سید حسین حسینی

سید حسین حسینی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکترای جامعه شناسی فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۲۱ مورد.
۱۰۱.

مهندسی کارناوال خشونت در فیلم «اولین پاکسازی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جرم شناسی فرهنگی بازنمایی رسانه ای از جرم اولین پاکسازی کارناوال خشونت مهندسی کارناوال جرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۳۵
بازنمایی سینمایی از مفاهیم جرم و عدالت کیفری و بررسی عملکرد کنترل اجتماعی نهادهای قدرت در بستر فعالیت های هنری از مهم ترین مسائلی است که در جرم شناسی فرهنگی مطالعه می شود. در این میان، یکی از مسائل مهم، بازنمایی سینمایی از مفهوم مهندسی کارناوال است. مهندسی کارناوال به وضعیتی اطلاق می شود که طبقه ی فرادست به منظور کسب منافع اقتصادی و ترویج فرهنگ پست مدرن، قشر فرودست را با مشارکت اجباری در کارناوال تحت کنترل گرفته یا با جایگزینی خشونت مسلحانه به جای خنده اقدام به حذف آن ها می کند. از این رو، پژوهش حاضر در صدد است تا با روش تحلیل محتوای کیفی، مهندسی کارناوال خشونت را در فیلم «اولین پاکسازی» مورد تحلیل قرار دهد. یافته های حاصل از تحلیل فیلم، بر سه محور برساخت واقعیت از کارناوال خشونت، حفظ ساختار قدرت با مشارکت اجباری پنج هزار دلاری و استحاله در زبان کارناوال از طریق خشونت مسلحانه علیه قشر فرودست استوار است. با این حال، ارزیابی کلی فیلم نشان می دهد که مؤلف با توسل به رویکردهای انتقادی تأکید می کند که راه بهبود وضعیت جامعه تنها از مسیر اصلاح ساختارها می گذرد و تداوم نگرش های ارتدوکسی در نظام حاکم، نه تنها در بهبود وضعیت جامعه تأثیری ندارد، بلکه موجب شکل گیری عوام گرایی کیفری در حمایت از قشر فرودست می شود.
۱۰۲.

تقدّم نقد روشمند بر تولید نظریه علمی در قلمرو علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقد علوم انسانی روش شناسی نظریه جامعه مطالعات فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۹
اقتضای مطالعات فلسفی، نقدورزی مفهومی است که به معنای پژوهش منتقدانه یا مواجهه انتقادی با مفاهیم مبنایی و اصیل در قلمرو علوم انسانی خواهد بود. نگارنده مقاله پس از تبیین ابعادی از نقش آفرینی علوم انسانی در جامعه؛ مانند مفهوم سازی، حل و تحلیل چالش های اجتماعی، بومی سازی، ارتقاء قدرت و تولید دانش نو، به این مسئله می پردازد که نسبت نقد با علوم انسانی چیست و آیا می توان از تقدم نقد نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی بر تولید نظریه سخن گفت؟ نویسنده در ادامه، پس از طرح دو دیدگاه «نقدمحوری» و «نظریه محوری»، به نسبت سنجی مفاهیم چهارگانه علوم انسانی، تولید علم، نظریه، و نقد، می پردازد و بر دیدگاه اول تأکید می کند. مهم ترین یافته پژوهش آن است که نقد در حوزه مطالعات علوم انسانی را می توان از سه منظر متفاوت سنجید و در هر سه منظر، از تقدم نقد بر تولید نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی یاد کرد. این سه منظر عبارتند از نقد به مثابه قِسم پژوهش، نقد به مثابه قَسیم پژوهش و نقد به مثابه مَقسم پژوهش که البته در فرض سوم، تحلیل مسئله، وابسته به تحلیل فلسفه نقد بوده و در زاویه مطالعات فلسفه علم خواهد بود. نویسنده در این مقاله با استفاده از «روش تحلیل مفهومی»، چارچوب بحث خود را تنظیم نموده است.
۱۰۳.

عوامل و روش های جنگ ترکیبی شبکه ای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگ ترکیبی شبکه ای آمریکا ایران عوامل مؤثر عوامل نقش آفرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۸
جنگ ترکیبی موضوعی میان رشته ای محسوب می شود به همین دلیل فهم روشمند آن نیاز به تبیین عوامل شکل گیری جنگ ترکیبی دارد، در این پژوهش ابتدا عوامل شکل گیری جنگ ترکیبی شبکه ای آمریکا علیه ج.ا.ایران همراه با میزان تأثیرگذاری آن ها شناسایی شده و سپس روش های اجرای آن مشخص شده است. در جنگ ترکیبی شبکه ای مرز بین نظامیان و غیر نظامیان و همچنین صلح و جنگ از میان رفته و همه آن ها در یک محیط خاکستری به صورت شبکه ای و درهم تنیده هستند لذا هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل و روش های جنگ ترکیبی شبکه ای آمریکا علیه ج.ا.ایران است. این پژوهش، از نوع کاربردی- توسعه ای بوده و به روش زمینه ای- موردی انجام شده است، ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها نیز کتابخانه ای و میدانی بوده و در نهایت حجم نمونه 49 نفر است. یافته های بدست آمده نشان می دهد که در جنگ ترکیبی، اقدامات، عوامل و روش ها نیازی به نقش آفرینی ندارند، چنانچه موثر باشند کافی است و الزاماً نیازی نیست که سلسله اقدامات به صورت همزمان و به موازات هم انجام شوند. اما در جنگ ترکیبی شبکه ای، اقدامات، عوامل و روش ها باید نقش آفرین باشند و الزاماً به صورت همزمان و به موازات همدیگر انجام شوند. بر اساس نتایج تحقیق، در جنگ ترکیبی شبکه ای به علت اشراف اطلاعاتی ضریب خطای محاسباتی کم است اما در جنگ ترکیبی خطای محاسباتی زیاد است. جنگ ترکیبی شبکه ای آمریکا علیه ج.ا.ایران شامل 67 عامل و 24 روش است. از 67 عامل جنگ ترکیبی آمریکا علیه ج.ا.ایران تعداد 39 عامل مؤثر و 37 عامل نقش آفرین هستند.
۱۰۴.

بررسی تطبیقی توزیع و حقوق مالکیت منابع نفت و گاز در ایالات متحده آمریکا، مبتنی بر نظریه توزیع پیش از تولید اقتصاد اسلامی (دیدگاه شهید صدر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالکیت حقوق مالکیت منابع نفت و گاز ایالات متحده آمریکا توزیع پیش از تولید اقتصاد اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
زمین و ثروت های معدنی از سرمایه های هر کشوری محسوب می گردند که نوع توزیع و حقوق مالکیت حاکم بر آن ها نقشی مهم در روابط اقتصادی حاکم بر جامعه ایفا می کند. در این بین منابع نفت و گاز اهمیت ویژه ای داشته و نظام های حقوقی متفاوتی نیز بر مالکیت آن ها حاکم است. آمریکا کشوری است که از سازوکار توزیع مختص به اقتصاد سرمایه داری برخوردار و حقوق نفت و گاز در آن، به اعتراف برخی، یکی از شاخه های پیشرفته حقوقی است. از طرفی نظریه توزیع پیش از تولید اقتصاد اسلامی، به ابعاد اساسی و مختلفی از مالکیت منابع طبیعی پرداخته و از این طریق توانسته است مسیر تحقق عدالت در برخورداری از منابع و پیشرفت اقتصادی را مشخص کند. در این پژوهش، جهت مشخص تر شدن حقوق مالکیت منابع نفت و گاز و فهم بهتر نظام توزیع آن ها، سازوکار توزیع و حقوق مالکیت منابع نفت و گاز در آمریکا مبتنی بر نظریه توزیع پیش از تولید اقتصاد اسلامی، و با بهره گیری از روش تطبیقی، ارزیابی و مشخص شد که در چهار مؤلفه اساسی «مالکیت خصوصی»، «تابعیت مالکیت منابع از مالکیت زمین»، «تولید سرمایه دارانه» و «از بین رفتن فرصت بهره وری مردمی»، انتقادهای اساسی بر آن وارد است.
۱۰۵.

واکاوی جایگاه آموزش در پرتو رهیافت های سیاست جنایی بین المللی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش سیاست جنایی سبز سیاست جنایی کنشی سیاست جنایی واکنشی حقوق محیط زیست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۶۳
امروزه در جامعه ی بین المللی پذیرفته شده است که تهدیدات زیست محیطی نیز صلح و امنیت بین المللی را به خطر می اندازند. سازمان ملل متحد نیز به عنوان مهم ترین سازمان جهانی عهده دار مسئولیت صلح و امنیت بین المللی با تصویب اسناد الزام آور، اسناد ارشادی و غیره به ترسیم یک سیاست جنایی بین المللی شده مبادرت ورزیده است. در قلمرو سیاست جنایی جهانی، یکی از حوزه هایی که می تواند مورد واکاوی علمی قرار گیرد، نقش «آموزش» در قبال محیط زیست است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بدین نتیجه مهم دست یافته است که آموزش کنشگران و فعالان نظام حقوقی در حوزه محیط زیست جایگاهی والاتر از آموزش هایی صرفاً در قالب درک مندی و اخلاق پذیر نمودن جوامع دارد. سیاست جنایی بین المللی سبز مجموعه تدابیر و اقدامات سازمان ملل متحد به عنوان مهم ترین کنشگر بین المللی در قبال محیط زیست است. در سیاست جنایی بین المللی شده که در دودسته کنشی و واکنشی قابل تصور است، آموزش هم در قبال شهروندان جهت مدیریت سیاست جنایی کنشی پیشگیرانه (استفاده از پیشگیری های اجتماعی و ابزار رسانه سبز، الزامی نمودن درس حقوق محیط زیست برای تمامی رشته ها) و هم در قبال سیستم قضائی جهت مدیریت سیستم جنایی واکنشی (به کارگیری ضابطین آموزش دیده سبز و افزایش موارد ضابطین خاص و آموزش های مستمر تخصصی به آنها، استفاده حداکثری از قضات با تحصیلات تکمیلی در رشته های حقوق محیط زیست، حقوق انرژی و غیره) جایگاه دارد که نظام حقوقی ایران نیز در برخی از این حوزه ها دارای چالش های جدی است که با برطرف نمودن این چالش های آموزش مدار می تواند به مقابله و مبارزه با پدیده بزه ضد سبز گام بردارد.
۱۰۶.

بررسی چالش های دین شناختی درباره امکان تولید علوم انسانی اسلامی براساس دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی

کلیدواژه‌ها: علم دینی زبان دین علم علوم انسانی اسلامی علامه مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۰
علوم انسانی نرم افزار هر تمدنی است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدئولوژی جهان غرب است. با وجود نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین روی، لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی شناسایی، تحلیل و ارزیابی گردد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، چالش های دین شناختی امکان علوم انسانی اسلامی را بررسی کند. گرایش به دین حداقلی یا به تعبیر دیگر سکولاریسم و ادعای عدم کفایت داده های متون دینی برای تولید علم از مهم ترین چالش های دین شناختی امکان علوم انسانی اسلامی است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم برای اسلامی سازی علوم انسانی، از جمله مبانی دین شناختی، هم به این چالش های یادشده پاسخ گفته و هم با تأکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارائه نمونه های عینی علوم انسانی اسلامی نشان داده است.
۱۰۷.

تبیین مولفه های تعیین کننده خود انتظامی در حرفه حسابرسی: الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه خود انتظامی الگوریتم استنتاج فازی رویکرد گلیزر خودکارآمدی خودکارآمدی حرفه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۸
خود انتظامی به عنوان یک رویه نظارتی در حرفه حسابرسی، شیوه ی اعمال کنترل کارآمد بر رویه های انجام وظایف حسابرسان باهدف برآورده ساختن انتظارات ذینفعان تلقی می شود. هدف این مطالعه، تبیین مولفه های تعیین کننده خود انتظامی در حرفه حسابرسی براساس الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم است. این مطالعه از نظر روش شناسی جمع آوری داده ها ترکیبی است.بنابراین ابتدا از طریق تحلیل نظریه داده بنیاد و استفاده از رویکرد گلیزر، تلاش گردید تا ابعادِ توسعه خود انتظامی در حرفه حسابرسی تعیین گردد و سپس پایایی آن با هدف تعیین حدِ اجماع نظری از طریق تحلیل دلفی فازی مورد بررسی قرار گیرد. در بخش کمی پژوهش نیز از الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم بهره برده شده است، زیرا هدف در این بخش تبیین ابعاد شناسایی شده جهت تعیین مهمترین محور توسعه کارکرد خود انتظامی در حرفه حسابرسی می باشد. در این پژوهش در بخش کیفی 13 نفر از خبرگان رشته حسابداری در سطح دانشگاهی و در بخش کمی 50 نفر از حسابرسان دارای بیش از 5 سال سابقه تجربه به عنوان جامعه آماری مشارکت داشتند. نتایج پژوهش در بخش کیفی طی 13 مصاحبه از وجود 39 مضمون؛ 8 مولفه و 3 مقوله در قالب یک مدل هشت بعدی حکایت دارد. نتایج در بخش کمی پژوهش براساس ماتریس استنتاج فازی تودیم و تعیین وزن نهایی هریک از معیارهای پژوهش، از انتخاب خودکارآمدی حسابرسان به عنوان مهمترین محور توسعه کارکردهای خود انتظامی در حرفه حسابرسی حکایت دارد. طبق نتیجه ی کسب شده باید بیان نمود، خودکارآمدی حرفه ای در حسابرسان به دلیل وجود انگیزه های فردی و تمرکز بر قابلیت های مهارتی و تخصصی، باعث تحریک توسعه خود انتظامی در حرفه حسابرسی می شود.
۱۰۸.

تعامل حقوق و انرژی در پرتو مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقوق انرژی علوم میان رشته ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۵۴
با توجه به نیاز روزافزون کشورها به منابع انرژی، مباحث جدید و متنوعی در حوزه حقوق و انرژی طرح شده است که نیاز به مطالعات و تحقیقات گسترده میان رشته ای را در این زمینه تقویت می کند. ابعاد حقوقی بهره برداری از انواع انرژی اعم از حفاظت از محیط زیست، سرمایه گذاری های خارجی، ایجاد قواعد حقوقی در سطوح داخلی و بین المللی، امنیت انرژی، و سایر مسائل مبتلابه کشورها ضرورت مطالعات میان رشته ای و انتشار تحقیقات حقوقی مربوط به انرژی به صورت مستمر را می طلبد. یکی از گرایش های میان رشته ای که در دانشکده های چند کشور جهان از جمله کشورهای استرالیا، انگلستان، ایالات متحده امریکا و کانادا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است «حقوق انرژی» است. این حقیقت که گرایش حقوق انرژی خود می تواند زیرمجموعه های تخصصی دیگری داشته باشد ارزش آن را به عنوان یک رشته تحصیلی افزایش داده و می توان گفت تأسیس گرایش «حقوق انرژی» به عنوان یک گرایش میان رشته ای، با توجه به دامنه و محتوای آن در برنامه های درسی دانشکده های حقوق سایر کشورها، از جمله ایران، با توجه به جایگاه انرژی در کشور ما ضرورتی انکارناپذیر دارد. این مقاله سعی دارد پیش زمینه ای مناسب در زمینه حقوق انرژی به عنوان یک گرایش میان رشته ای، در اختیار دانشجویان رشته حقوق و سایر رشته های مرتبط قرار دهد و برای این منظور ضمن تبیین مفهوم، ویژگی ها وجایگاه حقوق انرژی، به بررسی اصول، عناصر و سطوح مختلف این گرایش میان رشته ای خواهد پرداخت.
۱۰۹.

روش شناسی علم دینی؛ نقدِ روش شناختیِ الگوی حکمی- اجتهادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی روش شناسی نقدپژوهی الگوی حکمی- اجتهادی علم دینی تمدن نوین اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۳
تحقق تمدن نوین اسلامی بدون عنصر دانش نو و آن نیز بدون مطالعات علوم انسانیِ اسلامی شدنی نیست. یکی از خلاء های مطالعات علوم انسانیِ اسلامی امروز مطالعات روش شناسی بوده و الگوی حکمی اجتهادی به عنوان یکی از روش های علوم انسانیِ اسلامی محل بحث و نقد و بررسی علمی است. از سوی دیگر، «نقد علمی»، تحلیل و ارزیابی امتیازات و کاستی های یک اثر علمی است و بر این اساس در مقاله پیش رو به نقد علمیِ "الگوی حکمی- اجتهادی علوم اجتماعی اسلامی"، و ارزیابیِ نقاط امتیاز و کاستی های آن پرداخته می شود. مواردی مانند: اهتمام به نظریه پردازی، اهتمام به مساله علم دینی، ضرب در سنّت فلسفی صدرایی و سنت اجتهادی، توجه به جنبه های روش شناختی، اهتمام به نظریه پردازی و به روزسازی الگو در ذیل نقاط قوت مطرح شده و همچنین نقاط ضعف به دو دسته نقاط ضعف ساختاری و محتوایی تقسیم می شوند مانند: فقدان تعریف جامع و مرزگذاری مفاهیم، عدم نظام مندی نسبت الگو با طبقه بندی علوم، پَرش های ساختاری، نحوه تلقی از علوم اجتماعی، اغتشاش مفهومی، معیار نظریه معرفت شناختی، و مسائل روشی. در این پژوهش از روش تحلیلی – انتقادی بهره بردیم و در نهایت بر این نکته تاکید شده که همواره نقدهای متدیک(روش شناختی) برنقدهای محتوایی مقدّم هستند چرا که از چگونگی شکل گیری ساختار علمی یک پژوهش سخن می گویند و تا چارچوبی روشمند تنظیم نشود، راهی به سوی سرزدن یک اندیشه، دیدگاه، یا نظریه علمی باز نخواهد شد.
۱۱۰.

بررسی نقش حلقه های میانی در فرآیند حکمرانی جامعه محور محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه محوری حلقه های میانی حکمرانی مطلوب محیط زیست مشارکت مردمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۷
برای نیل به تمدن اسلامی نیاز به مدلی می باشد که پارادایم آن با تمدن غربی تفاوت های اساسی و مبنایی دارد و طبق فرمایشات مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و همچنین تشریح راهکار عملیاتی آن در دیدار با دانشجویان در خردادماه سال 1398 برای رسیدن به قله تمدن نیازمند استفاده از جریان های حلقه های میانی می باشد. حال در این تحقیق به بررسی نقش حلقه های میانی در فرآیند حکمرانی جامعه محور محیط زیست به وسیله بررسی پیشینه تحقیق پرداخته شده است. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و گردآوری داده ها و اطلاعات بر اساس مطالعات کتب و مقالات مرتبط صورت گرفته است. با توجه به این که ادبیات و گفتمان جریان های حلقه های میانی در فضای سیاسی ایران یک تعبیر نو و بدیع است ، برای این پژوهش از مقالاتی که تحت عنوان مشارکت های مردمی وجود دارد استفاده شده که نزدیک ترین معانی و مفاهیم و کارکرد را به حلقه های میانی دارد. بر این اساس پیشینه تحقیق با در نظرگیری سه مفهوم بررسی شده است: مشارکت مردمی، حلقه های میانی و حکمرانی مردمی. یافته ها و نتایج نشان می دهد که حکمرانی مطلوب در محیط زیست نیازمند به پای کار آوردن مردم برای حل مشکلات و معضلات است که با کارکردهایی که سازمان های مردم نهاد دارندف فصله دارد. اما با توجه به تعاریف و اهداف می توان حضور جریان های حلقه های میانی در اتمسفر تمدن اسلامی را راهگشا دانست. درواقع جریان های حلقه های میانی در این مسیر نقش ترغیب کننده، تشویق کننده،تسهیل گر و تسریع بخش را دارند که می توانند با واسطه گری و برقراری ارتباط بین اضلاع دولت و مردم و همچنین آگاهی بخشی به مردم و دخیل کردن آن ها در تصمیم گیری ها و افزایش ظرفیت های مردمی با مشورت دهی  این مهم را میسر کنند.
۱۱۱.

سنجش میزان شرمساری بازپذیرانه در بین نوجوانان و جوانان شهر هرات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرمساری شرمساری بازپذیرانه شرمساری انگ زننده محیط های سه گانه نوجوانان و جوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۱
شرمساری بازپذیرانه در حال حاضر به عنوان یک پدیده مهم و جهانی در حوزه جرم شناسی، روانشناسی و جامعه شناسی معرفی شده است. پیش زمینه این پدیده شرم است که به عنوان نیروی محرکه ای برای محدودیت هایی که رفتارهای فردی را در محدوده های اجتماعی و اخلاقی تعیین می کند، تفسیر شده است. ایده شرمساری مجدد از نظریه ای ناشی می شود که از تمایل به نتایج بهتر عدالت کیفری ایجاد شده است که اخیراً توجه پژوهشگران روانشناسی، جامعه شناسی و به خصوص جرم شناسی در سراسر جهان را به خود جلب کرده است. موضوع شرمساری بازپذیرانه در دهه 1980 توسط بریث ویت مطرح و به محور اصلی پژوهش ها تبدیل شد. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان شرمساری بازپذیرانه در بین نوجوانان و جوانان مقاطع دبیرستان و دانشگاه شهر هرات- افغانستان در سال 1402 در محیط های سه گانه آموزشی، اجتماعی و خانواده انجام گرفت.تحقیق حاضر از روش کمی، با استفاده از نمونه گیری تصادفی، و ابزار پرسشنامه محقق ساخته، با نرم افزار spss تحلیل شد. جامعه آماری پژوهش 380 نفر از نوجوانان و جوانان مقاطع تحصیلی دبیرستان و دانشگاه های هرات می باشد.نتایج نشان داد که میزان شرمساری بازپذیرانه در محیط خانواده، محیط اجتماعی و محیط آموزشی یکسان نیست.  همچنین نتایج نشان داد که بیشترین شرمساری بازپذیرانه در فضای آموزشی در سطح بالا و در خانواده سطح متوسط و شرمساری بازپذیرانه در فضای اجتماعی نسبت به دو متغیر دیگر کمتر است. فضای آموزشی، یک فضای اجتماعی و فرهنگی است که در شرمساری بازپذیرانه بیشترین نقش را دارد و با غنی سازی این فضا میزان شرمساری افزایش می یابد.
۱۱۲.

گونه های سازگاری راهبردهای متفاوت در نظام تقنینی کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای سیاست کیفری راهبرد مرتبط با موازین شرعی راهبرد مرتبط با موازین حکومتی همگن سازی گونه ها تاریخ تحولات حقوق کیفری عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۷۸
با مطالعه سیاست کیفری ایران و تحولات آن به این واقعیت پی می بریم که قانون گذار کیفری در هر برهه ای از دو راهبرد استفاده کرده است؛ راهبرد نخست مرتبط با موازین شرعی و راهبرد دوم مرتبط با موازین حکومتی یا عرفی است و علی رغم آگاهی از افتراق ها و تفاوت های بنیادین، این دو راهبرد را همواره جزء اصول لاینفک سیاست کیفری تلقی نموده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی بدین مهم دست یافته که این دو راهبرد در تمامی برهه های قانون گذاری از قانون مجازات عمومی 1304 تا قانون مجازات اسلامی 1392 وجود داشته و تنها سهم هرکدام تغییر کرده است. ظاهراً این دو راهبرد رقیب همدیگر هستند، اما در واقع علی رغم تفاوت ها، نقطه اشتراکی که در سیر تقنینی مشاهده می گردد، حفظ هر دو راهبرد بوده که پدیده قانون گذاری است و قانون گذار می تواند با رفع تعارض ها و هماهنگ سازی دو راهبرد فوق به سازش بیشتر و همگن سازی آنها دست یابد.
۱۱۳.

رسیدگی افتراقی به بزه های ضد سبز در نظام کیفری ایران (برمبنای الگوی سیاست جهانی شده)

کلیدواژه‌ها: بزه ضد سبز افتراقی سازی سیاست جنایی کنشی سیاست جنایی واکنشی دادرسی افتراقی سبز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۲
رویکرد افتراقی به بزه های فنی و تخصصی به عنوان یکی از رگه های سیاست جنایی مطلوب جهانی مطرح شده است. از حوزه هایی که بایستی افتراقی سازی آیین دادرسی کیفری در قلمرو آن تجلی پیدا کند، بزههای ضد سبز و توسعه پایدار است. بزه های ضد سبز علیه محیط زیست ارتکاب می یابند و خود به دو دسته ی جرایم زیست محیطی و تروریسم زیست محیطی تقسیم بندی می شوند. علت تفکیک این دو مفهوم نحوه ی پاسخ دهی و رسیدگی به این جرایم است و اصولاً از لحاظ قصد مجرمانه نیز تفاوت های مهمی دارند. در این تحقیق با روش تحلیلی- توصیفی، این نتایج حاصل شد که در نظام کیفری ایران، افتراقی سازی رسیدگی به بزه های زیست محیطی مشاهده می شود. همچنین پیش بینی بایسته هایی همچون آموزش های سبز و به کارگیری ضابطین تخصصی و قضات سبزاندیش (تضمین و تنظیم گری واکنش ها)، لزوم بازتر شدن شبکه نسبت به جامعه مدنی (کنشگران سبز پیراقضایی)، لزوم پیش بینی دادستان ویژه زیست محیطی با وحدت ملاک از دادستان های ویژه همچون دادستان مالیاتی، اعلام جرم اجباری، پیش بینی مواعد طولانی مرور زمان در تعقیب و صدور حکم، لزوم افزایش مدت بازداشت و تحت نظر، تحقیقات مشترک، بارکردن اماره مجرمیت و افزایش همکاری های بین المللی قضایی می تواند در افتراقی سازی رسیدگی به بزه های زیست محیطی و تحقق اهداف سیاست جنایی کارآمد موثر واقع شود.
۱۱۴.

سیاست جنایی مشارکتی در برابر جرایم فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جرائم فرهنگی سیاست جنایی مشارکتی مشارکت مردم پاسخ دولتی پاسخ جامعوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۵
جرائم فرهنگی، جرائمی هستند که افعال مادی ارتکاب آن، با هدف اصلی نقض فرهنگ، باور، هنجار و عرف صورت می گیرد. سیاست جنایی مشارکتی نیز، مشارکت جامعه مدنی در سطوح مختلف باهدف پیشگیری و مداخله گری جامعه است. در قبال جرائم فرهنگی دو پاسخ دولتی و جامعوی ارائه می شود که جایگاه اصلی مشارکت مردمی، در پاسخ جامعوی است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از یافته های کتابخانه ای به این سؤال پاسخ می دهد که رویکرد سیاست جنایی مشارکتی در برابر جرایم فرهنگی چیست؟ سیاست جنایی مشارکتی می تواند در کنترل جرائم فرهنگی نقش به سزایی داشت باشد ولی ظرفیت های مشارکت مردمی، تاکنون به خوبی تبیین و استفاده نشده است. سیاست جنایی مشارکتی، دو رویکرد تقویت مشارکت مردم در پاسخ دولتی و تقویت مشارکت مردم در پاسخ جامعوی را دنبال می کند که در پاسخ جامعوی، تأثیرگذاری اقدامات سیاست جنایی مشارکتی بیشتر از اقدامات در پاسخ دولتی است. چالش های گوناگون و مهمی در کنترل جرائم فرهنگی دارد که تأثیرگذاری آن را کاهش می دهد. جرائم فرهنگی در قالب اموال، رفتار، پوشش و نشر فحشا قابل تقسیم بندی است. سیاست جنایی مشارکتی، برای رسیدن به شرایط مطلوب در اجرای آرمان های خود، راه طولانی در پیش دارد.
۱۱۵.

نقش کلیشه های جنسیتی در انتخاب زنان به عنوان شریک حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلیشه های جنسیتی زنان شرکای حسابرسی مرد تبعیض جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۶۹
این مقاله بر پایه نظریه کلیشه های جنسیتی، تصورات شرکای حسابرسی مرد در انتخاب زنان به عنوان شریک حسابرسی را مورد بررسی قرار می دهد. طبق نظریه مذکور، در محیط های کاری تحت سلطه مردان، باورهای مردان درباره توانایی های زنان ، موانع ای برای دستیابی زنان به موفقیت و یا موقعیت های شغلی بالا به وجود می آورد. جامعه آماری پژوهش شامل شرکای حسابرسی مرد در موسسات حسابرسی بخش خصوصی می باشد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده و تعداد نمونه آماری شامل 155 نفر از حسابداران رسمی مرد در سطح شریک می باشد. آزمون فرضیه های تحقیق بر اساس رگرسیون چند متغیره انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تنها دو متغیر دیدگاه تبعیض آمیز علیه زنان در حسابرسی و انتخاب دختر یا خواهر به عنوان شریک حسابرسی، متغیرهای با اهمیت و تاثیرگذار در انتخاب شریک حسابرسی زن می باشند. هم چنین سایر یافته های پژوهش بیانگر آن است که متغیرهای دارا بودن مدرک دکتری، دارا بودن مدرک حرفه ای خارجی مانند حسابدار رسمی آمریکا ، دارا بودن مدارک کارشناسی رسمی یا مشاوره مالیاتی ، تسلط بر زبان خارجی و سابقه شراکت در موسسات حسابرسی مشابه تاثیر با اهمیت و معنی داری در انتخاب شریک حسابرسی زن ندارند.
۱۱۶.

The Influence of Michel Foucault's Theory of Power on Proposing Abolitionist Feminist Criminal Strategies in the Fight against Sexual Violence against Women(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۵۰
The present study shows that abolitionist feminists, inspired by Foucault's biopolitical and agonistic analysis of power and his view on the capacity of modern power (bio-power) in the construction of subjectivity and the necessity of resistance against all forms of subjectivity as forms of subjugation, have proposed some abolitionist feminist criminal strategies in the fight against sexual violence against women as resistance strategies to subjectivity. The purpose of the study is to consider the inspiration of abolitionist feminist criminal strategies from Foucault's theory of power and provide two concrete examples of these strategies by using the methodology of critical discourse analysis of bio-power. The current study analyzed two abolitionist feminist-Foucauldian criminal strategies: Chloe Taylor's negative abolitionist feminist criminal strategy (2019) and Holly Henderson's positive abolitionist feminist criminal strategy (2007). Explaining the process of construction of the sex-delinquent subject and the process of construction of feminine subjectivity and providing ways to fight against these two forms of subjectivity, as forms of subjugation that are constructed by bio-power, are the principal axes of analysis in these Foucauldian abolitionist criminal strategies. The result of the current study is that Taylor, with a Foucauldian approach, shows how bio-power produces sex-delinquent subjects in two ways: the normalization of sexuality and the normalization of sexual violence in prison. According to Taylor, the only way to end sexual violence is to subvert the sex-delinquent subject as a form of subjectivity, and the only way to do this is to abolish prison. Henderson, with a Foucauldian approach, shows how bio-power produces feminine subjectivity through the normalization of sexuality, and this feminine subjectivity is the reason for the continuation of sexual violence. Henderson argues that to prevent sexual violence, the feminine subjectivity must be deconstructed, or in other words, the female body should be re-conceptualized in the structure of violence by recognizing the capacity of resistance in the female body and her agency. Therefore, inspired by Foucault's view on the agonistic conception of power, she proposed a positive abolitionist criminal strategy by promoting physical feminism and self-defence. Taylor calls for the implementation of transformative justice as an alternative to criminal justice to combat sexual violence, and Henderson calls for the implementation of preventive justice, a type of physical feminism, to prevent sexual violence. The research findings confirm the feasibility and applicability of Taylor and Henderson's strategies in the context of societal models of criminal policy, which seek to combat or prevent crimes outside the state and the criminal justice system. In comparison between these two strategies, transformative justice has been more developed and applicable.
۱۱۷.

تاثیر هدفمندسازی یارانه ها بر توسعه اقتصادی و کارآفرینی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: توسعه اقتصادی نوآوری توسعه کارآفرینی پیشگامی هدفمندسازی یارانه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۷
اکثر کشورهای دنیا هدفمندسازی یارانه ها را به نحوی اجرا می کنند تا بتوانند هزینه های خود را کاهش داده و منفعت اقتصادی و مالی زیادی را برای جامعه خود به ارمغان بیاورند. در ایران نیز هدفمندسازی یارانه ها به شکل جدید از سال 1389 اجرا گردیده است. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر هدفمندسازی یارانه ها بر توسعه اقتصادی و کارآفرینی کشور است. جامعه آماری تحقیق شامل 150 نفر از کارکنان سازمان هدفمندی یارانه ها می باشد. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران تعداد 108 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار PLS انجام پذیرفته است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاکی از این است که هدفمندسازی یارانه ها تاثیر مثبت و معناداری بر توسعه اقتصادی کشور دارد. همچنین نتیجه دیگر تحقیق نشان داد که هدفمندسازی یارانه ها نیز بر توسعه کارآفرینی کشور تاثیر مثبت و معناداری دارد.
۱۱۸.

طراحی و تبیین مدل برندسازی احساسی در برندهای لوکس پوشاک مبتنی بر ارزش های فرهنگی و اجتماعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازي احساسي برندهاي لوكس ارزشهاي فرهنگي شهري ارزش هاي اجتماعي شهري صنعت پوشاك

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۹
این پژوهش با هدف طراحی مدلی جامع برای برندسازی احساسی در برندهای لوکس پوشاک با تأکید بر نقش ارزش های فرهنگی و اجتماعی شهری در ایجاد ارتباط عاطفی با مصرف کنندگان انجام شد. روش پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) انجام گرفت. در بخش کیفی، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که طی آن ۱۵ مصرف کننده محصولات لوکس به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با این افراد، با نرم افزار NVivo تحلیل شد و منجر به استخراج 5 مولفه اصلی و ۴۵ مضمون کلیدی گردید. در بخش کمی، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد که بر اساس آن، ۳۸۴ مصرف کننده از برندهای لوکس پوشاک برای پاسخگویی به پرسشنامه پژوهش انتخاب شدند. سپس، تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری (PLS-SEM) در نرم افزار Smart PLS انجام شد. جامعه آماری شامل مصرف کنندگان برندهای لوکس پوشاک در ایران بود. یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های برندسازی احساسی شامل پنج بعد اصلی هستند: ارزش های فرهنگی-تاریخی (مانند اصالت برند، نوستالژی، و روایت برند)، تجارب حسی-ادراکی (مانند غرور مالکیت و ارزش نمادین)، هویت اجتماعی-نمادین (مانند کیفیت ادراک شده و طراحی منحصربه فرد)، ارتباط عاطفی-روانی (مانند شخصی سازی و اعتبار برند)، و ثبات و یکپارچگی برند (مانند انسجام سبک و انحصارطلبی). نتایج تحلیل کمی نشان داد که مؤلفه های فرهنگی-تاریخی(0.56β=) و هویت اجتماعی-نمادین (0.65β=) بیشترین تأثیر را دارند. همچنین، شاخص های کیفیت ادراک شده و توجه به جزئیات با ضریب مسیر بالا (0.6β>) به عنوان عوامل کلیدی در فرآیند برندسازی احساسی شناسایی شدند. یافته های این پژوهش راهکارهایی عملی برای مدیران برندها ارائه می دهد، از جمله تقویت روایت های فرهنگی، طراحی محیط های فروش حسی، و استفاده از فناوری های دیجیتال برای تعامل شخصی شده. همچنین، محدودیت های پژوهش مانند تمرکز بر بازار ایران زمینه را برای مطالعات تطبیقی در سایر فرهنگ ها باز می گذارد. در نهایت، برندسازی احساسی در صنعت پوشاک لوکس فراتر از کیفیت محصول، نیازمند خلق تجربیات عمیق فرهنگی و اجتماعی شهری است. این پژوهش با ارائه مدلی کاربردی، گامی مؤثر در جهت تقویت جایگاه برندهای داخلی و بین المللی در بازار رقابتی امروز برداشته است.
۱۱۹.

شناسایی و تحلیل ابعاد خرده فروشی اینترنتی مبتنی بر رویکرد داستان سرایی برند با رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: صنعت پوشاک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان سرایی برند خرده فروشی آنلاین وفاداری مشتریان شخصی سازی تجربه خرید فنّاوری های دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۱
در دهه اخیر، با گسترش اینترنت، تعداد فروشگاه های اینترنتی پوشاک در ایران به سرعت افزایش یافته است. این توسعه سریع با چالش هایی همچون عدم تمایز میان برندها و کاهش وفاداری مشتریان همراه بوده است. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد خرده فروشی اینترنتی مبتنی بر داستان سرایی برند در صنعت پوشاک ایران به صورت آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه با 14 خبره، 20 مفهوم اصلی در قالب شرایط علی، مقوله های محوری، شرایط زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها استخراج شد. سپس با استفاده از روش دلفی فازی غربالگری مولفه ها انجام شد. در مرحله بعد با استفاده از روش سوارا مهمترین مولفه ها شناسایی و وزن دهی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که محتوای جذاب و مرتبط، انسجام داستان، احساسات برانگیزی مشتریان، و اصالت برند به عنوان عوامل کلیدی در موفقیت داستان سرایی برند نقش دارند. همچنین، فناوری های دیجیتال، شخصی سازی تجربه خرید، و استفاده از شبکه های اجتماعی به عنوان راهبردهای مؤثر شناسایی شدند. رقابت شدید و تغییرات ترجیحات مصرف کنندگان به عنوان شرایط مداخله گر تأثیرگذار بودند. پیامدهای مثبت این رویکرد شامل افزایش وفاداری مشتریان، تفاوت سازی برند، و بهبود تعامل و اشتراک گذاری محتوا است. این پژوهش پیشنهاد می کند که برندهای پوشاک ایرانی با بهره گیری از داستان سرایی و فناوری های نوین، ارتباط عاطفی قوی تری با مشتریان برقرار کرده و جایگاه خود را در بازار رقابتی بهبود بخشند.
۱۲۰.

دسته بندی چارچوب های خودانتظامی جهت توسعه اقدام های کارکردی در حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود انتظامی اقدام های کارکردی حرفه حسابرسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۱
هدف: افزایش نظارت ها بر حرفه حسابرسی، امروزه به شکل خود انتظامی تعریف شده تا از طریق فرآیندهای کنترلی، مشروعیت حرفه حسابرسی را گسترش دهد. این مطالعه به دنبال دسته بندی چارچوب های خودانتظامی جهت توسعه اقدام های کارکردی در حرفه حسابرسی است.   روش: ماهیت این مطالعه به لحاظ روش شناسی اکتشافی و ترکیبی است که طی فرآیند مصاحبه در بخش کیفی، به دنبال شناسایی مضامین گزاره ای مرتبط با پدیده مورد بررسی است. سپس با الگو قراردادن رویکرد کلایزی (1978)، به دنبال نوع شناسی چارچوب های خودانتظامی به عنوان هدف بخش کمی است. در این مطالعه ابتدا با 13 نفر از خبرگان حسابداری مصاحبه شد تا محورهای خود انتظامی مشخص شوند، سپس از طریق یکپارچه کردن گزاره های شناسایی شده، از طریق مشارکت 22 نفر از حسابرسان باتجربه، نسبت به پیاده سازی ماتریس مرجع چارچوب های خودانتظامی اقدام شود.   یافته ها: نتایج در بخش کیفی از ظهور 24 مضمون گزاره ای برای دسته بندی چارچوب های نوع شناسی خود انتظامی بود که مورد تأیید قرار گرفت. نتایج در بخش کمی نیز وجود 4 طبقه شناختی را نشان می دهد می تواند فرایند پیاده سازی کارکردهای خود انتظامی را توسعه بخشد.   نتیجه گیری: این نوع شناسی شامل 4 مقوله کارکردهای نهادی؛ کارآمدی فردی؛ ارزش ها و ساختار شغلی است. مطالعه حاضر به لحاظ دانش افزایی نشان می دهد دستیابی به سطحی از شناخت تفکیک شده در بستر حرفه حسابرسی را دنبال می نماید.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان