فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انعطاف پذیری شناختی یکی از عوامل کلیدی در سازگاری افراد با تغییرات و حل مسئله در زندگی است. شناسایی عواملی مرتبط با این کارکرد شناختی برای موفقیت تحصیلی و شغلی بزرگسالان ضروری است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی همبسته های عصبی به عنوان نشانگر زیستی الکتروفیزیولوژیک در رابطه با انعطاف پذیری شناختی بزرگسالان با بهره گیری از تکنیک های الکتروانسفالوگرافی کمی بود. روش کار: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان یک مؤسسه خصوصی خدماتی در تهران در سال 1401 به تعداد ۳۰۰ نفر بود. تعداد ۵۳ نفر با روش نمونه گیری هدفمند از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از نسخه رایانه ای آزمون مرتب سازی کارت های ویسکانسین استفاده شد. ثبت امواج مغزی با استفاده از دستگاه (32 کاناله) MITSAR-202 صورت گرفت. تحلیل طیفی توان با استفاده از نرم افزار MATLAB 2017 و تولباکس EEG LAB نسخه ۲۰۲۲ انجام شد. داده ها با روش همبستگی تفکیکی و با تصحیح بنفرونی در نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت امواج آلفا و تتا در ناحیه گیجگاهی چپ رابطه معنا داری با شاخص تعداد طبقات و تعداد پاسخ های درست دارد. مطابق با یافته پژوهش حاضر بین شاخص طبقات از آزمون مرتب سازی کارت های ویسکانسین با توان مطلق تتا در ناحیه T5 پس از کنترل جنسیت و سن رابطه منفی و معنا دار (0/0001=P ،r=-471/0) و با توان مطلق آلفا در ناحیه T5 رابطه منفی و معنادار (0/002=P ،r=-0/421) وجود داشت. همچنین بین شاخص تعداد پاسخ درست از آزمون مرتب سازی کارت های ویسکانسین با توان مطلق تتا در ناحیه T5 رابطه منفی و معنا دار (0/002=P ،r=-0/423) وجود داشت. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر نقش فعالیت امواج آلفا و تتا در ناحیه گیجگاهی چپ مغز در انعطاف پذیری شناختی بود. به عبارتی، افرادی که فعالیت امواج آلفا و تتای قوی تری در ناحیه گیجگاهی چپ دارند، نیازمند مداخلات توانمندسازی شناختی ویژه ای به منظور مدیریت بهتر منابع شناختی و انعطاف پذیری نسبت به گزینه ها و مسائل پیشرو هستند.
ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور: پیشایندها و پیامدها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور با در نظر گرفتن پیشایندها و پیامدها انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش را سه بخش اسناد و مدارک علمی، بخش کیفی (خبرگان) و بخش کمی (مدیران مدارس شهر تهران) تشکیل دادند. حجم نمونه در بخش کیفی شامل 18 خبره بود که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند. همچنین در بخش کمی، 265 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در بخش کیفی این پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در مرحله کمی از پرسش نامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی برای محاسبه روایی ازنظر خبرگان و برای محاسبه پایایی از توافق درون موضوعی و همچنین توافق بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن داده های بخش کیفی بود. همچنین، به منظور تعیین روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و سازه و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA 2020 بود. در بخش کمی با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی) با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V23 و SMART PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد پیشایند های به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور شامل توانمندسازی معلمان، زیرساخت های فنی و پذیرش امنیت داده و پیامد های آن شامل کیفیت آموزش، کیفیت ارزشیابی و خلق یاددهی/یادگیری بود، همچنین بر اساس پیشایندها و پیامدهای شناسایی شده مدل پژوهش طراحی شد که از اعتبار مناسبی برخوردار بود.
طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های لیدرشیپ و نقش میانجی گر فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
697 - 712
حوزههای تخصصی:
زمینه: رهبری نقش حیاتی در پویایی سازمان دارد. میزان موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، مقدار تلاش کارکنان جهت موفقیت سازمان و تأثیرگذار بودن رهبر بر کارکنان وابسته به رفتارها و سبک رهبری می باشد. توسعه نوآوری و یادگیری سازمانی برای دستیافتن به مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد سازمانی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که سبک های رهبریِ مدیریت، یکی از عوامل مؤثر در این زمینه هست.
هدف: با توجه به اهمیت موضوع عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری این پژوهش بر آن است تا به طراحی مدل پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سبک های رهبری و نقش واسطه ای فرهنگ نوآورانه و یادگیری سازمانی بپردازد.
روش: روش پژوهش با رویکرد استقرایی و از نوع کیفی می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان دانشگاهی بودند که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری گلوله برفی 12 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های سویه های سبک های رهبری در 8 مقوله، ابعاد و مؤلفه های فرهنگ نوآورانه سازمانی در 5 مقوله، ابعاد و مؤلفه های یادگیری سازمانی در 7 مقوله شناسایی شد. براساس یافته های این پژوهش، با استفاده از سبک رهبری مناسب و پیاده سازی فرهنگ نوآورانه و تقویت یادگیری سازمانی می توان عملکرد سازمانی را توسعه و بهبود بخشید.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد که از طرح های با پتانسیل بالا و بر اساس مدیریت شایسته سالاری و دانش و تخصص در رده های حساس و با اهمیت بالا در راستای توسعه پروژه های تعلیق شده و آینده نگر استفاده گردد تا عملکرد سازمان از طریق توسعه پروژه ها و احساس نیاز جامعه به این پروژه ها در جهت نیل به اهداف سازمان بکار گرفته شود.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر سبک های حل مسئله دانش آموزان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر سبک های حل مساله دانش آموزان دختر با اختلال اضطراب اجتماعی است. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل ناهمسان و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بودند از این جامعه 60 دانش آموز مبتلا به اضطراب اجتماعی به صورت غربالگری و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 15 نفری (سه آزمایش و یک کنترل) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب اجتماعی (کانور، 2000) و سبک های حل مساله(دزوریلا و همکاران، 2002) بود. داده ها با نرم افزار SPSS23 و آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی سبب افزایش سبک های حل مسئله کارآمد و کاهش سبک های حل مسئله ناکارآمد در مبتلایان به اضطراب اجتماعی شده است و از بین سه درمان، درمان فراشناخت در سبک های حل مساله کارآمد و فراشناخت و راه حل محور در سبک های حل مسئله ناکارآمد نسبت به تمرینات استقامتی اثربخش تر بوده اند (P≤0.05). بر مبنای این یافته ها می توان گفت که هر سه الگوی درمانی می توانند در نمونه بالینی ایرانی به کار گرفته شوند.
Effectiveness of the Luthans Psychological Capital Intervention Model on Resilience and Social Adaptation of Turkmen Divorced Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of the study was to investigate the effectiveness of the Luthans psychological capital intervention model on the resilience and social adaptation of Turkmen divorced women. Method: The research method was a quasi-experimental design with a control group, pre-test, post-test, and two-month follow-up. The population consisted of all Turkmen divorced women who had visited the Behravan counseling centers in Gonbad Kavous city in the first four months of the year 2019. Among them, 30 participants were selected and randomly assigned to either the experimental or control group. The experimental group received weekly group interventions in 10 sessions of 90 minutes each. Both groups completed the Resilience (Connor & Davidson, 2003) and Social Adaptation (Weissman & Paykel, 1974) questionnaires at three stages: pre-test, post-test, and follow-up. Data were analyzed using mixed ANOVA with repeated measures. Findings: The findings showed a significant difference between the two groups in resilience (F=8.79, p=0.006) and social adaptation (F=5.39, p=0.028) at the post-test and follow-up stages. Conclusion: Based on the findings of this study, it can be concluded that training in the psychological capital intervention model helps improve the quality of life of divorced women by enhancing resilience and social adaptation.
Effectiveness of Integrative Systemic-Psychodynamic-Behavioral Couples Therapy on Marital Quality of Life in Dysfunctional Couples Referred to Counseling Centers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to evaluate the effectiveness of integrative systemic-psychodynamic-behavioral couples therapy on marital quality of life in dysfunctional couples referred to counseling centers in Ahvaz. Methods: The research design was a single-case experimental design. The study population included all dysfunctional couples who visited counseling centers in Ahvaz in 2019. A convenience sampling method was used, selecting three couples with low marital quality of life, who then received integrative systemic-psychodynamic-behavioral couples therapy over 12 sessions, each lasting 1.5 hours. The Perceived Marital Quality Dimensions Questionnaire (Fletcher et al., 2000) was used in this study. To analyze the data, visual analysis, the stability index, and the percentage of improvement were used. Findings: The results showed that the stability index during both the treatment and follow-up phases was significant. The overall percentage of improvement also indicated that the effectiveness of integrative systemic-psychodynamic-behavioral therapy on marital quality of life in dysfunctional couples, based on Blanchard’s classification, fell within the "slight improvement" category during both the treatment and follow-up phases, which generally suggested the success of the intervention in improving marital quality of life in dysfunctional couples. Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that integrative systemic-psychodynamic-behavioral couples therapy can lead to an improvement in marital quality of life.
Effectiveness of Imago Therapy on Cognitive Flexibility and Post-Traumatic Growth in Women Affected by Extramarital Affairs(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Family Therapy Journal, Vol. ۵ No. ۴, Serial Number ۲۳ (۲۰۲۴) Special Issue on Women Studies
148-155
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to determine the effectiveness of Imago therapy on cognitive flexibility and post-traumatic growth in women affected by extramarital affairs. Methods: The research community included all women affected by extramarital affairs in the city of Isfahan (including the Nik Ovin Psychological Clinic and the Hazrat Abolfazl Charity Institute) in the spring of 2024. Accordingly, a group of women affected by extramarital affairs was randomly divided into two groups: an experimental group (15 individuals) and a control group (15 individuals). The experimental group received Imago therapy sessions, while the control group received no treatment. The data were analyzed using repeated measures tests with SPSS software version 23. Findings: The findings indicated that Imago therapy was effective in enhancing psychological flexibility and its subscales, as well as post-traumatic growth and its subscales, in women affected by extramarital affairs (P < 0.05). Conclusion: The obtained results showed that Imago therapy could be utilized as an effective approach for improving women affected by extramarital affairs, playing a significant role in enhancing their quality of life.
بررسی مقایسه اثربخشی واقعیت درمانگری و درمان پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۱۵۰-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانان در شرایط خاص و بحرانی ای قرار دارند و گاهی به خاطر تغییرات هورمونی و ظاهری ممکن است از اجتماعی فاصله بگیرند. این اجتناب می تواند احساس تنهایی را به وجود بیاورد. پژوهش بر روی نوجوانان از نیازهای مبرم هر جامعه ای محسوب می شود. چون نوجوانان نیروی انسانی فعال هر جامعه ای محسوب می شوند. هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان ساری بودند که از این میان نمونه ای با حجم 45 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شد. سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش اول واقعیت درمانی و گروه آزمایش دوم درمان پذیرش و تعهد را دریافت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه احساس تنهایی (راسل، 1996) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد هر دو بر افزایش احساس تنهایی (001/۰ >p) مؤثر بودند. همچنین بین اثربخشی دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 >p) و رویکرد واقعیت درمانی اثربخشی بیشتری را از خود نشان داد. نتایج آزمون پیگیری نیز نشان داد اثر درمان پذیرش و تعهد و درمان واقعیت درمانی بر احساس تنهایی نوجوانان ثابت مانده است. نتیجه گیری: در نتیجه هر دو شیوه ی درمان واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد در کاهش احساس تنهایی نوجوانان پسر اثر معناداری دارند. بااین حال، رویکرد واقعیت درمانی رویکرد اثربخشی تر است.
مدل معادلات ساختاری رضایت زناشویی بر اساس خودکارآمدی جنسی با میانجی گری ریتم های شبانه روزی در زنان پرستار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۱۸۳-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: بدن انسان دارای قابلیت ها ی متفاوت رفتاری در طی شبانه روز می باشد که هر 24 ساعت تکرار می شوند. با توجه به تغییرات شبانه روزی نوبت کاری پرستاران، می توان انتظار داشت که میزان رضایت زناشویی آن به خاطر کیفیت خواب و خستگی ناشی از بیدار بودن در طول شب تحت تأثیر قرار گیرد. لذا در ارتباط با تأثیر این شاخص بر زندگی زناشویی پرستاران مطالعات کمی انجام شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل معادلات ساختاری رضایت زناشویی بر اساس خودکارآمدی جنسی با میانجی گری ریتم های شبانه روزی در زنان پرستار انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی پرستاران زن متأهل شاغل در بیمارستان های دولتی شهر تهران در سال 1402 به تعداد 2361 نفر بود. افراد نمونه به تعداد 330 نفر و از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه خودکارآمدی جنسی (وزیری و لطفی کاشانی 1392)، مقیاس رضایت زناشویی (هادسون و همکاران، 1981) و مقیاس ریتم های شبانه روزی (جعفری رودبندی و همکاران، 1392) به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات، استفاده شد. پس از تأیید نرمال بودن داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS3 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های ذکر شده دارای مقدار t قابل قبول در سطح معناداری (05/0 p<) می باشند، بنابراین در تغییر رضایت زناشویی زنان پرستار مؤثر هستند. همچنین نقش میانجی ریتم های شبانه روزی بر این روابط تأیید شد. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد با آموزش به پرستاران در خصوص ریتم های شبانه روزی و بهبود کیفیت خواب می توان گام های مؤثری در بهبود رضایت زناشویی و خودکارآمدی جنسی که پایه اساسی استحکام روابط زوجین است برداشت.
اثربخشی روان درمان گری مثبت نگر بر چشم انداز زمان و سرمایه روانشناختی مادران کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۲۵۹-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: در زمینه مطالعه تأثیر پروتکل های روان درمانی، توجه به ابعاد متعدد رفاه روانی برای مادران کودکان با اختلال یادگیری خاص از اهمیت برخوردار است. مادران این کودکان غالباً با چالش های عاطفی و روانشناختی منحصربه فردی مواجه هستند که می تواند بر نگرش زمانی و سطوح سرمایه روانشناختی آن ها تأثیر گذارد. با این حال، مطالعات کمی به طور ویژه بر رویکردهای مثبت نگر در میان این گروه و تأثیرات بالقوه آن بر افق دید زمانی و سرمایه روانی آن ها تمرکز داشته اند. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی تعیین اثربخشی روانشناسی مثبت نگر بر چشم انداز زمان و سرمایه روانشناختی مادران کودکان با اختلال یادگیری خاص بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه مادران کودکان با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس برابر با 30 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق دو پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007) و سیاهه چشم انداز زمان (زیمباردو و بوید، 1999) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نسخه 21 نرم افزار (SPSS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش روانشناسی مثبت نگر بر چشم انداز زمان و سرمایه روانشناختی مادران کودکان با اختلال یادگیری خاص تأثیر مثبت و معنادار دارد (05/0 >p). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده تأثیر مثبت روان درمانی مثبت نگر بر افزایش سطوح سرمایه روانشناختی و بهبود چشم انداز زمانی در مادران دارای فرزندان با اختلال یادگیری خاص است. این یافته ها از کاربست و اهمیت استفاده از رویکردهای مثبت نگر در مداخلات روانشناختی حمایت می کنند، که می توانند به عنوان راهکاری مؤثر برای تقویت توانایی های مقابله ای و بهزیستی روانشناختی در این جامعه مورد استفاده قرار گیرند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر خودسرزنش گری و اجتناب شناختی در افراد دارای نشانگان وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۷۴-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر خودسرزنش گری و اجتناب شناختی افراد دارای نشانگان وسواس فکری-عملی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی سراهای محله در منطقه 22 تهران در سال 1402 بود که از بین آنها تعداد نمونه 30 نفر که در پرسشنامه وسواس فکری عملی (Y-BOCS، ییل-براون، 1986) نمره بالایی کسب کردند، به شکل در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه (گروه آزمایش و گروه کنترل) و هر گروه 15 نفر گمارش یافتند. ابتدا هر دو گروه به وسیله ابزار آزمون شامل مقیاس خودسرزنش گری (SBS، گیلبرت و همکاران، 2004) و مقیاس اجتناب شناختی (CAQ، سکستون و دوگاس، 2008) مورد سنجش قرار گرفتند و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله طرحواره درمانی یانگ و کلوسکو (2003) قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودسرزنش گری و اجتناب شناختی در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. لذا می توان اینگونه نتیجه گرفت که طرحواره درمانی بر کاهش خودسرزنش گری و اجتناب شناختی افراد دارای نشانگان وسواس فکری-عملی موثر بوده است.
اثر تهدید القایی در سطوح متفاوت مجاورت بر نوع دوستی محدود و مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
155 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تهدید القایی در سطوح متفاوت مجاورت بر نوع دوستی محدود انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه آزمایشی از نوع طرح های عاملی بین آزمودنی با دو عامل شرایط تهدید (تهدید القا شده در برابر شرایط کنترل) و مجاورت (بالا در برابر متوسط در برابر پایین) بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی شهروندان ایرانی فارسی زبان سه شهر تهران، قم و همدان تشکیل دادند که 192 نفر با روش نمونه گیری در دسترسی انتخاب شده و شرکت کنندگان هر شهر (64 نفر) به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش با روش آماده سازی تحت القای شرایط تهدیدآمیز قرار گرفتند. داده ها با استفاده از بازی دیکتاتور، پرسشنامه نگرش نسبت به مهاجران و بازی خشونت جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره دوراهه تحلیل شد. یافته ها: اثر تعاملی مجاورت و تهدید القایی بر رفتار خشونت آمیز نسبت به اعضای گروه های خارجی معنادار بود، درحالی که این اثر تعاملی برای رفتار نوع دوستانه درون گروهی معنادار نبود. همچنین نوع دوستی محدود تأیید نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که اثر تهدید القایی بر میزان خشونت برون گروهی افراد در سطوح مجاورت متفاوت است. بااین وجود، اثر تهدید بر رفتار نوع دوستانه درون گروهی به سطح مجاورت بستگی ندارد.
بررسی اثربخشی درمان های ترکیبی شناختی-رفتاری و نوروفیدبک برکاهش عود در سوءمصرف کنندگان مواد محرک دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان ترکیبی شناختی-رفتاری و نوروفیدبک برکاهش عود در سوءمصرف کنندگان مواد محرک دارای نشانه های افسردگی است. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه انجام شد. تمامی مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به مرکز درمان سوءمصرف مواد سپاهان منطقه 1 شهر تهران در سال 1402 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف از بین سوءمصرف کنندگان مواد دارای معیارهای ورود به پژوهش تعداد 36 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در 2 گروه 18 نفری (گروه درمان ترکیبی در سوءمصرف کنندگان مواد محرک، گروه کنترل در سوءمصرف کنندگان مواد محرک) جایگزین شدند. گردآوری داده ها با چک لیست اطلاعات دموگرافیک-فرم محقق ساخته، پرسشنامه تجدیدنظر شده افسردگی و پرسشنامه خطر عود مصرف مواد انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آماری، آزمون پیش فرض های آمار پارامتریک و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار آماری Spss-v26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی در آزمودنی های گروه آزمایش دو گروه سوءمصرف کننده مواد محرک بر کاهش میزان عود مصرف و ابعاد آن (قصد مصرف، مشکلات هیجانی، اجبار در مصرف، فقدان کنترل و انتظار مثبت از مصرف مواد) اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: این مطالعه بیش از پیش نقش سازه های روانی-رفتاری را در مبتلایان به سوءمصرف مواد روشن ساخته و لزوم استفاده از رویکردهای درمانی ترکیبی (شناختی-رفتاری و نوروفیدبک) را به منظور تعدیل علائم در مبتلایان به سوءمصرف مواد آشکار می سازد.
مقایسه تأثیر آموزش بازی های حرکتی موزون و بازی درمانی مبتنی بر رابطه ی والد-کودک بر خودتنظیمی هیجانی و اضطراب جدایی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
133 - 160
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب جدایی شایع ترین اختلال اضطرابی دوران کودکی است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ی تأثیر آموزش بازی های حرکتی موزون و بازی درمانی مبتنی بر رابطه ی والد-کودک بر خودتنظیمی هیجانی و اضطراب جدایی دانش آموزان پایه ی اول شهر ملایر انجام شد. این پژوهش از نوع آزمایش های میدانی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی شهرستان ملایر در سال تحصیلی1402-1401 بودند، که با روش نمونه گیری هدفمند از میان مدارس ابتدایی سطح شهر با استفاده از پرسشنامه ی غربالگری اختلال اضطراب جدایی، پرسشنامه ی خودتنظیمی هیجانی و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه گواه گمارش شدند. دو نوع مداخله ی بازی درمانی اجرا و در نهایت داده های پس آزمون یک هفته بعد از انجام مداخلات جمع آوری شد. به طورکلی، نتایج حاصل نشان داد که هر دو مداخله ی بازی درمانی بر کاهش علائم اضطراب جدایی و افزایش خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان اثر معناداری دارند(p>0.05). اما مداخله ی بازی درمانی مبتنی بر رابطه ی والد-کودک نسبت به آموزش بازی های حرکتی موزون در کاهش علائم اضطراب جدایی مؤثرتر بود. بنابراین پیشنهاد می شود تا تکنیک های بازی درمانی به مشاوران و معلمان مدارس ابتدایی و همچنین مربیان پیش دبستانی آموزش داده شود تا بتوانند در مواجهه با کودکان مضطرب کلاس خود از آن استفاده کنند.
تاب آوری زنان مبتلا به ام اس: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
125 - 138
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاب آوری افراد مبتلا به ام اس در سطح پایینی قرار دارد. توجه ویژه به ارتقا تاب آوری در سال های اخیر به عنوان مکمل درمانی، پژوهش های متعددی را به سوی خود جلب کرده است. نبود پژوهش مروری و جمع بندی این نیاز پژوهشی را ایجاد کرد لذا این پژوهش به بررسی عوامل تاثیر گذار بر تاب آوری زنان مبتلا به بیماری ام اس می پردازد.
روش: این پژوهش از نوع مروری و جست وجوی نظام مند است. کلیه مقالات مرتبط با تاب آوری زنان ایرانی مبتلا به بیماری ام اس در ده سال گذشته در شش پایگاه داده ایی فارسی با کلید واژه های تاب آوری، زنان، ام اس، مالتیپل اسکلروزیس جستجو شد. با توجه به معیار های ورود و خروج، 18مقاله مرتبط وارد پژوهش شد.
یافته ها: موقعیت جغرافیایی پژوهش ها در 9 استان و تمرکز مطالعاتی در این حوزه در سال های 1399 و 1401 است که نشان اهمیت موضوع تاب آوری در سال های اخیر است. بیش ترین روش پژوهش استفاده شده، نیمه آزمایشی است. با بررسی مقالات، عوامل تاب آوری به 7 دسته که شامل راهبرد های کنترل ذهن، پذیرش و شفقت، بهزیستی روان ، معنا درمانی، ورزش درمانی، معنویت درمانی و بخشودگی تقسیم بندی شدند.
نتیجه گیری: شناخت عوامل موثر تاب آوری زنان می تواند به بهبود خدمات حمایتی بیماری مزمن کمک کند. در ادامه پیشنهادهای متناسبی نیز در سه سطح رویکردی (ایجاد پژوهش های بین رشته ایی)، پژوهشی (بهره گیری از روش های کیفی و ترکیبی) و ساختاری ارائه شده اند.
نقش میانجی باورهای فراشناختی ناسازگار در رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی روان-رنجورخویی و وجدان مندی با علائم اختلال بی خوابی و کابوس در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی باورهای فراشناختی ناسازگار در رابطه بین ویژگی های شخصیتی روان رنجور خویی و وجدان مندی با علائم اختلال بی خوابی و کابوس انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان، در سال 1402 تشکیل داد که از بین آن ها به صورت در دسترس 377 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت (FFPQ، گلدبرگ، 1999)، علائم اختلال بی خوابی (ISI، مورین، 1993)، شدت رویای آزاردهنده و کابوس (DDNSI، کراکوف، 2002) و باورهای فراشناختی ناسازگار (MCQ، ولز، 1997) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. هم چنین یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم متغیرهای روان رنجور خویی به باورهای فراشناختی ناسازگار، روان رنجور خویی به بی خوابی و باورهای فراشناختی ناسازگار به کابوس معنی دار بود (05/0>p). نتایج دیگر نشان داد که مسیر غیرمستقیم متغیر روان رنجور خویی به کابوس از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار معنی دار بود (05/0>P) و مسیر غیرمستقیم متغیر روان رنجور خویی و وجدان مندی به بی خوابی از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار و متغیر روان رنجور خویی و وجدان مندی به کابوس از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار معنی دار نبود (05/0<p). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که تنها ویژگی شخصیتی روان رنجور خویی می تواند از طریق باورهای فراشناختی ناسازگار بر علائم اختلال کابوس در دانشجویان دانشگاه اصفهان اثر بگذارد.
بررسی رابطه احساس گناه جنسی، افسردگی، احساس تنهایی و جهت گیری مذهبی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
117 - 133
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه احساس گناه جنسی، افسردگی، احساس تنهایی و جهت گیری مذهبی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد «مؤسسه آموزش عالی شاندیز» انجام شده است. روش پژوهش از نوع «توصیفی همبستگی» است. جامعه آماری دانشجویان مجرد یکی از مؤسسات آموزش عالی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. از بین این جامعه، نمونه ای به حجم 179 تن که دست کم یک بار اقدام به خودارضایی کرده بودند، به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شد. آزمودنی ها پرسشنامه های «احساس گناه جنسی» موشر (SGQM)، مقیاس «افسردگی» بک (BDI)، مقیاس «احساس تنهایی هیجانی و اجتماعی بزرگسالان» دیتوماسو و اسپینر (SELSA)، پرسشنامه «جهت گیری مذهبی» آلپورت (AROS) و پرسشنامه محقق ساخته «شدت خودارضایی» را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که افسردگی، مذهب بیرونی، و احساس تنهایی با شدت خودارضایی رابطه ای مثبت و معنادار و با احساس گناه جنسی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد دارای رابطه ای منفی و معنادار است.
رابطه بین اهداف پیشرفت و درگیری تحصیلی با نقش میانجی ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
75 - 106
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری اهداف پیشرفت و درگیری تحصیلی با میانجی گری ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی - همبستگی از نوع تحلیل مسیر و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره ی متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها نمونه ای به حجم 334 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و وارد تحلیل شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001) ، ادراک از محیط مدرسه جیا و همکاران (2009)، خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و ریان (1997)، و درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری گردید. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که جهت گیری اهداف تسلطی - عملکردی هر دو اثر مستقیم، مثبت و پیش بینی کننده ای بر میزان درگیری تحصیلی دانش آموزان دارند. علاوه بر این، جهت گیری های اهداف تسلطی و عملکردی هر دو به صورت غیرمستقیم و جداگانه ای توانستند درگیری تحصیلی دانش آموزان را از طریق ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی پیش بینی کنند. این پژوهش به طور واضحی نقش متغیرهای محیطی و فردی به عنوان عواملی که بر خودتنظیمی دانش آموزان تاثیرگذار هستند، را آشکار می سازد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر ترس از صمیمیت، اسنادهای خصمانه و فراهیجان در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
233 - 242
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی درمان هیجان مدار بر ترس از صمیمیت، اسنادهای خصمانه و فراهیجان در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل آسیب دیده از پیمان شکنی زناشویی مراکز مشاوره وابسته به بهزیستی شهر تهران در سال 1402 بود. تعداد ۳۰ نفر از جامعه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخله مبتنی بر هیجان دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس ترس از صمیمیت (FIS) دسکانتر و ثلن (1999)، مقیاس اسناد خصمانه (HPQ) آرنتز و همکاران (2003) و پرسشنامه فراهیجان (MES) می تمانگروبر و همکاران (2009) بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین ترس از صمیمیت و اسنادهای خصمانه و فراهیجان در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. نتایج نشان داد درمان هیجان مدار یک روش کارا جهت افزایش فراهیجان و کاهش ترس از صمیمیت و اسناد خصمانه است.
مطالعه کیفی مؤلفه های شجاعت ورزشی در بین کشتی گیران ایرانی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
33 - 44
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که شجاعت ورزشی به یک مفهوم روانشناختیِ برجسته و راهبردی در موفقیت ورزشکاران تبدیل شده است؛ هدف این پژوهش بررسی کیفی شجاعت ورزشی در کشتی گیران با روش تحلیل مضمون بود. زمان اجرای پژوهش ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد سال 1402 در شهر ساری بود. پانزده مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با کشتی گیران ایرانی انجام شد. جهت تسهیل در برقراری ارتباط با کشتی گیران قهرمان از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. به طور کل هفده مضمون پایه، پنج مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر طبقه بندی شد. مضمون فراگیر شجاعت ورزشی بود که شامل مضامین سازمان دهنده ی تعالی بخشی، جرأت ورزی، مهارت، خود تنظیمی و نوع دوستی می شود. مضمون تعالی بخشی که بر پیشرفت و ارتقای نفس تمرکز می کند، مضامین پایه (اصالت، ریاضت، توکل بر خدا و مرگ آگاهی) را در خود جای داده است. مضمون جرأت ورزی بر مضامین پایه ( قاطعیت، عاملیت، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس) تمرکز می کند. مضمون مهارت بر مضامین پایه ی تخصص، تاب آوری، ارتباط و خودگویی تأکید دارد. مضمون خود تنظیمی بر مضامین پایه (خود انضباطی و خود لگامی) تأکید داشته است؛ و در نهایت مضمون نوع دوستی به مضامین پایه (همدلی، شفقت و نیکو کاری) اشاره می کند. نقش برجسته ی فرهنگ و اعتقادات در مضمون تعالی بخشی سهم اصلی این پژوهش بوده است. زیرا پژوهش دیگری به آن اشاره نکرده است.