ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۸۰۱.

برهان زیبایی از منظر سی اس لوئیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان زیبایی معرفت شناسی هستی شناسی سی.اس.لوئیس خداباوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
هرچند مباحث مدوّن و مکتوب بسیاری درباره زیبایی در آثار افلاطون، ارسطو، فیثاغوریان و دیگر فیلسوفان یافت می شود، اما این مباحث تقریباً از سده هجدهم به این سو، به صورت قلمروی معرفتی مطرح شد. در میان فلاسفه و متفکران غرب، زیبایی و حقیقت آن، به نحوی مطرح شده که یکی از براهین اثبات وجود خدا به این عنوان نام گرفته است. ماهیت برهان زیبایی و چگونگی اثبات وجود خداوند از طریق زیبایی های جهان، مسئله ای است که لوئیس به آن پرداخته و این پژوهش سعی دارد دیدگاه های وی را بررسی و تحلیل کند. بر این اساس، نگارندگان با طرح پرسش های فرعی تر و با روش توصیفی-تحلیلی می کوشند تا ابعاد این مسئله را مطالعه و بررسی کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که این استدلال با دو طریق معرفت شناختی و هستی شناختی سعی بر اثبات وجود خداوند دارد. این شیوه ها به توانایی ما در شناخت زیبایی یا بر وجود فی نفسه زیبایی متمرکزند. دیدگاه سی اس لوئیس درباره زیبایی، از غنا و برجستگی خاصی برخوردار است و روشن شده است که وی اشتیاق به زیبایی را میلی طبیعی می داند که نیاز به متعلَّقی دارد و از طریق ارتباط بین زیبایی طبیعت و وجود خداوند، به عنوان خالقِ جهان به اثبات برهان می پردازد. اگرچه اشکال هایی چون ردِّ میلِ وجود اشتیاق و وجود موارد نقض برای ارضای امیال انسان بر این برهان وارد شده است، ولی به عنوان ابتکاری نو در قرن معاصر همچنان مرکز توجه است
۸۰۲.

تقسیم بندی معقولات از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معقولات تقسیم بندی معقولات معقول اول معقول ثانی فلسفی معقول ثانی منطقی ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۰۶
پس از اینکه تقسیم بندی معقولات به معقولات اولی، معقولات ثانیه ی فلسفی و ثانیه منطقی، از سوی میرداماد ارائه شد و از سوی ملاصدرا مورد تأیید و تحکیم قرار گرفت، دیدگاه نهایی در تقسیم بندی معقولات تا امروز قلمداد شده است اما در مورد فیلسوفان پیش از میرداماد همچون ابن سینا اختلاف نظر وجود دارد. گروهی بر آن اند که ابن سینا قائل به تقسیم بندی سه گانه معقولات است به این صورت که معقول ثانی نزد او مساوی با معقولات ثانیه منطقی است اما معقولات ثانیه فلسفی را بااینکه می شناخته اصطلاح جداگانه ای برای آن ها قرار نداده است. در مقابل، دیدگاهی دیگر می گوید که ابن سینا قائل به تقسیم بندی دوگانه است و به نظر او، معقولات اول تنها مفاهیم ماهوی نیستند بلکه مفاهیم فلسفی را نیز از معقولات اول می داند و معقولات ثانیه ازنظر او همان معقولات ثانیه منطقی است. این پژوهش بر آن است که ابن سینا قائل به تقسیم بندی دوگانه معقولات است نه تقسیم بندی سه گانه که گروهی گمان کرده اند اما نه تقسیم دوگانه ای که در دیدگاه دوم گمان شده است بلکه به این صورت که او در یک تقسیم ابتدایی، معقولات را به دو قسم اولی و ثانیه تقسیم می کند سپس برخی از معقولات ثانیه از جهت امری که عارض آن ها می شود یعنی از جهت ایصال به مطلوب در منطق بحث می شوند وگرنه به نظر وی بحث از اثبات و نحوه وجود آن ها در فلسفه اولی است ازاین رو بالذات معقول ثانی فلسفی(در اصطلاح مشهور) هستند و بالعرض، معقول ثانی منطقی بنابراین نه تنها معقول ثانی ازنظر ابن سینا مساوی با معقولات ثانیه منطقی نیست بلکه اعم از آن هاست و مفاهیم فلسفی.
۸۰۳.

