدا کنند. برای دستیابی به این مهم نیاز است تا ویژگی های شخصیتی و شرایط محیطی مرتبط با این نوع از کارآفرینی موردبررسی قرار گیرد. لذا پژوهش حاضر با هدف دستیابی به درکی بهتر از مقوله های اساسی رفتار کارآفرینانه در کارآفرینی پیشه وری با استفاده از روش میدانی انجام شده است. برای گردآوری داده های پژوهش روش پدیدارشناسی توصیفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند بکار گرفته شده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه موردمطالعه پژوهش، هنرمندان صنایع دستی شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 15 مصاحبه فردی و 1 مصاحبه گروهی انجام و تجربیات زیسته 18 نفر موردبررسی قرار گرفت. پس از تجزیه وتحلیل، 8 دسته از مقوله های مهم رفتار کارآفرینانه در کارآفرینی پیشه وری شناسایی شدند که عبارت اند از: سرمایه اجتماعی، ویژگی های شخصیتی و رفتاری، هوش فرهنگی، اشتیاق ابداعی، محیط نهادی، آموزش، انگیزش، پیامد و نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بااهمیت ترین عناصر رفتار کارآفرینانه پیشه وری عبارت اند از: علاقه و اشتیاق داشتن به کار هنری، سخت کوشی و ثبات قدم داشتن در حصول اهداف، حفظ و ترویج سنت های بومی و منابع فرهنگی، یادگیری تجربی و مداوم، حمایت مسئولین از هنرمند.
بررسی عصب شناختی مغز رهبران سازمانی در فعالیت مرتبط با تفکر استراتژیک: چگونه برای مطالعه و آزمایش با ابزار الکتروآنسفالوگرافی کمی، تکالیف شناختی طراحی کنیم؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
63 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: طی دو دهه گذشته، مدل های مفهومی متعددی برای تفکر استراتژیک مطرح شده، ولی ابزارهای چندانی برای سنجش و مطالعه تفکر استراتژیک در سطح فردی ارائه نشده است. روش های علم عصب شناختی، همان طور که طی چند دهه گذشته برای مطالعه و سنجش تفکر خلاق از آنها استفاده شده، می توانند ما را در مطالعه تفکر استراتژیک یاری دهند. روش: پژوهش حاضر با مرور ادبیات موضوع تفکر استراتژیک و پژوهش های انجام شده درباره خلاقیت در زمینه EEG، چگونگی طراحی تکالیف شناختی برای مطالعه تفکر استراتژیک را تشریح می کند، سپس به عنوان مطالعه ای مقدماتی در یک پژوهش آزمایشگاهی، تفکر استراتژیک را بررسی کرده و نتایج آن را ارائه می دهد. نمونه پژوهش حاضر، 10 نفر از مدیران و مدیران میانی از یک مجتمع آموزشی غیردولتی هستند که به صورت در دسترس انتخاب شده و در دو موقعیت آرامش و تفکر استراتژیک با ابزار الکتروآنسفالوگرافی کمی (QEEG) تصویربرداری مغزی شده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که تغییرات شدت موج آلفا در تمامی نواحی قشر مغز در مقایسه با تغییرات سایر امواج، معنادار بود. تغییرات معنادار در شدت مطلق امواج آلفا با نتایج مشاهده شده در آزمایش های مرتبط با خلاقیت، قابل مقایسه است. همچنین تغییرات شدت امواج آلفا (Hz8-12) در تکالیف شناختی PT، TT و ST با یکدیگر مقایسه شد. نتیجه گیری: تکلیف شناختی TT برای مطالعه تفکر استراتژیک در زمینه EEG مناسب تر است، زیرا تغییرات شدت امواج آلفا حین انجام این تکلیف شناختی در مقایسه با دو تکلیف شناختی دیگر، افزایش بیشتری را نشان می داد.
