شناخت

شناخت

شناخت پاییز و زمستان 1404 شماره 91/1 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

آزادی و ضرورت؛ از مغاک نابنیاد تا کمال بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی ضرورت نابنیاد شلینگ ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
این پژوهش به بررسی انتقادی و تطبیقی مسئله بنیادین آزادی و ضرورت در دو نظام فکری متفاوت یعنی ایدئالیسم آلمانی و حکمت صدرایی می پردازد. این نوشتار، با فراتر رفتن از دوگانگی های سنتی و فروکاهش گرایانه (جبرگرایی و اختیار مطلق)، نشان می دهد که چگونه هر دو فیلسوف به درکی عمیق تر و پیچیده تر از آزادی به مثابه یک تجلی وجودی دست یافته اند. این تحلیل نشان می دهد که شلینگ، با معرفی مفهوم مغاک «نابنیاد»، آزادی را کنشی فرازمانی می داند که از دل این بنیادِ تاریک و بی شکل برمی خیزد و، درعین حال، خود مبنای ضروری و نهاییِ وجود است. درمقابل، ملاصدرا، با استناد به مبانی هستی شناختیِ اصالت وجود، تشکیک در مراتب وجود و به ویژه نظریه نوآورانه «امر بین امرینِ» مبتنی بر حرکت جوهری، آزادی را نه در تعارض با ضرورت بلکه در امتدادِ آن و به عنوانِ عالی ترین مرحله از فرآیند تکامل وجودی (شدن) تبیین می کند. نتیجه این بازخوانی آشکارساختنِ هم گرایی شگفت انگیز این دو اندیشمند در تعریف آزادی به مثابه امری وجودی است که استثنایی بر نظم یکپارچه هستی نیست بلکه خودآگاهانه ترین و عالی ترین تجلی آن است. در این نگاه، آزادی، در ژرف ترین لایه های خود، با ضرورت پیوند خورده است و پارادوکسیکال بودنِ آن ماهیت حقیقی این مفهوم را آشکار می سازد.
۲.

برخورد واقع گرایی علمی با شروح بازنمایی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی علمی بازنمایی علمی نگرش شباهت محور نگرش عامل محور نگرش ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
مطابق واقع گرایی علمی، نظریه های علمی بالغْ (تقریباً) صادق اند و به خاطر این صدق (تقریبی) است که موفق اند. مطابق شروح (اصالت گرایانه) از بازنمایی علمی، مدل های علمی به تحقق فضایل معرفتی می انجامند، چون جهان را بازنمایی می کنند. هدف اصلی این مقاله بررسی این پرسش است که آیا واقع گرایی علمی با نگرش های مختلف به بازنمایی علمی، یعنی دیدگاه های شباهت-محور، عامل-محور و ترکیبی، سازگار است یا خیر. برای این منظور، ابتدا نشان داده می شود که واقع گرایی علمی، حداقل در نظر اول، با این شروح نسبتی ندارد. سپس راه های ارتباط میانشان بررسی و سرانجام استدلال می شود که، به شرطِ اضافه کردن جزئیاتی، واقع گرایی علمی با نمونه هایی از هر سه نگرش ناسازگار است.
۳.

نقد اونتیکی–اونتولوژیکی هایدگر بر اونتولوژی دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر دکارت اونتیکی اونتولوژیکی دازاین اگزیستانسیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
دکارت، در تلاش برای اثبات ریشه تردیدناپذیر معرفت و رسیدن به یقین در مابعدالطبیعه و شاخه های معرفت بشری، وجود را به دو بخشِ شیء اندیشنده (من اندیشنده) و ابژه اندیشه (جهان خارج) تقسیم می کند و مبنای تردیدناپذیر معرفت را در شیء اندیشنده جست وجو می نماید و، براساسِ آن، جسم یا جهان خارج، خدا و سایر علوم را اثبات می کند. هایدگر این فکر ریشه ای در فلسفه دکارت را مورد نقادی قرار می دهد و آن را به معنایِ تفکیک سوژه و ابژه می داند، امری که به بحران هایی در فهم حقیقت وجود، واقعیت و تجربه انسانی منجر شده است. این نوشتار از دیدگاه اونتیکی-اونتولوژیکی و به روش تحلیلی به نقدهای هایدگر درموردِ دکارت می پردازد. هایدگر، با معرفی مفهوم دازاین (وجود انسانی در جهان)، به جایِ تفکیک سوژه و ابژه، بر ضرورت پیوستگی انسان با جهان تأکید می کند و تفکیکِ دکارتی سوژه و ابژه را رد می کند. وی معتقد است که تنها ازاین طریق می توان به حقیقت وجود دست یافت. در این مقاله، با استفاده از تحلیل پدیدارشناختی هایدگر و امعان نظر در کتاب هستی و زمانِ هایدگر، پنج نقد عمده اونتیکی-اونتولوژیکی وی بر فلسفه دکارت را از دیگر نقدهای وی تفکیک کرده و به بررسی آن پرداخته ایم. این نقدها به عنوانِ پیش نیازی برای بازاندیشی در متافیزیک مدرن و راهی برای فهم عمیق تر از وجود و هستی محسوب می شود.
۴.

عقلانیت درونی در اختلاف نظر دینی: نقدی بر نظریه ی جان پیتارد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختلاف نظر دینی دفاع عقلانی درونی جان پیتارد عقلانیت دینی مسئولیت معرفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
مسئله اختلاف نظر دینی یکی از چالش های اساسی در فلسفه دین و معرفت شناسی است که همواره پرسش هایی عمیق درباره عقلانیت باورهای دینی و التزام مؤمنان به آنها را مطرح می کند. این مقاله به تحلیل دقیق و مفصل نظریه جان پیتارد در کتاب اختلاف نظر، تسلیم و التزام دینی می پردازد. پیتارد با معرفی مفهوم «دفاع عقلانی درونی» مدلی را پیشنهاد می کند که به مؤمنان اجازه می دهد با حفظ تعهد عمیق به باورهای خود، در عین حال، به واقعیت وجود اختلاف های گسترده و جدی در میان باورهای دینی مختلف نیز اذعان کنند. این رویکرد، تلاشی است برای ایجاد تعادل میان وفاداری دینی و فروتنی معرفتی، و برای حفظ گفت وگوی صادقانه در مواجهه با تنوع دینی. در این مقاله، ضمن تشریح مفصل دیدگاه پیتارد، به نقد معرفت شناختی و فلسفی آن می پردازیم و به تهدیدهایی، از جمله خطر نسبی گرایی در تمایز عقلانیت فردی و بین الاذهانی، ابهام در تعیین مرزهای وفاداری عقلانی و جزم اندیشی، نزدیکی نظریه پیتارد به معرفت شناسی اصلاح شده، و ضعف در ارائه مسئولیت معرفتی روشن در مواجهه با اختلاف نظر دینی، اشاره می کنیم. همچنین، پیامدهای عملی و فرهنگی این دیدگاه را برمی رسیم و پیشنهادهایی برای توسعه و تقویت نظریه ارائه می کنیم. در نهایت، با هدف کمک به فهم بهتر عقلانیت دینی در دنیای متنوع معاصر و ارتقای گفت وگوی بین دینی، بر اهمیت تبیین دقیق تر معیارهای عقلانیت و مسئولیت های معرفتی تأکید خواهیم کرد.
۵.

نسبت «خود» با ویژگی استعاری: بسط هستی شناختی نظریه استعاره ریکور در پیوند با تفکر هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی استعاره خود فهم زمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
هدف این مقاله بررسی دامنه و جایگاه نظریه استعاره ریکور ازجهتِ هستی شناختی است. ریکور امکان این بحث را به نحوی نوآورانه یادآوری کرده است اما در آثار خود چندان به آن نمی پردازد. برخی از متفکران این دیدگاه و امکان آن را مورد توجه و مطالعه قرار داده اند. ما در پژوهش حاضر می خواهیم نظریه استعاره ریکور را در نسبت با ساختار هستی شناختی «خود» یا دازاین تحلیل کنیم. به این منظور، با تمرکز بر مفهوم و ساختار  وجودی «خود»، میان رویکرد معناشناسانه ریکور و تفکر هستی شناسانه هیدگر نسبت و پیوند برقرار می کنیم. نشان خواهیم داد که چگونه «خود»، ازجهتِ ساختار هستی شناختی، ماهیتی با ویژگی استعاری دارد. برای مدلل کردن این ایده، نشان خواهیم داد که فهم و زمان، که از مفاهیم مشترک در تفکرات دو فیلسوف هستند، به عنوانِ وجهِ وجودیِ ساختارِ «خود»، از ویژگی استعاری برخوردارند. به این ترتیب، از سویی مبنایی هستی شناختی برای امکان ایجاد استعاره ها به دست می دهیم و از سوی دیگر وجه خلاق و تأویل پذیر ساختار استعاری خود را روشن می کنیم. این پژوهش ما را قادر می سازد که میان رویکردهای معرفت شناسی و هستی شناسی، از منظری تازه، پیوند برقرار کنیم.
۶.

معرفت در آینه زبان از دیدگاه هایدگر و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت زبان هایدگر گادامر معرفت شناسی هرمنوتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
معرفت در آینه زبان تجلی پیوندی ژرف و رازآلود میان هستی و آگاهی است، آنگاه که زبان صرفاً ابزار انتقال معنا نیست بلکه خود میدانِ قوام بخش حقیقت و آفرینشگر معناست. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی و تحلیل معرفت در آینه زبان از دیدگاه هایدگر و گادامر پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که معرفت در زبان انعکاس منفعلِ واقعیت نیست بلکه خَلقِ حقیقت در میدان گفتار است. زبان موجودی زنده، سیّال و خودآفرین است که جایگاه ظهور معرفت و هم معمار ساختاری آن است. بدین سان، زبان و معرفت به هم وابسته اند و رابطه آن ها دوسویه است. زبان امکان درک هستی را فراهم می کند و در همان حال از لایه های پیش فرض تاریخی و فرهنگی سرشار است. هر معرفتی علمی، دینی، فلسفی یا هنری در بستر زبان قوام می یابد و معنا پیدا می کند. ازاین رو، زبان فقط صورت اندیشه نیست بلکه شرط امکان آن است. آینه بودن زبان نسبت به معرفت هم دلالت بر امکان کشف حقیقت دارد و هم بر محدودیت آن. زیرا زبان به قدرِ ظرفیت وجودیِ خویش افق تبلور معنا را می گشاید و به همان اندازه حائلی بر تمامیت حقیقت باقی می ماند. بنابراین، معرفت بدون درک خاستگاه ها و سازوکارهای زبانی اش قابل فهم نیست. زبان هم بازتابنده و هم سازنده معرفت است.
۷.

بررسی انتقادی معیارهای گراهام آپی برای استدلال موفق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین گراهام آپی استدلال موفق استدلال وجود خدا متافیزیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
این مقاله به نقد و بررسی معیارهای گراهام آپی، یکی از برجسته ترین فیلسوفان دین معاصر، برای ارزیابی «استدلال موفق» در فلسفه دین می پردازد. آپی، فیلسوف معاصر، چارچوبی روش شناختی برای تمایز استدلال قانع کننده از استدلال ناموفق ارائه می دهد که، در آن، سقف توجیه پذیری استدلال را تا حد متقاعدسازی همه افراد معقول بالا می برد. این رویکرد سخت گیرانه، که از تلفیق خاص معیارهایی چون پذیرش پیش فرض ها، قدرت تبیینی و مقاومت دربرابرِ نقد حاصل می شود، محور تحلیل انتقادی این پژوهش است. در این مقاله استدلال می شود که اگرچه چارچوب آپی در نظم بخشیدن به بحث های فلسفی و ارتقای دقت در استدلال ورزی مفید است اما معیارهای او ممکن است بیش از حد سخت گیرانه باشند و عملاً استدلال های متافیزیکی را در معرض خطر ابطال قرار دهند. همچنین، این رویکرد، به جایِ اثبات نهایی، بیشتر به توجیه باور می انجامد و، در برخی موارد، از ماهیت پیچیده و شهودی استدلال های الهیاتی غفلت می کند. درنهایت، با ارائه یک ارزیابی جامع، این مقاله نشان می دهد که معیارهای آپی می توانند به عنوانِ یک ابزار تحلیلی ارزشمند مورد استفاده قرار گیرند اما نمی توانند به تنهایی سرنوشت تمام استدلال های فلسفه دین را تعیین کنند و نیاز به بازنگری و تعدیل دارند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۵