نقد و بررسی تلقی منطق دانان مسلمان از مفاد سلب کلی منفصله عنادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قضیه شرطی منفصله سالبه کلی مانعه الجمع مانعه الخلو و حقیقیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
یکی از مباحث مورد اختلاف در منطق سنتی تعیین دقیق مفاد سلب انفصال در قضایای شرطی مسور است. برداشت های متفاوت از مفاد شرطی منفصله مسور بویژه سالبه موجب شده است منطق دانان در بحث تلازم شرطیات و نیز استدلال های مرکب از شرطی منفصله دچار اختلاف شوند و از ارائه دستگاهی منسجم برای منطق شرطیات بازبمانند. بررسی کلمات منطق دانان مسلمان در باره مفاد منفصله سالبه از پیچیدگی و ابهام معنای منفصله سالبه کلی و به تبع آن موجبه جزئی حکایت دارد. مثالهای آنان برای منفصله سالبه کلی، شامل مواردی است که بین دو طرف منفصله یکی از نسبتهای تساوی، عموم و خصوص مطلق و عموم و خصوص من وجه برقرار است. اما تعیین دقیق مفاد سلب کلی در جایی که نسبت بین دو طرف عموم و خصوص مطلق و یا من وجه باشد اشکلات متعددی روبرو است و حتی با برخی از آنچه که منطق دانان در بحث تلازم شرطیات و نیز قیاس های شرطی پذیرفته اند سازگاری ندارد. در این مقاله به بررسی برداشت منطق دانان مسلمان از سلب کلی عناد، اشکلات این برداشت و راه حل های ارائه شده از سوی منطق دانان اشاره شده است. منطق دانانی مانند صدرالشریعه، سنوسی، کلنبوی، ملوی و عبدالکریم محمد مدرس به این اشکالات واقف بوده و تلاش کرده اند راه حل مناسب و متفاوتی بیابند. سپس به منظور تعیین دقیق مفاد سلب کلی نسبت انفصالی، ابتدا روابط ممکن بین دو واقعه شناسایی و در قالب نمودار دایره ای نمایش داده شده است. با کمک این نمودارها درمی یابیم که هر یک از محصورات چهارگانه قضایای منفصله از کدام نسبت ممکن التحقق بین دو امر حکایت می کنند و عناد کلی و جزئی را چگونه باید تفسیر کرد. بدیهی است با توجه به بسیط یا مرکب بودن مضمون قضایای شرطی موجبه، سلب قضایایی که دارای مفاد بسطند کاملا متفاوت از سلب قضایای است که دارای مفاد مرکبند.
۸۰۴.

چرا در نظام منطق سینوی از ادات عطف صحبت نشده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادات عطف منطق سینوی قضیه مرکب عطفی شرطیه متصله شرطیه منفصله حکم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۷۴
در نظام منطق سینوی انواع قضایا منحصر به قضیّه حملیه، قضیّه شرطیه متّصله و قضیّه شرطیه منفصله بوده،و در آن از قضایای عطفی صحبت نشده است.بر این اساس، این پرسش مهمّ مطرح می شود که چرا منطق دانان سینوی به ادات عطف نپرداخته اند؟ تلاش ما در پژوهش حاضر این است که اوّلاً پاسخی قابل قبول برای این پرسش ارائه نماییم؛ ثانیاً نارسائی برخی از دیدگاه های موجود در این زمینه را نشان دهیم. در منطق سینوی مناط قضیّه بودنِ یک عبارت این است که با اظهار آن عبارتْ حکمی واحد توسّط شخص بیان گردد. در نتیجه، قضایای مرکّب عطفی را نمی توان به عنوان قسمی از انواع قضایا در کنار قضایای حملیه و شرطیه قرار داد؛ زیرا برخلاف طرفین قضایای شرطیه که حین ترکیب فاقد حکم هستند و از این رو به خودیِ خود ارزشِ صدق ندارند، اظهار ترکیبی عطفیْ متضمّنِ، یا حاکی از، چندین حکم بوده و طرفین آن حین ترکیب قابلیت صدق و کذب دارند.
۸۰۵.

تحلیل درتسکی از معرفت: حافظ بستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصل بستار درتسکی شکاکیت تحلیل بازگشتی تحلیل معرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۱
شکاکیت از دیرباز از چالش برانگیزترین مباحث معرفت شناسی بوده و یکی از راه های مقابله با آن نقض بستار است. درتسکی تحلیلی بازگشتی از معرفت ارایه می دهد که بستار را نقض کرده و به رفع شکاکیت می انجامد. البته رویکردهایی مانند بافتارگرایی، دگماتیسم یا نوموری گری معتقدند که می توان بستار را حفظ کرد و همچنان شکاک نبود. هدف از این نوشتار بررسی رویکردهای حافظ بستار یا نقد تحلیل درتسکی به مثابه تحلیل معرفت یا اشاره به معایب نقض بستار نیست، بلکه هدف آن است که نشان دهم برخلاف آنچه درتسکی و دیگران تاکنون تصور کرده اند، تحلیل بازگشتی مذکور لزوماً ناقض بستار نیست، بلکه خوانشی از بند بازگشتی وجود دارد که حافظ بستار است و همچنان شکاکیت را مسدود می کند. بنابراین ابتدا تحلیل بازگشتی درتسکی را به منظور مقایسه با تعبیر پیشنهادی بررسی کرده و نشان می دهم که تفسیر پیشنهادی حافظ بستار است، ولی همچنان تهدید برخی از استدلال های شکاکانه را برطرف می کند.
۸۰۶.

رویکرد سوسیالیست های خداباور و چپ های مسلمان ایرانی به مقوله تکامل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکامل چپ مسلمان سوسیالیست خداباور مارکسیسم ماتریالیست دیالکتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۷
رویکرد مثبتِ احزاب چپ گرا به نظریه تکامل داروین از ابتدای عصر پهلوی با فعالیت های متفکران مارکسیست به شکل تأثیرگذاری آغاز گردید. پس از گذشت سه دهه از آغاز فعالیت های علمی چپ ها در ایران، نقاط ضعف ماتریالیست دیالکتیک مارکسیستی در تبیین و توجیه نظریه های جدید علمی (کوانتوم، نسبیت، عدم قطعیت) هویدا شد، از طرفی عدم تحقق اشعار عدالت محور در کشورهای کمونیستی غیرقابل انکار بود. از سوی دیگر در دهه چهارم قرن ۱۴ هجری شمسی بود که مواجهه متفاوتی از محققین مسلمان با نظریه تکامل داروین، خیز جدیدی برداشته و اتفاقاً مورد استقبال اکثریت جامعه مسلمان ایرانی قرار گرفت. مجموع این مسائل باعث شد، تعدادی از متفکران چپ گرای ایرانی که هنوز راه سعادت را در جامعه سوسیالیستی می یافتند، سعی بر آشتی دادن و سازگار نمودن افکار سوسیالیستی با اصول خداپرستی و مبانی اسلام نمایند. البته این گروه ها بیشتر رویکرد عمل گرایانه ی حزبی داشتند و ازلحاظ نظری آن چنان نظریه زیست شناسی تکامل داروین را با نظریه تکامل اجتماعی مارکس درهم آمیخته بودند که گاهی تفکیک و تشخیص این دو نظریه را در نوشته هایشان کار آسانی نیست. در این نوشتار قصد داریم نشان دهیم که این گروه چه نوع نگرش فلسفی یا مذهبی را جایگزین اصول ماتریالیست دیالکتیک مارکسیستی نموده اند؟
۸۰۷.

مابعدالطبیعه نوین در فلسفه اسپینوزا: واسازی مفهوم «ذیل مقام سرمدیت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذیل مقام سرمدیت اسپینوزا جوهر مابعدالطبیعه وجودی مابعدالطبیعه احدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸
یکی از وعده های فلسفه اسپینوزا نشان دادن راه رستگاری و آزادی است. او در کتاب اخلاق مرحله به مرحله مخاطب خود را پیش می برد تا نهایتاً در دفتر پنجم آستانه رهایی را پیش روی او بگشاید. در میان مسائلی که در فلسفه اسپینوزا مطرح می شود و به نوعی نقشه راه رستگاری از نگاه او به شمار می آید، مفهوم ذیل مقام سرمدیت است. در این مقاله سعی بر آن است تا از رهگذر تحلیل درون متنی کتاب اخلاق و بررسی تطور این مفهوم در آثار ماقبلِ اخلاق، نخست به معنای روشن این عبارت توجه شود و تعبیری دقیق از آن به دست داده شود. سپس تلاش می شود کارکرد این مفهوم در کل ساختار هستی-شناسی اسپینوزا نشان داده شود. در اینجا نشان داده می شود که باید میان مابعدالطبیعه وجودی و مابعدالطبیعه احدی تمایز قائل شد و فلسفه اسپینوزا را ذیل مابعدالطبیعه احدی بازخوانی کرد. به همین سبب در این مقاله اندیشه ذیل مقام سرمدیت در اندیشه اسپینوزا مبتنی بر آرای نیکولاوس کوسانوس و مایستر اکهارت و ناظر به فرازهایی مهم در کتاب مقدس واسازی خواهد شد تا در آخر معلوم شود که اسپینوزا ذیل مقام سرمدیت و ذیل مقام دیمومت را دو مقام هستی شناسانه جداگانه می داند.
۸۰۸.

بررسی دیدگاه اقبال لاهوری درباره تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین تجربه دینی اقبال لاهوری گوهر دین ایمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۲۶
بی تردید نخستین نویسنده از میان متفکران مسلمان که به مباحث تجربۀ دینی در غرب توّجه کرده اقبال لاهوری است. این مقاله روش توصیفی تحلیلی در صدد واکاوی نظر اقبال لاهوری درباره تجربه دینی است. اقبال لاهوری با توّجه به دیدگاه هاکینگ، رویکردی پراگماتیستی نسبت به دین را پذیرفت که در آن تجربۀ دینی و عقل و شهود جایگاه خاصِ خود را دارند. او از این راه دیدگاه جیمز را نقد کرد و تبیین جدیدی را از مفاهیم کلیدی اسلام پیش کشید. از منظر اقبال دین، نوعی «خودآگاهی بالقوّه» است که در کنار «خودآگاهی عادی» قرار می گیرد که امکاناتی برای تجربه و تحصیل معرفت فراهم می آورد. اقبال گوهر دین را ایمان می داند و در عین حال عقل را محدودکننده یا مخالف ایمان نمی داند. اقبال همچون هاکینگ بر این نکته تأکید دارد که دین با احساس آغاز می شود، ولی به آن محدود نمی شود و به مابعدالطبیعه نیز گسترش می یابد. دین خود را در طول تاریخش هرگز به عنوان یک موضوع احساس مطرح نکرده، بلکه پیوسته سعی مدام در کشف مابعدالطبیعه داشته است. اقبال با پذیرش سخن هاکینگ دو نتیجه را به دست می آورد: 1) رّد نگاه متصوفه به عقل، 2) حل مشکل وحی زبانی.
۸۰۹.

تنوع تجربه های دینی از نگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه دینی تجربه عرفانی فلسفه دین مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۱۵
تجربه دینی رویدادی ذهنی است که صاحب تجربه گهگاه و تا حدی آگاهانه آن را در پی مواجهه با یکی از عناصر روحانی مانند احساس حضور یا دست اندرکار بودن وجود یا قدرتی مقدس و غیرجسمانی، فهم واقعیت غایی فراطبیعی، احساس دستیابی به خیراعلای انسان، احساس ابتهاج برین، احساس رهایی و رستگاری یا احساس خود راستین از سر می گذراند. چنین تجربه ای دارای ارزش معرفت شناختی و بنابراین در دفاع از عقلانیت دین ورزی و دین باوری به ویژه خداباوری نقش دارد. تجربه عرفانی نیز ازآن رو که گونه ای احساس درک شهودی واقعیت غایی و بنیادین فراطبیعی و احساس وحدت و یگانگی و احساس رهایی از محدودیت های زمان و مکان و خود فردی و احساس ابتهاج است، بی گمان تجربه ای ذاتاً دینی است. این تجربه ازآن رو که در سطوح معرفتی و اخلاقی متفاوت صاحبان تجربه و در موقعیت ها و شرایط و مواجهه های مختلف رخ می دهد، از تنوعی چشمگیر برخوردار و موضوع مطالعات مختلف دین پژوهانه شده است. فیلسوفان و معرفت شناسان دین معاصر هم به بحث از انواع تجربه دینی و دسته بندی ها و ویژگی های آن پرداخته اند. جستارحاضر در پی بررسی مشابهت گونا گونی تجربه دینی در فلسفه دین معاصر و عرفان اسلامی با تکیه بر دیدگاه کرولاین فرنکس دیویس، دانش آموخته دکتری فلسفه از دانشگاه آکسفورد انگلستان و نویسنده کتاب ارزش اثبات کنندگی تجربه دینی و مولانا جلال الدین محمد بلخی است. البته پیداست تجربه دینی از دیرباز در سنت ها و در میان مردمان مختلف رخ داده است، اما به منزله یکی از مسائل فلسفه دین پیشینه درازی ندارد. ازاین رو، نباید انتظار داشته باشیم که مولانا این موضوع را به شکل سامان یافته و با عنوان ها و مفاهیم جاافتاده و تخصصی در فلسفه دین امروزین بیان کرده باشد، اما با توجه به معارف عمیق عرفانی و دینی موجود در گنجینه آثارش می توانیم به پاره ای از مشابهت ها در این دو نگاه اشاره کنیم. کلیدواژگان: تجربه دینی، تجربه عرفانی، فلسفه دین، مولوی
۸۱۰.

