فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۵۲)
93 - 122
حوزههای تخصصی:
فضای دیپلماتیک بین المللی به تحولی بی سابقه رسیده که مفهوم دیپلماسی در واکنش به تحولات محیط جهانی، با اشکال مختلفی ظهور می یابد. یکی از حوزه های دیپلماتیک تازه ایجاد شده، دیپلماسی اقتصاد دریا محور است که به عنوان یک حوزه جدید تخصصی در زیرمجموعه دیپلماسی اقتصادی قرار می گیرد و به مجموعه ای از سیاست ها و اقدامات تجاری کشورها مرتبط با منابع و گستره های آبی اطلاق میشود که در پروسه تبدیل دیپلماسی به گونه های فرعی جدید و تکامل از زمین به اقیانوس، راه های جدیدی برای دستیابی به توسعه پایدار اقتصادی پیاده می کند. از این رو مطالعه حاضر در پی پاسخ گویی به این سوال است که جایگاه اقتصاد دریا محور در دیپلماسی اقتصادی ایران کجاست؟ جهت پاسخ گویی به این سوال این مطالعه به صورت مروری انجام شده است و از مطالعات داخلی و خارجی مختلف بهره گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد ایران به لحاظ موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک، دارای شرایط مطلوب جغرافیایی جهت بهره برداری کمی و کیفی از ظرفیت های آبی منطقه بوده و با به کارگیری سیاست های صحیح در دیپلماسی اقتصاد دریا، امکان گسترش سطح همکاری های تجاری، دریایی و بندری با همسایگان حوزه خلیج فارس و دریای خزر را خواهد داشت. همچنین توجه ویژه به اقتصاد دریا محور به عنوان راهبردی اساسی و توسعه ای در شرایط تحریم و فشار اقتصادی بر کشور، ابزاری مهم و کلیدی در تحقق اهداف بلندمدت با محوریت رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود.
کریدور زنگه زور و شکل گیری نظم ژئوپولتیک جدید در قفقاز
منبع:
غرب آسیا سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
59 - 93
حوزههای تخصصی:
کریدور زنگه زور که جمهوری خودمختار نخجوان را به خاک اصلی جمهوری آذربایجان متصل می کند، در واقع برهم زننده ژئوپلیتیک منطقه قفقاز به نفع آذربایجان و ترکیه است و در عوض ارمنستان و ایران را در تنگنا و تهدید ژئوپلیتیکی قرار می دهد. درخصوص نحوه احداث، نقاط ترانزیتی و محل قرارگیری این کریدور گمانه زنی های بسیاری وجود دارد، به نحوی که منجر به مداخله روسیه، فرانسه و در مواردی نیز آمریکا در این موضوع شده است. با بهره برداری احتمالی از این کریدور، دگرگونی های بزرگی هم در روابط منطقه ای کشورها و هم در روابط فرا منطقه ای رخ خواهد داد که همین امرممکن است موجب بازتولید بحران های تازه و واگرایی و همگرایی بین کشورهای منطقه شود که در نتیجه آن چهره منطقه به کلی دستخوش دگرگونی شود. پرسشی که در این نوشتار مطرح است، آن است که کریدور زنگه زور چه اثری بر ژئوپلیتیک منطقه و روابط بین کشور های منطقه می گذارد؟روش تحقیق در این مقاله روش « توصیفی و تحلیلی» است که اساس آن استدلال منطقی بر پایه سلسله علت و معلول است. یافته های پژوهش نشان می دهد که موقعیت استراتژیک قفقاز و همسایگی با روسیه و پیوندهای هنجاری کشورهای منطقه با آذربایجان و ارمنستان سبب شده است تا کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای برای کسب منافع به کنشگری در قضیه کریدور زنگه زور پرداخته و به فراخور توانایی خود به ایفای نقش بپردازند.
الگوی مقاومت و پایداری در اندیشه و سیره شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله این پژوهش چیستی مدل مقاومت و پایداری در اندیشه و سیره سردار سلیمانی است. (مساله). پژوهش حاضر کیفی بوده و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است که مفاهیم و موضوعات مقاومت و پایداری براساس مدل استروس و کوربین از اندیشه و سیره سردار سلیمانی استخراج و کدگذاری شد. (روش). تحلیل و کدگذاری اطلاعات پژوهش باعث شکل گیری 218 مفهوم اولیه، 106 مفهوم کلی و 16 مضمون اصلی با مقوله مرکزی «مقاومت و پایداری در اندیشه و سیره شیهد سلیمانی» شد. شرایط علّی شامل « ایمان و توکل به خدا، نرمی با دوستان و سختی با دشمنان و بصیرت و دشمن شناسی »، شرایط زمینه ای « اخلاق مداری، عشق به ائمه و ولایت مداری و قناعت و ساده زیستی »، شرایط مداخله گر « وحدت و یکپارچگی سازمانی، مهات و نبوغ نظامی و شجاعت، شهامت و قدرت »، راهبردها « اقدامات فرهنگی و انگیزشی، حفظ منافع ملی و مذهبی و ولایت محوری» و پیامدهای مقاومت و پایداری مبتنی بر اندیشه و سیره سردار سلیمانی « امنیت و آرامش، اقتدار و توانایی، وحدت و انسجام و پیروزی و شکست دشمنان » هستند. مدل به دست آمده نشانگر شرایط و عوامل اثرگذار در مقاومت و پایداری مبتنی بر اندیشه و سیره شهید سلیمانی است که ضمن شناخت بهتر جنبه های مختلف ایستادگی در مقابل متجاوزان به عنوان الگویی کاربردی جهت موفقیت و پیروزی و معرفی شهید به عنوان اسوه و الگوی است.
The Evolutionary Process of Codifying Human Rights in the Islamic world with an Emphasis on the Challenges Ahead(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The issue of human rights is currently one of the challenging issues facing the Islamic countries in international forums. Although The human right issue has had a different background in each Muslim country individually, yet the Muslim Countries face more or less some similar challenges as a whole. This article is an attempt to explore the process of human right evolution in these countries and to identify the challenges ahead. The article argues that the challenges are theoretical and practical ones. It also argues that some of them are domestic ones and some are imposed by outside world. The article regards the approval of the Declaration of Human Rights in Islam at the meeting of foreign ministers of the Organization of the Islamic Conference in Cairo in 1990 as a turning point in the evolutionary process partly due to the realization of the Universal Declaration of Human Rights in 1948, and partly to the growing need and demand inside those countries.
اصالت صلح در سیره سیاسی اجتماعی امام علی (ع)
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
1 - 30
حوزههای تخصصی:
این مقاله پژوهشی به تبیین اصالت صلح در سیره اجتماعی و سیاسی امام علی (ع) می پردازد. روش پژوهش تبیین تاریخی و چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر تحلیل ساختار-کارگزار است، یعنی «کنش و رفتار اجتماعی حضرت علی(ع) به عنوان کارگزار تاریخی» و «ساختارهای شکل یافته اجتماعی عصر خلافت حضرت مانند تعصب قبیله ای و فرهنگ غنیمت و برده گیری» تبیین می شود. مدعای اصلی پژوهش این است که سیره سیاسی اجتماعی حضرت در مواجهه با فرهنگ قبیله ای و منش غنیمت گیری و برده گیری ساختار اجتماعی عربستان و عراق، صلح طلب و مدارامحور بوده است. یافته مهم پژوهش پردازش مفهوم صلح اصیل در سیره سیاسی اجتماعی امام است که دوران پنج ساله حکومت وی به جنگ گذشت. محقق با بهره گیری از استاد، مدارک و کتب تاریخی و همچنین کتاب نهج البلاغه به تبیین اصالت صلح در فاصله کوتاه عصر امامت امام در مواجهه با وضعیت سیاسی اجتماعی صلح ستیز آن عصر می پردازد. نویسنده در تبیین اصالت صلح در حیات سیاسی و اجتماعی امام این مقوله مهم را در وضعیت بحرانی عصر خلافت واکاوی می کند. یافته دیگر پژوهش نورافشانی بر ریشه های اقتصادی ستیزه های قبیله ای در پرمنازعه ترین دوره در عصر خلفاست.
سازه های مدیریت جهادگران تبیین در جبهه آرایی سیاسی مبتنی بر دیدگاه امام خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گفتمان سازی «جهاد تبیین» ازسوی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در سال های اخیر، زمینه بیداری آحاد جامعه به ویژه جهادگران تبیین فراهم شده است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر را می توان شناسایی سازه های مدیریت جهادگران تبیین در جبهه آرایی سیاسی برای مقابله با دشمنان خلاصه نمود. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی از نوع متوالی در دو فاز کیفی (تحلیل مضمون بیانات امام خامنه ای) و کمی (اخذ نظر صاحب نظران) انجام می پذیرد. جامعه آماری بخش روایی محتوایی تعداد 5 نفر از خبرگان و در بخش جامعه نمونه آماری تعداد 85 نفر از کارشناسان آشنا به موضوع پژوهش است؛ بررسی پایایی و ارزیابی نهایی مدل در نرم افزار smart pls و تکنیک خبرگی سوارا استفاده شده است. یافته ها شامل 3 سازه اصلی و تعداد 33 شاخص فرعی است. در سازه الزامات و حمایت، شاخص های شناخت دیدگاه و ذائقه مخاطبین و همچنین سطح دانش و تخصص جهادگران تبیین؛ سازه تخصص و مهارت، شاخص های تبیین صریح، شفاف و بدون جانبداری و همچنین بیان درست و واقع بینانه؛ سازه ملاحظات و انتظارات، شاخص های انتقال متعادل مفاهیم در همگرا نمودن تکلیف مداری دینی و ملی می باشند.
بررسی تأثیر امر به معروف و نهی از منکر بر مولفه های تعیین کننده امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اعتقادی سیاسی سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
52 - 69
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی یکی از اساسیترین نیازهای فرد و جامعه است و فقدان آن پیامدهای ناگواری بر سلامت اجتماعی دارد که در ساختار ادیان الهی بویژه دین اسلام به عنوان یکی از دو نعمت غیرقابل مشاهده تعبیر شده است. لذا برای تقویت این عامل باید مجموعه ای از دستورات دینی همراه با قوانین اخلاقی و اجتماعی به کار گرفته شود. یکی از این قوانین مذهبی، فریضه امر به معروف و نهی از منکر است که در این پژوهش، تاثیر آن بر امنیت اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر گرداوری یک مطالعه آمیخته و از نظر نوع روش توصیفی است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی کلیه اسناد و مدارک مرتبط با موضوع تحقیق و جامعه آماری بخش کمی با در نظر گرفتن متولیان و دست اندرکاران حوزه امر به معروف و نهی از منکر 120 نفر برآورد شد که جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 91 نفر تعیین گردید. داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و داده های بدست آمده از طریق پرسشنامه با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق امنیت اجتماعی از دو بعد ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و همچنین هویت اجتماعی تشکیل شده است که خروجی آزمون های آماری نشان داد، امر به معروف و نهی از منکر بر هر یک از این دو بعد تاثیرگذار است.
سرمایه داری پردازش شده (فراسوی تفاسیر مارکسی و وبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
1 - 52
حوزههای تخصصی:
نویسنده دولت را «یک پارادایم قدرت» تعریف می کند و درصدد شرح رابطه اَبَرارگانیستی آن با سرمایه داری است. به زعم وی، در هر جامعه یک پارادایم قدرت مستقر و سه طبقه اجتماعی (شامل طبقه پارادایمی، طبقه ضدّپارادایمی و طبقه غیرپارادایمی) وجود دارد. هر یک از این سه طبقه، سرمایه داری ویژه خود را در جامعه در قالب «سرمایه داری پارادایمی، سرمایه داری ضدّپارادایمی و سرمایه داری غیرپارادایمی» ایجاد می کند. با این حال، همه این اَشکال سه گانه سرمایه داری، فرصت برابر برای رشد نمی یابند بلکه فقط شکل خاصّی از آنها (یعنی سرمایه داری پارادایمی) تکامل یافته و مسلط می شود. به زعم نویسنده، هر پارادایم قدرت فقط نیروهای پارادایمی خود را رشد می دهد. بنابراین در هر جامعه، فقط آن دسته از نیروهای سرمایه داری امکان تکامل طولانی مدت می یابند که جزو «طبقه پارادایمی» محسوب شده و با نظم پارادایمی (یا ساختار انباشت، هژمونی، هویت و مشروعیت پارادایم قدرت مستقر در آن جامعه) تناسب و سازواری قوی داشته باشند. وی در ادامه، فرایند تاریخی خاصّی را شرح می دهد که طی آن، پارادایم قدرت مستقر در هر جامعه، یک «الگوی جبری بقاء» و «حافظه خطّی انباشت و رشد» در ذهن همه انواع سه گانه سرمایه داری در جامعه ایجاد می کند و آنها را متقاعد و مجبور می سازد که برای تضمین بقاء و تداوم رشد خود، وارد مسیر سازواری با نظم پارادایمی شوند و فراتر از آن، بکوشند تا با استحاله خویش، خود را به جزئی از ابرارگانیسم دولت یا پارادایم قدرت مستقر در جامعه تبدیل سازند. در نتیجه، به زعم نویسنده انباشت بنیادین سرمایه در هر جامعه، تابع منطق سه پایه «سازواری اقتضائی؛ استحاله-الحاق؛ و مالکیت طبیعی دوگانه» می شود و نتیجه آن، «ازخودبیگانگی خودبخود سرمایه داری» و «ظهور یک سرمایه داری پردازش شده» در همه جوامع است. وی این سرمایه داری پردازش شده را «سرمایه داری آدامانتین یا الماس گونه» می نامد و ماهیت، منطق درونی و وجوه اصلی آن را شرح می دهد.
چگونگی شکل گیری روایت انقلاب اسلامی ایران از منظر تئوری ساخت روایت با تأکید بر نقش رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
154 - 133
حوزههای تخصصی:
جایگاه رسانه و روایت در قالب بندی حافظه تاریخی و هویت جمعی در نظریه های تبیین کننده انقلاب اسلامی ایران کمتر موردتوجه بوده است. ازهمین رهگذر، پژوهش حاضر به بررسی روند شکل گیری روایت پیرامون انقلاب اسلامی پرداخت و از ملاحظه نظری ساخت روایت برای روشن کردن پویایی های موجود استفاده کرد. سؤال پژوهش این بود که نقش رسانه های رسمی، رسانه های غیررسمی، نخبگان سیاسی، رویدادها و زمینه های اجتماعی-سیاسی در ساخت و انتشار روایت انقلاب اسلامی چه بوده است. با روش شناسی توصیفی-تحلیلی، یعنی با توصیف بستر تاریخی انقلاب اسلامی و با تحلیل مؤلفه های روایی و دلالت های آن ها نتایج نشان داد که باوجود مجهز بودن پهلوی دوم به طیف وسیعی از رسانه های رسمی (رادیو، تلویزیون، روزنامه و کتب) برای تبلیغات و تثبیت روایت پهلوی، به دلیل ضعف و تناقض ایدئولوژیکی، با روایت شکست روبه رو شد و رسانه های غیررسمی (نوارکاست، اعلامیه، مساجد و منابر) و نخبگان سیاسی با رهبری امام خمینی (ره) با ایدئولوژی برآمده از بافت فرهنگی و دینی جامعه ایران، بر برداشت ها و نگرش های عمومی و ساخت روایت، در طول و بعد از انقلاب اسلامی تأثیر گذاشتند. به عبارتی تأثیر متقابل رسانه های غیررسمی و روایت های تاریخی در شکل دادن به رویدادهای انقلابی مهم بوده و نشان می دهد که روایت در انقلاب اسلامی نقش مهمی در شکل گیری و ترویج گفتمان انقلابی و هویت بخشی به آن داشته است.
زیست بوم آمادگی شناختی دفاع سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
147 - 182
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیچیدگی و عدم قطعیت در محیط های دفاعی مدرن مانند عرصه سایبری به معنای تغییر نیازهای آتی نیروهای مسلح و ضرورت خلق شایستگی ها و قابلیت های دفاعی جدید است. پژوهش حاضر با هدف تعریف زیست بوم آمادگی شناختی دفاع سایبری، مؤلفه های آمادگی شناختی موردنیاز محیط دفاع سایبری و عوامل مؤثر بر آن را در قالب یک زیست بوم مطرح کرده است.روش شناسی: این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و رویکرد آن در جمع آوری و تجزیه وتحلیل داده ها آمیخته است. در بخش کیفی از روش فراترکیب و تحلیل محتوا و برای تجزیه وتحلیل داده های کمّی از آمار توصیفی و برای ارزیابی برازش مدل مفهومی از روش تحلیل - عاملی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است.یافته ها: نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد که آمادگی شناختی دفاع سایبری، دارای ابعاد آمادگی شناختی کارکنان، فناوری های سایبری، فرایندهای سایبر شناختی و عوامل مؤثر هستند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد مؤلفه های آمادگی شناختی دفاع سایبری و عوامل مؤثر بر آن دارای بار عاملی و تأثیر معنی داری بر سازه های مربوطه هستند و داده های حاصل از این پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس، برازش مناسبی دارد.نتیجه گیری: آمادگی دفاع سایبری، زیست بومی متشکل از فرایند ها، فناوری ها، مؤلفه های آمادگی شناختی و عوامل محیطی مؤثر بر آن در قالب یک زیست بوم فنی – اجتماعی با اجزا: درون داد، فرایند، برون داد، بازخور، عوامل محیطی و پیامدها است. شناسایی آمادگی های شناختی موردنیاز برای دفاع سایبری این امکان را می دهد که کارکنان اغلب بدون نیاز به آموزش مجدد، یادگیری خود را از یک سیستم یا سناریو به سیستم یا سناریوی دیگر انتقال دهند
جایگاه بریکس در سیاست خارجی برزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۰)
201 - 224
حوزههای تخصصی:
برزیل یکی از قدرت های نوظهور طی دو دهه اخیر محسوب می شود که طبق پیش بینی ها و آمارهای اقتصادی، در حال تبدیل شدن به یکی از قدرت های بزرگ اقتصادی و سیاسی در سطح بین المللی است. برزیل طی دهه های اخیر در سیاست خارجی خود تلاش داشته است با تداوم و افزایش رشد اقتصادی و صنعتی در سطح داخلی و بهره برداری از ظرفیت های سیاسی و اقتصادی در سطح خارجی، زمینه های لازم برای پیوستن به جمع قدرت های بزرگ و ارتقاء جایگاه خود را فراهم کند. بریکس با توجه به عواملی مانند جایگاه سیاسی مهم اعضاء اصلی آن، سهم آن در اقتصاد جهانی و اثرگذاری بر روند افزایش نفوذ قدرت های نوظهور یک بلوک و گروه بندی مهم در نظام بین الملل محسوب می شود. این گروه برای برخی اعضاء آن به ویژه برزیل اهمیت و جایگاه بسیار مهمی دارد؛ به طوری که به یکی از اولویت های سیاست خارجی برزیل تبدیل شده است. با توجه به این ظرفیت، این نوشتار این پرسش کلیدی را مدنظر قرار داده است که بریکس چه جایگاهی در سیاست خارجی برزیل داشته است؟ در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مطرح است که برزیل در راستای اهداف کلان سیاست خارجی خود و با آگاهی از هزینه های تغییر ساختار نظام بین المللی، با تشکیل بریکس در همکاری با دیگر بنیان گذاران و همکاری در قالب آن با دیگر قدرت های نوظهور توانسته است جایگاه بین المللی و اثرگذاری خود را در ساختار نظام بین الملل، به ویژه در موضوعات اقتصادی و سیاسی، ارتقاء دهد. این پژوهش از نوع مقالات توصیفی و تحلیلی می باشد و روش آن پژوهش کیفی مبتنی بر مطالعه موردی با استفاده از گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و مراجع آماری است.
سیاست خارجی چین در قبال منطقه خلیج فارس و آثار آن بر منافع جمهوری اسلامی ایران(2025-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
231 - 258
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس ازمناطق استراتژیک دنیای سیاست است که از دیرباز بحران های امنیتی فراوانی به خود دیده است.پس ازرفتن انگستان از این منطقه،آمریکا خود را مالک خلیج فارس می داند. با توجه به نیاز فزاینده چین به انرژی،این کشور خود را به عنوان بازیگری فعال در بخش انرژی و بر اساس منافع و سود متقابل تلقی کرده و همواره آمادگی خود را برای گسترش گفتگو و همکاری با دیگرکشورها به منظور تضمین ثبات و امنیت انرژی جهانی بیان داشته است، لذا حضور روزافزون چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی دنیا و مهم ترین رقیب آمریکا در قرن بیست و یکم شرایط ویژه ای برای سیاست خارجی آمریکا به وجود آورده است.تامین امنیت این منطقه که استراتژیک ترین حوزه منافع ملی ایران به شمار می رود،یکی ازدغدغه های امنیتی حکومت های مختلف ایرانی بوده وهمچنان نیزهست،لذا منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس درگرو رسیدن به توانمندی های تبدیل شدن به قدرت منطقه ای بی بدیل می باشد.پرسش اصلی دراین پژوهش این است که«ماهیت سیاست خارجی جمهوری خلق چین در قبال منطقه خلیج فارس چگونه خواهد بود وچه تاثیری بر منافع ایران خواهد داشت؟» وفرضیه پژوهش نیزاین چنین است:«خیزش چین در منطقه خلیج فارس و تلاش آن کشور برای تثبیت حضور خود در منطقه خلیج فارس، موجب افزایش قدرت منطقه ای ایران خواهد شد.»در این نوشتار چارچوب نظری «سیکل قدرت» به عنوان مناسب ترین چارچوب برای بررسی و اثبات نظریه فرضیه پژوهش به کارگرفته شده است.این پژوهش ازنوع توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد.
خوانش تمدنی انسان اقتصادی از منظر سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مقایسه و بررسی انسان اقتصادی از منظر غرب و انسان اقتصادی اسلامی (و عرفانی) تمدن ساز با استفاده از حدیقه سنایی است. اقتصاد کلاسیک، انسان را حداکثرکننده منفعت شخصی تعریف می کند و ویژگی اصلی انسان را نفع طلبی می داند؛ درحالی که مبانی ارائه شده توسط سنایی برای الگوی انسان اقتصادی، مبتنی بر بیشینه سازی بهره مندی مادی و معنوی و آخرتی بوده و حرص و زیاده خواهی را مانعی برای تعالی انسان معرفی می کند. درواقع انسان اقتصادی ازنظر سنایی مبتنی بر ارزش ها و هنجارها بوده و تنها در این صورت می تواند تمدن اسلامی را شکل دهد. او علاقه انسان به حرص و طمع را مانع توزیع مطلوب مال و ثروت می داند. سنایی اعتقاد دارد که به دست آوردن مال و ثروت باید حد و حدود داشته باشد و برای ثروت اندوزی و مازاد بر نیازهای ضروری دنیا نباشد. پژوهش حاضر مترصد آن است که با بررسی و تحلیل به این سؤال که تفاوت انسان اقتصادی از منظر غرب با انسان اقتصادی اسلامی- عرفانی تمدن ساز حدیقه چیست پاسخ دهد؟
چشم انداز روابط ایران و چین از منظر توافق 25 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
27 - 50
حوزههای تخصصی:
نگاه به شرق ایران و ابتکار کمربند و جاده چین به طور مشترک دو کشور را به امضای توافقنامه همکاری جامع 25 ساله در سال 2021 سوق داد. این سند توجه گسترده جامعه بین المللی را به خود جلب کرده است. توافق 25 ساله قطعا برای تعمیق روابط چین و ایران مفید است، اما درنقش آن نباید اغراق شود. روند پر پیچ و خم دستیابی به توافق تا حدی توضیح دهنده تفاوت های برآورد نیاز چین و ایران برای تعمیق روابط دوجانبه است. هدف این مقاله پاسخ به چالش هایی است که روابط چین و ایران با آن مواجه و چگونگی درک عینی رابطه بین دو کشور است. این مقاله بر اساس تجزیه و تحلیل متون واسناد و بررسی میدانی، استدلال می کند که اعتماد متقابل سیاسی اندک بین طرفین، رقابت جزئی محصولات صنعتی، درک متفاوت از وضعیت منطقه ای ایران، تحریم های آمریکا علیه ایران و امور داخلی مربوطه طرفین، در واقع تعمیق روابط ایران و چین را محدود کرده است. اجرای توافقنامه همکاری جامع 25 ساله تا حد زیادی، به معیاری برای سنجش روابط چین و ایران تبدیل شده است، که تاکنون توافق 25 ساله هیچ نتیجه ی شگفت آوری برای روابط چین و ایران به ارمغان نیاورده است.
عوامل شکل دهنده به سیاست خارجی عربستان در قبال چین در دوره ملک سلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش حضور و اثرگذاری چین در خاورمیانه و توسعه روابط آن با کشورهای خلیج فارس یکی از روندهای مهم در محیط پیرامونی ایران در سالهای اخیر بوده است. با توجه به حضور دیرپای امریکا در خلیج فارس و شراکت آن با کشورهای عربی، نقش آفرینی چین به پیچیدگی جدی مسائل منطقه منجر شده است. از جمله عربستان سعودی به عنوان بزرگترین کشور عربی خلیج فارس به توسعه تعاملات خود با چین با محوریت انرژی پرداخته و در عمل چین به شریک تجاری و اقتصادی نخست ریاض تبدیل شده است.اهداف: هدف اصلی مقاله حاضر تبیین مهمترین عوامل و تغییرات اثرگذار بر سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال چین در دوره ملک سلمان است. پرسش کلیدی این است که مولفه های تعیین کننده سیاست خارجی عربستان در خصوص چین در سالهای پس از 2015 کدامند و این عوامل چگونه به اولویت یافتن همکاری های گسترده و مشارکت جامع راهبردی در روابط دو کشور منجر شده است؟روش تحقیق و چهارچوب مفهومی: در این مقاله در چهارچوب مفهومی رئالیسم نوکلاسیک و با بکارگیری روش تبیینی تلاش شده است مولفه هایی که باعث ایجاد تغییر در سیاست خارجی عربستان در خصوص چین شده مورد شناسایی و تبیین واقع شود. رئالیستهای ساختارگرا بر تغییرات نظام بین الملل و موازنه قدرت جهانی به عنوان متغیرهایی کلیدی در جهت دهی به سیاست خارجی کشورها تاکید دارند. اما رئالیستهای نوکلاسیک به منظور تبیین سیاست خارجی دولت متغیرهای داخلی را پراهمیت می دانند. در این راستا بخش عمده ای از این پژوهش به بررسی تاثیرات مولفه های داخلی بر راهبردهای دولت سعودی در خصوص چین اختصاص یافته است.یافته های تحقیق: یافته های این پژوهش نشان می دهد ظهور چین و پیامدهای آن در سطوح بین المللی و منطقه ای متغیرهای اصلی و مستقل شکل دهنده سیاست خارجی جدید عربستان در قبال چین هستند. اما به رغم تعیین کنندگی بالای عوامل بین المللی، برخی عوامل داخلی نیز به عنوان متغیرهای میانجی در راهبردهای عربستان در قبال چین نقش دارند. در این سطح ظرفیتهای قدرت ملی، تقویت اقتدارگرایی و انسجام و اجماع نخبگان سعودی، ظهور ملی گرایی جدید سعودی و محوریت یافتن توسعه اقتدارگرایانه و ادراکات نوین رهبران سعودی در خصوص دگرگونی های جدید بین المللی و منطقه ای مهمترین عوامل در توسعه همکاریهای عربستان و چین در دوره ملک سلمان هستند.مناسبات عربستان سعودی و چین در طول سه دهه گذشته روندی مثبت و روبه رشد داشته است. اما تنها در دوره ملک سلمان این روابط وارد مرحله جدیدی تحت عنوان مشارکت جامع راهبردی شد که در همکاریهای فزاینده بین دو کشور در عرصه های تجاری- اقتصادی و سیاسی نمایان شد. به قدرت رسیدن نسل جدیدی از رهبران سعودی با محوریت محمدبن سلمان با درک متفاوت و جدیدی از روندها و شرایط نظام بین الملل بیشترین تاثیر را در این خصوص داشته است. به خصوص فهم واقع گرایانه از روند انتقال قدرت از غرب به شرق، نگرش عملگرایانه در روابط با کنشگران منطقه ای و جهانی و ارایه تعریف جدید از منافع ملی در این خصوص برجسته بوده است. نتیجه گیری: در شرایط جدید به رغم تداوم برخی عدم قطعیتها در خصوص جهت گیری کلان سیاست خارجی عربستان، تداوم همکاریهای نظامی- امنیتی این کشور با امریکا همچنان مشهود است. با این حال در اولویت قرار گرفتن توسعه اقتدارگرایانه از سوی رهبران سعودی پیشران مهمی است که به تداوم و توسعه روابط عربستان و چین در سال های آینده منجر خواهد شد.
تحلیل ناآرامی های پاییز ۱۴۰۱ ایران از منظر جنبش نوین اجتماعی کاستلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
401 - 428
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی به عنوان پدیده ای نوظهور منشأ ایجاد تغییرات عمده ای در زیست فردی و اجتماعی انسان ها شده و بسیاری از مفاهیم و الگوهای سنتی کنش سیاسی شناخته شده مانند جنبش های اجتماعی را دستخوش تحولات بنیادین کرده است. در همین راستا «مانوئل کاستلز» پس از جریان بیداری اسلامی و با مطالعه تحولات کشورهای عربی به بررسی الگوی جدید جنبش های اجتماعی پرداخته و شاخص هایی را برای جنبش های نوین اجتماعی بیان کرده است. مسئله این پژوهش تحلیل ماهیت ناآرامی های 1401 ایران با استفاده از نظریه کاستلز است. پرسش اصلی محققان آن است که آیا ناآرامی های 1401 ایران بر مبنای نظریه کاستلز، یک جنبش نوین اجتماعی قلمداد می شود؟ روش تحلیل در پژوهش حاضر «نظریه مبنا» (نظریه جنبش های نوین اجتماعی کاستلز) بوده است. یافته ها نشان می دهد که ناآرامی های 1401 ایران بعضی از شاخص های کلیدی جنبش نوین اجتماعی مدنظر کاستلز را به دلیل انحراف پدیدآمده از ناحیه دخالت عوامل خارجی، ندارد.
روش شناسی آینده پژوهی دولت: ارزیابی تناسب روش تحلیل علّی لایه بندی شده (CLA) برای آینده پژوهی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
171 - 202
حوزههای تخصصی:
تحلیل علّی لایه بندی شده یک رویکرد آینده پژوهی است که در آن، وضعیت و آینده های احتمالی پدیده ها در چهار لایه رویدادی (لیتانی)، ساختاری، گفتمانی و استعاری مورد مطالعه قرار می گیرد. مفروضه مقاله این است که مهمترین شرط پژوهش های علمی تناسب روش شناسی با هستی شناسی است. به عبارت دیگر روش منتخب باید با ویژگی های موضوع پژوهش تناظر و تناسب داشته باشد. مقاله به این سوال پرداخت که آیا روش تحلیل علی لایه بندی شده برای آینده پژوهی دولت مناسب است؟ مقاله براساس آثار مبدع این روش (سهیل عنایت الله) به صورتبندی این روش و کاربرد ها و دستاوردهای آن پرداخته است؛ سپس به ویژگی های هستی شناختی دولت، به ویژه در شکل های امروزین آن اشاره کرده و سرانجام با استفاده از روش قیاسی تناسب این را برای برای مطالعه دولت مورد بحث قرار داده و به این نتیجه رسیده که این روش به دلیل تناظری که با سرشت پیچیده و چندلایه دولت دارد بیش از هر روش دیگری برای آینده پژوهی دولت مناسب است. با استفاده از این رویکرد می توان کارکردهای روزمره (لایه لیتانی)، ترتیبات نهادی (لایه ساختاری)، مبانی مشروعیت (لایه گفتمانی) و بنیان های اسطوره ای (لایه استعاری) دولت را مورد بررسی و تحلیل قراردا و آینده های احتمالی آن را شناسائی کرد. البته چون این روش بیشتر بر سویه های تحلیلی متمرکز است و سویه های هنجاری و تجویزی چندانی ندارد برای آینده پژوهی دولت نیازمند تکمیل است. استفاده همزمان از دیگر روش های آینده پژوهی نظیر سناریو سازی، تحلیل تأثیر بر روند، تحلیل الگوها و تحلیل چرخه های آینده می تواند به تکمیل و بهینه سازی این روش در آینده پژوهی دولت کمک کند.
تاثیر هوش مصنوعی بر نظریه های جریان اصلی روابط بین الملل
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
7 - 27
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی ازجمله دانش هایی است که بیشترین تاثیر را بر جهان پیش رو خواهد گذاشت. در حوزه سیاست و روابط بین الملل تاثیرات هوش مصنوعی صرفاً به امور عملی محدود نگردیده و عرصه نظریه پردازی را در آینده به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. در میان نظریه های روابط بین الملل نظریات جریان اصلی قطعاً بیشترین تاثیر را خواهند پذیرفت. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که هوش مصنوعی چگونه بر مفاهیم و دغدغه های اصلی این دو رویکرد کلان نظریه های روابط بین الملل تاثیر گذاشته است؟ فرضیه مقاله این است که هوش مصنوعی برخی از گزاره های اصلی این دو نظریه را زیرسوال برده و تضعیف ساخته است. برای پاسخ به سوال پژوهش از روش تبیینی و شیوه گرداوری داده از نوع کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد نظریه واقعگرایی نیازمند بازنگری در تعریف مفاهیم قدرت، تهدید، امنیت، موازنه قدرت و بازیگران روابط بین الملل در پرتو هوش مصنوعی و تحولات جدید است. همچنین ادعاهای نظریه لیبرالیسم درخصوص صلح جهانی با تکیه بر دو بعد اقتصادی و سیاسی با چالش جدی مواجه شده است. به نحوی که گزاره های اصلی نظریه لیبرالیسم اقتصادی، وابستگی متقابل و صلح دموکراتیک مورد تردید قرارگرفته است.
تصویرسازی منفی از خود در عرصه بین المللی و تاثیر آن بر گردشگری سلامت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
223 - 242
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت زیر مجموعه گردشگری و یکی از صنایع پیشرو در اقتصاد جهانی محسوب و سالانه بیش از ۸۰۰ میلیون نفر متقاضی گردشگری سلامت در جهان هستند. بر اساس برآورد موسسه جهانی تندرستی، اقتصاد آن در سال ۲۰۱۷ در حدود ۴⁄۲ تریلیون دلار، در حالی که سهم کشور ما از آن بسیار ناچیز می باشد. تصویر منفی از ایران یکی از دلایل مهم در عدم انتخاب ایران به عنوان مقصد گردشگری سلامت محسوب می گردد. بخش زیادی این تصویر منفی حاصل عملکرد افراد و مقامات داخل کشور می باشد. نویسنده در پی پاسخ به این سوال است که تصویر سازی منفی کشور ما از خود در عرصه بین المللی چگونه موجب چنین خسارتی برای اقتصاد گردشگری سلامت کشور شده است؟ در این تحقیق، عواملی مانند: محکومیت های حقوق بشری، نقض کنوانسیون های بین المللی در حفاظت از اماکن دیپلماتیک، حقوق افراد دو تابعیتی و نحوه مدیریت بحران های داخلی که موجب تصویر سازی منفی در صنعت گردشگری سلامت در ایران می گردند به روش توصیفی -تحلیلی از طریق جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی از منابع معتبر داخلی و خارجی و مقایسه ای آماری در سالهایی که این متغیرها شدت بیشتری داشته اند و نیز کشورهای فعال حوزه گردشگری سلامت که کمتر تحت تاثیر آنها بوده اند، مورد بررسی و این نتیجه حاصل گردید که هر کدام از عوامل فوق تاثیر بسزایی در ایجاد تصویر منفی و ناامن از ایران در ذهن گردشگران سلامت داشته تا علارغم وجود پتانسیل مناسب، ایران مقصد بسیاری از گردشگران سلامت نباشد.
شکست و موفقیت در سیاست خارجی: روایت پژوهی برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: سیاست خارجی مانند هر سازه اجتماعی دیگری قابل ارزیابی است. یکی از روش های ارزیابی سیاست خارجی، تحلیل شکست و موفقیت آن در رسیدن به اهداف موردنظر است. اما نکته چالش برانگیز این است که درک مشترکی از معنای موفقیت یا شکست در حوزه سیاست خارجی وجود ندارد؛ چرا که افراد در بسترهای ادراکی مختلف، روایت های متفاوتی از موفقیت یا شکست سیاست خارجی ارائه می کنند. علی رغم گذشت چندین سال از انعقاد برجام همچنان این بحث در ایران مطرح است که آیا این توافق، مصداق شکست در سیاست خارجی ایران است و بنابراین باید مانع از تکرار آن شد یا برعکس، نمونه موفقی از سیاست خارجی است که باید برای احیای تلاش کرد. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که روایت های مختلف از برجام به عنوان یکی از نقاط عطف مهم سیاست خارجی ایران کدام ها هستند و از چه عناصر روایی تشکیل شده اند؟روش هادر گام اول، تحلیل کیفی متون شامل مواضع مقامات رسمی و نیمه رسمی درباره برجام نشان داد که می توان سه روایت موفقیت، شکست و روایت میانی درباره برجام را از یکدیگر تفکیک کرد. در گام دوم، عناصر ساختاری این روایت ها یعنی نحوه صحنه آرایی، شخصیت پردازی و پیرنگ سازی بر اساس روش تحلیل روایت اپرمن و اسپنسر مورد تحلیل قرار گرفتند. در این روش، صحنه آرایی به زمینه روایت می پردازد که شامل مناقشه بر سر گزینه های بدیل تصمیم گیری و تفاسیر از بستر تصمیم گیری برای درک صحنه است. شخصیت پردازی به معنای اطلاق برخی برچسب ها، ویژگی ها و قیاس های تاریخی به تصمیم گیران و پیوندزدن این افراد با افراد شناخته شده در راستای تحسین و تقبیح روایت های خاص است. پیرنگ سازی به معنای بررسی فرایند رویدادهاست که شامل قضاوت درباره دستیابی به اهداف، پیامدهای آنها و مشخص کردن مسئولیت این پیامدهاست. یافته ها: طرفداران روایت موفقیت، برجام را برطرف کننده سایه جنگ از کشور و نشانه بازگشت ایران به جامعه بین المللی (صحنه آرایی)، آن را با ملّی شدن صنعت نفت و محمد جواد ظریف را با محمد مصدق و امیرکبیر مقایسه می کنند و مخالفان را بی سواد و ناآشنا با جهان امروز می دانند (شخصیت پردازی). آنها به توفیق برجام در دستیابی به اهداف از جمله لغو قطعنامه های تحریمی شورا امنیت باور دارند (پیرنگ سازی). طرفداران روایت شکست، برجام را عامل خلع سلاح و ابزار فشار بر ایران روایت می کنند که به خاطر ساده لوحی محمد جواد ظریف در اعطای امتیازات نقد و گرفتن امتیازات نسیه، به قرارداد ترکمانچای دوم تبدیل شده و با دور زدن مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید (شخصیت پردازی). بنابراین برجام ناقض خطوط قرمز رهبری و ضد امنیت ملّی روایت می شود که به هدف اصلی خود در تأمین منافع ملّی ایران نرسید (پیرنگ سازی). طرفداران روایت میانه، اگرچه ابتدا برجام را به عنوان بازی برد برد تصویر می کردند، اما به تدریج این خط روایی را پی گرفتند که ایران می بایست امتیازات بیشتری از طرف مقابل می گرفت (صحنه آرایی). این روایت به این معنا میانه است که هم قیاس برجام با ترکمانچای را نفی می کند هم فتح الفتوح دانستن آنرا. همچنین به طور همزمان، تلاش های مذاکره کنندگان را تحسین می کند و برخی سهل انگاری های آنها را تقبیح (شخصیت پردازی). این روایت، نتایج برجام تا قبل از خروج آمریکا را قابل قبول و ارزشمند می داند؛ نتایجی که بعد از آن به کلّی از بین رفت (پیرنگ سازی).نتیجه گیری: اگرچه ابتدا روایت موفقیت توانست با ارائه داستانی معقول و قدرت گفتمانی مناسب در مناظرات برجامی، بر روایت شکست غلبه کند و روایت مقابل را فاقد ابتکار جایگزین نشان دهد، به تدریج روایت شکست با تکیه بر قدرت ساختاری خود توانست با بازنمایی برجام به عنوان قراردادی ناقص و خسارت بار، روایت میانه را با خود همراه کند و در نتیجه، روایت موفقیت را به حاشیه براند.