مطالب مرتبط با کلیدواژه

آموزش خودشفابخشی


۱.

اثربخشی آموزش خودشفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش خودشفابخشی بهزیستی هیجانی سرسختی روانشناختی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۵۶
مقدمه: دیابت شایع ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی با عوارض مخرب است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش خود شفابخشی (کدهای شفابخش) بر بهزیستی هیجانی، سرسختی روانشناختی و بهبود بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود . روش: این  پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی  دو گروهی (آزمایشی و گواه) سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) بوده و جامعه آماری آن شامل زنان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مرکز بهداشت اصفهان بود.30 نفر داوطلب مبتنی بر ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه های بهزیستی هیجانی از کییز و ماگیارمو (2003)  و پرسشنامه سرسختی روانشناختی کیامرثی (1377) را در سه مرحله به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. همچنین قند خون آنان  توسط پزشک متخصص در سه مرحله اندازه گیری و ثبت شد. سپس مداخله آموزش خودشفابخشی به مدت 14 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایشی اجرا  و گروه کنترل در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS  نسخه ۲۴  استفاده شد. یافته ها: آموزش خود شفابخشی توانست بهزیستی روانشناختی، بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی گروه شرکت کننده در آموزش خودشفابخشی را به طور معناداری افزایش دهد (01/0>p). ولی بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روند بیماری دیابت تاثیرمعناداری دیده نشد . نتیجه گیری: می توان روش خود شفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید روانشناسی مثبت نگر جهت افزایش بهزیستی هیجانی و سرسختی روانشناختی  بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به کار برد.
۲.

مقایسه تأثیر آموزش قدردانی از بدن و آموزش خودشفابخشی بر اشتیاق نسبت به غذا و خودکارآمدی مربوط به کنترل وزن در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۲۰۰
اشتیاق نسبت به غذا و خودکارآمدی مربوط به کنترل وزن از مسائل روانشناختی هستند که به صورت اولیه و ثابت می توانند سبب پدیدایی اضافه وزن شوند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر آموزش قدردانی از بدن و آموزش خودشفابخشی بر اشتیاق نسبت به غذا و خودکارآمدی مربوط به کنترل وزن در زنان دارای اضافه وزن بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. از زنان مراجعه کننده به مراکز کنترل و کاهش وزن در شهر اصفهان 45 نفر به شیوه هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. گروه اول در 14 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی آموزش قدردانی از بدن و گروه دوم در 14 جلسه 90 دقیقه ای و هفتگی آموزش خودشفابخشی، شرکت کردند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش، پرسشنامه های اشتیاق به غذا و خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن بودند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بیان کننده این بود که در متغیرهای اشتیاق نسبت به غذا و خودکارآمدی مربوط به کنترل وزن، بین گروه آموزش قدردانی از بدن و گروه آموزش خودشفابخشی با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد؛ ولی بین گروه آموزش قدردانی از بدن و آموزش خودشفابخشی تفاوت معناداری وجود ندارد. مطابق با نتایج، از آموزش قدردانی از بدن و آموزش خودشفابخشی می توان به منظور کاهش اشتیاق نسبت به غذا و افزایش خودکارآمدی مربوط به کنترل وزن زنان دارای اضافه وزن استفاده کرد.  
۳.

مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار آموزش خودشفابخشی خودسرزنش گری ضربه شکست عاطفی خیانت همسر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۴۱
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر بود. پژوهش حاضر کاربردی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان و مردان با تجربه خیانت همسر مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 1 شهر تهران در سال 1402-1403 بودند که با توجه به هدف پژوهش از بین آنها 45  نفر یعنی 15 نفر برای هرگروه(درمان هیجان مدار، درمان خودشفابخشی و گروه گواه) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خود سرزنشگری گیلبرت و همکاران (2004) و ضربه عشق راس (1999) استفاده شد. داده ها بوسیله تحلیل کواریانس تک و چند متغیره و با استفاده از نسخه ی 21 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد، هر دو درمان هیجان مدار و خودشفابخشی بر کاهش نمرات خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی گروه آزمایش تأثیر معناداری داشتند (0/05>P). با این حال، بین درمان هیجان مدار و آموزش خودشفابخشی در میزان اثرگذاری بر متغیرهای خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس میزان اثربخشی این دو درمان بر متغیرهای پژوهش می توان نتیجه گرفت که از هر دو درمان می توان در جهت اثرگذاری بر تعدیل خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی در افراد با تجربه خیانت همسر استفاده کرد.