مقایسه میان تفاسیر هایدگر و گادامر در باب دیالکتیک افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون هایدگر گادامر دیالکتیک ایده گفتگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
هایدگر و گادامر به افلاطون رجوع می کنند تا راهی برای بحران بی معنایی تمدن غربی پیدا کنند. هایدگر معتقد است افلاطون به دلیل طرح آموزه ایده ها، آغازگر فراموشی وجود و مسبب بحران غرب است. او به تمثیل غار افلاطون رجوع می کند تا چگونگی این فراموشی را وضوح ببخشد. در این تمثیل، دیالکتیک به معنای سیر از عالم محسوس به عالم معقول است. هایدگر در تفسیرش از افلاطون به همین معنا توجه می کند و سایر معانی دیالکتیک از قبیل گفتگو، روش ترکیب و تقسیم و ... را نادیده می گیرد. البته او در درس گفتار سوفسطائی افلاطون دیالکتیک را به سخن مرتبط می کند و به نقد آن می پردازد. به طور کلی هایدگر دیالکتیک را معضلی برای فلسفه می داند. برخلاف هایدگر، گادامر به معانی مختلف دیالکتیک در فلسفه افلاطون توجه می کند و سیر تکاملی آن را مدنظر قرار می دهد. تأکید گادامر بر گفتگوی موجود در محاورات سقراطی و همچنین روش ترکیب و تقسیمِ موجود در محاورات متأخر سبب می شود که او فلسفه افلاطون را فلسفه ای پویا و زنده لحاظ کند. در نظر گادامر گفتگو و دیالکتیک موجود در محاورات افلاطون می تواند ما را از بحران کنونی غرب نجات دهد. این نوشتار درصدد است با روشی توصیفی-تحلیلی، این نکته را بررسی و تبیین کند که چگونه پرداختن به معانی مختلف دیالکتیک سبب می شود که هایدگر و گادامر دو تفسیر متفاوت از افلاطون ارائه دهند.
۸۱۱.

جایگاه استقرا در نظام منطقی جان استوارت میل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استقرا میل تجربه گرایی علیت استقرای شمارشی استقرای حذفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۰۵
تأکید میل بر رد معرفت پیشینی سبب شده که او نیز همانند تجربه گرایانی چون هیوم، دست به دامان روان آدمی شود و ریشه بسیاری از باورها را در روان آدمی بجوید. قوه عقل در نظر او لوح سفیدی است که مشاهده و تجربه نقش هایی بر روی آن ترسیم می کنند. در مرحله بعد روان آدمی دست به کار می شود و آدمی را وادار به پذیرفتن پدیده های تکراری می کند. این باور به مرور زمان و پس از تکرار مکرر یکنواختی های موجود در طبیعت، مهر تأیید مجددی می خورد؛ گویی کشف هر قانون جدیدی نه تنها خود آن قانون را اثبات می کند، بلکه به تثبیت سایر قوانینی که با استفاده از این روش به دست آمده اند نیز کمک می کند. این پژوهش برآن است که جایگاه استقرا را در منطق جان استوارت میل نمایان سازد و نیز نشان دهد که تلاش های او برای توجیه استقرا کافی نبوده است. به همین منظور کتاب نظام منطق (The System of Logic) میل مورد بررسی قرار گرفته و نظر برخی از مفسرین در باب آن بیان شده است. در ضمن بحث، سعی شده نظر میل در باب قیاس نیز بیان شود و به این ترتیب تصویری کلی از منطق جان استوارت میل ارائه شود.
۸۱۲.

دیگری و استکمال نفس در حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دیگری استکمال نفس سعادت شقاوت ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۰۹
مسئله این تحقیق، دیگری و تأثیر آن در استکمال نفس از دیدگاه حکمت صدرایی است. برخی از متفکران معاصر در غرب به بحث دیگری و انواع مناسبات انسانی پرداخته اند و هر یک از زاویه ای آن را بررسی نموده اند. استکمال نفس از مسائلی است که ملاصدرا به واسطه دو اصل «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» بودن نفس و «حرکت جوهری»، آن را توجیه عقلانی کرده است. کمال آدمی بر به کارگیری دو قوه نظری و عملی و رسیدن به مرتبه عقل مستفاد و تخلیه نفس از رذائل اخلاقی وابسته است. از منظر ملاصدرا، استکمال نفس تنها از رهگذر نشیءه دنیوی و حیات اجتماعی قابل تحقق است. بی تردید در حیات اجتماعی نیز آدمی با دیگران ارتباط دارد و سعادت و شقاوت نفس تا حد زیادی در گرو نحوه تعامل با آنهاست. مصادیق دیگران، توده مردم، استاد و ولی جامعه است. سالک در سفر چهارم نیز ناگزیر با دیگران، مرتبط است و از این رهگذر نه تنها در هدایت آنان رهگشاست، بلکه این ارتباط در سیر صعودی او نیز اثربخش است. در این مقاله با روش تحلیلی، نحوه اثربخشی دیگران در استکمال نفس بررسی خواهد شد.
۸۱۳.

آزادی در اندیشه کانت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کانت امر فراپدیدار خود آیینی آزادی آزادی درون آزادی سلبی آزادی ایجابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۲۷۴
مفهوم آزادی در دیدگاه کانت مفهومی عام است که نقدهای سه گانه و بسیاری از رساله ها و نوشته های او را در بر می گیرد. وی آزادی را بنیاد اخلاق معرفی کرده و آن را ویژگی بنیادی سوژه می داند. در نظر کانت آزادی به دو معنای سلبی و ایجابی وجود دارد که وی از میان این دو معنا، معنای دوم را برمی گزیند و آن را پایه اندیشه خویش قرار می دهد. این نوع آزادی به صورت فردی قابل تحقق نیست، بلکه در سایه اجتماعی شدن انسان ظهور می یابد. همچنین کانت تحقق آزادی را به تاریخ حواله داده و آن را تقدیری تاریخی به شمار می آورد. نویسندگان مقاله پیش رو را با هدف توصیف مفهوم آزادی در اندیشه کانت و اشاره به برخی  کاستی های آن، با روش تحلیلی_انتقادی تدوین کرده اند. نگارندگان در نهایت با تحلیل مفهوم آزادی در اندیشه کانت به این نتیجه دست یافته اند که چند مسئله مهم در تحلیل مفهوم آزادی وجود دارد که کانت در تحلیل خود از مفهوم آزادی به آنها توجه نداشته است؛ از جمله معانی متنوع آزادی، جنبه های تاریخی و فرهنگی و زبانی عقلانیت، التزام مفهوم آزادی با رضایت و شادی.
۸۱۴.

معنای زندگی در دیدگاه اکهارت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مایستر اکهارت معنای زندگی اتحاد با خدا عشق وارستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۹۱
انسان موجودی مبتنی بر ارتباط است و معناداری زندگی او را می توان بر اساس نوع رابطه وی با خود، خدا، جهان و دیگر انسان ها تبیین کرد. در اندیشه اکهارت عالی ترین سطح معنای زندگی انسان در اتحاد او با حقیقت الهی تحقق می یابد. اکهارت خودخواهی را بزرگترین مانع اتحاد انسان و خدا می داند. به باور وی غلبه بر خودخواهی از طریق نوعی ارتقاء شناختی و درک کامل انسان از فقر وجودی اش حاصل می شود؛ به این معنا که همه هستی، هیچ است و هر چه هست، خداست. او معتقد است رسیدن به این مرحله، تنها با زدودن همه دلبستگی های شخصی ممکن می شود. از نظر اکهارت رفع وابستگی ها یا همان تعلقات این جهانی، عشق به مبدأ را به همراه می آورد و این عشق، اراده را برای نفی دیگر وابستگی ها تقویت می کند و با قوی تر شدن اراده، عشق شدیدتر می شود تا اینکه در نهایت انسان به مرتبه وارستگی کامل و اتحاد با خدا می رسد.
۸۱۵.

بررسی و تحلیل نقش مردم در تحقق شرایط ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ظهور شرایط ظهور آمادگی مردم شرط لازم شرط کافی علت تامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۲۲۱
ظهور از جمله مباحث مهم مهدویت است که دو نوع مسائل درونی و بیرونی دارد. مسائل درونی به بحث ماهیت ظهور مرتبط است و مسائل بیرونی به مباحث پیرامونی ظهور همچون شرایط ظهور، کارکرد ظهور، گستره ظهور و نقش مردم در ظهور می پردازد. نویسنده در این نوشتار دو مسئله، یعنی شرایط ظهور و نقش مردم در تحقق آن را با نگرش توصیفی و تحلیلی بررسی می کند. شرایط ظهور با تحقق سه اراده یعنی اراده الهی، اراده امام و اراده بشر شکل گرفته و رخداد ظهور، فرع بر تحقق آنها می باشد. اراده الهی، علت فاعلی است و دو اراده امام و بشر نقش علت معده را برعهده دارند. ازآنجا که سه اراده فوق به عنوان شرایط ظهور شناخته می شوند، تحقق آنها به صورت عام مجموعی، نویدبخش تحقق ظهور است. مشکل اصلی که این تحقیق در پی پاسخ به آن می باشد، جداس ساختن اراده بشر از منظومه شرایط ظهور و بی تأثیر تلقی کردن نقش مردم در فرایند ظهور است. بدون شک اگر این مشکل بدون پاسخ بماند و نقش مردم در رخداد ظهور بی تأثیر و بی خاصیت برشمرده شود، احساس یأس و نامیدی، ایستائی و خمودی بر مردم چیره می گردد.
۸۱۶.

تاثیر فیشته از واقعیت موثر ماکیاولی در سیاست و فراروی از آن در سپهر اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیشته ماکیاولی سیاست اخلاق واقعیت موثر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۹
سیاست برای فیشته یکی از مهم تری مسائلی است که رد پای آن تقریبا در همه دوره های فکری اش قابل مشاهده است. او در دوره ینا کتاب مهم بنیادهای حق طبیعی و در دوره برلین مقاله درباره ماکیاولی و کتاب خطابه هایی به ملت آلمان را در فلسفه سیاسی می نویسد. سیاست نظری فیشته در گسستی که ماکیاولی میان مبانی متافیزیکی با سیاست نظری ایجاد می کند منطق خود را به دست آورده و نظریه ای فلسفی برای سیاست تدوین می کند. مسأله اساسی نوشتار حاضر این است که نشان دهد چگونه فلسفه سیاسی فیشته در دوره ینا برای اینکه قابل فهم شود بدون درک فلسفه سیاسی ماکیاولی ممکن نیست؟ نگارنده در این مجال سعی می کند تا با روش توصیفی – تحلیلی توضیح دهد که فیشته با اینکه جهان اخلاقی را غایت مناسبات سیاسی می دانست، اما از بسیاری جهات در سیاست پایبند منطقی است که ماکیاولی در سیاست ایجاد می کند. او با تاثیرپذیری از ماکیاولی مناسبات سیاسی را بر پایه واقعیت موثر معنی می کند و با بنیادی دانستن سیاست در تکوین آگاهی، خودآگاهی و ابژکتویته همانند ماکیاولی برای سیاست نقش تکوینی قائل می شود و با اعتقاد به اینکه استبداد سیاسی نقش کانونی در تعین قانون اساسی دارد مطلق خود را به شهریار ماکیاولی نزدیک می سازد.
۸۱۷.

جریان شناسی تاریخی دیدگاه اندیشمندان مسلمان درباره نظریه داروین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه تکامل داروین فرگشت اندیشمندان مسلمان تعارض علم و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۲۱۶
با انتشار نظریه تکاملی داروین (فرگشت)، ابتدا در دنیای مسیحیت سپس در جهان اسلام چالش بزرگی میان علم و دین به وجود آمد و در نتیجه اندیشمندان مسلمان ناگزیر از بیان رویکرد خود در این موضوع شدند. در این مقاله سعی شده است مهمترین موضعگیری های علمای مسلمان از اولین رویکرد ها که هم عصر داروین بوده تا نظرات معاصرین را جمع آوری نماید. به صورت کلی می توان این رویکردها را به سه دسته تقسیم نمود: الف) گروهی که نظریه تکامل را کاملا رد کرده اند، ب) گروهی که هر چند آن را به صورت مطلق نپذیرفته اند و نقدهای جدی به آن دارند اما راهی برای قبول آن باز نموده و یا برای آن استثناء قائل شده اند و ج) گروهی که آن را کاملا تأیید نموده اند. بررسی این آرا نشان می دهد که اولا موضع و بحث بر سر نظریه داروین کماکان جریان داشته و کنکاش علمی در این باره هنوز مسدود نگشته و ثانیا از میان سه دسته نظرات فوق الذکر، اندیشمندان مسلمان بیشتری رجحان به سوی دیدگاه دوم داشته اند و تلاش کرده اند راهی برای قبول این نظریه در کنار باورمندی به نصوص و باورهای دینی باز بگذارند و البته از پذیرش قطعی این نظریه اجتناب کنند.
۸۱۸.

بررسی مسأله اختیار در نظریه های عرفانی صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار صدرا وحدت وجود فنا نفس الامر انسانی اسماء الله اعیان ثابته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۱۹
به نظر می رسد نظریه های عرفانی مانند وحدت وجود و فنا در تعارض با مسأله اختیار قرار دارند. وجه عمده تعارض این است که تصور می شود در مراحل و مقامات عرفانی، ردپایی از انسان باقی نمی ماند تا بتوان اختیار را برایش اثبات کرد. وقتی خود انسان به عنوان فاعل فعل اختیاری در مراحل عرفانی حضور نداشته باشد، طبیعی است که سخن گفتن از انتخاب و برگزینی او در این جایگاه ها معنی نخواهد داشت. این پژوهش نشان می دهد در این نظریه ها تعارض و تقابلی با گزینش انسانی وجود ندارد. برای اثبات این ادعا ابتدا اصل نظریه های متعارض به همراه جهت تعارض هریک، ذکر و سپس بازتعریف جامع فلسفی از اختیار با بهره گیری از دو مقوم تشخص و نفس الامر انسانی ارائه می گردد تا تحت یک نظام منسجم و یکپارچه درآید و قدرت پشتیبانی از این ویژگی برتر انسانی را در همه ابعاد و سطوح داشته باشد. معناشناسی فلسفی اختیار، با برخی قواعد مورد تهدید واقع می شودکه جهت حمایت کامل از بازتعریف، پاسخ های درخوری به آنها داده می شود و برای رفع برخی ابهام های عرفانی در همین مسیر، دو اصل و قاعده کلیدی «تبعیت علم از معلوم» و «سرّ القدر» مورد بهره برداری قرار می گیرد. بر طبق این دو اصلْ هیچ اراده ای، مانعی برای آزادی عمل انسانی ایجاد نمی کند و انسان در هر مرحله ای، وام دارگزینش های آزادانه خویش است.
۸۱۹.

تقریری جدید از نظریه فطرت با تأکید بر نظر مطهری و تحلیل انتقادی اشکالات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فطرت مطهری مبانی هستی شناختی مبانی انسان شناختی مبانی معرفت شناختی مبانی روش شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۶۴
نظریه فطرت در سنت اسلامی مبتنی بر مبانی قرآنی، روایی، عرفانی و فلسفی تطور و تکامل یافته است. مطهری علاوه بر مبانی قبلی، از علوم و فلسفه های جدید نیز استفاده می کند و به نسبت دیگران تقریر جامع تری از نظریه فطرت ارائه می کند. در این مقاله با روش تفسیر تحلیلی متن محور، با بررسی و تحلیل اشکالات واردشده بر نظریه فطرت و همچنین استفاده از نفس شناسی صدرایی، تقریری جدید از این نظریه مبتنی بر دیدگاه های شهید مطهری صورت بندی شده است که مبانی آن در حوزه های هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی بدین شرح است: (1) هستی شناسی فطری حقیقت و واقعیت و دنیای خارج و مبدأ و معاد را قبول دارد. (2) انسان با بعد شناختی و گرایشی با این واقعیت ها و حقایق مواجه می شود و به آنها دسترسی پیدا می کند. (3) انسان هویت واحد غیرتفکیک شده ای از طبیعت، غریزه، فطرت (شناخت و گرایش) است. (4) انسان با اراده آزاد می تواند در جهت غرایز یا فطریات حرکت کند و برساختی غریزی یا فطری برای خود رقم بزند. (5) فطرت هم برای شناخت های عقلی و هم گرایش های احساسی ارزش واقع نمایی قائل است. (6) بنا بر معرفت شناسی فطری، فطرت شناخت و فطرت گرایش دو جنبه درهم تنیده معرفت هستند و دارای نوعی وحدت اند. (7) نظریه فطرت روش های قیاسی، شهودی، نقلی و استقرایی را معتبر می داند و به کار می گیرد. (8) نظریه فطرت رویکرد چندروشی را به رسمیت می شناسد که عینیت و تحصل بیشتری دارد. (9) این روش چندوجهی با سهولت بیشتری می تواند فلسفه را به علوم مرتبط کند و امکان استفاده اندیشمندان از نظریات فلسفی را فراهم آورد.
۸۲۰.

طرح واره استعاره های مفهومی انفاق در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم انفاق استعاره مفهومی نگاشت استعاره مفهومی انفاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۳۷
طرحواره استعاره های مفهومی انفاق در قرآن برآنست با استفاده از استعاره های مفهومی زبانشناسی شناختی دیدگاه قرآن را در موضوع انفاق کشف کند. از روش های خداوند در قرآن جهت رساندن مقصود، استفاده از زبان تمثیل و استعاره است. بر اساس نظریه زبان شناسی معاصر؛ در استعاره مفهومی همواره یک امر انتزاعی یا کمترشناخته شده، بر اساس یک امر انضمامی یا شناخته شده تر فهمیده می شود. از جمله موضوعات قرآنی که در قالب استعاره معقول به محسوس بیان شده است، انفاق است. با توجه به جایگاه انفاق در قرآن، مسئله اصلی این مقاله تبیین طرح واره استعاره های مفهومی انفاق در قرآن است. با تأمل در آیات مربوطه، نتایج حاصل از انطباق حوزه های مقصد بر مبدأ عبارتند از: انفاق در راه خدا؛ تجارت با خدا و سرمایه گذاری پر سود و عاقلانه و سبب رشد معنوی انسان انفاق ریایی؛ عملی نامعقول با اثری معکوس، همراه خسران و سرمایه گذاری در حباب اقتصادی و مانع رشد معنوی انفاق خالصانه؛ زمینه ساز بهره مندی دائمی فرد و اجتماع از ثمرات انفاق و سبب رشد معنوی و تثبیت نفس و امنیت روحی انفاق ریایی با منت و اذیت ؛ موجب حبط عمل و حسرت فراوان و محرومیت قلب ریاکار از رشد معنوی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان