فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بازاریابی عصبی سبک های تصمیم گیری مشتریان سازمان در شعب بانک تجارت شهرستان بندرعباس پرداخته است. روش اجرای پژوهش بدلیل مراجعه به جامعه آماری از نوع همبستگی قبل و بعد بوده و از نوع کاربرد نیز بصورت کاربردی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مشتریان مراجعه کننده به شعب بانک تجارت در شهر بندرعباس در سال 1397 بوده است. روش نمونه گیری متناسب با جامعه آماری، تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده. از آنجا که جامعه آماری پژوهش حاضر نامحدود می باشد، از فرمول کوکران جهت تعیین حجم نمونه استفاده گردید. به این ترتیب متناسب با روش نمونه گیری و حجم نمونه 384 نفر از مشتریان شعب بانک تجارت شهرستان بندرعباس بعنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. مبانی نظری و مطالعات پیشین این تحقیق به صورت کتابخانه ای و اطلاعات مربوط به آزمون فرضیات با روش میدانی و بوسیله پرسشنامه جمع آوری می گردد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به آزمون فرض ها از پرسشنامه های استاندارد بازاریابی عصبی کانو(1984) و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسپرولز و کندل(1986) استفاده نموده ایم. نهایتاً جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در بخش آمار توصیفی، با استفاده از داده های بدست آمده، ویژگی های جمعیت شناختی نمونه مورد بررسی در قالب جداول و نمودارهای آماری ارائه گردید. در بخش آمار استنباطی، مشخص شد که متغیرهای سبک-های تصمیم گیری و بازاریابی عصبی توزیع نرمال دارند و می توان از آزمون های پارامتریک برای آزمون فرضیه استفاده نمود. نتایج پژوهش بیانگر این است که بازاریابی عصبی بر سبک های تصمیم گیری مشتریان سازمان در شعب بانک تجارت شهرستان بندرعباس تأثیر معنادار و مثبتی دارد.
شناسایی و اولویت بندی برند مقاصد گردشگری ادبی کشور با استفاده از تکنیک های WASPAS و SWARA (مطالعه موردی گردشگران خراسان رضوی)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری با اشتغال زایی مستقیم و غیر مستقیم و در نتیجه، کسب در آمد برای مقصدهای گردشگری، نقش مهمی در اقتصاد منطقه دارد. برای دستیابی به این درآمد، ابتدا باید گردشگر جذب شود و به منظور برخورداری از منافع حاصل از گردشگری، اولویت گردشگران در انتخاب مقصدهای گردشگری بررسی شود. بنابراین با توجه به اینکه اغلب گردشگران در ایران به دلیل محدود شدن گردشگری خارجی، گردشگران داخلی هستند.از طرف دیگرگردشگری ادبی را باید از زاویه توجه گردشگر به محتوا و درون مایه آثار شاعران مورد یررسی قرار داد؛ سبک معماری و ویژگی های محیطی گرچه اهمیت فراوان دارند اما در این حوزه وارد نمیشوند زیرا این آثار و اشعار هستند که باید پیوندی قلبی میان گردشگر و مشاهیر برقرار کنند. شاعران هر ملت بخشی از هویت و میراث معنوی و همچنین معرف فرهنگ غنی هر منطقه در جهان می باشند. انتخاب استان خراسان رضوی در این پژوهش از جهت دارا بودن مشاهیر ایرانی باارزشی است که اهمیت حوزه شرق ایران راروشن می سازد. از آنجا که شهر مقدس مشهد در مرکز این استان سالانه گردشگران و زائران بی شماری از سرتاسر جهان دارد لزوم شناساندن میراث فرهنگی در کنار میراث معنوی که اثرات مثبت فراوانی از جمله رونق اقتصادی دارد،احساس می شود. لازم به ذکراست به منظورگردآوری اطلاعات از روش های اسنادی وکتابخانه ای و روش میدانی استفاده از پرسشنامه با نمونه گیری تصادفی در جامعه گردشگران اروپایی بهره گرفته شده است.
بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر شادکامی و هویت سازمانی با نقش تعدیل گر ویژگی های شخصیتی کارکنان حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی
حوزههای تخصصی:
در سازمان های امروزی نیروی انسانی کارآمد نقش تعیین کننده ای در فضای رقابتی کسب و کار ایفا می کند. سازمانی موفق است که شادکامی کارکنان و هویت سازمانی را به طور مطلوبی نهادینه کرده باشد. به نظر می رسد بازاریابی داخلی در سازمان می تواند تا حد زیادی این امر را محقق سازد. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بازاریابی داخلی بر شادکامی و هویت سازمانی با نقش تعدیل گر ویژگی های شخصیتی کارکنان حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی کارکنان حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به تعداد 540 نفر و حجم نمونه 249 نفر و روش نمونه گیری دردسترس می باشد. در این پژوهش داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر پرسشنامه های استاندارد جمع آوری شده که روایی پرسشنامه به روش محتوایی توسط متخصصان و روش تحلیل؛ و پایایی پرسشنامه پژوهش با آلفای کرونباخ با مقدار 848/0 تأیید شده است. داده های آماری در محیط نرم افزارهایSPSS و LISREL و PLS تحلیل و مدل معادلات ساختاری اجرا شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که، بازاریابی داخلی بر شادکامی کارکنان و هویت سازمانی کارکنان تاثیر معناداری دارد. ویژگی های شخصیتی کارکنان بر شادکامی کارکنان و هویت سازمانی کارکنان تاثیر معناداری دارد. ویژگی های شخصیتی کارکنان، تاثیر بازاریابی داخلی بر شادکامی کارکنان و هویت سازمانی کارکنان را تعدیل می کند. اثرات مثبت فراوانی از جمله رونق اقتصادی دارد،احساس می شود. لازم به ذکراست به منظورگردآوری اطلاعات از روش های اسنادی وکتابخانه ای و روش میدانی استفاده از پرسشنامه با نمونه گیری تصادفی در جامعه گردشگران اروپایی بهره گرفته شده است.
تأثیر تلاطم نرخ ارز مؤثر واقعی بر صادرات ایران
حوزههای تخصصی:
نرخ ارز از مهم ترین متغیرهای کلان اقتصادی است که می تواند بر سایر متغیرها و بخش های اقتصادی مؤثر باشد. از جمله این متغیرها صادرات است. در تجارت جهانی توسعه ی بخش صادرات از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا درآمدهای حاصل از آن منابع ارزی لازم را برای رشد و توسعه ی اقتصادی فراهم می کند. نرخ ارز متغیری است که اگر با تلاطم همراه باشد، پیش بینی درآمد برای صادرکنندگان را دچار مشکل می کند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه به بررسی تلاطم نرخ ارز مؤثر واقعی بر کل صادرات کشور ایران طی سال های (2016-1985) پرداخته است. تلاطم نرخ ارز مؤثر واقعی با استفاده از خانوادهARCH و انتخاب EGARCH به عنوان بهترین مدل محاسبه شده و برای بررسی تأثیرگذاری تلاطم نرخ ارزمؤثر واقعی بر صادرات از روش خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) و مدل تصحیح خطا(ECM) استفاده شده است. یافته-های تحقیق نشان می دهد که در کوتاه مدت متغیر تلاطم نرخ ارز مؤثر واقعی تأثیر منفی و معنی دار بر صادرات دارد، در حالی که این رابطه در بلندمدت بی معنی است. تولیدناخالص داخلی نیز در هردو دوره کوتاه مدت و بلندمدت دارای اثر مثبت. و معنی دار بر صادرات بوده است همچنین با توجه به نتایج، پنج دوره طول می کشد تا متغیرها پس از شوک وارد شده به اقتصاد به روند بلندمدت خود بازگردند
بررسی تأثیر تأمین مالی از طریق استقراض بر مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر تأمین مالی از طریق استقراض (هزینه بدهی)بر مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. تامین مالی از طریق استقراض به عنوان متغیر مستقل و مدیریت سود متغیر وابسته میباشند که هر یک بصورت مجزا سنجیده شدهاند. در تحقیق حاضر جامعه آماری شامل کلیهی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1331 تا پایان سال 1311 میباشد. بر اساس شرایط نمونه آماری، تعداد 151 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدهاند. با توجه به ماهیت این تحقیق، جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای استفاده شده است. دادههای موردنیاز از طریق مراجعه به صورتهای مالی، یادداشتهای توضیحی، گزارشهای هفتگی و ماهنامه بورس اوراق بهادار و با استفاده از آخرین ویرایشهای نرم افزارهای رهآورد نوین جمع آوری شده است. در پایان از آزمونهای آماری توصیفی )میانگین، میانه، ماکزیمم، مینیمم، انحراف معیار، ضریب تغییرات، آماره جارک- برا و احتمال جارک- برا( و استنباطی (آزمونهای ضریب تعیین، ضریب تعیین تعدیل شده، مقدار جارک- برا، باقیمانده احتمال جارک- برا، باقیمانده احتمال آماره F و آماره دوربین- واتسون) با استفاده از نرم- افزار Eviews استفاده شده است. در پایان نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش حاکی از آن است که تامین مالی از طریق استقراض (هزینه بدهی) بر مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معنادار دارد.
