فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۶۱ تا ۸٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
251 - 270
حوزههای تخصصی:
چالش سازمان ها در قرن بیست ویکم رقابت بر مبنای منابع گران قیمتی است که تعیین کننده بقا و رشد آن هاست؛ این منابع عبارت اند از: مدیریت، نیروی انسانی، زمین، سرمایه، و منابع سرمایه ای (تجهیزات). از میان این منابعْ مدیریت و نیروی انسانی از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است. در حال حاضر، مزیت رقابتی بسیاری از کشور ها در نیروی انسانی توانمندی است که رسالت استفاده بهینه سایر منابع را بر عهده دارند. امروزه، موفقیت سازمان ها به تعداد نیروی انسانی وابسته نیست، بلکه به سطح توانمندی منابع انسانی مرتبط است. تلاش سازمان ها برای توسعه منابع انسانیْ «توانمندسازی» نام دارد و به عنوان یکی از ابزارهای استراتژیک کسب مزیت رقابتی مطرح است. در این تحقیق، مدل استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی به صورت یک الگوی مدون در هفت مرحله ارائه و نحوه اجرا و تکنیک های مورد استفاده در یک شرکت حفاری و اکتشاف بررسی شده است. وجه تمایز الگوی طراحی شده در ارتباط با برنامه ریزی استراتژیک نیروی انسانی، تحلیل محیط خارجی با استفاده از مدل انسوف، تحلیل محیط داخلی با استفاده از مدل مینزبرگ، طبقه بندی منابع انسانی با کمک الگوی گروه مشاوران بوستون، و ارائه استراتژی های مناسب در قالب مدل توانمندسازی هرسی و بلانچارد است.
رضایت بیمه گذاران از خدمات بیمه شخص ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال بیست و نهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
79 - 104
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ابتدا مجموعه متغیرهای مهم برای سنجش رضایت مشتری شناسایی شدند. سپس پرسش نامه مربوطه در یکی از شعب شرکت بیمه مورد نظر، برای بررسی رضایت بیمه گذاران ثالث به اجرا گذاشته شد. نتایج حاصل از تحلیل فاکتور اکتشافی نشان داد که متغیرهای مؤثر بر رضایت بیمه گذاران ثالث، تحت دو فاکتور "کیفیت در مقابل قیمت" و "به روزبودن خدمات و فرایندها" بیان می شوند. به علاوه، با به کارگیری آزمون t تک نمونه ای مشخص شد که بیمه گذاران ثالث در شعبه مورد بررسی از هر دو فاکتور مذکور رضایت دارند اما این رضایت در حد میانگین است. از نظر آنها، مهم ترین نقاط قوت شرکت بیمه مورد بررسی، ارائه بیمه نامه های جدید، دسترسی آسان جهت خرید بیمه نامه، امین و قابل اعتمادبودن این شرکت بیمه و نیز بالابودن کیفیت خدمات آن نسبت به سایر شرکت های بیمه بوده و نقطه ضعف آن، نبود یک مکانیزم مناسب و کارا برای دریافت و رسیدگی به شکایات بیمه گذاران است. همچنین اقداماتی چون کوتاه ترکردن فرایند خرید بیمه نامه، ایجاد پیک بیمه برای تمدید بیمه نامه و ...، می تواند باعث افزایش شاخص رضایت بیمه گذاران ثالث گردد.
