فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶٬۵۲۱ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
60 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تدوین مدل اجرای موفق خط مشی های توسعه ورزش قهرمانی بانوان بود.
روش : روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بود. داده های پژوهش به صورت میدانی و به شیوه کیفی جمع آوری شد. نمونه آماری، خبرگان ورزش قهرمانی بانوان بودند که براساس تخصص، تجربه، تسلط نظری، تمایل و دسترسی به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش با 22 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند انجام شد که از مصاحبه هجدهم به بعد، پاسخ ها تکرار پاسخ مصاحبه های قبل بود. داده های حاصل از ادبیات پیشنه و متن مصاحبه ها پس از کدگذاری، بازنگری کدها توسط پنج نفر از مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط دو کدگذار به غیر از گروه پژوهش انجام و سپس در پنل دلفی بررسی و غربال گری شد در نهایت، روایی داده ها توسط اساتید مدیریت ورزشی تأیید شد.
یافته ها: براساس یافته ها، در ابعاد خط مشی ها و مجریان، الزامات مدیریتی و شرایط محیطی و فرهنگی-اجتماعی 46 شاخص مؤثر بر اجرای خط مشی های توسعه ورزش قهرمانی بانوان در قالب 14 مؤلفه شناسایی شد. می توان گفت، شفافیت اهداف و فقدان اهداف متناقض، انگیزش و تمایل مجریان به اجرای خط مشی ها، مشارکت بانوان در تصمیم گیری ها، پرهیز از تبعیض جنسیتی، توانمندسازی مجریان خط مشی ها، تأمین منابع مالی و سرمایه گذاری کافی به همراه وجود بستر فکری و فرهنگی جامعه، توسعه بیش از پیش ورزش قهرمانی بانوان را درپی خواهد داشت.
بررسی تنوع جنسیتی هیئت مدیره در ارتباط با اهداف توسعه پایدار با تاکید بر مسئولیت پذیری اجتماعی و بی مسئولیتی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
172 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف : در سال های اخیر، آگاهی جهانی از چالش های زیست محیطی و بلایای احتمالی آن افزایش یافته است. تعداد زیادی از کشورها با آلودگی هوا ، جنگل زدایی، کاهش منابع و تغییرات آب و هوایی مواجه شده اند. مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان راهی برای حل چالش های زیست محیطی و ترویج توسعه پایدار در این زمان حساس مورد توجه قرار گرفته است. نتایج تعدادی از مطالعات نشان می دهد که تنوع جنسیتی در هیئت مدیره شرکت ها ممکن است به عنوان شاخصی در نظر گرفته شود که شرکت ها سطوح بالاتری از مسئولیت پذیری اجتماعی را تجربه کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تنوع جنسیتی در هیئت مدیره درحمایت از اهداف توسعه پایدار با توجه به معیارهای مسئولیت پذیری اجتماعی و بی مسئولیتی اجتماعی می باشد.
مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 177 شرکت در دوره (1401-1397) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. سپس الگوی پژوهش تعریف و با استفاده از روش GMM برآورد شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تنوع جنسیتی هیئت مدیره تأثیری مثبت و معنادار بر مسئولیت پذیری اجتماعی و تأثیر منفی و معنادار بر بی مسئولیتی اجتماعی دارد. افزون بر این، نتایج نشان می دهد که زنان در کاهش موقعیت های مشکل ساز واکنش بیشتری نشان می دهند.
بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج می توان اظهار داشت زنان به بهبود عملکرد اجتماعی از راه اقدامات خوب اهمیت می دهند و به طور همزمان مراقب رویدادهای منفی که بر عملکرد اجتماعی شرکت تأثیر می گذارد، می باشند.
بازخوانی حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه در ارتباط با ضرورت دینی ازدیاد نسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های نهج البلاغه که یکی از منابع حدیثی معتبر است جایگاه ارزنده ای در میان شیعیان دارد و چون پیروان مذهب امامیه قائل به عصمت گوینده آن یعنی، امام علی (ع) هستند، ضروری است تا روایات موجود در این کتاب از نظر سندی، متنی و کیفیت صدور ارزیابی شود. حدیث «قِلَّهَ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» که سیدرضی آن را در شمار حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه ذکر نموده است از جمله گفتارهای چالش برانگیز در ارتباط با مسئله فرزندآوری است که امروزه برداشت های متفاوتی از آن ارائه می شود. نیاز جامعه اسلامی به ازدیاد نسل بر اهمیت بررسی محتوای این روایت افزوده است. براین اساس، پژوهش حاضر به روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بازخوانی حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه برای کشف مراد اصلی گوینده این کلام در ارتباط با ازدیاد نسل انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که هیچگونه ترغیب مخاطب به کاهش تعداد اولاد در روایت فوق وجود ندارد. براساس ادله ای چون همخوانی کلام امام علی(ع) با منطق و همسویی آن با تجربیات و داده های عقلی، می توان دریافت که سخن آن حضرت فقط ناظر به حقیقتی خارجی بیان شده است و نمی توان آن را در مقام نفی مطلوبیت فرزندآوری دانست. آموزه های قرآنی، روایی، فقهی، روان شناختی و همچنین سیره اهل بیت(ع) نیز بر مفاهیمی مطابق با اهمیت فرزندآوری و تداوم نسل بشر از طریق توالد و تربیت اولاد شایسته ای که زمینه ساز رشد و پیشرفت جامعه باشد، دلالت دارد.
ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاوره زناشویی در زوج های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاوره زناشویی جوامع مسلمان که در قطر هنجاریابی شده است، به روش تحلیل عاملی انجام شد. جامه آماری پژوهش شامل زنان و مردان متأهل شهرای زنجان و قزوین در سال 1402 بود که تعداد 404 نفر از ایشان به روش نمونه گیری دردسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاروه زناشویی، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ و پرسش نامه سازگاری زناشویی دونفره جمع آوری شد. در بخش توصیف داده ها، جداول توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار محاسبه و ترسیم شد و در قسمت آمار استنباطی برای تحلیل اکتشافی از spss و در بخش تأییدی از lisrel استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه ازسوی شش نفر از متخصصین حوزه روان سنجی و مشاوره تأیید شد. مطابق نتایج، روایی ملاکی آزمون (همبستگی با پرسش نامه انریچ و پرسش نامه سازگاری دو نفره) به ترتیب 73/0 و 79/0 و معنادار بود (p<0.001). ضرایب همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه برابر با 86/0 بود. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی به صورت گویه- مقی اس ح اکی از آن است که این همبس تگی در م ورد تم امی گوی ه ه ا از ح داقل (20/0) بالاتر و دامن ه همبس تگی گویه- مقیاس آن نیز بین 37/0 تا 80/0 می باشد. بررسی اعتبار درونی پرسش نامه با روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی، چهار عامل به دست داد که یک عامل کمتر از نسخه اصلی دارد. براین اساس، عنوان آن به پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاوره زناشویی در زوج های ایرانی تغییر کرد. بنابراین، پرسش نامه مذکور قابلیت های لازم برای ارزیابی ازدواج زوج های ایرانی و خانواده ها را دارد و می توان از آن برای مقاصد مشاوره ای و پژوهشی استفاده نمود.
مطالعه پدیدارشناسانه درون مایه های رفتار مصرفی زنان در خرید کالاهای تجملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازاریابی کالاهای تجملی به یکی از پرمخاطب ترین حوزه های بازاریابی تبدیل شده است و با توجه اینکه زنان بزرگترین مشتریان کالاهای تجملی محسوب می شوند، هدف این مطالعه، فهم درون مایه های رفتار مصرفی زنان از کالاهای تجملی می باشد. پژوهش با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. برای پی بردن به درون مایه های مصرف کالای تجملی توسط زنان، 13 مشارکت کننده زن در مشهد که پدیده خرید و مصرف کالای تجملی را تجربه کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براساس داده های حاصل از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته، سه درون مایه اصلی "محرک فردی"، "محرک اجتماعی" و "محرک های مربوط به محصول" به عنوان محرک های خرید کالای تجملی استخراج شد. یافته های حاصل از مصاحبه ها حاکی از این بود که درون مایه فرعی "فخرفروشی و خودنمایی" و درون مایه فرعی "جنبه کارکردی محصولات" تجملی نقش موثرتری در مصرف کالاهای تجملی دارد
فهم پیامدهای جسمی و روانی کودک همسری و راهبردهای اتخاذی از سوی کودک همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
156 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج زودهنگام در همه نقاط جهان دیده می شود و پدیده ای نوظهور نیست. آنچه در رابطه با این موضوع نوظهور است، پیامدهای گوناگون و تاثیر آن بر دخترانی است که به ناچار قربانی کودک همسری شده اند، در همین راستا، این نوشتار با هدف فهم پیامدهای جسمی و روانی کودک همسری و راهبردهای اتخاذی از سوی کودک همسران انجام یافته است.
روش : این پژوهش بر اساس رویکرد کیفی وروش پدیدارشناسی صورت گرفت. اطلاعات از 31 نفر از زنان و دانش آموزان دختر بخش صوفیان که تجربه ازدواج در سنین زیر 15 سال را داشته اند، از راه مصاحبه با شیوه نمونه گیری هدفمند گردآوری شدند. اعتبار بخشی یافته های حاصله بر اساس روش های کنترل اعضا و خود بازبینی پژوهشگر بوده است.
یافته ها: با ناتمام ماندن دوره کودکی و نوجوانی که حذف مرحله نمایشی را در پی دارد کودک با دنیایی از آرزوهای دفن شده رو به رو است و عدم جامعه پذیری مد نظر مید و در نتیجه نداشتن ادراک منسجم از خود باعث عدم استقلال کودک همسران شده و تحکم مردانه را بر کودک همسران تثبیت می کند، ترک تحصیل، کودک مادری و اجبار به ایفای نقش مادری از جمله پیامدهای مهم ازدواج زودرس است. خشونت در رابطه جنسی از پیامد مهم جسمی است که عدم آگاهی از حقوق جنسی ، کودک همسران را در معرض روابط جنسی خشونت آمیز قرار می دهد. راهبردهای اتخاذی کودک همسران در شش مقوله بررسی شد. مهم ترین آنها طلاق و خودکشی است که راهکار آخر برای فرار از زندگی هست که خودشان انتخاب نکرده اند.
بحث: جامعه پذیری در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی بسیار مهم است و اگر مراحل آن به درستی طی نشود، پیامدهای نامطلوبی بر جای می گذارد که اصلاح و یا تخفیف آن نه اینکه نشدنی بلکه بسیار سخت می نماید؛ بنابراین، شایسته است در سطوح گوناگون خرد، میانه و کلان از ساختار گرفته تا خانواده ها، آموزش های لازم داده شود.
نتیجه گیری: بستر توسعه در گام اول از خانواده شروع می شود؛ اگر در خانواده جامعه پذیری ناسالمی رخ دهد، توسعه نامتوازن در کلیه سطوح فردی و اجتماعی گریز ناپذیر خواهد بود. اصولا سرچشمه تبعیض ها هم، مورد یاد شده است؛ بویژه تبعیض های تک ساحتی ( تبعیض علیه دختران) که در این پژوهش نمودی خاص داشته است.
بررسی تطبیقی شاخص های الگوی مقاومت در ادبیات داستانی زنان بومی آمریکا و مسلمانان فلسطین؛ با تکیه بر رمان های لیندا گروور، رانده عبدالفتاح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
79 - 100
حوزههای تخصصی:
تاریخ و هویت فردی و اجتماعی یک ملت از بستر ادبیات آن ملت نمود و بروز می یابد و اگر این هویت آسیب ببیند نشانه های آن در ادبیات نمود بیشتری می یابد. ادبیات استعماری و پسا استعماری در جوامع استعمارزده و اشغالی، در تجسم واقعیت اتفاق افتاده و پیامدهای آن و نیز جنبه های مختلف زندگی جوامع اهمیت بسزایی دارد. در این گونه ادبیات، زنان نویسنده اغلب نقش گسترده تری ایفا می کنند؛ چراکه به دلیل شباهت مام و میهن به مثابه ریشه هستی بخش فردی و هویت زایی اجتماعی، زنان ادراک بهتری از ربوده شدن سرزمین مادری و میراث اجدادی دارند و نیز نقش تربیتی فعالی در باززیستی امیدوارانه و دور از وادادگی و افسردگی برای فرزندان تازه متولد شده در این خاستگاه پر تنش، بازی می کنند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تطبیقی الگوی مقاومت در کتاب در تاریکی رویا نوشته لیندا گروور و کتاب جایی که خیابان ها نام داشت از رانده عبدالفتاح براساس نظریات نقد ادبی هومی کی بابا و آنیا لومبا انجام شد. نتایج نشان داد که ارائه الگوی مقاومت در هر دو اثر فوق با استفاده از نماد، ابزار و قالب های مشابهی ارائه شده است؛ قالب هایی همچون داستان گویی، تکیه بر آداب و رسوم کهن، توجه به عناصر طبیعت بومی هر سرزمین، یادآوری نقش زنان در بازسازی هویت ملی در قالب داستان گویی و یادآوری خاطرات گذشته، بازیابی هویت فردی و ملی از هویت مبهم اختلاطی که حاصل تقلید از فرهنگ مهاجم است، تمرکز بر داستان گویی شفاهی به مثابه حلقه اتصال نسل گذشته و نسل حاضر و شکست هیمنه استعمار و تقویت خودباوری.
کاربست مفاهیم و آموزه های سرفصل های درسی رشته مطالعات زنان در تجربه زیسته دانشجویان این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشته مطالعات زنان در ایران ره آوردی از غرب در راستای توسعه جهانی و تاثیر جریانات فمنیستی بر فضای دانشگاهی می باشد. با توجه به دو دهه حضور مطالعات زنان در فضای علمی ایران انتظار می رود شاهد نقش آفرینی دانش آموختگان رشته در ابعاد علمی و اجتماعی زنان باشیم. پژوهش حاضر در صدد است با بررسی برخی از سرفصل های رشته مطالعات زنان و تجربه زیسته دانش آموختگان، نگاهی آسیب شناسانه به توانمندی رشته در راستای تربیت دانش آموختگان به مثابه کنشگران داشته باشد. پژوهش حاضر با روش کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه با دانشجویان رشته مطالعات زنان و تکنیک تحلیل محتوا چگونگی کاربست مفاهیم و نظریه ها را در تجربه زیسته دانشجویان در سطوح مختلف دانش، بینش و کنش بررسی می کند. کدگذاری گزاره های مصاحبه ها در نهایت به 15 مقوله محوری از جمله توانمندسازی دانشجو در تفکر خلاق، ضعف دانش زمینه ای ، عدم کفایت سرفصل های مصوب در پوشش مسائل عینی، روزآمدسازی سرفصل ها ، تعارض عین و ذهن، اجتناب از کنشگری ، نقش دانشجو و استاد در مفاهیم رشته مطالعات زنان و... ختم شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است سه سطح دانش، بینش و کنش در کاربست مفاهیم و آموزه ها در تجربه زیسته دانشجویان در رابطه متقابل قرار دارند. اما اجتناب از کنشگری در سطح کنش که تجلی سطح آموزش و بینش است به دلایل متعدد به مثابه انتخاب شخصی یا برآیند ساخت اجتماعی تعبیر می شود.می توان گفت که ساخت اجتماعی، استاد و دانشجو (بازیگران اصلی در انتقال و دریافت مفاهیم) در کاربست مفاهیم و آموزه ها در تجربه زیسته دانشجویان را تحت تأثیر قرار می دهند.
بررسی طلاق از منظر شاخص های کلان اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
69 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: طلاق یک پدیده اجتماعی است که می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. هر یک از این عوامل که خود می توانند از حوزه های مختلفی نشأت بگیرند، بسته به سطح و عمق تأثیر می توانند در گسترش یا کنترل این پدیده اجتماعی سهیم باشند. عوامل اقتصادی - به ویژه در کشور ما به دلیل نوسانات شدید در دوره های کوتاه - را می توان یکی از دلایل مهم این پدیده دانست. با توجه به تاثیر عوامل اقتصادی بر طلاق و نقش دولت در راستای سیاست گذاری مناسب، نوشتار حاضر قصد دارد با هدف شناسایی میزان تاثیر متغیرهای اقتصادی بر طلاق به ازای هر هزار نفر در کشور به این پرسش که کدام متغیرهای اقتصادی بیشترین تاثیر را برنرخ طلاق دارند؟ پاسخ دهد.روش : از این رو با مرور ادبیات پژوهش چهار متغیر تورم، تولید ناخالص داخلی (GDP)، ضریب جینی و نرخ بیکاری انتخاب و به دلیل ماهیت داده ها از روش آماری ARDL برای برازش ضرایب متغیرها و تعیین معنی داری استفاده شده است.یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده متغیرهای کلان بیکاری و تولید ناخالص داخلی دارای اثر بلند مدت و مثبت بر طلاق به ازای هر هزار نفر جمعیت بوده؛ اما تورم و ضریب جینی به شرط حضور دو متغیر قبلی، اثر معناداری بر متغیر وابسته نداشته اند. در بیان علت عدم معناداری داری این متغیرها می توان عنوان کرد که رفتار هر یک متغیرهای استفاده شده در این پژوهش به تنهایی یا همراه با متغیرهای دیگر در الگو متفاوت است. به عبارت دیگر دو متغیر ضریب جینی و تورم در کنار دو متغیر دیگر الگو یعنی بیکاری و تولید ناخالص داخلی بی معنی هستند. با توجه به یافته های این پژوهش، به نظر می رسد که سیاست های اقتصادی که منجر به کاهش بیکاری و افزایش تولید ناخالص داخلی می شوند، می توانند به طور غیرمستقیم به کاهش طلاق در جامعه کمک کنند.
آزمون الگوی روابط ساختاری بین صفات شخصیتی و باورهای جنسی ناکارآمد با میانجیگری خودشیء انگاری بدنی در بستر فرهنگی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
33 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی روابط ساختاری بین صفات شخصیتی و باورهای جنسی ناکارآمد با میانجیگری خود شیء انگاری بدنی در بستر فرهنگی زنان یائسه شهر تبریز بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر تبریز بود. نمونه پژوهش تعداد 250 نفر از جامعه مذکور بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار اندازه گیری پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کوستا و مک کری(1985)، پرسشنامه باورهای ناکارآمد جنسی نوبر و همکاران (2003) و مقیاس شیء انگاری بدنی مک کینلی و هاید (1996) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارSpss و Amos انجام شد. نتایج نشان داد که بین صفات شخصیتی، خود شیء انگاری بدنی و باورهای جنسی ناکارآمد رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین صفات شخصیتی به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با میانجیگری خود شیء انگاری بدنی در باورهای جنسی ناکارآمد زنان یائسه اثر داشتند و مدل از نیکوئی برازش مناسبی برخوردار بود. به طور کلی تفاوت های فرهنگی ﺑﺮﺗﺠﺮﺑﻪ یائسگی زنان، ﺗﻔﺴیﺮ ﻋﻼﺋﻢ و ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی آن موثر است.
اثربخشی اجرای برنامه خانه و مدرسه بر عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده و خودکارآمدی مادران دارای کودکان 4 تا 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
101 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه همکاری خانه و مدرسه بر عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده و خودکارآمدی مادران دارای فرزندان 4 تا 6 ساله اصفهان بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی مادران کودکان چهار تا شش ساله مهدهای کودک اصفهان در سال 1403بود. نمونه پژوهش 30 مادر با فرزند 4 تا 6 سال بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون –پس آزمون و کنترل بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده (بابایی فرد، 1400) و مقیاس خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، 1996) بود. مداخله برنامه خانه و مدرسه در طول 8 جلسه 150 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام برنامه، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوورایانس چند متغییری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین میانگین های عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد(91/237 F= و05/0> P). هم-چنین بین میانگین های خودکارآمدی والدینی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد((18/225 F= و05/0> P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که اجرای برنامه همکاری خانه و مدرسه بر عملکرد تربیتی و فرهنگی خانواده و خودکارآمدی در مادران دارای فرزندان 4 تا 6 ساله اثر بخش است و می توان از این برنامه برای تقویت مهارت های والدینی مادران در خانواده و جامعه بهره جست.
پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی در زوجین راضی از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازگاری و رضایت در زندگی زناشویی نقش اساسی در سلامت جسمی و روانی زوجین دارد و زمینه رشد را برای همه اعضای خانواده فراهم می آورد. این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی در زوجین راضی از زندگی، با روش کیفی و با استفاده از رهیافت داده بنیاد بر اساس الگوی اشتراوس و کوربین انجام شد. بدین منظور از زوجین تهرانی دارای حداقل یک فرزند 14 نفر(زن و مرد) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و تا حصول اشباع نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل مصاحبه ها به شناسایی 73کد باز، 15کد انتخابی و 3 کد محوری منتهی شد. شرایط علی عبارت بود از خانواده اصلی و آموزه های فرهنگی-اجتماعی. ویژگی های مطلوب شخصیتی، یادگیری از تجارب بین نسلی و بین فردی، شکل دهی سیستم زوجی، سیستم والدگری مطلوب و ارتباط با خانواده اصلی به عنوان شرایط مداخله گر بدست آمدند. راهبردهای مورد استفاده زوج ها عبارت بود از منش جبران، استفاده از منابع حمایتی، انطباق پذیری با رابطه، حمایت گری منطقی و برخورد منطقی. در نهایت، رضایتمندی شخصی، رضایتمندی زوجی، رضایتمندی والدگری و رضایتمندی خانوادگی به عنوان پیامدهای سازگاری زناشویی شناسایی شدند. با توجه به نتایج بدست آمده، یافته های این پژوهش می تواند در ارائه اطلاعات، آموزش به زوجین و مداخلات مشاوره ای جهت افزایش سازگاری و رضایت زوجین موثر واقع شود.
تبیین نقش عفاف و حجاب در پایداری امنیت اجتماعی از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
185 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عُمق و ابعاد دو مفهوم "عفاف و حجاب" و "امنیت اجتماعی" از منظر قرآن و تبیین رابطه آن ها در نظام اجتماعی مطلوب قرآن کریم است.
روش : روش شناسی پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی است که بر اساس آن آیات قرآن کریم متناسب با عنوان پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته و بر اساس آن تأثیر عفاف و حجاب با امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که امنیت اجتماعی، یکی از عمده ترین اهداف اساسی تشریع حجاب است و حجاب و عفاف کارکردهای مشخصی برای امنیت اجتماعی جامعه دارد که ازجمله ی آن ها سلامت روابط اجتماعی و بستن راه های نفوذ بیگانگان است.
یافته ها: فهمِ مبتنی بر قرآن از جایگاه حیاتی و نسبت این دو مفهوم، علاوه بر تعمیق معرفت دینی و جهت دادن صحیح برای دستیابی به اصلی ترین نیازهای واقعی انسان و جامعه انسانی، ارائه راهکار تضمینیِ برون رفت از بحران های اخلاقی و اجتماعی است که اساسی ترین نیازهای انسان امروز یعنی آرامش و امنیت را با چالش های جدی مواجه کرده است.
کشاکش سنت و فمینیسم در عمان (مورد مطالعه: رمان الطواف حیث الجمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
293 - 317
حوزههای تخصصی:
کوشش های فکری زنان در کمتر از دویست سال گذشته چشم اندازهای تازه ای به روی دانش بشر گشوده و پرسش های مهم بسیار به میان آورده است. اما تنوع و تضارب شگفت آور اندیشه ها خود به سدی در برابر درک چندوچون آن ها بدل شده است. نقد زن سالارانه (فمینیستی)، نقش زنان را در دو محور خالق اثر (زن در مقام نویسنده) و شخصیت خلق شده (چهره ارائه شده از زن در آثار نویسندگان) بررسی می کند. رمان الطواف حیث الجمر اولین رمان زنانه در عمان به شمار می رود و قهرمان داستانش در زندگی به نوعی قربانی مردان (نظام مردسالاری سنت ها و تعصبات) است. این رمان مدرنیستی به شیوه ساختارشکنانه در پی ایجاد تردید در تقابل دوگانه مرد-زن است. از این جهت، شخصیت زن داستان موقعیت و هویت زنانه خویش را محصول روابط اجتماعی تحمیلی مردسالار می داند که مردان و اقتدار مردانه آفریده است. در این پژوهش سه محور تقلید، اعتراض و خودیابی شخصیت اصلی رمان براساس روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مؤلفه هایی همچون اعتراض، خودبیانگری، خشونت، سرکوب غریزه زنانه و تابوشکنی در این رمان بیشترین سهم را دارند و آن را جزو آثار فمینیستی قرار می دهند. هرچند رگه هایی از ویژگی های خودآگاهی نیز در این رمان به چشم می خورد، نویسنده با انتخاب انزوای قهرمان، او را از رسیدن به مرحله چرخش به درون و خودیابی برای یافتن هویت فردی و به دور از هرگونه تقلید و اعتراض، محروم ساخته است.
تحلیل تماتیک ابعاد و منابع جامعه پذیری جنسیتی در بستر مردسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
681 - 711
حوزههای تخصصی:
ججامعه پذیری جنسیتی از سازه های مفهومی و نظری راهگشا در فهم مردسالاری و فرودستی زنان است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا به میانجی روایت زنان، به ابعاد جامعه پذیری جنسیتی و منابع آن بپردازد. پژوهش حاضر با روش شناسی کیفی و روش تحلیل تماتیک در میان نمونه ای از زنان سنندجی به انجام رسیده است. در نمونه پژوهش،30 نفر زن مشارکت داشتند. یکی از ابعاد جامعه پذیری جنسیتی، نقش های جنسیتی است که بر مبنای تحلیل اظهارات زنان، به 4 تم اصلیِ «هویت یابی بر مدار خانه»، «نقش های ابزاری»، «نظم مراقبتی مردسالار» و «سقف شیشه ای و دشواری ارتقای زنان شاغل» دست یافتیم. دومین بُعد جامعه پذیری جنسیتی، کلیشه های جنسیتی است. بر مبنای روایت زنان، کلیشه های جنسیتی بر خودپنداره و شخصیت زنان سیطره دارد و ردپای آن را می توان در فضاهای همگانی، مدیریت خانواده، ازدواج دختران و روابط زناشویی پیدا کرد. «جنسیتی شدن فضای همگانی» و «نا امنی فضای همگانی و مقصرانگاری زنان» از جمله کلیشه های مستتر در فضاهای همگانی و «هویت ابرازی» و «جنسیتی شدن کار و تحصیل» کلیشه های مربوط به شخصیت زنان را شکل داده-اند. هم چنین، «ریسک ناپذیری و تصمیم گیری وابسته» و «تفکیک جنسیتی مدیریت و برنامه ریزی در خانواده» ناظر بر کلیشه های حوزه مدیریت خانواده و «تعجیل و سخت گیری در ازدواج»، «زن به مثابه ابژه جنسی» و «زن به مثابه ناموس»، کلیشه جنسیتی حاکم بر انتخاب همسر و مسائل و روابط زناشویی محسوب می شود. الگوپذیری از «خانواده و بستگان» و «رسانه های ارتباط جمعی»، اصلی ترین منابع جامعه پذیری جنسیتی زنان مورد مطالعه را شکل داده اند.
نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری با خودشیفتگی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری با خودشیفتگی در زوجین به روش غیرآزمایشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین ساکن شهر اصفهان بودند که تعداد ۲۰۰ زوج (۲۰۰ زن و ۲۰۰ مرد) که در زندگی مشترک به سر می بردند به روش نمونه گیری دردسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات با پرسش نامه های بلوغ عاطفی (EMS) شفقت به خود (SCS)، عزت نفس آیزنک (ESI)، سیاهه شخصیت زوجین ایرانی راسکین و همکاران (NPI-IC) و پرسش نامه محقق ساخته الگوهای رفتاری زوجی جمع آوری شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با تحلیل مسیر با نرم افزار Amos انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مسیر مستقیم عزت نفس بر خودشیفتگی معنی دار نیست، مسیر مستقیم بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری زوجی (متقارن، مکمل و مثبت) بر خودشیفتگی معنی دار است، مسیر مستقیم شفقت به خود بر خودشیفتگی معنی دار می باشد و همچنین مسیر غیرمستقیم عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری متقارن، مکمل و مثبت به خودشیفتگی از طریق شفقت به خود معنی دار است. براین اساس، خودشیفتگی در زوجین از عزت نفس، بلوغ عاطفی و الگوهای رفتاری زوجی و نقش میانجی شفقت به خود متأثر است. از نتایج این پژوهش می توان در طراحی مداخله شفقت ورزی برای خودشیفتگی زوجین استفاده کرد.
گذر از امر زیستی به اجتماعی (واکاوی پدیدارشناسانه تابوی قاعدگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
105-149
حوزههای تخصصی:
قاعدگی یک فرآیند بیولوژیکی طبیعی است. با این حال، در بسیاری از نقاط جهان، واز جمله در شهرستان بانه تابوها و انگ های اجتماعی متعددی در مورد قاعدگی هنوز وجود دارد، که مانع از گفتمان باز در مورد قاعدگی می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی ادراک اجتماعی- فرهنگی از بازتولید تابوی اجتماعی می باشد. رویکرد این مطالعه کیفی و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق با 25 نفر از دانش آموزان دخترپایه دوازدهم شهرستان بانه انجام گرفت. داده ها با روش پدیدارشناسی تحلیل شد. مضامین برساخت شده ی تحقیق ذیل34 مفهوم اساسی و 7 مقوله عمده پنهان کاری، از خودبیگانگی بدنی، نگرش منفی نسبت به قاعدگی،چالش های مرتبط با قاعدگی، پزشکینه سازی قاعدگی، خود پلیسی قاعدگی و پس افتادگی فرهنگی برساخت شد. مضمون مرکزی تحقیق بازتولید تابو است
دلالت های معنایی زنان دهستان صلوات آباد از نابرابری های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه تحلیلی از دلالت های معنایی زنان از نابرابری آموزشی در روستاهای دهستان صلوات آباد شهرستان سنندج می باشد. نظریات انتقادی در حوزه نابرابری آموزشی و نظریه های بوردیو، اپل، کلمن و ایلیچ به عنوان مبانی نظری این پژوهش بوده است. همچنین با رویکرد کیفی و ذیل آن، روش تحلیل روایت به دلالت های معنایی 33 نفر از زنان در مورد نابرابری آموزشی و پیامدهای آن با نمونه گیری هدفمند و راهبرد مصاحبه نیمه ساخت یافته پرداخته شده است. یافته های به دست آمده شامل 231 مقوله عمده، 26 مقوله محوری و ٧ مقوله اصلی بوده است. نتایج در قالب تحلیل مقوله های اصلی نشان داد که نظام پدرسالارانه همچنان به عنوان امری محتوم در شکل گیری جایگاه و نقش زنان در جامعه و به تبع موثر در آموزش آنها موثر است. . همچنین نتایج نشان داد که فقر اقتصادی خانواده ها و عدم استقلال مالی و شغلی زنان در شرایط افزایش هزینه های آموزشی به محدودیت در دسترسی به آموزش منجر گشته است. کمبود امکانات روستایی و کاهش حمایت های دولتی، نابرابری آموزشی در روستاها را تشدید کرده و در نهایت این عوامل سبب ناامیدی از تغییر و به تبع؛ محرومیت اجتماعی آنها از مزایای آموزش گردیده است.
از طراحی تا تغییرات اجتماعی: تببین اثرگذاری زنان طراح و معمار قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
103-131
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیرگذاری آثار سه طراح و معمار زن (شالوت پریان، آیلین گری و کوکو شنل) بر تغییرات فرهنگی و اجتماعی قرن بیستم می پردازد. پرسش اصلی تحقیق این است که چگونه این طراحان با نوآوری های خود توانستند کلیشه های جنسیتی را به چالش بکشند و تحولاتی در طراحی و معماری ایجاد کنند که بر جامعه تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش تحلیل نقشی است که این طراحان در ایجاد تغییرات فرهنگی-اجتماعی و تولید معناهای زیباشناختی داشته اند. این تحقیق با استفاده از روش کیفی و تحلیل محتوای آثار طراحان انجام شده است. دستیابی به مطالب به کمک مطالعه اسناد کتابخانه ای و تصویری بوده است. یافته ها نشان می دهد که اخلاق و مسئولیت حرفه ای طراحان به عنوان یک اصل محوری در تمامی فعالیت های آن ها در نظر گرفته شده است. این هنرمندان از طریق طراحی نوآورانه به نیازهای اجتماعی و فرهنگی پاسخ داده و در تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت و تأثیری ماندگار در جامعه بوده اند. مرور مسیر طی شده توسط آن ها الهام بخش برای تاثیرگذاری بر قشر جدید جامعه فارغ از جنسیت است.
امکان سنجی اعمال قاعده «تلازم حق و تکلیف» در حقوق مالی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قاعده تلازم حق و تکلیف، یک قاعده عقلی به منظور تنظیم مناسبات حقوقی در روابط اجتماعی است. از مهم ترین ساحت های قابل استناد به قاعده مذکور، روابط حقوقی زوجین به خصوص در حوزه مالی است. سؤال مطرح در این رابطه، قابلیت استناد و امکان اعمال قاعده مذکور، در مناسبات مالی زوجین است. اثر مهم متفرع بر سؤال، امکان اثبات عقلی تساوی حقوقی زوجین است. این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده است، استناد به قاعده مذکور در روابط حقوقی زوجین را غیرقابل اثبات می داند. چالش اجرای قاعده تلازم در حقوق زوجین به صورت عام و حقوق مالی زوجین به صورت خاص، به موارد نقض قاعده برمی گردد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با وجود موارد چالش برانگیزی همانند مهریه، اعتبار این قاعده محل تأمل است. راهکار بیان شده به منظور برون رفت از چالش مذکور، توسعه تکالیف به موارد سلبی و از سوی دیگر توسعه تلازم مدنظر به تمام چهار نسبت ادعایی مطرح در نظریه هوفلد است؛ اما هر دو توسعه، با نوعی تصرف در قاعده همراه شده است که دراصل، ماهیت قاعده را با ابهام مواجه می کند. بر اساس یافته های این مقاله، استناد به قاعده، جهت اثبات تساوی مالی زوجین غیرممکن است.