فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تدوین الگوی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی زیربخش گلخانه داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشک یکی از اصلیترین ارکان اقتصاد ملی ایران بخش کشاورزی بوده و تامین 75 درصد نیازهای غذایی جامعه، 25 درصد از تولید ناخالص داخلی، 23 درصد سطح اشتغال و میزان درخور توجهی از صادرات غیر نفتی مربوط به این بخش است. بر این اساس در برنامهی چهارم توسعهی کشور، بر تحقق رشد سالیانهی 6.5 درصدی در بخش کشاورزی؛ تامین و امنیت غذایی، خودکفایی در تولید محصولات اساسی، توسعهی صادرات محصولات کشاورزی و حفاظت از منابع طبیعی تاکید شده است. برای ارتقای جایگاه این بخش نهادی کردن کارآفرینی میتواند پایداری رشد کشور را رقم بزند. از این رو، هدف غایی این پژوهش ارایهی الگویی برای نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی بوده و سوال اصلی این پژوهش این است که چگونه کارآفرینی در بخش کشاورزی در کشور نهادی میشود؟ باید گفت که یک عمل نهادی شده دارای سه ویژگی استمرار، فراگیری و واقعیت اجتماعی شدن است. بنابراین، نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی، ایجاد شرایط مطلوب و مساعد برای استمرار بخشیدن، فراگیر کردن و تبدیل شدن کارآفرینی به یک واقعیت اجتماعی در قلمرو کشاورزی بوده و این پژوهش از نظر هدف پژوهش بنیادی و نتایج آن رهنمودهای کاربردی متعددی دارد. این پژوهش در 3 مرحلهی (1) طراحی الگوی فعلی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی، (2) آزمون الگو و (3) فاز ارایهی الگوی مطلوب نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی استوار است.
اولویت بندی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی اجتماعی در ایران از دیدگاه فعالان اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی به معنای انجام فعالیتی نوآورانه و خلقکنندهی ارزش اجتماعی است که میتواند در بخش های غیرانتفاعی و تجاری انجام شود. با توجه به اینکه امروزه کارآفرینی اجتماعی به عنوان راهکاری اثرگذار و پایدار در راه توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته میشود و هر روزه توجه بخش های گسترده تری از جامعه را به خود جلب میکند، توجه به این مفهوم در فضای کشور ایران نیز ضرورت دارد. این تحقیق بنای خود را بر اساس الگوی مفهومی آستین قرار داده و با طرح دو سوال اصلی در پی بررسی نگرش فعالان اجتماعی نسبت به عوامل اثرگذار در توسعهی کارآفرینی اجتماعی در ایران و نیز اولویت بندی این عوامل بوده است. جامعهی آماری تحقیق 108 نفر از فعالان اجتماعی شامل مدیران یا بنیان گذاران، کارمندان، داوطلبان و حامیان فعال در کسب وکارهای اجتماعی در بخش های انتفاعی و غیرانتفاعی بوده اند. پرسش نامه افزار اصلی تحقیق بوده و در تجزیه و تحلیل نتایج، به ترتیب از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن داده ها، آزمون میانگین برای سنجش اثرگذار بودن متغیرها و آزمون فریدمن برای اولویت بندی نتایج به دست آمده از پرسش نامه استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، هر پنج عامل معرفی شده در الگوی مفهومی، در توسعهی کارآفرینی اجتماعی در ایران، اهمیت داشته و اولویت آن ها به ترتیب عبارت است از: افراد، ماموریت، عوامل زمینه ای، فرصت و سرمایه.
بررسی میزان شیوع تعلل و عوامل موثر بر آن در بین مدیران و کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان شیوع تعلل و عوامل موثر بر آن است. بدین منظور، نمونه ای تصادفی از مدیران و کارکنان یکی از بزرگ ترین دانشگاه های کشور، به حجم 133 نفر انتخاب و اطلاعات جمع آوری شده (توسط دو پرسشنامه تعلل تاکمن و پرسشنامه عوامل موثر تعلل) با استفاده از آزمون تی، تحلیل واریانس و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج گویای شیوع 6.17 درصدی تعلل در میان مدیران و کارکنان است. در حالی که رابطه معناداری بین افراد با تحصیلات، سابقه خدمت، سن و سمت متفاوت به دست نیامد، نتایج نشان داد که بین زنان و مردان از نظر شیوع تعلل، تفاوت معنادار وجود دارد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد از نظر مدیران و کارکنان، عوامل فردی بیش ترین تاثیر را در بروز تعلل دارند. پس از عوامل فردی، عوامل سازمانی و محیطی در رتبه دوم و سوم قرار دارند. در بین عوامل فردی، عامل قایل نبودن اولویت برای انجام کار، در بین عوامل سازمانی، نداشتن سیستم ارزیابی عملکرد درست در سازمان و در بین عوامل محیطی، فشار خانواده و مشکلات خانوادگی، بیش ترین تاثیر را بر ایجاد و بروز تعلل داشته اند.
واگذاری فعالیت های دولتی و توسعه بستر کارآفرینی سازمانی در آب و فاضلاب استان گلستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی را به مثابه «موتور توسعه اقتصادی» به کار گرفته اند، زیرا می تواند در رشد و توسعه اقتصادی کشورها که سبب افزایش بهره وری، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماع می شود، نقش مهمی داشته باشد. شرکت آب و فاضلاب استان گلستان در راستای سیاست خصوصی سازی اقدام به واگذاری فعالیت های خود به بخش خصوصی نموده است. حال نکته مورد توجه این است که اقدام به واگذاری فعالیت ها به عنوان یکی از روش های خصوصی سازی چه نتایجی را برای این سازمان در بر خواهد داشت و اینکه چه تاثیری بر کارآفرینی و توسعه آن خواهد گذاشت. بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضر این است که: آیا میان واگذاری فعالیت های دولتی و توسعه بسترکارآفرینی رابطه معنی داری وجود دارد؟روش مطالعه حاضر همبستگی-پیمایشی بوده و جامعه آماری تمامی کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان گلستان به تعداد 440 نفر که از این تعداد، 205 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها میدانی و کتابخانه ای و ابزار آن دو پرسشنامه و اسناد و مدارک بوده است. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب برابر با 0.95 و 0.93 و روایی با استفاده از روش محتوایی و روش سازه (همسانی درونی) مورد تایید قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی اسپیرمن، کای اسکویر،فریدمن، ویلکاکسون) صورت گرفته است. در نهایت تمامی فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفته اند
بررسی استراتژی قیمت گذاری صنعت بیمه با مقایسه نرخ بازدهی بیمه مسئولیت و نرخ بهره بانکی در کشور
حوزههای تخصصی:
براساس نظر برخی از کارشناسان در صنعت بیمه کشور، به دلیل عدم وجود شرایط رقابتی، استراتژی قیمت گذاری به درستی صورت نمی پذیرد. این نظر، نقطه آغازی شد برای اینکه عوامل تعیین کننده استراتژی قیمت گذاری در این صنعت بررسی شود. لذا برای تصمیم گیری صحیح در مورد قیمت گذاری خدمات بیمه ای، رابطه نرخ بازدهی بیمه مسئولیت با میزان مخاطره (ریسک) آن در سال های گذشته ارزیابی شد. سپس این نرخ بازدهی با نرخ بهره بانکی در کشور مقایسه شد تا تحلیل شود که آیا قیمت گذاری توسط شرکت های بیمه، مطابق با نوسانات بازار پولی است؟ برای دست یابی به پاسخ مناسب به این سؤال، دو هدف عمده در این تحقیق دنبال می شود: - تعیین رابطه بین بازدهی بیمه مسئولیت و میزان مخاطره آن در کشور؛ - مقایسه نرخ بازدهی بیمه مسئولیت با نرخ بهره بانکی. براساس این اهداف، یک فرضیه اصلی در خصوص رابطه بین بازده و ریسک و سه فرضیه فرعی مطرح شد که به مقایسه نرخ بهره بانکی برای سپرده های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت می پردازد. یافته ها حاکی از آن است که قیمت گذاری در این شاخه از صنعت بیمه در کشور به صورت منطقی انجام نمی شود و متناسب با میزان مخاطره نیست. به نظرمی رسد که تعیین حق بیمه مسئولیت به صورت تأخیری، یک سال پس از مشخص شدن ریسک سرمایه گذاری انجام می گیرد و ازاین رو، مخاطره و بازدهی با هم رابطه ای ندارند. عدم اتخاذ سیاست های درست قیمت گذاری می تواند بر استقبال مشتریان و سرمایه گذاران این صنعت تأثیر بگذارد. این مسئله ازنظر اینکه در آینده بخوا هیم به سمت خصوصی سازی صنعت بیمه حرکت کنیم مخاطراتی را ایجاد خواهد کرد و خصوصی سازی ممکن است با استقبال سرما یه گذاران روبه رو نشود.
