مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
فناوری
با طرح اقتصاد دانش بنیان به عنوان شکل جدیدی از الگوی توسعه اقتصادی، شاهد انتشار کتب و مقالات پژوهشی بسیاری طی سال های اخیر در داخل و خارج از ایران بوده ایم. یکی از همین آثار، کتاب اقتصاد دانش بنیان: مبانی، مفاهیم، روش شناسی است که به تازگی منتشر شده است و مقاله حاضر به معرفی و نقد محتوایی آن می پردازد. از نظر محتوایی، با توجه به تاکید نویسندگان بر اهمیت دانش ضمنی و قرار دادنِ آن در کانون بحث ها می توان رویکرد آنها به اقتصاد دانش بنیان را تطوری دانست و همچنین نظر به تاکید بر نهادها برای بسترسازیِ اقتصاد دانش بنیان، چارچوب تحلیلیِ آنها اقتصاد نهادی است. کتاب از جامعیت خوبی برخوردار است، اما به طور کامل منطبق با عنوان انتخابی که از روش شناسی در آن نام برده شده نیست. همچنین، ضمن اتکای نظریه ها بر شواهد آماری، اما قدیمی بودن آمارِ ارائه شده، روزآمدسازیِ منابع و گزارش های مورداستفاده را ضروری می سازد. جای دیدگاه های مختلف به اقتصاد دانش بنیان و بحث درباره پیچیدگی های حقوق مالکیت دانش نیز در کتاب خالی است. اما در کل، کتاب توانسته است با زبانی روشن و ساده، مبانی و مفاهیم اقتصاد دانش بنیان را به مخاطبان ارائه کند.
تاثیر پویش های فناورانه بر رقابت چین و ایالات متحده در عصر انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت نسبی کشورهای تراز اول در جهان هرگز از وضعیت باثباتی برخوردار نبود و از قرن هجدهم نظام بین المللی بارها دستخوش تحولات عمیق و بازتوزیع قدرت میان دولت های توسعه یافته گردید. هدف این مقاله تبیین تحول در فناوری های نوین و شرایط ایجاد تغییر در منحنی قدرت نظام بین المللی است تا از ماهیت رقابت فناورانه چین و ایالات متحده آمریکا در عصر انقلاب صنعتی چهارم پرده بردارد و سعی در پاسخ دادن به این پرسش دارد که دستیابی به فناوری های نوین در طول انقلاب های صنعتی چگونه بر تغییر منحنی قدرت دولت ها تأثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به این پرسش فرض بر این قرار گرفته است که تحولات فناورانه با ایجاد الگوهای رشد نابرابر ناشی از صنعتی شدن، ضمن تسریع توسعه اقتصادی و تقویت قدرت کشورهای در حال توسعه از طریق تعمیق ظرفیت فناورانه، منحنی قدرت نظام بین المللی را دچار تغییر و تحولات گسترده ساخته است. روش این پژوهش توصیفی-تبیینی است و یافته های آن نشان می دهد که نوآوری های فناورانه به عنوان یکی از مهم ترین پارامترهای سنجش میزان قدرت در نظر گرفته می شود و از آنجایی که اصلی ترین هدف دولت ها در طول انقلاب های صنعتی، دستیابی به جدیدترین فناوری ها به منظور تقویت قدرت سیاسی و اقتصادی و پیشی گرفتن از قدرت های رقیب به شمار می رود، تقویت ظرفیت فناورانه چین به عنوان مهم ترین رقیب ایالات متحده، موقعیت رهبری آن در عرصه نظام بین المللی را با خطر جدی مواجه خواهد کرد.
