مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
استعداد
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
65 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارائه مدل عوامل موثر برجذب بازیکنان در مدارس فوتبال استان خراسان رضوی بود.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته میباشد.جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل مربیان برجسته و مربیان پایه در استان خراسان رضوی، بازیکنان باسابقه فوتبال،مدیران باشگاه ها و مدارس فوتبال،روسا و معاونان و کارمندان باسابقه هیات فوتبال استان و خانواده های بازیکنان فوتبال بودندودر بخش کمی شامل مشتریان مدارس فوتبال شامل فوتبال آموزان و خانواده های افراد بود.روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمندبود و درمجموع 9 مصاحبه انجام شدودربخش کمی روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود.در مجموع 190 پرسشنامه به صورت صحیح بازگردانده شد.روش تجزیه و تحلیل داده ها در قسمت کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل محتوایی و تکرار عوامل و در قسمت کمی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون های آماری تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی بود. همچنین برای مدلسازی از نرم افزار اسمارت PLS نسخه 2 استفاده شد. طبق یافته های تحقیق 49 گویه به عنوان عوامل موثر بر جذب بازیکنان توسط مدارس فوتبال شناسایی شد که 27 گویه به عنوان پیش برنده و 22 عامل به عنوان بازدارنده مشخص شد.عوامل پیش برنده شناسایی شده شامل اعضای داخلی، آموزشی، محیطی، جذب کننده، مربوط به خانواده و انعطاف پذیری عوامل بازدارنده شامل خدمات ثانویه و انگیزشی، نفوذ و قدرت، مربوط به مربیان، تیم داری و مسائل جانبی) بود همچنین نتایج مدل تحقیق نشان داد که مدل مفهومی از برازش خوبی برخودار است و تمامی مسیرها معنادار و مثبت است
تدوین و اعتباریابی مقیاس سنجش استعداد و شناسایی استعدادهای برتر سازمان: مورد پژوهی در سازمان بورس و اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
263 - 288
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعداد و جانشین پروری در سطوح بالای بلوغ سازمانی و اغلب در سازمانهای پیشرو مورد توجه قرار می گیرد. مدیران سازمانهای پیشرو برای تقویت منابع انسانی، به سنجش استعداد و شناسایی کارکنان مستعد سازمان، اهتمام می ورزند. در راستای این تلاش ها، پژوهش حاضر برای تدوین و اعتباریابی مقیاس سنجش استعداد کارکنان سازمان طراحی و اجرا شد. پس از مطالعه ادبیات ناظر بر مفهوم مدیریت استعداد در سازمان، شاخص های استعدادهای برتر سازمان استخراج شد. شاخص های استخراج شده در یک کانون دلفی متشکل از خبرگان مورد بازبینی قرار گرفت. ویرایش سوم ابزار، به مقیاسی حاوی 45 شاخص تبدیل و در میان مدیران و کارشناسان سازمان بورس و اوراق بهادار، به صورت آزمایشی اجرا شد. برای بررسی روایی مقیاس سنجش استعداد از تحلیل عاملی استفاده شد. تعدادی از مواد پرسشنامه که بارهای عاملی کوچکتری داشتند، حذف شد. 35 ماده باقی مانده در سه مؤلفه یا خرده مقیاس(انگیزش برای یادگیری و عملکرد بالاتر، دلبستگی و تعلق سازمانی، مهارت مدیریت و روحیه رهبری) قرار گرفت. ضرایب پایایی برای سازه های «انگیزش برای یادگیری و عملکرد بالاتر»، «دلبستگی و تعلق سازمانی»، «مهارت مدیریت و روحیه رهبری» به ترتیب 94/0، 93/0 و 97/0 بود. در این مقاله، فرایند تدوین، اجرای آزمایشی و اعتباربخشی ابزار موردنظر،گزارش شده و ضمن اشاره به محدودیت های کاربرد چنین ابزاری، مزیت ها و شرایط اجرای آن مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی انتقادی تعاریف علت معدّه در فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
35 - 61
حوزههای تخصصی:
علت معدّه از مباحث مهم و راه گشای هستی شناسی است که در تلقی صحیح در خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی می تواند نقش بسزایی ایفا کند. با این همه، علت معدّه، کمتر واکاوی شده و گاه به یک تعریف مبهم از آن بسنده شده است. همین ابهام، علت معدّه را در بسیاری موارد به یک پاسخ اجمالی قالبی تبدیل کرده است. عبور از این تعریف قالبی و واکاوی دقیق چیستی علت معدّه می تواند زمینه ساز فهم عمیق و حل بسیاری از مسائل مثل شبهه تعارض علم و دین باشد؛ زیرا عللی که علوم آن را می کاوند و در صدد نفی یا اثبات آن اند، علل معدّه اند و علتی مثل واجب الوجود که دین از آن سخن می گوید، از سنخ علل موجده است. خطای اگوسنت کنت که تاریخ را به سه دوره ربانی، فلسفی و علمی کرده است، ناشی از همین جاست. در این تحقیق با روش تحلیل عقلی، تعاریفی که از علت معدّه صورت گرفته است، بررسی و کاستی هر یک نشان داده شده و معلوم شده است که علت معدّه در آنجا که به معنای وجود و عدم لازم سابق و به معنای مجرای فیض نیست، عاملی است که ماده را آماده کرده، قابلیت را در قابل به وجود می آورد و آن را مستعد دریافت فیض مفیض می کند.
