فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
259 - 275
حوزههای تخصصی:
یک انسان رشد یافته، همان انسانی ست، که با حرکت بر محور انسانیت و اصول فطرت خدادادی، حرکت می کند و از سه منبع عقل، وحی و تجربه، راه تعمیق و بسط اصول انسانی را، در عرصه های حیات مزرعه دنیا برای خود باز می کند. ولی گاهی این منابع خدادادی در او بنا به دلایلی ناپدید می شود و تبدیل به یک انسان بزهکار می گردد، تفکیک بزهکاران یقه آبی از یقه سفید برجای مانده از ادوین ساترلند است. از این رو پژوهش حاضر به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با روش کتابخانه ا ی به بررسی این موضوع می پردازد و هدف از آن این است که واکنش نظام عدالت کیفری علیه بزهکاران یقه آبی بر پایه مفهوم دادرسی منصفانه و نیز نامه 53 نهج البلاغه چگونه است؟ بزهکاران یقه آبی به انسان هایی در دهک های پایین جامعه گفته می شود که مرتکب توده جرام یا جرایم متعارف می شوند. مبانی گوناگون عملیاتی و جرم شناختی برای شناسایی این بزهکاران وجود دارد. دادرسی عادلانه نیز مفهومی مهم در روزگار ما است که از چشم انداز بزهکاران یقه آبی، الزماتی را همانند کیفی سازی قوانین کیفری و نیز بهبود وضعیت فرایند کیفری به همراه می آورد. واکنش علیه بزهکاران یقه آبی در نامه 53 نهج البلاغه، امام علی علیه السلام در چهره هایی چون لزوم افتراقی نگری در انسان ها، لزوم شناخت کامل قاضی از مرتکبان، مشروعیت بخشیدن به عدالت کیفری، مبارزه با فساد و ... متبلور شده است. و به این نتیجه رسیده است که در بررس نگرش های موجود در قلمرو دادرسی عادلانه و نیز نامه 53 نهج البلاغه اشتراکاتی چون تطابق با اصول بنیادین حقوق کیفری مدرن و توانمندسازی رفتاری و مالی نیروی انسانی نظام عدالت کیفری میان آن دو وجود دارد.
Stylistics of Single-Ᾱyah Stories in the Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Stylistics, as a scientific discipline, derives from the methods of expression and the reasons for choosing one form of expression over another, as well as the relationships between the expression and its speaker. The primary application of stylistics is in the literary aspect of texts. This study utilizes stylistics as a tool for understanding the structure and style of the Quran. The present study, with a descriptive-analytical method and library study, aims to examine the stylistics of single-Ᾱyah stories in the Quran and conducts a linguistic analysis at three levels: phonetic, lexical, and grammatical. The linguistic features found in the single-Ᾱyah stories of the Quran cause a variation in style. Among the elements that have the most significant impact on the stylization of the stories is the element of repetition. The technique of repetition emerges with various functions at the levels of letters, words, and sentences. Additionally, elements such as contrast, conditional sentences, exclamatory sentences, nominal sentences, and emotional expressions transform the audience's feelings based on the specific aim of each story. Stylistic changes occur under the influence of various factors in these stories, and the style changes in accordance with the meanings and objectives of the narratives. By employing linguistic characteristics and rhetorical elements, the style of speech varies based on the audience's state and the specific goals of the narrative. Stylistic changes such as the number of verbs, changes in the arrangement and frequency of letters, and changes in the tone of the style of the narratives correspond to their content and expressive style
Intertextual and Conceptual Chaining in Punishment and Mercy Narratives: A Study of Surah al-Naml(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
73 - 102
حوزههای تخصصی:
This study explores the intertextual relationships and conceptual chaining present in the punishment and mercy narratives of the four stories in Surah al-Naml. The primary objective is to identify and analyze the conceptual and semantic links that unify the stories within this chapter of the Quran. Employing a qualitative approach, the research utilizes content analysis and thematic analysis to investigate the narratives’ conceptual and textual connections at both micro and macro levels. The data comprises the verses related to the four stories in Surah al-Naml, analyzed through a comparative framework. Initially, the study defines key concepts such as intertextuality and conceptual chaining, followed by a discussion of the relevant theoretical background. The comparative analysis reveals robust intertextual links and intricate conceptual chains that enhance the coherence and semantic structure of the Surah. The findings demonstrate that these interrelations not only facilitate a deeper understanding of the narratives’ meanings but also contribute to a more accurate and comprehensive interpretation of the chapter’s themes. This aligns with the objectives of Surah al-Naml, which are to admonish and warn its audience. The research underscores the significance of examining intertextual relationships and conceptual chaining in Quranic studies, suggesting that such approaches can uncover new semantic and interpretive dimensions in religious texts. Furthermore, the study’s findings offer potential advancements in educational methodologies and Quranic exegesis, providing valuable insights for scholars and commentators.
روش های تحکیم باور به معاد در سیره و سخن امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
171 - 196
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به معاد و بازگشت به جهان دیگر از باورهای مسلّم پیروان ادیان الهی است و در ادیان غیرالهی نیز نمونه هایی از باور به زندگی پس از مرگ مشاهده می شود. این پژوهش سیره و سخنان امام رضاg را با رویکردی نو یعنی توجه به باورهای پایه ای در حیطه معاد بررسی کرده است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا روش های امام رضاg در مناسبات با مخاطبان مهندسی شده و نظام مند بوده است یا بر اساس اقتضائات و شرایط عمل کرده اند؟ آیا روش ایشان قابلیت تعمیم در عصر حاضر را دارد؟ سیره و سخنان عالم آل محمدn در اصلاح و تحکیم باور به معاد به روش تحلیلی بررسی و حاصل پژوهش این است که روش های موعظه، تذکر و نصیحت به اصحاب و دیگر مراجعه کنندگان برای آمادگی معاد و بشارت به نعمت های بهشتی و انذار از عذاب آخرت به هدف آگاهی بخشی در سخنان حضرت همواره ثابت است. ترکیب و به کارگیری هم زمان از چندین روش فطری- شهودی، عقلی- استدلالی، حسی- تجربی و قرآنی- روایی، استفاده از باور(میل به نجات) و ابزار مشترک(فطرت و عقل) و استناد به کتب مقدس در انتقال معارف به مخاطبان در گفت وگوها و مناظرات از نوآوری های روشی حضرت است و می توان ادعا کرد روش های حضرت قابلیت تعمیم پذیری در قرن حاضر را دارد.
غنای معرفی سیره و سیمای امام رضا (ع) در ادبیات کودک و نوجوان از نگاه متخصصان ادبیات و کودک شهر قم با استفاده از روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
33 - 59
حوزههای تخصصی:
معرفی سیره و سیمای امام رضا (ع) و شناساندن شخصیت ایشان از اهداف نویسندگان و سرایندگان ادبیات رضوی کودک و نوجوان است که فعالان این عرصه به عنوان یک رسالت به آن نگریسته و سعی دارند با شیوه های مختلف به این مهم دست یابند. توجه به این نکته که معرفی سیمای امام رضا(ع) به چه شکل مطلوب و مناسب تر است، می تواند در برنامه ریزی، تصمیمات و ارتقای کیفیت آثار رضوی برای کودکان و نوجوانان تأثیر زیادی داشته باشد. به همین دلیل هدف این پژوهش واکاوی ویژگی های معرفی مطلوب و مناسب سیره و سیمای امام رضا(ع) در ادبیات داستانی کودک و نوجوان و غنا بخشیدن به آن از دید متخصصان این حوزه براساس رویکرد کیفی و نظریه زمینه ای است. داده های مورد نیاز از طریق نمونه گیری نظری و هدفمند توسط مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با معلمان و متخصصان حوزه ادبیات و کودک در شهر قم گردآوری و طی سه فرایند: کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفهوم پردازی و تجزیه تحلیل شده است. یافته های پژوهش شامل 162 مفهوم اولیه، 55 مضمون فرعی و 18 مضمون اصلی بود که مقوله هسته، «غنای معرفی سیمای امام رضا (ع) در ادبیات کودک و نوجوان» برساخت گردید. همچنین مدل الگوواره ای، شرایط و علل، عوامل و ضرورت های لازم را بازنمایی می کند. برای غنای معرفی و شناساندن سیره و سیمای امام رضا (ع) در ادبیات داستانی کودک و نوجوان لازم است تمام مؤلفه های اثرگذار با اتخاذ تدابیر و استراتژی های لازم، پیامدهای این امر را فراهم سازند.
تحلیل و بررسی نام شناسانه تفاسیر عرفانی از منظر هسته معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش نام شناسی (Onomastics) یکی از شاخه های زبان شناسی است که حوزه ای گسترده از علوم گوناگون را در خود گنجانده است؛ پیشینه نام شناسی به اواخر قرن نوزده میلادی برمی گردد که دوره تدوین اصول و قواعد زبان شناسی تاریخی است. در نام شناسی، مطالعه نام ها از زوایای مختلف جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و زبانی بررسی می شود. این دانش می کوشد قلمروهای مختلفی از نام ها را بکاود و درباره ساختار نام، وجه تسمیه و دلایل و توجیهاتی را برملا سازد که در ورای نام گذاری نهفته است. در پژوهش حاضر، به شیوه ای توصیفی تحلیلی، عناوین تفاسیر عرفانی گرد آمده و از جهت هسته معنایی، بررسی شده اند. نتایج به دست آمده پژوهش نشان می دهند در نام هایی که واژه «حقائق» به عنوان مرکز نام استفاده شده و نام دارای ساختار اضافی است، باید بخش دوم را هسته ترکیب در نظر گرفت. این ویژگی در نام هایی که واژه «اسرار» در آنها به کار رفته است نیز دیده می شود؛ در حالی که در بسیاری از نام های تفاسیر که واژه «بیان» در آنها استفاده شده، هسته ترکیب همان بخش اول نام است. به عبارت دیگر، این نام ها جزء اسامی درون مرکز شمرده می شوند؛ اما نکته بسیار مهم در این تحقیق نام هایی هستند که در ساختار آنها جار و مجرور دیده می شود. می توان این ساختارها را در گروه اسامی مرکب اضافی قرار داد؛ البته در این بین، اسامی و عناوینی وجود دارند که فاقد هسته مشخص اند.
واکاوی فقهی تأثیر قصد در تحقق عنوان إعانه بر جرم؛ با رویکردی بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
137 - 163
حوزههای تخصصی:
در حقوق اسلام، ادله متعددی بر ضرورت قصد در مباشر دلالت دارد و آن را اساسی ترین رکن در تحقق جرم به شمار آورده که بدون آن، انتساب عنوان مجرمانه و استحقاق مجازات با مشکل مواجه می گردد. این ضرورت در تحقق معاونت مورد اختلاف واقع شده و از امام خمینی به عنوان یکی از مخالفین نام برده اند. از آنجا که گستردگی عملیات اجرایی برخی اعمال، دخالت عوامل دیگر را جهت اجرای قصد مباشر ایجاب می کند، لزوم تدقیق در مسئله روشن می گردد؛ چراکه معاون ممکن است تحت تأثیر فریب مباشر یا برای جلوگیری از عملی شدن تهدید و یا با هدف احسان، اقداماتی انجام دهد که علی رغم فقدان قصد، به دلیل انتساب عنوان معاونت، محکوم به مجازات گردد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای صورت گرفته و حاصل آن نشان می دهد که قول موافق با ضرورت قصد أرجح بوده و بررسی نظرات امام نیز علی رغم قول به کفایت علم و تأکید بر نقش عرف در تشخیص معاونت، بیانگر گرایش ایشان به این قول است. درنتیجه، در برخی مصادیق به دلیل فقدان قصد، عنوان معاونت و استحقاق مجازات منتفی خواهد بود.
ترجمه و نقد مقاله «حسین بن علی» در ویراست سوم دایرهالمعارف اسلام چاپ بریل (EI3)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
7 - 24
حوزههای تخصصی:
مقاله «حسین بن علی» در ویرایش سوم دایرهالمعارف اسلام (Encyclopedia of Islam) چاپ بریل به قلم نَجَم حیدر نگاشته شده است. حیدر این مدخل را با تأکید بر قیام عاشورا نوشته است و به سایر وجوه و مراحل زندگانی امام حسین(ع) به طور بسیار مختصر پرداخته یا اصلاً ذکری از آن به میان نیاورده است. در مقاله حاضر ضمن ترجمه، به نقد و ارزیابی محتوای این مقاله توجه شده است. این بررسی نشان داد که برخی از گزاره های مقاله «حسین بن علی» از حیث اعتبار تاریخی محل تردید جدی است و حیدر نیز احتمالاً بر اساس همین روایت ها، برداشت نادرستی از برخی وجوه شخصیتی امام حسین(ع) ارائه کرده است. همچنین توجه نویسنده به قیام عاشورا سبب شده تا او از سایر وجوه زندگی امام حسین(ع) همچون ادعای حضور ایشان در فتوحات دوره عثمان، ازدواج با شهربانو و مانند اینها غافل شود.
بررسی ساختار گذرایی وصیت نامه امام علی(ع) به امام حسن(ع) براساس دستور نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر فرانقش، یکی از شاخصه های دستور نظام مند هلیدی است. از میان سه فرانقش متنی و بینامتنی و اندیشگانی، فرانقش اندیشگانی یا تجربی بازتاباننده لایه معنایی متن است. لایه معنایی سبک نویسنده را در انتخاب فرایندها و مشارکان نشان می دهد و هم زمان با تغییر موضوع و هدف نویسنده، نوع و بسامد فرایندها نیز تغییر می کند. مقاله حاضر ساختار گذرایی وصیت نامه امام علی(علیه السلام)به امام حسن(علیه السلام) را مطالعه کرده و فرایندها و مشارکانی را بررسی می کند که بیشترین فراوانی را داشته و تعیین کننده سبک نویسنده اند. ازآن جاکه این نامه طولانی است و ساختار دو نیمه نامه در نگاه اول، متفاوت به نظر می رسد، روش هلیدی بر دو نیمه متن به صورت مجزا اجرا شد، که با رسم نمودارهای مقایسه ای، فرضیه تفاوت ساختاری نیمه نخست نامه با نیمه دوم آن اثبات می شود. در نیمه نخست، بیشترین فراوانی به فرایند مادی و مشارکان کنش گر و کنش پذیر اختصاص می یابد، اما در نیمه دوم، فرایند ربطی و در نتیجه مشارکان حامل و صفت، بیشترین بسامد را دارند.
مواجهه چند وجهی با راویان؛ تحقیق موردی: عبدالرحمن بن کثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
231 - 264
حوزههای تخصصی:
مواجهه چندوجهی با راویان راهی برای شناخت هرچه دقیق تر راویان برای رسیدن به یک اطمینان عرفی است. چنین اطمینانی از انباشت قراین و اطلاعات مختلف در مورد راوی به دست می آید. در این روش علاوه بر منابع معمول در بررسی رجالی یک راوی، منابعی همچون نوع آثار راوی، مضمون روایات او وجایگاه او نزد ائمه (س) نیز مورد توجه قرار می گیرد. از دیگر موارد بررسی تبعی بودن راوی در سلسله اسناد و تخریج روایات همسو با روایات راوی است. مباحث جریان شناختی نیز منبع دیگری است که جهت گیری و نقش راوی را در جریان های مختلف معاصر او آشکار می کند. در پژوهش حاضر، از این روش برای شناخت عبدالرحمن بن کثیر از راویان مستقیم امام صادق (ع) بهره گرفته شده است. درخصوص وثاقت یا عدم وثاقت این راوی نظرات متعارضی وجود دارد. درنهایت، قراین به دست آمده از این پژوهش حاکی از تمایل او به جریانی از غلو از نوع تفویض است که با حلقه ای با نام مفضل بن عمر که او نیز متهم به غلو شده است، شناخته می شود و بنابراین نمی توان رأی به توثیق او داد.
دستاوردهای نور در سی ویکمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم با محوریت نرم افزار جامع تفاسیر نور نسخه 4
منبع:
ره آورد نور سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۶(پیاپی ۱۰۳)
40-46
حوزههای تخصصی:
سی ویکمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم با شعار «می خوانمت»، از اوّل فروردین 1403 مصادف با نهم ماه مبارک رمضان 1445 قمری برگزار شد و تا چهاردهم فروردین برابر با ۲۲ ماه مبارک رمضان، در مصلای بزرگ امام خمینی(ره) تهران ادامه داشت. در این رویداد بزرگ فرهنگی، در بخش داخلی، ۴۵ مؤسّسه قرآنی و ۲۴ نهاد دولتی و حاکمیتی مشارکت داشتند و در بخش بین الملل نیز نمایندگانی از ۲۵ کشور جهان جضور داشتند. این نمایشگاه در بخش های مختلفی همچون: ترجمه قرآن، خادمان قرآن، طرح بشری، حفظ آسان قرآن، بخش مکتوب، بخش حوزوی، بخش دانشگاهی، بخش مؤسّسات قرآنی، محافل خانوادگی نهج البلاغه، دعا، فلسطین و طوفان الأقصی، مشاوره، هنرهای دینی، کودک و نوجوان، مسابقات و رویدادها و نشست های محتوایی، برگزار شد. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) نیز با دو غرفه در دو بخش از نمایشگاه حضور داشت. یکی، با محوریت «جامع تفاسیر نور» و «قرآن پژوهی هوشمند» در بخش نوآوری های قرآنی دانش بنیان، پذیرای بازدیدکنندگان بود و دیگری، در غرفه فروش که جدیدترین محصولات نور را با تخفیف ویژه، ارائه نمود. در نمایشگاه امسال، غرفه های مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، پُرشورتر از گذشته فعّالیت داشت و بازدیدکنندگان بیشتری از محصولات این مرکز دیدن کردند و در جریان جدیدترین فعّالیت های این مرکز در حوزه نرم افزار، فنّاوری اطّلاعات و فضای مجازی قرار گرفتند.
ولایت تکوینی انبیاء از نگاه قرآن
منبع:
مطالعات دینی نبوت و امامت سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
188 - 209
حوزههای تخصصی:
موضوع بحث، تبیین ولایت تکوینی پیامبران الهی ازنگاه قرآن است، مبنی براین که آیا قرآن کریم ولایت تکوینی پیامبران الهی را تأیید می کند؟ واگر تأیید کرده، آیا حدود ولایت تکوینی پیامبران را نیز مشخص ساخته است؟ بررسی آیات قرآن کریم نشان می دهد که انبیای الهی درپرتو طاعت وبندگی خالصانه مستمرِ خدای متعال، به مقام انسان کامل دست یازیده، مظهر اسما وصفات الهی شده اند ودرپرتوآن، مظهرولایت وقدرت الهی گشته اند ودرنتیجه، به ولایت تکوینی دست یافته اند و درمواردی وبه هنگام ضرورت به صورت معجزه وکرامت، قدرت نمایی کرده،اعمال ولایت نموده اند. دراین مقاله خاستگاه ولایت تکوینی نشان داده شد وآن طاعت وبندگی خالصانه مداوم خدای متعال می باشد، که درانسان های کامل، یعنی پیامبران وامامان(ع)، به صورت علم وعصمت تجلی کرده وآنان را ازعلم الهی وعصمت همه جانبه برخوردار نموده است وآنها به ویژه پیامبرخاتم واوصیای دوازده گانه اش، ائمه هدی(ع)، به بالاترین مرتبه کمال انسانی ومقام انسان کامل در بالاترین مرتبه اش دست یازیده ودرپرتو آن به ولایت مطلقه تکوینی نایل شده اند.بنابراین، ولایت تکوینی نمودار شخصیت ممتاز انسانی الهی انسان های والامقامی است که درپرتو طاعت وبندگی خالصانه خدای متعال قله های کمال انسانی را فتح کرده، به مقام انسان کامل رسیده اند.
خداباوری در مکتب فلسفی سانکهیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
115 - 128
حوزههای تخصصی:
در میان ادیان و مکاتب فلسفی هند که قریب به اتفاق آنها عمل گرا هستند مکتب سانکهیه از حیث طرح مباحث نظری و نظام مقولاتی پیچیده، جایگاه فلسفی ویژه ای دارد. دو مقوله ی «پوروشه» (نفس) و «پراکریتی» (ماده)، اصول اساسی متافیزیک به ظاهر دوگانه انگار سانکهیه است. بدین سبب، برخی فرزانگان و شارحان این نظام فکری درباره ی مسئله ی وجود خداوند به منازعه پرداخته اند. اغلب شارحان متقدم بر پایه ی باور به نفوس متعدد ازلی و نیز مفهوم خاص علیت نزد فیلسوفان سانکهیه، برآن اند که خداوند بدان گونه که در ادیان توحیدی مطرح است، در مکتب سانکهیه جایی ندارد؛ اما شارحان متأخر این نظام فکری که حائز پیروان بیشتری هستند، بر این باورند که وجود خداوند به عنوان روحی کامل و ناظر بر عملکرد خلاقانه ی پراکریتی، ضرورت دارد؛ ولی همیشان ایده ی خود را به حسب متافیزیک مکتب سانکهیه، به درستی تبیین نکرده اند. پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی «مسئله ی خداباوری» را در این نظام فکری می کاود؛ اینکه باور به وجود خداوند یکتا به چه میزان با سایر سازه های اصلی متافیزیک سانکهیه سازگار است؟ پس از بررسی پیش فرض ها و دلایل طرفین نزاع، به نظر می رسد که پوروشه در نظام فکری سانکهیه همان خداوند است؛ ولی شارحان ناخداباور، پوروشه را با مقوله ی «انانیت» (دومین معلول پراکریتی) خلط کرده اند.
مبانی انسان شناسی علم اجتماعی اثباتی و دلالت های اجتماعی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علم اجتماعی امروزی بر دسته ای از بنیان های معرفتی و نظری ویژه بنا شده است. این مبانی با ورود به علم، به محتوا، روش و تحلیل دانش از پدیده ها جهت می دهند. تأثیر متافیزیک و فلسفه در علوم انسانی به طور عام و در جامعه شناسی به طور خاص بدان میزان است که می توان پیدایش و تحول نظریه جامعه شناختی را در حاشیه ظهور دیدگاه فلسفی مربوط به آن تبیین کرد. یکی از محوری ترین مبانی معرفتی که همه الگوواره (پارادایم) های برجسته در علوم اجتماعی از آن متأثر است، موضوع چیستی انسان و چگونگی ارتباط او با واقعیت و نیروهای اجتم اعی است؛ زیرا هرگونه تبیین درست از مسائل و آسیب های اجتماعی و عوامل آنها بی شناخت دقیق و درست انسان با دشواری روبه روست. این نوشتار کوشیده است تا تأثیر مبانی انسان شناختی الگوواره اثباتی بر رویکردهای علم اجتماعی امروزی ودلالت های اجتماعی آن را بررسی کند. سؤال اصلی این پژوهش عبارت از چیستی مبانی انسان شناسی علم اجتماعی اثباتی و دلالت های اجتماعی آن است. روش گردآوری داده ها «اسنادی و کتابخانه ای» و روش پردازش آنها «تحلیل محتوا» و «تحلیلی منطقی» است. یافته ها بیانگر آن است که الگوواره اثباتی انسان را موجودی تک ساحتی، منفعت طلب، غریزه محور، و حیوانی اجتماعی و فاقد اراده آزاد دانسته که محور شناخت او علم زیست شناسی و منشأ جعل قوانین اجتماعی برایش، غرایز اوست.
گفتمان عدالت خواهی در افغانستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
افغانستان در صد سال اخیر گفتمان های فکری مختلفی را تجربه کرده است؛ مانند گفتمان لیبرالیزم، ناسیونالیزم، مارکسیزم و اسلام گرایی با خرده گفتمان های اسلام جهادی و بنیادگرایی و دموکراسی. اما هیچ کدام در حل مشکلات افغانستان توفیق نداشته است. یکی از این گفتمان ها، گفتمان عدالت خواهی است. در این مقاله این گفتمان با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان بحث شده است. نخست نقطه صفر این گفتمان بررسی شده که در این بررسی چهار نقطه همزمان با گسست های تاریخ افغانستان شناسایی و احکام هر مورد بیان شده است. پس از آن زمینه های شناختی و عینی شکل گیری گفتمان عدالت خواهی تبیین گردیده است. نوع ایده آل گفتمان عدالت خواهی مقاومت غرب کابل است. در این مقطع عدالت خواهی به عنوان یک گفتمان تکوین یافت و صورت بندی شد و فضای استعاره ای خلق کرد. لذا دال محوری و پیرامونی این گفتمان با تمرکز به مقاومت غرب کابل صورت بندی و سپس تداوم آن در قالب دو خرده گفتمان معرفی و روش های تداوم و توسعه آن در مراحل بعدی بیان شده است.
اصول بیان معارف مربوط به معاد در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱۸
23 - 36
حوزههای تخصصی:
آیات قرآنی مرتبط با معاد را از جنبه های مختلفی می توان مورد بررسی قرار داد. یکی از این جنبه ها، نحوه مواجهه قرآن با مخاطبان خود در مسئله معاد است. قرآن برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود در معارف مربوط به مسئله معاد، از اصول خاصی بهره برده است. با بررسی و استقراء آیاتی که حول این مسئله بیان شده است، می توان همه آنها را ذیل چهار اصل کلی قرار داد: اصل توصیف حقایق، اصل تنبه بر آیات، اصل تصویر سازی و اصل رجوع به فطرت. در اصل توصیف حقایق به جای استدلال بر معارف مربوط به مسئله معاد و پاسخ به شبهات پیرامون آنها، به توصیف معارف و آثار و کارکردهای آنها پرداخته می شود. در اصل تنبه بر آیات، قرآن با بیان پدیده های آفاقی و انفسی و غایت مندی آنها، انسان را به تدبر در این پدیده ها دعوت می نماید تا از این رهگذر، اعتقاد به رستاخیز را در باور ها تثبیت نماید. در اصل تصویرسازی، قرآن با ذکر نمونه هایی از زنده شدن انسان یا موجودات دیگر، از استبعاد زنده شدن مردگان در اذهان می کاهد و آن را امری باورپذیر جلوه می دهد. در اصل رجوع به فطرت نیز، قرآن با هدف بیدار نمودن فطرت بشر، او را متوجه این سرشت الهی می کند تا روز رستاخیز را یاد آور شود. هدف از پژوهش حاضر ارائه بیانی نو از مباحث مرتبط با سرای آخرت در پرتوی بازخوانی آیات معاد است، ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آیات قرآن، اصول چهار گانه مذکور مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
نقش جهت گیری های دلبستگی و تأثیرات معنوی در پیش بینی رشد پس آسیبی در دختران بی سرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ماهیت پیچیده مشکلات عاطفی - رفتاری نوجوانان بی سرپرست، بررسی و به کارگیری برنامه های حمایتی - پرورشی جدید را ایجاب می کند. این پژوهش با بررسی نقش جهت گیری های دلبستگی و تأثیرات معنوی در پیش بینی رشد پس آسیبی در دختران بی سرپرست انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی - مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی نوجوانان دختر بی سرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران در سال 1401 بودند که با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 300 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه رشد پس آسیبی تدسچی و کالهون، پرسش نامه سبک های دلبستگی هازن و شاور و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین تأثیرات معنوی (65/0=r و 012/0>P)، دلبستگی ایمن (71/0=r و 011/0>P)، دلبستگی اجتنابی (73/0-=r و 023/0>P) و دلبستگی دوسوگرا (70/0-=r و 018/0>P) با رشد پس آسیبی دختران نوجوان همبستگی معناداری وجود داشت. تحلیل رگرسیون نشان داد حدود 53% واریانس رشد پس آسیبی از طریق متغیّرهای جهت گیری های دلبستگی و تأثیرات معنوی تبیین می شود (53/0=R2). با توجه به مقادیر بتا دلبستگی ایمن (247/0=β و 011/0>P)، تأثیرات معنوی (226/0=β و 014/0>P)، دلبستگی دوسوگرا (173/0-=β و 026/0>P) و دلبستگی اجتنابی (159/0-=β و 032/0>P) به ترتیب قوی ترین تا ضعیف ترین عوامل در تبیین رشد پس آسیبی بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، اصلاح جهت گیری های دلبستگی و تقویت معنویت گرایی می تواند نقش بسزایی در رشد پس آسیبی نوجوانان دختر داشته باشد.
امکان سنجی الگوبرداری ایران از مدل توسعه اقتصادی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستجوی الگوی توسعه اقتصادی مناسب ایران، همواره محل بحث بوده است. روند الگو برداری نه تنها متوقف نشده، بلکه از سوی ایران در قالب همکاری اقتصادی با چین مورد توجه قرار گرفته است. پیرو تاکید فوق، سوال اصلی پژوهش این است، تا چه حد امکان الگو برداری ایران از مدل توسعه اقتصادی چین وجود دارد؟ چه زمینه ها و موانعی در رویکرد الگوبرداری ایران از چین به خصوص در زمینه توسعه اقتصادی وجود دارد؟ بنا بر فرضیه، نیازهای متقابل اقتصادی ایران و چین، انتقاد مشترک به نظم بین المللی موجود، نقش مهم چین در جذب سرمایه گذاری خارجی، طرح اقتصادی یک کمربند/ یک راه، جایگاه خاورمیانه در تامین انرژی چین و همکاری های سیاسی و امنیتی به عنوان زمینه های الگوبرداری اشاره داشت. در مقابل متغییرهای؛ ساختار فرهنگی متفاوت دو کشور ، نهادگریزی در اقتصاد ایران، ساختار کمی و کیفی متفاوت جمعیتی دو کشور، ساختار اقتصادی متفاوت، بی اعتمادی اجتماعی ایرانی ها نسبت به همکاری اقتصادی با چین، تجربه تحریم های بین المللی، در هم تنیدگی اقتصاد چین با امریکا به عنوان یک قدرت تحریم گرا، تاکید چین بر جغرافیای سیاسی کشورها در امر توسعه اقتصادی و عدم الگو پذیری آن و ابهام در مبانی و نیت واقعی مدل توسعه اقتصادی چین، به عنوان موانع مهم امکان سنجی الگوبرداری از مدل توسعه اقتصادی چین به بحث گذاشته می شود. روش طرح پژوهش فوق، توصیفی تحلیلی است و در چارچوب نظریه وابستگی متقابل به بحث گذاشته می شود. اطلاعات و داده های این پژوهش به صورت کیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری می شود. روش ارزیابی منابع گرداوری شده نیز به صورت کیفی خواهد بود.
بررسی عناصر شکل دهنده نظام ارتباطاتی در زمان صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
160 - 189
حوزههای تخصصی:
از زمانی که انسان ها در کنار یکدیگر جامعه را تشکیل دادند، ارتباطات شکل گرفت و در تاریخ ادامه یافت. مطالعات ارتباطات در طول تاریخ می تواند دستاوردهای زیادی را برای ارتباط پژوهان به همراه داشته باشد. یکی از دوره های تاریخی مهم در تاریخ ایران، زمان صفویه است. در دوران صفویه که حکومتی مرکزی و قدرت مند شکل گرفت شاهد تغییرات بنیادین و مهم در تمام ابعاد حیات جمعی انسانی و اجتماعی هستیم. یکی از این ابعاد، نظام ارتباطات است. نظام ارتباطی در زمان صفویه بیش از دوره های دیگر توسعه و نظم یافت. هدف از این تحقیق، بررسی عناصر و مؤلفه های تشکیل دهنده و تقویت کننده نظام ارتباطات در زمان صفویه می باشد که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در حوزه مطالعات تاریخی ذیل سه مؤلفه اصلی فرستنده، مکان های ارتباطی، عناصر دوازده گانه شاطران، چاپارها، جهان گردان، عالمان و اندیشمندان، هنر، زبان، ارتباطات سیاسی، شهر و راه های ارتباطی، کاروان سراها، مساجد، زیارتگاه ها، قهوه خانه ها، صورت بندی و مورد کاوشی ارتباطی قرار گرفته است.
اصالت ماهیت عرفی در موضوعات احکام فقهی، روشی برای استنباط مسائل مستحدثه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
37-66
حوزههای تخصصی:
امروزه گاهی مصداقی برای عنوان موضوع حکم شرعی پیدا می شود که فاقد ماهیت عرفی آن است مثل درهم و دینار قدیمی در عصر کنونی. گاهی نیز برعکس می شود مثل سکه هایی که ماهیت عرفی درهم و دینار را دارند اما مصداق عنوان آنها نیستند. برای استنباط فقهی در این گونه موارد آیا طبق قاعده تبعیت احکام از عناوین، صدق عناوین موضوعات، ملاک حکم است یا ماهیت عرفی آنها؟ پاسخ به این سوال می تواند راهی نو در استنباط حکم فقهی در مسائل مستحدثه باز نماید. این مقاله با تبیین لزوم توجه به ماهیت عرفی قبل از معنای لغوی بیان می کند که در استنباط احکام شرعی از ادله لفظی، اصل اولی توجه به ماهیت عرفی موضوعات است که باید در یافتن آن با استفاده از قرائن عرفی، فحص شود و بعد از یاس از شناخت ماهیت عرفی، به معنای لغوی الفاظ توجه شود. اصل ماهیت عرفی که به عنوان نوآوری اصلی مقاله است اولا از تمسک به معنای لغوی قبل از فحص از ماهیت عرفی جلوگیری می کند ثانیا تعیین کننده اراده ماهیت عرفی در موارد شک در اراده معنای لغوی و ماهیت عرفی است ثالثا ضابطه ای در کاربرد قاعده تبعیت احکام از عناوین است. ثمره مهم اصل ماهیت عرفی در استنباط حکم مسائل مستحدثه آشکار می شود در مواردی که موضوع آنها فاقد صدق عنوانی اما واجد ماهیت عرفی موضوعات احکام است. به طور مثال اگر ماهیت عرفی درهم و دینار در احکام شرعی قابل اراده باشد پول های امروزی که از نگاه عرفی ماهیت درهم و دینار را دارند مشمول احکام درهم و دینار خواهند بود. در مقابل، موضوعاتی که امروزه صدق عنوانی را دارند ولی ماهیت عرفی سابق را ندارند مثل درهم و دینار قدیمی در عصر کنونی، نمی توانند حکم سابق را داشته باشند.