فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۱ مورد.
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
141 - 168
حوزههای تخصصی:
قدرت هوشمند ترکیب هدفمند و هوشمندانه قدرت سخت (زور و اجبار) و نرم (اقناع و جذابیت) اس ت که بهره گیری از آن منجر به ارتقای توانایی های یک کشور در سیاست خارجی و کسب منافع ملی با صرف هزینه و زمان کمتر است. این مسئله موجب شده است تا دولت ها تلاش کنند تا از ترکیب منابع نرم و سخت خود با توجه به شرایط مختلف به گونه های مختلفی استفاده کنند. با در نظر گرفتن تحولات پیرامونی کشور ایران در غرب آسیا و پیوند خوردن منافع ملی ایران با این تحولات این سؤال مطرح می شود که چگونه جمهوری اسلامی ایران در تحقق اهداف و منافع خود از قدرت هوشمند استفاده کرده است؟ یافته های این پژوهش که به روش توصیفی-تبیینی گردآوری شده نشان می دهد که ایران نسبت به تحولات محیط پیرامونی در غرب آسیا ازجمله در کشور سوریه منفعل نبوده و در راستای تحقق اهداف خود در جهت دست یابی به نفوذ و مقابله با تهدیدات روزافزون از قدرت هوشمند (قدرت نرم و قدرت سخت) استفاده کرده است به طوری که در بعد سخت حضور جهادی ایران در سوریه حضور نظامی برای حفظ توازن قوا تقویت امنیت سوریه حضور نیروهای محور مقاومت در سوریه و در بعد نرم تأکید بر رویه دمکراتیک برای حل بحران، مخالفت با تجزیه طلبی سوریه، جلب حمایت کشورهای دیگر از سوریه بوده است.
ادراک رهبران ترکیه و عربستان از مقوله محور مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برداشت های درست و نادرست بر مناسبات دولت ها و درنتیجه، بر مناسبات منطقه ای تأثیرگذار است. وضعیت امروز منطقه خاورمیانه، مصداق روشنی برای بحث درباره برداشت های درست و نادرست بازیگران مؤثر است. در این شرایط، رهبران دو کشور ترکیه و عربستان، با توجه به شخصیت و ذهنیت متفاوتشان، نوع نگاه، تفسیر، برداشت، تصمیم، و سیاست خارجی متفاوتی را در مورد موضوع های گوناگون در منطقه خاورمیانه و ازجمله در حوزه اهداف و اولویت های سیاست خارجی ایران پیگیری می کنند؛ ازاین رو، تحلیل زمینه های شکل گیری ذهنیت متفاوت این رهبران درباره موضوع های گوناگون در سطح منطقه و بین الملل، بسیار ضروری است. براین اساس، پژوهش حاضر با تکیه بر این تأثیرگذاری، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که: «ذهنیت متفاوت رهبران ترکیه و عربستان درباره ماهیت و اهداف محور مقاومت، به عنوان یکی از متغیرهای کلیدی نظم و نظام سیاسی و امنیتی این منطقه، چگونه قابل تبیین است؟» برپایه فرضیه پژوهش، «مبانی و زمینه های شکل گیری ذهنیت و دیدگاه این رهبران درباره محور مقاومت را در زنجیره ای از سه گزاره تفاوت در منافع و اهداف، تفاوت در ماهیت سیاست خارجی، و سیاست ها و اقدامات انجام شده براساس این ماهیت، می توان توضیح داد»؛ زنجیره ای که نشان می دهد، ذهنیت متفاوت این رهبران برپایه ارتباط میان این سه گزاره بر شکل سیاست ها و اقدامات در مورد مسائلی مانند محور مقاومت، نظم امنیتی منطقه ای، مشارکت یا تعامل با غرب، حل و فصل مسئله اسرائیل فلسطین، و... تأثیرگذار بوده است.
