مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵۲۱٬۱۳۹ مورد.
منبع:
پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
291 - 318
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری در همه جوامع به عنوان یکی از محرک های رشد و توسعه اقتصادی مطرح می باشد و نه تنها در حوزه خود بلکه با اثرگذاری بر دیگر حوزه های اقتصادی و اجتماعی، توسعه چند جانبه را به همراه خواهد داشت. با توجه به اینکه سرمایه گذاری ابعادی چندگانه و ماهیتی پویا و وابسته به زمان دارد، با ابهامات متعدد همراه است. از این رو، ارزیابی معمولی آن، نمی تواند جنبه های مختلف فضای سرمایه گذاری را در طول زمان نشان دهد و در شرایط عدم ثبات شاخص های اقتصادی، احتمالات مخاطرات مالی جبران ناپذیر در سرمایه گذاری از جمله در بخش ساختمان و مسکن نیز افزایش می یابد. هدف از این پژوهش، تحلیل حوزه سرمایه گذاری ساختمانی با استفاده از روش شبیه سازی پویایی سیستم است. بدین جهت، شاخص های اصلی مؤثر بر سرمایه گذاری ساختمان، از ادبیات پژوهش استخراج گردید؛ سپس با استفاده از نظرات افراد خبره، روابط و میزان تأثیرگذاری هر یک از این متغیرها تعیین گردید که از آنها به عنوان ورودی در ساخت مدل شبیه سازی استفاده شد. در مرحله شبیه سازی دیاگرام جریان با استفاده از نرم افزار ونسیم ترسیم، و آزمون های اعتبارسنجی مدل نیز انجام شد. یافته ها نشان داد، مدل ارائه شده به منظور ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری در حوزه ساختمانی، کاربرد داشته و دامنه وسیعی از متغیرها را دربر گرفته است. نتایج، به عنوان یک سیستم پشتیبان از تصمیم، روند دستیابی به تصمیم برتر برای انتخاب پروژه سرمایه گذاری مناسب را مورد حمایت قرار می دهد
حذف مفعول و طبقات فعلی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
253 - 277
حوزههای تخصصی:
تناوب های گذرایی ساختارهای نحوی دوگانه ای هستند که در گذرایی افعال تغییر ایجاد کرده و در خلال آن ها فعل بسته به کاربرد خاصی که دارد و بدون تغییر قابل توجهی در معنا، با تعداد موضوع های متفاوت به کار می رود. در این پژوهش به جهت بررسی این فرضیه که افعال شرکت کننده در تناوب های نحوی یکسان، مؤلفه های معنایی یکسانی داشته و در یک طبقه معنایی قرار می گیرند، و به منظور به دست دادن اطلاعات دقیق تری پیرامون رفتار نحوی و ویژگی های معنایی افعالی که قادر به حذف مفعول هستند، 435 مورد از داده های حذف مفعول بافت آزاد که از منابع گوناگونی نظیر کتاب ها، مجلات، فیلم ها، سریال ها و مکالمات روزمره استخراج شده را با توجه به اینکه در کدام تناوب های گذرایی شرکت می کنند در طبقات معنایی مختلفی دسته بندی کرده ایم. یافته های این پژوهش نشان می دهد افعالی که بنا بر شرکت در تناوب های گذرایی مرتبط به حذف مفعول در طبقات معنایی مجزا دسته بندی شده اند، مؤلفه های معنایی یکسان داشته و نوع مفعولی که دریافت می کنند به لحاظ ماهیت، ویژگی های مشترک دارد. از این جهت است که رفتار نحوی افعال، مبنی بر شرکتشان در تناوب های گذرایی خاص را می توان عاملی برای پیش بینی اشتراکات معنایی افعال و گنجاندن آن ها در طبقات معنایی یکسان در نظر گرفت. علاوه بر این، ویژگی های افعال هر طبقه و نوع مفعولی که دریافت می کنند همچنین آشکار می سازد که عام، نامشخص و نکره بودن مفعول و پیش بینی پذیری مفهوم آن برای مخاطب، نمود غیرپایانی و غیرلحظه ای را می توان از مهم ترین شروط لازم جهت حذف مفعول تلقی کرد.
ارایه یک الگوی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توسعه اقتصاد دانش محور، موجب تولید انبوه محصولات دانش بنیان شده است، که در مواردی بیش از نیاز داخل بوده و بازار صادراتی آن از اهمیت ویژه ای برخودار شده است. تمرکز بر کیفیت و افزایش صادرات این محصولات، توجه را به موضوع اکوسیستم صادراتی و ارزیابی آن جلب کرده است. با وجود اهمیت این موضوع، نبود یک الگوی ارزیابی، خلاء پژوهش های علمی در این زمینه را نمایان ساخته است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان انجام گردید. این تحقیق از نوع اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی توسعه ای و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی است که از نظریه داده بنیاد سیستماتیک برای تحلیل داده ها استفاده می شود. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 15 نفر از خبرگان انجام گرفت. در این پژوهش 3667 مقوله شناسایی شد که از این تعداد 83 مقوله فرعی، 13مقوله محوری و 5 مقوله انتخابی در چارچوب مدل پارادایمی و پدیده محوری انتخاب شد، که چارچوبی را فراهم می کند تا بر اساس آن سیاستگذاران حوزه دانش بنیان بتوانند پتانسیل لازم را برای بهسازی و نوسازی این اکوسیستم به منظور تکامل پذیری آن به دست آورند. علاوه بر این، نتایج این مطالعه اکوسیستم صادراتی را قادر می سازد تا با استفاده از الگوی ارزیابی ارائه شده چارچوب اجرایی مناسب تری را برای صادرات محصولات دانش بنیان طراحی نمایند.
بررسی جایگاه مخروط افکنه ها در ارزیابی فعالیت های تکتونیکی (مطالعه موردی: دامنه های جنوبی رشته کوه خرقان در شمال شرقی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مناطق کوهستانی و بیابانی در سرزمین ایران، سبب شده تا پدیده های شناخته شده ژئومورفولوژیکی نیز، رخنمون نماید. مخروط افکنه از جمله این پدیده هایی هستند که در مناطق مختلف پراکنش یافته اند. شناسایی عوامل به وجود آورنده و آگاهی از تأثیرات آن ها می تواند انسان را در کنترل و محدود نمودن برخی از مخاطرات طبیعی و همچنین آمایش بهینه سرزمین کمک کند. در این پژوهش سعی شد از طریق بررسی شواهد موجود مخروط افکنه ها به ارزیابی وضعیت فعالیت های تکتونیکی در جنوب دامنه های رشته کوه خرقان در شمال شرق استان همدان پرداخته شود؛ بنابراین در ابتدا روند گسترش مخروط افکنه های منطقه (متشکل از دو مخروط افکنه گوزل دره و کرفس و چندین مخروط افکنه کوچک) با استفاده از نقشه ها و نرم افزارهای مختلف ترسیم شد، سپس به ارزیابی شواهد موجود در خصوص فعالیت تکتونیک پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بعضی از قسمت ها تکتونیک فعال (مثل قسمت شرقی مخروط افکنه گوزل دره) و در بعضی مناطق غیرفعال (الگوی قرارگیری مخروط افکنه های کوچک در محدوده بین مخروط کرفس و گوزل دره) است. شواهد دیگر در بستر و حاشیه مخروط افکنه گوزل نشان از تغییرات زمین ساختی در اثر فعالیت گسل های فعال در قسمت شرقی منطقه است که الگوی حرکت آبراهه های را در بستر رودخانه تغییر داده و منجر به تخریب و کاوش قسمت های کناری رودخانه شده است. همچنین الگوی زهکشی و عمق برش در سطوح مخروط افکنه ها از وجود فعالیت نسبی زمین ساخت در مخروط افکنه ها است. جایگاه های تهیه شده نشان از دوره های آرام و فعال در دوره های مختلف زمین شناسی در منطقه موردمطالعه است. به طوری که ابتدا با یک دوره آرام طولانی مدت شروع و سپس جنبش های زمین ساخت فعالیت کرده و در ادامه با نوسان هایی ادامه پیداکرده است
رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی B2C: مرور بیبلیومتریک و تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری واقعیت افزوده به عنوان یکی از روندهای اصلی بازار دیجیتال در سال های اخیر ظاهرشده است. این فناوری نوین به دلیل جذابیت و پتانسیلی که دارند به طور پی درپی در کسب وکارهای نوآورانه به کاربرده شده است. هدف پژوهش حاضر یک مطالعه مروری سیستماتیک و جامع در قالب رویکرد کتاب سنجی بر روی داده های استنادی ادبیات تصمیم گیری خرید مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده بوده است. یک پارادایم عملگرایانه به محقق اجازه داد تا در قالب یک استراتژی سیستماتیک داده های استنادی را از پایگاه اسکوپوس جمع آوری و در قالب پروتکل استاندارد پریزما پیش پردازش کنند. درنهایت 239 مطالعه در سبد تحلیل کتاب سنجی توسط نرم افزار R Studio و Vosviewer قرار گرفت. نتایج نهایی در بخش عملکردی تأثیرگذارترین اسناد، نویسندگان، ژورنال ها، سازمان ها و کشورها را مشخص کرد و سپس در قالب الگوهای تعاملی بین عناصر و تحلیل محتوای داده ها نکات برجسته ای را به رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی اضافه نمود. همچنین قابل ذکر است که این مفهوم عمدتاً حول پنج حوزه اصلی هست: تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تأثیرات هوش مصنوعی بر فناوری های نوین در رفتار خریداران؛ تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تعاملات فناوری، ارزش ادراک شده و شناخت بر تجربه خریداران در خرده فروشی با استفاده از واقعیت افزوده موبایلی؛ نقش فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خرید و خریدهای هوشمند در فضازی مجازی. مکتب تأثیرگذار فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خریداران با نظریه محرک – ارگانیسم – پاسخ مرتبط هست که پایه فکری این حوزه را شکل داده_اند .
Scroll, Click, Buy: The Impact of Social Media Attributes on Purchase Intentions among Young Adults(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Online review sites and social media platforms have become crucial sources of information for consumers, greatly influencing their purchasing behavior and decision-making, especially in the food and beverage industry. However, not many studies have been carried out to understand how social media influences customers’ purchase intentions at fast-food restaurants. This paper examines the growing influence of social media attributes on purchase intentions, with a focus on the Malaysian context. Previous studies highlight the increasing importance of social media platforms as marketing tools and their impact on customers’ purchase intentions. The research explores the relationship between habit and informativeness and their influence on purchase intentions among young adults in fast-food restaurants. A purposive sampling method was utilized to gather data from 142 fast-food customers through a cross-sectional online survey. The research hypotheses were analyzed using the partial least square structural equation modeling. Key findings found that habit and informativeness have a significant positive impact on customers’ intentions to purchase at fast-food restaurants. The study contributes to the existing literature by highlighting the growing influence of social media on consumer behavior in the context of fast-food restaurants. It adds to our understanding of how social media platforms serve as effective marketing tools, particularly among young adults, and how they can influence purchase intentions. By understanding the interplay of habit, informativeness, and purchase intentions, businesses can develop more effective marketing strategies and foster stronger relationships with their customers.
نقدی بر میراث ناملموس به عنوان یک مسئله شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
191 - 220
حوزههای تخصصی:
چرخش فرهنگی در گفتمان مطالعات شهری در سالهای اخیر، و توجه به حفظ تنوع فرهنگی در ساختار شهرها، مفهوم میراث فرهنگی ناملموس را به عنوان یک مسئله جدی در شهرهای جهان مطرح کرده است. مطابق تعریف کنوانسیون سال 2003 یونسکو، میراث فرهنگی ناملموس شامل دانش و مهارت ها، بازنمایی ها و اقداماتی که جوامع، گروه ها و افراد به عنوان بخشی از میراث فرهنگی خود می شناسند. این مسئله شامل سنت های موروثی، فعالیت ها و اعمال اجتماعی، آیین ها، دانش و اعمال کلی مربوط به طبیعت و جهان اطراف است که ارتباط تنگاتنگی با احساس هویت و تعلق، تنوع فرهنگی، حافظه، دانش فرهنگی، سبک زندگی در ساختار شهر دارد. مباحث نظری کمتری درباره مسئله میراث ناملموس شهری مطرح گردیده است. در این مقاله بحث در مورد آنچه را که میراث مشهود و ملموس می نامیم کنار می گذاریم، به منبع و منشأ آن می پردازیم، یعنی میراث ناملموس. مسئله اصلی این مقاله تلاشی نظری و مفهومی است برای رسیدن به تعریفی بسط یافته تر از ویژگی های ذاتی میراث ناملموس و توسعه آن به عنوان یک زبان فهم که به ابعاد متفاوت تری از شناخت و درک مسئله شهری اشاره دارد. علاوه بر این با تاسی از آرای گادامر درباره ابعاد فهم، که با سه مفهوم زبان و زبانمندی، زمان و سنت، و مکانمندی و محلیت مرتبط است، به ابعاد فهم میراث ناملموس در منظر شهری پرداخته شده است. با توجه به پتانسیل تطبیق پذیری و خود بازسازی میراث ناملموس، همچنین ظرفیت همراهی با جریان های معاصر و مدرن زندگی شهری، و ارتباط با فرهنگ عامه و زندگی روزمره، می توان آن را به عنوان یک "تجربه زمینه ای" بسط یافته، "منشور اتیک اجتماعی" و سامان فرهنگی یک جامعه دانست. از اینرو خوانش "مسئله میراث ناملموس جدید"، برای "نظم اجتماعی جدید" در شهرها، مسئله ای حیاتی به شمار می آید.
واکاوی مفهوم ناحیه عبور ممنوع مطالعه موردی: قلمروسازی نئونازی ها در روستای یامل آلمان (2024-2006)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
53 - 80
حوزههای تخصصی:
ایجاد آرمان شهرهای اکولوژیک و نواحی مبتنی بر عقاید سیاسی خاص در چارچوب رابطه میان ایدئولوژی و فضا طی دوره های مختلف مصداق هایی داشته اند که جدیدترین نمونه آن مفهوم نواحی عبور ممنوع است، این اصطلاح به قلمروسازی در نواحی شهری و روستایی اشاره دارد که توسط یک گروه خاص رادیکال، کنترل شده و لذا سکونت یا عبور و مرور برای افراد غیرخودی مانند مهاجران در آن امکان پذیر نبوده یا با خطر همراه است. در این پژوهش وضعیت قلمروسازی نئونازی ها در جمهوری فدرال آلمان در مقیاس فروملی و محلی مابین سال های 2006 تا 2024 میلادی بررسی شده و روستای یامل به عنوان مطالعه موردی تحت مطالعه قرار می گیرد. روش جمع آوری داده ها، کتابخانه ای و با استفاده از منابع دست اول لاتین و آلمانی و روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی همچون تبعات و نگرانی از ورود مهاجران خارجی از یک سو و کاهش جمعیت به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها در آلمان بستر مناسبی را برای برخی لایه های اجتماعی راست گرای افراطی در این نواحی ایجاد کرده است تا نواحی عبور ممنوع ایجاد کنند. بر این اساس آن ها تلاش می کنند با بهره گیری از نمادها و علائم مربوط به دوران آلمان نازی فضای جغرافیایی مورد نظر خود را در برخی روستاهای کوچک به خصوص در شرق آلمان ایجاد کنند. با این حال براساس نتایج به دست آمده نئونازی ها تنها در مقیاس محلی و آن هم در میان بخش بسیار کوچکی از آلمان مقبولیت دارند و از نظر ایدئولوژیک، سازماندهی و عملکرد با جریان های راست گرای جدید همچون حزب آلترناتیو برای آلمان متفاوت هستند.
نظم خودانگیخته، از ضرورت معرفت شناختی تا ضرورت اخلاقی؛ هایک و شرایط امکان مطالعه علمی نظم مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
9 - 42
حوزههای تخصصی:
هایک به تأسی از ریکرت، محدودیت های ذهن را به رسمیت می شناخت و از این رو کلیت واقعیت را نامتناهی و در ساحت شناخت، دسترسی ناپذیر می دانست؛ بنابراین، شناخت با انتزاع یا صورت بندی مفهوم ممکن می شود. به عبارتی دیگر، شیوه انتزاع یا نحوه صورت بندی مفهوم، طریقه درک ما از جهان را روشن می کند. در این معنا، انتزاع یا صورت بندی مفهوم ضرورتی معرفت شناختی برای ممکن شدن شناخت است. با این فهم، سرچشمه اعتبار انتزاع یا صورت بندی مفهوم (به مثابه ضرورتی معرفت شناختی که معرفت علمی را ممکن می کنند)، نه واقعیت بیرونی و بالفعل بلکه نحوه درک واقعیت و صورت بندی مفهومی از آن است؛ بنابراین، ادعای ضرورت در معرفت علمی از نگاه ریکرت به تقدم عقل عملی و در اندیشه هایک به تقدم امر انتزاعی مشروط می شود. به تعبیری تدارک ضرورت معرفت شناختی مشروط به ضرورتی هنجاری می شود. نقطه اشتراک هایک و ریکرت برداشت هنجاری این دو از منشأ اعتبار است. برای ریکرت، ارزش های نظریِ عقل عملی منشأ اعتبار است، برای هایک قواعد انتزاعی چنین کارکردی دارد. بر اساس چنین برداشتی، مفهوم هنجاری ای مثل نظم مطلوب سیمایی ژانوسی می یابد؛ ازیک سو غایتی است که باید محقق شود و ازسویی دیگر موجودیتی که می توان آن را موضوع مطالعه توصیفی قرار داد. این مقاله، ضمن تبیین تقدم منطقی «امر هنجاری» بر توصیف یا مطالعه علمی نظم مطلوب در آرای هایک و اسلاف فکری او، محدوده های مطالعه علمی مفاهیم اخلاقی ای مثل نظم مطلوب را روشن می سازد که بعدها پشتوانه ای برای بسط مفاهیمی چون توسعه قرار گرفته اند.
بررسی تأثیر قیمت نفت، فلزات و مواد اولیه کشاورزی در بازار جهانی بر اقتصاد ایران با استفاده از مدل GVAR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
139 - 158
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تحولاتِ ساختاریِ اقتصاد جهانی، سبب وابستگی هرچه بیشتر اقتصادها و تأثیرپذیری آ ن ها از یکدیگر شده است. همکاری های اقتصادی می تواند با گسترش مبادلات تجاری، منجر به افزایش صرفه های ناشی از مقیاس، انتقال تکنولوژی و درنتیجه، بهبود رفاه اقتصادی شود. یکی از برجسته ترین ویژگی های چرخه های تولید و تجارت در کشورها، الگوهای حرکت هم زمان تولید، تورم، نرخ بهره و قیمت دارایی های واقعی است. در همین راستا، تأثیر شوک های متغیرهای جهانی در قیمت های جهانی نفت، فلزات و مواد خام کشاورزی بر متغیرهای کلان اقتصادی ایران ازجمله: نرخ واقعی ارز، تورم، نرخ بهره و تولید واقعی در قالب یک مدل جهانی، مورد بررسی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، مدل سازی جهانی اقتصاد ایران با استفاده از داده های فصلی اقتصاد ایران و شرکای تجاری آن از جمله: چین، هند، روسیه، کره جنوبی، ترکیه و اتحادیه اروپا (اتریش، فنلاند، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا و هلند) از سال 2001 تا 2022 و مدل خودرگرسیون برداری جهانی (GVAR) انجام شده است. نتایج، حاکی از تأثیرات تورمی تکانه های مثبت در متغیرهای جهانی و خارجی بر تورم ایران و کاهش نرخ واقعی ارز است. تنها تکانه های قیمت فلزات اساسی بر تولید واقعی، تأثیر مثبت و معناداری داشت، درحالی که برای سایر متغیرها، تأثیر معنی داری مشاهده نشد. درنهایت، مشخص شد که سیاست های بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، فراتر از درآمدهای ارزی افزایش یافته است و درنتیجه، افزایش قیمت جهانی نامتقارن بود، که افزایش درآمدهای نفتی، منجر به سیاست کنترل تورم شد، درحالی که افزایش سایر درآمدها، منجر به سیاست توسعه رشد اقتصادی گردید
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پیروی از درمان پایین در بیماران مبتلا به ام اس، پیامدهای درمانی ضعیف و هزینه های مراقبتی بیشتر را در پی دارد. پژوهش ها نشان داده اند که هر دو شیوه طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر پیروی از درمان موثراست، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در پیروی از درمان در جامعه مورد پژوهش، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به ام اس انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به ام اس بود که در نیمه دوم سال 1399 جهت دریافت خدمات به انجمن ام اس ایران در شهر تهران مراجعه کردند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند و شامل 60 نفر (شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) بود. ابزارهای پژوهش شامل؛ آزمون پیروی از درمان در بیماری های مزمن (سیدفاطمی و همکاران، 1397)، خلاصه جلسات طرحواره درمانی (یانگ و همکاران، 2006) و خلاصه جلسات درمان درمان هیجان مدار (گرینبرگ و گلدمن، (2019) بود. هر دو درمان به مدت 60 دقیقه در هر جلسه ارایه شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته و نسخه 26 برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار بر نمرات پیروی از درمان، در پس آزمون اثر معنی دار داشتند. پیگیری سه ماهه هم پایداری این اثر را نشان داد. مداخله آزمایشی منجر به تغییر در گروه آزمایش شده است و نمرات پیروی از درمان اقزایش یافته است (01/0 p<). همچنین میانگین پیروی از درمان در گروه طرحواره درمانی از گروه درمان هیجان مدار بیشتر بود. نتیجه گیری: با دو شیوه طرحواره درمانی و درمان هیجان مدار، می توان پیروی از درمان را در در بیماران مبتلا به ام اس بهبود داد. یافته های مذکور می تواند در انتخاب نوع درمان در این بیماران، یاریگر درمانگران باشد.
نقد معناشناختی برگردان اصطلاحات عرفانی حکایت «زاهد و دزد» در بازنویسی های معاصر کلیله ودمنه بر اساس تحلیل مؤلفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۱۴۰۴ شماره ۱
265 - 294
حوزههای تخصصی:
هنگام مطالعه متون ادبی می توان به آیین ها، باورها، فرهنگ و جهان بینی گذشته یک ملت پی برد. تأثیر عرفان و آموزه های آن در این متون، غیرقابل انکار است. باتوجه به دشواری متون ادبی، بازنویسی روشی برای انتقال مفاهیم به خوانندگان امروزی است. ازاین رو، بررسی بازنویسی ها از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی بر آن بوده است که اصطلاحات عرفانی «حکایت زاهد و دزد» کلیله و دمنه را مشخص و با بهره گیری از روش مؤلفه های معنایی تحلیل کند و اهمیت آنها را در فهم پیام حکایت بازگو و درنهایت چگونگی بازتاب این اصطلاحات را در بازنویسی های معاصر کلیله و دمنه بررسی و نقد نماید. برای نیل به این هدف، در گام نخست به شناساییاصطلاحات عرفانی متن اصلی پرداخته شد، در گام دوم این اصطلاحات هر یک با استفاده از متون عرفانی نزدیک به متن اصلی تشریح و مؤلفه های معنایی آن استخراج و در گام سوم، معادل این اصطلاحات در بازنویسی های معاصر استخراج و با استفاده از فرهنگ های معاصر معانی این معادل ها مشخص گردید. در گام پایانی به نقد و بررسی معادل های این اصطلاحات پرداخته شد. یافته ها نشان می دهد بازنویس در اکثر موارد امکان انتقال بخشی از مؤلفه های معنایی را پیدا نکرده است. به نظر می رسد یکی از موانع قابل توجه برای انتقال پیام متن اصلی، برگردان این نوع واژگان و ساختار، در بازنویسی های کلیله و دمنه است.
تأملی بر آثار تغییرات آب وهوایی بر حقوق زنان ازمنظر برخی حق های بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب وهوایی بر زنان و دختران آثار متعددی می گذارد و آنان به دلیل وضعیت جسمانی و وجود برخی محدودیت ها در جامعه، بیش از دیگر گروه ها درمعرض عواقب این تغییرات قرار می گیرند. در این مقاله کوشیده ایم با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و برمبنای منابع کتابخانه ای، آثار این تغییرات بر حقوق زنان را ازمنظر حق های بشری بررسی کنیم. سؤال اصلی مطرح در پژوهش، این است که تغییرات آب وهوایی بر حقوق زنان چه اثرهایی می گذارند. فرض اساسی در پاسخ به این پرسش، آن است که تغییرات موردبحث بر طیفی وسیع از مصادیق حقوق زنان اثر منفی می گذارند که برخی از مهم ترین هایشان را بدین شرح بررسی می کنیم: حق حیات و سلامتی، حق کار، حقوق اقتصادی، حق دسترسی به آب و غذا، حق بر محیط زیست سالم، حقوق اقتصادی، نابرابری جنسیتی و خشونت ناشی از تغییرات اقلیم.
بررسی ارائۀ تجربیات عرفانی به زبان نمادین با تکیه بر آثار منظوم عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
تجربه های عرفانی، کلیدواژه ای متعالی و بیانگر اصالت عرفانِ عارفان در دوره های مختلف است. افرادی که در مسیر عرفان به تجربیاتی دست پیدامی کنند، برای بازتاب تجربیات خود، نیازمند زبانی برای بیان با بهره گیری از واژگان می باشند. به حتم می توان از واژگانی با کاربرد ثانویه که در حوزه بیان و بدیع فعالیت دارند، استفاده کرد و با اشارات رمزگونه برای اهل فن، حقایق عرفانی را که با پیمودن مسیر به دست آورده، در اختیار مریدان راه عرفان، قرارداد تا بدین وسیله ذوقی در دل و شوقی در ذهن آنان پدیدآورد. "عطار" نیز در بسیاری از داستان ها حقایق عرفانی را که منتج به حصول تجربیات می شود، برای پیروان خود به نمایش گذاشته است. بیان حقایق و مفاهیم عرفانی برای کسی که مسیر را پیموده و به درجه عارفی نایل آمده، امری فائق است و وظیفه ای که باید با هر زبانی که می تواند، در اختیار سالکان و پیروان عرفان قراردهد. مسئله پژوهش حاضر واکاوی دلایل ارائه تجربه های عرفانی برای تبیین و تدوین این موضوع است، که زبان در بازنمایی تجربیات عرفانی، با اهلی که توانایی درک این گفتمان را دارند، در برخی از مقامات، چاره ای جز بیان آنچه دیده و شنیده را ندارد. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی، جایگاه تجربه های عرفانی از دیدگاه عارفان و بویژه"عطار" نقد و بررسی شده است.
نقش گفتمان موزه ای در انسجام بخشی گفتمان های متعارض (مطالعه موردی نمایشگاه 'آینده ای برای گذشته')(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
177 - 206
حوزههای تخصصی:
موزه ها در صورت بندی های فرهنگی جامعه، به ویژه در نقاط حساس تخاصم های فرهنگی و هنری، نقش محوری دارند. این مقاله با تمرکز بر رسالت موزه ها و نقش گفتمان موزه ای در شرایط چالشی، به تحلیل نمایشگاه «آینده ای برای گذشته» در موزه هنر زوریخ (به عنوان نمونه موردی) می پردازد. مبنای نظری پژوهش، نظریه گفتمان انتقادی لاکلا و موفه است. جستار حاضر در گام نخست، با گفتمان کاوی در نظم گفتمانی فضای موزه هنر زوریخ، به بررسی گفتمان های شناسایی شده در نمایشگاه پرداخته و سپس چگونگی تثبیت معنا توسط موزه را تحلیل می کند. پرسش تحقیق این است که چه گفتمان هایی در شکل گیری روایت آثار هنری غارت شده موزه هنر زوریخ، نقش مؤثر ایفا می کنند؟ چگونه تعارض های معنایی میان گفتمان های متعدد و بعضاً متخاصم به تعادل و ثبات معنایی منتهی می شود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که نظم گفتمانی موزه هنر زوریخ شامل گفتمان های «تاریخی»، «هنری»، «اخلاقی» و «نهادی (موزه ای)» است. در موزه هنر زوریخ، گفتمان موزه ای با استفاده از اعتبار نهادی و همچنین با مداخلات هژمونیک، نقش سازنده ای در مشروعیت بخشی و سازماندهی گفتمان های خرد متعارض ایفا می کند. موزه ها می توانند به عنوان نهادهای فرهنگی، نقش کنشگرانی فعال را در نقاط تلاقی گفتمان ها ایفا کنند و با ایجاد فضاهای دیالوگ، زمینه ای برای تأمل در تحقیقات منشأ و بازنگری هویت تاریخی فراهم آورند.
امکان سنجی تحلیل نامه 53 نهج البلاغه از منظر قواعد آیین دادرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
231 - 250
حوزههای تخصصی:
نامه پنجاه و سوم نهج البلاغه، مشهور به عهدنامه امیرالمؤمنین علی علیه السلام با مالک اشتر، متضمن دستورات و هنجارهایی برای اداره شئون مختلف حکومت است. قضاوت و دادرسی نیز به عنوان یکی از مهم ترین شئون حکومت، به طور ویژه در این عهدنامه مورد توجه قرار گرفته است. مقاله حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است که آیا موازین آیین دادرسی و شیوه رسیدگی محاکم، در این نامه منعکس شده است یا خیر؟ دور از نظر ارباب دانش نیست که مقررات دادرسی را می توان به سه دسته «اصول»، «قواعد آیینی» و «تشریفات» تقسیم کرد. اگر چه برخی از دکترین دادرسی در حقوق ایران، این نامه را از منابع مهم دادرسی اسلامی می دانند و معتقدند موازین قضایی تحت عنوان سیمای قاضیان در این نامه مورد تصریح قرار گرفته است، امّا حسب نتیجه این جستار، عهدنامه مالک تنها متضمن دو اصل بنیادین دادرسی است و سایر قواعد دادرسی انعکاسی در آن نیافته است؛ تحلیل مضمون عهدنامه نشان می دهد که «حکمرانی قضایی» و «مدیریت قوه قضاییه» پایه و مایه اصلی آن بوده و به همین علت، از اساس وارد جزئیات دادرسی و تشریفات رسیدگی نشده است و امکان تحلیل عهدنامه از منظر تشریفات دادرسی محاکم، امری بعید است. وانگهی، به عقیده برخی فقیهان اسلامی، شکل و شیوه دادخواهی و دادرسی، منطقه الفراغ است و حد شرعی معینی ندارد و آن حضرت ضمن اشاره به اصول کلی مدیریت دستگاه قضاء، سایر جزئیات را به بنای عقلا و مقتضیات زمان سپرده و فرمانی در این خصوص صادر نکرده اند.
بررسی سوژه مسئله مند زن در پیوند با خویشکاری پری در رمان های شهرنوش پارسی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
191 - 217
حوزههای تخصصی:
شهرنوش پارسی پور در سه رمان سگ و زمستان بلند (1355)، طوبی و معنای شب (1367) و زنان بدون مردان (1368) به تحقق سوژه زن به عنوان قهرمان رمان روی آورده است. سوژه زنانه در این آثار در تقابل با جامعه مردسالار و در پیوند با طبیعت شکل گرفته است. قهرمانان زن در این آثار سهمی در تحولات اجتماعی به عنوان قهرمانی مسئله مند ندارند، بلکه با نظر به کاستی های اجتماعی برای حضور زن شکل گرفته اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در پی آن است که مسیر شکل گیری سوژه زن را به مثابه قهرمان، در رمان های پارسی پور مورد بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اگر رمان را ژانری در پیوند با جامعه بدانیم، نشانه این کاستی ها در رمان های پارسی پور، با تلاش برای شکل دهی به قهرمان زن بر پایه اسطوره و طبیعت پدید آمده، و نمود آن به صورت کهن الگوی پری پردازش شده که در دوره پیشازرتشتی مقدّس بوده و به دلیل پذیرفته نشدن خویشکاری اش در دوره زرتشتی، هویتش با جادو و دیو پیوند یافته است. اگرچه ساختار اجتماعی، اجازه شکل گیری قهرمان زن را در برخوردی بی واسطه با جامعه نمی دهد، اما پیوند با تباری اسطوره ای از دوران مادرسالاری عامل پدیدآمدن سوژه زن است.
Readiness for Artificial Intelligence Adoption in Malaysian Manufacturing Companies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The advancement of artificial intelligence (AI) and its growing societal importance are reshaping decision-making processes and policy analysis roles. This study examines the readiness of manufacturing companies in Malaysia to embrace AI technology, considering its potential to enhance decision-making, productivity, quality control, job automation, and data analysis. Focusing on the Technology, Organization, and Environment (T-O-E) readiness framework, the research investigates the relationship between these dimensions and AI adoption readiness among manufacturing companies in Shah Alam, Selangor, Malaysia. AI adoption readiness serves as the dependent variable, while technological, organizational, and environmental readiness dimensions act as independent variables. The study applies the T-O-E framework to AI readiness and proposes a framework for assessing AI readiness at the manufacturing level. It identifies factors influencing readiness within the technological, organizational, and environmental dimensions, including relative advantage, compatibility, resources, competitive pressure, top management support, and government regulations. Through rigorous analysis, patterns, trends, and correlations are revealed, highlighting a significant link between the T-O-E readiness dimensions and AI adoption readiness. Notably, organizational readiness emerges as a key driver of AI adoption in Malaysian manufacturing companies. The results of this investigation have broad implications, offering suggestions to improve organizational preparedness and unlock AI’s potential benefits for businesses in the industrial sector. Additionally, the research lays the groundwork for further studies on AI readiness across various industries and international contexts. As AI becomes increasingly integrated into manufacturing processes, adaptive businesses gain competitive advantages on a global scale. These advantages include increased productivity, informed decision-making, streamlined quality control, improved customer satisfaction, and potential contributions to economic growth. The study concludes by recommending strategies to reinforce organizational readiness and emphasizes the need for future research to deepen understanding of AI adoption readiness in the manufacturing industry. The integration of AI technology offers benefits such as enhanced productivity, decision-making, quality control, and customer satisfaction, granting businesses a competitive edge in the digital landscape and increasing stakeholder interest.
شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار در برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی روستاهای مستعد سیل (مورد مطالعه؛ منطقه هفت آمایش سرزمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
139 - 169
حوزههای تخصصی:
جوامع روستایی، به دلیل وابستگی بیشتر به منابع طبیعی، محدودیت زیرساخت ها و دسترسی کم تر به خدمات امدادی و حمایتی، در برابر خسارات ناشی از سیل به مراتب آسیب پذیرترند و بازسازی و بازیابی پس از بلایا برای آن ها دشوارتر است. از سوی دیگر، با افزایش وقوع سیل در نواحی روستایی ایران، تاب آوری کالبدی و برنامه ریزی فضایی در برابر مخاطرات طبیعی به یک ضرورت تبدیل شده است؛ برهمین مبنا هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی نواحی روستایی مستعد سیل در منطقه هفت آمایش سرزمین است. در این راستا، تأثیر 8 عامل عمده نهادی و سازمانی، محیطی، فنی و مهندسی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، قانونی و نظارتی و فناوری به عنوان عوامل مؤثر بر برنامه ریزی فضایی تاب آوری کالبدی در برابر سیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر داده های پرسش نامه ای است؛ جامعه آماری پژوهش متشکل از 86 کارشناس مرتبط با مدیریت بحران و توسعه روستایی در سه استان منطقه هفت (زنجان، قزوین و مرکزی) است. نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه (تحلیل مسیر) نشان داد که متغیر عوامل نهادی و سازمانی شامل سیاست های مناسب، ساختارهای نهادی قوی و همکاری های بین نهادی است که نقشی کلیدی در بهبود تاب آوری کالبدی دارند. این عوامل با اثر کلی 261/0 در رتبه اول، عوامل اجتماعی و قانونی و نظارتی به ترتیب با اثر کلی 254/0 و 209/0 در رتبه های دوم و سوم هستند.
تاب آوری در بستر فقر: مطالعه ای در میان دریافت کنندگان کمک های مالی از خیریه های شهر اصفهان
تاب آوری عامل مهمی در غلبه بر ناملایمات و سختی های زندگی به ویژه در میان فقرا و نیازمندان است. تاب آوری یک مفهوم فرهنگی، زمینه ای و تاریخی است و مفهوم سازی آن، توضیح عوامل تأثیرگذار و شناسایی راهبردهای مقابله ای آن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. همچنین بی توجهی به آن می تواند منجر به فهم نادرست این موضوع در افراد یا اجتماعات موردمطالعه شود. این مطالعه کیفی باهدف واکاوی معنای تاب آوری در میان دریافت کنندگان کمک های مالی از خیریه ها در شهر اصفهان انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون در میان مشارکت کنندگانی صورت گرفت که به صورت هدفمند برای این کار انتخاب شده بودند. با تجزیه وتحلیل مصاحبه ها، پنج مضمون کلی به دست آمد. «معنا و مفهوم رنج های زندگی»، «اتکا به منابع حمایتی»، «حفظ کرامت در شرایط سختی»، «واکنش در برابر استیصال» و «چشم اندازهای گذار». تحلیل کیفی ما نشان داد که تاب آوری در منظومه فکری و ذهنی مشارکت کنندگان صرفاً امری فردی نیست، بلکه ارتباط تنگاتنگی با زیست اجتماعی و تجربیات و تعامل آنان با سایر حوزه های زندگی شان دارد. نتایج این پژوهش می تواند برای مداخلات پیشگیرانه خیریه ها و سمن ها باهدف افزایش تاب آوری نیازمندان و فقرای شهری سودمند باشد.