فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
304 - 325
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر راهبردهای یادگیری و انگیزشی بر خودکارآمدی دانشجویان رشته تربیت بدنی وعلوم ورزشی با نقش میانجی اهداف پیشرفت واشتیاق تحصیلی می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-همبستگی با رویکرد تحلیل مسیر می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان رشته تربیت بندی و علوم ورزشی دانشگاه عراق به تعداد 250 نفر می باشد، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 150 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ی پژوهش، از پنج پرسشنامه استاندارد راهبردهای یادگیری و انگیزشی از پینتریچ و دی گروت (1990)، اهداف پیشرفت تحصیلی از میدلتون و میدگلی (1998)، اشتیاق تحصیلی از فردریکز و همکاران (2004) و خودکارآمدی تحصیلی از موریس (2001) استفاده شد، روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تأیید متخصصان رسید و از طریق تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در یک بررسی مقدماتی برای پرسشنامه راهبردهای یادگیری 88/0، راهبردهای انگیزشی 91/0، اهداف پیشرفت تحصیلی 87/0، اشتیاق تحصیلی 91/0 و خودکارآمدی تحصیلی 86/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel صورت گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر راهبردهای یادگیری، انگیزشی، اهداف پیشرفت تحصیلی و اشتیاق تحصیلی بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان مثبت و معنی دار بود، همچنین مشخص شد که نقش میانجی اهداف پیشرفت تحصیلی و اشتیاق تحصیلی در تأثیر راهبردهای یادگیری و انگیزشی بر خودکارآمدی تحصیلی مثبت و معنی دار می باشد.
فراترکیب عوامل موثر بر اثربخشی اجرای سیستم های آموزش الکترونیک در دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
252 - 219
حوزههای تخصصی:
اخیراً توجه زیادی به آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی شده است این نظام آموزشی از عواملی تشکیل شده است که تأثیر بسزایی در موفقیت فرایند آموزش الکترونیکی دارند و منجر به ارتقا یا کاهش کیفیت اجرایی سازی سیستم آموزش الکترونیکی می شود. هدف پژوهش حاضر ارائه دسته بندی جامعی از چالش های پیاده سازی حکمرانی مشارکتی در آموزش عالی بر اساس مطالعات این حوزه و تحلیل آن ها با بهره گیری از روش فراترکیب است. روش پژوهش حاضر کیفی با رویکرد اکتشافی است. از دیدگاه هدف، پژوهشی تبیینی - کاربردی است. در این روش با بهره گیری از روش فراترکیب و انتخاب حدود 150 مقاله و پژوهش مرتبط که اکثراً از سال 2010 تا 2022 است و از پایگاه های علمی معتبر مختلفی جمع اوری شده که نهایتاً با استفاده از این روش 100 مقاله منتخب شناسایی و عوامل اثربخش در بهبود اجرایی سازی سیستم آموزش الکترونیکی شناسایی شدند.که در نهایت محقق به 188 کد و 28 مقوله فرعی و 5 دسته اص لی یا همان عوامل دست یافت. در نتیجه عوامل برنامه ریزی و تعیین چشم انداز کاربردی، عوامل سخت افزاری و نرم افزاری، عوامل محتوایی و یادگیری، عوامل حمایتی و عوامل تحلیل عملکردی و بازخورد مهم ترین عوامل در بهبود سیستم اموزش الکترونیکی جهت اجرایی سازی معرفی شدند.
مرور نظام مند پژوهش های معماری دانش سازمانی با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
9 - 42
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: معماری دانش سازمانی یکی مهم ترین ابزارهای دستیابی هر سازمانی به پیشرفت و بهره وری می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر مرور نظام مند پژوهش های معماری دانش سازمانی با روش فراترکیب است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها کیفی از نوع فراترکیب است. برای جست وجو و انتخاب مقاله های مناسب در ابتدا و با جست وجوهای انجام شده، تعداد 131 پژوهش یافت شد که 46 مورد آن ها دارای نقص بود و یا با هم هم پوشانی داشتند. پس از حذف موارد مذکور، در کل، 85 پژوهش انتخاب شد که بسیاری از آن ها به مقالات اختصاص داشت.یافته ها: کلّیه مقالات و گزارش ها با استفاده از فیلتر بر اساس عنوان، فیلتر بر اساس چکیده و فیلتر بر اساس کل متن غربالگری شدند. برای انجام این غربالگری از ابزار CASP بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رقابت مزیتی پایدار، سازمانی چابک، سازمانی یادگیرنده و سازمانی پیشرو چهار پیامد اصلی معماری دانش سازمانی است.نتیجه گیری: بدین منظور با توجه به یافته ها می توان اذعان داشت که کیفیّت و سرعت پاسخگویی، انطباق پذیری، افزایش مستمر توانایی افراد، ترویج تفکر سیستمی، توانایی انتقال دانش در سازمان، منحصر به فرد بودن، ایجاد ارزش برای مشتری، اشتراک گذاری اهداف یا کارکنان و روحیه بالای کارکنان سازمانی از مهم ترین پیامدهای معماری دانش سازمانی است که سازمان ها می توانند با اجرای معماری دانش سازمانی، آن ها را دارا باشند.
