مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
استعاره
حوزههای تخصصی:
جمال شناسی شعر امیری فیروزکوهی
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی کاربست نظریه استعاره مفهومی در تحلیل مسائل اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲۱
141 - 162
حوزههای تخصصی:
از نظر عالمان اصول فقه، احکام الهی نزد خداوند اموری ثابت و واقعی اند و احکام استنباط شده توسط فقیهان، ظاهری اند و در فرض ناسازگاری با آن احکام واقعی، تغییری در آن ها ایجاد نمی کنند. با این وجود، این پرسش مطرح است که چه عاملی سبب می شود تا فقها در موضوع های یکسان و با مراجعه به منابع مشابه، احکام متفاوتی استنباط کنند؟ هرچند بیشتر پاسخ ها به این پرسش ناظر به تأثیر زمان و مکان و تغییر موضوع های احکام است، اما به نظر می رسد یکی از اسباب اثرگذار در تغییر احکام شرعی، اختلاف در دستگاه «استعاره-نظریه» است. بر اساس دستاوردهای زبان شناسانِ شناخت گرای معاصر، فرآیند تفکر انسان، ماهیتی استعاری داشته، بیشتر استعاره های زبانی، معلول وجود استعاره ها در ساختار مفهومی ذهن انسان است. بر این اساس، تمامی مفاهیم انتزاعی به واسطه فرآیند تجسم سازی از یک امر شناخته شده و عینی، مفهومی می شوند. یافته های پژوهش حاضر که به روش تحلیلی – توصیفی و به استناد منابع کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد اختلاف در احکام، ناشی از اختلاف در نظریه های اصولی است و اختلاف در نظریه های اصولی، برآمده از دگردیسی در استعاره های پشتیبان و درونی این نظریات است. برای نمونه، دو استعاره «عبد و مولا» و «قانون گذار و قانون پذیر» که در طول زمان و بر اساس مفهوم انتزاعی «تکلیف» - به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین مفهوم انتزاعی موجود در اصول فقه - شکل گرفته اند، سبب ایجاد نظریه های مختلفی در این علم شده و به دنبال آن بر استنباط فقیه از منابع فقهی (کتاب و سنت) نیز اثرگذار بوده است.
بازخوانی و بازنگری استعاره در کتاب های بلاغی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
134 - 150
حوزههای تخصصی:
این پژوهش پس از نشان دادن تصویری جامع از بحث استعاره در کتب بلاغی فارسی و برشمردن نقاط قوّت و ضعف آن، در روشی توصیفی-تحلیلی راهی برای اصلاح این بحث و برون رفت از تنگناهای آن گشوده است. استعاره در گذر زمان سه مرحله پیدایش، گسترش و ویرایش را پشت سر گذاشته و در طی این مراحل سه گانه، از ایجازی مخل به اطنابی ممل و سرانجام به نقدی سازنده متمایل شده است. جامع و مانع نبودن تعریف استعاره ، بی توجهی به ماهیت زبان فارسی، تدوین نشدن فرهنگ استعاری زبان فارسی، اصطلاح سازی های بی مورد و بهره گیری های مقلّدانه و غیرانتقادی از پژوهش های عربی و غربی، عامل اصلی ناکارآمدی و ضعف بحث استعاره به شمار می آید؛ ازاین رو بایسته است در بازنگری بحث استعاره در کتب بلاغی زبان فارسی، از دوره های اوج بلاغت عربی به ویژه پژوهش های عبدالقاهر جرجانی بهره گرفت و با بهره گیری منتقدانه از نگاه تحلیلی و محتوایی پژوهش های غربی، به چرایی کاربرد استعاره، فایده آن و تعیین معیارهایی برای ارزش گذاری و نقد استعاره پرداخت و ضمن پای بندی به ماهیت زبان فارسی و توجه به سیر تحول استعاره در متون ادب فارسی، بر کارآمدی و آموزش آسان این بحث مهم بلاغی توجه کرد.
مقایسه ادراک زمان از طریق استعاره ها در دانشجویان با و بدون اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
389 - 404
هدف: یکی از جنبه های شناختی اختلال وسواسی- جبری، ویژگی های ادراک زمان در افراد مبتلاست. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های ادراک زمان در این افراد و مقایسه آن با افراد فاقد اختلال با به کارگیری استعاره های زمان بود. روش: در این پژوهش به روش علّی- مقایسه ای، از میان جامعه 70 نفری دانشجویان مبتلا به اختلال وسواسی- جبری مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه مراغه در سالهای 1394 تا 1397، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 40 نفر فاقد اختلال روانپزشکی با گروه نمونه همتا شد. کلیه شرکت کنندگان به پرسشنامه وسواسی- جبری ونکوور و پرسشنامه استعاره های زمان پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس۲۳ انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیّره حاکی از وجود تفاوت معنادار بین افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افراد فاقد اختلال در ادراک زمان بود؛ به این ترتیب که افراد وسواسی در سه عامل «زمان خصمانه، گذر تند زمان و زمان وحشی»، نمره بالاتری کسب کردند. نتیجه گیری: ادراک زمان در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری دارای ویژگی های خاصی است که اطلاع از آنها می تواند در طرح ریزی درمان های جدید مفید واقع شود و چارچوب گسترده تری از ویژگی های شناختی افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری را در اختیار درمانگران قرار دهد.
بازنمایی بصری استعاره در بیلبوردهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بیلبوردهای شهری یکی از مؤثرترین رسانه های تبلیغاتی هستند که به واسطه شیوه به کارگیری عناصر بصری نقش مهمی در جذب مخاطب بر عهده دارند. کاربرد استعاره های بصری در این رسانه تبلیغاتی از اهمیت بسزایی برخوردار است و شناخت آن وابسته به درک تعامل میان عناصر بصری و شیوه انتقال پیام است. پیرامون استعاره های بصری در زمینه تبلیغات ایرانی پژوهش های اندکی صورت یافته و از این رو عملکرد آن در این حوزه از هنر کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی بازنمایی بصری استعاره به لحاظ ویژگی های ساختاری در بیلبوردهای تبلیغاتی شهر تهران با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی مبتنی بر مکانیسم های بصری است و در جریان پژوهش به تحلیل استعاری معانی تعاملی پرداخته شده است. از این رو سؤال اصلی پژوهش بر این مبنا استوارست که آیا می توان استعاره های بصری به کار رفته در بیلبوردهای تبلیغاتی را منطبق بر مکانیسم های بصری معینی دانست؟روش پژوهش: روش تحقیق به کار رفته، توصیفی-تحلیلی است. انتخاب جامعه آماری به صورت هدفمند شامل 35 بیلبورد شهر تهران است که دست مایه اصلی طراحی آن ها استعاره بصری است.نتیجه گیری: استعاره های به کار رفته در بیلبوردها، نقش پیام رسانی را به واسطه تعامل عناصر بصری انجام داده که این تعاملات، قابل تطبیق با مکانیسم های بصری رویکرد نشانه شناسی اجتماعی هستند و بازنمایی آن ها دارای ویژگی های ساختاری مشخصی است. نتایج حاصل از تحلیل جامعه آماری هدفمند مشتمل بر 35 بیلبورد شهر تهران، نشانگر یکی از مکانیسم های به کار رفته در هریک از آنها است که مکانیسم کارکردی با جایگزینی عنصر نامتعارف به جای عنصر متعارف، بیشترین کاربرد را داشته و مکانیسم های مبتنی بر دسته بندی که تعداد عناصر بصری بیشتری دارند، کمتر مورد استفاده واقع شده اند.
طرح واره عمودی (نزولی/ صعودی) در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
119 - 144
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی با بررسی روابط میان ذهن و زبان به کشف معنا می پردازد و با بررسی طرح واره های تصویری و کشف انگاشته ای میان حوزه ذهنی و عینی، شناخت تازه ای از سوژه به دست می دهد. طرح واره حرکتی، طرح واره ای تصویری است که در آن، انسان از تجربه حرکت خود و پدیده های متحرک برای پدیده های ذهنی، ساختار مفهومی متحرک و محسوس می سازد. منطق الطیر به دلیل ماهیت تعلیمی عرفانی بر بنیاد سفر مرغان و زبان نمادین، قابلیت بررسی براساس طرح واره حرکتی را دارد. این طرح واره بر اهتمام عطار برای بازگشت به اصل دلالت دارد. پرسش مقاله این است که مصادیق و اهداف حرکت نزولی و صعودی در منطق الطیر چیست و عطار با طرح سفر مرغان، درصدد تبیین کدام مسائل عرفانی است. عطار اصل نزول آدمی را مثبت می داند و نتیجه آمیزش روح و جسم، یعنی آدمی را «اعجوبه اسرار» می خواند. مقصود او از طرح واره نزولی، تشریح موانع و ضرورت گذر از آن ها و منظورش از طرح واره صعودی، تبیین اهمیت و اصالت بازگشت به اصل است. مهم ترین شرط سیر صعودی «رهایی از خود» است و بدترین نوع سیر نزولی، تنزل صفتی است که به دنبال آن، انسان قوه درکش را از دست می دهد. سیر صعودی از عقل به عشق، مستلزم درگذشتن از دنیا و آخرت و دل بستن فقط به حق است که با «عشق» ممکن و به وحدت منتهی می شود. هریک از طرح واره های نزولی و صعودی می توانند با حرکت کمی و کیفی تبیین شوند.
لایه های پنهان استعاره در دفتر شعر «إمراه بلا سواحل» اثر سعاد الصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
143 - 157
حوزههای تخصصی:
در زیباسازی شعر، چیزی شگفت آورتر از آن نیست که شاعر، با توجه به قوه خلاق و آفرینندگی خود، این قابلیت را داشته باشد که معنای دیگری را در پسِ لایه های کلام نهفته سازد. به کارگیری لفظ در این حالت به کلام برای درک معنای مقصود، معنایی عاریه ای می دهد. این کاربست، همان استعاره است؛ یکی از ویژگی های خاص ادبی در حوزه بلاغت که سبب تمایز بعضی از آثار ادبی از یکدیگر می شود؛ آن چنانکه کاربرد این سبک برجسته بیانی در شعر سعاد الصباح، شاعر معاصر کویتی، نقش خیال انگیزتری به اشعار وی داده است. خاصه آنکه بدانیم، آنچه موجب شگفتی و غافلگیری خواننده می شود؛ به ویژه در دفتر شعر«إمراه بلاسواحل»، معانی دیگری است که در ماورای کلام استعاری او نهفته است و خواننده با کشف معنای مقصود آن به لذت هنری می رسد. مقاله حاضر با تکیه بر شیوه توصیفی – تحلیلی، به بررسی استعاره در اشعار سعاد الصباح می پردازد و به این سؤال اساسی پاسخ می دهد که: مهم ترین لایه های پنهان و معانی نهفته در کلام استعاری شاعر چیست؟ چنین به نظر می آید که شاعر در بخش های متعددی، از انواع مختلف استعاره بهره برده است تا هدف های نهفته گوناگونی همچون بیان اهمیت، تهکم ، شکوه ، بیان قدرت، حس آمیزی و... را در پس کلام خود جای دهد.
بررسی نقش صفت در فرایند تولید و درک استعاره در اشعار حافظ بر اساس نظریه استعاره شناختی
منبع:
قند پارسی سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
54-72
حوزههای تخصصی:
صفت به عنوان یکی از مقولات زبان فارسی (و اساساً همه زبان ها) در کتب دستور زبان معرفی و گونه های آن مشخص شده است؛ اما تعیین نقش آن در گفتار و نوشتار و به ویژه در متون ادبی – به عنوان جزئی از کلام- چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در پژوهش حاضر به بررسی نقش صفت در شکل گیری و درک استعاره در اشعار حافظ پرداخته شده و در آن از نظریه استعاره شناختی، به عنوان یکی از جدیدترین نظریات در بررسی های مربوط به استعاره، بهره گرفته شده است. این نظریه که در ایران تازگی دارد از طرف زبانشناسان مورد استقبال قرار گرفته و هریک در چند و چون آن کنکاش کرده اند. از جمله افراشی (1390) به وسیله نظریه نشانداری التزامی در معنی شناسی و افزودن نکات چندی آن را تکمیل کرده که در این مقاله از این نکات بهره گرفته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. در پایان این نتیجه بدست آمده است که حافظ از صفت ها در جایگاه آنچه که در این تحقیق نشانداری التزامی نامیده شده است بهره برده و به منظور پیشبرد اهداف خویش – که در این پژوهش صرفاً دو هدف بازشناسی شده- یعنی تأکید بر مفهومی خاص از میان تناظرهای موجود بین دو مفهوم و همچنین تفضیل مشبه بر مشبه به یا مستعارله بر مستعار بهره برده است.
بررسی مقایسه ای کودکان چهار تا پنج سال دو زبانه (ترک و فارسی زبان) و تک زبانه (فارسی زبان) در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مواجهه پژوهشگر با کودکان دوزبانه مهدکودک ها مشاهده شد که این کودکان اگرچه تلاش بسیاری در کاربرد درست قواعد زبانی دارند، اما نمی توانند مانند کودکان تک زبانه فارسی زبان در درک و کاربرد عبارات استعاری زبان فارسی موفق باشند. به همین سبب پژوهش حاضر سعی دارد در چارچوب زبان شناسی اجتماعی شناختی، به بررسی عامل دوزبانگی در میزان درک و کاربرد عبارات استعاری این کودکان بپردازد. روش پژوهش حاضر توصیفی آزمایشی است. شیوه پژوهش حاضر برگرفته ازشیوه بیالکا پیکال (2003) می باشد. بنابر یافته ها، کودکان دوزبانه در پرسشنامه عبارات استعاریِ جاخالی معادل های بیشتری نسبت به کودکان تک زبانه بیان کردند. در آزمون کارت های دوتایی، کودکان دوزبانه در استعاره مزه با 50/3 بیش ترین امتیاز و استعاره صدا با 10/1 کم ترین امتیاز را داشته اند، اما کودکان تک زبانه در استعاره لامسه با 16/2 کمترین امتیاز و استعاره مزه با 4 بیشترین امتیاز را کسب کرده اند. نتیجه این که کودکان دوزبانه درکاربرد عبارات استعاری ضعیف تر از کودکان تک زبانه عمل کردند. کودکان دوزبانه در آزمون کارت های دوتایی، امتیازاتِ سطح سوم کاربرد نسبی را کسب کردند و کودکان تک زبانه امتیازات سطح چهارم یا کاربرد کامل را به دست آوردند.
نقش مجاز ( لغوی، عقلی و استعاره) در تفسیرقرآن از دیدگاه علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
بسیاری از معارف دینی و دستورهای زندگی در دین اسلام، از قرآن کریم به عنوان ثقل اکبر به دست می آید از این رو شناخت آموزه های قرآن از صدر اسلام تاکنون با عنوان «تفسیر قرآن» کانون توجه مسلمانان به ویژه اندیشمندان علوم قرآنی بوده است. یکی از علوم مورد نیاز تفسیر «بلاغت» و «علم بیان» است که بحث حقیقت و مجاز در آن جایگاهی ویژه دارد. وجود مجاز در قرآن و نقش آن در تفسیر از سوی اندیشمندان علوم قرآنی امری ثابت شده و از قرون اولیه اسلام تاکنون به آن پرداخته شده است؛ به دلیل مقبولیت علمی علامه طباطبایی در جامعه تفسیری دستیابی به دیدگاه های ایشان درباره «نقش مجاز در تفسیر قرآن» اهمیت دارد، از این رو، جستار حاضر به دنبال رسیدن به این هدف است. داده های پژوهش در بیش تر موارد افزون بر کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن»، کتب تفسیری، بلاغی و لغوی استوار می باشد و بر اساس روش توصیفی تحلیلی یافته ها به این نکته اشاره دارد که علامه طباطبایی نقش مجاز را در آیات مرتبط با صفات و افعال الهی، انبیا:، مؤمنان، غیرمؤمنان، پدیده های طبیعی و آخرت مؤثر می داند.
تکامل یک تصویر در زبان های سامی: از متون اکدی- آرامی تا قرآن
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ خرداد و تیر ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸۲)
35 - 48
حوزههای تخصصی:
کانون این مقاله بر سیر تحول یک تصویرسازی در زبان های سامی از سادگی به سوی مبالغه متمرکز است. بر اساس کتیبه ای متعلق به سده نهم قبل از میلاد اقوام سامی باستان در نخستین تجربه ذهنی تعبیر «خورده شدن توسط دیگری» را استعاره از «نهایت ذلت و درماندگی» به کاربرده اند. این صنعت زبانی در بخش نوئیم تورات نیز دیده می شود. سپس در متون اکدی آرامی عبارت «خوردن دیگری» استعاره از «تهمت زدن/ بدگویی کردن» استفاده شده است. در عربی با پیمودن یک گام به جلو «خوردن گوشت آدمی» استعاره از «غیبت کردن» می شود. در نهایت، قرآن ناهنجار اخلاقی مذکور را در یک تصویرسازی به «خوردن گوشت برادر مرده» تشبیه می کند.با توجه به استفاده ریشه ʾ kl در این درون مایه مشترک، برای ترسیم بهتر این سیر تکامل، در بخش نخست، دو موضوع ریشه شناسی در زبان های آفروآسیایی، کاربردهای معنایی «أکل» در قرآن و אכל / ʾ kl در تورات عبری مطرح شده است.
شناسایی برخی از کارکردهای استعاره در رهبری سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط پویا و پیچیده امروز، دیگر مجال و فرصت زیادی برای واکنش مناسب فراهم نمی آورد. شرکت هایی که نمی توانند با تغییرات همراه شوند نابود می شوند. علاوه براین، کارکنان در بمباران اطلاعات عصر دیجیتال، کم تر مجالی برای توجه پیدا می کنند. هرگونه ابهام هم در امور، هم بر شدت پیچیدگی می افزاید. رهبران سازمان برای ارتباط با کارکنان و همسوسازی آنها باید به شکلی شفاف، دقیق و در کم ترین زمان ممکن اطلاعات را منتقل نمایند. استعاره به عنوان یک ابزار توانمند و بسیار کارا در انتقال مفاهیم می تواند به رهبر در دستیابی به اهداف مدنظرش کمک کند؛ ابزاری قدرتمند که بسیاری از شعرا و نویسندگان بزرگ از آن بهره ها جسته اند؛ چراکه استعاره حجم زیادی از مفاهیم را در کم ترین کلمات منتقل می کند. چشم اندازسازی، الهام بخشی و اقناع از کارکردهای اصلی استعاره تصور می شود. پژوهش پیش رو با هدف بررسی نقش و کارکرد استعاره در رفتار رهبری سازمان با استفاده از روش قوم نگاری و روش تحلیل مضمون در تحلیل داده ها، به مطالعه یکی از سازمان های موفق که چند تجربه تغییر موفق سازمانی را پست سر گذاشته، پرداخته است. در بیش از یک سال مشاهده و شرکت در جلسات متعدد رهبری سازمان سعی شده است استعاره های به کاربرده شده شناسایی و براساس کارکرد، دسته بندی شوند. پس از بررسی و انجام تحلیل محتوا چهار کارکرد برای استعاره ها شناسایی شد. به نظر می رسد رهبر در برهه های مختلف زمانی تمرکز بیشتری بر استفاده از کارکردهای خاص از استعاره برمبنای کارکرد آنها داشته است.
بررسی چندمعنایی در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب معنی شناسی شناختی: فعل دیداری/ görmǝk / (دیدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش استعاره در چندمعنایی فعل دیداری فعل دیداری/görmǝk / (تماشا کردن) در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب معنی شناسی شناختی است. این تحقیق توصیفی – اسنادی است و سعی شده تا معانی گوناگون فعل براساس رویکرد معنی شناسی شناختی ارائه دهد. جهت نیل به این هدف پیکره ی زبانی مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از پایگاه داده های زبان ترکی آذربایجانی از جمله فرهنگ های لغت، کتاب ها، مجلات، روزنامه ها و شم زبانی نویسنده می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهند که برای فعل دیداری /görmǝk / (تماشا کردن) 24 معنا بعد از طبقه بندی و انتزاع گونه های بافتی استخراج گردید. همچنین آنها نشان میدهند که چندمعنایی پدیدهای نظاممند بوده و عواملی همچون استعاره و مجاز در شکلگیری و توصیف آن بسیاردخیلند. به این ترتیب شبکه گسترده معنایی فعل شکل میگیرد و از سوی دیگر میتوان گفت که استعاره نقش پر رنگتری نسبت به مجاز در شکلگیری چندمعنایی و کاربرد فعل در بافتهای گوناگون دارد.
استعاره در نگارش متون دانشگاهی: مطالعه ای براساس دیدگاه زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
166 - 179
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تعداد و انواع استعاره و همچنین شناسایی استعاره های کلیدی درمقالات نویسندگان غیر بومی زبان انگلیسی و مقایسه ی ان با مقالات سخن گویان بومی می پردازد. پیکره ی پژوهش حاضر شامل 50 مقاله ی پزشکی است. برای توصیف تعداد و انواع استعاره، بخشی از پیکره ی اصلی به عنوان نمونه با استفاده از روش استعاره یابی در متن بررسی شد . برای شناسایی استعاره های کلیدی از نرم افزار Wmatrix در کنار روش استعاره یابی در متن استفاده شد. بررسی داده ها نشان داد که در متون نویسندگان غیر بومی همانند متون نویسندگان بومی تعداد بالایی استعاره به ویژه استعاره ی غیر مستقیم وجود داشت. نتایج همچنین نشان داد که هر دو گروه عمدتا از استعاره های "زبان" بهره برده بودند اما در نگارش نویسندگان بومی استعاره ها ی کلیدی متنوع تری همچون استعاره ها ی "اشیا " و "قدرت ، نظم بخشی" مشاهده شد.
بررسی استعاره های مفهومی «زن» در شعرهای فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
25 - 36
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه شناختی، اساس استعاره سازی تنها بر بنیاد شباهت نیست و استعاره، ریشه در اندیشه و ذهن و ادراک انسان دارد و استعاره های مفهومی، درک جدیدی از تجربه را برای انسان میسّر ساخته و معنای تازه ای به آنها می دهد. در حقیقت، تجربه به مثابه یک اصل محسوب می شود که مفاهیم محیطی، طبیعی یا فرهنگی و دیگر مفاهیم موردنظر شاعر و یا نویسنده را به واسطه قلمروهای مقصد و مبدأ توضیح می دهد. به این ترتیب، پژوهش متون و نوشته ها با رویکرد شناختی در زمینه استعاره، می تواند ما را به شناخت لایه های ذهنی و انگیزه های گزینشی استعاره ها راهنمایی کند. در این مقاله، استعاره های با قلمرو مقصد «زن» در اشعار فروغ فرخزاد، با توجه به دیدگاه شناختی بررّسی می شود و سپس به کاوش استعاره ها با توجه به نقش های «مادری»، «همسری» و «معشوقی/عاشقی» با توجه به قلمروهای مبدأشان می پردازیم و سرانجام میزان خلاق یا متعارف بودن استعاره ها را بررّسی می کنیم.
بازی نشانه ها در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
83 - 89
حوزههای تخصصی:
چنانکه می دانیم هنجارگریزی میراث ادبیات عرفانی است که در ساختار و مضمون به گونه های مختلف در متون تصوف ظهور و بروز پیدا کرده است و عادت ستیزی از موتیف های اصلی این متون می باشد. در ادبیات مدرن و پست مدرن نیز هنجارگریزی به اشکال متفاوتی مطرح است که برخی از این موضوعات را لیچ در رویکردی زبان شناختی به شعر مطرح می کند. ولی هنجارگریزی را ابزار اساسی شعر آفرینی می داند و سپس به طرح هشت نوع هنجارگریزی می پردازد که یکی از آنها هنجارگریزی معنایی است. هنجارگریزی معنایی یعنی تخطی از مشخصه های معنایی حاکم بر کاربرد واژگان در زبان معیار یا به عبارت دیگر در نقش ارجاعی زبان. این مقاله به تحلیل و بررسی برخی از غزلیات بیدل بر اساس جدول سیلان نشانه ها در زبان شعر می پردازد. با تحلیل غزلیات بیدل بر این اساس به نکته های قابل توجهی می توان دست یافت. فراوانی تعداد تجرید گرایی و سیال پنداری از ویژگی ها و نوآوری های مهم در شعر بیدل است. همچنین وجود استعاره های بدیع و هنجارگریزی های فراوان در غزلیات وی نشانگر نظام فکری عرفانی و هستی شناسی بیدل و مهارت او در ابعاد زیبایی شناسی هنرش می باشد که این مقاله در جهت معرفی آن گام برمی دارد.
استعاره در ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
منظومه ی دلاویز «ویس و رامین» از داستان های روزگار اشکانیان است که فخرالدین اسعد گرگانی از شاعران بزرگ سبک خراسانی در میان سال های (432-446ه.ق.) آن را به نظم درآورده است. وی علاوه بر به کارگیری انواع صور خیال، با امتزاج گونه های متنوع استعاره در شعر خود به آفرینش سبکی فاخر و هنری دست یازیده که دربردارنده ی نهایت احساس و جهان بینی شاعر به این شگرد شاعرانه است. در حقیقت اهمیت استعاره در این است که رکن اساسی خلاقیت و نمود فردیت هنری شاعر شمرده می شود و سبک شناسان استعاره را به منزله یک سبک رده بندی می کنند؛ چرا که هر کدام از صورت های مختلف استعاره، زاییده ی نگرش خاص و وضعیت بخصوصی از ذهن شاعر است و از طریق هر کدام از این صورت ها، می توان زاویه ی دید و دریافت شاعر از رابطه ی میان اشیاء را مشخص نمود که در نتیجه سبب تفاوت محتوا و شکل اندیشه ی شاعر با دیگران می شود. هدف این پژوهش، شناساندن ویژگی های استعاره و دیدگاه شناختیان در ارتباط با آن و بررسی نقش ها و ساختار استعاره های فخرالدین است. روش پژوهش توصیفی است و نتایج با استفاده از تحلیل بیت ها و آمارگیری، به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد، فهم استعاره از دیدگاه شناختی در شعر فخرالدین، علاوه بر کمک به شناخت هر چه بهتر جنبه های زیباشناسانه در شعر او، به شناخت ابعادی نوین از ذهنیت و ایدئولوژی شاعر در برخورد با جهان هستی کمک خواهد کرد.
تجربه زیبایی شناسی در معماری با اتکا بر آرای جورج لیکاف و مارک جانسون
حوزههای تخصصی:
زیبایی همواره یکی از مناقشه بر انگیزترین مفاهیم در تاریخ فرهنگ و هنر بشر بوده است. در یک تقسیم بندی کلی مجموعه تعاریفی که بدین منظور ارائه شده است را می توان به دو جریان عینیت گرا و ذهنیت گرا تقسیم کرد. در حالیکه تجربه زیبایی شناسی در جریان عینیت گرا، تجربه ای متاثر از ویژگی های عینی و لمس پذیر شئ است؛ گفتمان زیبایی شناسی ذهنیت گرا، تجربه زیبایی شناختی را تجربه ی غیر شناختی ارزیابی می کند که به معنای نادیده گرفتن ویژگی های عین، یا اُبژه تجربه زیبایی شناختی می باشد. از این رو نمی توان هیچ جایگاهی برای ویژگی های عینی یک اثر معماری در خلق تجربه زیبایی شناختی در نظر گرفت. هدف پژوهش حاضر، تعیین دامنه و عوامل موثر بر فرآیند تجربه زیبایی شناختی در معماری است، تا علاوه بر فهم صحیح از چگونگی شکل گیری چنین تجربه ای بتواند این تجربه را از سلطه آنچه که ذهنی گرایی نامیده می شود آزاد سازد. روش انجام تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از روش توصیفی-تحلیلی و استنباطی است که با مطالعه منابع اسنادی و تحلیل استنباطی اطلاعات گرد آوری شده انجام گرفته است. این پژوهش ابتدا منشاء مناقشات بر سر مفهوم زیبایی را بیان می کند، سپس با رجوع به گفتمان زیبایی شناسی مدرن آنچه را که دلایل عمده شکل گیری جریان ذهنیت گرا در تعریف زیبایی است را مورد پژوهش قرار می دهد ودر آخر با رجوع به آرای جورج لیکاف و مارک جانسون به عنوان دو اندیشمند برجسته در حوزه علوم شناختی بنا دارد تا تجربه زیبایی شناسی در معماری را از دامِ آنچه که ذهنی گرایی نامیده می شود رها سازد، این پژوهش تجربه زیبایی شناختی در معماری را تجربه ای شناختی ارزیابی می کند که مؤلفه انسجام بخش آن حاصل از هماهنگی میان، عین و یا اُبژه تجربه زیبایی شناسی، با بدن و ذهن می باشد.
نقد و بررسی کتاب استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
259-282
این مقاله به بررسی و نقد ترجمه کتاب استعاره نوشته دیوید پانتر می پردازد که توسط محمدمهدی مقیمی زاده به فارسی ترجمه و توسط انتشارات علم منتشر شده است. پانتر در این کتاب، کارکردهای استعاره را در حوزه های مختلف دانش بشری از ادبیات و فلسفه گرفته تا سیاست و روانکاوی می کاود. ترجمه کتاب از دو منظر صوری و محتوایی بررسی شده است. در بررسی صوری، کتاب به لحاظ فنی، ساختاری و ویژگی های ویرایشی و نگارشی بررسی شده است. ارزیابی محتوایی اثر، شامل بررسی دقت و صحت ترجمه و معادل گزینی ها می شود. اضافه شدن بخشی تحت عنوان پی نوشت های مترجم در ترجمه فارسی، پانویسی اصطلاحات تخصصی و اسامی خاص، و روانی نثر ترجمه از نقاط قوت کتاب هستند. از سوی دیگر، وجود اشکالات ویرایشی و نگارشی، ضعف در معادل گزینی های دقیق، عدم یکدستی در انتخاب معادل ها، ضعف در رمزگشایی از ساختار زبان مبدأ و مخدوش شدن استعاره ها در فرآیند ترجمه از نقاط ضعف این کتاب هستند. کتاب استعاره این پتانسیل را دارد که افق های فکری جدیدی را پیش روی خوانندگان فارسی زبان بگشاید، به خصوص برای خوانندگانی که زمینه مختصری درباب موضوع داشته باشند. با این حال، فهم بهتر مثال ها و استعاره های به کاررفته در آنها نیازمند مراجعه به متن اصلی خواهد بود.