مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵۲۱٬۱۳۹ مورد.
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش عبارت از شناخت میزان دینداری و رابطه آن با سبک زندگی جوانان است. جامعه ایران را، به سبب چیرگی نهاد دین بر سایر نهاد های اجتماعی، می توان دارای فرهنگ دینی دانست. روشن است در چنین جامعه ای انتظار می رود افراد در انتخاب سبک زندگی خود تا حد زیادی متأثر از دین بوده و در تعیین سبک زندگی خود، از آموزه های دینی استفاده کنند. البته در این میان نمی توان نقش سایر عوامل به ویژه جریان مدرنیته و بسیاری از شاخصه های سبک زندگی مدرن از جمله، تجملات، پوشش، آرایش، اهمیت بدن، تفریح، لذت و غیره را نادیده گرفت. افزایش جمعیت ایران طی نیم قرن اخیر و بروز مهاجرت های گسترده داخلی، موجب شده است تا سکونتگاه های جدیدی در اطراف تهران و دیگر کلان شهرهای کشور به وجود آید. از این جمله می توان به شهرستان فردیس اشاره کرد که طی سال های اخیر به محلی برای سکونت مهاجرین تبدیل شده و بخشی از سرریز جمعیت تهران و از سایر نقاط کشور را در خود جای داده است. نتایج مطالعات مقدماتی درباره این شهرستان حاکی از آن است که به سبب ساختار اجتماعی و تنوع فرهنگی، مردم و به ویژه نسل جوان، از تنوع قابل ملاحظه ای در سبک زندگی برخوردارند، اما آنچه در این میان حائز اهمیت است نه تنوع سبک زندگی، بلکه رواج آسیب های اجتماعی در این شهرستان و بالاخص در بین جوانان است که این نکته می تواند موید بی توجهی آن ها به هنجارهای جامعه در انتخاب سبک زندگی باشد. بنیان نظری پژوهش بر نظریه برخی از جامعه شناسان از جمله وبر، زیمل و بوردیو استوار شده است. با مروری بر نظریه های یاد شده می توان دریافت، نهاد دین از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که تاثیر قابل ملاحظه ای بر رفتارها، اولویت ها و ارزش های افراد دارد.روش :روش پژوهش، با توجه به اهداف و سوالات، روش شناسی کمی می باشد.جامعه آماری عبارت از جوانان 18-35 سال شهرستان فردیس استان البرز است که 384 نفر از آنان با استفاده از روش سهمیه ای به عنوان جامعه نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل آن از روش های آماری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26در دو بخش انجام شده است: در بخش اول برای طبقه بندی و نمایش داده ها از جدول های توزیع فراوانی، نمودارهای آماری و مشخصه های مرکزی و پراکندگی استفاده شده است. در بخش دوم برای آزمون فرضیه های تحقیق (باتوجه به نرمال نبودن توزیع داده ها) از آزمون ناپارامتریک ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است.یافته ها: یافته های تحقیق گویای آن است درمیان مولفه های سبک زندگی، رعایت صحیح الگوی مصرف در بالاترین رتبه و پس از آن به ترتیب، همنوایی اجتماعی و فرهنگی، روابط بین شخصی، توجه به سلامت بدن و گذران بهینه اوقات فراغت قرار دارد. همچنین این یافته ها گویای آن است که در میان مولفه های دینداری، بعد اعتقادی در بالاترین رتبه و پس از آن به ترتیب ابعادعاطفی، آگاهی، مناسکی و پیامدی قرار دارد. نتایج آزمون فرضیه های فرعی بیانگر آن است که بین مولفه های دینداری با برخورداری از سبک زندگی همبستگی با شدت ضعیف وجود دارد این رابطه در مورد توجه به سلامت بدن از نوع معکوس است به طوری که هرچه بر میزان دینداری افراد افزوده شود، به مقدار کمی از توجه آنان به سلامت بدن کاسته می شود. درخصوص همبستگی بین استفاده از دینداری و رعایت الگوی مصرف همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین دینداری و روابط مناسب بین شخصی همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین میزان دینداری و نحوه گذران اوقات فراغت همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین دینداری افراد با همنوایی اجتماعی و فرهنگی همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن متوسط است. همبستگی بین سبک زندگی و دینداری (فرضیه اصلی) با توجه به جدول 3، می توان دریافت که آماره اسپیرمن با ارزش0.091 و سطح معناداری 0.74است. بنابراین با 5 درصد خطا می توان گفت بین دو متغیر دینداری و سبک زندگی همبستگی وجود ندارد.نتیجه: به هر ترتیب، آزمون فرضیه اصلی تحقیق حاکی از آن است که بین میزان دینداری و سبک زندگی همبستگی معنادار وجود ندارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که برخلاف جامعه سنتی، امروزه دینداری به عنوان تنها عامل موثر بر سبک زندگی به شمار نمی آید و میزان اثرگذاری آن نیز بر همه مولفه های سبک زندگی یکسان نیست.
How Value Added of Intellectual Coefficient affect Iranian Banking Performance (A CAMEL Approach)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Finance, Volume ۹, Issue ۲, Spring ۲۰۲۵
107 - 125
حوزههای تخصصی:
Today, numerous studies have investigated the role and effects of intangible assets on companies' performance. The existence of extensive literature regarding the use of intangible assets as a competitive advantage, in addition to the importance of performance dimensions affected by these assets, is the focus of the attention of various researchers. Regarding examining the performance dimensions of banks, the CAMEL model can be a suitable basis for evaluating the effects of intellectual capital. Although there are many models for calculating intellectual capital, the added value of the intellectual coefficient is still one of the most common methods. Therefore, in the current research, the effects of intellectual capital (based on the calculation model of the coefficient of added value of intellectual capital) on the performance of banks (based on the CAMEL model) have been investigated. Also, the shape of the function (linear or nonlinear) has been investigated in this research. The results show that the value added of the intellectual capital coefficient in the ninth quantile has a significant relationship with the variable of capital adequacy. The form of the relationship is nonlinear and inverted U. This variable affects the quality of assets in the seventh to ninth quantiles, management in the eighth and ninth quantiles, income in the first and second and sixth to ninth quantiles, and liquidity in the first to fourth quantiles. The shape of the function is U, inverse U, and inverse U, respectively.
نقش سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری (BIS/BAS) در رفتارهای تکانشگری با نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجانی در نوجوانان دختر هنرستانی دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (فروردین) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۵
۲۳۷-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: سیستم بازداری و فعال سازی رفتاری که اساساً زیربنای احساسات و رفتارها هستند، با اختلال شخصیت مرزی مرتبط هستند. با این حال، دلایل این ارتباط ها در نوجوانان نیاز به بررسی بیشتر دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری در رفتارهای تکانشگری با نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجانی در نوجوانان دختر هنرستانی دارای اختلال شخصیت مرزی بود. روش: روش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر هنرستان های کار و دانش و فنی حرفه ای دارای اختلال شخصیت مرزی در منطقه پنج تهران بود. به همین منظور تعداد 176 نفر از دانش آموزان دختر هنرستان های کار و دانش و فنی حرفه ای به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی جکسون و کلاریج (1991)، پرسشنامه سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری وایت و کارور (1994)، پرسشنامه تکانشگری بارت و همکاران (2004) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانی گراتز و روئمر (2004) بود. داده های حاصله بوسیله روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت PLS با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، میزان اثر غیرمستقیم سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری بر تکانشگری با نقش واسطه ی دشواری در تنظیم هیجانی 523/0 و در سطح 05/0 معنادار است (05/0 >p). میزان اثر مستقیم سیستم های مغزی بر دشواری در تنظیم هیجانی 436/0 و در سطح 05/0 معنادار است (05/0 >p). میزان اثر مستقیم سیستم های مغزی بر تکانشگری 463/0 و در سطح 05/0 معنادار است (05/0 >p). میزان اثر مستقیم دشواری در تنظیم هیجانی بر تکانشگری 524/0 و در سطح 05/0 معنادار است (05/0 >p). نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد، بین حساسیت سیستم های مغزی در دشواری در تنظیم هیجانی و بدنبال آن رفتارهای تکانشگری رابطه معناداری می باشد. در این راستا پیشنهاد می گردد به شناسایی نوجوانان و دانش آموزان مستعد رفتارهای تکانشگری پرداخت تا برای این گروه از افراد، مداخله های پیشگیرانه (مانند ارائه راهبردهای مقابله ای و تقویت عوامل محافظتی نظیر حمایت های فردی، اجتماعی و خانوادگی) تدارک دید.
بررسی اثر بخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۲۴۹-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب جدایی از شایع ترین اختلال روانی در کودکی است که در صورت عدم درمان موجب اختلالات شدید در بزرگسالی خواهد شد. هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه یک شهر ساری در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بودند. نمونه پژوهش 30 نفر از کودکان مبتلال به اختلال اضطراب جدایی بودند به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی وگواه گمارش شدند (هر گروه 15 نفر). پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، مداخله مبتنی بر دلبستگی بر اساس پروتکل قنبری و همکاران (1392)، به مدت 8 جلسه دو ساعته به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون وبعد از سه ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه ابعاد چندگانه اضطراب مارچ و همکاران (1997) بود. جهت تجزیه وتحلیل دادها، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکررآمیحته با استفاده از نرم افزار 26 Spss انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی منجر به کاهش ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شد (05/0 >P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله مبتنی بر دلبستگی بر ابعاد چندگانه اضطراب و مؤلفه های آن بر کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در گروه آزمایش مؤثر بوده و می توان این مداخله را به کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی، روان شناسان و مشاوران کودک توصیه کرد.
The Impact of Technological Progress on the Demand for Cash in Iran: an ARDL Modeling Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Technological progress has transformed the payment industry. Although alternative payment instruments such as bank cards share some characteristics with banknotes, they are not direct competitors to cash. First, cash possesses unique attributes—its functionality without electrical power and its inherent anonymity. Second, statistical data indicate that the ratio of cash to M1 has stabilized at approximately 10% in recent years, primarily due to its substitution with demand deposits. In this paper, we model the demand for banknotes by incorporating technology-related characteristics alongside conventional theories of money demand. Our approach has important implications for central bank, particularly in liquidity management, currency issuance, effective management of physical currency, and continued investment in digital payment infrastructures. We adopt a macroeconomic perspective that considers banknote demand from both transactional and asset viewpoints. To this end, we estimate an autoregressive distributed lag (ARDL) model, which allows us to analyze both short-term and long-term coefficients within a framework of model uncertainty. A key focus of our study is the estimation of a payment system development index using logistic growth and Gompertz models, through which we assess its impact on cash demand. Our empirical evidence supports the notion of S-shaped growth in the adoption of payment technologies. The findings demonstrate that advancements in the payment sector have led to a significant decline in cash demand. Moreover, while increased real economic activity exerts a positive and significant influence on cash demand, a higher opportunity cost of holding cash has a pronounced negative impact.
Investigating The Impact Of Political Risk On Tourism Demand: Applying Dynamic ARDL simulation method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The tourism sector, a significant component of the global service industry, is vital for a nation’s economic development and income generation. Therefore, it is essential to ascertain the factors influencing the demand for this type of service. The main aim of this study is to examine the impact of exchange rates on tourism demand in Iran. Methods: This study examined the long-term and short-term relationships between Iran’s tourism arrivals and variables such as the exchange rate, political risk, and other factors influencing tourism demand, including inflation, foreign investment, oil revenue, GDP, and population, employing time series data from 1995 to 2024 and the Dynamic ARDL simulation method. Results: The results indicate that political risk significantly detrimentally affects Iran’s tourism demand, whereas the exchange rate has a notable positive influence. Since 2010, when the fourth round of sanctions began, political risk has escalated owing to internal and external conflicts, negatively impacting international tourism demand. Conclusions: The interplay between exchange rate variables and political risk was found to positively influence tourism demand. The increase in the exchange rate decreases the costs of tourism services, and also stimulates creative business endeavors in the tourism industry.