واکاوی برندسازی و مدیریت برند گردشگری ایران در اسناد پایه و فرادستی ج. ا. ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
45 - 82
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شاهد رواج استفاده ی برخی از مقصدهای گردشگری از برندها برای توصیف خود هستیم؛به طوری که،برندسازی ملی گردشگری/مقصد به یکی از مهم ترین کانون های توجه مطالعات بازاریابی گردشگری تبدیل شده است.ازسوی دیگر، توسعه ی گردشگری بیش از عوامل زمینه ای،در گرو سیاست گذاری است که به نوعی بر عزم دولت ها برای توسعه ی آن دلالت دارد و در اسناد،قوانین و نظارت بر اجرای صحیح آن ها منعکس می شود.پژوهش حاضر به منظور واکاوی رویکرد برندسازی در سیاست های کلان گردشگری ایران طراحی شده است.این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و از لحاظ ماهیت داده ها کیفی است.پس از بررسی پیشینه ی پژوهش،با استفاده از تحلیل مضمون به استخراج سیاست های ناظر بر برندسازی ملی گردشگری در متن اسناد فرادستی و پایه ی گردشگری پرداخته شد؛ 229کد اولیه،در قالب63 مضمون سازمان دهنده،21 مضمون پایه و4مضمون فراگیر باعنوان(1)برندسازی ملی گردشگری،(2)عناصر،(3)آثار و(4)عوامل اثرگذارآن دسته بندی شدند.در پایان،شبکه ی مضامین ترسیم شد.طبق یافته ها،نه تنها شاخص های تخصصی برندسازی ملی گردشگری،بلکه شاخص های بنیادین سیاست گذاری نیز در اسناد مورد بررسی نادیده گرفته شده است.
بررسی تاثیر بازاریابی اجتماعی و پایداری برند بر وفاداری برند مشتریان در بانک سپه استان اردبیل
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروزی با گسترش رقابت و اشباع شدن تعداد زیادی از بازارها و تغییرهای پیوسته در محیط و ترکیب جمعیت، سازمان های مالی - خدماتی با این واقعیت روبرو شدند که امروزه دیگر همانند گذشته با یک نظام اقتصادی روبه گسترش و بازارهای درحال رشد روبرو نمی باشند. امروزه هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و اینک شرکتها و نهادهای مالی - خدماتی برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار ثابت یا روبه کاهش باید مبارزه کنند، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بازاریابی اجتماعی و پایداری برند بر وفاداری برند مشتریان است که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی، همبستگی می باشد. جامعه آماری، مشتریان بانک سپه استان اردبیل می باشد. نمونه آماری شامل کلیه مشتریان بانک سپه در شهر اردبیل که با استفاده از جدول مورگان 384 نفر در نظر گرفته شد. و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده بین جامعه آماری توزیع و جمع آوری گردید. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه به صورت تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL انجام گرفت. نتایج نشان داد که بازاریابی اجتماعی بر وفاداری برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. و همچنین رابطه مثبت و معنادار پایداری برند نیز بر وفاداری مشتری تایید شد.