تأثیر مدیریت زمان و کیفیت سیستم توسعه استعداد والیبال بر رضایت ذی نفعان در کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تبیین تأثیر مدیریت زمان و کیفیت سیستم توسعه استعداد والیبال بر رضایت ذی نفعان در کشور عراق بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی بود؛ که به شکل میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل مربیان والیبال بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر انتخاب شدند و از این تعداد تعداد 383 پرسشنامه به طور صحیح بازگشت خورد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته در دو بخش مشخصات توصیفی و سؤالات تخصصی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 17 نفر از متخصصین بررسی و پایایی پرسشنامه نیز با روش آلفای کرونباخ تأیید شد. نرم افزار مورد استفاده ایموس بود. یافته های کمی نشان داد مدیریت زمان به میزان 13/0 بر رضایت ذی نفعان در استعدادیابی ورزشی والیبال و کیفیت سیستم توسعه به میزان 63/0 بر رضایت ذی نفعان در استعدادیابی ورزشی والیبال تأثیر دارد. بنابراین از آنجا که کیفیت سیستم توسعه استعدادیابی به شاخص های مختلفی مرتبط می شود پیشنهاد می شود در راستای استعدادیابی تمامی عوامل کیفیت بخشی، خصوصاً کیفیت تجهیزات و امکانات مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندها برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:.کارکنان کلیدی به دلیل مهارت ها و ویژگی های منحصر به فردی که دارند، نقش حیاتی در موفقیت سازمان ها ایفاء می کنند. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی پیشایندها و پسایندهایی برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران می باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و در این پژوهش کیفی، جامعه آماری 17 نفر از مدیران عالی و ارشد بانک های خصوصی و دولتی بودند که تا اشباع نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نیز پرسشنامه دلفی فازی استفاده شد که روایی و پایایی آن تأیید شد. از نرم افزارAtlas ti8 برای کدگذاری ها، جهت تایید شاخص ها استفاده گردید.
یافته ها: یافته های حاصل نشان داد پیشایندها برای شناسایی کارکنان کلیدی در بانک های ایران شامل 14 عامل و پسایندها نیز شامل 14 عامل می باشند.
نتیجه گیری: نقش کارکنان کلیدی در بانک ها بسیار حائز اهمیت است. با توجه به پسایندهای مهمی که بانک ها در نتیجه وجود چنین کارکنانی خواهند داشت، مدیران باید بر پیشایندها یا عوامل تاثیرگذار در شناسایی کارکنان کلیدی تمرکز داشته باشند.
تبیین عوامل موثر بر ارتقاء برندسازی کارفرما در دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
113-144
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جذب و بکارگیری نیروی انسانی با الهام از رویکرد استراتژیک نه تنها از معیارهای خاصی پیروی می کند، بلکه رکن اصلی یک سیستم مدیریت استراتژیک منابع انسانی در اکثر سازمان های در حال تغییر محسوب می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، تبیین عوامل موثر بر ارتقاء برند سازی کارفرما در دانشگاه علوم انتظامی امین می باشد.روش : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ به لحاظ ماهیت، اکتشافی و از نوع توصیفی- تحلیلی با روش تحلیل محتوی کمی و کیفی است. به منظور جمع آوری داده ها برای تحلیل محتوای کمی، روش کتابخانه ای که براساس کتاب ها و مقالات است، مورد استفاده قرار گرفت و داده ها برای روش کیفی دلفی از طریق انجام مصاحبه با متخصصان و خبرگان دانشگاهی جمع آوری گردید. متناسب با روش کیفی، نمونه گیری با روش هدفمند شروع شد و با نمونه گیری نظری و حداکثر تغییر پذیری انجام شد.یافته ها: با توجه به تحلیل داده ها در بخش تحلیل محتوای کمی ادبیات مربوط به مقوله برندسازی کارفرما، مدل نظری پژوهش مشتمل بر شش متغیر جبران خدمت و مزایا؛ محیط و شرایط کاری؛ تعادل کار و زندگی؛ فرهنگ سازمانی؛ شهرت سازمانی و شرایط استخدام و اشتغال ارائه گردید. تحلیل داده ها در بخش روش دلفی نشان داد که متغیر جبران خدمات و مزایا دارای بیشترین اهمیت و متغیر شرایط استخدام و اشتغال دارای کمترین اهمیت در بین خبرگان دانشگاه علوم انتظامی امین می باشند.نتیجه گیری: عوامل شناسایی شده موثر بر برندسازی کارفرما در این پژوهش، بسیار فراگیرتر از پژوهش های پیشین بود. همچنین ارزش افزوده ای بر پژوهش های پیشین برندسازی کارفرما اضافه شد و مدل مفهومی توسعه یافته ای پیرامون برندسازی کارفرما در دانشگاه برای اولین بار طراحی شد.
