فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۶۱ تا ۵٬۸۸۰ مورد از کل ۵۶٬۱۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف:اندیشیدن درباره آینده برای کارها و اقدامات کنونی هر سازمانی امری ضروری است. واکنش بدون اندیشیدن به آینده امکان پذیر است، اما کنش امکان پذیر نیست چرا که عمل نیاز به پیش بینی دارد. بدین ترتیب، مقاله حاضر با هدف ارائه مدل آینده پژوهی مناسب نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.روش: این تحقیق از نظر هدف به صورت کاربردی، از نظر نوع انجام، یک تحقیق آمیخته-اکتشافی است. جامعه آماری شامل 30 نفر از جمله مدیران و فرماندهان ارشد ستاد نداجا می باشد در بخش کیفی داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با چهار نفر از خبرگان آینده پژ وهی به صورت اشباع داده جمع آوری و پس از تحلیل مضمون پرسش نامه ای با 21 گویه تهیه و در اختیار صاحب نظران خبره نیروی دریایی قرار گرفت. و با استفاده از نرم افزارهای تحلیل عاملی (SPSS) و روش دلفی نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: هشت مولفه مشتمل بر ساختار سازمانی، اهداف، محورهای فعالیت آینده پژوهی، انتظارات سازمان، افق زمانی، مدت زمان در دسترس، نیروی انسانی و فرهنگ مشارکت و پاسخ گویی به عنوان ابعاد مختلف آینده پژوهشی در نیروی دریایی ارتش شناسایی گردید.نتایج: پژوهش نشان داد پیاده سازی نظام آینده پژوهی مناسب در نداجا موجب توسعه و تقویت هوشمندی راهبردی، افزایش دقت و سرعت عمل نیروی دریایی راهبردی، تعیین و اصلاح جهت گیری ها و تصمیم گیری های راهبردی، تقویت و تحریک خلاقیت و نوآوری و افزایش پویایی سازمان می شود. هم چنین مشخص گردید تاثیرگذارترین بعد، بعد روش هاست و بیشترین تاثیر مربوط به تاثیر فرهنگ مشارکت است. از طرفی وجود ساختار سازمانی موثر با مشارکت ارتباط بسیار مهمی دارد و آشنایی قبلی مشارکت کنندگان با آینده نگاری نیز تاثیرگذار است، بنابراین با برگزاری جلسات آموزش آینده پژوهی می توان سطح همکاری ها را ارتقاء بخشید و به اهداف مدنظر سازمان نزدیک شد.
پیامدهای تمرکززدایی از سازمان های حمایتی ایران بر پایه مسئولیت اجتماعی شرکتی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵
57 - 76
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکتی نمایان گر تعهد مدیران شرکت ها، کارخانه ها و کسب و کارها به اقدامات داوطلبانه ای است که منفعت عمومی را به همراه دارد. هدف این تحقیق بررسی پیامدهای تمرکززدایی از سازمان های حمایتی ایران بر پایه مسئولیت اجتماعی شرکتی- استانی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کیفی و از نظر مسیراجرا نظریه داده بنیاد با رویکرد نظام مند استراوس و کوربین است. نمونه آماری تحقیق شامل جمعی از مدیران و کارکنان سازمان های حمایتی، اساتید و پژوهشگران دانشگاهی و همچنین مدیران و کارکنان شرکت ها، کارخانه ها و کسب و کارها بودند که بصورت نمونه گیری هدفمند/قضاوتی انتخاب شدند. نتایج بررسی داده های دست اول در سه فاز مختلف، ولی به هم پیوسته، از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی نشان داد که شش مقوله تعالی سازمانی، توانمند شدن افراد تحت پوشش، تقویت مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت فرهنگی-اجتماعی و بقای شرکت ها و کارخانه ها بخشی از پیامدهای تمرکززدایی از سازمان های حمایتی ایران بر پایه مسئولیت اجتماعی شرکتی- استانی هستند. از این رو، شناخت پیامدهای احصا شده می تواند، ضمن ترسیم وضعیت مطلوب سازمان های حمایتی پس از تمرکز زدایی، درک عمیق تری را نسبت به اهمیت تنظیم گری روابط بین ذی نفعان سازمان های حمایتی ایران بر مبنای ارزشها و هنجارهای حکمرانی متعالی در ایجاد مسؤلیت پذیری اجتماعی ایجاد کند.
چالش های نوپدید تغییر حکمرانی ستادی به حکمرانی استانی و محلی در فضای سیاستگذاری؛ (با نگاهی به وضعیت تعالی و توانمندسازی حکمرانی محلی در استانهای شمال غرب کشور)
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
57 - 79
حوزههای تخصصی:
سیستم حکمرانی هم قابلیت رشد و توسعه دارد و هم می تواند کژکارکردی، تأخیر و اختلال در روند توسعه ایجاد کند. بدین معنی که چالشهای حکمرانی قادر هستند هر کدام از بخشهای چهارگانه سیاست گذاری کشور را منحرف و اهداف متعالی را از دسترس خارج کنند. سیاست گذاری، کارکرد اساسی دولت و فرآیند مداخله به منظور دستیابی به نتایج و تحقق چشم انداز سیاسی آن است. مطالعه در فضای سیاست گذاری به دنبال توصیف و تبیین سیاست گذاری دولت ها و نحوه تأثیر و ایجاد تغییر در نحوه حکمرانی و البته بدنه دولت است. لذا لزوم تبیین و یا بررسی چیستی و چرایی این چالشها در فضای سیاستگذاری محسوس است. هدف از این نوشتار در یک مطالعه به روش علمی مروری، نگاهی اجمالی به مسائل مطرح شده از دید متفکران و صاحبنظران پانل و اندیشکده های حکمرانی و نیز بررسی چالشهای نوپدید و ارائه راه حل ها در جهت تغییر حکمرانی ستاد مرکزی یا متمرکز به حکمرانی استانی و غیرمتمرکز است. همچنین این مطالعه مترصد است بصورت مستند نگاهی مختصر به وضعیت تعالی و توانمندسازی حکمرانی محلی در استانهای شمالغرب کشور( استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، قزوین، زنجان و اردبیل)داشته باشد.
طراحی مدل توسعه نوآوری های فناورانه در اکوسیستم خودروهای تجاری گروه صنعتی ایران خودرو: مطالعه ای با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
167 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدل توسعه نوآوری های تکنولوژیک صنعت خودرو در ایران مورد، مطالعه: اکوسیستم خوشه های تحقیق و توسعه خودروهای تجاری گروه صنعتی ایران خودرو می باشد.روش پژوهش از نوع کیفی – کمی است. برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد که مصاحبه شوندگان از افراد خبره در شرکت ایران خودرو دیزل بوده و به صورت هدفمند انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش داده بنیاد انجام و با رویکرد استراوس و کوربین و منجر به مدل نهایی شد. در این فرایند، 78 مفهوم و 34 مقوله مشخص شد که در قالب 5 محور ایجاد شدند. در بخش اعتبارسنجی کمی مدل، از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در ابتدا پرسشنامه هایی تدوین شده و روایی و پایایی آن ها مورد بررسی قرار گرفتته و تایید شد.سپس در میان نمونه آماری توزیع گردید. نمونه آماری، 80 نفر از مدیران و کارشناسان در ایران خودرو دیزل بودند. بر اساس تحلیل داده های پرسشنامه، با توجه به عدم نرمال بودن توزیع داده ها، از روش حداقل مربعات جزیی به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 2، مدل تحقیق آزمون شده و مورد تایید قرار گرفت. بر مبنای این تحلیل ها، میزان تاثیر شرایط علی بر پدیده اصلی برابر با 0.534، میزان تاثیر پدیده اصلی بر راهبرد برابر با0.628، میزان تاثیر شرایط زمینه ای بر راهبرد برابر با0.473، میزان تاثیرشرایط مداخله گر بر راهبرد برابر با0.752 و میزان تاثیر راهبرد بر پیامد برابر با 0.641 می باشد.
تأثیر آموزش مبتنی بر موک بر عملکرد کارکنان شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر موک بر عملکرد کارکنان شهرداری تهران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش اجرای پژوهش, پیمایشی-مقطعی می باشد. جامعه آماری شامل کارکنان در واحدهای صف و ستاد شهرداری تهران به تعداد 70 نفر بودند که در مجموع با استفاده از جدول مورگان، با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 60 نفر از کارکنان سه واحد (اداره کل رفاه و امور ایثارگران، مرکز نوسازی و تحول اداری شهرداری تهران و مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران) از حوزه معاونت برنامه ریزی شهرداری شناسایی و انتخاب شدند. روش نمونه گیری طبقه ای نسبی می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر پرسشنامه ساخته محقق و پرسشنامه استاندارد عملکرد کارکنان (استیفن، ۲۰۰۵) می باشد. جهت تأیید مدل نهایی پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. مولفه های تشکیل دهنده الگوی آموزش موک شامل، اهداف، تعیین مخاطب، نیازسنجی، امکان سنجی، انتخاب عنوان، نوع عنوان، انتخاب پلت فرم، محتوا، پشتیبانی، بستر تعاملی، درگیرسازی مخاطب، راهبرد ارزشیابی بودند و یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر موک بر عملکرد کارکنان شهرداری تاثیر مثبت و معناداری دارد و نشان داد که برازش کلی مدل مناسب می باشد.
بررسی تکامل پژوهش تامین مالی جمعی: استفاده از تحلیل کتاب سنجی و مصورسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
195-222
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار فکری و مفهومی تامین مالی جمعی به پژوهشگران این امکان را می دهد تا علاوه بر شناخت چارچوب فکری حاکم بر این موضوع، روندهای جاری و زمینه های پژوهشی آتی را شناسایی کنند. برای این منظور، پژوهش حاضر مروری کمی است که تلاش دارد تا با استفاده از تحلیل های کتاب سنجی و نرم افزارهای تصویرسازی، که به لحاظ روش شناسی در تامین مالی جمعی نوآورانه است، روند تحول علمی در زمینه تامین مالی جمعی را مشخص کند. این پژوهش کتاب سنجی 1210 تولید علمی بازیابی شده از پایگاه داده W.O.S تا پایان دسامبر ۲۰۲۱ را تحلیل کرده است و از نرم افزار VOSviewer برای ترسیم نقشه و نشان دادن ارتباط ها استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان دهنده سیر صعودی پژوهش ها به خصوص از سال 2016 است و از نظر تعداد تولیدات علمی و استنادها سال 2021 بیشترین تعداد مقاله با 273 و با استناد 7011 داشته است. پژوهش حاضر در مرحله اول اقدام به شناسایی مؤلفان، مقالات، مجلات، نهادها و کشورهای پیشرو در این حوزه کرد. سپس براساس تحلیل هم استنادی، چهار خوشه به دست آمد که ساختار فکری این پژوهش ها را نشان می دهد. همچنین، استفاده از تحلیل هم آیندی واژگان این یافته ها را تأییدکرد و روند تحول این موضوع و مکاتب فکری تشکیل دهنده آن را نیز نشان داد. پژوهش حاضر چند شکاف تحقیقاتی را برجسته کرده است.
تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های آنلاین است، لذا پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات توسعه ای می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 10 نفر از خبرگان بازاریابی و اساتید دانشگاهی بوده است که به صورت هدفمند و غیرتصادفی و بر اساس رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از تئوری داده بنیاد و در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیو دی ای ورژن 20 استفاده شد. از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی از 10 مصاحبه ، شامل 11 مقوله و تعداد 52 شاخص، جهت تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی به کار گرفته شده است. ماحصل تحلیل داده ها، ارائه الگوی پارادایمی شامل شش مؤلفه شرایط علی (فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت زمان و مدیریت هزینه)، شرایط زمینه ای (زیرساخت فروشگاه های اینترنتی)، شرایط مداخله گر (تحریم و مشکلات اقتصادی و مدیریت ریسک)، راهبردها (استفاده از نیروی انسانی متخصص و استفاده از تاثیرگذاران)، پدیده محوری (بازاریابی رسانه های اجتماعی) و پیامدها (پایداری در استفاده از شبکه اجتماعی، ارزش ویژه برند) بوده است. برای هر یک از مقوله های اصلی شناسایی شده نیز تعدادی شاخص شناسایی شد.
ارائه مدل توسعه حرفه حسابرسی داخلی با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
390 - 407
حوزههای تخصصی:
حسابرسی داخلی در ایران به خوبی توسعه نیافته و وضعیت کنونی آن از جمله تعداد کم افراد حرفه ای و تخصیص غیرمعقول منابع به آن است که منجربه آن می شود که واحدهای حسابرسی داخلی به اندازه کافی بزرگ نبوده تا بتوانند تمام وظایف خود را با موفقیت انجام دهند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه حرفه حسابرسی داخلی با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری می باشد. روش پژوهش حاضر همبستگی-پیمایشی، جامعه آماری شامل ذینفعان اصلی حسابرسی داخلی، به منظور نمونه گیری از فرمول کوکران، روش نمونه گیری خوشه ای و در دسترس می باشد که در مجموع 279 پرسشنامه گردآوری و برای آزمون مدل پژوهش، از تحلیل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که شرایط علی بر توسعه حرفه حسابرسی داخلی دارای تاثیری حدود 64 درصد، راهبردها بر پیامدها حدود 85 درصد، شرایط مداخله گر بر راهبردها به میزان 74 درصد تاثیر می باشد. همچنین کمترین تاثیرگذاری مربوط به شرایط زمینه ای بر راهبردها که برابر با 14 درصد است اما توسعه حرفه حسابرسی داخلی بر راهبردها از نظر آماری تاثیرگذار نمی باشد، بنابراین این دسته از مدل حذف می گردد. یافته های این تحقیق مشخص کرد که به طور کلی، نقش حسابرسی داخلی در فرآیند گزارشگری یکپارچه هنوز مشخص نشده، فلذا پیشرفت این حرفه به خود حسابرسان داخلی متکی است که چقدر فعال باشند و در سیستم کنترل های داخلی نقش داشته باشند.
طراحی و تبیین الگوی شکل گیری خط مشی های مبتنی بر شواهد در حوزه جذب و نگهداشت کارکنان حرفه ای صنعت هوانوردی ایران (رویکرد آمیخته)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تبیین الگوی شکل گیری خط مشی های مبتنی بر شواهد در حوزه جذب و نگهداشت کارکنان حرفه ای به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ رویکرد، اکتشافی و از لحاظ نحوه تجزیه و تحلیل داده ها، آمیخته (کیفی-کمّی) می باشد. در فاز کیفی تحقیق، گروهی از خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مشاورین مجرب در حوزه مدیریت منابع انسانی و همچنین مدیران ارشد منابع انسانی در صنعت هوانوردی ایران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. در این فاز با استفاده از روش نمونه گیری نمونه گیری هدفمند، 11 نفر از خبرگان انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در فاز کیفی تحقیق، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با خبرگان بود. در فاز کیفی تحقیق، داده های حاصل از مصاحبه بر اساس روش تحلیل تم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در فاز کمّی نیز، کلیه مدیران ارشد صنعت هوانوردی ایران به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند و از میان آنها، 108 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در فاز کمّی تحقیق نیز، از پرسشنامه بسته و محقق ساز مشتمل بر 27 گویه به عنوان ابزار اصلی جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی و پایایی این پرسشنامه به روش های مختلف مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در فاز کمّی تحقیق، جهت انجام تجزیه و تحلیل های توصیفی و استنباطی، از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و لیزرل استفاده شد. سرانجام، نتایج تحقیق منجر به طراحی الگوی چند شاخکی شکل گیری خط مشی های مبتنی بر شواهد در حوزه جذب و نگهداشت کارکنان حرفه ای شد. این الگو سه شاخک اصلی شامل شاهدگذاری، فنی و سیاسی را شامل می شود که هر کدام از این شاخک ها نیز خود شامل زیرمجموعه هایی می باشند.
Generation of Syntax Parser on South Indian Language using Bottom-Up Parsing Technique and PCFG(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In our research, we provide a statistical syntax parsing method experimented on Kannada texts, which is an official language of Karnataka, India. The dataset is downloaded from TDIL website. Using the Cocke-Younger-Kasami (CYK) parsing technique, we generated Kannada Treebank dataset from 1000 annotated sentences in the first stage. The Treebank generated in this stage contains 1000 syntactically structured sentences and it is used as input to train the syntax parser model in the second stage. We have adopted Probabilistic Context Free Grammar (PCFG) while training the parser model and extracting the Chmosky Normal Form (CNF) grammar from a Treebank dataset. The developed syntax parser model is tested on 150 raw Kannada sentences. It outputs with the most likely parse tree for each sentence and this is verified with golden Treebank. The syntax parser model generated 74.2% precision, 79.4% recall, and 75.3% F1-score respectively. The similar technique may be adopted for other low resource languages.
چارچوب خط مشی گذاری برای به کارگیری سامانه های هوش مصنوعی در حوزه شهری با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
512 - 552
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه سیستماتیک تحلیل پژوهش های کیفی مرتبط با استفاده از سیستم های هوش مصنوعی (AI) در زمینه مدیریت شهری است. این مطالعه دستیابی به درک جامعی از وضعیت تجربیات فعلی در سیاست گذاری هوش مصنوعی در شهرها را دنبال می کند. با بررسی و ترکیب نظام مند یافته های قبلی در این زمینه، این پژوهش به دنبال کمک به توسعه سیاست های کارآمدتر برای استفاده مسئولانه و مؤثر از هوش مصنوعی در مدیریت شهری است.