سنجش مدل مدیریت تجربه مشتری در خدمات بانکداری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
974 - 1000
حوزههای تخصصی:
هدف: در حوزه خدمات بانکداری الکترونیکی، بانک ها و ارائه دهندگان خدمات، مدیریت تجربه مشتری را به عنوان یک تحول استراتژیک شناسایی کرده و بر آن متمرکز شده اند و بکارگیری این رویکرد منجر به ترویج رفتارهای سودآور مشتریان و رسیدن به مزیت رقابتی است. ازاین رو هدف این تحقیق آزمون مدل مدیریت تجربه مشتری در خدمات بانکداری الکترونیکی در صنعت بانکداری و خدمات پرداخت الکترونیکی ایران است. روش: این تحقیق جزء پژوهش های توسعه ای کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها جزء پژوهش های میدانی- پیمایشی است. جامعه موردنظر تحقیق مدیران و کارشناسان حوزه خدمات بانکداری الکترونیکی و جامعه محدود بوده و روش نمونه گیری پژوهش با توجه به عدم دسترسی کافی به افراد، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و تعداد 170 پرسشنامه جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری انجام و از نرم افزار پی.ال.اس استفاده شد. یافته ها: این مدل شامل 8 بعد تجربه مشتری، ابزار ارائه دهنده خدمات بانکداری الکترونیکی، عوامل بازاریابی، عوامل زیرساخت تکنولوژیک، عوامل ساختار، عوامل مشتریان، عوامل صنعت خدمات بانکداری الکترونیکی و محیط کلان در خدمات بانکداری الکترونیکی است که مولفه های آن مورد آزمون قرار گرفت. همچنین در ارزیابی بخش ساختاری مدل بین سازه ها ی درون زا و برون زا ارتباط قوی برقرار است و مدل کلی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق در قالب مدل مدیریت تجربه مشتری برای خدمات بانکداری الکترونیکی ارائه شد. نتایج تحلیل داده ها ضمن تأیید فرضیه ها نشان داد که ابعاد و مولفه های مدل مورد تأیید است و تجربه مشتری وابسته به ابعاد درون سازمانی و برون سازمانی است.
ارائه مدلی برای شتابدهی همکاری شرکت های بزرگ با کسب وکارهای کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت اکوسیستم همکاری، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای شتابدهی همکاری شرکت های بزرگ با کسب وکارهای کوچک انجام شده است. روش: پژوهش حاضر با روش کیفی مبتنی بر راهبرد داده بنیاد با روش کدگذاری با الگوی پارادایمی استراوس و کوربین انجام شده است. جامع ه آم اری پژوه ش را کارشناسان، مدیران، اساتید دانشگاهی با تجربه حداقل پنج سال مرتبط با توسعه کسب وکار تشکیل می دهند، که از میان آنها 12 نفر به -صورت نمونه گیری هدفمند برای گردآوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیم ساختار یافته برگزیده شدند، که در مصاحبه نهم اشباع نظری حاصل شد. یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ: تجزیه وتحلیل داده ها منجر به شناسایی مقوله های فرعی و محوری و همچنین روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی همکاری شامل پدیده محوری(سه مقوله)، شرایط علّی(سه مقوله)، عوامل زمینه ای(چهار مقوله) شرایط مداخله گر(چهار مقوله)، راهبردها(سه مقوله)، پیامدها(یک مقوله) شد. ﻧﺘیﺠﻪ ﮔیﺮی: نتایج نشان داد که پدیده محوری( الزامات همکاری کسب وکارهای کوچک، الزامات همکاری شرکت های بزرگ، شتاب همکاری) شرایط علی مدل شامل(مالکیت، هدف ، مدل کسب وکار)، عوامل زمینه ای(تامین مالی، توسعه بازار، منتورینگ، پذیرش سازمانی، مربی گری)، شرایط مداخله گر (رویه های حقوقی،تدارکاتی، انتخاب، ادغام) می شود، راهبردها (پایه همکاری، محیط چابک، فرایندتدریجی) و همچنین پیامدها(شتابدهی اکوسیستم همکاری) است.
تأثیر تجربه فعالیت های بازاریابی بازی سازی بر عشق به برند با تأکید بر نقش میانجی ارزش های لذت جویانه و فایده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تجربه فعالیت های بازاریابی بازی سازی بر عشق به برند با تأکید بر نقش میانجی ارزش های لذت جویانه و فایده گرا انجام شده است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد که روایی آن با روایی صوری و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد، انجام پذیرفت. از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر کواریانس برای بررسی فرضیه ها استفاده شده است. برای آزمون روابط مفروض در مدل تحقیق از یک نمونه آماری شامل 396 مشتری از اپلیکیشن آپ در شهر کرمان استفاده شد؛ اپلیکیشن آپ توانسته است با استفاده از بازی سازی، بازاریابی بسیار موفقی داشته باشند. یافته ها: یافته های به دست آمده از پژوهش نشان داد که تجربه فعالیت های بازاریابی بازی سازی بر ارزش لذت جویانه و فایده گرایانه به شکلی معنادار و مثبت تاثیرگذار است. از طرفی، ارزش های لذت جویانه و فایده گرایانه بر عشق به برند تأثیر مثبت معناداری دارد. همچنین ارزش های لذت جویانه و فایده گرایانه در تأثیرگذاری تجربه فعالیت های بازاریابی بازی سازی بر عشق برند نقش میانجی ایفا می کند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه برای اپلیکیشن آپ در پیش بینی دقیق تر رفتارهای آتی مشتریان، و مدیریت دارایی ها و فعالیت های بازاریابی بازی سازی مفید خواهد بود. این مطالعه از لحاظ تئوری و تجربی نشان می دهد که تجربه اقدامات بازاریابی بازی سازی در توضیح رفتارهای مطلوب مشتریان موثر است. بنابراین، این مطالعه اقدامات بازاریابی بازی سازی را به زمینه رفتارهای مطلوب مشتریان گسترش می دهد.
