ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
۱۶۱.

شناسایی فانتزی ها و دفاع های ناخودآگاه مشترک مؤثر در تناسب و تعارض زناشویی: یک مطالعه موردی پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانکاوی زوج درمانی فانتزی ناخودآگاه مشترک مکانیسم دفاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
زمینه: بر اساس نظریه های روانکاوی فانتزی ها و دفاع های ناخودآگاه مشترک منبع اصلی جذابیت، تناسب زناشویی و همین طور منشأ تعارضات زوجی هستند. بااین وجود مطالعات انجام شده بر روی این مفاهیم محدود است درحالی که با شناسایی و تحلیل این مکانیسم های ناخودآگاه، زوج درمانگران می توانند به زوجین کمک کنند تا ریشه های تعارضات خود را درک کرده و به سمت روابط سالم تری حرکت کنند. هدف: این پژوهش با هدف شناسایی فانتزی ها و دفاع های ناخودآگاه مشترک مؤثر در تناسب و تعارض زناشویی در قالب یک مطالعه پدیدار شناختی انجام شد. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. جامعه ی مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل تمام زوج های دارای تعارض زناشویی بود که در طول سال 1403 به مراکز مشاوره و روانشناسی تبریز مراجعه کرده اند. نمونه پژوهش یک زوج بود که به روش هدفمند انتخاب شد. اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بر اساس اصل اشباع جمع آوری شد. داده ها از طریق تحلیل تفسیری پدیدار شناختی (IPA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: فانتزی های ناخودآگاه مشترک زوج در پنج نوع اختصاصی: ترس و اجتناب، قدرت و کنترل، تأیید و پذیرش، محرومیت و ناکامی و سرزنش و ناارزنده سازی خود در مقابل سرزنش و ناارزنده سازی همسر و دفاع های ناخودآگاه مشترک زوج در سه نوع همانندسازی فرافکنانه مکمل، متقابل و همخوان شناسایی شد. همچنین اجتناب از صمیمیت مهم ترین دفاع زوج مورد مطالعه، تشخیص داده شد که به تداوم تعارشان دامن می زد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش فانتزی ها و دفاع های ناخودآگاه زوج منجر به تناسب ناخودآگاه و همین طور ایجاد چرخه معیوب تعارضات در ارتباط آن ها شده بود. این یافته می تواند دریچه ای برای فهم بهتر پیچیدگی های روابط زوجی و غنای زوج درمانی باشد.
۱۶۲.

اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد در زوجین با شرایط طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی هیجان مدار دلزدگی زناشویی نگرش های ناکارآمد طلاق عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
زمینه: زوج های دچار طلاق عاطفی در زندگی زناشویی دارای مشکلات فراوانی از جمله افزایش دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد هستند و ضروری است از رویکردهای درمانی مؤثرتر مانند زوج درمانی جهت کاهش مشکلات آن ها استفاد کرد. هدف: هدف این مطالعه تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد در زوجین با شرایط طلاق عاطفی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های دچار طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر رشت در سال 1402 بودند که از میان آنها 20 زوج (40 نفر) با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) تحت زوج درمانی هیجان مدار (جانسون، 2019) قرار گرفت و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با پرسشنامه طلاق عاطفی (گاتمن، 1994)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) و مقیاس نگرش های ناکارآمد (ویسمن و بک، 1978) جمع آوری و با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار باعث کاهش معنی دار دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد در زوج های با شرایط طلاق عاطفی شد و این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (001/0P<) و 44 درصد تغییر دلزدگی زناشویی و 37 درصد تغییر نگرش های ناکارآمد نتیجه زوج درمانی هیجان مدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، مشاوران و درمانگران می توانند از روش زوج درمانی هیجان مدار در کنار سایر روش های درمانی جهت بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه کاهش دلزدگی زناشویی و نگرش های ناکارآمد زوج های دچار طلاق عاطفی بهره ببرند.
۱۶۳.

طراحی مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس عملکرد عصب شناختی با میانجی گری سرمایه روان شناختی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت خانگی عملکرد عصب شناختی سرمایه روان شناختی خیانت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
زمینه: خشونت خانگی و خیانت زناشویی از جمله رویدادهایی است که ضمن متأثر کردن روابط زوجین به صورت منفی، می توانند موجب از هم گسیختگی خانواده و جدایی زوجین از یکدیگر شوند. مطالعات پیشین به بررسی روبط بین عملکرد عصب شناختی و سرمایه روانشناختی با خشونت خانگی و خیانت زناشویی پرداخته اند، اما تا کنون پژوهشی که گرایش به خشونت خانگی را بر اساس عملکرد عصب شناختی با میانجی گری سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بررسی کند، انجام نشده است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس عملکرد عصب شناختی با میانجی گری سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی بود که با روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان درگیر با مسئله خیانت زناشویی همسر بود که در سال 1401 به مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران مراجعه کرده بودند. 323 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد و با روش در دسترس از بین زنان درگیر در خیانت زناشویی مراکز مذکور انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در پژوهش شامل چهار پرسشنامه خیانت زناشویی (ینیسری و کوکدمیر، 2006)، سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007) خشونت خانگی (محسنی تبریزی و همکاران، 1391) و توانایی شناختی (نجاتی، 1392) بود. هم چنین برای تحلیل داده های پژوهش از نسخه 26 نرم افزار SPSS و نسخه 3 نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین عملکرد عصب شناختی با گرایش به خشونت خانگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی رابطه مستقیم وجود دارد (05/0 P<). بین عملکرد عصب شناختی با گرایش به خشونت خانگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی با میانجی گری سرمایه روانشناختی رابطه غیرمستقیم وجود دارد (05/0 P<). هم چنین مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس عملکرد عصب شناختی با میانجی گری عامل سرمایه روانشناختی دارای برازش مطلوب است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود زوج درمانگران در جهت پیشگیری از خشونت خانگی و متعاقب آن خیانت زناشویی، از راهکارهای لازم جهت کاهش اثرات عملکرد عصب شناختی و تقویت سرمایه روانشناختی استفاده کنند.
۱۶۴.

نقش هوش های چندگانه در تصمیم گیری مسیر شغلی: مروری بر ادبیات و پژوهش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش های چندگانه تصمیم گیری شغلی مسیر شغلی مرور نظام مند نظریه گاردنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
زمینه: هوش های چندگانه، به عنوان یکی از نظریه های شناخته شده در روانشناسی، نقش مهمی در تصمیم گیری های مختلف از جمله مسیر شغلی ایفا می کنند. با وجود پژوهش ها متعدد در این حوزه، شکاف های علمی قابل توجهی در بررسی نحوه تأثیرگذاری انواع مختلف هوش بر تصمیم گیری شغلی مشاهده می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف مرور پژوهش های موجود پیرامون نقش هوش های چندگانه در تصمیم گیری مسیر شغلی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر مروری از نوع مرور منظم اسناد بود. جامعه این مطالعه شامل تمامی منابع علمی و پژوهشی مرتبط با مفاهیم نقش هوش های چندگانه در تصمیم گیری مسیر شغلی بود. این منابع شامل مقالات علمی، کتاب ها، گزارش های پژوهشی و تحلیل های انتقادی منتشرشده در بازه زمانی 2000 الی 2024 در پایگاه های داده علمی معتبر و نشریات بین المللی بود. روش نمونه گیری در این مطالعه به صورت غیرتصادفی و هدفمند بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته ها: یافته های مرور نشان می دهد که هر یک از انواع هوش های چندگانه، از جمله هوش منطقی-ریاضی، هوش میان فردی، و هوش درون فردی، تأثیرات متفاوتی بر تصمیم گیری مسیر شغلی دارند. به ویژه، هوش میان فردی در انتخاب مشاغل مرتبط با تعامل اجتماعی و هوش منطقی-ریاضی در مشاغل فنی و تحلیلی تأثیرگذارتر بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که استفاده از نظریه هوش های چندگانه می تواند به درک بهتری از فرآیند تصمیم گیری مسیر شغلی کمک کند و به مشاوران شغلی و برنامه ریزان منابع انسانی در ارائه راهبردهای متناسب با قابلیت های فردی یاری رساند.
۱۶۵.

Cross-cultural adaptation and psychometric properties of the Persian version of the revised scale of prolonged grief disorder (PG-13-R)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Prolonged Grief Disorder Validity Reliability

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
Background: Grief is a natural and universal response to the loss of a loved one. The grief experience is not a state but a process. Most individuals recover adequately within a year after the loss; however, when individuals experience an extension of the standard grieving process, they are said to be experiencing prolonged grief disorder, thought to result from failure to transition from acute to integrated grief. Therefore, validating tools related to grief in different cultures can provide the ground for measuring its concept by the culture to understand the cultural differences of this structure. Aims: This study aimed to investigate the psychometric properties, reliability, and validity of PG-13-R. Methods: Data were collected from two independent samples of 285 (exploratory factor analysis) and 241 (confirmatory factor analysis) mourning adults to determine whether the findings explored in one sample can be verified in another. Face and content validity were measured quantitatively and qualitatively. Concurrent validity was measured using correlation coefficient calculation with the Posttraumatic Stress Disorder Checklist (PCL-5), the Generalized Anxiety Disorder scale (GAD-7), and the Beck Depression Inventory-II (BDI-II). The collected data were analyzed using SPSS.27 and AMOS.26 software. Exploratory factor analysis was performed using principal components and the Varimax method. Confirmatory factor analysis was performed using AMOS.26 software. Results: The exploratory and confirmatory factor analyses supported the two-factor structure with emergent distress, detachment, and meaninglessness factors. These factors had acceptable internal consistency. PG-13-R factors had good convergence validity with depression, anxiety, post-traumatic stress disorder, and bereavement experience (P< 0.05). Cronbach's alpha coefficient (α) was 0.78 for Distress and 0.79 for Detachment and Meaning factor, and 0.87 for the whole scale, indicating good internal consistency Conclusion: PG-13-R is a useful and reliable tool for measuring PGD symptoms in the Iranian population. It is suggested that future studies examine this scale in people who have been bereaved for various reasons, including (death by suicide, sudden death, and death by accident).
۱۶۶.

نقش گردشگری در ارتقاء سلامت روان و رفاه: مروری بر شواهد و سازوکارها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری سلامت روان رفاه طبیعت گردی مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
زمینه: گردشگری با کارکردهای فردی (تفریح و تجربه)، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، جایگاهی چندبعدی در توسعه جوامع دارد و همواره مورد توجه سیاست گذاران و پژوهشگران بوده است. در سال های اخیر، نقش گردشگری به ویژه در قالب طبیعت گردی و تعاملات فرهنگی، فراتر از منافع سنتی، به عنوان مداخله ای مؤثر در ارتقاء سلامت روان و بهزیستی فردی و اجتماعی شناخته شده و به یکی از دغدغه های اصلی حوزه توسعه پایدار تبدیل شده است. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی مرور سیستماتیک نقش گردشگری در ارتقاء سلامت و بهزیستی روانشناختی بود. روش: در این مطالعه مرور سیستماتیک بدین صورت که یافته های پژوهشی از سال های میلادی 2020 تا 2025 در پایگاه های اطلاعاتی SID،Magiran، Springer، Scopus، Pubmed، Science direct و Google Scholar با جستجوی کلمات کلیدی گردشگری، سفر، تعطیلات، اوقات فراغت، گردشگر، مسافر، گردش، سلامت روان، بهزیستی روانشناختی، بهزیستی، کیفیت زندگی، استرس، اضطراب، افسردگی، خلق و خو، شادی، رضایت از زندگی، اثرات روانشناختی، فواید روانشناختی مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت براساس معیارهای ورود و خروج 30 مقاله وارد پژوهش و با استفاده از نرم افزار اکسل نتایج طبقه بندی، خلاصه و گزارش شد. یافته ها: یافته های این مرور نظام مند نشان می دهد گردشگری، به ویژه گردشگری مبتنی بر طبیعت و تجارب معنادار، نقش مؤثری در ارتقاء سلامت روان، کاهش افسردگی، اضطراب و استرس، و افزایش شادی، رضایت از زندگی و کیفیت روابط اجتماعی دارد. این اثرات در گروه های مختلف شامل دانشجویان، سالمندان، گردشگران و ساکنان محلی مشاهده شده و در مطالعات مختلف تأیید شده است. همچنین، گردشگری می تواند خطر ابتلا به اختلالات شناختی در سالمندان را کاهش دهد و به عنوان یک مداخله پیشگیرانه و غیردارویی برای بهبود سلامت و بهزیستی فردی و اجتماعی توصیه می شود. بر اساس شواهد، استمرار و تکرار فعالیت های گردشگری و توجه به طراحی تجارب معنادار، در کنار سیاست گذاری مبتنی بر شواهد و حمایت از گروه های آسیب پذیر، برای ارتقاء سلامت روان و توسعه پایدار اهمیت ویژه ای دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که گردشگری به عنوان یک مداخله غیر دارویی و فراگیر، ظرفیت قابل توجهی در ارتقاء سلامت روان و بهزیستی فردی و اجتماعی دارد و می تواند به طور مؤثری در کاهش علائم منفی روانشناختی و افزایش کیفیت زندگی گروه های مختلف جمعیتی نقش آفرینی کند. شواهد به دست آمده بر ضرورت توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه سلامت و گردشگری به توسعه راهبردهای مبتنی بر شواهد، ایجاد فرصت های دسترسی همگانی به تجارب گردشگری و طراحی برنامه هایی با رویکرد چندبعدی برای ارتقاء بهزیستی جسمانی، روانشناختی و اجتماعی تأکید می کند.
۱۶۷.

پیش بینی گرایش به خودکشی در نوجوانان دختر بر اساس جو روانی اجتماعی کلاس، میزان پایستگی تحصیلی و جهت گیری هدف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایستگی تحصیلی پیشرفت تحصیلی خودکشی جو کلاس نوجوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به خودکشی نوجوانان دختر براساس جو روانی اجتماعی کلاس درس، پایستگی تحصیلی و جهت گیری هدف پیشرفت بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی بود، جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول ناحیه 2 شهرستان خرم آباد در اردیبهشت ماه سال تحصیلی 1403-1402 بود. در این پژوهش 380 دانش آموز به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جهت ارزیابی از مقیاس گرایش به خودکشی بک (BSSI، 1961)، پرسشنامه ادراک جو روانی اجتماعی کلاس فرایزر و همکاران (PCSMCQ، 1995)، پرسشنامه پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (ABQ، 2008) و نسخه تجدیدنظر شده پرسشنامه هدف پیشرفت الیوت و موریاما (AGQ-R، 2008) استفاده شد. همچنین جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد گرایش به خودکشی با جو روانی-اجتماعی کلاس درس، پایستگی تحصیلی و جهت گیری هدف-پیشرفت رابطه معناداری دارد (05/0>p). این متغیرها در مجموع 39 درصد گرایش به خودکشی را تبیین کردند. بنا به یافته های حاصل شده جو روانی اجتماعی فضای مدرسه و کیفیت تحصیل دانش آموزان، می تواند با افکار خودکشی در نوجوانان در ارتباط باشد.
۱۶۸.

پیش بینی مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان بر اساس جو عاطفی خانواده و شفقت به خود: نقش واسطه ای امنیت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفقت به خود امنیت روانی جو عاطفی خانواده مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان براساس جو عاطفی خانواده و شفقت به خود با نقش واسطه ای امنیت روانی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهرستان آبیک در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس خودگزارشی آخنباخ (YSR، آخنباخ، 1991)، پرسشنامه جو عاطفی خانواده FECQ) ، هیل برن، 1964)، پرسشنامه شفقت به خودFPQ) ، نف، 2003) و پرسشنامه امنیت روانی (MSQ، مازلو، 2004) بودند. روش تحلیل این پژوهش، مدل یابی معادلات ساختاری بود. نتایج تحلیل معادلات ساختاری، حاکی از برازش مناسب مدل بود. سایر یافته های پژوهش نشان داد متغیرهای جو عاطفی خانواده و شفقت به خود، اثر مستقیم و معناداری بر کاهش مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان دارند (05/0>P). همچنین اثر غیرمستقیم امنیت روانی در رابطه بین جو عاطفی خانواده و شفقت به خود و مشکلات هیجانی و رفتاری معنادار بود (05/0>P). بنابراین آموزش مؤلفه های شفقت به خود و تقویت جو عاطفی خانواده با در نظر داشتن امنیت روانی می تواند از مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانان بکاهد.
۱۶۹.

اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر خود شفقت ورزی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت خانگی سازگاری زناشویی بهزیستی روان شناختی درمان مبتنی بر خودشفقت ورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی شهر مهاباد بود که جهت انجام خدمات مشاوره به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی ژیرو در سال 1403 مراجعه کرده بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت برنامه درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (RSPWB، ریف، 1995) و سازگاری زناشویی (DAS، اسپانیر، 1976) بود. تحلیل داده های با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود داشت و همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود نداشت و نتایج در دوره پیگیری حفظ شد. براساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان گروهی مبتنی بر خود شفقت ورزی روش مداخله ای مناسبی جهت ارتقای بهزیستی روان شناختی و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی است.
۱۷۰.

اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر هنر درمانی بیانی بر تنظیم هیجانی و سلامت روان دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجانی اضطراب اجتماعی سلامت روان هنر درمانی بیانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر هنر درمانی بیانی بر تنظیم هیجان و سلامت روان دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش از آزمون- پس از آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی دانشگاه آزاد تربت جام در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صوت تصادفی در دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش جای دهی شدند. جهت جمع آور داده ها از پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996، JASA)، پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان (2003، ERQ)، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (1978، GHQ) و پروتکل هنر درمانی بیانی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت دو جلسه در هفته استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تنظیم هیجان و سلامت روان در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. در نتیجه می توان عنوان داشت هنر درمانی بیانی از قابلیت عملی خوبی برای تنظیم هیجانی و سلامت روان برخوردار بوده و می تواند به عنوان یک گزینه درمانی از سوی روانشناسان مورد استفاده قرار گیرد؛ و بدین طریق نقش مؤثری را بر افزایش توانمندی های روان شناختی دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی به جا گذارد.
۱۷۱.

مقایسه میزان اعتیاد به گوشی های هوشمند و خودکنترلی در دانشجویان با و بدون نشانه های افسردگی و اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به گوشی های هوشمند خودکنترلی نشانه های افسردگی و اضطرابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
پژوهش حاضر باهدف مقایسه میزان اعتیاد به گوشی های هوشمند و خودکنترلی در دانشجویان با و بدون نشانه های افسردگی و اضطرابی انجام شد. نوع پژوهش توصیفی و روش آن نیز علی – مقایسه ای بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1402 – 1403 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 260 نفر (130 نفر در گروه با نشانه های افسردگی و اضطرابی و 130 نفر بدون این نشانه ها) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک (1996، BDI) و اضطراب بک (1990، BAI)، پرسش نامه اعتیاد به گوشی های هوشمند کوون و همکاران (2013، SAS) و پرسش نامه خودکنترلی – فرم کوتاه شده تانجی و همکاران (2004، BSCS) بود. روش تحلیل این پژوهش تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) بود. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان اعتیاد به گوشی های هوشمند و خودکنترلی در دانشجویان مبتلا و غیر مبتلا به نشانه های افسردگی و اضطرابی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0P<). میانگین نمرات گروه دانشجویان مبتلا به نشانه های افسردگی و اضطرابی در میزان اعتیاد به گوشی های هوشمند و خرده مقیاس های آن بالاتر از گروه دانشجویان غیر مبتلا به نشانه های افسردگی و اضطرابی بود (05/0P<). همچنین میانگین نمرات گروه دانشجویان مبتلا به نشانه های افسردگی و اضطرابی در میزان خودکنترلی پائین تر از گروه دانشجویان غیر مبتلا به نشانه های افسردگی و اضطرابی بود (05/0P<). این نتایج بر اهمیت توجه به مشکلات روانی در تبیین رفتارهای مرتبط با استفاده از گوشی های هوشمند تأکید دارد.
۱۷۲.

اثربخشی بازی درمانی بر اضطراب، افسردگی و تصویر بدنی کودکان مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر بدنی اضطراب افسردگی بازی درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی بر اضطراب، افسردگی و تصویر بدنی کودکان مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کودکان 7 تا 10 سال بستری شده در بخش سرطان بیمارستان کودکان مفید شهر تهران در پاییز سال 1402 بود که از این جامعه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب آشکار کودکان (RCMS) (رینولدز و همکاران، 1978)، افسردگی کودکان و نوجوانان (CDS-A) (لانگ و همکاران، 1978) و روابط چند بعدی بدن- خود (MBSRQ) (کش، 1985) را تکمیل کردند. پس از آن گروه آزمایش مداخله بازی درمانی در 8 جلسه 45 دقیقه و هفته ای دوبار دریافت کردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در متغیر اضطراب تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p، 86/8=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 34/6-= d) معنادار است. در متغیر افسردگی نیز تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p، 75/7=d) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>p، 06/5-=d) معنادار گزارش شد؛ همچنین در متغیر تصویر بدنی نیز تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p، 36/9-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 5934/4= d) معنادار گزارش شد. بر این اساس می توان گفت استفاده از بازی درمانی می تواند در بهبود اضطراب، افسردگی و تصویر بدنی کودکان مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان موثر باشد.
۱۷۳.

تبیین الگوی برنامه روی آوری و بازداری (تشویق و تنبیه) بر اساس منابع اسلامی برای والدگری معنوی خداسو(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روی آوری تشویق بازداری تنبیه والدگری معنوی خداسو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۲
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوی برنامه روی آوری و بازداری (تشویق و تنبیه) بر اساس منابع اسلامی برای والدگری معنوی خداسو صورت گرفته است. این پژوهش از نوع کیفی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. برای رسیدن به این هدف حوزه معنایی والدگری بر اساس کتب لغت و متون دینی استخراج شد و علاوه بر آن از کتب حدیثی استفاده شد. با استفاده از واژگان و منابع حدیثی این حوزه واحدهای تحلیل مرتبط با موضوع مشخص شد. به منظور بررسی روایی محتوایی مؤلفه ها و مستندات مربوطه در اختیار 3 نفر از کارشناسان قرار گرفت و نظر کارشناسان نیز بررسی و یافته ها نسبت به میزان مطابقت با مستندات و همچنین نسبت به میزان ضروری بودن مقوله ها با 100% تأیید شد. طبق نتایج به دست آمده الگوی برنامه روی آوری و بازداری در چهار قسم تقسیم بندی شدند. برنامه روی آوری، دو قسم تقویت تصریحی و تقویت تلویحی و برنامه بازداری، دو قسم تأدیب تلویحی و تأدیب تصریحی را تشکیل می دهد. همچنین نتایج نشان داد که برنامه نهفته از روی آوری (ترغیب) جلب خشنودی خداوند و برنامه نهفته از بازداری (ترهیب) دفع غضب الهی است که می توان در تمام حوزه های ادراکی مبدأ، خود، هستی عینی و غایت به کار برد.
۱۷۴.

The Effectiveness of Group Emotional Schema Therapy in Reducing Feelings of Loneliness and Rumination in Mothers with Mentally Retarded Children(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Emotional schema therapy Feelings of Loneliness Rumination Mothers with Mentally Retarded Children

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۱
Objective:  The aim of the present study was to explore the effectiveness of group emotional schema therapy in reducing feelings of loneliness and rumination of mothers with mentally retarded children.Methods: This quasi-experimental study was a pre-test and post-test design with a control group. The statistical sample included 30 mothers with mentally retarded children who were randomly assigned to two experimental groups (15 people) and a control group (15 people). The experimental group was given emotional schema therapy training for 8 sessions of 2 hours every week. The Social and Emotional Loneliness Scale for Adults and the Ruminative Response Scale were used to collect data. Data were analyzed using the multivariate analysis of the covariance test.Results: The results showed that group emotional schema therapy significantly reduced feelings of loneliness and rumination in the experimental group compared to the control group.Conclusion: The results of this research showed that emotional schema therapy can be an effective way to reduce the feelings of loneliness and rumination of mothers with mentally retarded children.
۱۷۵.

Men and the Problem of Women's Persuasion: Analyzing the Rotation of Men's Exercise of Power in the Experience of Everyday Marital Life(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Persuasion the exercise of power marital experience Hegemonic Masculinity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۲۰
Objective: Marital life is the cause of the development of social relations and provides a ground for the exercise of power, from domination to hegemony. The purpose of this study is to investigate the methods of persuasion used by women in the experience of everyday life among married people in Guilan province, Iran.Methods: This research used a qualitative approach with semi-structured interviews and purposive sampling among 45 married men and women in Guilan province. Thematic analysis was employed to analyze the data obtained from the interviews.Results: The data analysis revealed 15 basic themes, 7 organizing themes, and 2 global themes. The findings indicate that, in the past, men used social, economic, and psychological dominance against women, in addition to physical dominance. However, in the new society, with women's resistance, such dominance has become negative and illegitimate. Women now accept men's superiority not by force but through internal desire and persuasion. Therefore, today, the exercise of men's power against women has shifted from a state of dominance and asymmetry to a more symmetrical but hegemonic state.Conclusion: In the past, men used more dominance but less authority against women, but today's men use less dominance and more authority. New men's exercise of power is more persuasive, hidden, and corresponding to Rutherford's new masculinity, Connell's hegemonic masculinity, and Bourdieu's symbolic violence.
۱۷۶.

رابطه ساختاری ادراک ویژه تکلیف و یادگیری کلاسی: نقش میانجی سازماندهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان دهی ادراک ویژه تکلیف یادگیری کلاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
زمینه و هدف: بر اساس پژوهش های متعدد راهبردهای سازماندهی شناختی با پیشرفت تحصیلی ارتباط دارد و موجب بهبود یادگیری می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای سازمان دهی در رابطه بین ادراک ویژه تکلیف و یادگیری کلاسی دانش آموزان بود. روش: روش این پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در پایه نهم مدارس دوره یکم متوسطه شهر کرمان در سال تحصیلی ۱400-۱399 بودند که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 400 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. تمامی افراد نمونه پرسشنامه های عاطفه مثبت و منفی (واتسن و همکاران، 1988)، خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1995)، تلاش (دوپی رایت و مارین، 2005)، کنترل تحصیلی (پری و همکاران، 2001)، خودکارآمدی (جروسالم و شوارزر، 1992)، فشار و سختی ادراک شده (بورگ، 1982)، مفهوم خویشتن (بک و همکاران، 1990) و آزمون محقق ساخته ریاضی را تکمیل کردند. داده ها با روش معادلات ساختاری و نرم افزار Spss24 و Amos23 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که ادراک ویژه تکلیف بر سازمان دهی (05/0, p<60/0γ = ) و یادگیری کلاسی(05/0, p<46/0γ = ) اثر ساختاری مستقیم دارد، سازماندهی بر یادگیری کلاسی اثر ساختاری مستقیم دارد(05/0, p<26/0β = )، و سازمان دهی در رابطه بین ادراک ویژه تکلیف و یادگیری کلاسی نقش میانجی ایفا می کند (001/0> p،427/0 = BS). نتیجه گیری: برای دستیابی به یادگیری مؤثر کلاسی نه تنها باید درک ویژه ای از تکلیف ایجاد کرد، که باید به یادگیرنده کمک کرد با سازماندهی عواطف، راهبردها و اراده اقدام به یادگیری کند. مربیان می توانند با طراحی تکالیف واضح و ارائه بازخورد سازنده، ادراک دانش آموزان از تکالیف و سازمان دهی را بهبود دهند. آموزش مهارت های سازمان دهی مانند برنامه ریزی و مدیریت زمان را می توان از طریق ابزارهایی مانند چک لیست ها و عملکرد کلاسی ارتقا داد. ایجاد محیط های یادگیری حمایتی و ارائه بازخورد مستمر، یادگیری کلاسی را با تقویت ادراک و سازمان دهی به طور مداوم بهبود می دهد.
۱۷۷.

پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بر اساس سبک های دلبستگی، شفقت به خود، و تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری دلبستگی رفتارهای خود آسیب رسان شفقت به خود نوجوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۸
زمینه و هدف: خودآسیب رسانی روشی نامناسب برای مقابله با مشکلات عاطفی، تنیدگی، خشم، و ناامیدی است. فراوانی انواع رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانی بیشتر از سایر دوره های زندگی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان بر اساس سبک های دلبستگی، شفقت به خود، و تکانشگری انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان ایرانی دختر و پسر 12 تا 18 ساله در سامانه نوشتاری پیشگیری از بحران طی اردیبهشت تا خرداد 1403 بود که از این بین 161 نفر که ملاک های شرکت در پژوهش را دارا بودند به صورت غیرتصادفی و پیاپی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سیاهه خودگزارشی خود آسیب رسانی (کلونسکی و گلن، 2009)، مقیاس شفقت به خود (نف،2003)، پرسشنامه تکانشگری بارات (1959)، مقیاس دلبستگی (هازان و شیور، 1987) بود. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با نرم افزارSPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی و معنادار بود (001.0 < p ، 72/0-r= ) و بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه مثبت و معنادار بود (001.0 < p ، 43/0r= ). بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرای اضطرابی و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (001.0 < p ، 55/0r= ). همچنین رابطه بین شفقت به خود و رفتارهای خودآسیب رسان نیز منفی و معنادار بود (001.0 < p ، 61/0-r= ) و بین تکانشگری و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01.0 < p ، 19/0r= ). از سویی نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیرهای سبک دلبستگی، شفقت به خود، و تکانشگری می توانند 55 درصد از تغییرات در رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان را به طور معناداری پیش بینی کنند. نتیجه گیری: سبک دلبستگی ایمن و شفقت به خود به عنوان عوامل محافظتی، و دلبستگی ناایمن و تکانشگری به عنوان عوامل خطر در خودآسیب رسانی نقش دارند. طراحی مداخلات خانواده محور برای تقویت دلبستگی ایمن، آموزش شفقت به خود، و مدیریت تکانشگری پیشنهاد می شود.
۱۷۸.

اثربخشی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهن و نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی ‏ذهنی زنان سرطان پستان طراحواره درمانی یکپارچه با درمان پذیرش و تعهد نگرانی از تصویر بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۶۱
زمینه: سرطان سینه یکی ازشایع ترین سرطان هاست و به عنوان یک بیماری مزمن دارای عوارض روانشناختی متعددی است. لذا اثربخشی مداخلات روانشناختی یکپارچه که بتواند ابعاد هیجانی، شناختی، رفتاری و بین فردی را مورد توجه قرار دهد یک ضرورت کاربردی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهنی و نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شبه آزمایشی از سری طرح های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماه با گروه گواه بود. پژوهش جامعه آماری پژوهش را تمام زنان مبتلا به سرطان پستان شهرستان یزد را در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. دو نفر از شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون ریزش داشتند و دو نفر از اعضا گروه کنترل برای تساوی گروه ها کنار گذاشته شدند (13 نفر در هر گروه). یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد در 8 جلسه 5/1 ساعته به گروه آزمایشی آموزش داده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بهزیستی ذهنی (مولوی و همکاران، ۱۳۸۸)، و نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 27 و آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در میزان بهزیستی ذهنی و نگرانی از تصویر بدنی پس از دریافت مداخله جلسات درمانی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 >p). همچنین یافته های مرحله پیگیری نشان داد که کاهش میزان نگرانی از تصویر بدنی و افزایش بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش در مرحله پیگیری پایدار بوده است (05/0 >p). نتیجه گیری: یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد، یک مداخله امیدوارکننده را برای زنان مبتلا به سرطان پستان ارائه می دهد که فرآیندهای شناختی و عاطفی را هدف قرار داده، باعث بهبود مشکلات روانشناختی آن ها می شود؛ اما برای نتیجه گیری بهتر، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
۱۷۹.

مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی شناختی-رفتاری، آموزش شفقت به خود و آموزش مثبت نگری بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دختر دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش گروهی شناختی - رفتاری آموزش شفقت به خود آموزش مثبت-نگری بر اساس آموزه های دینی سرمایه روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۹۷
زمینه: مطالعات مختلف نشان داده اند که سرمایه روانشناختی، یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر بهبود وضعیت روانی و مقابله با استرس، در کاهش افکار خودکشی است. در این میان، شیوه های مختلف مداخله ای به منظور تقویت سرمایه روانشناختی و کاهش افکار خودکشی مورد بررسی قرار گرفته اند. با این حال، شکاف پژوهشی موجود در زمینه مقایسه تأثیر مداخلات شناختی-رفتاری، شفقت به خود و مثبت نگری بر پایه آموزه های دینی بر سرمایه روانشناختی دانش آموزان دختر دارای افکار خودکشی هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش درمان شناختی-رفتاری، شفقت به خود و مثبت نگری براساس آموزه های دینی بر سرمایه روانشناختی در دانش آموزان دختر دارای افکار خودکشی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. نمونه آماری شامل 60 نفر بود که از بین 3 مدرسه از کل مدارس دخترانه متوسطه دوم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه افکار خودکشی (بک و همکاران، 1979) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (مک گی، 2011) بود. پروتکل های آموزشی برای گروه های آزمایش به ترتیب آموزش شناختی – رفتاری (برایان و راد، 2018) به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای، آموزش شفقت به خود (پل گیلبرت، 2000) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و آموزش مثبت نگری بر اساس آموزه های دینی (فرنام و حمیدی، 1395) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت یک جلسه در هفته به صورت گروهی دریافت کردند، درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری، با استفاده از نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدن
۱۸۰.

مقایسه طرحواره های هیجانی سازگار-ناسازگار و تنظیم هیجان مثبت-منفی در دانشجویان ایرانی و افغانستانی: یک مطالعه بین فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان طرحواره های هیجانی افغانستان ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۴
هدف مطالعه حاضر مقایسه تفاوت طرحواره های هیجانی (سازگار-ناسازگار) و راهبردهای تنظیم هیجان (مثبت-منفی) بین دانشجویان ایرانی و افغانستانی بود. روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان ایرانی و افغانستانی بود که در نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ در دانشگاه بیرجند مشغول به تحصیل بودند. از میان آن ها تعداد ۲۲۰ نفر (۱۱۰ دانشجوی ایرانی و ۱۱۰ دانشجوی افغانستانی) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گارنفسکی و همکاران، 2022) و مقیاس طرحواره های هیجانی (LESS؛ لیهی، 2002) بود. برای تجریه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل کوواریانس چندمغیره (مانکووا) استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین دو گروه در طرحواره های هیجانی ناسازگار (کنترل ناپذیری، خردگرایی و اندیشناکی) و راهبردهای تنظیم هیجان منفی (سرزنش و تلقی فاجعه آمیز) تفاوت معنا دار وجود دارد (001/0>p). این نتایج نشان می دهد که طرحواره های هیجانی و تنظیم هیجان سازه های فرهنگی-اجتماعی هستند و به عنوان پیامدی از تعاملات پیچیده اجتماعی، تاریخی، زبانی و روان شناختی، در فرهنگ های مختلف به شیوه های متفاوت شکل می گیرند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان