فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی یک اصطلاح عمومی است که شامل حوزه های مختلفی از جمله یادگیری ماشین پردازش زبان طبیعی و ... میشود. این فناوری پتانسیل بالایی دارد و در صنایع مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. در حال حاضر هوش مصنوعی آمادگی این را ندارد که به صورت کامل جایگزین انسانها شود. اما در عوض، این فناوری قدرت نیروی کار انسانی را تقویت کرده و امکان فعالیتهای بیشتری را برای آنها فراهم میکند. با پیشرفت تکنولوژی در همه عرصه ها و فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی تکنیکهای هوش مصنوعی به طور فزاینده ای در بازارهای مالی، مانند مدیریت دارایی تجارت الگوریتمی پذیره نویسی اعتباری یا تامین مالی مبتنی بربلاک چین به کار گرفته می شوند. در حالیکه هوش مصنوعی باعث بهبود کارایی شرکتها و افزایش کیفیت خدمات مالی در بازارهای مالی میشود، در این بررسی تاثیرات هوش مصنوعی بر بازارهای مالی را بررسی می کنیم.
کاربردها و مزایای واقعیت توسعه یافته در جاذبه های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
81 - 132
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری های نوین در صنعت گردشگری، تأثیر مستقیمی در ایجاد مزیت رقابتی و جذب بیشتر گردشگر دارد. یکی از پیشرفت های فناورانه امروزه، فناوری های واقعیت افزوده، مجازی و ترکیبی می باشند که به آن ها واقعیت توسعه یافته نیز گفته می شود. استفاده از این فناوری ها می تواند کمک شایانی به بازاریابی، افزایش تقاضا، رقابت پذیری مقاصد و جاذبه های گردشگری کند. این پژوهش به مرور نظام مند تحقیقات به منظور شناسایی کاربردهای واقعیت توسعه یافته در جاذبه های گردشگری و مزایای آن ها برای گردشگر و خدمات دهنده می پردازد. جس ت و جوی نظام من د ب ا اس تفاده از پایگاه ه ای علم ی وب آو س اینس و گ وگل اس کالر انج ام ش د. ابت دا، 140 سند ب ه دس ت آم د که پس از گذشتن از فرایند غربالگری، ۶2 سند انتخ اب ش د. 13 کاربرد برای واقعیت توسعه یافته در جاذبه ها یافت شد که در 8 گروه طبقه بندی گردید: بازاریابی، بازسازی، تور مجازی اماکن دشوار یا غیرقابل بازدید، حفاظت از میراث ناملموس و آثار حساس یا در حال تخریب، افزایش جذابیت جاذبه با ایجاد حس حضور یا جذابیت بصری، مسیریابی، آموزش به کمک واقعیت مجازی، داستان سرایی و یا بازی وارسازی، نمایش اطلاعات تکمیلی و یا مدل سه بُعدی جاذبه ها. این پژوهش با ترسیم تصویری کلی از کاربردهای این فناوری در جاذبه ها، به مدیران صنعت گردشگری و سازمان های مدیریت مقصد کمک می کند تا شناخت بهتری از فناوری های واقعیت توسعه یافته و کاربردهای آن ها پیداکرده، مناسب ترین فناوری را انتخاب کنند و با بهبود کیفیت تجربه گردشگران، سبب افزایش نرخ بازگشت و سود خود شوند. همچنین می تواند راهنمایی برای پژوهشگران آینده در حوزه گردشگری باشد
مدل های عاملی و کم بازدهی بلندمدت عرضه های اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از مدل های عاملی و تحلیل های سری زمانی به بررسی یکی از ناهنجاری های مرتبط با عرضه های اولیه به نام پدیده "کم بازدهی بلند مدت عرضه های اولیه"، در بازارهای مالی ایران پرداخته است. پدیده مذکور به طور وسیع و در سه سطح 1-کل بازارهای مالی ، 2- بازارهای بورس و فرابورس تهران و 3- صنایع مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای این منظور داده های 57 ماه بعد از تغییر مقررات عرضه عمومی سهام در بهمن ماه 1395 انتخاب و با 3 مدل عاملی متفاوت، شامل فاما و فرنچ (1993)، فاما و فرنچ (2015)، مدل هو و همکاران (2015) برای سه دوره 12و24 و 36 ماهه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد عرض از مبدا مدل های مورد بررسی در هیچ یک از دوره ها و برای هیچ یک از مدل ها و در هیچ یک از بازارها و صنایع معنی دار نبوده و از این رو می توان مدعی شد در دوره های مورد بررسی، شواهد کافی جهت حمایت از پدیده کم یا پُربازدهی عرضه های اولیه در ایران وجود ندارد.
ارائه شاخصی جهت سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
گرایش احساسی بازار یا گرایش احساسی سرمایه گذار، تلقی عمومی سرمایه گذاران نسبت به یک اوراق بهادار خاص یا کل بازار مالی است. احساسات سرمایه گذاران یکی از عومل مهم تأثیرگذار بر قیمت سهام ارزیابی می گردد اما تورش های رفتاری انسان ها، سنجش میزان احساسات را با چالش هایی مواجه ساخته است؛ بنابراین مسئله اصلی این پژوهش استخراج یک شاخص کمی برای سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی _ همبستگی محسوب می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اساسی (PCA) شاخصی برای سنجش گرایش احساسی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران بر اساس داده های ماهیانه طی بازه زمانی در سال های در سال های 1393 تا 1399 استخراج گردید. متغیرهای احساسی مورد استفاده در شاخص نهایی عبارت اند از: میزان گردش معاملات سهام، خالص جریان نقد صندوق های مشترک سهامی، نسبت معاملات سرمایه گذاران خرد، دقیق تنزیل واحدهای صندوق های با سرمایه بسته، نسبت قیمت به درآمد، شاخص خط روانشناسی، شاخص قدرت نسبی و حجم معاملات سهام.
اثر توسعه مالی بر جداسازی مصرف انرژی و رشد اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات گسترده ای درباره اثر توسعه مالی بر مصرف انرژی وجود دارد با این حال، به این سئوال مهم پاسخ داده نشده است که آیا توسعه مالی می تواند بر جداسازی مصرف انرژی از رشد اقتصادی موثر باشد؟ این در حالی است که جداسازی در جهت توسعه پایدار و به مثابه کربن زدایی فعالیت های اقتصادی و افزایش امنیت انرژی می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، پاسخ به سئوال اخیر و آزمون این فرضیه است که توسعه مالی می تواند موجب بهبود جداسازی مصرف انرژی از رشد اقتصادی شود. برای این منظور، از روش گشتاورهای تعمیم یافته برای 64 کشور منتخب بر اساس حداکثر داده های قابل دسترس طی دوره زمانی 2021-2002 استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که وضعیت جداسازی مصرف انرژی و رشد اقتصادی در کشورهای مورد بررسی در ناحیه اول تاپیو و در بازه جداسازی ضعیف قرار گرفته است. همچنین، بر اساس نتایج برآورد مدل پژوهش حاضر، توسعه مالی موجب بهبود جداسازی در ناحیه اول تاپیو می شود(تایید فرضیه پژوهش). بر اساس یافته های این مطالعه، اگرچه متغیرهای موثر بر مصرف انرژی(شامل؛ توسعه مالی، آزادی اقتصادی و توسعه انسانی) به جداسازی کمک کرده اند ولی در مجموع، اثرات این متغیرها نتوانسته است موجب تغییر اساسی در بازه جداسازی شود. به نظر می رسد جداسازی در کشورهای منتخب نیازمند انتقال بازه به ناحیه چهارم تاپیو می باشد که در آن مصرف انرژی کاهش و رشد اقتصادی افزایش می یابد و لازمه این مهم، اعمال سیاست های نرم به ویژه توسعه مالی هدفمند و کارایی انرژی محور و ارتقای سخت افزاری و فناورانه انرژی از طریق توسعه مالی برای کاهش شدت انرژی می باشد. در مجموع، بر اساس نتایج این پژوهش، اگرچه توسعه مالی موجب بهبود جداسازی شده است ولی ضروری است برای جداسازی قوی، توسعه مالی رویکرد توسعه پایدار داشته باشد.
بسط تئوری راف جهت تعیین مطلوبیت مصادیق گزارشگری پایدار تحت راهبردهای رویکرد شهروند شرکتی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
133 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییر در شیوه های ارتباط بین شرکت ها با ذینفعان، به ظهور نظریه های مدرنی همچون رویکرد شهروند شرکتی بر می گردد که راهبردهای آنان در مواجه با انتظارات اجتماعی را به سمت پویایی هدایت می کند. هدف این پژوهش بسط فرآیند مجموعه راف جهت ارزیابی کارکردهای گزارشگری پایدار تحت راهبردهای رویکرد شهروند شرکتی سبز است.روش: در این پژوهش که به لحاظ جمع آوری داده ها، ترکیبی است، ابتدا از طریق فراترکیب نسبت به شناسایی ابعاد کارکردهای گزارشگری پایدار و راهبردهای رویکرد شهروند شرکتی سبز اقدام می شود و سپس براساس تحلیل دلفی فازی، تلاش گردید تا سطح پایایی ابعاد شناسایی شده مورد کنکاش قرار گیرد. در بخش کمی نیز از مجموعه فرآیند راف و ویکور خاکستری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی از تعیین 5 مؤلفه کارکرد گزارشگری پایدار و 3 مضمون راهبرد شهروند شرکتی سبز حکایت دارد. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد، راهبرد انتقادی شهروند شرکتی سبز مهمترین پارامتر رویکرد شهروند شرکتی سبز است.نتیجه گیری: در تحلیل نتیجه کسب شده باید بیان نمود، شرکت هایی که باهدف کسب اعتبار اجتماعی مُصرانه به دنبال تبیین راهبردهای شهروند شرکتی به ویژه از نگاه زیست محیطی هستند، معمولاً زمانی می توانند از حوزه مسئولیت پذیری اجتماعی فاصله بگیرند که فراتر از یک رویکرد اجتماعی، فلسفه ی وجودی عملکردهای خود را از منظر شهروند شرکتی به چالش بکشد تا بتواند متعهدانه ارزش های فراگیر اجتماعی را دنبال نمایند.
توسعه الگوی قابلیت بداهه گرایی در شرکت های فناورانه عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
150 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بسط الگوی قابلیت های بداهه گرایی در شرکت های فناورانه در عراق انجام شد. روش پژوهش کیفی می باشد. جامعه پژوهش شامل مدیران ارشد و کارشناسان شرکت های فناورانه؛ با قدمتی حدود 10 سال از تجربه حضور رسمی در کشور عراق دارند که نمونه آماری پژوهش در بخش کیفی با 12 نفر از کادر مدیریت و کارشناسان و مدیران ارشد حوزه شرکت های فناورانه فعال در حوزه ارتباطات در عراق مصاحبه گردید. گردآوری اطلاعات با مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. داده های بدست آمده در بخش کیفی با نظریه داده بنیاد و کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. ابزار بررسی روایی و پایایی پرسشنلمه نیز بررسی روایی صوری و پایایی بازآزمون بود. پس از تحلیل یافته های بخش کیفی، براساس مدل نظریه داده بنیاد عوامل علی عبارتند از عوامل سازمانی، عوامل حمایتی و عوامل ساختاری. عوامل زمینه عبارتند از تحلیل محیطی و یادگیری بداهه. پدیده محوری که قابلیت بداهه گرایی است عبارتست از قابلیت های فردی قابلیت های اجرایی و قابلیت های مدیریتی. عوامل مداخله ای عبارتد از عوامل داخلی در اجرا و عوامل خارجی. راهبردها عبارتند از بازارگرایی و نوآوری مستمر. پیامدها شامل عملکرد تجاری و عملکرد داخلی می شود.
واکاوی شاخص های کلان ارزیابی عملکرد بازرسی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
297 - 312
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر سعی دارد تا با بهره گیری ترکیبی از مدل های تصمیم گیری چند شاخصه فازی و روش آماری خود گردان سازی، نسبت به شناسایی، تدوین، وزن دهی و اولویت بندی مهم ترین شاخص های کلان ارزیابی عملکرد بخش بازرسی سازمان های صنعت، معدن و تجارت کشور اقدام و سپس به منظور بررسی کارایی دستاوردهای تحقیق، سازمان ها را براساس عملکرد سالانه بازرسی، رتبه بندی نموده و نتایج مورد تأیید خبرگان بازرسی وزارت صمت قرار گیرد. لذا با استفاده از روش کتابخانه ای و روش نمونه گیری هدف مند مبتنی بر رویکرد خبره محور در قالب برگزاری جلسات گروه کانونی، نسبت به شناسایی و تدوین نوزده شاخص اولیه اقدام و در ادامه با استفاده از روش خودگردان سازی مهم ترین شاخص ها احصاء شد. براساس نتایج تحقیق، هشت شاخص نسبت واحدهای اقتصادی استان به بازرسان موجود، درصد بازرسی از واحدهای عمده اقتصادی، متوسط تعداد واحدهای بازرسی شده و متوسط تعداد واحد متخلف شناسایی شده هر تیم بازرسی، درصد شناسایی واحدهای متخلف و سهم تخلف هر واحد متخلف، درصد تخلفات کشف شده به استثناء تخلف عدم درج قیمت به کل تخلفات و درصد پرونده های عمده به کل پرونده های متشکله، از مهم ترین شاخص های کلان ارزیابی عملکرد بازرسی استان ها در شرایط عدم قطعیت بوده و استان های خوزستان، هرمزگان،کهگیلویه و بویراحمد، همدان و لرستان به ترتیب با رتبه های اول تا پنجم کشور بر اساس عملکرد بازرسی استان ها طی شش ماهه اول 1401 معرفی شده و در نهایت کارایی شاخص ها و روش ترکیبی بکار گرفته شده جهت رتبه بندی استان ها مورد راستی آزمایی خبرگان حوزه بازرسی قرار گرفت و موارد تأیید شدند
تبیین و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر بهبود عملکرد زنجیره تأمین با رویکرد مالی در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
221 - 253
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به جایگاه ویژه ای که صنعت لوازم خانگی در ایجاد اشتغال، رونق تولید و ارزش آفرینی در اقتصاد کشور دارد، بررسی مسئله زنجیره تأمین مالی در این صنعت امری لازم و ضروری است و هدف پژوهش نیز شناسایی مؤلفه های مؤثر بر بهبود عملکرد زنجیره تأمین مالی در صنعت لوازم خانگی می باشد. روش پژوهش، ترکیبی (کیفی و کمّی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی منابع کتابخانه ای است که برای تحلیل مضمون استفاده شدند و در بخش کمّی شامل مدیران ارشد وکارشناسان فعال در زمینه زنجیره تأمین به ویژه بخش تأمین مالی در صنعت لوازم خانگی استان البرز که بر اساس فرمول کوکران 183 نفر بودند. برای اعتباریابی و برازش مدل پژوهش از روش تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. در یافته ها، 13مضامین فراگیر شناسایی شدند که در چارچوب الگوی زنجیره تأمین مالی صنعت لوازم خانگی ارائه گردید. نتایج نشان داد که تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 95% معنادارند. یافته ها مؤید برازش مدل و تأیید فرضیه های پژوهش هستند. نتایج نشان داد مؤلفه های بافت زمینه ای بوده و در راستای اقدامات و راهبردهای زنجیره تأمین مالی تحلیل می شوند و مؤلفه های محتوایی نیز در تحقق اهداف زنجیره تأمین مالی صنعت لوازم خانگی متمرکز و نقش دارند
تحلیل تأثیر استراتژی تجاری شرکت و اجزای تشکیل دهنده آن به عنوان عامل ریسک اطلاعات بر بازده مازاد سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازار سرمایه انواع مختلفی از ریسک وجود دارد. یکی از این انواع ریسک، ریسک اطلاعات است. سهام داران با اطلاع از نوع استراتژی تجاری شرکت ها، می توانند استنباط مناسبی از اهداف کوتاه مدت و بلندمدت، عملکرد، حجم افشای اطلاعات و کیفیت اطلاعات افشاشده توسط شرکت ها داشته باشند. هدف این پژوهش تعیین تأثیر استراتژی تجاری شرکت و اجزای تشکیل دهنده آن به عنوان عامل ریسک اطلاعات بر بازده مازاد سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس اوراق بهادار تهران است. به منظور دستیابی به هدف مذکور دو فرضیه تدوین شده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش نمونه ای مشتمل بر 236 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1401 انتخاب و فرضیه ها با استفاده از رگرسیون OLS آزمون شده اند. تاکنون هیچ پژوهش داخلی مبنی بر استفاده از شاخص استراتژی تجاری در هنگام قیمت گذاری ریسک اطلاعات وجود ندارد. پژوهش حاضر از این نظر برای ادبیات مالی دارای دانش افزایی است. نتایج نشان می دهد که استراتژی تجاری به عنوان عامل ریسک اطلاعات بر بازده مازاد سهام شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. از هشت ترکیب مختلف از معیارهای استراتژی تجاری، شش ترکیب دارای تأثیر مثبت و معنادار بر بازده مازاد شرکت ها هستند؛ یعنی چنین می توان نتیجه گرفت که اجزای تشکیل دهنده استراتژی تجاری نیز عمدتاً مشابه با استراتژی تجاری بر بازده مازاد شرکت ها تأثیر می گذارند. درمجموع از نتایج پژوهش این گونه استنباط می شود که سرمایه گذاران استراتژی تجاری را به عنوان عامل ریسک به صورت مثبت قیمت گذاری می کنند.
کووید 19، سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل آنکه مازاد و کسری وجوه نقد موجب کاهش ارزش شرکت می شود، مدیران سعی می کنند مقادیر بهینه ای از وجه نقد را نگهداری کنند. به بیان دیگر، شرکت ها تلاش می کنند نسبت وجه نقد واقعی خود را به سمت نسبت بهینه سوق دهند. عوامل مختلفی روی سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل آن مؤثرند. این پژوهش اثر همه گیری کووید 19 را مدنظر قرار می دهد که انگیزه احتیاطی را برای نگهداشت وجه نقد تقویت کرده است. این پژوهش از مشاهدات 159 شرکت در بازه زمانی 1401-1387 استفاده کرده است و از رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته و رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی با کنترل اثرات سال ها و صنایع بهره برده است. نتایج نشان می دهد که در دوره همه گیری کووید 19 در مقایسه با سال های قبل از آن، نسبت نگهداشت وجه نقد شرکت ها حدود دو برابر شده و سرعت تعدیل آن نیز نزدیک به 40درصد افزایش داشته است. نتایج آزمون های استحکام که با یافته های اصلی پژوهش همخوانی دارد، با مفاهیم مطرح در نظریه توازن سازگار است. این پژوهش ادبیات موجود درباره تأثیر کووید 19 بر انگیزه های احتیاطی نگهداشت وجه نقد را توسعه می دهد و با تأکید بر نقش همه گیری کووید 19 در تشدید فشارهای مالی بر شرکت ها، بیانگر افزایش سرعت تعدیل نسبت نگهداشت وجه نقد به عنوان روشی برای اجتناب از تبعات مالی این همه گیری است.
تأثیر تمایلات سرمایه گذاران بر معیارهای مختلف عملکرد در شرکتهای دارویی حاضر در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵ (جلد ۲)
239 - 258
حوزههای تخصصی:
محقق در پژوهش فعلی به بررسی تأثیر تمایلات سرمایه گذاران بر معیارهای مختلف عملکرد در شرکتهای دارویی حاضر در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. روش پژوهش این تحقیق از نظر ماهیت و محتوا از نوع همبستگی بوده و در این مسیر؛ تعداد 42 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک بازه زمانی ده ساله از ابتدای سال 1392 تا پایان سال 1401 انتخاب و به استخراج داده های لازم و آزمون فرضیه های تدوین شده پرداخته شد. نتایج نشان داد تمایلات سرمایه گذاران بر بازده سهام و جریان های نقدی عملیاتی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تاثیر اختلالات رفتاری مدیر عامل بر شفافیت گزارشگری مالی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵ (جلد ۲)
290 - 307
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر اختلالات رفتاری مدیرعامل بر شفافیت گزارشگری مالی می باشد. پژوهش پیش رو از لحاظ هدف کاربردی و از بعد روش شناسی از نوع علی پس از وقوع می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که با روش نمونه گیری حذف سیستماتیک 128 شرکت در نمونه ی آماری این پژوهش قرار گرفته اند. دوره زمانی پژوهش سال های 1395 تا 1401 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تجزیه و تحلیل رگرسیون بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین خودشیفتگی مدیرعامل با شفافیت گزارشگری مالی ارتباط معناداری وجود ندارد. ولی، بین فرااعتمادی مدیرعامل (سرمایه گذاری بیش از حد) با شفافیت گزارشگری مالی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین کوته بینی مدیرعامل با شفافیت گزارشگری مالی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.ولی، بین فرااعتمادی مدیرعامل (سرمایه گذاری بیش از حد) با شفافیت گزارشگری مالی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین کوته بینی مدیرعامل با شفافیت گزارشگری مالی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها و تأمین مالی (تسهیلات بانکی و اوراق بدهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
103 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های شرکت ها در فرایند کسب وکار، چگونگی تأمین منابع مالی لازم برای انجام فعالیت های شرکت و دستیابی به عملکرد مناسب است. عوامل مختلفی می تواند بر سهولت دسترسی شرکت ها به منابع مالی اثرگذار باشد که یکی از آنها عواملی است که بتواند عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و اعتباردهندگان را کاهش دهد. باتوجه به اهمیت ایفای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و تأثیر چشمگیر آن بر اعتماد عمومی به شرکت ها، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها با تأمین مالی از بازارهای پول (تسهیلات بانکی) و سرمایه (اوراق بدهی) است. روش پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی و در گروه پژوهش های توصیفی _ همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393 الی 1400 است. براین اساس، داده های مربوط به 134 شرکت ازطریق رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد بین گزارشگری مسئولیت اجتماعی شرکت ها با میزان تأمین مالی از بازار سرمایه (ازطریق انتشار اوراق بدهی) و میزان تأمین مالی از بازار پول (تسهیلات بانکی) رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. تحقیقات گذشته در حوزه مسئولیت اجتماعی بعضاً به موضوع بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی و نسبت بدهی یا هزینه بدهی پرداخته اند، اما تاکنون به ارتباط موضوع مذکور با تأمین مالی از محل انتشار اوراق بدهی توجه نشده است.
تاثیر شایستگی های هوش هیجانی بر رفتارهای کاهنده کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
31 - 48
حوزههای تخصصی:
رفتارهای حسابرس در طول فرآیند حسابرسی، به طور قابل توجهی بر نگرانی های مربوط به کاهش اثربخشی شواهد جمع آوری شده و کیفیت حسابرسی نقش دارد. درک این موضوع، می تواند خطرات بالقوه را شناسایی کرده و رفتارهای حسابرس را برای بهبود کیفیت حسابرسی تنظیم نمود. لذا این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که آیا شایستگی های هوش هیجانی می تواند بر رفتارهای کاهنده کیفیت حسابرسی اثرگذار باشد یا خیر؟ پژوهش حاضر از منظر نتیجه اجرای آن، از نوع کاربردی، از منظر فرآیند اجرا، جزء پژوهش های کمی و از منظر هدف اجرا، توصیفی و پیمایشی است. ابزار مورد استفاده در این نوع پژوهش، پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش را شرکاء، مدیران و حسابداران رسمی در استخدام موسسه های حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی رتبه الف ایران تشکیل می دهد که بر اساس سایت جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1402 برابر با 416 نفر بوده اند، هرچند در نهایت 204 پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که خوش بینی، خودآگاهی و همدلی بر رفتارهای کاهنده کیفیت حسابرسی به گونه ای منفی اثرگذار است و خودمدیریتی و انعطاف پذیری بر رفتارهای کاهنده کیفیت حسابرسی اثرگذار نمی باشد. لذا باتوجه به نتایج به دست آمده می توان بیان نمود که هوش هیجانی بر کاهش رفتارهای کاهنده کیفیت حسابرسی اثرگذار است.
بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی آینده بر فعالیت های نظامی در منطقه امامزاده هاشم براساس مدل های CMIP6(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
1 - 26
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های فرماندهان صحنه عملیات های رزمی برای برنامه ریزی درازمدت در آینده، آگاهی از احتمالات وقوع و میزان تأثیرگذاری عناصر اقلیمی در فعالیت های نظامی آینده براساس تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی می باشد. در این تحقیق به منظور مطالعه تاثیرگذاری عناصر اقلیمی بر فعالیت های نظامی در منطقه امامزاده هاشم از توزیع احتمالاتی و شاخص های PET و MCI استفاده گردید. همچنین به منظور ارزیابی تغییرات آب و هوایی از خروجی های مدل ها و سناریوهای SSP1-2.6 و SSP3-7.0 ( به ترتیب سناریوهای خوشبینانه و بدبینانه) گزارش ششم ارزیابی تغییر اقلیم (CMIP6) استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در منطقه امامزاده هاشم، در ماه های خرداد،تیر، مرداد و شهریور (شهریور) شرایط آسایش اقلیمی و در بقیه مواقع سال تنش سرمایی با شدت های مختلف حاکم است. همچنین براساس شاخص MCI بیش ترین مطلوبیت اقلیم نظامی منطقه امامزاده هاشم با مطلوبیت نزدیک70 درصد مربوط به ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور و کمترین مطلوبیت اقلیم نظامی با مطلوبیت نزدیک 40 درصد مربوط به ماه های آذر، دی، بهمن و اسفند می باشد. براساس سناریو خوشبینانه تغییرات اقلیمی (SSP1-2.6 ) حداقل و حداکثر دما تا سال 2100 به ترتیب 4/2 و 6/2 درجه سانتی گراد و براساس سناریو بدبینانه (SSP3-7.0) حداقل و حداکثر دما تا سال 2100 به ترتیب 4/3 و 3/3 درجه سانتی گراد در منطقه امامزاده هاشم افزایش خواهد یافت؛ این افزایش دمای هوا و به دنبال آن تغییر الگوهای بارش از برف به باران باعث ایجاد مجدودیت هایی برای برنامه های نظامی و آموزش های رزم در کوهستان و رزم در برف تا انتهای قرن حاضر خواهد شد.
ارائه الگوی فراشایستگی های مدیران دولتی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
99 - 124
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد صاحبنظران در عصر تغییر و تحول، مدیران می بایست خودشان در پرتو فراشایستگی ها، مسئولیت تشخیص نوع شایستگی های موردنیاز و توسعه آنها را برعهده گیرند. با این وجود، مساله اصلی فقدان دانش کافی و اجماع در خصوص فراشایستگی های رهبری سازمان هاست. با توجه به این خلاء و ضرورت های ناشی از این فراشایستگی ها برای تحول در نظام اداری، پژوهش حاضر برای نخستین بار در ایران بر آن شد تا فراشایستگی های مدیران دولتی را با بهره گیری از رویکرد کیفی و در پرتو رویکرد داده بنیاد شناسایی نماید. بدین منظور، مبادرت به مصاحبه عمیق نیمه ساختاری با صاحبنظران شایستگی های مدیریتی در دانشگاه ها، سازمان های دولتی و کانون های ارزیابی شد. با توجه به قاعده اشباع نظری، در مصاحبه 11 کفایت نمونه حاصل گردید اما به منظور حصول اطمینان، 3 مصاحبه مازاد نیز انجام شد. در نتیجه تحلیل یافته ها، 61 کد اولیه شناسایی شد که در زیرمجموعه 9 کد باز طبقه بندی گردیدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، مدل پژوهش مشتمل بر 3 دسته از فراشایستگی ها پیشنهاد گردید. فراشایستگی های شناختی مشتمل بر: چابکی ذهنی، گشودگی به تجربه، تفکر نقادانه، کنجکاوی و اعتماد به نفس؛ فراشایستگی های هیجانی شامل: خودانگیختگی و هوش ارتباطی چندگانه؛ فراشایستگی های اخلاقی متشکل از : شجاعت اخلاقی و تسلط شخصی.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های موثر بر توسعه خوشه های صنعتی در شرکتهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
347 - 372
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین به توسعه الگوی توسعه خوشه های صنعتی است که نقش موثری در نواوری محصول و رقابت پذیری دارد وتغییر نیازها و خواسته های مشتریان، تحول سریع تکنولوژی، افزایش رقابت در بازار و افزایش رونق اقتصادی موجب شده است که صنایع کوچک و متوسط با سرعت، بازدهی وکیفیت رو به رشدی به نوآوری و ارائه محصولات جدید بپردازند. از اینرو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه خوشه های صنعتی با رویکرد توسعه پایدار در استان سیستان و بلوچستان انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب نوع داده ها آمیخته (کیفی- کمی) با رویکرد اکتشافی است؛ عوامل و مولفه های شناسایی شده با نظر خبرگان سنجیده و بر اساس مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) تحلیل و ترکیب عوامل و در نهایت اولویت بندی انجام شد. جامعه اماری در بخش کیفی پژوهش شامل 32 نفر از خبرگان و مدیران صاحب نظر در تولید بود که بصورت غیراحتمالی و قضاوتی انتخاب و با روش دلفی اطلاعات مورد نیاز از ایشان جمع اوری شد. در ادامه در راستای اعتبار یابی مدل پژوهش پرسشنامه پژوهش طراحی و در بین 116 نفر از اعضای نمونه شامل مدیران و کارشناسان وکارگزاری های فعال در صنعت ، و اعضای هیات علمی دانشگاه در سطح استان سیستان و بلوچستان که به روش تصادفی طبقه ای توزیع گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده و در نهایت یافته های پژوهش نشان داد که مهمترین مولفه را در توسعه خوشه های صنعتی با رویکرد دانش بنیان معیار استراتژی ها و دو معیار منابع و فراساختارها در اولویت های بعدی قرار گرفتند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی پارادایمی توسعه صنعتی و تجاری مبتنی بر شاخص های اقتصادی و مالی در شرکت نفت وگاز گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۱۲۸
97 - 122
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی پارادایمی توسعه صنعتی و تجاری مبتنی بر شاخص های اقتصادی و مالی در شرکت نفت وگاز گچساران انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی و از نظر طرح پژوهشی، یک پژوهش آمیخته می باشد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی و مدیران ارشد شرکت نفت وگاز گچساران است که 15 نفر به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی شامل مدیران، سرپرستان و کارشناسان شرکت نفت وگاز گچساران است. حداقل حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش گراندد تئوری و در بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته های این پژوهش نشان از تاثیرگذاری شرایط علی (منابع فناورانه، دانش صنعت نفت وگاز و فضای قانونی و سیاسی کشور) بر پدیده محوری (توانمندی های منابع انسانی، تکنولوژیکی و مالی) دارد. همچنین می توان نتیجه گرفت که شرایط بسترساز (شاخص مالی و شاخص اقتصادی) و شرایط مداخله گر (دیپلماسی تحریم) با اثرگذاری برروی راهبرد ها و اقدامات ( سیاست گذاری تجاری سازی دولت) به پیامد ها (توسعه صنعتی و تجاری کشور و تعاملات ملی و بین المللی) منتهی می شوند.
تبیین الگوی خدمات عمومی بخش دولتی ایران و توسعه یک مدل نوین اثربخش
منبع:
مطالعات نوین در مدیریت و سازمان سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
89 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی خدمات عمومی بخش دولتی ایران و توسعه یک مدل نوین اثربخش صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای است که با استفاده از روش تحقیقات میدانی به بررسی وضعیت فعلی می پردازد. جامعه آماری این تحقیق شامل سه گروه می باشد: جامعه 1، شامل خبرگان و اساتید رشته مدیریت دولتی و رشته های مرتبط در ایران که تعداد آنها نامعلوم است. جامعه ۲، شامل کلیه مدیران دستگاه های دولتی 5 استان (اصفهان، خراسان رضوی، خوزستان، کهگلویه و بویر احمد و ایلام) که تعداد آنها 810 نفر است. جامعه 3، شامل کلیه مراجعه کنندگان دستگاه های دولتی که تعداد آنها نامحدود می باشد. از جامعه اول با روش نمونه گیری گزینشی و انتخابی تعداد 30 نفر و از جامعه دوم از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ایی تعداد 261 نفر و از جامعه سوم نیز 783 نمونه انتخاب گردید. پایایی از روش آلفای کرونباخ و روایی از طریق تحلیل عاملی و اعتبار ملاک اندازه گیری شد. پس از مطالعات اکتشافی، مدل اولیه تحقیق که شامل مدل خدمات عمومی مشتری محور و شهروند محور بود، تهیه گردید و در اختیار خبرگان قرار گرفت. ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده توسط خبرگان در اختیار مدیران و مشتریان قرار گرفت. بر اساس آزمون تی تک نمونه مشخص شد وضعیت اثربخشی خدمات عمومی و خدمات عمومی مشتری محور و شهروند محور در وضعیت نسبتاً مناسبی است و مدل های پیشنهادی با اثربخشی خدمات عمومی رابطه دارند.