وفاداری به برند و نقش آن در وابستگی مصرف کننده به برند
حوزههای تخصصی:
تداعی های برند، بخش اصلی ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده (CBBE) یا همان Consumer Based Brand Equity می باشند و وفاداری رفتاری به برند، نتیجه مطلوب CBBE محسوب می شود. در این تحقیق، داده های برگرفته از نظرسنجی های مصرف کنندگان و پنل خرید، ترکیب شدند تا رابطه بین وفاداری رفتاری پیشین مصرف کننده و تمایل فعلی آنها برای تداعی برند مشخص گردد. نتایج نشانگر رابطه مثبت در این زمینه می باشد، که بر اساس آن، فراوانی بیشتر خرید و سهم بیشتر از خرید مشتری، به احتمال بیشتر منجر به تداعی برند می شود. این یافته ها همچنین نشان می دهد که سهم خرید مشتری نسبت به فراوانی خرید، عامل مهم تری برای تداعی برند محسوب می شود. این یافته ها، پیامدهای مهمی برای مدل سازی تداعی برند خصوصا با استفاده از داده های میان بخشی دارند.این مقاله بررسی می کند آیا دو متریک وفاداری به برند یعنی SCR و فراوانی خرید، نشانگر تداعی برند فعلی مشتریان هستند یا خیر. یک نقطه قوت این تحقیق، این است که در حالی که داده ها از افراد یکسانی جمع آوری شده است، اما منابع مختلف هستند. رفتار خرید از داده های اسکنر و تداعی های برند از طریق پرسشنامه اینترنتی.
طراحی و آزمون مدل بازاریابی خدمات بانکی با تکیه بر روش داده بنیاد سیستماتیک در بانک صادرات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش "طراحی و آزمون مدل بازاریابی خدمات بانکی با تکیه بر روش داده بنیاد سیستماتیک در بانک صادرات ایران" است که در جهت ارائه ی یک مدل پارادایمیک خدمات بانکی نوین بر ترجیحات تاثیرگذار بر مشتریان، متکی است. در این پژوهش، از روش آمیخته ی اکتشافی بهره برده شده است، در ابتدا با کمک روش کیفی داده بنیاد سیستماتیک نسبت به استخراج مدل کیفی خدمات بانکی اقدام شده، سپس با کمک روش پیمایش و معادلات ساختاری نسبت به آزمون مدل اقدام شده است. در زمینه خدمات بانکی بانک صادرات، بیست و دو مولفه بدست آمد: بهبود ساختار بانک در امر خدمت رسانی بانکی، حضور بیشتر و تثبیت شده در بازار، تحقق بازاریابی داخلی، سبک استراتژی های بازاریابی، شیوه ی خدمت رسانی، ساختار مدیریتی، مدیریت منابع انسانی، بازارگرایی (مشتری گرایی و رقیب گرایی)، خلق ارزش برای مشتری، ارتباطات با مشتریان و جامعه، برند و برندسازی، امکانات فیزیکی، بهبود فرایندها، مشتری مداری، مدیریت اطلاعات مشتریان، الکترونیکی کردن خدمات، کارکنان، تبلیغات، قیمت، محصول/خدمت، توزیع. در این مدل، مقوله اصلی و محوری خلق ارزش برای مشتری در بانکداری است. قیمت، توزیع، تبلیغات و کارکنان عوامل علی هستند. مشتری مداری، فرایندها، مدیریت اطلاعات، مشتریان و الکترونیکی کردن فرآیند ها، عوامل زمینه ای هستند. امکانات فیزیکی، برند و برندسازی و ارتباطات بانک، عوامل مداخله گر هستند. بهبود ساختارهای مدیریتی، بهبود استراتژی های بازاریابی، بازارگرایی، مدیریت منابع انسانی و بهبود شیوه ی خدمت رسانی، راهبردهای مدل بوده و نهایتاً حضور بیشتر و تثبیت شده تر در بازار، بهبود ساختار بانک و تحقق بازاریابی درونی، پیامدهای مدل می باشند.