بررسی انتقادی چیستی و چرایی تربیت در «مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی جمهوری اسلامی ایران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مبانی نظری تحول بنیادین» به دلیل اهمیت و جایگاه بلندی که در تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و ازهمین رو به سبب نقش مؤثری که در سامان دادن و اصلاح نظام تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران دارد، لازم است پیوسته مورد بررسی و نقد و بازخوانی قرار گیرد. این مقاله تعریف و اهداف تربیت را که در این سند تحت عنوان چیستی تربیت و چرایی تربیت مطرح شده اند، بررسی کرده و برخی کاستی های نیازمند بازخوانی و اصلاح را یادآور شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نقد درونی و بیرونی است. مهم ترین کاستی ها در بخش چیستی تربیت عبارت اند از: ابهام و اشکال در روش شناسی؛ ابهام و تداخل در مفاهیم کلیدی؛ و ابهام در مفهوم هویت؛ و در بخش چرایی تربیت، مهم ترین کاستی ها عبارت اند از: انتخاب عنوان های نامناسب؛ ابهام در هدف غایی؛ روشن نبودن هدف کلی؛ ضابطه مند نبودن بیان اهداف واسطی؛ بیان نشدن مستندها و ادله اهداف واسطی؛ روشن نبودن رابطه اهداف میانی با هدف کلی؛ و عدم جامعیت اهداف میانی.
طراحی و ارزیابی مدل های راهبردی برای موفقیت انتقال دانش آموزان ابتدایی به مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:پژوهش حاضر، با هدف طراحی و ارزیابی مدل راهبردی جهت انتقال دانش آموزان به دوره متوسطه انجام گرفته استروش : روش پژوهش، کیفی و از نوع نظریه داده بنیاد و جامعه آماری شامل متخصصان تعلیم و تربیت، روانشناسان و مشاوران مدارس بودند که از میان آن ها 16 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدندیافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد، عواملی مانند: تغییر در روابط دوستی، تغییرات جسمانی بلوغ و تغییرات محیط آموزشی، به عنوان عوامل اصلی در ایجاد چالش های انتقال به دوره متوسطه نقش دارند. به علاوه، عواملی مانند: ویژگی های شخصیتی دانش آموزان و مسائل درون خانواده، به عنوان عوامل مداخله ای و ویژگی های مدرسه و موقعیت اجتماعی_اقتصادی خانواده، به عنوان بستر این تغییر، شناسایی شدند. متخصصان بر پشتیبانی خانواده، حمایت عاطفی مدرسه، حمایت آموزشی معلمان و حمایت سازمانی مدرسه، به عنوان راهبردهای حل مسائل این دوره، تأکید داشتند. آن ها معتقد بودند که اجرای این راهبردها پیامد اجتماعی، آموزشی و عاطفی را به دنبال دارد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، به خانواده ها، مدیران مدارس، معلمان و مشاوران مدارس توصیه می کند که با شناخت کامل از عوامل ایجاد چالش در این دوره، حمایت های عاطفی، آموزشی و سازمانی را در جهت آمادگی و سازگاری دانش آموزان برای انتقال به دوره متوسطه ارائه دهند.
بررسی تأثیر سرمایه انسانی و متنوع سازی درآمد بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
179 - 202
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر سرمایه انسانی و متنوع سازی درآمد بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. همچنین نقش میانی متنوع سازی درآمد بر رابطه بین سرمایه انسانی و عملکرد بانک ها نیز مورد بررسی قرار می گیرد. در این راستا سه فرضیه تدوین شد. جامعه آماری پژوهش شامل بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. با توجه به اینکه تعداد 23 بانک طی سال های 1390 الی 1399 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده و تعداد 18 بانک طی دوره مذکور در بورس حضور مستمر داشته اند و داده های آنها به صورت کامل در دسترس می باشد جمع آوری شد. داده های مالی پژوهش از بانک اطلاعاتی رهاورد نوین 3، سایت اطلاع رسانی ناشران کدال و سایت مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران استخراج شد. داده های پژوهش با رویکرد داده های ترکیبی(مقطعی–سری زمانی) جمع آوری شده و با استفاده از روش رگرسیون چندگانه و به کمک نرم افزار 12 Eviews مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه انسانی بر عملکرد بانک ها تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین، متنوع سازی درآمد بر عملکرد بانک ها تأثیر مثبت و معنی داری دارد. در نهایت، متنوع سازی درآمد بر رابطه بین سرمایه انسانی و عملکرد بانک ها تأثیر منفی و معنی داری دارد.
اثرات پویای بانک داری سایه بر بی ثباتی بخش بانکی در کشور ایران: مطالعه موردی بانک ها و موسسات مالی اعتباری پذیرفته شده در بورس تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
371 - 392
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند روزافزون گسترش بانک داری سایه در ایران که تداوم این روند نیز برای سال های آینده پیش بینی می شود، ضرورت به کنترل درآمدن فعالیت های آن در راستای ثبات بازار مالی کشور و به صورت خاص بخش بانکی، بیش از پیش اهمیت می یابد. در همین راستا در تحقیق حاضر به بررسی اثرات پویای بانک داری سایه بر بی ثباتی بخش بانکی در کشور ایران طی دوره زمانی 1391 تا 1399 پرداخته شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 23 صندوق سرمایه گذاری، 23 شرکت بیمه ای و 19 بانک و موسسه مالی اعتباری فعال در بازار بورس تهران می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش گشتاورهای تعمیم یافته GMM استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که فعالیت های بانک داری سایه، موجب افزایش بی ثباتی بخش بانکی در کشور ایران شده است. بر همین اساس، نتایج ضرورت طراحی سیاست های کلان را بر اساس انواع مختلف فعالیت های بانک داری سایه و انواع مختلف بانک ها به منظور کاهش فعالیت های بانک داری سایه در کشور را نشان می دهد.
اثر تعدیل کنندگی معاملات با اشخاص وابسته بر رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موقع بودن صورت های مالی یکی از ویژگی هایی است که مربوط بودن آن را به صورت قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد و اهمیت زیادی برای سرمایه گذاران و دیگر استفاده کنندگان دارد. این مشخصه ارتباط نزدیکی با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل دارد. بنابراین تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل می تواند بر محتوای اطلاعاتی صورت های مالی اثرگذار باشد. عوامل متعددی بر تاخیر گزارش حسابرسی مستقل اثر دارد. در این تحقیق رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل و نیز اثر تعدیل کنندگی معاملات با اشخاص وابسته بر رابطه مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران طی سال های 1390 تا 1400 می باشد. فرضیه های این تحقیق با استفاده از رگرسیون خطی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد که بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل رابطه منفی معنی داری وجود دارد. همچنین معاملات با اشخاص وابسته رابطه منفی بین تخصص حسابرس در صنعت با تاخیر در گزارش حسابرسی مستقل را تضعیف می کند.
طراحی و تببین الگوی دوره های آموزشی کاربردی در صنعت بانکداری با رویکرد بهبود کیفیت در اجرای دوره های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
111-129
حوزههای تخصصی:
هر سازمانی به منظور دستیابی به هدف یا اهدافی خاصی ایجاد می شود و روابط، هماهنگی ها و تخصیص منابع به منظور تحقق همان اهداف در سازمان شکل می گیرند و این نیروی انسانی است که سازمان ها را به اهدافش نزدیک می کند. با توجه به اینکه نیروی انسانی مهمترین منبع هر سازمان می باشد مدیران باید به آموزش و افزایش دانش و توانمند سازی آنان برای اداره امور سازمان توجه کافی و لازم را مبذول دارند. هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی دوره های آموزشی کاربردی در صنعت بانکداری با رویکرد بهبود کیفیت در اجرای دوره های آموزشی است. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از نظر روش گردآوری داده ها، پژوهشی آمیخته( کیفی و کمی) می باشد. بر اساس تحلیل های صورت گرفته بر روی داده های کیفی، مضامین دوره های آموزشی کاربردی در صنعت بانکداری با رویکرد بهبود کیفیت در اجرای دوره های آموزشی شناسایی گردید. این ابزارها به صورت یک چارچوب مفهومی در اختیار16 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاه قرار گفت و از آن ها در خصوص تمامی دسته بندی های موجود در این چارچوب به صورت یک پرسشنامه نظرسنجی شد. پس از جمع آوری نظرات خبرگان و استفاده از راهنمایی های آن ها، چارچوب نهایی مورد اصلاح قرار گرفت و مضامین نهایی تأییدشده توسط خبرگان، به صورت پرسشنامه نهایی در آمد و مورد استفاده قرار گرفت.و درمضامین نیاز سنجی ابعاد، نیاز سنجی دانش و نیاز سنجی فردی و سازمانی و همچنین هدف گذاری اموزشی ابعاد ظرفیت سنجی فردی و سازمانی بهمراه اهداف شغلی و سازمانی و نهایتا فرهنگ سازمان یادگیری و در مضامین اجرای امورش و تسهیلات اموزشی و نهایتا ارزشیابی دوره های اموزشی ابعاد ومقوله ها احصا شدند.
جست وجویی در منابع تأثیرپذیری شاعران دوره مشروطه در موضوعات صوفیانه و زهدآمیز از شاعران سبک عراقی(با تأکید بر شعر خاقانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
159 - 189
حوزههای تخصصی:
تصوّف در دوره مشروطه، نظام اجتماعی فعّالی نیست. از آنجایی که دوره مشروطه، دوره شور انقلاب و آزادی خواهی است؛ جامعه ایستای ایرانی در این دوره به سبب آشنایی با فرهنگ غرب، تکانی به خود داده و در مسیر مدرنیته گام برداشته است. شعر فارسی نیز چون جامعه ایرانی در تلاش است کسوتی نو پوشد و نوگرایی در مفاهیم را محور حرکت به سمت مدرنیسم قرار دهد و در همگامی با حرکت انقلابی مردم از آنچه متعلّق به سنّت است تبرّی جوید. درواقع، عرفان در این دوره در کشاکش انقلاب های مردمی، رنگ باخته است. اگر نوری کم رنگ از آموزه های عرفانی در این دوره دیده می شود ریشه در سنّت و تأثیرپذیری شاعران این دوره از گذشتگان و بالاخص شاعران سبک عراقی دارد. در این میان، شاعران سنّت گرای اواخر قاجار و عصر مشروطه بیش از همه از خاقانی که مضامین عرفانی از عناوین اصلی مضامین شعری او و زمینه های سخن اویند متأثّر شده اند. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، عرفان گرایی را با تأکید بر تأثیر از خاقانی مورد مطالعه قرار داده و جلوه های عرفانی اشعار ادیب پیشاوری، ادیب الممالک فراهانی، قآانی شیرازی و محمدتقی بهار را در موضوعاتی چون «زهد و دنیاگریزی»، «فقر»، «عزلت»، «استغناء»، «اهمیت جان (روح)» و «فلسفه ستیزی» بازکاویده است. نتایج پژوهش حاضر نشان از تأثیرپذیری شاعران موضوع پژوهش در بازتاب مفاهیم عرفانی از خاقانی دارد.
بررسی تاثیر هوش راهبردی بر کیفیت حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعات گسترده ای به بررسی شناسایی عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی، هم در سطح حرفه ای و سازمانی و هم در سطح ویژگی های فردی پرداخته اند. با این حال، هوش راهبردی به عنوان یک مولفه اساسی در تصمیم گیری های افراد تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش هوش راهبردی و ابعاد آن (شامل آینده نگری، تدوین چشم انداز، تفکر سیستمی، مشارکت و انگیزه) در ارتقا و بهبود کیفیت حسابرسی انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از توزیع پرسشنامه در بین شرکا، مدیران و حسابداران رسمی استخدام در موسسه های حسابرسی استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری نشان می دهد که هوش استراتژیک و ابعاد تدوین چشم انداز، تفکر سیستمی، مشارکت و انگیزه آن تاثیر مستقیم و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارند. بنابراین، می توان بیان نمود هر چه هوش راهبردی و ابعاد چشم انداز، تفکر سیستمی، مشارکت و انگیزش آن در بین حسابرسان بیشتر باشد، کیفیت حسابرسی نیز بهبود خواهد یافت. به عبارتی دیگر، هر چه سطح کاربرد مفاهیم ابعاد هوش راهبردی بهتر باشد، منجر به ارتقای کیفیت حسابرسی خواهد شد.
طراحی الگوی جذب و حفظ حامیان مالی و خیرین ورزشیار در ورزش بانوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
125 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر طراحی الگوی جذب وحفظ حامیان مالی و خیرین و نوع دوستان ورزشیار در ورزش بانوان بود. تحقیق حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل تماتیک بود. همچنین این تحقیق بر اساس دسته بندی تحقیقات بر مبنای هدف، به صورت بنیادی- اکتشافی است. جامعه آماری این تحقیق را معاونین ورزش قهرمانی، همگانی، ورزش بانوان، مالی و منابع انسانی وزارت ورزش و جوانان، مدیران منتخب باشگاه های لیگ های برتر بانوان به تعداد 5 نفر و خیرین فعال در حوزه ورزش بانوان تشکیل داد که در مجموع حدود 20 نفر را شامل می شود. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. پس از انجام مصاحبه کدگذاری انتخابی، محوری و کدهای باز استخراج و سپس پارادایم کیفی تحقیق ارائه شد. الگوی جذب و حفظ حامیان مالی و خیرین و نوع دوستان ورزشیار در ورزش بانوان از 4 مقوله (بسترهای حمایتی و ورزشی، عوامل ساختاری و سازمانی، عوامل فرهنگی و اجتماعی، عوامل انگیزشی)، 9 مفهوم ثانویه و 66 مفهوم اولیه تشکیل شد.
تأثیر ارزش ادراک شده برند، درگیری مشتری و رضایت مشتری بر وفاداری مشتری به برند بیمه البرز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
در دنیای اقتصاد، مشتریان عامل بقای سازمان هستند پس لازم است تا سازمان ها توانمندی خود را جهت جلب و حفظ مشتریان به کار گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رضایت مشتری بر وفاداری مشتری در شرکت بیمه البرز است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی مشتریان بیمه البرز است که براساس جدول مورگان تعداد 384 نفر از آن ها به عنوان نمونه طی محدوده ی زمانی 1403-1402 تعیین شد. پژوهش حاضر تحلیلی- کاربردی است که جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه الکترونیکی استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ مطلوب برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS و SPSS استفاده شده است. نتایج این بررسی حاکی از آن است که ارزش ادراک شده مشتری، درگیری مشتری و رضایت مشتری بر وفاداری مشتریان در شرکت بیمه البرز تأثیر مثبت و معنادار دارد که این اثرگذاری ها می توانند به جذب مشتری در شرکت بیمه البرز کمک شایانی نمایند.
بررسی اثرات خشکسالی هواشناسی در خشکیدگی جنگل های بلوط محدوده استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۳۲۵-۳۰۸
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت جنگل ها در محیط زیست طبیعی و انسانی، اثرات خشکسالی هواشناسی در خشکیدگی جنگل های بلوط استان ایلام بررسی شد. هدف اصلی این تحقیق تعیین ارتباط خشکیدگی جنگل های زاگرس با خشکسالی های رخ داده در این منطقه است. نتایج شاخص بارش استاندارد (SPI) برای دوره های زمانی نشان داد که در سال های 2007، 2008، 2011، 2015 و 2016 بیشترین فراوانی خشکسالی رخ داده است. از داده های سنجش از دور(تصاویر MODIS) برای بررسی روند سبزینگی(NDVI) درختان طی دوره 2000-2016 استفاده گردید. روند سبزینگی (NDVI) در طول دوره با روند خشکسالی شاخص (SPI) با R2=0/9999 معنی داربود. برداشت زمینی نقاط خشکیدگی بلوط و شبیه سازی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست با خروجی پیکسل سایز15متری از نرم افزارGIS نشان داد سطحی معادل 17894هکتار از جنگل های منطقه از سال 2000 تا سال 2016خشکیده و تخریب شده است و با تهیه لایه خشکیدگی جنگلی بلوط و تلفیق با لایه های خروجی حاصل از پهنه بندی خشکسالی شاخص های ذکر شده بصورت بصری نشان داده شد و در سه سری زمانی 5 ساله تحلیل آماری انجام شد که نتایج این تحلیل ها از سال 2002 تا 2006 نشان داد که ضریب همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و خشکیدگی بلوط 6/96درصد با ضریب تبیین R2=0/985 می باشد، برای سری زمانی 2007تا 2011 ضریب همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و خشکیدگی بلوط 4/95درصد با ضریب تبیین R2=0/980 و برای سری زمانی 2012 تا 2016 ضریب همبستگی بین خشکسالی هواشناسی و خشکیدگی بلوط 8/98درصد و ضریب تبیین R2=0/995 بدست آمد که این نتایج تاثیر خشکسالی و نوسانات آن در سری های زمانی از لحاظ شدت و مدت بر خشکیدگی جنگل های بلوط منطقه نشان می دهد. طبق نتایج این تحقیق پیش بینی می شود چنانچه خشکسالی با همین روند پپش برود سالی 4/1118 هکتار از جنگل های بلوط استان ایلام خشکیده و تخریب می شود.
