روانشناسی شناختی

روانشناسی شناختی

روانشناسی شناختی دوره 11 زمستان 1403 شماره 4 (پیاپی 42) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مقایسه بازشناسی و اطمینان به حافظه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری (شستشو کننده، وارسی کننده) و اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب فراگیر اختلال وسواسی - اجباری اطمینان به حافظه بازشناسی حافظه وارسی کردن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۱۳
پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازشناسی و اطمینان به حافظه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری (شستشو کننده و وارسی کننده) و اختلال اضطراب فراگیر، با رویکردی تجربی و پس رویدادی انجام شد. نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر از بیماران مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان رازی تبریز در سال ۱۴۰۲ بود که به سه گروه ۱۵ نفره تقسیم شدند: افراد مبتلا به وسواس اجباری نوع شستشو، وسواس اجباری نوع وارسی، و اختلال اضطراب فراگیر. افراد مورد بررسی از هر دو جنس، در رده سنی ۲۰ تا ۴۵ سال و دارای تحصیلات بالاتر از دیپلم بودند. در این پژوهش، حافظه آزمودنی ها به کمک دو فهرست واژه شامل فهرست بازشناسی و فهرست یادآوری با بهره گیری از نرم افزار رایانه ای مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل چندمتغیره بررسی شدند. یافته ها نشان داد که بین گروه های پژوهشی از نظر بازشناسی و اطمینان به حافظه تفاوت معناداری وجود دارد (p < 0.05)؛ به طوری که گروه وارسی کننده عملکرد ضعیف تری از نظر بازشناسی و اطمینان به حافظه، نسبت به دو گروه دیگر از خود نشان داد. نتایج این پژوهش بیانگر تأثیر تفاوت های اختلالات هیجانی بر جنبه های حافظه و اطمینان شناختی است و بر اهمیت مداخلات هدفمند شناختی و روان درمانی برای بهبود عملکرد حافظه در بیماران وسواس و اضطراب تأکید دارد.
۲.

نقش میانجی خودکارآمدی شناختی در رابطه میان طرح واره های ناسازگار اولیه و سرزندگی روان شناختی در افراد مبتلا به اضطراب اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح واره های ناسازگار اولیه سرزندگی روان شناختی خودکارآمدی شناختی اضطراب اساسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی شناختی در رابطه میان طرح واره های ناسازگار اولیه و سرزندگی روان شناختی در افراد مبتلا به اضطراب اساسی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع بالینی پزشکی دانشگاه گلستان در سال ۱۴۰۳ بود که از میان آن ها ۱۲۰ نفر با روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۸)، مقیاس خودکارآمدی شناختی شرر و همکاران (۱۹۸۲) و مقیاس سرزندگی روان شناختی کان و کرافورد (۲۰۰۳) بود. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه با سرزندگی روان شناختی رابطه منفی معناداری دارند و این رابطه از طریق کاهش خودکارآمدی شناختی میانجی گری می شود. به بیان دیگر، طرح واره های ناسازگار اولیه با تضعیف خودکارآمدی شناختی، به کاهش سرزندگی روان شناختی در افراد مبتلا به اضطراب اساسی منجر می شوند. بر این اساس، توجه به اصلاح طرح واره های ناسازگار و تقویت خودکارآمدی شناختی می تواند به عنوان راهکارهای درمانی مؤثر برای ارتقای سرزندگی و بهبود کیفیت زندگی روان شناختی افراد مضطرب مورد استفاده قرار گیرد.
۳.

رابطه ی پردازش اطلاعات اجتماعی و علائم زیر بالینی اُتیسم در نوجوانان: نقش تعدیل کنندگی حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی پردازش اطلاعات اجتماعی حافظه کاری ذهنی سازی علائم زیر بالینی اُتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
بالا بودن صفات اُتیستیک در نوجوانان با طیف وسیعی از پیامدهای مخرب آموزشی و اجتماعی همراه است. بدین جهت، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پردازش اطلاعات اجتماعی در علائم زیر بالینی اُتیسم با تعدیل کنندگی حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و ذهنی سازی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود و به روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه دوازدهم مدارس دولتی پسرانه و دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود که تعداد 260 نفر (141 دختر، 119 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های پردازش اطلاعات اجتماعی - اسناد و پاسخ هیجانی (SIP-AEQ)، اُتیسم بهر (AQ)، عملکرد بازتابی (RFQ) و نسخه ی کامپیوتری آزمون های حافظه کاری دانیمن و کارپنتر و دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3 انجام شد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که سوگیری اسنادی خصمانه (2/534 t=،0/322=β) و پاسخ های هیجانی منفی (2/001 t=،0/275=β) بر علائم زیر بالینی اُتیسم تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری دارند. ذهنی سازی در رابطه ی بین متغیرهای سوگیری اسنادی خصمانه (2/549 t=،0/507-=β) و پاسخ های هیجانی منفی (3/164 t=،0/632-=β) با علائم زیر بالینی اُتیسم اثر تعدیل کننده دارد. همچنین، نقش تعدیل کنندگی حافظه کاری در ارتباط بین سوگیری اسنادی خصمانه با علائم زیر بالینی اُتیسم تأیید شد (4/389 t=،0/394-=β). با توجه به نتایج پژوهش، استفاده از درمان مبتنی بر ذهنی سازی، آموزش حافظه کاری و برنامه های مداخله مبتنی بر آموزش مهارت های SIP، به درمانگران پیشنهاد می شود.
۴.

مقایسه خرده مقیاس های نسخه پنجم آزمون هوش استنفورد–بینه در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در خواندن و ریاضیات: یک رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکرد اجرایی اختلال ریاضی اختلال خواندن اختلال یادگیری نیمرخ هوشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خرده مقیاس های شناختی شامل استدلال سیال، حافظه فعال و پردازش دیداری-فضایی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در خواندن و ریاضیات، با تأکید بر رویکرد شناختی انجام شد. این مطالعه از نوع علّی-مقایسه ای بود و در ابتدا نمونه ای متشکل از ۹۰ دانش آموز (۳۰ نفر با اختلال خواندن، ۳۰ نفر با اختلال ریاضی، و ۳۰ نفر بدون اختلال یادگیری به عنوان گروه عادی) به روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره و کلینیک های روان شناسی شهر تهران انتخاب شدند. پس از حذف ۱۲ مورد دارای داده های ناقص، تحلیل نهایی بر روی ۷۸ دانش آموز انجام شد. به منظور سنجش مؤلفه های شناختی، از آزمون هوش استنفورد–بینه (نسخه پنجم) استفاده گردید و داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون های تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در خرده مقیاس های استدلال سیال، حافظه فعال و پردازش دیداری-فضایی به طور معناداری پایین تر از گروه دانش آموزان عادی بود (p<0.05)، در حالی که بین دو گروه اختلال خواندن و اختلال ریاضی تفاوت معناداری مشاهده نشد. این نتایج نشان می دهد که نارسایی در مؤلفه های شناختی مورد سنجش، در هر دو نوع اختلال یادگیری خاص وجود دارد و می تواند در تضعیف عملکرد تحصیلی دانش آموزان نقش داشته باشد. در مجموع، یافته های این پژوهش با تأکید بر نقش خرده مقیاس های شناختی آزمون هوش استنفورد–بینه در تبیین مشکلات یادگیری، بر ضرورت طراحی مداخلات شناخت محور جهت بهبود این مؤلفه ها تأکید می ورزد؛ مداخلاتی که می توانند زمینه ارتقاء عملکرد تحصیلی و کاهش علائم اختلالات خواندن و ریاضی را فراهم سازند.
۵.

آیا حل مسئله سریع تر دقت را بهبود می بخشد؟ بررسی پیش بینی کننده های شناختی در تعامل سرعت-دقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حل مسئله تعامل سرعت و دقت خودکنترلی زمان تأخیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
حل مسئله یک فرآیند شناختی هدف محور است که شامل ارزیابی مشکل و ایجاد راه حل ها جهت دستیابی به نتایج مطلوب می شود. این مهارت تحت تأثیر تنظیم زمان مندی بهینه و خودکنترلی قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای زمان کل، زمان تأخیر، درجه دشواری، زمان واکنش و خودکنترلی در تعامل سرعت-دقت بود. نمونه پژوهش حاضر شامل ۵۴ دانش آموز دختر ۱۰ تا ۱۱ ساله بدون سابقه بیماری بود که به صورت در دسترس از مدارس غیرانتفاعی مشهد در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ انتخاب شدند. از تکلیف برج لندن برای ارزیابی متغیرهای دقت عملکرد در حل مسئله، زمان تاخیر، زمان کل، درجه سختی و از تکلیف فلنکر برای متغیرهای خودکنترلی و زمان واکنش استفاده شد. به منظور پیش بینی متغیرهای مذکور در دقت عملکرد حل مسئله، داده ها از طریق تحلیل های آماری رگرسیون چندگانه و تحلیل میانجی در SPSS-26 بررسی شدند. یافته ها نشان دادند که متغیرهای زمان کل (769/0- = β)، زمان تاخیر (574/0 = β)، درجه دشواری (388/0= β) و زمان واکنش (160/0- = β) به طور معناداری عملکرد حل مسئله را پیش بینی می کنند. به این صورت که افزایش زمان کل برای حل مسئله منجر به کاهش دقت شد، در حالی که افزایش زمان تأخیر در آغاز حل مسئله باعث افزایش دقت گردید. اگرچه نقش تعدیل کنندگی خودکنترلی در رابطه بین زمان تاخیر و زمان کل با دقت معنادار نبود (05/0p>)، اما رگرسیون گام به گام حاکی از پیش بینی معنادار متغیر خودکنترلی در دقت عملکرد بود (157/0 = β). بنابراین زمان بندی نقش مهمی در دقت عملکرد دارد. به طوری که صرف زمان کافی برای پردازش شناختی قبل از پاسخ دهی می تواند عملکرد را بهبود بخشد و طولانی شدن فرآیند حل مسئله، به جهت افزایش بار شناختی یا استراتژی های ناکارآمد، می تواند دقت را کاهش دهد. اگرچه نقش درجه دشواری و ماهیت تکلیف در این رابطه مهم است. عدم اثر معنادار تعدیلی خودکنترلی بر تنظیم این رابطه می تواند به ارتباط گسترده این متغیر با دیگر ابعاد شناختی شرکت کنندگان مرتبط باشد.
۶.

بررسی رابطه ابعاد شناختی احتکار با انباشت بی رویه داده های دیجیتالی در دانشجویان با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال احتکار احتکار دیجیتالی دشواری تنظیم هیجان شناختارهای احتکاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
در عصر اطلاعات، انباشت بی رویه داده های دیجیتال به یک چالش جدی تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل روان شناختی مؤثر بر احتکار دیجیتالی، به ویژه در میان دانشجویان، انجام شد. با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بر روی داده های 413 دانشجو از دانشگاه های خلیج فارس و علامه طباطبایی، رابطه بین شناختارهای احتکاری، دشواری تنظیم هیجان و احتکار دیجیتالی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری به روش در دسترس بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های احتکار دیجیتالی (نیو و همکاران، 2019)، شناختارهای احتکاری (استکتی و همکاران، 2003) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و روئمر، 2004) استفاده شد. نتایج نشان داد که شناختارهای احتکاری نقش محوری در پیش بینی احتکار دیجیتالی ایفا می کنند ( ). دانشجویانی که باورهای نادرستی در مورد ارزش اطلاعات دیجیتال داشته و دشواری در دورانداختن آن ها را تجربه می کردند، تمایل بیشتری به انباشت بی رویه داده ها داشتند. همچنین، تعامل پیچیده ای بین شناختارهای احتکاری و دشواری تنظیم هیجان مشاهده شد. هرچند دشواری تنظیم هیجان به تنهایی تأثیر مستقیمی بر احتکار دیجیتالی نداشت ( )، اما در تعامل با شناختارهای احتکاری، نقش تعدیل کننده داشت ( )؛ یعنی با افزایش دشواری تنظیم هیجان، تأثیر شناختارهای احتکاری بر احتکار دیجیتالی افزایش می یافت به طوری که افرادی که هم زمان دارای شناختارهای احتکاری قوی و مشکلات در تنظیم هیجانات خود بودند، بیشتر مستعد احتکار دیجیتال بودند. این پژوهش نشان می دهد که برای مقابله با مشکل رو به رشد احتکار دیجیتالی، باید به طور همزمان بر تغییر باورهای ناکارآمد و بهبود مهارت های تنظیم هیجان تمرکز کنیم. نتایج این مطالعه به درک عمیق تری از مکانیسم های روان شناختی زیربنایی احتکار دیجیتالی کمک کرده و می تواند در طراحی مداخلات درمانی موثر برای این اختلال مفید واقع شود.
۷.

مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان چشم انداز زمان بر خودکارآمدی ترک افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان فراشناختی درمان چشم انداز زمان خودکارآمدی ترک وابستگی به مواد مخدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و درمان چشم ان داز زمان بر خودکارآمدی ترک افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرمانشاه در سال 1403 بودند که بر اساس ملاک های ورود و خروج 60 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 20 نفری (دو آزمایش و یک کنترل) گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی ترک (برامسون، 1999) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 0/05 به کمک نرم افزار SPSS-26 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان فراشناختی و درمان چشم انداز زمان در خودکارآمدی ترک افراد وابسته به مواد مخدر وجود دارد و درمان فراشناختی و درمان چشم انداز زمان منجر به افزایش خودکارآمدی ترک در افراد وابسته به مواد مخدر شده است، و این اثرات مثبت در دوره پی گیری پایدار ماند. همچنین درمان فراشناختی مؤثرتر از درمان چشم انداز زمان در افزایش خودکارآمدی ترک است. بر اساس نتایج، به نظر می رسد اگرچه هر دو درمان مذکور می توانند در افزایش خودکارآمدی ترک این افراد مورد استفاده قرار گیرند، اما درمان فراشناختی به دلیل اثربخشی بیشتر می تواند برای روان شناسان و روان پزشکان دارای تلویحات کاربردی تری باشد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۴۲