طراحی و تبیین الگوی راهبردی توسعه برند ملی در صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
192 - 219
حوزههای تخصصی:
امروزه در اقتصاد جهانی، برند پدیده ای رایج و برندسازی ملی روش هوشمندانه تجارت و بخش مهمی از راهبردهای تجاری کشورهای پیشرفته است. این در حالی است که صنایع غذایی کشور علی رغم برخورداری از پتانسیل های بسیار جهت تولید و ارائه محصولات خود به بازارهای خارجی، به دلیل عدم برخورداری از برند ملّی قوی با چالش های فراوانی مواجه اند. پژوهش حاضر با توجه به نیاز پژوهشی موجود، با رویکردی ترکیبی (کیفی- کمّی) و به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی و معادلات ساختاری درصدد تدوین و تبیین الگوی راهبردی توسعه برند ملّی صنایع غذایی کشور است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی و فعالان صنایع غذایی و در بخش کمی مدیران و کارشناسان شرکت صنایع غذایی تبرّک است. نتایج به دست آمده بیان گر آن است که توسعه برند ملی صنایع غذایی کشور تحت تأثیر 5 دسته عوامل کلیدی 1) عوامل مرتبط با صنعت؛ 2) عوامل کلیدی مرتبط با شرکت؛ 3) عوامل مرتبط با برند؛ 4) سیاست ها و حمایت های دولتی و 5) عوامل کلان محیطی اثرگذار بر برند ملی، است. یافته های بخش کمی بیانگر برازش مناسب الگوی پژوهش و تأیید همه ی فرضیات آن است.
ارائه الگوی توسعه بازارهای بین المللی (نمونه کاوی: محصولات پتروشیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
384 - 411
حوزههای تخصصی:
هدف: صادرات همواره به عنوان یکی از استراتژی های ورود به بازارهای جهانی مطرح بوده است. صنایع پتروشیمی ایران، در این حوزه از مزیت رقابتی ویژه ای برخوردار است. از این رو، هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه بازارهای بین الملل است. روش: برای تحقق این هدف، عوامل با بهره گیری از رویکرد ترکیبی کیفی شناسایی شدند. روش پژوهش کیفی استفاده شده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد بوده است. بدین منظور با 20 نفر از خبرگان صنعت پتروشیمی مصاحبه شد. یافته ها: بر اساس مدل پژوهش تعداد 106 مفهوم شناسایی شدند که در 21 مقوله و 6 بُعد جای گرفتند. عوامل قیمتی، گروه های اثرگذار، توانمندی مدیر صادرات، عوامل جغرافیایی، شرایط کشور میزبان، شرایط رقابتی، عوامل تولید، شرایط محصول و در نهایت، استراتژی و وضعیت شرکت به عنوان عوامل علّی شناسایی شدند. علاوه بر این، پنج عامل کلان اقتصادی، سیاست های دولتی، قوانین صادراتی، عوامل مربوط به صنعت و مشکلات کلان صادرات شرایط زمینه ای بودند. سه راهبرد رهبری تکنولوژی، رهبری بازار و رهبری هزینه نیز در دسته راهبردها قرار گرفتند. نتیجه گیری: پیامدها و نتایج حاصل از توسعه بازارهای بین الملل، در دو مقوله تصویر برند و عملکرد مالی تعریف شدند. همچنین، متغیر طول عمر شرکت و فرهنگ سازمانی، به عنوان عوامل مداخله گر در نقش تعدیلگر شناخته شدند و بدین ترتیب مدل توسعه بازارهای بین الملل ارائه شد.
ارائه الگوی عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
177 - 190
حوزههای تخصصی:
حضور شرکت ها و سازمان ها در فعالیت های خیرخواهانه، ضرورتی بایسته است. درغیراین صورت، مشتریان در هزاره سوم تمایلی ندارند تا با خرید خود، حیات این شرکت ها را تداوم بخشند. افزایش توجه جامعه و شرکت ها به بازاریابی خیرخواهانه باعث شده است تا پژوهش های علمی بیشتری دراین زمینه انجام شود. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه در ایران است. این پژوهش، پژوهشی کیفی است که در دو مرحله انجام شده است. ابتدا با مرور مبانی نظری و مطالعات پیشین ازطریق روش تحلیل محتوای کیفی، عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه شناسایی و تفسیر شد. سپس برای تأیید و اعتبارسنجی عوامل شناسایی شده، این عوامل در اختیار 20 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل موفقیت بازاریابی خیرخواهانه در ایران دارای ابعاد «ملاحظات محصول» شامل مؤلفه های نوآوری محصول، کیفیت محصول و ماهیت محصول، «ملاحظات تبلیغات» شامل مؤلفه های حضور سلبریتی ها، ابزارهای متنوع/ تبلیغات کلامی و کمّیت و کیفیت تبلیغات، «ملاحظات مشتری» شامل مؤلفه های وفاداری، درآمد مشتری، تجربه پیشینی، انگیزه و تمایل، برداشت مشتری از اخلاقی بودن شرکت، باور و دیدگاه، «ملاحظات مالی» شامل مؤلفه های میزان کمک مالی سازمان، نوع و روش کمک و میزان کمک مالی مشتریان، «ملاحظات راهبردی» شامل مؤلفه های شفاف سازی، مدت زمان و دفعات تکرار برنامه ها، خلّاقیت در برنامه ها و تناسب برنامه ها و «ملاحظات عمومی» شامل مؤلفه های اعتبار شرکت، همکاری با مؤسسات خیریه و موضوع خیریه است.
مقاله پژوهشی: تاثیر ورشکستگی فرامرزی بر داوری تجاری بین المللی با تاکید بر حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
147 - 178
حوزههای تخصصی:
استفاده از سازوکار داوری جهت حل و فصل اختلافات در عرصه تجارت بین الملل به دلیل مزایای بیشمار آن به امری معمول و متداول تبدیل شده است. از طرف دیگر ورشکستگی تجار و شرکت های تجاری امری غیرقابل اجتناب بوده و در صورتی که یکی از اصحاب داوری مشمول احکام ورشکستگی قرار گیرد موضوعات حقوقی بدیعی بروز می نماید زیرا داوری ماهیتی ارادی و ورشکستگی ماهیتی آمره و سرزمینی داشته و در اسناد بین المللی و کنوانسیون ها و حتی قواعد موضوعه داخلی اکثر کشورها قواعد مشخصی در مواجهه با این موضوع مشاهده نمی شود. وضعیت اعتبار توافق داوری، اهلیت ورشکسته جهت تداوم داوری، حقوق اشخاص ثالث، کیفیت اعمال قاعده منع تعقیب انفرادی دعاوی توسط بستانکاران و شناسایی و اجرای آرای داوری بین المللی در فرض ورشکستگی اصحاب داوری از جمله موضوعات قابل بررسی در این مقوله می باشد.
بازاریابی گردشگری: تکنیک، پارادایم یا رویکرد( با نگاهی انطباقی بر سایر مفاهیم بازاریابی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
357 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تبیین جایگاه بازاریابی گردشگری در مقایسه با سایر مفاهیم بازاریابی براساس مفاهیم"رویکرد"، "تکنیک" و "پارادایم" است. بدین منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش فراترکیب ، مفاهیم بازاریابی استخراج شد. به منظور پالایش این مفاهیم و اطمینان از اعتبار اطلاعات به دست آمده، پرسشنامه ای برای اساتید حوزه بازاریابی در داخل و خارج از کشور ارسال شد. با استفاده از ازمون توزیع دو جمله ای داده های حاصل از جمع آوری این پرسشنامه ها مورد بررسی قرار گرفت . برای دسته بندی مفاهیم بر اساس سطوح روش شناسی، دلفی در میان 26 نفر از اساتید دانشگاه (داخل و خارج از کشور) در حوزه بازاریابی اجرا شد. درنهایت با استفاده از تجزیه و تحلیل داده ها با آزمونهای t تک نمونه ای و کلمگروف اسمیرونف و تکنیک تاپسیس مفاهیم براساس سطوح روش شناسی دسته بندی و جایگاه بازاریابی گردشگری دربین سایر مفاهیم بازاریابی مشخص شد
Prioritize target markets using a combined method of Analytical Hierarchy Process/Monte Carlo simulation and Fuzzy AHP
حوزههای تخصصی:
Nowadays, most of Businesses have faced a great challenge for entering a new market. The existence conditions have forced the managers to apply the innovative methods for simultaneous analyzing of various factors for arrival to special markets. This paper prioritizes a few target markets using two methods. First, the problem is solved by the combined method of hierarchical analysis and Monte Carlo simulation, and then by the method of fuzzy hierarchical analysis and finally the results of both methods are compared. The considered problem in this study relates to a factory of prefabricated building components that is looking for establishing the sale agencies in appropriate towns in order to introduce and distribute the new products. In order to prioritize cities, desired criteria are determined through interviews with experts and investigating the previous studies. The research findings have shown that based on the four main criteria and seven related sub-criteria, the prioritization of selected cities as markets has been A-D-C-B respectively. In the end, it is concluded that based on the findings of this study, managers and stakeholders should pay attention to these priorities in choosing the target market. In this research, for the first time, the combined Monte Carlo technique and hierarchical analysis have been used to select the market. Market selection is one of the issues that has always been a concern of managers and has been associated with a lot of risk. Using Monte Carlo simulation algorithm and hierarchical analysis, by considering different decision intervals, greatly reduces the risk of selection, so this technique is recommended to managers of organizations as a practical method in market selection.
