مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
روان شناسی
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو در صدد است با بررسی نسبت دین و روان انسان از منظر آیات قرآن کریم زمینه تامل و تدبر بیشتر در این دسته از آیات را فراهم نماید.
در این تحقیق ضمن ارائه تعریفی از دین بر پایه جستاری در آیات قرآن، به بررسی میزان توجه قرآن و آموزه های معرفتی، نظیر آموزه های اعتقادی، اخلاقی و عبادی، و احکام تشریعی آن به روان انسان پرداخته است؛ و ازآنجاکه دانش روان شناسی از مدعیان تبیین رابطه دین و روان است به سه دیدگاه روان شناسان دراین باره نیز، اشاره شده است.
بررسی تطبیقی مفهوم شادی و نشاط از دیدگاه اسلام و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی مفهوم شادی و نشاط از دیدگاه اسلام و روان شناسی انجام شد. شادی به معنای سرزندگی و کامیابی، از مهم ترین نیازهای روانی بشر است و به دلیل تاثیرات عمده ای که بر زندگی انسان می گذارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. در آموزه های دینی به جایگاه و اهمیت شادی در زندگی و علل و آثار آن توجه ویژه ای شده؛ تا آنجا که مکرر در دستورات اسلامی و احادیث و روایات ائمه معصومین(ع) به شادی های مثبت و هدفمند توصیه شده است. در خصوص شادی و نشاط به عنوان یکی از هیجانات مثبت در روان شناسی نیز پژوهشهای فراوانی صورت گرفته است. روش: روش پژوهش، تحلیلی- اسنادی بود؛ به این ترتیب که با جمع آوری اطلاعات از متون اسلامی و روان شناختی، به بررسی مفهوم شادی پرداخته است. یافته ها: یافته های حاصل نشان داد : 1. شادی و نشاط از مسائل ضروری زندگی افراد در جامعه است. 2. در آموزه های دینی و اسلامی تاکید زیادی بر جایگاه شادی و نشاط در زندگی شده است. 3. در روان شناسی نیز به ویژه در سالهای اخیر در قالب روان شناسی مثبت، تاکید زیادی بر مفهوم شادی شده است.نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد دین اسلام کامل ترین دینی است که به تمامی امور زندگی بشر توجه کرده و اگر بگوییم دین اسلام و فرهنگ اسلام، مساوی است با نشاط، امید و شادی؛ سخنی به گزاف نگفته ایم. از مباحث مطرح شده در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که بسیاری از آموزه های اسلامی با موارد مطرح شده روان شناسان و پژوهشگران در زمینه شادی همسو و هماهنگ است.
تعلیم و تربیت و دنیای ناشناختة دینی کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه، کودکان ما در سپهر بیکران اطلاعات و ارتباطات، و در معرض پیام های بیشمار دینی قرار دارند که این مسئله، هشیاری دربارة این مخاطبان کم سن وسال را وظیفه ای انکارناپذیر میسازد. یکی از مباحثی که دست اندرکاران حوزة تعلیم و تربیت دینی باید به طور گسترده با آن آشنایی پیدا کنند، نحوة استنباط کودکان در سنین مختلف، از موضوعات و مفاهیم دینی است. بهیقین، شالودة تفکر دینی آنان را میتوان در همین مفاهیم و برداشت های گوناگون جست وجو کرد. اگر درصدد هستیم تا پیام رسانی مذهبی، متناسب با ویژگیهای دانش آموز را برنامه ریزی کنیم، ناچاریم در دنیای کودکانة آنان گام نهاده، از دید آنها به معارف دینی بنگریم.
مراحل رشد و تکامل درک دینی کودکان و نوجوانان، به دوره های سه گانة تفکر مذهبی شهودی، مذهبی عینی و مذهبی انتزاعی تقسیم میشود.
براین اساس، میتوان تعلیم و تربیت دینی کودکان را در دو دورة کلی خردسالان 5 تا 9 سال و کودکان 9 تا 13 سال برنامه ریزی کرد. تعلیم و تربیت دینی خردسالان باید توأم با بازی، شوخی، سرگرمی و داستان گویی باشد تا ارتباط مربی و متربی از جاذبه و تأثیر لازم برخوردار شود؛ در دورة دوم نیز استفاده از داستان، شعر، سرود، نمایشنامه و فعالیت های عملی و هنری مختلف و سرگرمیهای گوناگون، یکی از ضرورت های تعلیم و تربیت به شمار میآید.
راهبردهای روان شناختی حفظ قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تا کنون در خصوص شیوه های حفظ قرآن، آثار متعددی نگاشته شده؛ ولی به اصول روان شناختی حفظ قرآن توجه کمتری شده است. این نوشتار در پی استفاده از یافته های روان شناسی برای تسهیل کار حافظان قرآن و ماندگاری بیشتر آیات حفظ شده در ذهن آنان است. در این تحقیق، موضوعات روان شناختی دانش، انگیزش، اراده، تکرار و مرور، بسط و گسترش، سازماندهی و رعایت بهداشت و تغذیه مناسب مورد توجه قرار گرفته است.
در موضوع، دانش آگاهی از علوم پیش نیاز وروش اصولی حفظ قرآن و نیز شناخت خود و سبک یادگیری مطمح نظر قرار گرفته است. اموری که انگیزش فرد را برای حفظ قرآن افزایش میدهد، ذیل عنوان انگیزش بررسی شده است. عبور از موانعی که مانع تداوم فعالیت حافظ میشود، تحت عنوان اراده مطرح شده است. تکرار و مرور و تاکتیکهای آن به صورت عامل مؤثر در حفظ، موضوع پنجم راتشکیل میدهد. سازماندهی آیاتی که میخواهیم آنها را حفظ کنیم و روش های آن ششمین موضوع و نکات مربوط به رعایت بهداشت تغذیه مطلوب محور آخر این نوشتار است.
روابط آزاد زن و مرد از دیدگاه آموزه های دینی و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط آزاد زن و مرد از دیدگاه آموزه های دینی و روان شناسی تدوین گردیده است. این تحقیق با استفاده از روش های توصیفی ـ تحلیلی، ابتدا به زمینه های گرایش ارتباط دو جنس مخالف بر اساس رویکرد فیزیولوژیکی، روانی و آموزه های دینی میپردازد و پس از بیان دیدگاه موافقان روابط آزاد، و نقد آن از منظر روان شناسی و دین، نظریه اسلام را با استفاده از آموزه های دینی ارائه میکند. سپس براساس نتایج تحقیقات انجام شده و تحلیل های روان شناختی، و به مدد آموزه های دینی، عوارض شیوع ارتباط آزاد را در سه بخش فردی، خانوادگی و اجتماعی برمیشمارد و حفظ حریم و حدود را موجب ارتقای سلامت فردی و اجتماعی و نویددهنده تشکیل یک ازدواج موفق و پایدار میداند. در پایان، با توصیه حفظ حریم و مرزها و ارضای نیاز جنسی و عاطفی در چهارچوب خانواده، ترویج ازدواج آسان (دائم) و ازدواج موقت را به عنوان راهکاری در این زمینه، ارائه مینماید.
روان شناسی بخشودگی و جایگاه آن در دعاهای صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوعی که اخیرا نظر روان شناسان مثبت نگر و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده، بخشودگی است. محققان نشان داده اند که بخشودگی با سلامتی جسمانی و روانی در ارتباط است. جالب توجه است که این موضوع در قرآن، احادیث و دعاها نیز مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی مروری آیات قرآنی و به ویژه دعاهای 52گانه صحیفه سجادیه با تأکید بر موضوع بخشودگی است. چگونگی بررسی به این صورت بود که بعد از بررسی مروری بخشودگی از جمله تعاریف نظری و ویژگی های افراد بخشنده، به بررسی فواید آن از لحاظ سلامتی جسمانی و روان شناختی بر اساس متون علمی جدید پرداخته شد. در این بررسی، سازه بخشودگی در متون مذهبی با تأکید بر احادیث و تأکید بیشتر بر دعاهای صحیفه سجادیه مورد توجه قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در آیات قرآنی و احادیث و به ویژه در دعاهای صحیفه سجادیه بیش از 120 بار کلماتی مثل عفو، آمرزش، بخشش، و گذشت مطرح شده است. به نظر می رسد نتایج حاصل از این پژوهش مروری، اهمیت میان رشته ای بودن مطالعات مفاهیم دینی و تطبیق آن را با متون علمی جدید می تواند متذکر شود.
مبانی نظری تنبیه از دیدگاه علم روان شناسی و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهای اصلاح و تربیت، که در میان صاحب نظران تعلیم و تربیت مورد اختلاف و مناقشه قرار گرفته، اعمال انواع تنبیه، به ویژه تنبیه بدنی در عرصه تعلیم و تربیت است. عده ای از روان شناسان با اعمال تنبیه به شدت مخالفت کرده اند و آن را در جهت حذف رفتارهای ناهنجار نه تنها غیرمفید، بلکه مضر می دانند و والدین و مربیان را از اعمال آن نهی می کنند. در مقابل، برخی دیگر، از دیدگاه تعلیم و تربیت و اسلام، این تفکر را نمی پذیرند و با آن مخالفند. این دسته معتقدند تنبیه بدنی نه تنها مضر نیست، بلکه می تواند موجب حذف رفتار ناپسند از خزانه رفتاری کودک شود و تأثیر پایداری در وجود او ایجاد کند.
در منابع اسلامی انواع تنبیه، به عنوان یک ابزار بازدارنده در عرصه تعلیم و تربیت مورد پذیرش قرار گرفته است. در آیات قرآن کریم و روایات معصومان علیهم السلام، تنبیه علاوه بر مجازات حدود و تعزیرات، به عنوان یک روش تأدیب و اصلاح رفتار پذیرفته شده است.
نگره ای تطبیقی بر «مادری» در روان شناسی و ادبیات ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از تجلیات ارزشمند زن در جهان خلقت، نقش مادری است. مادری و زنانگی دو مفهومی است که میان آن ها رابطه پیچیده ای وجود دارد. هر چند مادری پایگاه اجتماعی است که به آن بهای زیادی داده می شود و از زنان عمدتاً انتظار می رود که این نقش را بپذیرند، اما عملکرد واقعی آن هنوز نامرئی مانده است. در این میان، مذهب و روان شناسی حوزه هایی اند که در از دو زاویه تشبیه و تفاوت به جایگاه و نقش مادر در زندگی فرد پرداخته اند. مذهب به مثابه نهادی که فرد اعتقادات خود را بر مبنای آن سامان می دهد، نقش تعیین کننده ای در نقطه عطف زن، در قالب مادری، داشته و نگرشی همراه با تکریم را ارائه می کند؛ در عین حال، حیطه روان شناسی به مثابه علم کاربردی مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی نگرشی چالشی و اُبژه محور به حضور مادر در زندگی فرد دارد که از طرفی، آن را مؤثر و از طرفی، مخل زندگی فرد و باعث اختلال شخصیتی وی می داند. در این مقاله، برآنیم تا نگاهی تطبیقی بر مادری، در دو حوزه دین و روانشناسی داشته باشیم تا به نقاط تشبیه و تأکید و تفاوت آن ها دست یازیم.
تجربه های معنوی- عرفانی از دیدگاه روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در شناخت توانمندی های انسانی از بعد روان شناختی، عرفان و حالات عرفانی است. مکاتب مختلف روان شناسی کوشیدهاند چگونگی وقوع آن ها را بر اساس آموزه های خود تفسیر و تبیین نمایند. آنچه در این میان از اهمیت فزاینده ای برخودار است، شناخت این نکته می باشد که اولاً جهت سیر و تحول این تبیین ها و تفسیرها از کجا آغاز و در حال حاضر آخرین یافته ها بیانگر چه مواضعی است؟ دوم اینکه، چه عامل یا عواملی در تعامل با یکدیگر می توانند سبب بروز و ظهور این گونه حالات باشند. در نوشتار حاضر برای پاسخ گویی به مسائل مذکور، مهم ترین دیدگاه های روان شناختی درباره تجربیات عرفانی از نظر ویلیام جیمز تا دیدگاه های مربوط به مکتب روان تحلیلگری(با تأکید بر نظریه فروید و نظریه یونگ)، مکتب انسان گرا یا فرافردی(با تأکید بر نظریه آبراهام مزلو و کارل راجرز) و در نهایت، آخرین دیدگاه های موجود در این باره(یعنی نظریات کلاویتو، گازانیگا) مورد بررسی قرار گرفته است. این نوشتار، مسیر دیدگاه های یاد شده را از نفی حالات و تجربه های عرفانی در نظریه فروید تا نقش کهن الگوها و عوامل درون زاد در ایجاد این حالات و تجربه ها در نظریه یونگ و تأثیر عوامل فرهنگی بر این امر در نظریه مزلو و راجرز، و سرانجام، نحوه دخالت سیستم عصبی انسان را در این باره در نظریه های جدیدتر نشان می دهد.
بررسی تطبیقی نمودهای خودشکوفایی در قرآن و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد در جامعه با یکدیگر متفاوتند. هر کدام هدف خاصی را دنبال میکنند و براساس هدف، روش و مسیر متفاوتی را در زندگی انتخاب میکنند. برخی افراد، بسیار معتقد و مستحکم هستند و در عین حال که در زندگی شخصی موفقاند و استعدادهای وجودی خود را شکوفا کردهاند، در جامعه نیز افرادی خلّاق و حامی دیگران هستند. آنها انسانهای کامل و خود ساخته ای هستند که در روانشناسی انسانگرایی (نیروی سوم)، به آنها انسان های خودشکوفا گفته میشود. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای به توصیف ویژگیهای خودشکوفایان از منظر قرآن و روانشناسی پرداخته میشود و در عین حال، کوشش میشود تا معیارهای جامعی براساس آیات قرآن برای خودشکوفایی ارائه گردد. با بررسی جامع آیات در تفاسیر قرآن، نتایج مؤید آن است که انسان کامل، انسانی است که علاوه بر انجام واجباتی مانند نماز، زکات و ترک گناه و معصیت، مسؤولیتهایی را بر عهده میگیرد که فراتر از وظایف مؤمنان است. او کسی است که در جهت تکامل فردی و اجتماعی میکوشد. با توجه به جامع بودن دیدگاه قرآن و نظر به جهانی بودن رسالت آن، شایسته است که دیدگاه قرآن بهجای نظریههای مطرح شده توسط بشر در زمینه خودشکوفایی استفاده شود
بررسی شخصیت بهرام در هفت پیکر با توجه به نظریه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی به عنوان شاعری صاحب اندیشه در آثار خود سعی داشته تا دغدغه اصلی خود را در اشعارش بنمایاند. دغدغه انسان کامل و آرمانی که الگوی اخلاقی و فکری مخاطبان می تواند باشد. در هفت پیکر، اساس تفکر نظامی کمال، تعالی و خودشکوفایی شخصیت های داستان، مخصوصاً بهرام گور است. اما نه کمالی پر رنج؛ بلکه تجربه ای همراه با شادی و امیدواری، با توجه به جسم و روح و دو بعد مادی و معنوی که از این نظر با نظریه شخصیتی مزلو کاملاً سازگار است. بهرام بتدریج در سیر داستان به مرحله آگاهی می رسد و همراه با گره افتادن ها و گره گشایی های داستانی، گویی گره های وجود بهرام نیز گشوده می شود. در این مقاله، شخصیت بهرام در پردازش نظامی، با مؤلفه های خودشکوفایی مزلو تطبیق داده شده است.
بررسی مشارکت علمی روان شناسان ایرانی در انتشار مقالات علمی در پایگاه مدلاین طی سال های 2010-2000(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش به منظور بررسی وضعیت تولیدات علمی روان شناسی پژوهشگران و مشخص کردن جایگاه ایران در مقایسه با سایر کشورها، مقالات ژورنال های برتر حوزه روان شناسی طی یک دوره 11 ساله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش: 71 مجله علمی حوزه روان شناسی با استفاده از طبقه بندی موضوعی پایگاه JCR شناسایی شده اند. در این میان 19 مجله با ضریب تأثیر بیشتر از 3 دارای معیار ورود به پژوهش می باشند. اطلاعات مورد نظر از طریق جستجو در پایگاه اطلاعاتی علوم زیستی مدلاین بازیابی و مورد بررسی قرار می گیرد. یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که تعداد 13566 مقاله در مجلات تحت بررسی منتشر و در پایگاه مدلاین ایندکس شده است. از نظر تعداد تولیدات علمی کشورها، ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و آلمان به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند و کشور ایران با 19 مقاله (14/0%) جایگاه سی و دوم را در میان سایر کشورها به خود اختصاص می دهد. نشریه تخصصی Neurobiology of learning and memory با ضریب تأثیر 476/3 بیشترین تعداد مقالات نویسندگان ایرانی را منتشر کرده است و 11% مقالات به صورت مشترک با همکاری بین المللی انجام گرفته است. نتیجه گیری: اگرچه تولیدات علمی در مجلات برتر تخصصی در زمینه روان شناسی روند رو به رشد داشته و از 2002 به بعد به صورت خطی افزایش نشان می دهد، اما سهم پژوهش های ایران در مجلات تحت بررسی بسیار اندک است.
نگاهی روان شناختی به «انسان کامل از دیدگاه قرآن»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت بود بر داشتن گامی در جهت ارائه یک تحلیل روان شناختی از «انسان کامل در قرآن» و به دنبال آن، پاسخگویی به این سؤال که «چگونه می توان محتواهای قرآنی مربوط به انسان کامل را ساختاری روان شناختی داد؟». روش پژوهش عبارت بود از تحلیل مفهومی و نظری مفاهیم مربوط به «انسان کامل» با روش شناسی رایج در حوزه های علمیه و علوم اسلامی، این تحقیق با بررسی و تحلیل آیات قرآن در مورد انسان های برتر، فهرستی از معادل های انسان کامل را از قرآن استنباط نمود. آنگاه با التزام به مفاهیم آیات قرآن به قالب ریزی آن در مفاهیم اساسی دانش روان شناسی پرداخت.
براساس دستاوردهای این تحقیق که رویکردی میان رشته ای را تعقیب کرده، ویژگی های انسان کامل در چهار دسته شناختی، رفتاری، عاطفی و سه جنبه ای از قرآن را استخراج و در قالب چند مدل تصویری ارائه شده است.
آسیب های تربیت دینیِ کودکان مقطع پیش دبستانی از نظر متخصصان علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر این است که از طریق مصاحبه با صاحب نظران علوم تربیتی، روان شناسی، علوم دینی، ادبیات کودک و مربیان پیش دبستانی آسیب های تربیت دینی کودکان پیش دبستانی را شناسایی نماید. پرسش های تحقیق عبارت اند از: آسیب های تربیت دینی کودکان در مقطع پیش دبستانی کدام است؟ راه حل های مناسب برای درمان این آسیب ها چیست؟ و چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نظرات مصاحبه شوندگان حوزه های مختلف وجود دارد؟ مطالعة حاضر از جمله تحقیقات کیفی است. در این مطالعه از مصاحبة نیمه باز و روش نمونه گیری هدفمند برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 18 نفر است که 8 نفر متخصص علوم تربیتی و روان شناسی، 4 نفر علوم دینی، 2 نفر ادبیات کودک و 4 نفر مربی پیش دبستانی هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی یا رابطه ای بهره گرفته شد، به این صورت که نتایج از درون داده ها به دست آمده اند. عمده ترین آسیب های شناسایی شده در این مطالعه عبارت اند از: عدم توجه به اصل دین یابی، عدم توجه به تجارب دینی فردی، در نظر نگرفتن اصل فطرت، عدم دین محوری در برنامة تعلیم و تربیت، عدم رعایت آزادی در تعلیم و تربیت به ویژه تربیت دینی، رعایت نکردن میانه روی و سرانجام عدم به کارگیری تخیل و استفاده از زبان هنر.
بررسی موانع گرایش دانشجویان روان شناسی و مشاوره به رویکرد اسلامی: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد کشف و تبیین آسیب هایی است که مانع گرایش دانشجویان روان شناسی و مشاوره، به رویکرد اسلامی می شوند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، با سی دانشجو و پنج استاد مربوط به رشته های مشاوره و روان شناسی دانشگاه اصفهان که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از نرم افزار QSR NVivo استفاده شد. نتیجة تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های مشارکت کنندگان، دو مضمون کلی و یازده طبقه است که عبارت است از: 1. عوامل درون فردی، شامل چهار طبقه، مانند بی رغبتی کلی دانشجویان به طرح مسائل جدید، 2. عوامل برون فردی، شامل هفت طبقه، مانند کمبود منابع آموزشی و پژوهشی بودند.
بدیهی است شناخت موانعی که گرایش دانشجویان روان شناسی و مشاوره را به کاربرد رویکرد اسلامی کند می کنند، می تواند به تدوین راه کارهای مناسب برای ترغیب هرچه بیشتر دانشجویان به رویکرد اسلامی کمک کند.
جستاری در فرقه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرقه ها به عنوان یکی از اَشکال زندگی اجتماعی انسان، همواره با پیچیدگی ها و رازآلودگی های خاص خود همراه بوده اند؛ بسته بودن فضای فرقه، عدم شفافیت قلمرو فعالیت، و عقاید موجب می شود تا ناظران بیرونی، هرگز به عمق عقاید و تعالیم یک فرقه پی نبرده، دست کم اطلاعات اولیه از آراء آنان به دست نیاورند. تنها منبع نسبتاً موثق در این باب، گزارش های جداشدگان از فرقه هاست که البته آنها هم گرچه صادقانه اند، اما معمولاً با معجونی حس خشم و نفرتی است که در لایه های مختلف این گزارش ها نهفته است، و معمولاً از بی طرفی و خلوصی که از یک گزارش علمی انتظار می رود، فاصله دارند. از سوی دیگر، دانش روان شناسی نوین، هم به مثابه علم مطالعه رفتار و هم در مقام دانشی که در شکل سنتی خود رویکردهای فلسفی را نیز در بطن خود دارد و می تواند کمک موثری به شناخت لایه های پنهان تر و ناگفته تر فرقه ها بنماید.
در کشور ما، بررسی فرقه ها عموماً معطوف به نقد و مطالعه فرقه از حیث کلامی و اعتقادی آنهاست و کمتر اثری از بررسی وجوه روان شناسانه پیدا و پنهان در رفتارها و مکانسیم ها و آموزه های فرقه ها، وجود دارد. این مقاله می کوشد تا به برخی از این ویژگی ها و نقش روان شناسی در فرقه ها بپردازد.
ابعاد سه گانه ی نظریه امید اسنایدر وتطبیق آن با دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
در دنیای متمدن امروزی، آدمی به ظاهر مرفه به نظر می رسد؛ اما بیش از گذشته، افسرده، ناامید و تنهاست.روان شناسان مثبت نگر معتقدند امید می تواند از افراد در برابر روی دادهای استرس زای زندگی حمایت کند؛ از این روی، در یکی دو دهه اخیر، نقش امید در درمان انواع بیماری ها بررسی شده و در نتیجه این بررسی ها، اسنایدر نظریه ای را به نام نظریه امید بیان کرده است.از سوی دیگر، با توجه به تأثری جهان بینی هر فرد در بهبود و درمان انواع بیماری ها نمی توان از نقش دین در پیدایش امید غافل ماند. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش تطبیقی، نخست، ابعاد امید(تفکر هدف، تفکر عامل و تفکر گذرگاه) را در نظریه اسنایدر بیان کرده و سپس آن ها را در مفاهیم قرآنی جستجو کرده ایم و از این طریق، میزان مطابقت و اشتراک مفهومی تلاش های بشری را با دیدگاه های قرآن دریافته ایم؛ در پایان، به این نتیجه رسید ه ایم که قرآن در نگاه ارزشی خود، آدمی را به سمت امید مطلوب سوق داده و از امید های واهی بازداشته است.نتایج پژوهش، بیانگر آن است که علم اساساً نیست ها و هست ها را بیان می کند و شناسایی امید از این طریق، برای بشر، بسیار مفید است؛ علاوه بر این، رجوع به این مید در بیان ارزش ها و بایدها و نبایدهای آن، بشر را به سوی نوع مطلوب امید راه نمایی می کند.
بخشش از دیدگاه روان شناسی و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی شباهت ها و تفاوت های بخشش (بخشودن، بخشایش) از دیدگاه قرآن کریم و روان شناسی می باشد که به روش کتابخانه ای و روش تحلیل محتوایی، که نوعی تفسیر قرآن به قرآن است، انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که کلمه عفو، بهمعنای ""نگرفتن انتقام دربرابر خطای دیگران توسط شخص قادری که حق انتقام گرفتن را دارد""، نزدیک ترین معنا با کلمه بخشش را دارد. هر دو دیدگاه بر تأثیر عفو در ایجاد صلح، افزایش بهزیستی روانی و رضایت از زندگی تأکید دارند. اما در قرآن کریم، علاوه بر بیان روابط بخشش با متغیرهای دیگر، فضل را علت بخشش می داند و عفو کردن را مشروط به شرایطی کرده است و همچنین با جهت گیری اخروی، بیشترین انگیزه انجام بخشش را در معتقدان به خود ایجاد می کند.
نفس شناسی ملّاصدرا و پژوهش های انسان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی اغراق می توان گفت که علم النفس ملّاصدرا با توجه به نظام و قواعد منسجمی که در این بحث ارائه می دهد در رأس همه مباحث نفس شناسی در میان مکاتب مختلف فلسفه اسلامی قرار دارد. مباحث نفس شناسی ملّاصدرا از سه منظر قابل بررسی است: اول بحث های روش شناختی در این مسئله؛ دوم اصولی که در این مبحث ارائه داده است، و سوم به کارگیری لوازم این اصول در تدوین حکمت عملی و علوم روان شناختی. محتوای منسجم نفس شناسی ملّاصدرا و اصولی که ارائه می دهد، می تواند به منزله نظریه ای رقیب برای نظریاتی که بر مبنای مادی گرایی در عصر ما شکل گرفته اند، تلقی شود. مقایسه و تبیین برتری و کارآمدی نفس شناسی صدرایی در مقایسه با بسیاری از انسان شناسی های معاصر از این سه منظر، هدف اصلی این مقاله است. دسترسی به شناختی جامع و کل نگر درباره انسان و امکان بحث منطقی پیرامون حقوق مشترک بشری، ثمره بحث اول، گذر از اندیشه هایی همچون نهیلیسم، فردمحوری و بحران هویت، نتیجه بحث دوم، و امکان طراحی نظامی عملی و کاربردی در حوزه تعلیم و تربیت براساس نفس شناسی، ثمره بحث سوم خواهد بود.
ریشه های خرافات و کارکرد آن ها در فرهنگ مردم (مورد مطالعه: باورهای مردم کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرافات نگرش یا رفتاری است که بر اساس ترس، تهدید، عادت و عوامل ناشناخته ای به ذهن فرد خطور می کند تا بر اساس نگرشش از اتفاقات ناخوشایند جلوگیری کند. این رفتار بر مبنای کنش منطقی و روابط علت و معلولی نیست. اگرچه گسترش سطح سواد و فرهنگ عمومی جامعه منجر به کاهش اعتقاد خرافی می شود؛ اما باید اذعان کرد حتی انسان های مدرن نیز نمی توانند به طور کامل خرافات را رد کنند یا عملا از آن خلاص شوند. پژوهش حاضر با تحلیل محتوایی علل رواج این باورها در فرهنگ مردم، چگونگی کاربرد آن ها را بررسی می کند. با اینکه رواج خرافات بر پایه های غیر عقلانی استوار است، بشر برای واداشتن به امری یا بازداشتن از کاری، تسکین، تلقین و انتقال شر و در سطحی کلی برای جلب منفعت یا دفع ضرر از خرافات استفاده می کند.