سیاست مهاجرتی ایالات متحّده آمریکا در دوران ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۷)
59 - 88
حوزههای تخصصی:
دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا (2020-2016) یکی از چالش برانگیزترین دوران ها در تاریخ ایالات متحّده و جهان شناخته می شود. این دوران با توجه به ویژگی های خاص آن، از اهمیت بالایی برخوردار است و دلیل اصلی آن را باید در سیاست های ترامپ جست وجو کرد. پژوهش حاضر به سیاست های مهاجرتی آمریکا در دوران دونالد ترامپ پرداخته و به دنبال بررسی عوامل ایجاد این سیاست هاست. در همین راستا، از چهارچوب افول نظم لیبرال و رشد ملّی گرایی، از زاویه پیامدهای ناشی از سیاست های اقتصادی نئولیبرال و سیاست های مداخله گرایانه نظامی جرج دبلیو بوش بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رشد ملّی گرایی از دلِ افول نظم لیبرال برخاسته و نتیجه آن رشد احزاب ملّی گرا و راست افراطی و اقبال عمومی به آن ها بوده است. دونالد ترامپ در چنین شرایطی و با محوریت ملّی گرایی سیاسی- اقتصادی و با شعارِ «اول آمریکا» به قدرت رسید و سیاست خارجی آمریکا را بر مبنای اعمال قوانین، دستورات اجرایی، و خروج و تجدیدنظر در بسیاری از توافق نامه های بین المللی بنا گذاشت. تمرکز این پژوهش، بر سیاست های مهاجرتی آمریکا در دوران ترامپ است که اصلی ترین ویژگی آن، رویکرد گزینشی در پذیرش مهاجران است. در مجموع، این پژوهش تبیین کرده است که افول هنجارها و نهادهای نظام بین المللی لیبرال سبب رشد ملّی گرایی سیاسی و اقتصادی شده است و این به نوبه خود زمینه محدودیت هایی را در سیاست مهاجرتی آمریکا در دولت ترامپ فراهم آورده است.
اهداف استکبار جهانی از ایجاد جنگ های مذهبی سی ساله در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۹
5 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی اهداف استکبار جهانی از ایجاد جنگ های مذهبی در جهان اسلام، براساس تجربه تاریخی جنگ های سی ساله اروپا در قرن هفدهم میلادی است. این پژوهش نوعی تحقیق کاربردی - اکتشافی است که با روش پژوهش ترکیبی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه «خبرگان علمی» «کارشناسان مسایل سیاسی» و «کارشناسان مسایل دفاعی-امنیتی» است. روش نمونه گیری، در مرحله کیفی، روش نمونه گیری هدفمند و در مرحله کمی، روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی بود. حجم نمونه در مرحله کیفی 18 نفر بود که به دلیل دستیابی به اشباع نظری تا سیزده نفر ادامه یافت همچنین حجم نمونه در مرحله کمی 24 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی، مصاحبه عمیق و در مرحله کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از داده های حاصل از مرحله کیفی ساخته شد. برای تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها از روش تحلیل محتوا و برای اعتباریابی یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه ها از روش دلفی استفاده شد، برای این منظور یافته های حاصل از مصاحبه ها درقالب یک پرسشنامه محقق ساخته، سازماندهی و برای مصاحبه شوندگان ارسال شد و پس از دو مرحله رفت و برگشت، نتایج حاصل توسط آزمون دوجمله ای مورد تحلیل قرارگرفت. یافته های تحقیق نشان داد که اهداف استکبار را می توان در قالب چهار دسته شامل «اهداف سیاسی» «اهداف اقتصادی» «اهداف نظامی - امنیتی» و «اهداف فرهنگی- اجتماعی» طبقه بندی نمود.
واکاوی نقش معنویت در مدیریت انقلابی براساس دیدگاه رهبر معظم انقلاب با تاکید بر قرآن کریم و صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۹
153 - 179
حوزههای تخصصی:
مدیریت نقش بسزایی در کارایی سازمانی دارد و بدون مدیریت صحیح و اسلامی امکان رشد حقیقی در سازمان ها وجود نخواهدداشت. مدیریت انقلابی به عنوان یک مدیریت مبتنی بر ارزش، دارای ویژگی های منحصر به فردی است که در شرایط حاضر کشور و لزوم عبور از مشکلات مدیریتی، اهمیت دوچندانی یافته است. از میان مولفه های متعدد مدیریت انقلابی، معنویت جایگاه ویژه ای دارد. در این پژوهش که از لحاظ روش کیفی است با بهره گیری از تحلیل مضمون و تشکیل شبکه مضامین، سعی شده الگوی مدیریت مبتنی بر معنویت براساس بیانات رهبر معظم انقلاب و با استناد به آیات قران کریم و صحیفه سجادیه، ارائه شود. در این مقاله در ابتدا با مطالعه بیانات معظم له، 43 مضمون پایه با بهره گیری از نرم افزار Maxqda22 استخراج شد و سپس این مضامین پایه در سه مضمون نگرشی، گرایشی و رفتاری با استناد به قرآن کریم و صحیفه سجادیه سازماندهی شدند. از آنجاکه مضامین استخراج شده مستند به آیات موضوعی قران کریم و فرازهای مرتبط در صحیفه سجادیّه هستند، از روایی لازم برخوردارند. پایایی نتایج نیز با محاسبه ضریب توافق کاپا دارای مقبولیت کافی (بالای 90 درصد) تشخیص داده شد. نتایج نشان می دهد مدیریت معنویت محور با پیروی از 10 مولفه (مضمون) بینشی، 12 مولفه گرایشی و 21 مولفه رفتاری محقق می شود. اصلی ترین و موثرترین مضامین در بین 43 مضمون پایه عبارت از مضمون توحید در بین مؤلفه های بینشی، صدق و اخلاص در بین مولفه های گرایشی و تقوا در بین مولفه های رفتاری می باشد.
Geoeconomics of Global Energy Transformation: Exploring the Dynamic Linkages between Oil Prices, Polyethylene Costs, and Shale Gas in the United States(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Unconventional Gas Production Revolution in the US has ushered in new opportunities for American petrochemical companies, granting abundant access to gas resources and fostering business growth. Consequently, prominent global petrochemical firms have made substantial investments in the United States' petrochemical and chemical industries. Simultaneously, the surge in gas production from unconventional reserves in the US has led to considerable growth in the country's petrochemical output. To address this crucial topic, we conducted a comprehensive time series analysis, investigating the long and short-term relationships between oil and polyethylene prices in the US during the shale gas development phase. Employing an autoregressive distributed lag (ARDL) model for the period spanning from January 2013 to December 2017, our research findings reveal that, in the long run, there exists a positive and significant influence of the oil price variable on polyethylene prices. However, in the short term, no discernible impact on the polyethylene price variable was observed. Interestingly, the analysis also indicates a unidirectional causal relationship, with oil prices influencing polyethylene prices. This finding suggests that despite the divergence between oil and gas prices, oil remains a crucial determinant of petrochemical product pricing. The results underscore the significance of shale gas development and its impact on the petrochemical industry. As the US continues to experience increased gas production, comprehending the intricate relationships between oil, gas, and petrochemical prices becomes imperative for companies' strategic decision-making and policymakers alike.
نقش یابی قدرت های فرامنطقه ای در جنگ عراق علیه ایران، مبتنی بر نظریه رئالیسم
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
89 - 108
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی، سابقه تمدنی، مذهب تشیع و نیز اکتشاف نفت در قرن اخیر جایگاه ویژه ای را در جهان برای ایران ایجاد نمود. در دوران پهلوی با نفوذ گسترده قدرت های فرا منطقه ای، حکومت ایران به عنوان ژاندارم منطقه و متحد استراتژیک غرب به رهبری ایالات متحده شد. با وقوع انقلاب اسلامی، استکبار جهانی که منافع استراتژیک خود در منطقه را در معرض خطر می دید، از طریق نفوذ، تحریم، تهدید، کودتا، تحریکات قومی و در نهایت جنگ تحمیلی در راستای شکست انقلاب و اعاده نظم پیشین بر آمد. گسترش دامنه جنگ نیز زمینه ساز نقش های هر چه بیشتر قدرت های فرا منطقه ای و فشار بر ایران برای پایان دادن به جنگ شد. لذا چگونگی این نقش ها در جنگ و همچنین دلایل آنها در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت. یکی از بهترین نظریه هایی که می تواند شرایط حاکم بر نظام منطقه ای و ساختار نظام بین الملل را در شرایط جنگ عراق علیه ایران بعد از انقلاب را تشریح نماید، نظریه نوواقع گرایی می باشد، که در این تحقیق از آن استفاده شده است.
تحلیل گفتمان تمدن نوین اسلامی در دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) بر اساس نظریه جیمز پل جی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت تمدن غرب مبتنی بر سیطره و سلطه بر هر تمدنی است. ازجمله نگرانی ها و دغدغه های متفکران اسلامی، نوع و نحوه ی مواجهه ی تمدن اسلام در مقابل تمدن غرب بود. در این راستا پس از انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای با درک اهمیت و ضرورت چگونگی رویارویی دنیای اسلام با تمدن غرب، بیانات متعددی در خصوص تمدن نوین اسلامی داشتند. در مقاله ی حاضر، نگارندگان مترصد این هستند که با استفاده از روش تحلیل گفتمان جیمز پل جی، بیانات آیت الله خامنه ای در خصوص تمدن نوین اسلامی را مورد بررسی قرار دهند. سؤال پژوهش این است که تحلیل گفتمان بیانات آیت الله خامنه ای در مورد تمدن نوین اسلامی بر اساس روش نظریه جیمز پل جی به چه صورت است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با توجه به هفت مؤلفه ی سازندگی نظریه جیمز پل جی در گفتمان بیانات آیت الله خامنه ای در خصوص تمدن نوین اسلامی مواردی همچون فرهنگ غرب به عنوان یک فرهنگ مهاجم و مضر برای ایجاد تمدن نوین اسلامی، رابطه میان علم و تمدن نوین اسلامی، رابطه میان دانش مسلمین و بهره گیری از ابزار و امکانات جهانی جهت تحقق تمدن نوین اسلامی، کنش امت اسلامی در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی، رابطه میان دانشگاه ها و مدیران و رؤسای آن و ایجاد و تحقق تمدن نوین اسلامی، سیاست بهره گیری از نرم افزار یا سبک زندگی در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی و جمهوری اسلامی به عنوان یک نمونه ی موفق از کشورهای اسلامی در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی دارای اهمیت و ارزشمند است.