شناسایی و تحلیل درونی عوامل مؤثر بر بازاریابی شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۷)
90 - 71
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق شناسایی و تحلیل درونی عوامل مؤثر بر بازاریابی شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی بود.روش پژوهش: این تحقیق آمیخته و طرح آن از نوع ترکیبی متوالی بود. مشارکت کنندگان پژوهش را 18 نفر از صاحب نظران تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای شناسایی عوامل مؤثر از روش تحلیل مضمون کینگ و همکاران (2018) و به منظور تحلیل درونی از تکنیک دیمتل استفاده شد. در بخش کیفی برای ممیزی پژوهش از راهبردهای حساسیت پژوهشگر، انسجام روش شناسی، متناسب بودن نمونه، گردآوری و تحلیل همزمان داده ها و اندیشیدن تئوریک استفاده شد و در مطالعه کمی به منظور تأیید اعتبار، روایی صوری و محتوایی توسط هشت تن از استادان بازاریابی ورزشی تأیید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 896/0 حاصل شد.یافته ها: در مطالعه کیفی 77 مضمون فرعی و 16 مضمون اصلی مؤثر بر بازاریابی شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی تشخیص داده شد. در مطالعه کمی مشخص شد مضامین تهدید سخت، تهدید نرم و گسترش شبکه های اجتماعی بیشترین اثرگذاری و در مقابل مضامین قانونگذاری، خلق ارزش و تعیین راهبرد تولید محتوا به ترتیب کمترین اثرگذاری را بر بازاریابی نامبرده دارند. همچنین مشخص شد مضامین تعیین راهبرد های تولید محتوا، تعیین تاکتیک و خط مشی و تعیین پلتفرم به ترتیب بیشترین میزان تأثیرپذیری را دارند و مضمون تعیین تاکتیک و خط مشی بیشترین تعامل را با سایر مضامین مربوط دارد و در نهایت اینکه متغیرهای تهدید سخت، تهدید نرم، گسترش نفوذ شبکه های اجتماعی، رشد محیط دیجیتال، شناخت مشتری و تأمین مالی جزء مضامین علی و سایر مضامین جزء متغیرهای معلولی هستند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که عوامل مؤثر بر بازاریابی شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی متنوع هستند در این بین شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی باید به تهدیدهای سخت و نرم که بیشترین تأثیر را دارند توجه ویژه ای داشته باشند و برنامه ریزی برای مقابله با این تهدیدها و بهره برداری از فرصت های موجود انجام دهند.
توسعه فناوری در حوزه ورزش: پیامدها و نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۷)
201 - 184
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت و پیوند رو به رشد ورزش و فناوری، هدف کلی از این پژوهش شناسایی پیامدهای توسعه فناوری در حوزه ورزش بود.روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه کیفی اکتشافی بود که با استفاده از روش تحلیل تماتیک انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه ورزش با اشراف بر فناوری بود و با توجه به ماهیت پژوهش، با 11 نفر به عنوان شرکت کننده، به صورت گلوله برفی تا رسیدن به مرحله اشباع نظری مصاحبه شد. ابزار استفاده شده در فرایند پژوهش، مصاحبه نیمه ساختارمند بود.یافته ها: تحلیل تماتیک داده ها با روش برون و کلارک به استخراج 235 کد، 24 تم فرعی و 7 تم اصلی منجر شد. یافته ها نشان داد که توسعه آمادگی ورزشکار، توسعه رویدادها، توسعه گردشگری هوشمند، توسعه کسب وکارها، توسعه علم، توسعه تجهیزات و توسعه اماکن از پیامدهای توسعه فناوری در حوزه ورزش است.نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، توسعه فناوری در ورزش می تواند توسعه آمادگی ورزشکار، توسعه رویدادها، توسعه گردشگری هوشمند، توسعه کسب وکارها، توسعه علم، توسعه تجهیزات و اماکن ورزشی را در پی داشته باشد. با توجه به یافته ها به مدیران و متولیان ورزش توصیه می شود بر مبنای پیامدهای فناوری در ورزش، سیاست های خود را در جهت توسعه و پیشبرد همه جانبه فناوری در حوزه ورزش متمرکز سازند.
افول آمریکا و ظهور چین: ارزیابی بر اساس شاخص های سنتی و فناورانه قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
69 - 105
یکی از مباحث جدی در میان تحلیلگران و صاحبنظران سیاسی در آمریکا و سایر نقاط جهان بحث افول آمریکا و زمان تحقق آن است. پیش بینی کارشناسان سیاسی شکل گیری نظام چندقطبی با برتری اقتصادی چین نسبت به رقبا است. هدف مقاله پیش رو ارزیابی افول آمریکا و موقعیت جهانی چین است. پرسش اصلی این است که چه ارزیابی می توان از افول آمریکا و جایگاه کنونی چین داشت؟ برای پاسخ به سؤال فوق مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی از روش مطالعه اسنادی استفاده شده و شیوه گردآوری داده ها نیز به صورت کتابخانه ای بوده است. همچنین برای ارزیابی موقعیت کنونی آمریکا و چین شاخص های سنتی و فناورانه قدرت مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد اگرچه به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اخلاقی آمریکا موقعیت پیشین خود را از دست داده است؛ با این حال در شاخص های فناورانه قدرت موقعیت بهتری نسبت به چین دارد. با این وجود، این امر به معنای تداوم قدرت آمریکا نیست و توانایی بهره برداری مؤثر از فناوری های جدید می تواند کشورهای ضعیف تر یا بازیگران غیردولتی را قادر سازد تا قدرت مستقر را به چالش بکشند که در نهایت منجر به یک نظم جهانی چندقطبی شود.