قدرت، قدرت جبرانی و قابلیت جایگزینی در کانال های بازاریابی: مطالعه موردی، هنر - صنعت فرش دستباف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین ابعاد رفتاری در روابط بین اعضای اصلی کانال بازاریابی موضوع قدرت و وابستگی است. در این پژوهش از بعد قدرت به منابع قدرت منبع و قدرت جبرانی هدف برای اندازه گیری آن نگاه انداخته و پیرامون وابستگی، شاخص قابلیت جایگزینی را مدنظر قرار دادیم. در این پژوهش روابط بین دو عضو اصلی کانال بازاریابی در هنر – صنعت فرش دستباف را مد نظر قرار دادیم، با این فرض که عضو منبع (عضو قدرتمندتر) کانال، تجار فرش و عضو هدف (عضو دیگر یا ضعیف تر) کانال، تولیدکنندگان فرش دستباف می باشند. در واقع هدف این پژوهش بررسی روابط بین قدرت تجار فرش، قدرت جبرانی تولیدکنندگان و توانایی بالقوه آنان در پیدا کردن جایگزین مناسب توزیع از بعد ادراکی تجار به عنوان عضو منبع در این کانال است. نمونه آماری این پژوهش شامل 286 تاجر بازار فرش تهران است، که بطور تصادفی با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و از طریق نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه تجزیه و تحلیل داده های پژوهش بیانگر وجود رابطه عکس بین ادراک منبع از قدرت خویش و قدرت جبرانی هدف و همچنین وجود رابطه مستقیم بین ادارک منبع از قدرت خویش و ادراک از توانایی هدف در پیدا کردن جایگزین مناسب برای آنان است. bstract One of the most important behavioral aspects in relation among the main members of marketing channel is power and dependence. In this research, to measure the aspect of power we have looked through the source of power and countervailing power and we have considered prominent switching capability about dependence. We have also considered the relationships between the two main members of marketing channels in handmade carpet art – industry. On the assumption that the source member of channel, more powerful member, is the carpet merchants and target member, the other source or weaker (less powerful), is the producers of handmade carpet. In fact the purpose of this research is studying the relations among the power of carpet merchants, countervailing power of producers, and potential ability of them in finding suitable substitute distributive from perceptive aspect of merchants as main members in this channel. Statistical sample of this research was chosen by simple random sampling method. Required information is acquired using a questionnaire and collected information is investigated through LISREL software. The result of the analysis of research data has expressed that there is an opposite relation between the source of power and switching capability. Keywords: Power; Countervailing Power; Switching Capability; Marketing Channel; Handmade Carpet
مدل سازی اقتصادی انتخاب تامین کننده چندهدفه فازی پایدار (مطالعه موردی در صنعت روغن موتور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۲
141 - 166
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو، یک مدل چندهدفه فازی و اقتصادی به منظور انتخاب تامین کننده پایدار و تخصیص سفارش در شرایط فازی و به صورت چند منبعی و دو محصولی در دوسطح زنجیره ی تامین، با ملاحظات قیمت گذاری ارائه گردیده است. برای ارزیابی تامین کنندگان معیارهای اقتصادی شامل هزینه ی خرید، حمل و نقل و سفارشات و فاصله و معیارهای اجتماعی و اشتغال نیروی انسانی و اثرات زیست محیطی در نظرگرفته شده و برای اینکه مقادیر مورد نظرپارامترها به واقعیت نزدیک باشند به صورت عدد فازی مثلثی تصادفی و غیرقطعی در نظر گرفته شده است. به منظور حل مدل پیشنهادی از روش دقیق محدودیت اپسیلون در یک مطالعه موردی در صنعت روغن موتور با استفاده از نرم افزار گمز انجام گردیده ونتایج تامین کننده پایدار روغن موتور و گیربکس در سطح استان زنجان را مشخص می نماید.
مدل مفهومی یکپارچه مبتنی بر تمامیت برای ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
594 - 626
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل مفهومی یکپارچه مبتنی بر تمامیت، به منظور توسعه قابلیت های بازاریابی، دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار است.
روش: در مرحله کیفی، مصاحبه های عمیق با 20 نفر و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 نفر از مدیران ارشد، میانی و خبرگان و همچنین 4 گروه کانونی متشکل از 6 عضو، در یکی از بزرگ ترین صنایع فولادی کشور، برنامه ریزی و انجام شد. در مرحله کمّی نیز، 350 نفر، از بین مدیران و خبرگان شرکت های صنعت فولاد ایران و پذیرفته شده در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران برای نمونه انتخاب شد. روش اجرای پژوهش، از نوع آمیخته کیفی کمّی (اکتشافی تأییدی) است. به این منظور، ابتدا در مرحله کیفی با استفاده از تحلیل مضمونی، داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، گروه های کانونی و همچنین مرور جامع ادبیات موضوع، مدل اولیه پژوهش مفهوم سازی شد. سپس در مرحله کمّی با استفاده از داده های گردآوری شده از طریق پرسش نامه و همچنین داده های مربوط به عملکرد شرکت های در دست بررسی از سامانه کدال سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، مدل مفهومی اولیه، در چارچوب معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی و با استفاده از آخرین نسخه نرم افزار اسمارت پی ال اس آزمون شد و مدل مفهومی نهایی پژوهش با تحلیل تلفیقی یافته های مراحل کیفی و کمّی به دست آمد.
یافته ها: بنگاه های کسب وکار به منظور ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی و سایر قابلیت های سازمانی مرتبط، به توسعه تمامیت داخلی بنگاه نیازمندند. تمامیت داخلی بنگاه های کسب وکار، به توسعه هوشمندی کسب وکار، یادگیری مستمر سازمانی و مدیریت دانش منجر می شود و توسعه موارد پیش گفته، توسعه قابلیت های بازاریابی، یکپارچگی زنجیره تأمین، ارتقای خصیصه های منابع بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر کسب وکار را به همراه می آورد. همچنین، تمامیت شرکای زنجیره تأمین و تمامیت بخش های حاکمیتی، روابط بین قابلیت های بازاریابی، مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر بنگاه را تعدیل می کند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، در ارتباط با ایجاد، نگهداشت و توسعه قابلیت های بازاریابی و ارتباط آن با مزیت رقابتی پایدار و عملکرد بنگاه، سه مفهوم جدید تمامیت داخلی بنگاه، تمامیت شرکای زنجیره تأمین و تمامیت بخش های حاکمیتی را وارد ادبیات راهبرد بازاریابی و مدیریت راهبردی کرده است. ضمن آنکه مفاهیم جدیدی را نیز به ادبیات قابلیت های بازاریابی افزوده است و پیکربندی جدیدی را در خصوص پیشایندهای توسعه قابلیت های پیش گفته، پیشنهاد می دهد.
بررسی آمیخته بازاریابی 0.4 بر قصد خرید و رضایت مصرف کنندگان اسنپ در ایران
حوزههای تخصصی:
بازاریابی نسل چهارم یا بازاریابی 4/0 یک شیوه و مکتبی نوین و جدید است که امروزه موفق ترین کمپانی های دنیا در حال استفاده از آن هستند.واقعیت این است که رفتار مشتریان نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده است. آنها دیگر جذب تبلیغات تکراری و پر زرق و برق نمی شوند و دیگر مثل سابق تصمیم به خرید یک کالا یا خدمت نمی گیرند.آمیزه بازاریابی یا ترکیب عناصر بازاریابی به عنوان Marketing Mix استفاده می شوند. این است که بین این اجزا می بایست یک نگرش ترکیب سیستمی و هماهنگ برقرار شود تا بتواند بر مشتری تأثیر گذارد.طراحی و توسعه آمیخته بازار که به آن 4P یا 8P گفته می شود و از وظایف اصلی مدیر بازاریابی می باشد.ترکیب عناصر بازاریابی مجموعه ای از ابزارهای بازاریابی است که سازمان برای نیل به اهداف بازاریابی خود در بازار هدف از آن ها استفاده می کند.مفهوم آمیخته بازاریابی برای اولین بار در دهه 1950 به وسیله نیل بوردن معرفی شد. مدل بوردن توسط جرومی مک کارتی دنبال شد و به 4P معروف گشت.ما در این پژوهش به بررسی آمیخته بازاریابی 4/0برقصد خرید و رضایت مصرف کنندگان اسنپ در ایران پرداختیم .
بازپردازی شاخص های توسعه قابلیت های انسانی در پرتو فرمان امام علی «علیه السلام» به مالک اشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
167 - 186
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ضمن معرفی رویکرد قابلیت، تلاش شده است تا برد نافذ شاخص های توسعه قابلیت های انسانی بر اساس دستورالعمل های نامه 53 نهج البلاغه که بُردی فرازمانی دارد مدنظر قرار بگیرد. در این پژوهش، جهت گردآوری داده ها، متن گرانمایه این نامه با استفاده از روش تحلیل تم مورد تحلیل و کدگذاری قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش مشتمل بر دوازده تم فرعی در باب فلسفه حکومت، عاملیت انسانی مردم، مقام خلیفه اللهی انسان، اصلاح امور مردم به مثابه حق صریح آنان، تعدد ذی نفعان، انگیزه، احترام به اختیار مثبت، عدالت خواهی، انصاف جویی، توسعه سلامت و فرصت های اقتصادی، توسعه فرصت های حمایتی و آبادسازی و اصلاح بلاد و شهرها و پنج تم اصلی دال بر پدیده محوری توسعه قابلیت های انسانی، شرایط علّی توسعه این قابلیت ها، شرایط میانجی توسعه این قابلیت ها، شرایط زمینه ای توسعه این قابلیت ها و پیامد نهایی توسعه این قابلیت ها بود. در نهایت با استفاده از تم های اصلی و فرعی، چارچوبی جهت توسعه رویکرد قابلیت های انسانی ارائه شد.
ارتباط تمرکز و قدرت بازار محصول با سیاست تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۲
113 - 140
حوزههای تخصصی:
سیاست تقسیم سود از جمله سیاست های مالی مهم شرکت ها است که به دلیل اثرگذاری آن بر خط مشی های تامین مالی و سرمایه گذاری همواره مورد توجه محققین بوده است. نوع سیاست تقسیم سود از یکسو به وضعیت عملکرد شرکت و ویژگی های مالی و از سوی دیگر به قوانین حاکم بر بازار سرمایه و ویژگی های حاکمیتی شرکت ها مربوط است که در این میان جایگاه و توان یک شرکت در تاثیرگذاری بر بازار صنعت از جمله عوامل مهم قلمداد می شود. از این رو این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین تمرکز و قدرت بازار محصول با سیاست تقسیم سود شرکت های بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1389 تا 1394 است. در این تحقیق از شاخص تعدیل شده لرنر، برای سنجش قدرت بازار و از شاخص هرفیندال هیریشمن به عنوان معیار تمرکز بازار استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش براساس روش داده های تابلویی و آزمون مدل های رگرسیون لجستیک و چند متغیره انجام شده است. نتایج نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری میان قدرت و تمرکز بازار محصول و تصمیم به تقسیم سود شرکت ها وجود دارد. همچنین رابطه بین قدرت و تمرکز بازار محصول و نسبت سود تقسیمی نیز معنادار است. این بدان معنی است که با افزایش قدرت و تمرکز بازار محصول، تمایل شرکت ها به تقسیم سود نیز افزایش می یابد.
مدل عوامل مؤثر بر وفاداری به گردشگری میراث فرهنگی در مقصد رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
113 - 146
حوزههای تخصصی:
به منظور مدیریت بهتر رقابت در بازار گردشگری میراث فرهنگی، مهم است که رفتار گردشگر درک شود. یکی از نمودهای رفتار گردشگر، تمایلات رفتاری و وفاداری است. هدف از انجام تحقیق حاضر تبیین مدل وفاداری گردشگر میراث فرهنگی (ملموس و ناملموس) در مقصد رامسر است. جامعه آماری تحقیق گردشگران، بازدیدکنندگان و شرکت کنندگان در جاذبه های میراث فرهنگی رامسر هستند. بر اساس دستورالعمل ها، تعداد نمونه 780 نفر برآورد گردید. تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر از طریق نرم افزار Lisrel8.54 و SPSS25 انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیر ارزش، مشارکت و کیفیت ادراکی بر رضایت، اعتماد و وفاداری گردشگران میراث فرهنگی مقصد رامسر تاثیر مثبت و مستقیم دارند. همچنین متغیر رضایت بر اعتماد و وفاداری و متغیر اعتماد بر وفاداری این گردشگران موثر بوده است. مبتنی بر یافته ها و فرضیه های تایید شده، مدل نهایی و راهکارها در قالب نتیجه گیری و پیشنهاد ها ارائه گردید.
ارزیابی رویکرد منطقی و احساسی مشتریان در ارزشگذاری برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار تلفن همراه در ایران، بازاری با محصولات متنوع، گسترده و در عین حال بسیار رقابتی می باشد. در چنین شرایطی ایجاد ارزش بیش تر برای مشتریان به منظور حفظ و بهبود جایگاه و سهم بازار شرکت ها ضروری می نماید. هدف پژوهش پیش رو شناخت سیستم ارزشگذاری مشتریان برای برندهای تلفن همراه در رویکرد دوگانه ی مواجهه ی منطقی و احساسی ایشان با برندها می باشد. در این پژوهش به منظور جهت گیری احساسی مشتریان در ارزش گذاری مفهوم برند، " ارزش عاطفی برند در نظر مشتریان" و برای مطالعه رویکرد منطقی ایشان در ارزشگذاری " ارزش اقتصادی برند در نظر مشتریان"، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاکی از تفاوت هایی در سیستم ارزشگذاری مشتریان برای برندهای خارجی و داخلی تلفن همراه است؛ بدین ترتیب که در ارزش گذاری برندهای خارجی رویکرد احساسی مشتریان از رویکرد منطقی ایشان موثرتر بوده است در حالی که در ارزشگذاری برندهای داخلی تلفن همراه، جهت گیری منطقی مشتریان از جهت گیری عاطفی پررنگ تر بوده است. در ادامه نتایج پژوهش به رتبه بندی هر یک از برندهای داخلی و خارجی تلفن همراه مورد مطالعه از جهت میزان تاثیرگذاری رویکرد عاطفی و منطقی مشتریان در ارزش گذاری هر برند پرداخته شده است.
طراحی مدل جامع برندسازی رابطه مند در صنعت بانکداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر رقابتی کنونی بازاریابان به این نتیجه رسیده اند که به منظور بقاء باید به دنبال کسب مزیت رقابتی باشند. دراین راستا برندسازی به عنوان یکی از ابزارهای افزایش آگاهی مشتریان و ارتقای سهم بازار به شمار می رود. موسسات مالی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برندسازی به عنوان شکل جدیدی از ارتباطات میان مشتریان و بانک ها به منظور الزام رقابتی و پارادایم غالب در بازاریابی صنعت بانکداری مطرح است. علیرغم پویایی این مفهوم و نیز گستردگی پژوهش های انجام شده، هنوز به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف این پژوهش، تدوین مدل جامع برندسازی رابطه مند در شبکه بانکی کشور می باشد. به منظور انجام پژوهش از رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شده است. نتایج حاصل از مصاحبه کیفی منجر به استخراج 560 مفهوم، 33 تم فرعی و 11 مضمون گسترده بوده و جهت سطح بندی عوامل از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد مدل جامع برند سازی رابطه مند در سیستم بانکی دارای پنج سطح می باشد که از مقوله های هویت برند به عنوان تاثیرگذارترین در سطح پنجم و کیفیت خدمات، تمایل برند، ارزش ادراک شده، اعتماد، رضایت، شهرت، شخصیت، تعهد، دلبستگی در سطوح میانی و وفاداری برند به عنوان تاثیر پذیرترین عامل در سطح اول تشکیل شده است.
آینده پژوهی با رویکرد سناریونویسی تاثیرات جغرافیای رفتاری بر گردشگری در مواجهه با بیماری های واگیردار و COVID-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از گسترش جهانی ویروس کرونا، گردشگران به یکی از ناقلین بیماری کووید 19 تبدیل شدند و در نهایت خود نیز از قربانیان این بیماری شدند. با توجه به اهمیت صنعت گردشگری، در این مطالعه به دنبال این بودیم تا با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری مؤثر بر وضعیت گردشگری کلان شهر شیراز در هنگام مواجهه با بیماری های واگیردار و سناریوسازی بپردازیم. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی بوده است. نیروهای پیشران با روش دلفی، مشخص و سپس این عوامل بر اساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی و حیاتی ترین عوامل شناسایی شدند. در ادامه، برای نوشتن سناریوهای محتمل از نرم افزار (Mic Mac) استفاده شد. در مرحله سناریو پردازی، تعداد سه سناریو محتمل ارائه شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که از بین متغیرهای شناسایی شده؛ رفتار کنشی، مهاجرت، تورم و سرمایه اجتماعی به عنوان تأثیرگذارترین عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری مؤثر بر صنعت گردشگری کلان شهر شیراز در مواجهه با بیماری های واگیردار شناسایی شدند. همچنین، فرهنگ معاشرت در جدول رتبه بندی، به عنوان تأثیرپذیرترین متغیر نسبت به دیگر متغیرها در نظر گرفته شد.
بررسی تصویر ذهنی مصرف کنندگان برند حلال با بهره گیری از تکنیک تحلیل شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع بازار حلال و فرصت های ناشناخته بسیاری که به همراه دارد، توجه فعالان اقتصادی و بازاریابان جهانی را به خود جلب کرده است. شناخت تصویر ذهنی مصرف کنندگان از برند حلال، به درک رفتار آنها کمک کرده و فعالیت در بازار حلال را برای شرکت ها و مؤسسات تجاری تسهیل می کند. این پژوهش با هدف بررسی تصویر ذهنی مصرف کنندگان از برند حلال انجام گرفته است .پژوهش حاضر، دارای جهت گیری کاربردی، راهبرد پیمایشی و هدف اکتشافی - توصیفی است. با استفاده از تکنیک شبکه عصبی و نرم افزار متلب (Matlab)، به تحلیل داده های جمع آوری شده ازطریق مصاحبه با 48 نفر از متخصصان و مدیران آشنا با برند حلال و مصرف کننده آن در حوزه بازاریابی، فروش و تحقیق و توسعه پرداخته شد. نمونه ها به روش هدفمند غیرتصادفی انتخاب شدند. تعداد نمونه تا حد رسیدن به اشباع نظری به روش گلوله برفی مشخص شد. نتایج نشان داد تصویر ذهنی مصرف کنندگان ایرانی از برندهای حلال دربرگیرنده ویژگی های زیر است: مسئولیت پذیربودن تولیدکننده، منفعت و سودبخشی محصولات، کیفیت محصولات، ایجاد وفاداری در مشتری، ایجاد آرامش در مشتری و تمایز محصولات.
نقش محرّک قیمت و حضور مدل در تصمیم خرید مشتریان پوشاک بانوان در خرده فروشی هایی برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
143 - 158
حوزههای تخصصی:
علم عصب شناسی، یکی از روش های مهم در تحلیل و درک فرایند تصمیم مشتریان است. در این پژوهش، تصمیم خرید شامل دو بخش توجه و قصد خرید بر اساس شاخص های قیمت و حضور مدل با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و روش شبه آزمایشی و با ابزار ردیاب چشم بررسی شده است. بدین منظور نمونه ای متشکل از 35 دانشجو به صورت غیرتصادفی و هدفمند از بین خریداران برند ال سی وایکیکی (LC WAIKIKI) انتخاب شدند. تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه و ردیابی حرکات چشم افراد هنگام خرید برخط پوشاک بانوان نشان می دهد سطوح مختلف قیمت و حضور مانکن یا مدل بر توجه افراد و قصد خرید آنان تأثیرگذار است. رابطه معناداری بین نقاط قیمت (سطوح مختلف قیمت) با 77درصد بر قصد و با64 درصد بر توجه، قیمت تخفیف یافته در مقایسه با کالاهای رقیب با 96درصد بر قصد و 75 درصد بر توجه،کاهش قیمت و تعرفه های ویژه با 62درصد بر قصد و با 84 درصد بر توجه و حضور مانکن یا مدل با 45 درصد بر قصد و با52 درصد بر توجه بوده است. همچنین تحلیل های ناشی از بخش پیمایش نشان داد محرّک قیمت و حضور مدل یا مانکن بر توجه افراد و قصد خرید آنان تأثیر مثبت دارد. نتایج به دست آمده از این پژوهش در راهبردهای قیمت گذاری و بازاریابی به ویژه نوع تبلیغات در خریدهای برخط کاربرد دارد.
ارتباط توزیع قدرت میان واحدهای بازاریابی و فروش با عملکرد تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین چگونگی توزیع قدرت تصمیم گیری میان واحدهای بازاریابی و فروش با عملکرد تجاری شرکت مهم ترین هدف این پژوهش است که با توزیع پرسشنامه در میان مدیران بازاریابی و فروش 62 شرکت تولیدکننده در صنایع مواد غذایی، دارویی و شیمیایی پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار انجام گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیر چگونگی توزیع قدرت تصمیم گیری میان واحد های بازاریابی و فروش با متغیرهای همکاری و تعامل میان واحدهای بازاریابی و فروش، فرهنگ مشتری مداری، ایجاد ارزش برای مشتریان و نهایتاً عملکرد تجاری شرکت ها رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. از سوی دیگر بین متغیر چگونگی توزیع قدرت تصمیم گیری میان واحدهای بازاریابی و فروش با وضوح نقش های عملیاتی بازاریابی و فروش رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج این پژوهش، همچنین نشان داد که بین ایجاد ارزش برای مشتریان با عملکرد تجاری شرکت رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد.
خوشه بندی مشتریان بیمه بر اساس تکنیک های داده کاوی جهت استفاده در تکنیک های بازی وارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
125 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف: لزوم افزایش ضریب نفوذ بیمه در ایران ایجاب می کند شرکت های بیمه از روش های نوین برای افزایش توجه مردم به بیمه، جذب مشتریان جدید و نگهداری مشتریان پیشین استفاده کنند. در این بین، بازی وارسازی یکی از امکانات نرم افزارهای جدید در بحث مدیریت ارتباط با مشتری است که قابلیت پیاده سازی راهکارهای جذاب و متنوعی از جمله امتیازدهی، جایزه، اشتراک گذاری و ... را با استفاده از اطلاعات موجود در پایگاه داده شرکت های بیمه فراهم نموده و با استفاده از آن می توان مشتریان را از منظرهای مختلف (وفاداری، سوددهی و...) تقسیم بندی نمود. روش شناسی: در این تحقیق جهت پیاده سازی روش پیشنهادی از داده های بیمه گذاران حقیقی شرکت بیمه ای منتخب در سه سال اخیر با حفظ امنیت و محرمانگی آنها استفاده شد و بیمه گذاران به 4 دسته ویژه، برتر، میانی و ضعیف تقسیم شدند و جهت بهره گیری از تکنیک های مختلف بازی وارسازی، روش های متناسب با هر گروه از آنها با توجه به ویژگی های جنسیتی، سنی و .. به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد از مواردی که جهت جایزه و تخفیف استفاده می شوند برای بیمه گذارن برتر و ویژه می توان بهره گرفت. همچنین از تکنیک هایی ترغیب و ارتقای سطح بیمه گذار مانند پیشرفت مرحله به مرحله ، برای مشتریان میانی و رساندن آنها به سطح مشتریان ویژه واستفاده کرد. در سطوح مشتریان ضعیف نیز از تکنیک های بازاریابی و افزایش گستره مشتریان بالقوه مانند امکان به اشتراک گذاری یا گردونه شانس می توان استفاده نمود. نتیجه گیری: پیاده سازی سیستم بازی وارسازی در صنعت بیمه با در نظر گرفتن سطوح و ویژگی های منحصربه فرد بیمه گذاران، مقوله گسترده ای است که می تواند زمینه تحقیقات جذاب در آینده باشد. طبقه بندی موضوعی: G22، C38، .C5
تخمین کشش تقاضای نیروی کار در کارگاه های صنعتی ایران با رویکرد پانل پروبیت کسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کشش قیمتی و متقاطع تقاضای نیروی کار بنگاه های صنعتی ایران را در دو اندازه 10 تا 49 نفر و بیش از 50 نفر کارکن بررسی شد. محاسبه ی کشش ها در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله نخست، متغیرهای تأثیرگذار بر سهم درآمدی نیروی کار تخمین زده شد. با استفاده از برآورد انجام گرفته، گام بعدی محاسبه ی کشش های قیمتی و متقاطع تقاضای نیروی کار بوده است. در این راستا، از داده های استان های ایران در سال های 1383 تا 1393 و به منظور برآورد مدل، از روش پانل پروبیت کسری بازه ی صفر و یک استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصل، اثرگذاری منفی مالیات، حق بیمه پرداختی و ارزش مواد خام بر سهم درآمدی نیروی کار در هر دو گروه موردمطالعه از یافته های تحقیق است. اثر منفی نرخ دستمزد بر تقاضای کار و مثبت بودن کشش تولیدی از نتایج دیگر این پژوهش است. هم چنین، برای بنگاه های کوچک کشش متقاطع نیروی کار و قیمت سرمایه مثبت به دست آمد. بر اساس نتایج این مطالعه و با لحاظ این مورد که بازار کار ایران با کمبود تقاضا و تراکم بیکاری مواجه است پیشنهاد می شود، سیاست گذار اقتصادی برای افزایش تقاضا در بازار کار، به رفع موانع تولیدی و کمک به افزایش ظرفیت تولید اهتمام ورزد.
سنجش وابستگی واردات بخش های اقتصادی در ایران از منظر مبدأ، مقصد و سیاستی در دوره 1390-1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش واردات واسطه ای در سطح کلان اقتصادی در طی سال های اخیر سبب شده است تا سنجش میزان وابستگی به واردات واسطه ای از بعد مبدأ، مقصد و سیاستی در این مقاله مورد بررسی قرار گیرد. لذا در این مقاله، جدول داده ستانده متقارن سال 1380 و 1390 به قیمت های ثابت سال 1390 مبنای محاسبات قرار گرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که نخست، بخش های صنعت، کشاورزی و خدمات بیشترین وابستگی به واردات واسطه ای از بعد مبدأ را داشته اند. دوم، بیشترین وابستگی به واردات از بعد مقصد متعلق به بخش های صنعت، ساختمان و کشاورزی است. سوم با بررسی وابستگی به واردات واسطه ای از بعد سیاستی طی این دهه، مشخص شد که بخش صنعت بیشترین وابستگی به واردات را از بعد سیاستی دارد و اگر سایر بخش ها به عنوان بخش سیاستی کشور انتخاب شوند، بیشترین واردات واسطه ای از بخش صنعت صورت خواهد گرفت. چهارم، طی این سال ها وابستگی به واردات واسطه ای از بعد سیاستی، روند افزایشی داشته است.
تحلیل تأثیررهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی از طریق مبادله رهبر- عضو و درگیری ذهنی-عاطفی کارکنان
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین باقابلیت برانگیختن کارکنان و توسعه یک فرهنگ سازمانی که رویه های اخلاقی در آن یک هنجار تلقی شده،سعی در پیش بینی تغییرات محیطی دارد تا با کنترل آنان به عملکرد بهینه دست پیدا کند.ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی از طریق مبادله رهبر-عضو و درگیری ذهنی-عاطفی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان رسمی شرکت گاز استان کرمان تشکیل می دهند که 120 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند.این پژوهش از نوع کاربردی و با ماهیت پیمایشی است. داده های موردنیاز برای پژوهش به وسیله پرسشنامه جمع آوری شد. برای توصیف داده های پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی و آزمون معادلات ساختاری،از نرم افزار های SPSS 22 و SmartPLS3 استفاده شد.نتایج نشان داد که علی رغم اینکه اثر درگیری ذهنی-عاطفی به عنوان میانجی در رابطه میان رهبری تحول آفرین و عملکرد شغلی تأیید می گردد اما اثر میانجی مبادله رهبر-عضو در این رابطه تأیید نمی شود.
عوامل پیش بین بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت براساس الگوی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از علامت تجاری قوی، اولویت بسیاری از سازمان ها و شرکت هاست، و بازآفرینی علامت تجاری در زمره استراتژی های پیچیده بازاریابی قرار دارد. هدف مطالعه، بررسی عوامل پیش بین بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت برای صنایع غذایی کشور است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی و برحسب ماهیت داده ها و نحوه گردآوری آنها از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری مدیران و کارشناسان ستادی (بخش بازاریابی) شرکت های صنایع غذایی شهر تهران می باشند، حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران شامل 292 نفر مدیران و کارشناسان شرکت های صنایع غذایی شهر تهران می باشد. همچنین، الگوی مفهومی پیشنهادی از طریق روش معادلات ساختاری برای برآورد الگو استفاده شد. جهت اعتبارسنجی از پرسشنامه استفاده شده که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید و روایی برپایه تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق آمادگی سازمانی برای بازآفرینی و حمایت سازمانی از تغییر از طریق ایجاد هویت علامت تجاری، نظارت و کنترل مستمر و موقعیت یابی مجدد در بازار بر بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت تأثیر مثبت و معنی دار دارند. همچنین، تجهیز و تخصیص منابع و ایجاد ارزش ویژه از طریق اتخاذ چشم انداز و رویه های کلان و اتخاذ راهبردهای تبلیغات اثربخش بر بازآفرینی علامت تجاری در سطح شرکت تأثیر مثبت و معنی دار دارد. قوانین سخت گیرانه و رقبای تجاری به عنوان عوامل مداخه گر تأثیر منفی و معنی دار بر اتخاذ چشم انداز و رویه های کلان و اتخاذ راهبردهای تبلیغات اثربخش دارند. امروزه بازآفرینی علامت تجاری مهمترین وظیفه شرکت است و برای افزایش اثربخشی علامت تجاری، سیستم مدیریتی و ایجاد هویت علامت تجاری باید بهبود یابد.