مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
خودکنترلی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش خلاقانه باعث درک عمیق تر مفاهیم، تفکر انتقادی و تقویت انگیزه یادگیری در دانش آموزان می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اجرای تکنیک تئاتر نمایشی و تأثیر آن بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی، انجام شد. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل، بر روی 40 دانش آموز پسر مشغول به تحصیل در پایه دوم ابتدایی شهرستان جویبار، در سال تحصیلی 1403-1402 انجام شد؛ این دانش آموزان به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه 20 نفره قرار گرفتند و با استفاده از پرسشنامه خودکنترلی تانگی و همکاران و پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک به عنوان ابزار اندازه گیری، میانگین و انحراف معیار به عنوان شاخص های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس برای تعمیم نتایج، انجام شد. پایایی آن به روش همسانی درونی بر روی دو نمونه آماری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 83/0 و 85/0 به دست آمد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده برای این پرسشنامه در پژوهش حاضر، 88/0، است که نمایانگر پایایی مطلوب آن است. یافته ها: استفاده از تکنیک تئاتر نمایشی در آموزش درس علوم پایه دوم، تأثیر مثبت معناداری بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارد. این تأثیر در مورد سازگاری تحصیلی (90%) بیشتر از خودکنترلی (31%) بود. نتیجه گیری: تئاتر نمایشی، روشی مؤثر برای ارتقای مهارت های خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پایه دوم، در درس علوم است؛ بنابراین، توصیه می شود معلمان در صورت امکان از تکنیک تئاتر نمایشی در کلاس های درس علوم استفاده کنند تا یادگیری دانش آموزان را پایدارتر و لذت بخش تر سازند.
پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۲۶-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگه دارنده متادون در شهر زنجان بود. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان 217 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسوسه مصرف مواد پس از ترک، پرسشنامه خود آسیبی عمدی، مقیاس احساس تنهایی و مقیاس خودکنترلی بود. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بازگشت به مصرف مواد با خود آسیب رسانی و احساس تنهایی رابطه مثبت و بین بازگشت به مصرف مواد با خودکنترلی و ابعاد آن رابطه منفی وجود داشت. نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خودکنترلی منع شده، احساس تنهایی و خودآسیب رسانی روی هم 50 درصد از واریانس بازگشت به مصرف مواد را تبیین کردند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد که روان شناسان بالینی در درمان افراد وابسته به مواد مخدر و کاهش خطر بازگشت به مصرف، بر کاهش احساس تنهایی و رفتار آسیب رسانی به خود و افزایش خودکنترلی به عنوان بازدارنده های ولع مصرف تأکید نمایند.
بررسی رابطه بین تفکر آینده نگر با توانایی های قضاوت اخلاقی و خودکنترلی در کودکان دوره اول مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانایی تصویرسازی ذهنی از حوادث و رویدادهای احتمالی آینده و پیش بینی موقعیت ها و نیازهای آن که به عنوان تفکر آینده نگر شناخته می شود نقش حیاتی برای فعالیت های شناختی پیچیده همچون؛ برنامه ریزی، تنظیم هیجانات، خودکنترلی و قضاوت اخلاقی دارد. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط مهارت های تفکر آینده نگر با قضاوت اخلاقی و خودکنترلی در کودکان انجام شد. در این مطالعه توصیفی، جامعه آماری، کودکان دوره اول ابتدایی مدارس ناحیه 4 آموزش و پرورش اصفهان در سال 1400-1401 بودند که 230 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های تفکر آینده نگر، خودکنترلی ادراک شده و پرسشنامه قضاوت اخلاقی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و آزمون t مستقل تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان داد مولفه قضاوت اخلاقی و همچنین خودکنترلی با پرسشنامه تفکر آینده نگر در سطح معناداری P ˂. /01 به ترتیب با ضریب همبستگی 55/. و 63/. دارای ارتباط معنادار و مثبت م است همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که قضاوت اخلاقی 17 درصد و خودکنترلی 21 درصد تغییرات تفکر آینده نگر را پیش بینی می کند. همچنین آزمون t حاکی از تفاوت معنادار در مولفه خودکنترلی در دو جنس دختر و پسر می باشد.
تأثیر ویژگی های شخصیتی پنج گانه NEO-FFI بر کنترل درونی پدیده مجرمانه: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پرتو نظریه خودکنترلی گاتفردسون و هیرشی و با بهره گیری از نظریه شخصیت پنج عاملی، درصدد ارزیابی تأثیر ویژگی های شخصیتی پنج گانه NEO-FFI بر کنترل درونی جرم می باشد. پژوهش پیش رو به روش توصیفی و از نوع همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد هستند که از این میان، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده نسبی و در پرتو فرمول حجم نمونه کوکران، 385 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه پنج عاملی NEO و پرسشنامه فرم کوتاه خودکنترلی تانجی است. ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش نشان می دهد که خودکنترلی با روان رنجوری و برون گرایی رابطه معکوس و با تجربه گرایی، سازش پذیری و وجدان گرایی رابطه مستقیم دارد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز ثابت کرد که از میان پنج متغیر اصلی شخصیت، چهار متغیر سازش پذیری، روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی توانایی پیش بینی خودکنترلی را دارﻧﺪ.
الگوی ساختاری ابعاد سرشت و منش و سه گانه تاریک شخصیت با گرایش به رفتارهای مجرمانه در نوجوانان: نقش میانجی خودکنترلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تلاشهای زیادی بر اساس متغیرهای روانشناختی، جامعهشناسی و فرهنگی برای تعیین ماهیت جرم و جنایت صورت گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا صفات تاریک شخصیت و ابعاد سرشت و منش از طریق خودکنترلی بر رفتارهای مجرمانه تأثیر دارند. مواد روشها: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه نوجوانان 13 تا 17 سال شهرستان خرمآباد در سال 1402 بودند. نمونه پژوهش 350 نفر از نوجوانان بودند که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای سهگانه تاریک شخصیت (پائلوس و جونز، 2011)، فرم کوتاه پرسشنامه سرشت و منش آدان و همکاران (2009)، خودکنترلی تانجی و همکاران (2004) و رفتارهای مجرمانه نوجوانان پیچرو (2019) پاسخ دادند. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار AMOS 24 و SPSS 26 استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین سهگانه تاریک شخصیت با رفتارهای مجرمان نوجوانان رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت (001/0≥P). همچنین نتایج نشان داد که بین نوجویی و آسیب پرهیزی با رفتارهای مجرمانه رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد(001/0≥P)؛ بین پاداش وابستگی، پشتکار، خود راهبری، همکاری و خود فراروی با رفتارهای مجرمانه رابطه منفی و معنیداری وجود دارد(001/0≥P). نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 30 درصد از واریانس خودکنترلی توسط صفات تاریک شخصیت و ابعاد سرشت و منش تبیین میشود. در نهایت 43 درصد از واریانس رفتارهای مجرمانه توسط صفات تاریک شخصیت، ابعاد سرشت و منش و خودکنترلی تبیین میشود. نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان نتیجه گرفت که صفات تاریک شخصیت و ابعاد سرشت و منش بهطور غیرمستقیم از طریق مهارتهای خودکنترلی ضعیف بر رفتارهای مجرمان نوجوانان تأثیر دارند. لذا پیشنهاد میشود برنامههای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بر روی مهارتهای خویشتنداری و خودکنترلی متمرکز باشند.
اثربخشی درمان بین فردی بر بهبود خودکنترلی و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مبتلابه ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: ناتوانی یادگیری ازجمله مسائلی است که به واسطه رشد روانشناسی در دهه های اخیر، موردتوجه فراوان قرارگرفته است و افراد مبتلابه ناتوانی یادگیری با مجموعه ای از واکنش های منفی اجتماعی روبه رو می شوند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان بین فردی بر بهبود خودکنترلی و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان مبتلابه ناتوانی یادگیری خاص انجام شد. روش: این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص مراجعه کننده به مرکز تخصصی وابسته به آموزش و پرورش شهرستان های اردبیل و گرمی بود. نمونه پژوهش 30 دانش آموز دارای ناتوانی یادگیری خاص بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های مشکلات یادگیری (LDQ)، خودکنترلی تانچی و همکاران و اضطراب اجتماعی لاجرسا استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه60 دقیقه ای درمان کوتاه مدت روابط بین فردی کلرمن و همکاران را دریافت کردند و برای گروه کنترل مداخله ای ارائه نشد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره به وسیله نرم افزار spss27 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان کوتاه مدت روابط بین فردی موجب بهبود خود کنترلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص شده است (001/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان از آموزش درمان روابط بین فردی برای ارتقاء خود کنترلی، اضطراب اجتماعی، سلامت روانی و کاهش علائم اختلال و مشکلات هیجانی-رفتاری دانش آموزان دارای اختلال ناتوانی یادگیری استفاده کرد. کلیدواژه: درمان بین فردی، خودکنترلی، اضطراب اجتماعی، ناتوانی یادگیری خاص
مقایسه سبکهای فرزندپروری والدین، خود کنترلی و گرایش به رفتارهای پر خطر در نوجوانان بزهکار کانون اصاح و تربیت نوجوانان غیر بزهکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
173-201
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره نوجوانی می تواند زمینه ساز مشکلاتی نظیر پرخاشگری و انجام رفتارهای پرخطر باشد. این مسائل در بزهکاری و به تبع آن نگهداری نوجوانان در کانون اصلاح و تربیت مؤثر است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبکهای فرزندپروری، خودکنترلی و شیوع رفتارهای پرخطر در نوجوانان غیربزهکار و بزهکار انجام شد. روش: پژوهش فوق کمی، کاربردی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل 100 نوجوان بزهکار کانون اصلاح و تربیت و 100 نوجوان دانش آموز غیربزهکار در مقاطع متوسطه استان اصفهان در سال 1401-1402 بوده که از هر گروه 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1972)، خودکنترلی تانجنی (2004)، مقیاس خطرپذیری نوجوانان (1390) است و تحلیل آماری به وسیله نرم افزار SPSS23 و تحلیل واریانس چندمتغیری انجام شده است. یافته ها: دو گروه نوجوانان بزهکار و غیربزهکار در سبکهای فرزندپروری سهل انگارانه و مستبدانه والدین تفاوت معناداری داشتند. دو گروه در خودکنترلی، مقیاسهای خودنظم دهی، کنشهای تکانشی، عادات سالم و اخلاق کاری تفاوت معناداری داشتند و نوجوانان غیربزهکار خودکنترلی بالاتری نشان دادند. رفتارهای پرخطر در پنج مقیاس گرایش به مواد مخدر، الکل، سیگار، رفتار خشونت آمیز و رانندگی خطرناک بین دو گروه تفاوت معناداری داشت و نوجوانان بزهکار گرایش بیشتری به این رفتارها داشتند. بحث: بر اساس مطالعه حاضر سبک فرزندپروری سهل گرایانه و استبدادی، خودکنترلی پایین و گرایش به رفتارهای پرخطر عواملی هستند که موجب بزهکاری نوجوانان بوده و لزوم آموزش والدین در حوزه فرزندپروری و افزایش خودکنترلی نوجوانان را نشان می دهد.
اثربخشی آموزش صلح بر خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجومعلمان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
35 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزشی صلح بر خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجو معلمان دختر بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی 1403- 1404 بود. بدین منظور 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک (2004) و خودکنترلی کندال - ویلکاکسون (1979) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش صلح طی 10 جلسه 60 دقیقه ای و در مدت 5 هفته متوالی به دانشجومعلمان گروه آزمایش ارائه شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش صلح در دانشجومعلمان دختر بر خودکنترلی (327/4=F و 044/0=P) و مهارت های ارتباطی (947/8=F و 005/0=P) در مراحل پس آزمون و پیگیری اثربخش بود. در نهایت بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش صلح در مهارت های ارتباطی و خودکنترلی اثربخش بوده و لذا آگاهی دانشجومعلمان، اساتید و سایر متخصصان از این متغیرها ضروری است. و از این رو استفاده از این مداخله آموزشی می تواند در ارتقای خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجومعلمان مؤثر واقع شود.
رابطه سه گانه تاریک شخصیت با خیانت زناشویی در زنان و مردان: نقش واسطه ای خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۴۰-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سه گانه تاریک شخصیت با خیانت زناشویی با میانجی گری خودکنترلی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان میاندوآب در سال 1400 بودند. که از بین آنها تعداد 280 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خیانت زناشویی (MIQ مرامی و خادمی، 1392) خودکنترلی تانجی (SCQ، تانجی و همکاران، 2004) و صفات تاریک شخصیت (SD3 جنسون و وبستر، 2010) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت بصورت مستقیم بر خیانت زناشویی تاثیر دارد (01/0p<). همچنین صفات تاریک شخصیت به طور غیرمستقیم و با میانجی گری خودکنترلی بر خیانت زناشویی تاثیر دارد(01/0p<). شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودکنترلی نقش میانجی در ارتباط بین سه گانه تاریک شخصیت با خیانت زناشویی دارد.
عوامل مؤثر خودکنترلی در منابع انسانی سازمان از منظر قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
189 - 218
حوزههای تخصصی:
خودکنترلی، مدیریت بر خویشتن و منابع انسانی در سازمان است که افراد را به انجام یا ترک برخی از امور ملزم می کند. دستیابی به چنین مدیریتی از طریق مهار امیال حاصل می شود و مفهوم ضمنی آن، فرونشانی یا مهار کردن است که تأثیر بسزایی در تقویت کارآمدی و اثربخشی دارد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر خودکنترلی در منابع انسانی سازمان ها بر پایه آموزه های قرآنی، به روش داده بنیاد انجام شده است. فرایند نظریه سازی در این روش شامل کدگذاری های باز، محوری و انتخابی است که طی روند آن، کدها به مفاهیم و مفاهیم به مقوله ها تبدیل شده و در نهایت با برقراری پیوند بین مقوله ها، مدل عوامل مؤثر خودکنترلی در منابع انسانی سازمان ها مشخص شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که عوامل مؤثر بر خودکنترلی در منابع انسانی سازمان ها عبارت اند از: توحید محوری، تهذیب نفس، آخرت گرایی، خوف و رجاء، عمل گرایی، وجدان کاری، نظارت مداری، اصلاح فردی، حیا و عفت. این عوامل باعث تقویت خودکنترلی و حفظ گوهر گران بهای منابع انسانی، عدم فروختن آن به امیال هوس ها، بهره وری بیشتر سازمان ها، خلق معنویت، صداقت و حفظ کرامت انسانی در منابع انسانی سازمان ها می شوند.
تاثیر رهبری آموزشی مبتنی بر هوش هیجانی بر خودکنترلی و شیوه مدیریت کلاس در معلمان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۴
201 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر رهبری آموزشی مبتنی بر هوش هیجانی بر خودکنترلی و شیوه مدیریت کلاس در معلمان مقطع ابتدایی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران تشکیل دادند که در خود کنترلی و مدیریت کلاس درس دچار ضعف بودند و سابقه خشونت علیه دانش آموزان را داشتند و در 6 ماه نخست سال 1403 به مراکز مشاوره و اصلاح رفتار مراجعه کرده بودند. حجم نمونه بر اساس معیارهای ورود به تحقیق 14 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی به دوگروه هفت نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه رهبری آموزشی مبتنی بر هوش هیجانی بر اساس مدل مایر و سالووی(2004) را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودکنترلی گراسمیک و همکاران(1993) و پرسشنامه شیوه مدیریت کلاس امین یزدی و عالی(1387) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که در گروه آزمایش تغییر معناداری(P=0/001 و E=0/37) در خودکنترلی نسبت به گروه کنترل به وجود آمده است اما در شیوه مدیریت کلاس تغییر معناداری ملاحظه نشد. بر اساس داده های حاصل از پژوهش میتوان نتیجه گرفت برنامه رهبری آموزشی مبتنی بر هوش هیجانی بر بهبود خودکنترلی در معلمان مقطع ابتدایی موثر بوده اما در شیوه مدیریت کلاس توسط ایشان تاثیر معنادار نداشته است.