تاثیر مصرف انرژی و فناوری بر پایداری توسعه اقتصادی کشور عراق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انرژی و فناوری به عنوان دو عامل اصلی تولید نقشی برجسته در بهبود و پایداری رشد اقتصادی کشورها ایفا می کنند. امروزه بخش بیشتری از رشد اقتصادی نسبت به گذشته به مصرف بهینه انرژی و فناوری نسبت داده می می شود. آگاهی از تاثیر فناوری، انرژی بر رشد اقتصادی، می تواند باعث شود سیاست گذاران استراتژی های بهینه تری برای ترویج رشد و توسعه اقتصادی پایدار و فراگیر را پیگیری کنند و در بلندمدت رونق اقتصادی، رفاه جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به اهمیت پژوهش و ضرورت مطالعه حاضر، هدف این مطالعه بررسی تاثیر مصرف انرژی و فناوری بر رشد اقتصادی عراق، می باشد.روش شناسی: در مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر مصرف انرژی و فناوری بر رشد اقتصادی عراق طی دوره زمانی 2000 تا 2022 از الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) استفاده شده است.یافته هاو نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که ضریب تاثیر مصرف انرژی بر رشد اقتصادی در عراق 073/0 و میزان آماره T برآوردی نیز 16/2 بوده است. با توجه به این موضوع که قدر مطلق آماره t از مقادیر بحرانی در سطح 95 درصد اطمینان (96/1) بیشتر بوده است، بنابراین می توان بیان کرد که مصرف انرژی تاثیری مثبت و معنادار بر رشد اقتصادی داشته است. نتیجه دیگر نشان داد که ضریب تاثیر شاخص فناوری بر رشد اقتصادی در عراق 129/0 و میزان آماره T برآوردی نیز 34/3 بوده است. با توجه به این موضوع که قدر مطلق آماره t از مقادیر بحرانی در سطح 95 درصد اطمینان (96/1) بیشتر بوده است، بنابراین می توان بیان کرد که شاخص فناوری تاثیری مثبت و معنادار بر رشد اقتصادی داشته است. همچنین میزان ضریب جمله تصحیح خطا برابر با 576/0- از لحاظ آماری معنی دار بوده است و نشان می دهد که در صورتی که شوکی به نرخ رشد اقتصادی در عراق وارد شود در طی هر دوره 576/0 درصد از عدم تعادل در نرخ رشد اقتصادی تعدیل شده و به سمت روند بلندمدت خود نزدیک خواهد شد.
طراحی الگوی راهبرد صادرات فناوری محور در صنعت نفت مبتنی بر اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اقتصادی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸
1-28
حوزههای تخصصی:
تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی مستلزم اتخاذ رویکردها و راهبردهای متناسب و اصلاح اشکالات و ضعف های بخشی و سیستمی است. صنعت نفت به عنوان یکی از پیشران های اقتصاد مقاومتی شناخته شده و توسعه مناسب آن می تواند زمینه ساز و سرعت بخش توسعه سایر صنایع باشد. می توان دو رویکرد منبع پایه و رویکرد دانش پایه را برای توسعه این صنعت متصور شد. در این پژوهش که به صورت تحلیلی-استدلالی انجام شده است ضمن بررسی رویکرد حاکم در توسعه صنعت نفت کشور به ضرورت اتخاذ رویکرد فناوری محور پرداخته شده است. تبیین دلالت های موجود در امر توسعه صنعت نفت با سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی نشان از آن دارد که لازمه تحقق این سیاست ها، تغییر رویکرد حاکم و جایگزینی آن به رویکرد فناوری محور است. این پژوهش به کمک روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزارMAXQDA در سه سطح انجام شد. ازآنجایی که در این پژوهش از تحلیل مضمون قیاسی استفاده شده است، ابعاد مدل الماس به عنوان مضامین فراگیر در نظر گرفته شده و در رفت وبرگشت پیوسته، مضامین سازمان دهنده و پایه شکل گرفته اند. ابتدا از مصاحبه ها، 415 کد مستخرج گردید و این کدها در قالب 59 مضمون پایه و 21 مضمون سازمان دهنده انسجام یافتند. سپس مضامین به دست آمده تحت 6 مضمون فراگیر «شرایط تقاضای فناوری»، «عوامل تولید»، «سطح رقابت داخلی شرکت ها»، «وضعیت صنایع پشتیبان»، «نقش حاکمیت» و «رخدادهای تصادفی» دسته بندی گردیده و شبکه مضامین حاصل از آن به دست آمد. در نهایت و پس از استخراج نتایج، خروجی به 4 تن از خبرگان صنعت ارائه گردید و پیشنهادهای اصلاحی ایشان در مضمون بندی ها لحاظ شد.
استراتژی های نوآورانه در طراحی ساختمان های هوشمند: با توسعه از طریق برنامه ریزی سناریو در صنعت معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادغام فناوری های هوشمند در ساختمان های مدرن نحوه طراحی، ساخت و بهره برداری از ساختمان ها را متحول کرده است. با این حال، پیشرفت های سریع در فناوری های ساختمان های هوشمند چالش های پیچیده ای را به وجود آورده است، به ویژه این امر در ادغام و استفاده مؤثر از این فناوری ها برای به حداکثر رساندن کارایی ساختمان، پایداری و راحتی کاربران رخ داده است. این پژوهش با هدف افزایش درک این مسئله از طریق روشن سازی مزایا و کاربردهای بالقوه برنامه ریزی سناریو به عنوان یک ابزار استراتژیک در طراحی ساختمان های هوشمند انجام شده است. سئوالات کلیدی مطرح شده شامل: چگونه می توان از برنامه ریزی سناریو برای رفع چالش های ادغام فناوری های هوشمند استفاده کرد؟ پیشران های حیاتی تأثیرگذار بر طراحی ساختمان های هوشمند کدام هستند؟ با استفاده از رویکردهای مبتنی بر سناریو برای ایجاد مسکن بیشتر با استفاده از فناوری های جدید و بهبود کیفیت زندگی مسکونی، این پژوهش، پیشران های کلیدی "چارچوب مقرراتی و اجتماعی" و "پذیرش و ادغام فناوری" را از طریق مشاوره با خبرگان و روش برنامه ریزی سناریوی منطق شهودی شناسایی کرده است. این فرآیند منجر به توسعه چهار سناریو شد: سناریوی افق هماهنگ، سناریوی دوراهی مختل شده، سناریوی رنسانس مقررات و سناریوی ایستایی و رکود. پس از توسعه جامع سناریوها، تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای هر سناریو انجام شد که بینش های کلیدی را به دست آورد. در نهایت، بر اساس نتایج به دست آمده، رویکردی جامع و منسجم برای استراتژی های نوآورانه در طراحی ساختمان های هوشمند ارائه شده است. این رویکرد بر گزینه های مهمی از جمله: اولویت بندی اصول طراحی کاربر محور، حمایت از چارچوب های مقرراتی حمایتی، پذیرش یادگیری مستمر، انطباق پذیری و چابکی، ترویج عدالت اجتماعی و فرصت های برابر، و افزایش تاب آوری در برابر بحران ها در طراحی ساختمان های هوشمند تأکید دارد.
یادآوری و بازآفرینی انسان از دست رفته: بررسی رمان آدم نما از منظر مطالعات حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
41 - 82
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رمانِ آدم نما، نوشته ضحی کاظمی، از چشم انداز مطالعات حافظه می پردازد و دو هدف کلیدی را در نظر دارد. هدف نخست، کنکاش در تأثیر فناوری های پیشرفته در جامعه پادآرمان شهریِ آدم نما بر حافظه شخصیت ها و تغییر هویت انسانی آن هاست. هدف دوم بررسی ارتباط عمل روایت پردازی و روایتگری رمان با حافظه و کارکردهای آن و در نگاه گسترده تر ارتباط آن با شکل گیری عمل سیاسی و ایجاد تغییر در اجتماع است. ضرورت این پژوهش در آن است که آدم نما در دورانی نگارش می یابد که پیشرفت ِ پرشتاب فناوری های گوناگون خواه ناخواه به دغدغه های بسیاری پیرامون تأثیر این پیشرفت ها بر ذهن، حافظه، هویت فردی و جمعی، و فرهنگ دامن می زند، و به این ترتیب، بررسی این دغدغه ها در بوته ادبیات پاسخی طبیعی و بهنگام است. در این راستا، مطالعه حاضر از چارچوب نظری موجود در حوزه مطالعات حافظه بهره می برد و به فراخور نیاز، خوانشی نزدیک از بخش هایی از رمان ارائه خواهد کرد. به این ترتیب، موضوعات کانونی چون حافظه آشکار و حافظه روندی، ارتباط حافظه با فناوری و شکل گیری هویت، و نیز پیوند حافظه با سیاست و روایت در رمان تبیین خواهد شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فناوری های نوین در حوزه زیست شناسی در جامعه پادآرمانیِ آدم نما ابزاری برای مهار و شکل دهی به هویت انسانی است که او را در مسیر تکوین به سوی وضعیت پساانسان قرار می دهد. در مقابل، روایت می تواند ابزاری برای حفظ هویت انسانی محسوب شود و با خلق نگرش و کنش سیاسی، جامعه را به سوی آگاهی، مقاومت و تغییر پیش برد.
اصالت یا اعتباریت فناوری بر اساس فلسفه اسلامی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فتاوری (تکنولوژی) به معنای اختراع مصنوعات متنوع بشری (در برابر اجسام طبیعی) در کنار آسایشی که برای انسان فراهم آورد، آثار مخربی نیز از آن پدیدار گشت. این آثار مخرب چالش های جدیدی را در فلسفه فناوری ایجاد کرد؛ ازجمله اینکه برخی با اصالت دادن به وجود مصنوعات فناوری، چنان وجود واحد حقیقی برای هر مصنوع فناورانه قائل شدند که بشر را به نابودی خواهد کشاند. این تحقیق قصد دارد با نگاهی هستی شناسانه از منظر فلسفه اسلامی معاصر، پاسخی به مسئله اصالت یا اعتباریت وجود فناوری ارائه دهد که می تواند مبنای بسیاری از مسائل فلسفه فناوری قرار گیرد. داده های این تحقیق با روش کتابخانه ای گردآوری شده و با روش تحلیل منطقی داوری گردیده است. بر اساس این تحقیق، مشخص خواهد شد که در نگاه علامه مصباح یزدی و دیگر فیلسوفان اسلامی معاصر، وجود مصنوعات فنی، وجودی اعتباری است. مصنوعات به سبب نداشتن وحدت حقیقی، وجود واحد حقیقی نخواهند داشت و این انسان است که وحدتی برای این مجموعه اعتبار می کند و برای آن نامی انتخاب می کند تا برای اشاره به مفهوم آن مصنوع نیازمند احضار نام تک تک اجزا به ذهن نباشد. با اثبات اعتباری بودن مصنوعات فناورانه، جبرگرایی در آن معنایی نخواهد داشت و این انسان است که می تواند آثار مخرب آن را پیشگیری و جبران کند.
سیر آینده حاکمیت فناوری در آموزش عالی ایران: رویکردی فراترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مؤلفه های آینده پژوهی حکمرانی فناوری در آموزش عالی ایران مبتنی بر روش فراترکیب است. این پژوهش از نظر نوع داده کیفی، با رویکرد استقرایی و به روش فراترکیب و با استفاده از الگوی سندلوسکی و باروست انجام شده است. ازاین رو جامعه مورد بررسی پژوهش ۵۰ مقاله چاپ شده معتبر داخلی بوده است که از سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۲ در مجلات علمی و همایش های معتبر داخلی چاپ شده اند. واحد تحلیل باتوجه به مقیاس دقت، اصالت و نو بودن پژوهش ها ۲۰ مقاله انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل کیفی استفاده شده است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته ۸۹ کد حاصل شد که در قالب چهار مضمون اصلی آینده فناوری، فناوری در آموزش عالی ایران، آینده پژوهی آموزش عالی و چیستی آینده پژوهی سازمان دهی شدند. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که پژوهش های داخلی در آینده پژوهی فناوری در آموزش عالی بر مؤلفه فرا دانشگاهی متمرکز هستند که مرتبط با حضور دانشگاه در فضای متاورس است و نیز مؤلفه تغییرات آموزش عالی در همه جوانب است. همچنین یافته ها نشان می دهد که تحقیقات آینده پژوهی فناوری آموزش عالی ایران، الزامات بیرونی و داخلی را برای آینده مشخص می کند. از نظر بیرونی، این الزامات شامل دگرگونی هایی در حاکمیت، زیرساخت ها، نرم افزار، فناوری و دنیای طبیعی است. در الزامات درونی آن ها شامل چالش های درون دانشگاهی، استقلال دانشگاه، گسترش دسترسی و کیفیت و مشارکت ذی نفعان می شوند. به طور قابل توجهی، این تحلیل تمرکز بر مؤلفه برون دانشگاهی، از جمله حضور دانشگاه ها در متاورس و نیاز به تغییرات جامع را برجسته می کند.
تجارب زیسته معلمان از کاربرد فناوری در برنامه درسی دوره متوسطه: یک مطالعه ی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجارب زیسته معلمان از کاربرد فناوری در برنامه درسی دوره متوسطه صورت گرفت. رویکرد پژوهش کیفی و روش مطالعه نیز پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش را معلمان دوره متوسطه که تجربه استفاده از فناوری در اجرای برنامه درسی را داشتند تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس قاعده اشباع نظری داده ها بود بنابراین بر اساس قاعده اشباع نظری، مشارکت کنندگان پژوهش به حجم 19 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع مطلوب انتخاب شدند. معیار انتخاب مشارکت کنندگان پژوهش معلمانی بود که فناوری های آموزش را در اجرای آموزش بکار برده اند، بود. ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. از تحلیل مصاحبه ها 8 مضمون سازمان دهنده و 104 مضمون پایه استخراج شد. یافته ها نشان داد که تسهیل یادگیری، تغییرات مثبت پداگوژیگی، نوآوری های جدید فناورانه، تسهیل فرایندهای اداری، عدم وجود بسترها و زیرساخت های فنی مناسب، چالش های مربوط به نیروی اسانی، چالش های مدیریتی، چالش های پیامدی از اصلی ترین تجارب معلمان در فرایند اجرای برنامه درسی مبتنی بر فناوری بود. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که متولیان نظام آموزشی به منظور افزایش استفاده از فناوری-های آموزش در اجرای برنامه درسی می بایست بسترهای فنی، قانونی و مدیریتی بکارگیری این فناوری ها را تسهیل کنند.
عوامل مؤثّر بر کارآمدی آموزشی و پژوهشی مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثّر بر کارآمدی آموزشی و پژوهشی مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی، با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای است.
روش : پژوهش از نوع کاربردی و روش آن آمیخته(کمّی و کیفی) است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی خبرگان، متخصّصان و استادان دانشگاه فرهنگیان است. نمونه گیری در بخش کیفی، از روش گلوله برفی با شناسایی خبرگان از 30 خبره و استاد مصاحبه به عمل آمد و در بخش کمّی، با استفاده از روش نمونه گیری سرشماری، تعداد 300 معلّم ابتدایی و 25 استاد به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، در بخش کیفی شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقّق ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، در بخش کیفی از تحلیل آمیخته و در بخش کمّی از تحلیل تأییدی، استفاده گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، در بخش کیفی 6 عامل عوامل فرهنگی_اجتماعی، مهارت های مبتنی بر فنّاوری، رویکردها و راهبردهای آموزشی، دانش و آگاهی، ویژگی های روانی_شخصیّتی و زیرساخت ها و برنامه ریزی آموزشی بر کارآمدی آموزشی و پژوهشیِ مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای، تأثیرگذار بودند و در بخش کمّی از دیدگاه خبرگان، متخصّصان و استادان دانشگاه فرهنگیان، وضعیّت مؤلفه های مؤثّر بر کارآمدی آموزشی و پژوهشیِ مبتنی بر فنّاوری معلّمان ابتدایی با تأکید بر توسعه مهارت های حرفه ای، در سطح مطلوبی قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که از نظر خبرگان، متخصصان و اساتید دانشگاه فرهنگیان، مهارت های مبتنی بر فناوری در وضعیت موجود از بالاترین کیفیت برخوردار است، در حالی که ویژگی های روانی-شخصیتی کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
تأثیر آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری بر توسعه دانش محتوایی تربیتی (PCK) دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری بر توسعه دانش محتوایی تربیتی (PCK) دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است که با استفاده از روش پژوهش شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است. جامعه پژوهش شامل 320 نفر از دانشجومعلمان دختر رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان بود که از بین آنها یک گروه به تعداد 23 دانشجومعلم با دیپلم علوم انسانی و یک گروه به تعداد 23 دانشجومعلم با دیپلم تجربی و ریاضی از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، آزمون محقق ساخته دانش محتوایی تربیتی ریاضی بود که دانش محتوایی تربیتی مربوط به مفاهیم ریاضی را در دو بخش پیش آزمون و پس آزمون، مورد ارزیابی قرار داد. در کلاس های هر دو گروه، آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری بر اساس MATLAB GUI و از طریق برنامه (MathsApp) در 10 جلسه دو ساعته انجام گرفت. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از آزمون های آماری t همبسته با طرح اندازه گیری مکرر و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داد آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری در توسعه دانش محتوایی تربیتی دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی با دیپلم انسانی؛ و دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی با دیپلم ریاضی و تجربی، تأثیر معنی داری دارد. همچنین نتایج نشان داد در زمینه تأثیر آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری در توسعه دانش محتوایی تربیتی دانشجومعلمان، تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی بهره وری کارکنان در یک سازمان نظامی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
133 - 154
حوزههای تخصصی:
این پژوهش جهت شناسایی و اعتبارسنجی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی بهره وری کارکنان در یک سازمان نظامی انجام شد. روش تحقیق، آمیخته (کیفی با استفاده از روش داده بنیاد و سپس کمّی با استفاده از نرم افزار SPSS) بود. جامعه آماری، شامل اساتید، فرماندهان، مدیران و دانشجویان سازمان بودند. در بخش کیفی، نمونه آماری بر پایه گزینش تدریجی، کفایت نظری و در دسترس بودن انتخاب شد و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباعِ نظری ادامه یافت. در بخش کمی، روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود که با در نظر گرفتن مقدار خطای 05/0 و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. در بخش کیفی برای تأمین روایی و پایایی از روش ارزیابی لینکلن و گوبا استفاده شد و در بخش کمّی، با محاسبه آلفای کرونباخ، عدد 955/0 به دست آمد. با تحلیل یافته های مرحله کیفی، مدل پارادایمی بهره وری کارکنان ترسیم گردید. برای اعتبارسنجی مدل از آزمون T تک نمونه ای(One - Sample T Test) استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد اصلی بهره وری " عوامل مدیریتی" و" عوامل فردی و شخصیتی" می باشد. رشد استعدادها، ایجاد ارزش افزوده، کسب مزیت رقابتی، ارتقای کیفیت زندگی کاری، افزایش رضایت عمومی، کاهش صدمات کاری، ارتقای فرهنگ سازمانی و توسعه پایدار به عنوان پیامدهای بهره وری کارکنان بیان شدند.
ارزیابی فناوری صنعت کانی غیرفلزی در محدوده استان خراسان جنوبی با استفاده از روش زنجیره ارزش پورتر
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و بررسی فناوری و شناسایی چالش ها و گلوگاه های فناوری صنعت کانی غیرفلزی در محدوده شهرک های صنعتی استان خراسان جنوبی با استفاده از روش زنجیره ارزش پورتر است. دلیل انتخاب این روش برای ارزیابی فناوری این صنعت جامع بودن آن در بررسی حلقه های زنجیره ارزش صنایع و کسب و کارها می باشد. سرعت استفاده از این روش یکی دیگر از مواردی است که با توجه به وجود محدودیت زمانی دلیل انتخاب آن بوده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان و متخصصان صنعت کانی غیرفلزی فعال در واحدهای صنعتی استان خراسان جنوبی بوده است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل 9 سوال بر اساس طیف لیکرت بوده است. از بین این 30 پرسشنامه توزیع شده با وجود پیگیری های محقق و بازدید میدانی از تعدادی از واحدهای صنعتی مربوطه و مصاحبه با تعدادی از این فعالین صنعتی، 17 پرسشنامه تکمیل شده است. بر اساس این پرسشنامه ها نتایج حاکی از آن است که دو حلقه توسعه تکنولوژی و تدارکات (لجستیک) ورودی به عنوان حلقه های معیوب زنجیره ارزش شناسایی شده اند. بنابراین، با تمرکز بر رفع مشکلات این دو حلقه، می توان گامی مؤثر در جهت ارتقای صنعت کانی غیرفلزی خراسان جنوبی برداشت. در نهایت پیشنهاداتی جهت رفع این موانع و گلوگاه ها پیشنهاد شده است. از نتایج این پژوهش می توان در سیاست گذاری های حوزه صنعت استفاده کرد. همچنین این پژوهش می تواند زمینه ساز انجام پژوهش های بعدی در حوزه های صنعتی دیگر و در محدوده های جغرافیایی جدید و با استفاده از روش های به روز تر و بهتر باشد.
کاربست رویکرد تلفیقی آینده پژوهی و SWOT درتدوین راهکارهای مناسب توسعه علم و فناوری در استان ایلام
منبع:
مطالعات زیست بوم اقتصاد نوآوری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
107 - 130
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی راهبرد های مناسب برای توسعه علم و فناوری در استان ایلام انجام شده است. در این پژوهش، نهادهای سه گانه علم، فناوری و بازار مطالعه شده است. جامعه آماری پژوهش کارشناسان، متخصصان و مدیران فعال در دانشگاه ها، مراکز فناوری و بخش های مختلف اقتصادی استان است. در این پژوهش، تعداد 30 نفر از جامعه آماری به صورت هدفمند انتخاب و مطالعه شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه، مصاحبه نیمه ساختارمند و بحث در گروه های متمرکز است. روایی ابزار در روش آینده پژوهی با استفاده از روش مثلث سازی و در مدل SWOT به صورت صوری و پایایی آن با بهره گیری از آزمون آلفای کرونباخ (751/0 تا 875/0) تأیید شده است. در پایان 15 متغیر کلیدی در مرحله تحلیل ساختاری شناسایی شده اند. این متغیرها سپس پایه اصلی سناریوی توسعه علم و فناوری در استان ایلام قرار گرفته اند. در ادامه، یک سناریوی محتمل، قوی و مناسب برای توسعه علم و فناوری در استان ایلام مشخص شده است. براساس مجموع امتیاز نهایی هریک از عوامل داخلی و خارجی، با استفاده از روش IEA مشخص شد که مناسب ترین راهبرد درجهت دستیابی به سناریوی مطلوب برای توسعه بخش علم و فناوری استان ایلام، راهبرد تهاجمی و استفاده از قوت های درونی و فرصت های بیرونی است.
نوآوری باز از دریچه صنعت لوازم خانگی
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که صنعت لوازم خانگی از گردش مالی بالا و پتانسیل صادراتی و اشتغال زایی برخوردار است؛ صنعت مهمی محسوب می شود و دومین صنعت بزرگ کشور بعد از صنعت خودرو است. از طرفی، سرعت تغییرات در رابطه بین علم و صنعت در حال افزایش است. آسیبی که در این زمینه وجود دارد وجود مراکزی تحت عنوان نوآوری از سوی برخی برندها و بنگاه های اقتصادی است که در بسیاری موارد نوآوری و انباشت دانش به معنی واقعی صورت نمی گیرد و خروجی خوبی در زمینه بهبود تکنولوژی تولیدات در پی ندارد. در نتیجه، شرکت های لوازم خانگی به دنبال راه های دیگری برای افزایش کارآیی و اثربخشی فرآیندهای نوآوری خود هستند. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی است و به مطالعه نوآوری باز در صنعت لوازم خانگی و معرفی تجارب شرکت های برند لوازم خانگی در ایران و جهان می پردازد. نوآوری باز از موضوعاتی است که در حوزه های مختلف کاربرد دارد. در رابطه با موضوع حاضر، عملی است که در آن منبع ایده ها و تجربیات از خارج شرکت برای برانگیختن و یا مکمل شدن ابتکارات داخلی به کار گرفته می شود. همچنین، می تواند فرصت های جدید تجاری را در تمامی مراحل از پروسه نوآوری، ایده پردازی، گسترش ایده و تجاری سازی را افزایش دهد. برای مدیریت مؤثر فرآیند، هر شرکتی باید یاد بگیرد که با به کارگیری ایده های جدید از خارج سازمان کدام مراحل از خط نوآوری بیشترین سود را خواهند داشت.
شناسایی ابعاد و مولفه های دانشگاه دیجیتال: رویکردی کیفی و اعتباریابی با روش دلفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های دانشگاه دیجیتال انجام شده است.روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات، به تعداد 2600 بوده که از این میان 81 سند انتخاب و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد برای تأمین کیفیت اسناد از ابزار حیاتی گلین استفاده شد. به منظور بررسی روایی ابعاد و مولفه ها، از روش دلفی استفاده شد برای این منظور، از پرسشنامه محقق ساخته با 25 گویه که از نتایج کیفی پژوهش بدست آمده در دو دور دلفی از طریق نمونه گیری هدفمند در مجموع بین 20 نفر از صاحب نظران توزیع ،جمع آوری و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که دانشگاه دیجیتال شامل ابعادی ازجمله بعد آموزشی(یادگیری دیجیتالی، محیط ارائه درس دیجیتالی، کتابخانه دیجیتالی، برنامه درسی دیجیتالی، آموزش دیجیتالی، منابع چندرسانه ای دیجیتالی)، بعد مدیریتی (مدیریت دانش دیجیتال، مدیریت منابع سازمانی دانشگاه دیجیتالی، برنامه ریزی دیجیتالی ، نظام ارزیابی دیجیتالی، مدیریت منابع انسانی دیجیتالی ، تضمین کیفیت دیجیتالی)، بعد سازمانی (سیاست ها و قوانین دیجیتالی، فرهنگ دیجیتالی، تعاملات و ارتباطات دیجیتالی، ساختار و سازمان دهی دیجیتالی، فرایندهای سازمانی دیجیتالی، محیط کار دیجیتالی) است.در نهایت بعد فناورانه (بستر فناوری دیجیتال، مدیریت محتوای دیجیتالی، پشتیبانی دیجیتالی) شناسایی شده است که یکی از تعیین کننده ترین ابعاد به شمار می رود و فناوری دیجیتالی را مورد تأکید قرار داده است.
درآمدی بر چالشهای فناوری هوش مصنوعی در حوزه حریم خصوصی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فناوری هوش مصنوعی به عنوان زیربنای انقلاب صنعتی پنجم با توسعه و تأثیرگذاری روز افزون در کلیه شئون مختلف حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهروندان، با ایجاد تحولات چشمگیر در ارائه راهکارها و خدمات، علاوه بر ایجاد تغییر در کیفیت زندگی اشخاص، چالش های متعددی را در سطوح گوناگون پیش روی دولت هاو شهروندان نمایان ساخته است. از جمله مهمترین این چالشهای نوظهور میتوان به چالشهای فناوری هوش مصنوعی در حوزه حریم خصوصی اشاره نمود. اگر چه در چند سال اخیر برخی از نظام های حقوقی به نحوی به مقوله حریم خصوصی در قوانین و مقررات موضوعه پرداخته اند، با این حال چالش های فناوری هوش مصنوعی در این حوزه با توجه اهمیت و پیچیدگی های خاص آن، نیازمند اقدام حقوقی و تقنینی متناسب به منظور صیانت از حریم خصوصی اشخاص می باشد. لذا، در مقاله حاضر که به روش کتابخانه ای تنظیم شده، تلاش گردیده است تا ضمن اشاره به تاریخچه فناوری هوش مصنوعی و انواع آن، با بررسی سابقه تقنینی و مقررات گذاری در ارتباط با حوزه حریم خصوصی در اتحادیه اروپا و برخی کشورهای پیشرو در این زمینه، چالش های شناسایی شده احصاء گردیده و راهکارهای حقوقی پیشنهادی در حوزه قانونگذاری برای صیانت از حریم خصوصی اشخاص در زمینه به کارگیری هوش مصنوعی در نظام حقوقی ایران ارائه گردد.