طراحی الگوی جوان سازی برند با نقش استراتژی منابع انسانی برندمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوانسازی برند، مقوله ای مهم و حیاتی برای کسب و کارهایی است که عمری از آنها گذشته و در بازار رقابتی، قدم های اولیه را در راه تولید، بازاریابی و فروش تا حدی طی کرده اند و اکنون در میدانی قرار دارند که تولد برندهای جدید، حضور رقبا و تغییرات سریع بازار را بیش از پیش احساس می کنند. اهمیت این مقوله در تجارت روز سبب گردید تا هدف از انجام مطالعه حاضر، طراحی الگوی جوانسازی برند با تاکیدی بر نقش موثر منابع انسانی در سازمان باشد. این مطالعه از رویکرد تفسیرگرایی به منظور دستیابی به اهداف پژوهش بهره برده است. بدین منظور و در راستای دستیابی به هدف اصلی پژوهش نیازمند حصول مجموعه داده هایی بوده که از طریق مصاحبه جمع آوری گردیده اند. مشارکت کنندگان در این مطالعه را اساتید بازاریابی و مدیریت برند و همچنین متخصصان بازاریابی فعال در شرکت های برندمحور تشکیل داده اند. در این بین پس از انجام مصاحبه با 15 نفر از مشارکت کنندگان با روش نمونه برداری هدفمند، اشباع نظری حاصل گردید. نتیجه تحلیل کدهای استخراج شده با روش داده بنیاد نشان داد که آگاهی از برند، عملکرد فروش، ادراکات مشتریان، عملکرد رقبا، ادراکات منابع انسانی، ادغام و مالکیت به عنوان مهم ترین عوامل اثرگذار بر جوانسازی برند مطرح می باشند. این مطالعه متناسب با روش داده بنیاد و الگوی طراحی شده، پیشنهادهایی ارائه نموده است.
تأثیر دانش اقناعی بر نگرش و سبک زندگی مصرف کنندگان محصولات ارگانیک؛ نقش واسطه ای تردید به تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
175 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف: دیدگاه های متفاوتی در خصوص دلایل عدم تمایل مردم به مصرف محصولات سبز وجود دارد. این پژوهش با رویکردی جدید به نقش دانش اقناعی (در سه بخش عامل، فنی و موضوعی) بر تردید به تبلیغات (محرک ها و ادعاها) و در نتیجه آن، واکنش مصرف کننده (نگرش و سبک زندگی) پرداخته است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر جمع آوری داده توصیفی، از لحاظ نوع پیمایشی و از نظر ماهیت کمّی است. در این روش دیدگاه اولیه در قالب مدل مفهومی مطرح و با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، الگوی روابط آزمون شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که علی رغم تأثیر معنا دار دانش اقناعی بر بدبینی و تأثیر معنادار بدبینی بر واکنش مصرف کننده و نیز، اثر میانجی معنا دار بدبینی در رابطه بین دانش اقناعی و واکنش مصرف کننده، این اثرها در اجزای متغیرها به صورت کامل صادق نیست. روابط بین متغیرهای اصلی معنادار ارزیابی شد؛ اما این موضوع برای ارتباط میان عوامل (زیربُعدهای) دانش اقناعی تأیید نشد.
نتیجه گیری: اینکه عموم مردم تمایلی برای مصرف محصولات ارگانیک از خود نشان نمی دهند و تبلیغات این گونه محصولات را نمی پذیرند، از خوداقناعی به واسطه دانش و آگاهی موجود آنها نشئت می گیرد؛ زیرا اثر محرک ها تنها در جلب توجه است، اما درک و واکنش رفتاری مصرف کننده (به صورت سبک زندگی و نگرش) به اعتماد به ادعای تبلیغاتی و کاهش تردید در این خصوص وابسته است. پس، بازاریابان حوزه سلامت و محیط زیست، برای افزایش علاقه مندی و کاهش بدبینی مخاطبان، بایستی ابتدا به افزایش و اصلاح ساختار فکری مردم بپردازند.
اثر بهبود کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی بر عملکرد ابزارهای بانکداری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در صنعت بانکداری ضرورت استفاده از پرداخت الکترونیک نه تنها از سوی بانکها بلکه از سوی مشتریان بانکی به شدت احساس شده و مشتریان خواستار استفاده از این نوع خدمات خواهند بود. این تحقیق به دنبال بررسیرابطه بین کیفیت خدمات الکترونیکی و سطح استفاده مشتریان از بانکداری الکترونیک در بانکهای ایرانی می باشد.برای این منظور جامعه آماری 8 بانک ایرانی انتخاب شده و با استفاده از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و سپس تحلیل رگرسیون هدف تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان از ارائه شاخصهایی برای سنجش کیفیت خدمات الکترونیکی در بانکها داشته ومشخص شد که کیفیت خدمات ارائه شده الکترونیکی بانکها بر تعداد تراکنش های پایانه های فروش و تعداد تراکنش های دستگاههای خودپرداز ثاثیر مثبت می گذارد ولی اثر این بهبود بر مبلغ این تراکنش ها مورد تایید قرار نگرفت.
بخش بندی بازار گردشگران ساحلی با رویکرد نقشه های خودسازمان ده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
745 - 770
حوزههای تخصصی:
انتخاب افراد برای بازدید از یک مقصد، از سویی به ویژگی های آن بستگی دارد و از سوی دیگر به انگیزه های متفاوت بازدیدکنندگان وابسته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بخش بندی و تعیین نیم رخ گردشگران ساحلی با استفاده از رویکرد بخش بندی بازار اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش را گردشگران ساحلی شهر بوشهر تشکیل می دهند. با استفاده از رابطه کوکران، حجم نمونه 207 نفر به دست آمد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ای که دربرگیرنده دو بخش بود، گردآوری شد. در بخش نخست پرسشنامه، عوامل انگیزشی جذب کننده افراد به مقصد بررسی گردید و در بخش دوم، امکانات مقصد از دید گردشگران ارزیابی شد. به منظور تحلیل داده ها، از رویکرد نقشه های خود سازمانده که یکی از روش های مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی به شمار می رود، استفاده شده است. یافته های پژوهش به شناسایی سه دسته متفاوت از گردشگران ساحلی با انگیزه های مختلف بازدید منجر شد. این سه دسته از گردشگران، دنبال کنندگان جاذبه های ساحل و فعالیت های گوناگون، تفریح گرایان و دنبال کنندگان استراحت نام گذاری شدند. بر این اساس، راهبردهای بازاریابی برای توسعه فعالیت های گردشگری متناسب با هر بخش پیشنهاد شده است
بررسی شدت همبستگی عملکرد و کارایی شرکت ها بر یکدیگر در جهت بهبود مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بهبود عملکرد مدیریت در شرکتهای بازار بورس اوراق بهادار است که در تحقیقات کمتر موردتوجه قرارگرفته است که در این تحقیق به بررسی آنها پرداخته شد. این پژوهش از نوع همبستگی است و نرمافزار مورداستفاده نرمافزار تاپسیس خاکستری و ایویوز نسخه10 است و جامعه آماری شامل 12 بانک و 64 شرکت در بورس اوراق بهاداراست، دو سؤال مهم این پژوهش عبارتاند از آیا عملکرد شرکتها بر یکدیگر در جهت بهبود مدیریت اثر دارد یا خیر و آیا کارایی شرکتها نیز با یکدیگر در جهت بهبود مدیریت همبستگی دارد یا خیر. در این راستا 5 فرضیه مطرحشده است و برای این پژوهش از مدل رز (2016) و روش تحلیل پوشش دادهای استفادهشده است. دادههای این پژوهش از نوع ترکیبی است و از سایت بورس اوراق بهادار جمعآوریشده است. نتایج این پژوهش شامل این موارد است که همبستگی بین عملکرد شرکتها بر مبنای نسبتهای سودآوری و اهرمی با عملکرد شرکتها بر مبنای حاکمیت شرکتی وجود دارد و بانک کارا در تحلیل پوششی دادهها با شرکت کارگزاری و بانک ناکارا با شرکت سرمایهگذاری همبستگی شدید داشتند و درروش تاپسیس، بانک دارای رتبه برتر و بانک دارای رتبه ضعیفتر با شرکت لیزینگ همبستگی شدید نشان دادند.
ارائه الگوی شناسایی مشکلات ورود به بازارهای آنلاین کسب و کار با کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت مشکلات و محدودیت های احتمالی بر سر راه ورود به بازار آنلاین کسب و کار با کسب و کار پیش نیاز هرگونه اقدام اجرایی است. باهدف شناسایی این مشکلات، در این تحقیق با استفاده از پژوهش کیفی و تکنیک تحلیل مضمون، داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار یافته بررسی و مورد تحلیل قرار گرفت. با بررسی مضامین اولیه، دو جهت گیری کلی "ماهیت مشکل" و "گرایش زمانی حل مشکل" شناسایی گردید. از ترکیب دو مضمون فراگیر، 9 مضمون سازمان دهنده شامل مشکل داخلی و حل مشکل در میان مدت، مشکل داخلی – خارجی و حل مشکل در کوتاه مدت، مشکل داخلی – خارجی و حل مشکل در میان مدت، مشکل داخلی – خارجی و حل مشکل در بلند مدت، مشکل خارجی و حل مشکل در میان مدت، مشکل خارجی و حل مشکل در بلند مدت، مشکل داخلی و حل مشکل در بلند مدت، مشکل خارجی و حل مشکل در کوتاه مدت، و مشکل داخلی و حل مشکل در کوتاه مدت تدوین گردیده است.
طراحی مدل آمیختگی مشتری با برند در شبکه های اجتماعی با تأکید بر پیش ران ها و نتایج با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
15 - 64
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مشتریان برای انتخاب برندها و هم چنین تصمیمات خرید خود به شبکه های اجتماعی وابسته هستند و با برندهادر شبکه های اجتماعی ارتباط برقرار کرده و با آن ها آمیخته می شوند. آن ها از طریق شبکه های اجتماعی اطلاعات و تجربیات خود در مورد محصولات و خدمات برندها را با دیگر مشتریان به اشتراک می گذارند؛ بنابراین با ظهور شبکه های اجتماعی و توانمندی این شبکه ها برای آمیخته کردن هرچه بهتر مشتریان، پژوهشگران و متخصصان حوزه بازاریابی را بر آن داشته است تا با شناخت آمیختگی مشتری و به کارگیری شبکه های اجتماعی از این فرصت استفاده نمایند. در همین راستا هدف این مطالعه ارائه پیش ران ها و نتایج آمیختگی مشتری با برند در شبکه های اجتماعی در قالب یک مدل می باشد.دراینپژوهشبابه کارگیریرویکردفراترکیب،بهتحلیلنتایجویافته هایپژوهشگران قبلیپرداخته شده استوباانجامگا م هایهفت گانهاینروش،24 متغیر برای پیش ران ها و نتایج مدلآمیختگی مشتری با برند در شبکه های اجتماعی به دست آمده است که در قسمت پیش ران ها در 4 مفهوم و در قسمت نتایج در 2 مفهوم دسته بندی شده اند.سپسرواییوپایاییمدلبه دست آمده، سنجیده و مدل نهایی ارائه شده است. یافته های حاصل از این مطالعه بینش ارزشمندی را از پیش ران ها و نتایج آمیختگی مشتری با برند در شبکه های اجتماعی، در اختیار پژوهشگران دانشگاهی قرار می دهد و برای سازمان ها و برندها ایجاد ارزش می کند .