بازاریابی تهاجمی
طلای سرخ در انتظار استاندارد اجباری
حوزههای تخصصی:
خرد جمعی؛ نیاز امروز صنعت ایران
حوزههای تخصصی:
توصیه های سفربا هواپیما
حوزههای تخصصی:
«توصیه های سفر با هواپیما» عنوان مطلبی است که راهنمای سفر است. مسافرت با هواپیما، انجام تشریفات آن، گاهی باعث گیجی و نگرانی مسافران می شود. در این مطلب تلاش شده، تا شما با مواردی که قبل و درحین سفر، باید رعایت و ملاحظه کنید، از نگرانی های سفر کاسته شود. دانستن اطلاعاتی، از این گونه، مسافران بسیاری را یاری کرده است.
دانش و مهارتهای مورد نیاز برای دانش آموختگان مقطع کارشناسی حسابداری دیدگاه استادان دانشگاه، شاغلان در حرفه و دانشجویان حسابداری (بررسی موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی اهمیت وکفایت دانش و مهارتهای مورد نیاز برای دانش آموختگان رشته حسابداری و اهمیت آن از دیدگاه استادان دانشگاه، شاغلان در حرفه و دانشجویان حسابداری است. برای تحقق بخشیدن به اهداف تحقیق سه فرضیه مطرح، و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد.
نتایج آزمون فرضیه های اول و دوم با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه در سطح معنی داری 0.05، نشان می دهد که بین دیدگاه های سه گروه در خصوص اهمیت برخی از دانش و مهارتهای مطرح شده و نیز کفایت ارایه آنها توسط برنامه های کنونی آموزش حسابداری، تفاوت معنی دار وجود دارد. نتایج آزمون فرضیه سوم با به کارگیری روش تحلیل عاملی، بیانگر برتری آموزش مهارتهای تجاری/ مدیریتی در برنامه آموزشی است
بررسی ارتباط بین تغییرات سهم بازار با ارزش گذاری عایدات و فرصت های رشد آتی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در سرتاسر جهان شرکت ها در عرصه ی رقابت برای به دست آوردن سهم بازار، تلاش می کنند تا بتوانند سهم فروش محصولات خود را نسبت به رقبا افزایش دهند. این پژوهش با استفاده از اطلاعات مربوط به 168 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380 تا 1385، تلاش می نماید تا به بررسی ارتباط بین تغییرات سهم بازار با ارزش گذاری عایدات و فرصت های رشد آتی بپردازد. این اطلاعات از صورت های مالی موجود در پایگاه های اطلاعاتی هم چون نرم افزار تدبیر پرداز استخراج شده اند. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از تکنیک های آماری رگرسیون چندگانه و ساده بهره گرفته شد. در ابتدا با ایجاد دو معیار سنجش برای تغییرات سهم بازار ( تغییر در سهم بازار شرکت در فاصله ی بین دوره ی جاری و گذشته، روند تغییرات سهم بازار در طی سه دوره) به بررسی نقش این دو معیار در رابطه ی بین عملکرد جاری و عملکرد آتی پرداخته شد. نتایج بازگوکننده ی این بود که رابطه ی بین عملکرد جاری و آتی به طور معناداری وابسته به تغییرات سهم بازار بوده و این رابطه تا سه سال آینده تداوم می یابد. هم چنین به منظور ارزیابی تاثیر تغییرات سهم بازار بر عملکرد جاری از دو مدل بازده پیش بینی نشده و قیمت استفاده شد که نتایج بازگوکننده ی این بود که مربوط بودن سودهای جاری با ارزش، با رشد در سهم بازار افزایش می یابد. اما بین معیارهای سنجش تغییرات سهم بازار و فرصت های رشد رابطه-ی معناداری مشاهده نشد.
اصول مدیریت ریسک اعتباری
حوزههای تخصصی: