مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
مسکن
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
95 - 116
حوزههای تخصصی:
در دوره کنونی شهرنشینی، ارزش مسکن با توجه به ویژگی ها و امکانات مکانی می تواند منعکس کننده سطح و کیفیت زندگی ساکنان باشد. هدف تحقیق حاضر میزان رضایتمندی ساکنان منطقه 10 شهر تهران از کیفیت زندگی با توجه به عوامل مکانی و ارزش مسکن است. در این تحقیق مجموعه ای از روش های آماری را برای ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی مورداستفاده قرار گرفت. با توجه به نتایج می توان گفت وضعیت کیفیت زندگی در منطقه در وضعیت نامطلوب قرار دارد و ساکنان رضایت چندانی از کیفیت زندگی خود ندارند. داشتن امنیت کافی، امکانات آموزشی، دسترسی به امکانات، وضعیت سرزندگی، وضعیت حمل ونقل، وضعیت اقتصادی افراد عوامل تعیین کننده ای برای کیفیت زندگی ساکنان محدوده موردمطالعه است. به بیان دیگر، محل و موقعیت مکانی که مسکن در آن قرار دارد از خود مسکن، اهمیت بیشتری در تعیین کیفیت زندگی دارد. در این تحقیق متغیرهای اقتصادی همچون درآمد افراد ساکن در منطقه و هزینه های زندگی آنان بیشترین عامل اثرگذار بر کیفیت زندگی شهری مشخص شد. سپس شاخص های کالبدی-محیطی و هویت به ترتیب بالاترین اهمیت ها را برای کیفیت زندگی منطقه موردمطالعه دارند. این مطالعه نتیجه می گیرد که برای افزایش کیفیت زندگی در مناطق پرتراکم شهری، مداخلات هدفمند باید بر بهبود شرایط اقتصادی و افزایش اقدامات کالبدی متمرکز شود. علاوه بر این، درحالی که ارزش مسکن یک عامل مهم است، در نظر گرفتن عوامل های مکانی هنگام ارائه راهبردها توسعه شهری برای بهبود رفاه ساکنان ضروری است.
تحلیل فضایی تاب آوری مسکن در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله، مطالعه موردی: مناطق جنوبی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
153 - 177
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی در نزدیکی گسل های فعال، تراکم جمعیت و عوامل محیطی در معرض آسیب های ناشی از زلزله قرار دارد. هدف این پژوهش، تحلیل تاب آوری مسکن در مناطق جنوبی تهران (مناطق 15، 16، 19 و 20) در برابر زلزله است. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده ها با روش های کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری و با استفاده از مدل بهترین-بدترین (BWM) و نرم افزارهای Excel و ArcGIS تحلیل شده اند. در ابتدا، 24 معیار کلیدی با مطالعه پیشینه تحقیق شناسایی و سپس وزن دهی و ضریب اهمیت آن ها با روش (BWM) تعیین شد. لایه های اطلاعاتی با بهره گیری از عملگر گامای فازی ترکیب شده و نقشه تاب آوری مناطق موردمطالعه تهیه شد. نتایج نشان داد که 43 درصد مناطق تاب آوری بسیار پایین و 12 درصد تاب آوری پایین دارند، درحالی که تنها 7 درصد از نظر کالبدی-محیطی تاب آوری بسیار پایین و 22 درصد تاب آوری بسیار بالا دارند. به طورکلی، 50 درصد مناطق جنوبی دارای تاب آوری بسیار پایین بوده و نیاز به مداخلات فوری دارند. نوآوری این پژوهش در تلفیق شاخص های اجتماعی-اقتصادی و کالبدی-محیطی، استفاده از روش (BWM) برای دقت در وزن دهی معیارها و بهره گیری از گامای فازی برای مدل سازی تاب آوری است. یافته ها بر اهمیت پرداختن به عوامل اجتماعی-اقتصادی در برنامه ریزی تاب آوری تأکید می کنند و پیشنهاد می کنند که یک رویکرد جامع، ترکیبی از شاخص های اجتماعی-اقتصادی و کالبدی- محیطی، برای افزایش تاب آوری مسکن در برابر زلزله در مناطق جنوبی تهران ضروری است.
بررسی سلامت محیط و ارتباط آن با تفاوت های فضایی قیمت مسکن (مورد مطالعه: شهر هشتپر در استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سلامت محیط و تحلیل دقیق آن، یکی از اولویت هایی است که مدیران شهری باید به آن بپردازند زیرا می تواند در تفاوت های فضایی کیفیت محیط و قیمت مسکن، بسیار تأثیرگذار باشد. هدف این مقاله بررسی وضعیت شاخص های سلامت محیط و تأثیر تفاوت های فضایی آن بر قیمت مسکن در شهر هشتپر در استان گیلان است. داده ها با کار میدانی گردآوری شده اند. پهنه شهر به 34 قطعه تقسیم شده و داده های 14 مؤلفه سلامت محیط با مساحی و استفاده از ابزار Buffering سیستم اطلاعات جغرافیایی، پرسش از خبرگان، اطلاعات اسنادی و یا تجربه زیسته به دست آمده اند. داده های قیمت مسکن نیز به همین ترتیب، با پرسش از بنگاه های املاک کسب شده اند. داده های هر قطعه با مختصات UTM نقطه مرکزی به سیستم اطلاعات جغرافیایی وارد شده اند. به کمک ابزار Kriging نقشه های پهنه بندی ترسیم شده و ضریب همبستگی فضایی با نرم افزار TerrSet Geospatial Monitoring and Modeling System محاسبه شده است. یافته ها دلالت بر این دارند که شرایط اعتدال هوا و رطوبت دایمی، زندگی جانوری پر تنوع و گسترده، کشاورزی مدرن، طبیعت گردی و ورود انبوه گردشگران، مدیریت ضعیف پسماند و عبور یک جاده پرتراکم از میانه شهر، سرمنشاء تهدیدهای فراروی سلامت محیط و در نتیجه، سلامت انسانی هستند. میان 14 مؤلفه، سلامت محیط و قیمت مسکن، همبستگی مثبت برابر 0/73 وجود دارد. به لحاظ فضایی، در هسته مرکزی شهر مؤلفه های سلامت محیط وضعیت مطلوب تری از حواشی شهر آشکار ساخته اند و در این مکان هاقیمت مسکن نیز به طور نسبی بالاتر است. شرایط محیط طبیعی و ضعف در مدیریت شهری سبب شده، کاستی هایی در سلامت محیط پدیدار گردد که رفع آنها مستلزم برنامه ریزی های سنجیده و اجرای دقیق آنهاست.
انطباق پذیری راهبرد طرح نهضت ملی مسکن با نظام برنامه ریزی محله محور (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی انسان هاست و به عنوان کوچکترین عنصر تشکیل دهنده ی سکونتگاه ها تلقی می شود و همچنان به عنوان مهم ترین نیاز جوامع جدید شناخته می شود. تأمین این نیاز همواره برای اقشار آسیب پذیر حیاتی تر جلوه می کند. مقاله حاضر با هدف انطباق پذیری راهبرد طرح نهضت ملی مسکن با نظام برنامه ریزی محله محوردر شهر سنندج شکل گرفته است. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی و با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده .نتایج این تحقیق نشان داد : که برای ارائه استراتژی از روش ترکیبی سوآت- ای اچ پی بهره گرفته شد که ابتدا بخش کیفی و سپس بخش کمی سوآت انجام پذیرفت. پس از تعیین عوامل درونی و بیرونی و سپس تدوین استراتژی های 4 گانه بر اساس وزن دهی نسبی(AHP) و وزن دهی مطلق عوامل وزن دهی و سپس استراتژی ها تعیین ارزش شدند و بر اساس مقدار بدست آمده برای هر استراتژی اولویت آن مشخص گردید. استراتژی انتخابی در این تحقیق استراتژی WO می باشد که همان استراتژی انطباقی یا حداقل کردن ضعف ها و حداکثر استفاده از فرصت ها می باشد. استراتژی پیشنهادی اقتصادی محور و بر پایه برنامه ریزی بلندمدت و مستمر می باشد. .با توجه به اندازه واحدهای مسکونی ، یکنواختی الگوهای مورد استفاده در طراحی واحدهای مسکونی، خدمات و... (خصوصا در مجموعه سازی ها) به نظر می رسد خلاء های حاکم بر الگوی مسکن مزبور مورد توجه قرار نگیرد. تامین فضاهای عمومی و خدماتی در این
شناسایی وجوه بلاغی محصولات فرایند طراحی معماری؛ مطالعه موردی: طرح های آپارتمانی شهر کرمانشاه از منظر خریداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۴۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: در عرصه طراحی پژوهی، یکی از رویکردهای تبیین کننده ماهیت طراحی سعی نموده که طراحی را به مثابه بلاغت معرفی نماید. این نوشتار نیز به دنبال شناسایی وجوه بلاغی طراحی در متقاعد نمودن مخاطبین خود بوده است. نظر به اهمیت مسکن، به عنوان یکی از مهم ترین محصولات طراحی معماری، پژوهش پیش رو به وجوه بلاغی در واحدهای مسکونی شهر کرمانشاه معطوف شده است. روش پژوهش: روش به کار گرفته شده در این پژوهش پیمایشی است. برای این کار، ابتدا ابعاد و شاخص های مؤثر بر مطلوبیت مسکن، از پژوهش های معتبر (عمدتاً) داخلی استخراج شد. سپس نظرات خریداران ازطریق ابزار پرسش نامه پیمایش و جمع آوری گردید تا درنهایت، وجوه متقاعدکننده آن ها شناسایی شود. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان کرمانشاهی است که در پنج سال اخیر، واحد مسکونی خریداری کرده اند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام پذیرفته و حجم نمونه نیز با توجه به تعداد متغیرها (35 متغیر) برابر با 120 نفر بوده است که بیش از 3 برابر تعداد متغیرهاست و برای تحلیل آماری مناسب است. تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزار آماری SPSS و به کمک مدل های تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره خطی انجام گرفته است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که تنها 28 متغیر از 35 متغیر مطلوبیت مسکن بر متقاعد شدن خریداران مؤثر بوده اند. یافته ها همچنین مؤید آن است که طرحی از مسکن، متقاعدکننده خریداران کرمانشاهی بوده که ویژگی های زیر را داشته است: 1- پاسخ گوی رفتارهای جمعی/اجتماعی افراد. 2- پاسخ گوی نیاز به تفکیک زندگی فردی/جمعی آن ها. 3- فراهم آورنده امکانات و تسهیلات مناسب برای زندگی. 4- دارا بودن نمود بیرونی مناسب برای بهره برداران. نتیجه گیری: نتایج مقاله حاضر نشان می دهد که در طراحی و ساخت واحدهای مسکونی شهر کرمانشاه، توجه به هزینه، شیوه های ساختمانی، ایمنی و قابلیت انعطاف در مسکن ازجمله متغیرهایی هستند که کمتر موردتوجه قرار گرفته اند. این مسئله ضرورت توجه جدی تر به عوامل مغفول مانده را از آموزش دانشجویان معماری گرفته تا مجریان و ناظران حوزه ساخت وساز نمایان می سازد.
الگوی تسهیل گر در تأمین مسکن جوانان با استفاده از ظرفیت اوراق مالی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۳
69 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: تأمین مسکن جوانان یکی از مشکلات پیشِ روی قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت است. با توجه به گرانی زمین و ساختمان، طول دوره انتظار برای خانه دارشدن افزایش یافته است. هم اکنون سهم مسکن در مخارج خانوارها بیش از 35 درصد است. با اینکه در قوانین، بانک ها و مؤسسات اعتباری مکلف شدند 25 درصد تسهیلات را به مسکن اختصاص دهند، این حکم قانونی درعمل اجرایی نمی شود. بانک ها و مؤسسات اعتباری تمایلی برای مشارکت در طرح های بلندمدت تأمین مالی مسکن ندارند؛ هرچند کمبود منابع را دلیل آن می دانند. مشکلات موجود در زمینه تأمین منزل ملکی یا استیجاری باعث کاهش تمایل افراد به ازدواج و فرزندآوری می شود. هرچند در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تمهیداتی همچون واگذاری زمین و ارائه تسهیلات بانکی برای تشویق فرزندآوری مطرح شده، ولی طرح عملیاتی برای تأمین مسکن در نظر گرفته نشده است. تجربیات قبلی ازجمله طرح پس انداز مسکن جوانان و طرح مسکن ملی نیز با مشکلات و محدودیت های زیادی روبهرو است. براساس این، باید به دنبال راهکارهایی برای توانمندسازی خانواده ها و جوانان برای تأمین بلندمدت مسکن بود؛ راهکاری که تنها متکی به دریافت تسهیلات بانکی نباشد و خانواده ها و جوانان را توانمند کند تا بتوانند به تدریج با سرمایه های خود در ساخت و تهیه مسکن مشارکت کنند. یکی دیگر از اهداف این پژوهش ارائه مدلی برای ورود بازار سرمایه به عرصه تأمین مالی مسکن است. ساماندهی حمایت های دولت و نهادهای خیریه در زمینه خریداری و اجاره مسکن نیز بخش دیگری از اهداف مقاله است. روش: در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی ظرفیت اوراق مالی اسلامی برای تسهیل گری تأمین بلندمدت مسکن جوانان پرداخته می شود. روش مقاله در جمع آوری اطلاعات موردنیاز نیز کتابخانه ای و اسنادی است. در این رویکرد روشی، مطالعات مرتبط با سابقه تأمین مسکن جوانان با روش بررسی تاریخی و مراجعه به آمار صورت می گیرد. طراحی اوراق مالی اسلامی برای تأمین مالی مسکن جوانان با ترکیبی از روش قیاسی و کشفی صورت می گیرد. روش کشفی نوعی روش اجتهادی است که در آن با مراجعه به روبناها، اصول و قواعد زیربنایی لازم برای سیاست گذاری مسکن استخراج می شود. در این راستا، ابتدا با استفاده از روش کشفی، اصول حاکم بر تأمین مسکن در رویکرد اسلامی استخراج و در ادامه با درنظرگرفتن فروض و اصول تأمین مسکن اسلامی، الگوی تأمین مسکن جوانان طراحی می شود. در این طراحی به الگوهای مشابه توجه می شود که با هدف تأمین مسکن با رویکرد اسلامی و با استفاده از ظرفیت عقودی همچون استصناع و جعاله صورت گرفته است. ارزیابی آثار احتمالی این الگوی تأمین مسکن با روش تحلیل لوازم منطقی الگو صورت می گیرد؛ یعنی توجه می شود که آیا الگوی پیشنهادی می تواند مشکل تأمین مسکن جوانان را حل کند و اشکالات آن را پاسخ دهد. درواقع، الگوی پیشنهادی باید بتواند با توجه واقعیت های عینی موجود، هدف موردنظر را تأمین کند. در این صورت نوعی قیاس مخفی وجود دارد که الگوی پیشنهادی به عنوان مصداقی از الگوی ایدئال هماهنگ با مبانی و اصول اقتصاد اسلامی قرار می گیرد. نتایج: یافته های تحقیق نشان می دهد «اوراق سفارش ساخت مسکن (استصناع) همراه با اجاره» روشی مناسب برای تسهیل تأمین بلندمدت مسکن جوانان است. الگوی پیشنهادی از جهت انطباق با موازین شرعی و استفاده از ظرفیت دو عقد استصناع و اجاره قابل توجه است. در الگوی پیشنهادی، ترکیبی از مشارکت دولت و خانواده ها برای تأمین بلندمدت مسکن جوانان استفاده می شود. در این چارچوب، دولت زمین، و یارانه و خانواده ها (بهره برداران) و سرمایه گذاران (غیربهره برداران) منابع مالی ساخت را به صورت تدریجی فراهم می کنند. در این الگو، «اوراق سفارش ساخت مسکن همراه با اجاره» به متقاضیان فروخته می شود. هنگامی که خانه ساخته شد، بهره بردار به میزان اوراق در اختیار، مالک منزل و به میزان باقیمانده مستأجر محسوب شده و اجاره پرداخت می کند. بهره بردار با خرید باقیمانده اوراق موردنیاز برای تملک کامل مسکن، مالکیت خود بر منزل را تکمیل می کند. دولت و نهادهای خیریه می توانند بخشی از اوراق را خریداری و به اقشار هدف واگذار کنند؛ افزون براینکه می توان از ظرفیت سهام عدالت جوانان نیز استفاده کرد. در این طرح امکان استفاده از یارانه اجاره بها برای کمک به اقشار هدف نیز وجود دارد. در این طرح سرمایه گذاران نیز می توانند سرمایه های خود را وارد بخش ساخت مسکن کنند و از منافع این سرمایه گذاری بهره مند شوند. در این الگو، اجاره ای که افراد برای سکونت در مسکن قبل از تکمیل مالکیت پرداخت می کنند به عنوان سود به دارندگان اوراق پرداخت می شود؛ البته دولت نیز می تواند در پرداخت سود دارندگان اوراق، که مسکنی دریافت نکرده اند، مشارکت کند. یکی از مزایای این الگو، امکان سرمایه گذاری تدریجی خانواده ها و جوانان برای تأمین مسکن است. بحث و نتیجه گیری: اجرای طرح تأمین بلندمدت جوانان با چالش هایی در زمینه تأمین زمین، سازماندهی انتشار اوراق، مشارکت به موقع سرمایه گذاران و بهره برداران در تأمین وجوه موردنیاز برای ساخت مسکن، احتمال بروز سفته بازی در بازار ثانویه اوراق و مشکلات احتمالی در زمینه عملکرد پیمانکاران ساختمانی روبهرو است. غیرهمگن بودن مسکن و تفاوت شرایط شهرها و مناطق مختلف نیز چالشی فراروی طرح است. اگر طرح تأمین بلندمدت مسکن جوانان به صورت منطقه ای انجام شود، بسیاری از چالش های پیش روی طرح از بین می رود. استفاده از ظرفیت بنیاد مسکن و همچنین، شرکت های استانی و شهرستانی سهام عدالت برای ورود به ساخت مسکن نیز قابل طرح است. اگر این طرح همراه با بازتوزیع جمعیت در پهنه وسیع کشور و گسترش حمل ونقل ریلی سریع صورت گیرد، مشکلات ناشی از کمبود زمین و گرانی ساختمان کاهش می یابد. این امر باعث کاستن از هزینه های غیرضروری ناشی از تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ می شود و می تواند به رشد فرزندآوری کمک کند. اجرای موفق الگوی تأمین مسکن جوانان الزاماتی همچون تأمین زمین مناسب توسط وزارت راه و شهرسازی در همکاری با سازمان های مربوطه ازجمله سازمان محیط زیست است. مشارکت بانک مرکزی، بانک ها و مؤسسات اعتباری، سازمان بورس و اوراق بهادار، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان هدفمندی یارانه ها برای موفقیت طرح ضروری است. سازوکار اجرای مشارکت نهادهای حمایتی ازجمله کمیته امداد و سازمان بهزیستی کل کشور در حمایت از افراد تحت پوشش با اهدای اوراق سفارش ساخت نیز باید فراهم شود. ایجاد سامانه رصد و پایش ساخت مسکن جوانان نیز باعث تقویت شفافیت می شود. طبقه بندی Classification: G51, O16, O18, R31
سرریز پویای ریسک میان نرخ ارز، سهام، مسکن و سکه در ایران: شواهدی جدید از مقایسه دوران تحریم و غیرتحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
93 - 116
حوزههای تخصصی:
نحوه ارتباط میان نرخ ارز، قیمت سهام، مسکن و سکه به عنوان موارد مدنظر سرمایه گذار جهت مدیریت پرتفو همیشه یک بحث پیچیده بوده است و ارتباط میان آن ها و تعیین علیت انتقال نوسانات میان آن ها (دریافت و انتقال نوسانات) ممکن است در هر کشور و در دوره های زمانی گوناگون متفاوت باشد. براین اساس در پژوهش حاضر سرریز ریسک میان بازارهای ارز، مسکن، سکه طلا و سهام در دوره زمانی 1400:12-1385:01 به صورت ماهانه با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری با پارامترهای متغیر در زمان دیابولد-ایلماز (DY-TVP-VAR) بررسی شده است. نتایج نشان می دهد دارایی های ارز و سکه طلا عوامل اصلی انتقال و دریافت نوسانات در شبکه مورد بررسی هستند. بازار مسکن فقط دریافت کننده ریسک و نوسانات ازدارایی های دیگر بوده است و بیش ترین نوسان از ارز و سهام به مسکن منتقل شده است. هم چنین بازار سهام نیز بیش ترین نوسان را از ارز و سپس سکه دریافت نموده است. براساس نتایج، مسکن می تواند پوشش ریسک را برای سبد سرمایه گذاری به همراه داشته باشد و به عبارتی پناه گاه امن می باشد اما با توجه به این که در طی زمان نحوه ارتباط سکه با سایر دارایی ها متفاوت بوده است، انتخاب آن بایستی بر اساس سایر دارایی های موجود در سبد و همچنین شرایط سیاسی و اقتصادی صورت پذیرد و پناه گاه امن تحت هر شرایطی نیست. براین اساس در دوران تحریم و شرایطی که بازدهی دارایی ها اختلاف معنی دار با میانگین دارد، استفاده از الگوی DY-TVP-VAR می تواند برای سرمایه گذاران نتایج بهتری را جهت مدیریت سبد سرمایه گذاری به همراه داشته باشد.
ارزیابی مولفه های کیفیت فضای نیمه باز در آثار معماری مسکونی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۴-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: فضاهای نیمه باز در آثار مسکونی معاصر، کیفیت خود را به عنوان یکی از فضاهای مهم خانه از دست داده اند. لذا هدف پژوهش شناسایی مولفه های کیفیت فضای نیمه باز مسکونی و ارزیابی میزان انطباق و افتراق این مولفه ها در معماری معاصر مسکونی کشور است. روش ها: مولفه های فضای نیمه باز با روش توصیفی شناسایی شد و سپس 30 نمونه مطالعاتی در سطح کشور، با روش مورد پژوهی ارزیابی شد و فراوانی و وزن مولفه ها (بر اساس آنتروپی شانون) در ادبیات موضوع و نمونه ها به دست آمد. سپس بین اولویت بندی مولفه های ادبیات موضوع و نمونه های مطالعاتی قیاس تطبیقی صورت پذیرفت. یافته ها: اشتراکات شامل تنوع فعالیت و فضایی، فعالیت مطلوب، دید و منظر، ارتباط با محیط ، حریم و عناصر طبیعی، همجواری با فضای داخلی، ابعاد - ارتفاع فضا، تناسبات فضا، بازشو، مصالح، عناصر سازنده فضا می باشند. افتراقات مولفه های معنایی اینگونه است که در ادبیات موضوع تعامل اجتماعی، امنیت و آسایش اولویت داشته و در مقابل مولفه زیبایی، محصوریت و تداوم بصری در اجرا اولویت دارد. افتراقات مولفه های کالبدی اینگونه اند که ادبیات موضوع روی ساختار کالبدی شامل میزان سطوح، تخلخل، وسعت و عمق فضا تاکید می کند، ولی نمونه های مطالعاتی گویای تفوق نگاه زیبایی شناسی مشتمل بر رنگ، تناسب حجم پر و خالی و فرم می باشند. نتیجه گیری: بعد از توجه به اشتراکات مولفه های معنایی و کالبدی به عنوان بدیهیات اولیه طراحی، افتراق ها نشان می دهد، آنچه در ارتقا کیفیت فضاهای نیمه باز آثار معاصر مسکونی حائز اهمیت است توجه به خواست، بودجه و اقتصاد مسکن و الزامات فرهنگی-اجتماعی بسترهای متفاوت است.
سیاست گذاری مسکن نبوی (سیاست گذاری رسول خدا ص در حوزه مسکن) و دلالت های آن برای حل مشکل مسکن در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیره ی نبوی در حل مشکل مسکن مهاجران، با مشارکت دولت مردم، مصداق بارزی از ترکیب دو راهبرد «حمایت دولت» و «تقویت تکافل اجتماعی» است. پیامیر گرامی با اجرای سیاست «واگذاری زمین به خانوارهای فاقد مسکن» و «ایجاد سکونت گاه صفه برای اقشار ضعیف»، آنها را از حمایت دولت اسلامی بهره مند کردند و با اسکان موقت مهاجران در منزل انصار، زمینه ی مشارکت عمومی را برای حل مشکل مسکن فراهم نمودند. یافته های مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و متکی بر اسناد کتابخانه ای به دست آمده است، نشان می دهد رویکرد پیامبر اکرم می تواند دلالت هایی برای حل چالش مسکن در ایران داشته باشد. در این زمینه می توان علاوه بر تقویت همیاری عمومی و استفاده از ظرفیت خیران و واقفان، از سیاست عرضه ی گسترده ی زمین برای ساخت مسکن با رعایت اقتضائات آمایش سرزمین و ایجاد سکونت گاه های موقت و ارزان برای اقشار محروم استفاده کرد. نیز می توان به جای شرکت های مسکن ساز، زمین را به خود افراد واگذار کرد تا به تدریج مسکن موردنیاز خود را بسازند. از لوازم این کار، فاصله گرفتن از رویکرد توسعه ی عمودی مسکن به سمت توسعه ی افقی و اتخاذ رویکرد مردمی در ساخت مسکن است. برای تأمین مالی ساخت مسکن نیز می توان از ظرفیت های همیاری و مشارکت عمومی بهره گرفت. تقویت تکافل اجتماعی در حوزه ی مسکن مستلزم تدوین پیوست فرهنگی مسکن و استفاده از تمام ظرفیت های آموزشی و رسانه ای است.
نقش سبک زندگی در کیفیت معماری مسکن از بُعد اجتماعی و فرهنگی (نمونه موردی: خانه های معاصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان، مسکن را چیزی بیش از نیاز انسان به سرپناه می دانند و معتقدند که از جمله مولفه های اصلی تاثیرگذار بر شکل و فرم آن فرهنگ است. اما از آنجایی که فرهنگ مفهومی پیچیده و بسیار عام می باشد، نیاز است که به مولفه هایی قابل سنجش و اندازه گیری مانند شیوه زندگی بسط پیدا کند. نادیده انگاشتن مطالعات فرهنگی و مردم شناسانه در سال های اخیر باعث کاهش رضایتمندی و از بین رفتن هویت فرهنگی مسکن شده است. دگرگونی سبک زندگی در طول دوره های تاریخی مختلف و ارتباط مستقیمی که میان آن با شکل و فرم مسکن وجود دارد، امکان مطالعه و بررسی سیر تاثیر آن بر خانه را در دوره های مختلف تاریخی فراهم می کند. این پژوهش به دنبال یافتن نقش سبک زندگی در کیفیت معماری مسکن از بعد اجتماعی و فرهنگی در دوران معاصر می باشد. روش کار این پژوهش شیوه توصیفی-تحلیلی است. که بخش نخست پژوهش با مطالعات کتابخانه ای، ادبیات موضوع و در فاز بعدی با مطالعات میدانی و برداشت نمونه های موجود در شهر تبریز از دوره ی اوایل انقلاب و معاصر می باشد، بدست آمده است. در نهایت بر اساس مصاحبه و پرسشنامه ، داده هایی بدست می آید که تاثیر سبک زندگی بر کیفیت معماری مسکونی را مشخص می کند. نتایج حاصله نشانگر این هستند که دگرگونی سبک زندگی ارتباط مستقیمی بر کالبد خانه دارد و عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی هم باعث تنوع سبک زندگی و به تبع آن گوناگونی شکل معماری و کیفیات آن می باشند.
ارزیابی مولفه های کالبدی مساکن حاشیه شهر منطبق با سبک زندگی مهاجرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
کالبد معماری بیانگر هویت ساکنین می باشد. از این روی، عامل شکل دهنده به مساکن در حاشیه شهر، بازتاب مولفه های هویتی مهاجران است که سازنده سبک زندگی آنهاست. این درحالیست که الگوی مسکن در حاشیه شهر، اغلب براساس سبک زندگی غالب در جامعه شهری است و با نیازهای واقعی مهاجران مطابقت ندارد. بنابراین ارائه مولفه های کالبدی مسکن پاسخ مناسبی به انطباق این الگوها با سبک زندگی مهاجران است. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی میزان ارتباط مولفه های کالبدی مسکن با سبک زندگی مهاجرین می باشد؛ لذا ابتدا ریزمولفه های این دو مبحث با روش تحلیلی-توصیفی استخراج گردید. سپس باروش کیفی و بهره گیری از مصاحبه با 11 نفر از متخصصین ارتباط ریزمولفه های کالبدمسکن با سبک زندگی شناسایی گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار MAXQDA انجام شده است. یافته ها نشان می دهد در بعداجتماعی تاثیر ساختارخانواده و شغل بر سازماندهی فضایی و الگوی مسکن در بالاترین اولویت می باشد. درحالی که در بعدفرهنگی تاثیر باورهای مهاجران بر سازماندهی فضایی و همچنین تاثیر قومیت بر سازماندهی فضایی و موقعیت مسکن بالاترین اولویت را دارد.
بررسی اثرات تأمین مسکن محله محور بر توسعه گردشگری با رویکرد زیست محیطی (مورد مطالعه: شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
99 - 116
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر گردشگری جایگاه خاصی در توسعه کشورها پیدا کرده و نقش فعال و مؤثری در ارتقاء ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ویژه در کشورهای درحال توسعه ایفا می کند؛ امروزه تأمین مسکن در قالب برنامه ریزی محله محوری، بیش از هر زمان دیگری مورد توجه می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تأمین مسکن محله محور بر توسعه گردشگری با رویکرد زیست محیطی در شهر اراک بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ چگونگی گردآوری اطلاعات، میدانی (پرسشنامه) و اسنادی (کتابخانه ای) است. جامعه پژوهش، مسئولین و متصدیان گردشگری در محدوده مورد مطالعه که با موضوع گردشگری آشنایی دارند (15 نفر)، متصدیان و کارکنان و فعالان حوزه گردشگری (8 نفر)، کارشناس جغرافیا و گردشگری (5 نفر)، کارشناس عمران (3نفر)، کارشناس مهندسی منابع آب(3نفر) و اساتید، محققان و پژوهشگران دارای اطلاع یا سابقه پژوهش در حوزه گردشگری اراک (6 نفر) بود که 40 پرسشنامه را تکمیل نمودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش ماتریس ایرانی (لئوپولد تغییر یافته مخدوم، 1387) بود. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، اثرات و پیامدهای تأمین مسکن بر گردشگری شهر اراک دارای اندک تأثیرات منفی می باشند، در واقع باید به این نکته اشاره کرد که تأمین مسکن نمی تواند تنها شامل اثرات منفی زیست محیطی باشد بلکه می تواند در زمینه توسعه گردشگری نقش آفرین باشد. بنابراین ضروری است که در درجه اول جهت کاهش اثرات منفی تلاش کرده و در درجه دوم باید سعی کرد از این پتانسیل در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی بهره برد.
تأملی در معناباختگی خانه های نوظهور روستایی با تأکید بر وجوه فضایی - عملکردی (مطالعه موردی: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرم، فضا و عملکرد خانه روستایی برآیند جهان بینی و ذهنیت ساکنین بوده و مدرنیته و فرایندهایش، وجوه چندگانه خانه روستایی را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن، نوعی جدایی میان ذهنیت ساکنین و عینیت خانه های نوظهور به وجود آمده که نتیجه آن، خالی شدن از دیروز و گم شدن در آن همه معناست. هدف: هدف این پژوهش، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی است. روش شناسی تحقیق: داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر، مان ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان است که دارای 5 دهستان است. نمونه مورد بررسی، دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر (خی دو) نشان می دهد که در بعد کالبدی، مساکن نوظهور موجب تغییر در معنای حقیقی معماری بومی و کاهش سطح زیربنا شده اند که با مقدار خطای آلفای 000/0 معنادار است. از بعد اقتصادی، نوسازی بر معیشت محوری خانه های روستایی تاثیر گذاشته و به نوعی در حذف عملکرد معیشتی خانه روستایی موثر می باشد. پدیدار شدن مساکن نوظهور در روستاها تغییراتی را در مفهوم اجتماعی مسکن ایجاد نموده و موجب شکل گیری مساکن تک خانواری با مقدار کای اسکوئر 750/19 و سطح معناداری کمتر از 05/0 شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد که ساخت مساکن جدید در روستاها، تغییرات عمده ای در نوع معماری و تنوع فضایی و عملکردهای پیشین آن ایجاد کرده، به طوری که از معنای خانه های کهن روستایی که عملکرد زیستی- معیشتی داشته و مصالح و منظر و معماری آن با طبیعت و محیط پیرامون روستا همخوانی داشته، فاصله گرفته است.
تحلیل فقهی مالکیت زمین شهری و ضوابط واگذاری آن
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از اصلی ترین نیازهای خانواده در بستر اجتماع است که عدم رفع آن، مسائل و مشکلات عدیده ای در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی و حتی سیاسی جامعه خواهد داشت. یکی از اصلی ترین ارکان تأمین مسکن، زمین آن است. داده های آمایش سرزمینی، وجود زمین به اندازه کافی در کشور را تأیید می کند، اما مدیریت دولت بر زمین های موجود و چگونگی تخصیص آن ها به گونه ای نبوده است که مشکل تأمین زمین مسکن را حل کند. به نظر هر ایده ای که برای دولت در راستای سامان دهی به زمین مسکونی مطرح شود، مبتنی بر مالکیت زمین ها و ضوابط واگذاری آن است. ازاین رو مسئله اصلی این پژوهش، تبیین و تحلیل فقهی مالکیت زمین و ضوابط واگذاری آن است. ازآنجاکه این مسئله، مسئله ای هنجاری است، نگارندگان معتقدند که دانش فقه است که صلاحیت پرداختن به این مسئله را دارد. در این پژوهش سعی شده است با روش کتابخانه ای اطلاعات لازم در باره موضوع گردآوری و با روش اجتهادی و فقهی تحلیل شود. به نظر، با تحلیل این اطلاعات به دست می آید که اختیار زمین های موجود و قابل استفاده در مسکن سازی ازآنِ دولت است و دولت می تواند آن ها را در اختیار افرادی قرار دهد که می توانند در این زمین ها مسکن بسازند و در عوض از آن ها خراج دریافت کند؛ البته دولت نمی تواند این زمین ها را بلاعوض یا معوض به تملیک شخصی درآورد و باید جنبه مالکیت عمومی این زمین ها برای همیشه باقی بماند.
تأثیر نور روز بر واکنش های احساسی در فضاهای سکونتی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
71 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نور، پارامتر اصلی در ایجاد رابطه بصری انسان با محیط اطراف است که بدون آن بسیاری از امور روزمره در شرایط کنونی قابل انجام نیست. مطالعات نشان می دهند شرایط نور روز در انواع مختلف فضاهای داخلی بر واکنش های احساسی ساکنان آن تأثیر گذارند و ازآنجایی که امروزه افراد، بیشتر زمانشان را در خانه و محیط های داخلی سپری می کنند و نیاز جسمی و روانی به نور روز دارند، لازم است معماران دانش لازم در مورد نور روز و ارتباط آن با واکنش های احساسی ساکنان داشته باشند، درحالیکه پژوهش در این زمینه کم و در عرض های جغرافیایی دیگری است که کیفیات نوری متفاوتی داشتند.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های مؤثر نور روز بر واکنش های احساسی ساکنان در محدوده شهر تبریز و تبیین تأثیر جنسیت و سن و نوع مسکن در این رابطه و تبیین تأثیر جهت نور ورودی و ابعاد پنجره بر واکنش های احساسی ساکنان انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و روش پردازش تصاویر یک واحد مسکونی نمونه تبریز در محیط شبیه سازی شده با نرم افزار رویت انجام شده است. جهت ارزیابی، از پرسشنامه استاندارد پرات و راسل استفاده شده است. سپس ویژگی های جمعیت شناختی، شرایط مرتبط با آزمایش و ادراک شرکت کنندگان تجزیه و تحلیل شده است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند دو مؤلفه ابعاد و جهت پنجره ها بر واکنش های احساسی ساکنان تأثیرگذار است و در جبهه شمال و شرق با افزایش ابعاد پنجره سرزندگی ساکنان افزایش پیدا می کند ولی در جبهه جنوب با افزایش ابعاد پنجره، سرزندگی ساکنان کاهش یافته و در معدود موارد بین جنسیت و سن با واکنش های احساسی حاصل از نور روز رابطه معنادار وجود دارد و نوع مسکن بر واکنش های احساسی حاصل از نور روز ساکنان تأثیری ندارد.
تأثیر ساختار اقتصادی خانواده بر ساختار فضایی مسکن (مطالعه موردی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات گسترده اقتصادی در ایران که با انقلاب صنعتی شدت یافت، ساختار اقتصادی خانواده را متحول نموده است و با تغییر جایگاه، روابط و نیازهای افراد خانواده، زمینه ساز تغییر در سازمان فضایی مسکن شده است این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که با تغییر ساختار اقتصادی خانواده، ساختار فضایی خانه در شهر یزد چه تغییراتی را پشت سر گذاشته است؟ در این راستا، نمونه هایی از الگوهای غالب مسکن سه دوره یزد به صورت هدفمند انتخاب شد. روش این پژوهش نظریه زمینه ای است و تحلیل نتایج از طریق کدگذاری داده های به دست آمده از مصاحبه ها انجام شده است. برای گردآوری داده ها نیز از پرسش نامه های عمیق نیمه ساختار یافته و مصاحبه های باز همراه با مشاهدات آزاد و مشارکتی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند که خانواده پس از تحولات ساختار اقتصادی، دچار تغییراتی در عملکرد خود، پیوند اعضا و ساختار قدرت شده است. این موارد در مقیاس خانواده، خود را به صورت تغییر جایگاه مرد، زن و فرزند، کاهش محوریت جمع، افزایش محوریت فرد و تغییر عملکرد خانه نشان داده است و تأثیر آن ها در سازمان دهی فضاها، به صورت حذف سلسله مراتب سنی و جنسی در سازماندهی فضاها، محوریت فرد در سازماندهی فضاها، کاهش سیالیت فضاها، و تغییر کیفیات مورد نظر ساکنان از فضاها، نمود یافته است.
تأثیر سبک زندگی معاصر بر پیدایش فضای نوین در مسکن؛ مورد مطالعه، منطقه پنجِ تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد اصلی مسکن پاسخگویی به سبک زندگی انسان است و در دوران حاضر، در طراحی بیشتر مسکن ها به سلیقه و نیازهای ساکنان کمتر توجه می شود. در این پژوهش در راستای بررسی تأثیر سبک زندگی افراد بر وجوه کالبدی مسکن و پاسخ به پرسش «فضاهای نوین بر مبنای سبک زندگی معاصر چیست؟»، پرسشنامه ای براساس طیف لیکرت طراحی شده است. جامعه آماری 298 نفر از ساکنین منطقه 5 تبریز است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. در مرحله تجزیه وتحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار آماری spss و ترکیبی از آزمون t تک نمونه ای برای میزان تأثیرگذاری هر مؤلفه، آزمون فریدمن برای مقایسه مؤلفه ها و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن توزیع نمرات استفاده شده است. براساس تحلیل های انجام شده، بیشترین ضریب وابستگی بین سبک زندگی معاصر و مسکن به ترتیب شامل بعد زیست محیطی با ضریب 91/3، کالبدی 84/3، اجتماعی- فرهنگی 76/3، فردی 62/3 و اقتصادی 55/3 است. براساس یافته ها، مهم ترین زیرمؤلفه های ابعاد زیست محیطی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، فردی و اقتصادی به ترتیب مربوط به بهداشت محیطی، الگوی ساخت، امنیت، اهداف و سطح درآمد است. فضاهای نوین پیشنهادی در این پژوهش شامل، تصفیه آب مرکزی، لاندری مرکزی، لاندری واحدها، شوتینگ زباله، کارواش مکانیکی، فیلتر ورودی سرویس بهداشتی، طراحی فضای نگهبانی به دلیل کنترل ورود و خروج، تأمین دید به فضای بازی کودکان، ایجاد ارتباط بصری و فیزیکی بین حیاط های عمومی و نیمه عمومی محوطه، طراحی مسیر سلامت، سالن ورزشی و استخر پیشنهاد شده است.
سنجش سرمایه اجتماعی و فرهنگی با تأکید بر تمایل به سکونت در فضاهای شهری؛ مطالعه موردی محله امیرآباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
33 - 62
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان و مکان و احساس تعلق مکانی و اجتماعی به فضاهای شهری یکی از مهم ترین محورهای پژوهشی در انسان شناسی و جامعه شناسی شهری بوده است. انتخاب محل زندگی و سکونت در قلمرو شهری و کیفیت ارتباط با فضای انتخاب شده و حفظ رابطه با فضا یا ترک فضا تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ...است. در تحلیل انتخاب محل زندگی عمدتاً غلبه با رویکردهای اقتصادمحور بوده و به نقش تعیین کننده این مؤلفه تأکید شده است. بدون شک اهمیت عنصر اقتصاد و سرمایه اقتصادی در انتخاب محل زندگی را نمی توان ناد؛یده گرفت اما عاملی که امکان ماندن و تداوم زیست در محل انتخاب شده را فراهم نموده و با ایجاد حس تعلق و دلبستگی به مکان، امکان کندن از فضا را دشوار و سخت می کند عوامل اجتماعی و فرهنگی هستند که در فضا و مکان زیست افراد تولید و بازتولید می شوند. در مقاله حاضر تلاش شده است با الهام از رویکرد نظری بوردیو ساختارهای اجتماعی مؤثر در تصمیم گیری عاملان انسانی در انتخاب محل زندگی و تمایل به سکونت در منطقه 6 شهر تهران بررسی شود. میدان مطالعه محله امیرآباد شهر تهران بود که با استفاده از روش پیمایش و تحلیل معادلات ساختاری، روابط بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سبک زندگی و تمایل به سکونت در محله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد انتخاب محل سکونت نه تنها نتیجه عوامل ساختاری مانند امنیت، سرمایه اجتماعی و امکانات محلی بوده، بلکه متأثر از کنش های فردی و تصمیمات روزمره آن ها در ارتباط با سبک زندگی و فراغت نیز می باشد و عادت واره های سبک مصرف و سبک فراغت نقش تعیین کننده ای در انتخاب و محل زندگی شهروندان دارند.
تحلیل جامعه شناختی پدیده سرمایه گذاری فرامرزی در بخش مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
315 - 337
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، فهم دلایل، استراتژی ها و پیامدهای پدیده سرمایه گذاری های فرامرزی شهروندان در بخش مسکن می باشد. روش تحقیق این مقاله، کیفی و مبتنی بر تئوری داده بنیاد است که در آن با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و نمونه گیری نظری با 18 سرمایه گذار فرامرزی ساکن تبریز و تحلیل داده ها بر اساس رویه نظام مند اشتراوس و کوربین، کدهای باز، محوری و گزینشی استخراج شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که کدهای عدم امنیت اقتصادی، حفظ ارزش دارایی ها، تسهیلات و مشوق های دولتی، تجربه های موفق مهاجران، تحولات سیاسی و اجتماعی به عنوان شرایط علی، و کدهای قوانین و مقررات کشور مقصد، دسترسی به اطلاعات، تجارب فرهنگی و شبکه های اجتماعی به عنوان شرایط زمینه ای، و سرانجام کدهای شوک ارزی و نرخ تبدیل، رقابت با دیگر سرمایه گذاران و موانع تصمیم گیری به عنوان شرایط مداخله گر دلایل اصلی و مهم سرمایه گذاری فرامرزی شهروندان در بخش مسکن محسوب می شوند. از سوی دیگر، با تولید و بازتولید دو استراتژی پذیرش و مقاومت توسط شهروندان، یافته ها حاکی از آن است که اولا سرمایه گذاری فرامرزی در سال های اخیر منجر به کاهش سرمایه گذاری داخلی و ایجاد وابستگی به بازارهای خارجی شده است. از سوی دیگر، این فرآیند به توزیع نابرابر ثروت و تغییر در الگوهای مهاجرت و خانوادگی نیز دامن زده و انسجام اجتماعی را کاهش داده است. همچنین، پیامدهایی مانند تضعیف هویت ملی، تغییر در ارزش ها و باورها، و شکل گیری شبکه های اجتماعی جدید از دیگر نتایج این سرمایه گذاری ها است. سرانجام، یافته های این پژوهش با توجه به کد هسته ساختارهای انگیزشی در کنش های فرامرزی نشان می دهد که سرمایه گذاری فرامرزی در بخش مسکن، به عنوان یک پدیده اجتماعی-اقتصادی، تحت تأثیر ساختارهای انگیزشی ناشی از موضوعات مختلف علی، زمینه ای و مداخله گر قرار داردو در نتیجه، این پدیده علاوه بر ایجاد پیامدهای اقتصادی و اجتماعی متعدد، به بازتعریف روابط اقتصادی و هویتی شهروندان در بستر جهانی شدن منجر شده است.