الگوی استعدادهای انسان بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نظام تربیتی اسلام، که هدفش به کمال رساندن انسان است، «تربیت» چیزی جز شکوفایی استعدادهای بالقوه انسان نیست. این پژوهش به منظور تدوین الگوی استعدادهای انسان بر اساس آموزه های اسلامی انجام شد. روش پژوهش کیفی و به شیوه پارادایم اجتهادی دانش دینی بود. یافته های پژوهش نشان داد متون دینی از ظرفیت و غنای کافی برای استخراج الگوی اسلامی استعدادها برخوردار است. همچنین، مطابق یافته ها، الگوی استعدادها بر اساس آموزه های اسلامی الگویی فرآیندی است که از فطرت شروع می شود و با هدف نهایی اش، که شکوفایی است، پایان می یابد. در این الگو ابتلائات و سازوکار های عقل، نقش میانجی برای تبدیل شدن توانایی های طبیعی انسان به استعدادها دارد. علاوه بر این، با مداخله سازوکارهای شناختی انگیزشیِ عقل، مسیر کشف استعدادها هموار می شود و با مداخله سازوکارهای شناختی انگیزشیِ جهل، استعدادها هدر خواهد رفت.
انواع استعداد از دیدگاه اسلام با تکیه بر حدیث جنود عقل و جهل: تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استعدادهای انسان، با وجود همه تفاوت ها و گونه گونی ها در نوع و شدتشان، حکایت از وجود ظرفیتی مثبت در درون انسان دارد و هدف از بعثت انبیا نیز شکوفاسازی این ظرفیت مثبت است. این پژوهش به منظور شناسایی انواع استعداد از دیدگاه اسلام با تکیه بر حدیث جنود عقل و جهل طراحی شد. روش پژوهش، کیفی به شیوه تحلیل مضمون بود. نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت و حدیث جنود عقل و جهل که مشتمل بر مجموعه ای از ظرفیت های مثبت انسانی است به منظور بازشناسی انواع استعداد از دیدگاه اسلام انتخاب شد. پس از گردآوری داده ها، فرایند کدگذاری آغاز و داده ها تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ۱۵۶ مضمون پایه، 71 مضمون سازمان دهنده و ۵ مضمون فراگیر وجود دارد. ۵ مضمون فراگیر شامل استعداد عقلانی، استعداد انگیزشی-عاطفی، استعداد ارتباطی، استعداد معنوی و استعداد مالی- اقتصادی است که بیانگر انواع استعداد از دیدگاه اسلام است. همچنین، یافته ها نشان داد که در میان این استعدادهای پنج گانه، استعداد عقلانی، بارزترین و اثربخش ترین استعداد به شمار می آید و استعداد ارتباطی دایره مفهومی وسیع تری نسبت به سایر انواع استعداد دارد.
ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعدادهای سازمانی، پارادایم نوینی در مدیریت منابع انسانی در عصر اقتصاد دانش بنیان است که جذب استعدادها از حیاتی ترین اقدامات آن محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها بوده است. تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و از منظر روش شناسی در رویکرد کیفی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان مرتبط با مباحث مدیریت منابع انسانی در شرکت های استارتاپی بودند. ابزارهای گردآوری داده در این مطالعه، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق می باشد. که بر این اساس 13 مصاحبه با خبرگان استارتاپی صورت پذیرفت. روش نمونه گیری به دلیل ماهیت کیفی روش شناسی، هدفمند و به صورت مشخص گلوله برفی است. مصاحبه ها با روش تحلیل تم و نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین به منظور اعتبار بخشی چارچوب ارائه شده در مرحله کیفی از شاخص گوبا و لینکلن استفاده گردید. هفت مضمون فراگیر و 30 تم اصلی بدست آمد. بر اساس نتایج تحقیق جبران خدمات مالی و غیرمالی، استفاده از کانال های متنوع برای جذب، میزان سرمایه نامشهود شرکت، بلوغ فرآیندهای داخلی شرکت، موقعیت مکانی و همراستایی ارزش های فردی افراد با ارزش های شرکت از مهم ترین عوامل موثر در جذب استعدادها به استارتاپ ها محسوب می شود.
اعتباریابی ابزار سنجش استعداد کاری دانشجویان: تعیین پایایی و روایی سازه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی استعدادهای مورد نیاز برای ورود به بازار کار یکی از دغدغه های مسئولان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی است. هدف این پژوهش اعتباریابی ابزار سنجش استعداد کاری دانشجویان بود. روش پژوهش با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را دانشجویان سال آخر دوره کارشناسی فنی و مهندسی دانشگاه شهید باهنر کرمان تشکیل می دادند (799=N). حجم نمونه 300 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها بر اساس مؤلفه های مطرح شده از سوی مؤسسه آزمون سازی آمریکا برای ارزیابی استعداد در جهان کار تهیه شد. همسانی درونی و پایایی گویه به منظور تعیین پایایی ابزار سنجش استعداد کاری دانشجویان استفاده شد. ضریب آلفای کرانباخ برای عامل های زیربنایی ابزار 74/0 تا 89/0 به دست آمد. تحلیل عاملی تأییدی (CFA)، روایی همگرا و واگرا به منظور تعیین روایی ابزار بررسی شدند. نتایج این تحلیل ها نشان داد که ابزار سنجش استعداد کاری دانشجویان با ده عامل هدف گذاری، همکاری، خلاقیت، نظم و انضباط، حسن نیت، نفوذ، خوش بینی، دانایی، ثبات و تلاش از پایایی و روایی مناسب برخوردار است.