ارائه مدل پشتیبان تصمیم گیری برای رتبه بندی استراتژی ها در شرکت های چندملیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت یعنی تصمیم گیری و در انتخاب استراتژی اهمیت تصمیم گیری برجسته تر می باشد از این رو سیستم های پشتیبان برای تصمیم گیری و انتخاب استراتژی مناسب بسیار حائز اهمیت می باشند، در این میان مدل های ریاضی و تصمیم گیری چند معیاره به منظور اولویت بندی و انتخاب استراتژی مناسب برای یک سازمان می توانند مفید باشند. در مقاله حاضر از روش تصمیم گیری چند شاخصه و الگوریتم های مربوطه به منظور ارائه یک مدل ریاضی با ویژگی های پیاده سازی رایانه ای جهت تصمیم گیری به منظور اولویت بندی و انتخاب استراتژی های شرکت های چندملیتی استفاده شده است. بر همین اساس به منظور انتخاب و اولویت بندی استراتژی مناسب و در راستای ماموریت ها، اهداف، شرایط و وضعیت سازمان، مدلی ریاضی مبتنی بر تصمیم گیری چند معیاره ارایه گردیده است که به مدیران عالی جهت تصمیم گیری در خصوص تدوین برنامه های استراتژیک کمک می کند تا عوامل موثر بر انتخاب استراتژی را شناسایی کرده و با در نظر گرفتن انتظارات و امکانات سازمان، استراتژی های مطلوب را انتخاب نمایند. از جمله دلایل اهمیت این مدل معرفی شاخص های استاندارد (هزینه، زمان، ریسک، بستر داخلی و تفوق خارجی) و عدم محدودیت کمی و کیفی در لحاظ نمودن گزینه ها و شاخص ها به علاوه انعطاف پذیری در تغییر و تعدد شاخص ها و وزن های آنها همچنین سهولت اجرای مدل و قابلیت پیاده سازی آن بر اساس سیستم های نرم فزاری می باشد.
تاثیر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک بر رضایت و وفاداری مشتریان بانک شهر، چشم انداز نوآوری در خدمات بانکی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک بر رضایت و وفاداری الکترونیکی مشتریان در بانک شهر، انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی است . نمونه آماری 384 نفر از مشتریان بانک شهر در شهرستان کرج بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با40 گویه بود که به روش همسانی درونی و بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن بالای 0.7. محاسبه شد روایی نیز با نظر متخصصان دانشگاهی تایید شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها، استفاده از آزمون t تک گروهی بود. نتایج حاکی از تأثیر معنادار متغیرهای پاسخگویی بر رضایت مشتری بود. به همین ترتیب، رضایت مشتری از کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی تأثیر بسزایی بر وفاداری مشتریان دارد. مشاهده گردید که کيفيت خدمات بانکداری الکترونيک بر وفاداری مشتریان تاثير مثبت و معناداری دارد و وفاداری مشتریان بانک شهر را افزایش می دهد.
مدل پارادایمی عوامل مؤثر در بازخرید بیمه های عمر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازخرید بیمه های عمر از آسیب های صنعت بیمه است که موجب نارضایتی مشتریان، تبلیغات سوء آن ها، برهم زدن برنامه های شرکت ها برای سرمایه گذاری، کاهش درآمد ناخالص داخلی کشور و... می شود. ازآنجایی که بیشتر تحقیقات صورت گرفته در زمینه بازخرید بیمه های عمر بر عوامل اقتصادی متمرکز بوده اند، هدف اصلی این تحقیق آن است که به تبیین همه جانبه عللی بپردازد که موجب بازخرید بیمه نامه های عمر در ایران می شوند. روش شناسی: پژوهش حاضر، به روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد (رویکرد استراوس و کوربین)، شرایط بازخرید بیمه عمر به درخواست بیمه گذاران و تعامل های مربوط به آن و پیامدهای ناشی از آن را احصا کرده است. یافته ها: داده های پژوهش از طریق مصاحبه با کارکنان عالی رتبه و کارشناسان بازخرید بیمه های عمر برخی شرکت های بیمه فعال در کشور به دست آمده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند شرایط علّی شامل ابعاد مربوط به ساختار بیمه های عمر و شرایط مداخله ای شامل ابعاد مرتبط با بیمه گر و بیمه گذار و شرایط زمینه ای شامل ابعاد مربوط به ساختار جامعه ایران می شوند که موجب بازخرید بیمه های عمر می شوند و با تعامل هایی مانند مشاوره مجدد و ارائه تسهیلات یا ندادن مشاوره، پیامدهای حاصله به ترتیب شامل انصراف از بازخرید و احساس رضایت و تداوم بیمه عمر یا بازخرید، احساس نارضایتی، سلب اعتماد از بیمه گر و تبلیغات ویروسی علیه بیمه گر هستند. به علاوه، شرایط خاصی مانند بی ثباتی اقتصادی یا سیاسی در سطح کلان و مواردی چون وضعیت شغلی و درآمد بیمه گذار در سطح خرد، همچنین ویژگی های ماهوی بیمه عمر ازجمله پیچیدگی، بلندمدت بودن و ناملموس بودن هم در بازخرید بیمه عمر تأثیرگذارند. طبقه بندی موضوعی: G22، G23، G32.