Intention to Adopt Next-Level Technology in Food and Beverage Manufacturing SMEs in Bangladesh: UTAUT Model and Business Continuity Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The performance of SMEs will keep the wheel of the country’s economy turning. Upgrading the technologies currently used in SMEs will make the manufacturing process of food and beverage (F&B) industries more efficient. These firms are still using traditional equipment and machinery in their F&B manufacturing process; however, it is required to adopt the next level of technologies for maximum productivity, which they cannot afford. Thus, the study focuses on the intention to adopt upgraded technologies in F&B SMEs in developing countries. A total of 230 F&B SME owners and top management were surveyed in Bangladesh. The collected data were analyzed using PLS-SEM with SmartPLS software. The results showed that disaster preparedness and business continuity had significant effects on the intention to adopt; similarly, performance expectancy, effort expectancy, and social influence were also significant in the intention to adopt the next level of IR technologies. The moderating role of government support and policy had mixed effects on intention. The study is significant because disaster preparedness and business continuity plans are utilized in technology adoption and intention scenarios. To investigate this intention, the study adopted two perspectives: the influence and role of disasters and hazards on SMEs through disaster preparedness and business continuity plans, and secondly, the Unified Theory of Acceptance and Use of Technology (UTAUT) for measuring the intention. The study contributed to these two theories in a new context with constructs. The study will also contribute to policymakers in developing constructive policies and providing effective financial and non-financial support for F&B manufacturing SMEs.
بررسی تأثیر مؤلفه " نگرش و طرز تفکر" در موفقیت مدیران پروژه در صنعت ساخت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت پروژه ها در صنعت ساخت به دلیل پیچیدگی و چالش های متعدد، نیازمند مدیرانی با شایستگی های کلیدی است. یکی از جنبه های مهم شایستگی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، نگرش و طرز تفکر مدیران پروژه است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر نگرش مدیران پروژه بر موفقیت آن ها در صنعت ساخت ایران انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، از رویکرد کیفی بهره گرفته شد و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 10 مدیر پروژه باتجربه که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، گردآوری شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار Atlas.ti نسخه 7 و با استفاده از کدگذاری باز انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که نگرش هایی همچون انعطاف پذیری، ریسک پذیری، نتیجه محوری، خوش بینی و کل نگری تأثیر قابل توجهی بر موفقیت پروژه ها دارند. تحلیل روابط بین کدها نشان داد که نگرش مدیران پروژه می تواند در بهبود تعاملات تیمی، کاهش ریسک های پروژه و افزایش کارایی نقش مهمی ایفا کند. همچنین مشخص شد که نگرش های مدیران پروژه به عنوان بخشی پنهان از شایستگی آن ها، نقش کلیدی در غلبه بر چالش های خاص محیطی و اجتماعی ایران ایفا می کنند. به عنوان مثال، نگرش فعالانه و بلندمدت مدیران در مواجهه با مسائل پیچیده پروژه ها تأثیر بسزایی در دستیابی به نتایج مطلوب داشت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تطبیق نوع نگرش مدیران با شرایط پروژه، می تواند احتمال موفقیت پروژه ها را افزایش دهد. این پژوهش، با تمرکز بر تأثیر نگرش های مدیریتی، به دانش موجود در حوزه مدیریت پروژه افزوده و نشان می دهد که توسعه نگرش های مثبت می تواند به بهبود عملکرد مدیران پروژه و افزایش بهره وری سازمان ها منجر شود.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم بر سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
275 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم بر سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان بود. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه دانش آموزان پسر پایه پنجم و ششم مقطع ابتدایی روستای اشکستگ شهرستان سرباز در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 85 نفر تشکیل داد که از بین آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم را دریافت کردند، در حالی که آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. قبل و پس از آموزش همه آزمودنی ها پرسشنامه سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری در SPSS-26 انجام گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، افزایش نمره معناداری را در سرزندگی تحصیلی (001/0>P) و احساس تعلق به مدرسه (001/0>P) تجربه کردندو بر مبنای نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیم در ارتقای سرزندگی تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر با مشکلات تحصیلی تأثیر مثبت دارد و ازطریق آموزش این راهبردها امکان بهبود شرایط تحصیلی این دسته از دانش آموزان وجود دارد.