وظایف حکومت در اندیشه محمداسماعیل محلاتی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۴
112 - 147
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های اساسی در اندیشه سیاسی و حقوقی این است که حکومت چیست؟ وظایف آن کدام است؟ گستردگی این وظایف تا کجاست؟ از روزگار باستان تا به امروز به گونه های مختلفی این پرسش ها طرح شده است. البته با توجه به اقتضائات هر عصر و تمدن وظایف حکومت ها متفاوت بوده است. در مشروطیت ایران این مسئله به جد مطرح شد و بسیاری از اندیشمندان در خصوص آن سخن گفته اند. در این راستا، در پژوهش حاضر وظایف حکومت در اندیشه یکی از فقیهان مشروطه خواه، یعنی محمداسماعیل غروی محلاتی بررسی شده است. برای این منظور با روش توصیفی-تحلیلی انواع سلطنت در اندیشه محلاتی، وظایف حکومت در اندیشه خراسانی و نایینی و وظایف حکومت از دیدگاه محلاتی بررسی شد. نتیجه اینکه محلاتی با نظر به فلسفه مشروطیت که تحدید قدرت مطلق است، هفت وظیفه اصلی حکومت را أخذ مالیات، تأمین نیروهای نظامی، امنیت داخلی، وظایف قضایی، امور عام المنفعه، حفظ مرزها و حمایت از ایرانیان مقیم خارج می داند. وی پس از تبیین این موارد برای این هفت وظیفه، راه حل های خود را ارائه می دهد.
تحول مطالعات سیاست گذاری عمومی در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
1 - 23
حوزههای تخصصی:
ما در این مکتوب کوشیده ایم بر سیر تحول مطالعات سیاست گذاری عمومی در فرانسه پرتو افکنیم. متخصصان علم سیاست در دهه 1980 در فرانسه به اهمیت این علم نوبنیاد پی بردند و مترصد شدند رشته ای را که در دهه 1950 در ایالات متحده آمریکا ذیل توجهات هارلد لاسول پدید آمده بود در کشور خویش بشناسانند و البته توسعه دهند. هدف از این پژوهش نشان دادن نحوه ورود شاخه ای از علم به فرانسه و شیوه تعامل دانشمندان علم سیاست با آن بوده است. روش در این نوشته اساسا معطوف به سنتز و در جاهایی فراسنتز است و یافته پژوهش این است که علم سیاست در فرانسه اگر چه نظیر ایالات متحده آمریکا مطالعات سیاست گذاری عمومی را ذیل علم سیاست مندرج نمود و در جاهایی عینا همان روش های اقدامی را به کار بست که آمریکاییان برگزیده بودند، اما، به تدریج راه خود را گشود و مجموعه ای از مفاهیم، نظریات، روش ها، رهیافت ها و پرابلماتیک ها را ایجاد نمود تا علم سیاست گذاری عمومی جنبه وارداتی نیابد و خود را با محیط کاربرد انطباق دهد و البته درس هایی برای دیگر کشورها از جمله کشور پیشرو پیش رو گذارد. نگارنده معتقد است که این روش تعامل با علوم مدرن و جدید، سلوکی مناسب است و پرده برداشتن از آن برای حاملان علم و دانش در ایران می تواند پُرروشنگر باشد.
گسترش ناتو به شرق: همکاری های نظامی و امنیتی اعضای ناتو با همسایگان چین و روسیه (2023- 2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
143 - 173
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین راهبردهای ناتو برای قلمروسازی در مناطق ژئوپلیتیکی همجوار روسیه وچین، گسترش مرزهای سیاسی رسمی این سازمان است. تعدادی ازکشورهای این مناطق ازجمله درمناطق ژئوپلیتیکی بالتیک، اروپای شرقی و دریای سیاه به عضویت رسمی ناتو درآمده اند و در زمینه های مختلف ازجمله امنیت با ناتو همکاری دارند. ناتو، که با هدف اولیه تأمین امنیت منطقه جغرافیایی آتلانتیک شمالی شکل گرفت، درمفهوم نوین امنیتی خود اذعان دارد که امنیت این منطقه زمانی تأمین خواهد شد که مرزهای جغرافیایی این سازمان جای خود را به مرزهای هویتی دهد. این امر بدان دلیل اهمیت دارد که هر دو کشور چین و روسیه، مخالفت خود را با نظام تک قطبی ابراز داشته اند. در این رابطه ناتو منافع خود را بر ضرورت تنگ ترکردن حلقه ی محاصره پیرامون یارگیری و تقویت روسیه از طریق هم پیمانی با کشورهای همسایه و ضرورت یارگیری و تقویت قوا بر علیه اهداف بعدی ناتو، رویارویی با اصول گرایی اسلامی و مهار چین قرارداده است. نگرانی روسیه درقبال حضور ناتو در مرزهایش و نگرانی چین در قبال همکاری های نزدیک نظامی غرب با تایوان و سایر نقاط استراتژیک، باعث شده تا دو کشور بیش از پیش برای همکاری های فی مابین و زمینه های توسعه آن ها تلاش کنند.در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از چارچوب نظری موازنه تهدید استفان والت به بررسی این موضوع پرداخته شد، یافته ها حاکیست که همکاری های نظامی و امنیتی اعضای ناتو با همسایگان چین و روسیه در راستای موازنه تهدید قابل ارزیابی بوده وباعث گسترش همکاری نظامی و امنیتی این دو کشور، علیه ناتو شده است.
آسیب شناسی بازیگران غیردولتی؛ خشونت گرایی، زمینه ها و راهکار ها
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
155 - 179
حوزههای تخصصی:
سازمان های غیردولتی یا سازمان های مردم نهاد «NGO» به عنوان سازمان های مستقل از دولت، غیر انتفاعی و اعضا خودجوش و مردمی امروزه سهم مهمی در ایفای نقش در حوزه های مختلف حقوقی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی و ... دارند به طوری که این نهادها اجزاء اصلی جامعه مدنی را تشکیل داده و ابزارهایی برای تقویت موقعیت ضعیف مردم در برابر نهادهای قدرتمند دولتی محسوب می شوند. به رغم این اهمیت، سازمان های غیر دولتی در برخی جوامع یا اساساً شکل نمی گیرند یا در صورت تشکیل، در انجام وظایف و اثرگذاری خویش چندان کارآمد نیستند و در برخی موارد ضرر ها و آسیب های عمده ای به دنبال دارند، تا جایی که در برخی موارد از دایره تعریف مذکور خارج می شوند. این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی یکی از مهم ترین آسیب های بازیگران غیر دولتی یعنی خشونت گرایی را مورد بررسی قرار می دهد، بدین صورت که ابتدا به معرفی و علل شکل گیری دو مورد از مهم ترین سازمان های خشونت گرا یعنی سازمان های ایدئولوژی محور نظیر القاعده و سازمان های چریکی مارکسیستی نظیر مجاهدین خلق ایران پرداخته و سپس راهکار هایی برای جلوگیری از خشونت گرایی در این سازمان ها و همچنین جلوگیری از وارد کردن صدمه به جامعه توسط این سازمان ها ارائه می دهد.
راهبرد قانون گذاری دولت ها در جرم انگاری تروریسم
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
137 - 160
حوزههای تخصصی:
حوادث 11 سپتامبر 2001 نقطه عطفی برای ایجاد تحولات حقوقی بسیار گسترده ای جهت تصویب مقررات کنشی مقابله با تروریسم بود. لازم به ذکر است مؤلفه های مشترک در کلیه راهبردها و سیاست های ضدتروریسم مبتنی بر گسترش حدود وظایف و اختیارات نظام قانون گذاری ملی و کاهش پاسخگویی آنان بود به نحوی که برخی پرونده های مربوط به تنش میان آزادی های فردی و اقدامات نظام قانون گذاری ملی در کشورهای اروپایی، به دادگاه حقوق بشر کشانده شد. با این اوصاف، واکنش های تقنینی به تروریسم، موسوم به «قانون گذاری ضد تروریسم»، مؤید واکنش سریع به این اقدامات می باشد، که می تواند بیانگر میزان آمادگی و فعالیت دولت ها در برابر این پدیده باشد. علاوه بر این، واکنش های مزبور نشانگر عدم وجود فاصله بین قانون گذاری یک کشور و شعب اجرایی آن کشور است.
سیاست خارجی ایران در جنگ دوم قره باغ: عوامل و رویکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
199 - 234
حوزههای تخصصی:
نوشته پیش رو با دیدگاه ژئوپلیتیک محور، در صدد بررسی روند رویکرد سیاست خارجی ایران در جنگ دوم قره باغ و عوامل موثر بر آن است. با تقسیم جنگ به سه دوره ی «محسوس نبودن برتری آذربایجان»، «محسوس بودن برتری آذربایجان» و «تثبیت برتری آذربایجان»، سه روند «اهمال»، «بلاتکلیفی» و «غافلگیری» در روند سیاست خارجی ایران قابل تبیین است. طبق ادعای پژوهش، کلان روایت "قره باغ خاک اسلام است"، رویکرد کلی جمهوری اسلامی ایران در بحران قره باغ را متاثر کرده است. عدم اجماع در داخل، مماشات با روسیه، دشمنی اسرائیل، رقابت با ترکیه و تقابل با نظام بین الملل از عوامل موثر بر کنشگری ایران در این جنگ بود. در جنگ دوم، ایران با اهمال از توان و اراده ی جمهوری آذربایجان و ناتوانی در ایجاد توازن میان دو روایت «پیوندهای دیرینه ی مذهبی، فرهنگی و تاریخی و تکلیف حمایتی جمهوری اسلامی از شیعیان» و «بستر تجزیه طلبانه در استان های آذری نشین ایران» به اعلام بی طرفی و کنشگری لفظی بسنده کرد. ایران پس از تسلط باکو بر مناطق مورد مناقشه ی هم مرز با ایران، با درک دیرهنگام از اراده ی جمهوری آذربایجان، با بلاتکلیفی به کنشگری پرداخت و به دلیل مشخص نبودن جزئیات طرح ابتکاری و عدم رایزنی و فعالیت دیپلماتیک گسترده، با بند مربوط به ارتباط بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان با جمهوری خودمختار نخجوان در توافق نامه مسکو که دستاویزی برای طرح کریدور زنگه زور شد، غافلگیر شد. این پژوهش، با رویکرد تحلیلی-تاریخی و روش «ردیابی فرایند»، با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.
بایسته های رفتاری گروه های جهادی در تعامل با ساختارهای دولتی، بنیادهای خیریه و سازمان های مردم نهاد (مطالعه موردی شهرستانهای جیرفت، عنبرآباد و کهنوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
41 - 71
حوزههای تخصصی:
پس از جهاد سازندگی در سال 1379 گروه های جهادی با هدف محرومیت زدایی کار خود را در مناطق کم برخوردار آغاز کردند. جنوب استان کرمان از جمله این مناطقی است که حضور گسترده گروه های جهادی را به خود دید. جنوب کرمان با وجود ظرفیت های بی نظیر و منابع گوناگون در حوزه های مختلف، از زیرساخت های مناسب و قابل قبولی برخوردار نیست. با توجه به این موضوع گروه های جهادی در این منطقه شکل گرفتند تا ضمن مطالبه گری حقوق طبیعی مردم، به کار سازندگی بپردازند. در این راستا گروه های جهادی علاوه بر توان داخلی از ظرفیت های بزرگ دیگری در جهت محرومیت زدایی استفاده می کنند که این ظرفیت های بزرگ همان ساختارهای دولتی، بنیادهای خیریه و سازمان های مردم نهاد هستند. جهادگران با تکیه بر پتانسیل های بخش های مختلف دولتی، بنیادهای خیریه و سازمان های مردم نهاد(سمن) می توانند در کار جهادی به موفقیت های چشم گیری دست یابند. اکنون در ارتباط با این موضوع تعاملات گروه های جهادی هدف که شامل 17 مورد می باشند را در سه شهرستان جنوبی کرمان از جمله؛ جیرفت، عنبرآباد و کهنوج با ساختارهای دولتی و بنیادهای خیریه مورد واکاوی قرار خواهیم داد. که نتایج به دست آمده در این خصوص شامل 33 مورد ارتباط متقابل با ساختارهای دولتی و 46 مورد ارتباط با بنیادهای خیریه می باشد. همچنین تمامی اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش کیفی- تحلیلی پردازش شده اند. هدف از این مقاله نیز بررسی ارتباطات و تعاملات موثر میان گروه های جهادی، ساختارهای دولتی، بنیادهای خیریه و سازمان های مردم نهاد می باشد.
جایگاه ایران در ابتکار کمربند و جاده به عنوان سیاست قدرت نرم چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
209 - 230
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد مهم ترین عنصر سیاست قدرت نرم چین، ابتکار کمربند و جاده باشد و چین به دنبال سرمایه گذاری مازاد سرمایه خود در احیای جاده باستانی ابریشم است.این مقاله نشان می دهد که دولت چین به طور فعال دیپلماسی اقتصادی مبتنی بر قدرت نرم را برای طرح کمربند و جاده دنبال می کند و برای اثربخشی آن به منابع قدرت سخت متکی است. با تشدید همکاری های پنج گانه ابتکار کمربند و جاده در ایران، می توان گفت که قدرت نرم چین نیز در حال حرکت است که ممکن است ذهنیت غالب در ایران را در مورد کیفیت کالاها، خدمات و زیرساخت های ساخت چین به طرز قابل توجهی تغییر دهد.پیشرفت قابل توجه در پنج بعد همکاری ابتکار کمربند و جاده (یعنی هماهنگی سیاست، توسعه زیرساخت ها، تجارت و سرمایه گذاری، یکپارچگی مالی، و ارتباط مردم با مردم) در ایران بر افزایش خطرات و تعمیق وابستگی متقابل پیچیده در روابط چین و ایران تأکید می کند. این مقاله جایگاه ایران در ابتکار کمربند و جاده چین را در چارچوب وابستگی متقابل پیچیده بررسی می کند. فرضیه تحقیق این است که با توجه به قرار گرفتن ایران در لایه سوم همسایه گی چین در دو حوزه اقتصادی-تجاری و تامین امنیت مسیرهای مواصلاتی و ترانزیتی از جایگاه ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی ویژه ای برای ابتکار کمربند و جاده برخوردار است. این مقاله با استفاده از روش تبیینی به دنبال بررسی جایگاه ایران در ابتکار کمربند و جاده چین است.
مقایسه دیپلماسی عمومی آمریکا در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» و «جو بایدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
47 - 68
دیپلماسی عمومی برخلاف نوع رسمی آن، به دنبال اثرگذاری بر عموم جامعه و مخاطبانی است که در ظاهر مسئولیتی در حوزه سیاست خارجی ندارند و بدنه جامعه را تشکیل می دهند. این نوع از دیپلماسی در سال های اخیر رواج بسیاری یافته و اساس روابط طولانی و پایدار تأمین منافع برای کشورها را شکل می دهد. یکی از کشورهایی که هزینه بسیاری در این حوزه انجام داده، آمریکاست که سعی کرده از تمام ابزارهای دیپلماسی عمومی در جهت نیل به اهداف سیاست خارجی خود استفاده کند و حتی بخش مجزایی در وزارت امور خارجه برای این منظور تأسیس کرده است. از آنجایی که دولت جو بایدن، یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی را ترمیم چهره بین المللی آمریکا اعلام کرده و یکی از مهم ترین ابزارهای آن ها جهت نیل به این هدف، دیپلماسی عمومی است این پرسش مطرح می شود که دیپلماسی عمومی آمریکا در دوره جو بایدن نسبت به دوره دونالد ترامپ چه تغییراتی داشته است؟ جهت پاسخ به سؤال مذکور، این پژوهش از روش مطالعه اسنادی بهره گرفته و مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی، اطلاعات مورد نیاز محققین را به صورت کتابخانه ای گردآوری کرده است. نتیجه مقایسه این دو دوره نشان می دهد که دولت آمریکا در دوره جوبایدن تلاش دارد با استفاده از ابزارهای گذشته و جریان اصلی رسانه های بین المللی، اتفاقات گذشته را به دونالد ترامپ به عنوان یک استثناء نسبت دهد و به ترمیم تصویر آمریکا در جهان بپردازد.
دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به مثابه قدرت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
51 - 65
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم امروزه به یکی از مطلوبیت های نظام های سیاسی در عرصه روابط بین الملل تبدیل شده است و بازیگران محیط بین المللی خواهان آن هستند که با بهره گیری از چهره نرم افزاری قدرت در مناسبات خویش، میزان اعتبار و نفوذ خویش را ارتقاء بخشند. بهره برداری از قدرت نرم، آندان را قادر می سازد از تلفات مالی و جانی ناشی از کاربست قدرت سخت دوری جویند و به این طریق، اذهان و افکار عمومی بین المللی را با خویش همراه سازند. کشورهایی که از مؤلفه های نرم افزاری قدرت بیشتری برخوردار باشند امکان تأثیرگذاری بیشتری در روابط دو یا چندجانبه دارند. این پژوهش با طرح این سؤال که دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد قدرت نرم چگونه قابل تحلیل است به این پاسخ رسیده است که ترویج ارزش های انقلاب اسلامی از مسیر دیپلماسی فرهنگی یکی از اهداف اساسی انقلاب و زمینه قدرت نرم آن است. برای تبیین مسئله و پاسخ به این سوال از نظریه قدرت نرم بهره گیری و عنوان شد که ارزش ها و فرهنگ انقلاب اسلامی با ویژگی های جهان شمولی هچون عدالت خواهی، آزادی خواهی، استقلال طلبی، استکبار و ظلم ستیزی، دفاع از مظلومان و مستضعفان، و... از طریق ابزارهای مختلف دیپلماسی فرهنگی مانند دیپلماسی: رسانه ای، علمی، آموزشی، هنری، گردشگری، مذهبی و زبانی؛ و با استفاده از ظرفیت سازمان ها، ارگان ها و نهادهای مختلف متولی امر فرهنگ؛ و بهره مندی از نیروی انسانی کارآمد؛ در صدد ایجاد نظم نوین می باشد.
جایگاه منافع ملی و ایدئولوژیک در رویکرد سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
46 - 87
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در روابط بین الملل به منظور بررسی ماهیت و رویکردهای سیاست خارجی کشورها موضوع و جایگاه منافع ملی و ایدئولوژیک می باشد که براساس نوع حکومت و جهان بینی خاص حاکم بر آن تبیین می شود. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان بازیگری در نظام بین الملل از این قاعده مستثنی نیست و بنابراین پژوهش حاضر به بررسی رابطه این منافع در سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران می پردازد. در پرسش مربوط به جایگاه و نقش منافع ملی و ایدئولوژیک و چیستی آن در کلیت و کُنش و واکنش های سیاست خارجی ایران باید توجه داشت که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بنابر ماهیت ارزشی اسلامی و انقلابی آن که در متن و بطن قانون اساسی متجلی و به تمام شئون کشور جهت می دهد و سرلوحه و خط مشی انقلابیون و نخبگان حاکم قرار گرفت، شاهد رویکردی هویت محور هستیم. هر چند در اکثر کشورها ارزش ها و هنجارهای به درجاتی در رویکردهای سیاست خارجی تأثیرگذار هستند، اما منافع ایدئولوژیک سهم قابل توجهی در امر سیاست سازی و اجرای سیاست خارجی ایران داشته و در حکم اصول راهبردی محسوب می شوند. البته این بدان معنا نیست که متفکرین و بانیان انقلاب از اهمیت منافع ملی و عینی و مساعی وصول به آن غافل مانده و یا اهمیتی بر آن قائل نبوده و نیستند، بلکه بر وجه کلی در سیاست خارجی و در رأس آن سیاست های کلان جمهوری اسلامی ایران با توأمان بودن منافع ملی و ایدئولوژیک و تلفیقی هوشمندانه و پویا از آن دو و گاهأ غلبه یکی بر دیگری بنابر مقتضیات زمانی و مکانی و شرایط جاری داخلی و بین المللی مواجه هستیم.
تبیین راهبرد امنیتی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
186 - 210
حوزههای تخصصی:
دیر زمانی است که از جدایی اجباری همسایگان، از قلمرو تمدنی ایران می گذرد؛ این مرکز تمدنی، با موقعیت پیوندگاهی در جغرافیای غرب آسیا، همواره میراث دار تهدیدات پنهان و آشکار از سوی همسایگان خود بوده است. در میان 15 همسایه ایران، افغانستان یگانه است؛ چرا که در چند دهه گذشته، ایران در خط مقدم تهدیدات جهانی صادره از سوی افغانستان قرار داشته است. با خروج آمریکا از افغانستان، بار دیگر معادلات قدرت به نفع طالبان دچار تغییر شد و معمای امنیتی افغانستان ابعاد جدیدی به خود گرفت. از این رو، نگارندگان در پی پاسخ به این سوال بودند که «راهبرد مطلوب فراروی جمهوری اسلامی ایران برای تنظیم مناسبات همسایگی با افغانستان کدام است؟». درون دادهای پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری و در سپهر مؤلفه های مفهومی و نظری امنیت، سیاست همسایگی و دیپلماسی اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است؛ روش شناسی حاکم بر متن از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. یافته های پژوهش بیانگر این است که جمهوری اسلامی ایران با رویکردی راهبردی، باید مناسبات خود را با همسایه شرقی به گونه ای تنظیم کند تا از رهگذر دیپلماسی فعال اقتصادی و جلب همراهی جامعه جهانی، بتواند تهدیدات سه گانه بازتولید شده در میدان افغانستانِ طالبان را به فرصت های اقتصادی و امنیتی تبدیل نماید. نتیجه پژوهش نشان داد که حل معمای امنیتی افغانستان در سایه فاعلیت دیپلماسی اقتصادی ایران و همراهی بازیگران مؤثر منطقه ای و فرامنطقه ای امکان پذیر است.