روش: در این مطالعه متاسنتز با تکیه بر روش هفت مرحله ای، چارچوب سندلوسکی و بارسو (۲۰۰۷) استفاده شده است. ابزار تجزیه وتحلیل داده های کیفی، تحلیل تم بوده است. برای ارزیابی کیفیت پژوهش، در کنار استفاده از سنجش میزان توافق میان دو کدگذاری، از ارائه نمونه متن کدگذاری شده، گزارش دهی گام های اجرای پژوهش و بررسی مستمر و رفت وبرگشتی میان پژوهشگران نیز استفاده شده است.
یافته ها: در این مطالعه مقالات مرتبط شناسایی و تجزیه وتحلیل شده است. یافته های حاصل از کدگذاری در این پژوهش، یک بار در چارچوب تحلیل محیطی پستل و یک بار در قالب ۲۷ تم موضوعی پیشنهادی نویسندگان دسته بندی و ترکیب شده است. علاوه بر این، سه دسته از سوگیری (داده ه ای، الگوریتمی و ارزشی) در سیستم های هوش مصنوعی که باید توسط مدیریت شهری در نظر گرفته شود، شناسایی شده است.
نتیجه گیری: به عنوان نتیجه نهایی این پژوهش، یک چارچوب استعاری به نام «پلکان سیاست گذاری هوش مصنوعی برای شهرها» ارائه شده است که شامل پنج پله است: جهان بینی، جامعه، نظام حقوقی، مدیریت شهری و مدیریت فناوری. چارچوب استعاری پژوهشگران با نگاهی میان رشته ای، به اولویت بندی میان پنج مفهوم بالا و معرفی ابعاد اصلی هر یک پرداخته است و به ذی نفعان در موضوع خط مشی گذاری هوش مصنوعی در مدیریت شهری یاری می رساند.
دیده بانی روندهای مؤثر بر صنعت ایران برپایه یک روش آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
31 - 48
حوزههای تخصصی:
اولویت های ملی منعکس کننده ساختارها و نقاط قوت و همچنین منافع صنایع تولیدی غالب در اقتصاد است. بسیاری از تحلیل های ملی اخیر در مورد آینده صنعت، فعالیت های صنعتی را برجسته می کنند که انتظار می رود در آینده درنتیجه روندهای سطح بالای جهانی و پیشرفت های فناوری نوظهور برجسته تر شوند. ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است تا یک نمای کلی از عوامل شکل دهنده آینده و روندهای مهم را در حوزه صنعت در ایران را ارائه کند که بر سیستم های صنعتی و تولیدی تأثیر می گذارد. این پژوهش به دنبال پیاده سازی چارچوب سه مرحله ای آینده نگاری اف اس اس اف (چارچوب حسی سازی نشانه های آینده) به عنوان ابزار دیده بانی روندهای آینده است. در مرحله اول با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه باز و پس از پایش و ادغام و جمع بندی کارشناسانه 21 روند موثر بر آینده صنعت ایران شناسایی شدند. در مرحله دوم با کمک نرم افزار میک مک به منظور تحلیل اثرات متقابل اقدام گردید. در ابتدا چگونگی تاثیرگذاری روندها تحلیل شد و درنهایت در مرحله پایانی روندهای راهبردی مشخص گردیدند. بر اساس تحلیل یافته های پژوهش و خروجی نرم افزار میک مک روند های «تغییر در سیاست صنعتی خارجی»، «بهبود تولید انسان محور»، «کاهش اثرات زیست محیطی و ارزیابی چرخه حیات» و «تأکید بر رفاه اجتماعی و پایه اقتصادی زندگی از طریق تولید» به عنوان روندهای راهبردی شناسایی شدند. روندهای شناسایی شده آینده صنعت در ایران بیانگر مسیرهای شکل دهی و ترسیم آینده های بدیل پیشروی صنعت ایران است.
شناسایی عوامل پیش برنده پیاده سازی مدیریت منابع انسانی پایدار(نمونه کاوی: سازمان بورس و اوراق بهادار، شرکت بورس انرژی و شرکت بورس کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
41 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت منابع انسانی پایدار، پارادایم جدیدی در تحقیقات حوزه مدیریت منابع انسانی است که در سال های اخیر جزء مهم ترین روندهای مطالعاتی بین المللی بوده است. بررسی های انجام شده، حاکی از عدم پایداری منابع انسانی در سه سازمان بورسی مورد مطالعه در بستر بازار سرمایه ایران است. این پژوهش، عوامل پیش برنده یا اصطلاحاً تسهیل کننده های پیاده سازی این پارادایم را در راستای کاربردی سازی آن در سازمان های بورسی، مورد شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار داده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش، رویکردی کیفی داشته و با روش تحلیل مضمون (تحلیل تم) انجام شده است. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و در مجموع شانزده نفر از خبرگان منابع انسانی و مدیریت مالی در سه سازمان در آن مشارکت داشته اند. برای ارزیابی کیفیت پژوهش (روایی و پایایی) از روش لینکلن و گوبا بهره گرفته شده است.یافته های پژوهش: از میان 125 دسته مفهومی، در پایان 5 مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی استخراج شده و تجزیه و تحلیل مضامین نیز با توجه به شرایط و زمینه سازمان های مورد مطالعه ارائه شده اند.محدودیت ها: محدودیت اصلی پژوهش، عدم رتبه بندی دقیق و جزئی مضامین اصلی و فرعی بر حسب اولویت و میزان تاکید مشارکت کنندگان پژوهش است. محدودیت دیگر، عدم طراحی مدل پیاده سازی منابع انسانی پایدار در این سازمان ها است.پیامدهای عملی: این پژوهش باتوجه به تجزیه و تحلیل وضعیت مدیریت منابع انسانی، سبک مدیریت عالی و تحلیل محیطی در سازمان های مورد مطالعه، می تواند به کاربرد مدیریت منابع انسانی پایدار و بهبود فرایندهای منابع انسانی در آن ها کمک کند.ابتکار یا ارزش مقاله: پوشش خلأ نظری و کاربردی موجود در پژوهش های پیشین به واسطه تبیین مولفه های پایداری منابع انسانی در سازمان های بورسی و هم چنین تبیین مولفه های زمینه ای محیطی و نهادی مدیریت منابع انسانی پایدار با رویکردی جامعه شناسانه.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نقش تعدیل گر نوآوری در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای سازمان (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش روزافزون شرکت های دانش بنیان و اهمیت آن ها در پیش برد اهداف فناوری و اقتصادی، این پژوهش عوامل مؤثر بر بقای این گونه شرکت ها را بررسی کرده و در این راستا ابتدا اثر تفکر استراتژیک را به عنوان متغیّر مستقل بر بقای شرکت های دانش بنیان و سپس اثر نوآوری را به مثابه متغیّر تعدیل گر در این رابطه مشخص می کند. جامعه آماری، شامل 106 نفر از مدیران شرکت های فعال و غیر فعال دانش بنیان مستقر در استان مرکزی بودند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران، 84 نفر محاسبه شد که با توجه به نوع صنعت و نیز فعال بودن یا نبودن شرکت، با روش تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. در مرحله بعد، پرسش نامه استاندارد تعدیل یافته به منظور سنجش دو متغیّر تفکر استراتژیک و انواع نوآوری در اختیار مدیران شرکت ها قرار گرفت و پس از جمع آوری داده ها، تحلیل عاملی تأییدی و بررسی های مربوط به روایی و پایایی هر یک از پرسش نامه های پژوهش، در محیط نرم افزار تحلیل آماری SPSS 22 و نیز نرم افزار معادلات ساختاری Amos 23 صورت گرفت. پس از آن با استفاده از مدل رگرسیونی نیمه پارامتریک Cox در محیط نرم افزار SPSS 22 مشخص شد که تفکر استراتژیک بر بقای شرکت های دانش بنیان اثر مثبت و معناداری دارد و نیز اثر تعدیلی مثبت نوآوری محصول، نوآوری فرآیند و نوآوری بازاریابی در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای شرکت ها با استفاده از نتایج رگرسیون سلسله مراتبی Cox تأیید شد، اما اثر تعدیلی نوآوری سازمانی در این رابطه، معنادار نبود. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه پژوهش به همراه دارد.
ارائه مدل اقناع آگهی های تبلیغاتی تجاری با رویکرد ترویج تولید ملی (مطالعه موردی: رسانه ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
201 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی برای راهبرد اقناع تبلیغات با رویکرد ملی گرایی در رسانه ملی است.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع اکتشافی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از روش کیفی (مصاحبه) استفاده شده است. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه عمیق جمع آوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. پس از خواندن خط به خط متن مصاحبه ها و جمع آوری و بررسی داده ها، کدگذاری باز انجام گرفت. کدهایی که اشتراک مفهومی داشتند، ذیل یک مقوله قرار گرفتند. مقوله های اولیه، بر اساس مفاهیم به دست آمده شکل گرفتند. از کدگذاری باز و مقوله پردازی داده ها، برای شناسایی معیارها و زیرمعیارهای تدوین مدل پژوهش استفاده شد.
یافته ها: برای اطمینان از پایایی پژوهش، استاد راهنما فرایند پژوهش را بررسی کرد و بازبینی آن با همکاری ناظران دیگر انجام شد. به منظور تأیید روایی نتایج نیز با اجازه مصاحبه شوندگان، هنگام مصاحبه، هم زمان با نکته برداری، کل مصاحبه ها ضبط شد. در پژوهش حاضر، یک مدل پارادایمی ارائه شده که محور اصلی آن، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. بر اساس نتایج به دست آمده، «اجماع ملی و سازمانی»، «الزامات جغرافیایی» و «رشد اقتصادی»، سه ویژگی مهم حمایت از تولید داخلی است که در صورت حمایت نهادهایی از جمله سازمان صداوسیما، تحقق خواهد یافت.
نتیجه گیری: در این پژوهش، الگوی پارادایمی اقناع آگهی های تبلیغاتی تجاری با رویکرد ترویج تولید ملی و به طور خاص، در رسانه ملی تدوین شد. الگوی پژوهش مشتمل بر ۱۰ مقوله اصلی است که محور اصلی، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. در این الگو شرایط علّی، چهار مقوله کمک به اقتصاد داخلی، الزامات جغرافیایی، اجماع ملی و سازمانی را دربرمی گیرد. همچنین سه راهبرد برای نیل به هدف پژوهش انتخاب شد که عبارت است از: صرفه اقتصادی، تاکتیک های مدیریتی و امنیت.
فناوری های نوظهور در مدیریت استراتژیک
حوزههای تخصصی:
ین مقاله به اهمیت و ضرورت بررسی چالش ها و فرصت های ناشی از فناوری های نوظهور در حوزه مدیریت استراتژیک می پردازد. با توجه به سرعت بالای پیشرفت های فناورانه، کسب وکارها با فرصت های بی نظیری برای نوآوری و توسعه مواجه هستند. با این حال، این فرصت ها چالش هایی نیز به همراه دارند، از جمله نیاز به سازگاری مداوم با تکنولوژی های جدید و مدیریت تغییرات ناشی از آن ها. از جراحی خودکار گرفته تا اتوماسیون در تولید، فناوری های نوظهور تأثیرات عمیقی بر رویکردهای مدیریتی و کارآفرینی دارند. این مقاله با استفاده از تحلیل های موردی مختلف، به تعمیق بررسی نقش فناوری در شکل دهی اکوسیستم های کارآفرینی و مدیریت استراتژیک می پردازد و اهمیت یادگیری مداوم و انعطاف پذیری را برای موفقیت در این محیط های پویا تأکید می کند. در نهایت، مقاله به اهمیت تعامل بین سازمان ها، دولت ها و ذینفعان دیگر برای ترویج نوآوری مسئولانه و پایدار اشاره می کند.
کاربرد اختیارهای معامله در بازار مالی با استفاده از روش شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازار سرمایه ایران اوراق اختیار معامله فقط از نوع اروپایی خرید و فروش می گردد. در صورتی که در بازارهای جهانی، سایر اختیار معامله ها مثل اختیار آمریکایی، اختیار آسیایی، اختیار مانع، اختیار گذشته نگر و ... خرید و فروش می شوند. از آنجایی که اوراق اختیار معامله یک ابزار مناسب و پر استفاده برای پوشش ریسک است و خاصیت اهرمی نیز دارد لذا تنوع در بازار اوراق اختیار معامله، هم بازار مالی را گرم تر می کند و هم علاقمندان زیادی را به سمت خود جذب می کند. مدل های بسیاری زیادی برای ارزش گذاری اوراق اختیار معامله وجود دارد که مهم ترین آن مدل بلک-شولز کلاسیک است. اما این مدل به دلیل ضعف هایی که دارد از مدل های واقعی بازار دور است. بنابراین نیازمند به مدل های توسعه یافته است. مانند، مطالعه روی سری زمانی نشان می دهد که قیمت دارایی پایه با نوسانات آن رابطه عکس دارد. مدل الاستیسیته ثابت واریانس یک مدل مناسب برای نشان دادن این رابطه معکوس است. در این پژوهش، مدل الاستیسیته ثابت واریانس برای ارزش گذاری اوراق اختیار آمریکایی درنظر گرفته شده است که نوسان پذیری آن به صورت یک تابع از دو پارامتر الاستیسیته نوسان پذیری و مقیاس ثابت نوسان اولیه لحظه ای است. مطالعات نشان می دهد که روش های غیرپارامتریک مانند شبکه عصبی و ماشین یادگیری بهتر از سایر روش ها برای مدل سازی اقتصاد مناسب هستند. بنابراین در این پژوهش، از روش شبکه عصبی برای ارزش گذاری عددی اختیار معامله آمریکایی استفاده خواهد شد.
رابطه علّی پویا بین احساس سرمایه گذار در بازار سهام و بازده صکوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
59 - 82
حوزههای تخصصی:
احساس سرمایه گذار از موضوعات مهم مالی رفتاری است که نقشی مهم در بازارهای مالی دارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر ارتباط علّی پویا میان احساس سرمایه گذار در بازار سهام و بازده صکوک فرابورس در دوره زمانی 1401-1392 با تواتر ماهانه با استفاده از الگوی علیت خودگردان با پنجره غلتان بررسی شده است. بازده صکوک بر اساس شاخص های کل صکوک، اوراق غیردولتی و اوراق دولتی اندازه گیری شده است. یافته ها نشان می دهد علیت از احساس سرمایه گذار به بازار صکوک (بر اساس هر سه معیار) و بالعکس وجود داشته است. احساس سرمایه گذار در اکثر دوره مورد بررسی دارای تاثیر مثبت بر شاخص کل بازار صکوک بوده است. در مقابل، شاخص کل صکوک نیز عموما اثر مثبت بر احساس سرمایه گذار داشته است. اثر احساس سرمایه گذار بر شاخص اوراق غیردولتی تا اواسط سال 1394 منفی و بعد از آن نوع اثر مثبت بوده است. در حالت عکس نیز علامت این تاثیر مشابه بوده است. احساس سرمایه گذار تا اوایل سال 1397 اثر منفی بر شاخص اوراق دولتی داشته و پس از آن اثرگذاری مثبت بوده است. در مقابل، شاخص اوراق دولتی عموما تاثیری منفی بر احساس سرمایه گذار داشته است. یافته ها اثر هر دو فرضیه جریان سرمایه و سرایت، با پیش بینی های متضاد در توضیح رابطه بین متغیرها را تایید می کند. به علاوه متفاوت بودن علامت اثر متغیرها بر هم در طول دوره پژوهش، بر استفاده از رویکردهای پویا تاکید می کند.
Exercises: A Way to a World Ready to Face Radiation and Nuclear Emergencies(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
Letter to the Editor
ارائه الگویی به منظور شناسایی مؤلفه های حکمرانی اداری با روش نظام مند و بررسی رابطه آن با ارتقاء سلامت سازمانی
منبع:
جستارهایی در مدیریت دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
33 - 48
حوزههای تخصصی:
سازمان ها به مثابه موجودات زنده مواد و انرژی موردنیاز برای بقا را از محیط پیرامون می گیرند و متقابلا خدمات و یا محصولاتی را برای محیط فراهم می کنند بنابراین اگر سازمان بیمار باشد، بیماری اعضا و جامعه را به دنبال دارد. داشتن جامعه سالم بدون داشتن سازمان سالم غیرقابل تصور است. نبض سلامت اجتماع در گرو سلامت سازمان هاست. سلامت سازمانی سبب ایجاد محیطی دلپذیر برای کار و کوشش، بالا رفتن روحیه سازندگی و دستیابی به اهداف سازمانی خواهد شد. یکی از اقدامات لازم برای داشتن سازمان سالم، بی تردید نهادینه کردن حکمرانی اداری خوب در سازمان هاست. حکمرانی اداری مطلوب تسهیل کننده و زمینه ساز تحقق اهداف و برنامه های پیشرفت سازمان هاست و دارای ابعاد اساسی است که آن را نسبت به سایر پارادایم ها متمایز می سازد. در این مقاله سعی شده است با توجه به مطالعات مختلفی که در حوزه حکمرانی اداری و سلامت سازمانی صورت گرفته به این پرسش پاسخ دهد که عناصر اصلی حکمرانی اداری کدامند و چه رابطه ای با سلامت سازمانی دارد. بنابراین در این مطالعه بااستفاده از روش نظامند و سیستماتیک مولفه های حکمرانی اداری از پژوهشهای مختلفی که در این زمینه انجام شده است استخراج و مدلی ارائه گردید. این مؤلفه ها شامل عدالت، شفافیت، پاسخگویی، حاکمیت قانون، کیفیت قانون، مشارکت و فناوری هستند که بر سلامت سازمانی تاثیر دارند.