آسیب شناسی استعدادیابی تحصیلی در ایران(مروری ساختارمند بر ادبیات انجام شده در سه دهه اخیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
103 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: استعدادیابی تحصیلی، همواره به عنوان یک چالش و دغدغه جدی برای کُنشگران آموزشی مطرح بوده و هست. گسترش و تخصصی تر شدن مشاغل و خلق دانش های جدید، ضرورت شناسایی استعدادهای تخصصی به عنوان یکی از مهمترین زمینه های اثرگذار در موفقیت تحصیلی و شغلی را دوچندان کرده است. به رغم اهمیت موضوع و انجام پژوهش های متعدد برای کمک به تشخیص و ارزیابی روا و معتبر از استعدادهای تحصیلی و شغلی، تاکنون یک مرور اسنادی یا بررسی آسیب شناسانه میدانی در مورد آن در کشور ایران شکل نگرفته است. در این مقاله، تلاش شد با مرور نظام مند اسناد مرتبط با استعدادیابی تحصیلی در ایران از سال 1370 تا 1399، به طور عمیق به آسیب شناسی مفهومی و اجرایی در حوزه استعدادیابی تحصیلی پرداخته شود.روش پژوهش: با استفاده از مرور نظام مند، کلمات کلیدی شامل استعدیابی، استعدادیابی تحصیلی، آسیب شناسی استعدادیابی، روش های استعدادیابی تحصیلی، نقاط قوت و ضعف استعدادیابی تحصیلی انتخاب گردید و بدون درنظرگرفتن محدودیت زمانی در پایگاه های داده هایGoogle scholar ، SID، Magiran، Noormags، Civilica و Irandoc جستجو انجام شد، که در نتیجه آن، تعداد 817 سند بازیابی و سپس بااستفاده از فهرست وارسی ارزیابی پریزما (PRISMA)، 32 سند برای بررسی و تحلیل انتخاب شدند. تحلیل داده ها بااستفاده از روش اولزاید (Altheide) انجام گردید.یافته ها: کمتر از پنج درصد از مطالعات استعدادیابی در ایران به استعدادیابی تحصیلی پرداختند، و در این پژوهش ها تعریفی از استعداد تحصیلی و یا استعدادیابی تحصیلی ارائه نشده است. بیشتر مطالعات، استعداد تحصیلی را با مفاهیمی همچون هوش (18%)، خلاقیت (6%)، استعداد عمومی (5/5%)، پیشرفت تحصیلی (5/5%)، رغبت، نگرش و علاقه (12%) و یا استعداد برتر (12%)، مترادف یا یکسان درنظرگرفتند؛ ابزارهای به کار رفته برای سنجش استعداد تحصیلی شامل پرسشنامه محقق ساخته براساس طیف لیکرت (28%)، آزمون های پیشرفت تحصیلی (5/10%)، هوش گاردنر (5/10%)، رغبت سنج هالند (5/10%)، آزمون های استعداد عمومی (5%)، استفاده از نمرات دروس (5%)، آزمون وودکاک- جانسون (5%) و یا آزمون های ترکیبی از چند آزمون روان شناختی (5/10%)، بوده است. مطالعات در این زمینه بیشتر با هدف بررسی عوامل موثر (عوامل مرتبط) بر استعداد تحصیلی (28%)، طراحی مرکز استعدادیابی کودکان (22%)، بررسی ویژگی های روان سنجی و هنجاریابی آزمون استعدادیابی (16%)، ساخت و هنجاریابی ابزار برای سنجش استعداد تحصیلی (9%)، استعدادیابی تحصیلی بااستفاده از سیستم های فازی (9%)، مقایسه استعداد تحصیلی گروه های مختلف (7%) و یا شناسایی مولفه ها و شاخص های مهم در استعداد تحصیلی (9%)، انجام شدند.نتیجه گیری: عدم توازن جدی در زمینه مطالعه انواع مختلف استعداد وجود دارد، به طوری که بیشتر مطالعات به موضوع استعدادیابی ورزشی پرداختند و استعداد تحصیلی مغفول مانده است. ازجمله چالش های مطرح در زمینه استعدادیابی تحصیلی در ایران می توان به نبود مرکز و مرجع رسمی معتبر به منظور الف) ارائه تعریف و رهیافت های روشن و واحد از استعداد تحصیلی و استعدادیابی تحصیلی، ب) هدایت فرایند آزمون سازی، استانداردسازی آزمون های روان شناختی و آموزشی؛ ج) هدایت و نظارت بر فرایند استعدادیابی تحصیلی، ج) بررسی اعتبار آزمون های به کار گرفته شده در استعدادیابی تحصیلی در کشور، د) اعتبارسنجی مراکز فعال در حوزه استعدادیابی؛ بدفهمی ها و کژکارکردهایی نظیر الف) مترداف فرض نمودن استعداد، هوش، خلاقیت، رغبت، نگرش و پیشرفت تحصیلی با استعداد تحصیلی، ب) استفاده از آزمون های هوش و خلاقیت به جای آزمون های استعداد تحصیلی، ج) استفاده نادرست و عدم هنجاریابی و استانداردسازی آزمون های استعدادیابی تحصیلی ترجمه شده، و نپرداختن به نیازهایی نظیر الف) تهیه و تدوین آزمون های بومی در حوزه استعدادیابی تحصیلی، ب) ارائه تعریف روشن و واحد از استعداد تحصیلی و استعدادیابی تحصیلی در متون تخصصی و دانشگاهی، هدایت آموزش رسمی ایران مبتنی بر استعدادیابی تحصیلی، تدوین پروتکل مشخص، عینی و قانونمند درباره ویژگی های یک مرکز استعدادیابی تحصیلی و استعدادیابی کودک اشاره کرد. باتوجه به اهمیت راهبردی استعدادیابی تحصیلی و وجود خلاها، بدفهمی ها و کژکارکردی های فراوان و مخاطره آمیز در مسئله تشخیص و پرورش استعدادهای تحصیلی و نخبه پروری، پیچیده شدن مشاغل و فعالیت ها در عصر دیجیتال، توجه و اقدام فوری متولیان کلان در نظام آموزشی و تربیتی کشور و سرمایه گذاری وسیع در این حوزه، ضرورتی انکارناپذیر بوده و ادامه روند معیوب موجود، می تواند تبعات گسترده تری را به جامعه تحمیل نموده و زمینه شکاف و گسست راهبردی از توسعه جهانی و عقب گرد از اهداف کلان توسعه کشور را رقم زند.
ارائه مدل پویای مدیریت استعداد برای سیاست گذاری آینده نگارانه (مطالعه موردی: وزارت ورزش و جوانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۴)
74 - 57
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، ارائه مدل پویای مدیریت استعداد برای سیاستگذاری آینده نگارانه در وزارت ورزش و جوانان است. بدین منظور با استفاده از روش پویایی شناسی سیستم ها، ابتدا متغیرهای مربوط شناسایی و در ادامه با ساخت حلقه های علی و معلولی، مدل حالت- جریان پژوهش ارائه شده است.روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش، مدیران و استادان خبره و متخصص در حوزه مدیریت استعداد بودند که 12 نفر از آنها به صورت هدفمند بر اساس روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار ونسیم صورت گرفت.یافته ها: طبق نتایج سیاست هایی برای پیاده سازی مؤثر فرایند مدیریت استعداد شامل شناسایی و جذب، توسعه و حفظ استعدادها ارائه شد و در نهایت الگوی مدیریت استعداد برای وزارت ورزش و جوانان طراحی و تدوین گردید.نتیجه گیری: این پژوهش، یک نظام پشتیبان تصمیم گیری در زمینه مدیریت استعداد ارائه می کند؛ به گونه ای که با اعمال سیاست های مختلف در این سیستم و مقایسه آثار آن، بهترین سیاست اتخاذ می شود که بر اساس رویکرد پویایی سیستم می توان از آن برای نشان دادن آثار بلندمدت تصمیمات مدیران بر کل سیستم مدیریت استعداد و همچنین، اصلاح مدل ذهنی آنها استفاده کرد.
تأثیر مدیریت زمان و کیفیت سیستم توسعه استعداد والیبال بر رضایت ذی نفعان در کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تبیین تأثیر مدیریت زمان و کیفیت سیستم توسعه استعداد والیبال بر رضایت ذی نفعان در کشور عراق بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی بود؛ که به شکل میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل مربیان والیبال بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر انتخاب شدند و از این تعداد تعداد 383 پرسشنامه به طور صحیح بازگشت خورد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته در دو بخش مشخصات توصیفی و سؤالات تخصصی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 17 نفر از متخصصین بررسی و پایایی پرسشنامه نیز با روش آلفای کرونباخ تأیید شد. نرم افزار مورد استفاده ایموس بود. یافته های کمی نشان داد مدیریت زمان به میزان 13/0 بر رضایت ذی نفعان در استعدادیابی ورزشی والیبال و کیفیت سیستم توسعه به میزان 63/0 بر رضایت ذی نفعان در استعدادیابی ورزشی والیبال تأثیر دارد. بنابراین از آنجا که کیفیت سیستم توسعه استعدادیابی به شاخص های مختلفی مرتبط می شود پیشنهاد می شود در راستای استعدادیابی تمامی عوامل کیفیت بخشی، خصوصاً کیفیت تجهیزات و امکانات مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی مؤلفه های مدیریت استعداد در راستای افزایش بهره وری مدیران حوزه آموزش؛ یک مطالعه میکس متد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
93 - 123
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه مدیریت استعداد، هدف پژوهش حاضر دستیابی به الگوی مدیریت استعداد است. این پژوهش به لحاظ هدف،کاربردی با روش تحقیق، آمیخته اکتشافی انجام شده است. در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه نیمهساختیافته در بین 15 نفر از خبرگان حوزه آموزش در جهاد دانشگاهی، با نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع دادهها، شناسایی و با تحلیل مضمون تحلیل شده است. جامعه آماری بخش کمی، مدیران حوزه آموزشی جهاد دانشگاهی کشور (650 نفر) بوده که حجم نمونه براساس جدول مورگان 305 نفر و با نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. جمعآوری دادهها مبتنی بر پرسشنامه محققساخته مدیریت استعداد و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار لیزرل انجام شده است. نتایج کیفی نشان داد که نظام مدیریت استعداد در جهاد دانشگاهی در ابعاد برنامه ریزی و سازماندهی، استعدادیابی، حرفه گرایی و توسعه محوری، عدالت محوری، تخصص گرائی و شایسته سالاری، مدیریت منابع انسانی، دانش سازی، ارائه بازخورد، فرهنگ سازی، کادرسازی و معیشت طبقهبندی شده و در بخش کمی نیز برازش، روایی و پایایی این الگوی مدیریت استعداد تأیید شده است.
طراحی مدل شناختی نگه داشت کارمندان دانشی در شرکت های فناور و دانش بنیان پارک علم و فناوری یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
29 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: در صنایع در حال رشد، کارکنان دانشی به دلیل ارزش بالای دانش و تخصص شان، نقش اساسی در موفقیت سازمان ها ایفا می کنند. ترک خدمت این کارکنان می تواند هزینه های مادی و معنوی بالایی برای سازمان ها به همراه داشته باشد. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر حفظ و نگه داشت کارکنان مستعد و دانشی است.روش پژوهش: این پژوهش به صورت آمیخته انجام شده است؛ در مرحله ی نخست، از طریق مرور ادبیات به عنوان بخش کیفی، (58) عامل مؤثر بر ماندگاری استعدادها شناسایی شد. جامعه آماری شامل متخصصین شرکت های فناور، دانش بنیان و مدیران و کارشناسان پردیس های پارک علم و فناوری یزد است و نمونه گیری به صورت نمونه در دسترس انجام شد. در مرحله ی دوم، با استفاده از روش کمی، نظرات (17) نفر از خبرگان پارک علم و فناوری و دانشگاهی از طریق پرسش نامه گردآوری و با روش نقشه شناختی فازی شهودی تجزیه وتحلیل گردید. روابط بین عوامل با استفاده از نرم افزار FCMapper تعیین و در نرم افزار Pajek ترسیم شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر نگه داشت کارکنان دانشی در چهار بعد محیطی، سازمانی، فردی و شغلی تقسیم بندی شدند. در تحقیقات سرفرازی و همکاران نیز عوامل مؤثر بر نگه داشت کارکنان دانشی به چهار گروه فوق تقسیم بندی شده است. در بعد محیطی سه عامل «فرصت های شغلی در بازار کار»، «مهاجرت» و «زندگی شخصی و خانوادگی فرد» به دلیل داشتن بالاترین درجه مرکزیت، به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر در بعد محیطی شناخته شدند.نتیجه گیری: «فرصت های شغلی در بازار کار» بیش ترین میزان مرکزیت و تأثیرگذاری، بر «مهاجرت» اثر گذاشته و سبب تغییر در آن شده است. ازآن جهت که ویژگی های شخصیتی از بیش ترین درجه مرکزیت در بین عوامل بعد سازمانی برخوردار است، مهم ترین عامل مؤثر بر نگهداشت کارکنان کلیدی در بعد سازمانی شناسایی شد. «مدیریت مسیر شغلی، ارتقا و توسعه شغلی» با تأثیرپذیری از «ویژگی های شخصیتی مدیرعامل و سرپرست»، بر «توانمندسازی کارکنان دانشی» اثر گذاشته و درنهایت افزایش ماندگاری کارکنان دانشی را به دنبال دارد. توانمندی های تخصصی کارکنان دانشی و مستعد سازمان بالاترین میزان درجه مرکزیت را در بین عوامل بعد فردی دارد، مهم ترین عامل در این بعد معرفی می گردد.اصالت/ارزش: سازمان ها برای استخدام و نگهداشت کارکنان دانشی، به این عوامل کلیدی توجه ویژه داشته و با برنامه ریزی راهبردی، ماندگاری این کارکنان را تضمین نمایند.
الگوی واماندگی استعدادها با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
807 - 824
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از پیامدهای مدیریت نادرست استعدادها در سطح جهان، واماندگی استعدادهاست که سازمان های ایرانی را نیز با چالش های بسیاری مواجه کرده است؛ بنابراین چرایی واماندگی استعدادها، سؤالی است که همواره در ذهن مدیران و پژوهشگران مطرح شده است. بررسی ها نشان می دهد که پیشایندها و پیامدهای واماندگی استعدادها در سازمان ها، موضوعی است که تاکنون به صورت نظام مند و جامع و در چارچوبی مشخص ارائه نشده و لازم است مطالعاتی جامع و کل نگر در این خصوص طراحی و اجرا شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوی پیشایندها و پیامدهای واماندگی استعدادها اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی است که با استفاده از فراترکیب اجرا شده است. فراترکیب روشی است مناسب برای تلفیق یافته های پراکنده مطالعات پیشین، در راستای ارائه چارچوب های مفهومی جدید. جامعه آماری را مطالعات پیشین تشکیل می دهد که در این میان، پس از جست وجو و یافتن منابع موجود، از طریق بررسی و ارزیابی عنوان، چکیده و محتوای منابع یافت شده، به انتخاب منابع مناسب، به عنوان نمونه های پژوهش اقدام شده است. داده های لازم نیز از طریق بررسی یافته های منابع منتخب گردآوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل و ترکیب داده ها و گزارش نتیجه نهایی فراترکیب نیز، روش تحلیل مضمون استفاده شده است.
یافته ها: پس از انتخاب منابع مناسب برای انجام پژوهش، به بررسی متن منابع منتخب و استخراج کدهای اولیه اقدام شد. پس از آن، کدهای شناسایی شده بررسی و ضمن حذف کدهای تکراری و ادغام کدهای مشابه از نظر معنایی و مفهومی، کدهایی نهایی دسته بندی شدند. در ادامه، پیشایندهای واماندگی استعدادها در سازمان ها، در دو بُعد عوامل فردی و عوامل سازمانی دسته بندی شدند. عوامل فردی، دو مؤلفه را شامل می شود که عبارت اند از: عوامل نگرشی (عدم اعتمادبه نفس، نارضایتی از شغل، عدم وجود چشم اندازی روشن به آینده فردی در سازمان، بی عدالتی ادراک شده، خودکارآمدی پایین، فقدان حمایت سازمانی ادراک شده، عدم هویت سازمانی ادراک شده و تعارض کار زندگی) و عوامل رفتاری (عدم توانایی سازگاری و تاب آوری فردی، فقدان هوش هیجانی، داشتن مشغولیت کاری در بیرون از سازمان، عدم تمایل به بروز رفتارهای سیاسی، ضعف مهارت های ارتباطی فرد). عوامل سازمانی نیز پنج مؤلفه را دربرمی گیرد که عبارت اند از: عوامل شغلی (عدم استقلال، فشار کاری شدید و استرس زا، عدم امنیت شغلی، عدم دریافت بازخورد، عدم تناسب بین شایستگی ها و وظایف کاری فرد، عدم دسترسی به فرصت های رشد و توسعه)، عوامل فرهنگی (فضای کاری نامناسب، رواج قلدری و خشونت، رواج سیاسی کاری، حاکمیت روحیه فردگرایی، حاکمیت دیدگاه دیگ ذوب، رواج فرهنگ خویشاوندسالاری)، عوامل ساختاری (رسمیت زیاد، ساختار سازمانی خشک و بوروکراتیک، تمرکز تصمیم گیری، تفکیک ساختاری)، عوامل مدیریتی (ناشایستگی، روحیه ماکیاولگری، عدم انتقادپذیری، خودشیفتگی، کارگرایی بیش از حد) و عوامل فرایندی (ضعف سیستم پاداش و جبران خدمات، ضعف فرایندهای ارتباطی، ضعف سیستم مدیریت عملکرد، ضعف سیستم مدیریت استعداد و جانشین پروری). پیامدهای واماندگی استعدادها نیز در دو بُعد پیامدهای فردی (متشکل از دو مؤلفه نگرشی و رفتاری) و پیامدهای سازمانی (در قالب دو مؤلفه کوتاه مدت و بلندمدت) شناسایی شدند.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش می تواند آگاهی مدیران در ارتباط با چرایی شکل گیری این پدیده در سازمان ها را افزایش دهد و شناخت آنان از عوامل مؤثر بر واماندگی استعدادها در سازمان ها را بهبود بخشد. شناسایی پیشایندهای واماندگی استعدادها، همچنین بستر مناسبی برای برنامه ریزی و اجرای اقدامات لازم برای پیشگیری و مدیریت این پدیده در سازمان ها فراهم می کند. شناسایی پیامدهای واماندگی استعدادها نیز می تواند اهمیت موضوع را به مدیران گوشزد کند و حساسیت آنان را به مدیریت این پدیده منفی و پیشگیری از آن را افزایش دهد.
نقش مدیریت استعداد در شکل دهی سبک زندگی سازمانی در مراکز آموزشی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
119 - 138
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع مختلف، از جمله مقالات، پایان نامه ها و پایگاه های اطلاعاتی، نقش نظام مدیریت استعداد در شکل دهی سبک زندگی سازمانی در مراکز آموزشی را بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که مدیریت استعداد با طراحی مدلی از فرایندهای هدفمند در هشت مقوله و شانزده مفهوم و پشتیبانی از یک نظام جامع علمی و عملیاتی می تواند به شکوفایی استعدادها در ابعاد مختلف سازمانی کمک کند. در واقع، با اجرای مؤثر نظام مدیریت استعداد می توان به خروجی هایی دست یافت که با بهره گیری از نبوغ، خلاقیت و مهارت های استعدادی به نهادینه سازی روش ها و شیوه های بینشی، گرایشی و کنشی ختم شود و سبکی جدید از زندگی سازمانی را مبتنی بر بهره وری و نوآوری ترسیم کند.
ارائه مدل ساختاری نقش عوامل محیطی بر توسعه استعداد ورزشی
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مدل یابی ساختاری نقش عوامل محیطی بر توسعه استعداد ورزشی بود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را تمام مربیان استان خوزستان بود که 200 نفر به عنوان نمونه به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری، محتوایی و سازه پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ، مورد تأیید قرار گرفت. از روش های آمار توصیفی برای بررسی ویژگی های جمعیت شناسی و تعیین میزان اهمیت متغیرها و آزمون نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. نرم افزارهای مورد استفاده اس پی اس اس و لیزرل بود. یافته های تحقیق نشان داد به ترتیب آموزش و برنامه های حمایتی، عوامل اقتصادی و جمعیتی، نقش اطرافیان و عوامل فرهنگی و سیاسی به عنوان شاخص های محیطی بر پیشرفت استعدادهای ورزشی اثر گذار هستند. بنابراین در راستای پیشرفت توسعه استعدادهای ورزشی بر این عوامل تاکید می شود.
طراحی و تدوین نظام جامع مدیریت استعداد در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی مدیریت استراتژیک استعداد دردانشگاه آزاد اسلامی مطالعه موردی منطقه یک انجام شد . تحقیق از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی و از نظر ماهیت و نحوه جمع آوری داده ها، در بخش کیفی داده بنیاد و بخش کمی توصیفی همبستگی می باشد. روش جمع آوری داده ها، آمیخته از نوع اکتشافی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه روش پیمایشی مقطعی بر مبنای نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری مرحله کیفی متشکل از افراد خبره و صاحب نظران و مطلعان کلیدی در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که به روش نمونه گیری آگاهانه، هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه مرحله کمی متشکل از کلیه اعضای هیات علمی و مدیران منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی بود که بر اساس جدول شماره کرجسی و مورگان حجم نمونه 384 نفر تعیین شد و سپس به روش تصادفی طبقه ای پرسشنامه بین آنها توزیع شد. روش جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی کتابخانه ای و میدانی و مصاحبه بود و در بخش کمی به روش میدانی و با پرسشنامه انجام شد. به منظور روایی ابزار از روایی محتوایی و سازه و برای تعیین پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد. روش تحلیل داده های کیفی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود و برای تحلیل داده های کمی از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و ازمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج بدست آمده در مرحله کیفی ارائه الگویی برای مدیریت استراتژیک استعداد با 3 بعد، 9 مولفه و 78 شاخص بود که در مرحله کمی 3 بعد، 9 مولفه و 77 شاخص مورد تأیید قرار گرفتند. نهایتاً الگوی مدیریت استراتژیک استعداد منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی با 3 بعد(کشف استعداد ، روشهای توسعه و آموزش استعدادها و حفظ و نگهداشت استعداده)، 9 مولفه(نگرش در استعداد ، دانش در استعداد ، مهارت در استعداد ، روشهای ارائه مستقیم در استعداد ، روش های تعاملی در استعداد ، روش های کاربردی- عملیاتی در استعداد ، استعداد در محیط واقعی، استعداد در محیط مجازی، استعداد در محیط دانشگاه) و 77 شاخص طراحی و مورد تایید قرار گرفت.
مدیریت استعداد دانشجویان خلبانی: شایستگی های محوری و الزامات گزینش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
139 - 174
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه منابع انسانی مستعد، یکی از عوامل کلیدیِ بهبود عملکرد سازمانی و کاهش هزینه ها در مشاغل پیچیده شناخته می شوند. شناسایی و جذب این افراد، به ویژه در حرفه هایی مانند خلبانی که به مهارت های چندبُعدی نیاز دارد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های محوری و الزامات گزینش استعداد دانشجویان خلبانی انجام شده است.
روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و استراتژی استقرایی، ابتدا به بررسی ادبیات مرتبط با مدیریت استعداد، استعدادیابی و شایستگی های موردنیاز خلبانان پرداخته است. سپس با ۹ نفر از استادان خلبانی که در آموزش خلبانی تجربه مدیریتی داشتند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های گردآوری شده از ادبیات و مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و به کمک نرم افزار مکس کیوا ۲۰۲۰ تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل مؤثر برگزینش استعداد دانشجویان خلبانی مشتمل بر ۹ مضمون فراگیر، ۳۸ مضمون سازمان دهنده و ۱۵۴ مضمون پایه است. این عوامل ابعاد متنوعی دارند، از جمله: عوامل محیطی (برون سازمانی)، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل شغلی، سیاست گذاری گزینش و معتبرسازی گزینش که مهارت های فردی، وضعیت اقتصادی، جنبه های روانی و فرهنگی جامعه و ویژگی های شغلی و سازمانی را پوشش می دهند. پیش بینی کننده ها نیز در انتخاب خلبانان نقش حیاتی دارند و عبارت اند از: ارزیابی توانمندی های فنی و جسمانی، ارزیابی های شناختی، روان شناختی و اجتماعی. همچنین شایستگی های محوری شناسایی شده که در موفقیت حرفه خلبانی عوامل کلیدی محسوب می شوند، عبارت اند از: شایستگی های روانی حرکتی، هوانوردی، شخصیتی، جسمانی، شناختی و اجتماعی.
نتیجه گیری: کاربرد یافته های این پژوهش در فرایند گزینش متقاضیان خلبانی در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، می تواند به ارتقا و بهبود فرایند استعدادیابی و همچنین، سیاست گذاری و برنامه ریزی در این زمینه کمک شایانی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از ابزارهای نوین مانند شبیه سازهای پروازی، هوش مصنوعی و آزمون های روان شناختی، در کنار روش های سنتی مانند تحلیل بیوگرافی، دقت پیش بینی گزینش خلبانان را افزایش می دهد. درنهایت، پیشنهاد می شود که سازمان های هوانوردی با استفاده از روش های ترکیبی و ارزیابی های جامع، شایستگی های مختلف متقاضیان را شناسایی کنند و فرایند گزینش خود را با توجه به وضعیت های اقتصادی و اجتماعی جامعه بهبود بخشند تا علاوه بر کاهش هزینه ها، ایمنی و عملکرد سازمانی را ارتقا دهند.