ارائه مدل مفهومی تأثیر موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش بر کسب مزیت رقابتی در شرکت های کوچک و متوسط (SMEs)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
21 - 40
حوزههای تخصصی:
عمده ترین عامل ابهام و پیچیدگی کار مدیران و کارکنان دانشی در پیش بینی راهبردها و جهت گیری های کلان پیشرفت و توسعه در سازمان ها، سرعت و رشد انفجاری "دانش بشر" است؛ ازاین رو، سازمان ها در پی شناسایی توانمندسازها، سنجش و بسترسازی برای ایجاد مدیریت دانش هستند تا به موقع از منابع دانشی خود و محیط پیرامون بهره برداری کنند. به همین منظور، مدل مفهومی تأثیر موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش بر کسب مزیت رقابتی ارائه شده است. پژوهش حاضر از نظر گردآوری اطلاعات، توصیفی- همبستگی بوده، براساس هدف کاربردی است. یافته های پژوهش، نتیجه مطالعه میدانی درباره ی خبرگان مدیریت دانش در شرکت های کوچک و متوسط است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه بوده است که داده های آن، به کمک روش حداقل مربعات جزئی و آنالیز مسیر تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات بیشترین تأثیر را بر موفقیت مدیریت دانش دارد و ساختار سازمانی نیز کمترین تأثیر را دارد که این می تواند از عدم وجود ساختارسازمانی منسجم در شرکت های متوسط و کوچک در ایران ناشی شود.
طراحی مدل کسب و کار پایدار در بانک های توسعه ای با محوریت اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
156 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال طراحی یک مدل کسب وکار پایدار با محوریت اقتصاد مقاومتی است که سبب حمایت از کسب وکارهای نوآورانه، زیرساختی و غالباً پر ریسک در اقتصاد کشورهای درحال توسعه گردد. این مدل با ایجاد توازن در ابعاد مالی و غیرمالی، تکیه بر توانمندی های داخلی و استفاده از ظرفیت های بیرونی به دنبال تبدیل فشارها و محدودیت ها به فرصت می باشد. روش شناسی: جهت گیری این پژوهش کاربردی، فلسفه پژوهش تفسیری، رویکرد پژوهش استقرایی، هدف پژوهش اکتشافی، ماهیت آن آمیخته و استراتژی مورداستفاده در بخش کیفی تحلیل تم و در بخش کمی پیمایش بوده است. روش گرداوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان بانک های توسعه ای بوده که با 15 مصاحبه به اشباع نظری رسیده است. یافته ها: برای سطح بندی مقوله های استخراج شده از روش معادلات ساختاری تفسیری استفاده گردیده است. بر اساس نتایج، سطح اول شامل بازتعریف نقش های توسعه ای، پایش محیط و ایجاد و شناسایی ظرفیت های بالقوه، سطح دوم اعتبارسنجی توسعه ای، سطح سوم مردم محوری، ایجاد شبکه ارزش فراگیر، توسعه ارزش فردی و سازمانی، حداکثرسازی بهره وری خدمات، ارزیابی و نظارت شفاف، ریسک پذیری، بهبود چابکی و سطح چهارم ساختار مالی پایدار بوده است. نتیجه گیری: مدل کسب وکار پایدار با محوریت اقتصاد مقاومتی سبب اجرای اثربخش مأموریت بانک های توسعه ای می گردد.