تدوین الگوی رقابت پذیری برند خرده فروشی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
44 - 15
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل رقابت پذیری برند خرده فروشی از طریق الگوی محرک - ارگانیسم- پاسخ و ویژگی های برند خرده فروشی است. ازآنجاکه خرده فروش ها نقش چندانی در تولید، بسته بندی و قیمت گذاری محصولات ندارند، استفاده از الگوی محرک های محیطی می تواند مزیت رقابتی منحصربه فردی را برای خرده فروش ها فراهم نماید و نقش مهمی در ایجاد رقابت پذیری برند خرده فروشی برای خرده فروش ها به همراه دارد. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد کیفی و با استفاده ازنظرات خبرگان صنعت خرده فروشی، به دنبال تدوین و طراحی الگوی رقابت پذیری برند خرده فروشی از طریق الگوی محرک های محیطی است. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان، اساتید و مدیران ارشد خرده فروش ها بودند. از نمونه گیری هدفمند برای شناسایی خبرگان استفاده گردید و با 10 خبره مصاحبه به عمل آمد. از کدگذاری باز 65 مفهوم اولیه استخراج شد که از این مفاهیم 21 گزاره مقوله ای و 6 مقوله اصلی از طریق کدگذاری انتخابی حاصل گردید. این پژوهش با استفاده از روش کیفی به تدوین چارچوبی برای رقابت پذیری برند خرده فروشی انجامید. نتایج نشان داد جهت دستیابی به رقابت پذیری برند خرده فروشی، خرده فروش ها می توانند با مدیریت صحیح محرک های محیط بیرونی و درونی شرایط لازم را برای ایجاد برند خرده فروشی از طریق ابعاد رضایت خرید، عشق به برند و ارزش برند درک شده برند فراهم نمایند که پیامد آن رقابت پذیر بودن برند خرده فروشی است
شناسایی عوامل مؤثر بر خجالت از برند مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
911 - 928
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش های حوزه رفتار مصرف کننده، بیشتر بر نگرش مثبت درباره برندها متمرکز شده اند؛ در حالی که ارزیابی احساسات منفی از برند نادیده گرفته شده است یا صرفا به مفاهیمی چون نارضایتی تقلیل یافته است. بنابراین با وجود خلا تئوریکی موجود در زمینه خجالت از برند هدف از اجرای پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر خجالت از برند می باشد روش: روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد که داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه با 12 نفر از صاحب نظران حوزه بازاریابی و مصرف کنندگانی که احساس خجالت از برند را تجربه کرده اند با روش نمونه گیری گلوله برفی و با رعایت قاعده اشباع گردآوری شد. داده های بدست آمده از طریق روش تحلیل محتوا با کاربست نرم افزارMAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: با توجه به کدهای احصا شده از مصاحبه ها، در نهایت 30 کد نهایی و 7 مفهوم به دست آمد که در قالب 4 مقوله اصلی موثر بر خجالت از برند دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که مقوله های اصلی تاثیر گذار بر خجالت از برند شامل موارد زیر می باشد: الف) عوامل مربوط به مصرف کننده همچون ویژگی های شخصیتی، موقعیت اجتماعی و تصویر ذهنی مصرف کننده. ب) آمیخته های بازاریابی از قبیل ویژگی های محصول، قیمت، مکان (نحوه توزیع) و ترفیعات ارائه شده توسط شرکت. ج) انجام اعمال تقلیدکارانه، عدم رعایت قوانین و مقررات و نادیده گرفتن مسئولیت های اجتماعی توسط برخی از برندها را که می توان آن ها را جزو عوامل مربوط به شرکت به حساب آورد. د) عوامل مربوط به جامعه که شامل تاثیر خانواده، گروه های همسالان، فرهنگ و وضعیت اقتصادی جامعه می شود.