مطالب مرتبط با کلیدواژه

خودسرزنش گری


۱.

اثربخشی درمان خوددلسوزی بر مشکلات خواب و خودسرزنش گری همسران نظامیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوددلسوزی مشکلات خواب خودسرزنش گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۲۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خوددلسوزی بر مشکلات خواب و خودسرزنش گری در همسران نظامیان انجام شد. روش: جامعه آماری موردمطالعه شامل تمامی همسران نظامی شهر ری تهران بود که از این میان، 30 نفر از زنان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که به صورت گمارش تصادفی، ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش خوددلسوزی دریافت کرد و گروه کنترل، هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسش نامه مشکلات خواب پیترزبورگ (1989) و مقیاس سطوح خودسرزنش گری تامسون و ظروف (2004) ارزیابی شدند. یافته ها: داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. مقایسه میانگین ها نشان داد مداخله در تغییر نمرات مشکلات خواب و خودسرزنش گری، مؤثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش خوددلسوزی بر مشکلات خواب و خودسرزنش گری همسران نظامیان اثربخش بوده است و این اثربخشی در طول زمان ثبات داشته است.
۲.

مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار آموزش خودشفابخشی خودسرزنش گری ضربه شکست عاطفی خیانت همسر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش خودشفابخشی و آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر خودسرزنش گری و ضربه شکست عاطفی در زنان و مردان با تجربه خیانت همسر بود. پژوهش حاضر کاربردی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان و مردان با تجربه خیانت همسر مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 1 شهر تهران در سال 1402-1403 بودند که با توجه به هدف پژوهش از بین آنها 45  نفر یعنی 15 نفر برای هرگروه(درمان هیجان مدار، درمان خودشفابخشی و گروه گواه) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خود سرزنشگری گیلبرت و همکاران (2004) و ضربه عشق راس (1999) استفاده شد. داده ها بوسیله تحلیل کواریانس تک و چند متغیره و با استفاده از نسخه ی 21 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد، هر دو درمان هیجان مدار و خودشفابخشی بر کاهش نمرات خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی گروه آزمایش تأثیر معناداری داشتند (0/05>P). با این حال، بین درمان هیجان مدار و آموزش خودشفابخشی در میزان اثرگذاری بر متغیرهای خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس میزان اثربخشی این دو درمان بر متغیرهای پژوهش می توان نتیجه گرفت که از هر دو درمان می توان در جهت اثرگذاری بر تعدیل خودسرزنشگری و ضربه شکست عاطفی در افراد با تجربه خیانت همسر استفاده کرد.
۳.

اثربخشی طرحواره درمانی بر خودسرزنش گری و اجتناب شناختی در افراد دارای نشانگان وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودسرزنش گری اجتناب شناختی طرحواره درمانی نشانگان وسواس فکری-عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۰
پژوهش حاضر، باهدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر خودسرزنش گری و اجتناب شناختی افراد دارای نشانگان وسواس فکری-عملی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی سراهای محله در منطقه 22 تهران در سال 1402 بود که از بین آنها تعداد نمونه 30 نفر که در پرسشنامه وسواس فکری عملی (Y-BOCS، ییل-براون، 1986) نمره بالایی کسب کردند، به شکل در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه (گروه آزمایش و گروه کنترل) و هر گروه 15 نفر گمارش یافتند. ابتدا هر دو گروه به وسیله ابزار آزمون شامل مقیاس خودسرزنش گری (SBS، گیلبرت و همکاران، 2004) و مقیاس اجتناب شناختی (CAQ، سکستون و دوگاس، 2008) مورد سنجش قرار گرفتند و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله طرحواره درمانی یانگ و کلوسکو (2003) قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودسرزنش گری و اجتناب شناختی در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. لذا می توان اینگونه نتیجه گرفت که طرحواره درمانی بر کاهش خودسرزنش گری و اجتناب شناختی افراد دارای نشانگان وسواس فکری-عملی موثر بوده است.
۴.

اثربخشی تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی بر بی رمقی زناشویی و خود سرزنش گری زوجین با فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفقت به خود معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی بی رمقی زناشویی خودسرزنش گری کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی بر بی رمقی زناشویی و خود سرزنش گری زوجین با فرزند کم توان ذهنی انجام گرفت. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش، زوجین با فرزند کم توان ذهنی شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 30 زوج با فرزند کم توان ذهنی در حال تحصیل در منطقه 18 شهر تهران بودند (هر یک 15 زوج) که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه ی 90 دقیقه ای (هر هفته دو جلسه) مداخله تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی را دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه بی رمقی زناشویی پایینز (1996) و مقیاس خودسرزنش گری تامسون و زوروف (2004) بود. داده ها توسط نرم افزار spss24 و با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی بر بی رمقی زناشویی و خودسرزنش گری زوجین با فرزند کم توانی ذهنی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معنادار و پایداری دارد (05/0>P)؛ به عبارت دیگر، مداخله تلفیقی شفقت به خود و معنادهی به رنج باعث کاهش ابعاد بی رمقی زناشویی (خستگی عاطفی، 01/0>p، 06/97=F؛ خستگی روانی 01/0>P، 21/72=F و خستگی جسمی 01/0>P، 63/69=F) و خود سرزنش گری (خود سرزنش گری مقایسه ای 01/0>P، 39/138=F و خود سرزنش گری درونی، 01/0>p، 16/159=F) زوجین با فرزند کم توان ذهنی شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تلفیق شفقت به خود و معنادهی به رنج مبتنی بر آموزه های اسلامی به پذیرش و معنابخشی به رنج، تقویت تفکر مثبت و کاهش هیجانات منفی زوجین با فرزند کم توان ذهنی منجر شده و از آن می توان به عنوان یک الگوی آموزشی و درمانی به منظور کاهش بی رمقی و خود سرزنش گری زوجین در قالب کارگاه های آموزشی و درمانی بهره گرفت.