الگوی فراترکیب تحقق توسعه سرمایه انسانی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
209 - 243
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه انسانی مهم ترین دارایی یک سازمان است که توسعه سازمان ها به عملکرد آنان وابسته است. از این رو هدف از این مطالعه، ارائه الگوی فراترکیب تحقق توسعه سرمایه انسانی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب بود.روش: مطالعه حاضر از نوع تحقیقات توسعه ای بود و با روش کیفی از نوع مرور نظام مند و با تکنیک فراترکیب انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده با کلیدواژه های «سرمایه انسانی»، «منابع انسانی» و «گام دوم» در عنوان مقالات از سال 1398 تا 1402 است. سیزده مقاله مورد تأیید نهایی قرار گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش بر اساس بررسی مجدد پژوهش های پژوهشگران در الگوی فراترکیب، به دستیابی 134 کد؛ 19 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی و الگوی پیشنهادی نهایی منتج شد. توسعه سرمایه انسانی به مؤلفه هایی همچون مدیریت علمی، توجه به مفاهیم درست توسعه و توسعه گرایی، تخصص گرایی و علم، شایسته سالاری و سلامت سازمانی و نهایتاً فرهنگ سازمانی عقلایی و توسعه گرا و تیم ساز نیازمند است. این مؤلفه ها باید بتوانند در برابر شاخص های بی کفایتی و ناکارآمدی مقابله کنند. شاخص های ناکارآمدی عبارت اند از: بی برنامگی، نبود آموزش مناسب و کاربردی، بی سازمانی، فامیل گرایی، فرسودگی کارکنان، ارزیابی، رشدگرایی، کمبودانگاری، وابسته گرایی، منابع انسانی ناکارآمد، منابع انسانی بدون مهارت، سنت گرایی، عادت واره، نالایقی، فساد سازمانی، کم ارزش انگاری انسان، جو سازمانی مسموم، بی اخلاقی، فرهنگ سازمانی مسموم، نتیجه گرا و فردگرا.نتیجه گیری: توسعه در سایه جذب و نگهداشت کارکنان شایسته به دست آمده و اهداف برنامه های بلندمدّت و راهبردی نیز در سایه انسان ها و سازمان های توسعه یافته تحقق می یابند که لازمه این امر نیز توجه وافر به موضوع جبران خدمات، آموزش و سلامت، هوشمندسازی و پاسخگو بودن نیروهای انسانی سازمان های کشور است.
شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی استانداری چهارمحال وبختیاری و ارائه راهکارهایی برای برطرف کردن آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
193 - 209
حوزههای تخصصی:
ارتقای سطح کیفیت عملکرد و رسیدن به اهداف و سیاست های سازمان هنگامی تحقق می یابد که نظام ارزیابی مؤثری با شاخص های مناسب وجود داشته باشد. با وجود اینکه در سال های اخیر اقداماتی در حوزه ارزیابی عملکرد کارکنان صورت گرفته، همچنان سازمان ها از نحوه اجرای ارزیابی عملکرد و نتایج و بازخوردهای آن رضایت ندارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری بود. پژوهش فعلی بر اساس هدف کاربردی و بر اساس نحوه جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری، به روش نمونه گیری هدفمند، متشکل از 36 نفر از خبرگان، شامل 34 نفر از کارشناسان و محققان و مدیران خبره در زمینه ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری و 2 نفر از استادان دانشگاه، بود. برای گردآوری شاخص ها از روش میدانی و کتابخانه ای و مصاحبه باز با خبرگان استفاده شد و 30 شاخص فرعی در قالب 8 بعد اصلی به دست آمد. برای اولویت بندی شاخص ها پرسشنامه ای طراحی و با روش دلفی فازی غربالگری انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد ابعاد اصلی «نظام بهبود و اصلاح عملکرد ضعیف»، «عدم صرف منابع و امکانات برای ارزیابی عملکرد»، «اجرای نادرست و نامناسب ارزیابی عملکرد»، و «ضعف مدیریتی در زمینه ارزیابی عملکرد» به ترتیب دارای بالاترین اولویت در میان ابعاد مسائل و مشکلات ارزیابی عملکرد هستند. در پایان راهکارهایی برای کاهش این مسائل ارائه شد.
طراحی مدل بهینه سازی زنجیره تأمین خون با استفاده از رویکرد فازی و زنجیره مارکوف تحت شرایط عدم قطعیت تقاضا و عرضه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
73 - 124
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ما یک مدل مبتنی بر برنامه ریزی عدد صحیح مختلط غیر خطی برای زنجیره تأمین خون تحت شرایط عدم اطمینان در تقاضا و عرضه، که از مرحله دریافت خون از داوطلبان تا لحظه توزیع در مراکز تقاضا را در بر می گیرد، ارائه نموده ایم. چالش هایی که در این مدل بهینه سازی پرداخته شده، کاهش هزینه های متحمل بر زنجیره تأمین خون به همراه کمینه کردن میزان کمبود و میزان انقضای فرآورده های خونی می باشد. برای مواجهه با عدم اطمینان میزان عرضه خون اهداکنندگان از زنجیره مارکوف و برای تخمین مقادیر نیاز مراکز درمانی، تقاضای واصله به صورت فازی در نظر گرفته شده است. سپس مدل ارائه شده در سایز کوچک توسط نرم افزار گمز و درسایز های بزرگ توسط الگوریتم های فرابتکاری خفاش و وال حل شده و نتایج ارائه گردیده است. در پایان یک مطالعه موردی نیز جهت بررسی کاربرد مدل مورد بررسی قرار گرفته است. که نتایج حاصله نشان دهنده کاهش مطلوب هزینه ها و نیز کاهش میزان کمبود و انقضای محصولات خونی در زنجیره تأمین می باشد
تأثیر مدیریت دانش و فناوری های صنعت 4.0 در سازمان ها: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
119 - 156
حوزههای تخصصی:
فناوری های جدید در زمیته صنعت 4.0 به شرکت ها اجازه می دهد تا فرآیندهای تجاری خود را بهبود بخشند و محصولات و خدمات را از طریق دانش جدیدی تولید شده سفارشی کنند. ایجاد و اشتراک دانش جدید هم به استفاده بهینه از فناوری های جدید صنعت 4.0 و هم به تعاملات در طول زنجیره ارزش بستگی دارد. با این حال، دستیابی به مزایای کسب و کار به شدت به منابع انسانی و به مهارت ها و شایستگی های دیجیتالی آنها بستگی دارد. از این منظر، شرکتهایی که به پارادایم صنعت 4.0 نزدیک می شوند، باید چنین فناوری های جدیدی را به عنوان ابزار جدیدی در نظر بگیرند که ایجاد و اشتراک دانش جدید را امکان پذیر می سازد. بنابراین، آنها باید به مهارت ها و شایستگی های دیجیتالی مورد نیاز برای مدیریت این دگرگونی فن آوری توجه کنند و ارتقای شایستگی های داخلی را تقویت کنند. هدف تحقیق حاضر ترکیب نتایج و یافته های بدست آمده از مطالعات کیفی است. بنابراین بینش جدیدی از یافته های مطالعات قبلی ارائه می گردد. در این پژوهش از یک رویکرد فراترکیبی برای بررسی مطالعات موردی کیفی استفاده شد که در آن رابطه بین مدیریت دانش و صنعت 4.0 و قابلیت های آنها در سازمان بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که قابلیت های مدیریت دانش در حوزه صنعت 4.0 در دو بعد بررسی می شود: مدل های کسب و کار و نوآوری سازمانی. این تحقیق همچنین بیانگر آن است که جهت رفع چالش های سازمانی می بایست استراتژی های مدیریت دانش و سطح بلوغ فناوری های صنعت 4.0 در سازمان ها درک شود.
بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های جنگ شناختی بر روی میزان رضایت شغلی کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
26 - 42
حوزههای تخصصی:
ضرورت جهان کنونی موجب شده است بسیاری از کشورهای پیشرفته سازمان های خود را پیوسته بررسی، تحلیل و نقد کنند و شیوه های نو و سازگار با ضرورت های جهان کنونی را برپا و کارآمد کنند. نیروی انسانی از مهم ترین سرمایه های سازمان ها بوده که برخورداری آن ها از رضایت شغلی می تواند یاریگر سازمان ها در رسیدن به اهدافشان باشد. برای ارتقاء سطح این متغیر در نیروی انسانی در سطح نیروهای مسلح مطالعات بسیاری انجام شده، ولی در این میان به نقش و اهمیت جنگ شناختی، به عنوان عامل تأثیرگذار بر این متغیرهای شغلی ازجمله رضایت شغلی کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر باهدف تعیین بررسی میزان تأثیر آموزش مؤلفه های جنگ شناختی بر میزان عملکرد شغلی کارکنان یکی از یگآن های نزاجا انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون –پس آزمون و پیگیری است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 16 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس آموزش مؤلفه های جنگ شناختی برای گروه آزمایش به مدت 7 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل از هیچ گونه آموزشی برخوردار نشد. در این پژوهش از پرسشنامه رضایت شغلی ... استفاده گردید و داده های به دست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که کاربرد آموزش مؤلفه های جنگ شناختی در فضای کار برای کارکنان نظامی می تواند در ارتقاء مؤلفه های شناختی در حوزه کاری و ملی و همچنین افزایش آگاهی و بالا بردن رضایت شغلی آن ها مؤثر باشد.
تحلیل کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش با استفاده از رویکرد تلفیقی مدل سازی ساختاری تفسیری و معادلات ساختاری (مورد مطالعه: صنعت برق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
133 - 164
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مدیریت دانش در بهبود عملکرد صنایع مختلف از جمله صنعت برق در زمینه-هایی همچون کاهش خطرات ایمنی، استفاده از سیستم های پیچیده و ...، نگهداشت و جذب دانش به منظور ارتقاء سطح مهارت کارکنان ضروری است. هدف از انجام این پژوهش بررسی چگونگی کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش در صنعت برق کشور است. به منظور انجام پژوهش حاضر در ابتدا 12 دستاورد حاصل از کارکرد فناوری فراجهان با مرور پیشینه پژوهش شناسایی و به تأیید خبرگان و مدیران صنعت برق کشور رسید. در ادامه با استفاده از روش نمونه-گیری قضاوتی و نظرخواهی از 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران صنعت برق کشور، نحوه ارتباط میان دستاوردهای حاصل از کارکرد فناوری فراجهان شناسایی و مدل مفهومی چگونگی کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش در صنعت برق کشور با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری ارائه شد. مدل سازی ساختاری تفسیری دارای کاستی هایی از جمله اتکاء به شهود و قضاوت شرکت کنندگان است. این مشکل اعتبار رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری را تحت تأثیر قرار می دهد. برای حل این مشکل و به منظور اعتبارسنجی مدل ارائه شده حاصل از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 350 پرسشنامه میان کارکنان و مدیران صنعت برق کشور توزیع و تعداد 307 پرسشنامه بازگشت داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که فناوری فراجهان از طریق قابلیت هایی همچون هوش مصنوعی محیطی، شبیه سازی، پردازش زبان طبیعی، استفاده از شبکه های اجتماعی، تحلیل داده ها، سازماندهی دانش، همکاری، به اشتراک گذاری دانش، دسترسی به منابع گسترده، آموزش تعاملی، ذخیره سازی دانش و به روز رسانی دانش در نگهداشت و جذب دانش نقش اساسی دارد.
طراحی الگوی دموکراسی تجاری شرکت های پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسی یکی از قدرتمندترین کلمات در جهان است. به عبارتی دموکراسی را می توان به عنوان یک ایدئولوژی، یک مفهوم یا یک نظریه درک کرد. دموکراسی در حوزه ی سیاست ایجاد شده و در حکمرانی مطرح گردیده است، اما در سال های اخیر این مفهوم خود را در سازمان ها و شرکت ها و بطور کلی دنیای کسب و کار جای داده است. دموکراسی تجاری مفهومی است که می تواند راهگشایی برای رسیدن به موفقیت، رشد و توسعه ی سازمان ها و شرکت ها باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه و تدوین الگوی دموکراسی تجاری شرکت های پتروشیمی ایران است. این پژوهش بصورت کیفی انجام شده است. استراتژی پژوهش داده بنیاد است. جامعه مورد نظر شامل متخصصان مدیریت بازرگانی، اساتید دارای کتب و پژوهش در حوزه سیاست گذاری تجاری همچنین خبرگان حوزه علوم سیاسی و اقتصاد سیاسی و افراد رده بالای سازمان های تجاری می باشند. نمونه گیری به صورت گلوله برفی و هدفمند است. همچنین روش تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک به روش کدگذاری می باشد. بعد از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج نشان می دهد که 27 مقوله برای شرایط علی، محوری، راهبردها، مداخله گرها، مقوله های محیطی و پیامدها توسط پژوهشگر بدست آمده اند.
طراحی سناریوهای زنجیره تأمین و بررسی نحوه تأثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی سناریوهای زنجیره تأمین و بررسی نحوه تأثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، یک تحقیق تحلیلی-پیمایشی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مجموعه کارشناسان شاغل در بخش تدارکات و امور کالای شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشند که از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شد و مطلع ترین افراد به تعداد 14 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. بمنظور دستیابی به داده های اولیه از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. پرسشنامه پژوهش شامل 50 مؤلفه در 5 پارادایم تاب آوری، ناب، چابکی، مدیریت دانش و مدیریت جهادی می باشد. برای روایی پرسشنامه از روش دلفی و ضریب هماهنگی کندال و برای محاسبه پایایی پرسش نامه تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از سناریو ریزاد می باشد. سه سناریوی زنجیره تأمین با عناوین: افزایش ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات به منظور بررسی نحوه تأثیر آن ها بر متغیرهای مربوطه طراحی گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که افزایش بیش از حد ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات، نتایج مثبت و منفی خاص خود را در بر خواهند داشت که ایجاد حالت مطلوب و بهینه بر اساس خروجی های مختلف مدل در زمینه اتخاذ سیاست سازمان بسیار مثمر ثمر خواهد بود.
تدوین چارچوب سنجش پیچیدگی در پروژه های صنعتی ایران با استفاده از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند که پیچیدگی ممکن است عامل مهمی در شکست یک پروژه در رسیدن به اهداف هزینه، زمان و کیفیت باشد. با آنکه در مطالعات بسیاری شاخص های مهم پیچیدگی پروژه ها شناسایی شده، اما تأثیر وزنی آنها به ندرت بررسی شده است. در این مقاله، ادبیات پیچیدگی پروژه برای توسعه یک چارچوب ساده و پویا بررسی شده و40 شاخص پیچیدگی در 9 فاکتور شناسایی و طبقه بندی گردید، سپس جهت ارزیابی در اختیار30 کارشناس خبره صنعتی و دو مشاور پژوهشی قرار داده شد، تا نقش هر شاخص را در پیچیدگی پروژه های صنعتی ارزیابی کنند. طی سه مرحله اجرای روش دلفی این شاخص ها، اعتبارسنجی، وزن دهی ورتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که شاخص های مربوط به فاکتور های پیچیدگی زمینه، محتوا و وابستگی پروژه بیشترین وزن انباشته را دارند همچنین وجود عدم قطعیت و ابهام در بالا رفتن وزن هر شاخص نقش تاثیرگذاری را نشان داد. از چارچوب ارائه شده، جهت سنجش میزان پیچیدگی در 14 پروژه صنعتی استفاده شد. نتایج نشان دهنده سطح بالای پیچیدگی در پروژه های بین الملی در حال اجرا توسط شرکت های ایرانی بود. با وجود تفاوت در رویکرد مدیریت پیچیدگی در این پروژه ها، اشتراکاتی شناسایی شدند که راهکارهای پیشنهادی برای آنها می توانند به مدیران پروژه های دیگر در دست یابی به نتایج مثبت برای مدیریت پیچیدگی کمک کنند. مدیران پروژه با کمک نتایج این تحقیق می توانند چارچوبی برای سنجش مدیریت پیچیدگی در اختیار داشته باشند و به کارشناسان صنعت اجازه می دهد اقدام به اولویت بندی و تخصیص کارآمد منابع محدود خود در پروژه های پیچیده نمایند.
رابطه یادگیری اکتشافی با دوسوتوانی سازمانی با تعدیل گری گرایش به کارآفرینی در پلتفرم های صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 92
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان های دوسوتوان به خوبی پارادوکس ها را مدیریت می کنند و هم زمان از کشف و بهره برداری، تغییر و ثبات، کارایی و انعطاف پذیری و دوقطبی های مانند آن ها بهره می گیرند. این پژوهش با تمرکز بر پلتفرم های آنلاین صنعت گردشگری به دنبال تبیین رابطه بین متغیرهای یادگیری اکتشافی و دوسوتوانی سازمانی است که به تازگی اهمیت بالایی یافته اند. همچنین، اثر متغیر میانجی نوآوری باز و تعدیل گر گرایش به کارآفرینی را در این رابطه بررسی می کند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین یادگیری اکتشافی با دوسوتوانی سازمانی با درنظر گرفتن نقش تعدیل گر گرایش به کارآفرینی در پلتفرم های صنعت گردشگری بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر پارادایم، اثبات گرایانه و از منظر هدف، کاربردی است. پژوهش، رویکرد کمّی دارد و از نظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی و از منظر زمانی یک پژوهش مقطعی است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه به وسیله خبرگان و روایی سازه آن به وسیله روایی همگرا و واگرا مورد تأیید قرار گرفتند. در این راستا، ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب بخش های مختلف پرسشنامه، اعداد بالای ۷/۰ را نشان دادند. جامعه این پژوهش شامل کلیه کسب وکارهای پلتفرمی فعال در حوزه رزرو آنلاین مستقر در شهر تهران بودند. با توجه به فرمول کوکران، تعداد 44 کسب وکار به صورت تصادفی ساده (از طریق قرعه کشی) به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه پژوهش برای پاسخگویی در اختیار ۱ تا ۵ نفر از افراد کلیدی این کسب وکارها با جایگاه سازمانی مرتبط با موضوع پژوهش، مانند واحدهای تحلیل کسب وکار، برنامه ریزی، مدیران محصول و بازاریابی، قرار گرفت. در نهایت، 104 پرسشنامه جمع آوری شد که در نهایت با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، این داده های گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین یادگیری اکتشافی و دوسوتوانی سازمانی رابطه وجود دارد. علاوه بر این، نوآوری باز از یادگیری اکتشافی تأثیر پذیرفته و بر دوسوتوانی سازمانی اثر می گذارد؛ نقش میانجی آن نیز تأیید شد. اما، نقش تعدیل گر گرایش به کارآفرینی در رابطه بین نوآوری باز و دوسوتوانی سازمانی تأیید نشد.نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های پژوهش، نقش یادگیری سازمانی و گرایش به کارآفرینی را در دوسوتوانی سازمانی در پلتفرم های صنعت گردشگری را برای سیاست گذاران آشکار نمود. در واقع، این پژوهش نشان می دهد که جهت خلق دوسوتوانی، لازم است پلتفرم های صنعت گردشگری سازمانی بر توسعه یادگیری اکتشافی، تمرکز و سرمایه گذاری کنند. البته، این یادگیری اکتشافی بایستی با عبور از مسیر نوآوری باز به دوسوتوانی سازمان تبدیل شود. از این رو، این پلتفرم ها بایستی شاخص هایی نیز برای سنجش و پایش حرکت یادگیری اکتشافی در مسیر مناسب تعریف کنند.
تلفیق اجتماعی مهاجران در محیط کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
73 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ارکان هر زیست بوم کسب وکار، سرمایه انسانی است که انباشت آن ازطریق پرورش و جذب نیروی کار ماهر، می تواند عاملی کلیدی برای رشد بهره وری و توسعه اقتصادی مناطق و کشورها باشد. دراین بین، مهاجرت، نوعی پویایی جمعیت شناختی و تحرک جغرافیایی نیروی کار است که موجب تنوع بخشی و درنتیجه، زایش و بروز ایده های جدید و تأمین نیروی کار موردنیاز در زیست بوم های پذیرنده مهاجر می شود. این پژوهش به شیوه آمیخته از نوع اکتشافی باهدف شناسایی سازوکارهای تلفیق اجتماعی مهاجران در محیط کسب وکار در استان گلستان به انجام رسید.روش شناسی: این پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها از نوع میدانی، ازمنظر کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. به لحاظ روش شناسی، طرح آمیخته این پژوهش از نوع اکتشافی، الگوی توسعه ابزار (تأکید بر کمی) است. اطلاعات لازم از 15 نفر از خبرگان به شیوه کاری، همانند کنفرانس دلفی گردآوری شد. این پژوهش در دو مرحله کلی به انجام رسید. در مرحله اول، برمبنای روش گروه کانونی، ۳۳ سازوکار شناسایی و اولویت بندی شد. برخی از این سازوکارها درسطح کسب وکار و برخی دیگر، درسطح زیست بوم قابل پیگیری هستند. در مرحله دوم، نیز با انجام الگوسازی ساختاری تفسیری، به سطح بندی سازوکارهای شناسایی شده پرداخته شد.یافته ها: براساس یافته ها، سازوکارها در 11 سطح شناسایی شدند. درسطح اول (بالاترین سطح) سازوکارهایی قرار گرفته اند که نشان دهنده اثرپذیری و اهمیت بالای آن ها است (نظیر، تلفیق ملاحظات ویژه حمایت از نیروی کار مهاجر در قوانین و مقررات مربوطه). درسطح آخر (یازدهم) سازوکار هایی قرار دارند که همانند سنگ زیربنای تلفیق اجتماعی مهاجران هستند، شامل برگزاری تورهای آشنایی با اجتماع محلی، جلسات مشورتی اختصاصی و رویدادهای دورهمی برای مهاجران و خانواده های آن ها، کمک های مالی و ارایه امکانات، پرداخت به موقع حقوق، اعلام به موقع خاتمه کار، ترغیب هماهنگی و همکاری واحدهای صنفی برای تبادل و جابجایی نیروی کار مهاجر. با توجه به اینکه تلفیق اجتماعی نیروی کار مهاجر باهدف تاب آوری، سازگاری و بهره وری آن ها درچند سطح رخ می دهد، لذا مطابق یافته های پژوهش، نیاز است سازوکارهای شناسایی شده به تفکیک سطوح مربوطه دسته بندی و طرح شود. لازم به ذکر است، این طبقه بندی چندسطحی نه به معنای تمایز و جدابودگی اقدامات، بلکه مؤید هماهنگی بین سطوح مختلف برای تحقق ادغام و تلفیق اجتماعی نیروی کار مهاجر است.نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج این پژوهش می تواند برای سازمان های دولتی ازجمله ادارات کار استانی به ویژه در نواحی که با سرریز نیروی کار مهاجر مواجه هستند، جهت سیاست گذاری تلفیق بهتر نیروی کار مهاجر در محیط کسب وکار مورد استفاده قرار گیرد.
شاخص ها و الزامات توسعه پایدار شهری
حوزههای تخصصی:
این مقاله، پژوهشی در باب مفهوم توسعه پایدار با تأکید بر توسعه و چشم اندازهای شهری است. هدف این تحقیق معرفی راه های دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. بحث توسعه پایدار بر این فرض است که جوامع نیاز به مدیریت سه نوع سرمایه (اقتصادی، اجتماعی، و طبیعی) دارند که ممکن است ناپایدار باشند. توسعه پایدار یک اصل سازمان دهنده برای زندگی انسان است. این فرض یک آینده مطلوب را برای جوامع بشری بدون تضعیف پایداری سیستم های طبیعی و محیط زیست فراهم می کند.این مقاله، پژوهشی در باب مفهوم توسعه پایدار با تأکید بر توسعه و چشم اندازهای شهری است. هدف این تحقیق معرفی راه های دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. بحث توسعه پایدار بر این فرض است که جوامع نیاز به مدیریت سه نوع سرمایه (اقتصادی، اجتماعی، و طبیعی) دارند که ممکن است ناپایدار باشند. توسعه پایدار یک اصل سازمان دهنده برای زندگی انسان است. این فرض یک آینده مطلوب را برای جوامع بشری بدون تضعیف پایداری سیستم های طبیعی و محیط زیست فراهم می کند.
حکمرانی خوب و مفاهیم آن
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۱)
104 - 113
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر حکمرانی تبدیل به موضوعی داغ در مدیریت بخش دولتی شده است و این به واسطه نقش مهمی است که حکمرانی در تعیین سلامت اجتماع ایفا می کند. از دغدغه های اصلی کشورهای در حال توسعه قرار گرفتن در مسیرتوسعه و توسعه یافتگی است. عدم رشد اقتصادی، فقر و فقدان پاسخگویی، فساد و عدم حاکمیت قانون ازجمله چالشهایی است که این کشورها با آن مواجه اند. در حال حاضر پس از اصلاحات دولتی دهه 80 میلادی، به دلیل مشکلات ناشی از کمبود بودجه، بسیاری از کشورها وضعیت مناسب تری پیدا کرده اند. هر چند که هنوز نیاز است ارائه خدمات به طور اقتصادی و کارآمد مدیریت شود، با این حال، وجود انگیزه مالی برای انجام اصلاحات مدیریتی ضعیف تر شده است. در حال حاضر چالش های دیگری بروز کرده و انگیزه ای برای انجام اصلاحات شده اند. یکی از این چالش ها نحوه ایجاد و شکل دهی حکمرانی خوب است. مقاله حاضر در پی شناسایی چارچوب و مفاهیم مرتبط با حکمرانی است. از سوی دیگر، مطالعات توسعه و آمارهای سازما نهای جهانی بیانگر آن است که از مهمترین عوامل می باشد؛ چنانکه حکمرانی خوب را بنیان توسعه خوانده اند. مقاله پیش رو حکمرانی خوب، رشد و توسعه کشورها ضمن مروری بر ادبیات حکمرانی، با جمع بندی تعاریف حکمرانی و با نگاهی تازه به بازخوانی این مقوله می پردازد.
طراحی سیستم خبره فازی شناسایی میزان سلامت برگزاری مناقصات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
43 - 74
حوزههای تخصصی:
موضوع مناقصه در فعالیت های اقتصادی به معنای ایجاد فرصت برابر برای فعالان اقتصادی و کشف کمترین قیمت برای دستگاه های اجرایی است . بسیاری از فعالیت های تجاری و صنعتی در دستگاه های اجرایی دولتی یا عمومی از نوع معاملات بزرگ هستند که اجرای آن ها نیاز به برگزاری مناقصه عمومی یا مناقصه محدود دارد. همه ساله تعداد زیادی معامله تجاری از طریق مناقصه انجام می شود که با توجه به حجم عظیم آن حتّی درصد کمی انحراف از قانون در این حوزه می تواند فساد اقتصادی بزرگی شده و مبلغ شایان توجهی را به خود اختصاص دهد. هدف از این مقاله طراحی یک سیستم مبتنی بر روش شناسی سیستم خبره فازی برای شناسایی میزان سلامت مناقصات است. این پژوهش دارای رویکرد اکتشافی بوده و مبتنی بر روش سیستم های خبره انجام شده است. این سیستم یک پایگاه دانش دارد که در آن قوانینی وجود دارند که میزان سلامت مناقصه یا انحراف از قانون مبتنی بر این قوانین استنباط می شود که به صورت قواعد اگر-آنگاه است. قوانین پایگاه دانش با بررسی قوانین بالادستی و همچنین نظرات خبرگان این عرصه به ویژه در دستگاه های نظارتی احصاء شده اند و سپس به حالت اگر-آنگاه تبدیل شده اند. برای طراحی سیستم خبره فازی از نرم افزار متلب استفاده می شود که امکان جمع آوری قواعد، کدنویسی قواعد و استنباط فازی را فراهم می کند. نتایج حاصل ۳۰ قاعده فازی برای سنجش درجه صحت مناقصات است. از سیستم طراحی شده می توان در دستگاه های حاکمیتی، دستگاه های نظارتی و کلیه دستگاه هایی استفاده کرد که برگزار کننده مناقصه بوده و قصد اطمینان از رعایت قوانین و سلامت مناقصات را دارند.
تأثیر هوش مصنوعی بر بهبود اثربخشی سیستم های اطلاعات حسابداری (مورد مطالعه: شهرداری های استان تهران)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر هوش مصنوعی در بهبود اثربخشی سیستم های اطلاعات حسابداری (مورد مطالعه: شهرداری های استان تهران) است. روش تحقیق این پژوهش از نوع کمی بوده و داده ها با استفاده از رویکرد میدانی، از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین پایایی پرسشنامه طبق آزمون آلفا کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته و معتبر شناخته شد. پرسشنامه در شهرداری های مناطق ۲۲ گانه استان تهران در سال ۱۴۰۳ توزیع شده و ۲۵۰ پرسش نامه معتبر دریافت شد. همچنین داده ها با استفاده از نرم افزار۲۶ SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که هوش مصنوعی با بهبود دقت و سرعت پردازش داده ها، کارایی سیستم های اطلاعات حسابداری را به طور معنی داری افزایش می دهد و با اتوماسیون وظایف تکراری، تمرکز بر اهداف استراتژیک را تسهیل می کند. این فناوری همچنین با کاهش معنی دار خطاهای انسانی، داده های صحیح و دقیقی را به موقع در اختیار حسابرسان قرار می دهد.
پیش بینی سود هر سهم و مدیریت واقعی سود با استفاده از اندازه گیری بهینه دارایی های عملیاتی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پیش بینی سود هر سهم و مدیریت واقعی سود با بیش نمایی خالص دارایی های عملیاتی در صنایع پتروشیمی پذیرفته شده در بورس ایران است. این پژوهش شرایطی را مطالعه می کند که متورم بودن ترازنامه، استفاده از اقلام تعهدی اختیاری برای مدیریت سود افزایشی را محدود می سازد. در چنین شرایطی پیش بینی می شود شرکت ها برای اجتناب از گزارش سود غیرمنتظره منفی، به مدیریت سود واقعی و مدیریت کاهشی پیش بینی های سود روی آورند. این پژوهش با استفاده از روش رگرسیون لاجیت، 680 مشاهده از 40 شرکت پتروشیمی بورسی ایران را طی دوره زمانی 1385 تا 1402 مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری بین کاهشی بودن پیش بینی سود هر سهم و بیش نمایی خالص دارایی های عملیاتی وجود دارد. همچنین، بین مدیریت سود واقعی و بیش نمایی خالص دارایی های عملیاتی نیز رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. این نتایج نشان می دهد زمانی که شرکت ها در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری با محدودیت مواجه می شوند، احتمال استفاده از مدیریت سود واقعی و مدیریت کاهشی پیش بینی های سود افزایش می یابد تا از گزارش سود غیرمنتظره منفی اجتناب کنند.
تحلیل استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای سکوهای گردشگری با رویکرد ترکیبی فازی چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
112 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف؛ با ورود به عصر انقلاب چهارم صنعتی و مواجه با جریان روزافزونی از کاربرد فناوریهای دیجیتال، این پژوهش درصدد تحلیل و ارزیابی استراتژیهای بازاریابی دیجیتال برای پلتفرمهای گردشگری با استفاده از ابزارهای تصمیم گیری چندمعیاره است. روش؛ این پژوهش با استفاده از روش فازی-بهترین/بدترین ابتدا به وزن دهی معیارهای انتخاب استراتژی بازاریابی دیجیتال پرداخته و در ادامه این معیارها را با استفاده از روش تاپسیس فازی مبنای ارزیابی تعدادی از استراتژی های بازاریابی دیجیتال درپلتفرمهای گردشگری قرار داده است. یافته ها؛ بنا به روش فازی بهترین-بدترین، معیار وفاداری مشتری کمترین وزن و معیار کاهش هزینه ها بیشترین وزن را به خود اختصاص داد. همچنین براساس معیارها و به استناد روش فازی-تاپسیس ، بازاریابی شبکه های اجتماعی بالاترین اولویت را داشته و به عنوان موثرترین استراتژی بازاریابی دیجیتال برای پلتفرم های گردشگری شناسائی شد.نتیجه گیری؛ بازاریابی شبکه های اجتماعی در صدر قرار گرفت و بهینه سازی موتور جستجو در رتبه بعدی استراتژیهای بازاریابی دیجیتال در حوزه گردشگری واقع شد. در عصر جدید فناوری اطلاعات، ابزارهائی نظیر بازاریابی ئی-میلی دیگر چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و به جهت تبلیغات در فضای دیجیتال میبایست بر روی ابزارهای مبتنی بر شبکه های اجتماعی، هوش مصنوعی و کلان داده تمرکز نمود.نوآوری پژوهش؛ دستاورد این پژوهش به منظور توسعه مدلهای ارزیابی عملکرد بازاریابی دیجیتال در فضای عدم قطعیت و ابهام با تکیه بر معیارهای چندگانه و الویت بندی ابتکارات، استراتژی ها و برنامه های تبلیغات و فروش با رجوع به نظر خبره و در نظر گرفتن معیارهای متعدد قابل بهره برداری خواهد بود.