فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
91 - 105
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بخشش درمانی بر تحمل پریشانی و استرس ادراک شده مادران کودکان با آسیب بینایی انجام شد. پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. تعداد کل جامعه آماری 90 نفر بود که 20 نفر از مادران به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس نابینایان شهر اصفهان انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش 10 نفری جایگزین شدند. گروه آزمایش در برنامه بخشش درمانی طی 12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای یک بار شرکت کردند و گروه کنترل برنامه ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقیاس استرس ادراک شده کوهن و همکاران و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر بود. داده ها به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بخشش درمانی بر استرس ادراک شده و تحمل پریشانی شرکت کنندگان تأثیر مثبت و معناداری داشت. پیشنهاد می شود که روان شناسان از بخشش درمانی به عنوان مداخله ای مؤثر برای بهبود تحمل پریشانی و استرس ادراک شده والدین دارای فرزندان با آسیب بینایی استفاده کنند.
پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۲۶-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگه دارنده متادون در شهر زنجان بود. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان 217 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسوسه مصرف مواد پس از ترک، پرسشنامه خود آسیبی عمدی، مقیاس احساس تنهایی و مقیاس خودکنترلی بود. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بازگشت به مصرف مواد با خود آسیب رسانی و احساس تنهایی رابطه مثبت و بین بازگشت به مصرف مواد با خودکنترلی و ابعاد آن رابطه منفی وجود داشت. نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خودکنترلی منع شده، احساس تنهایی و خودآسیب رسانی روی هم 50 درصد از واریانس بازگشت به مصرف مواد را تبیین کردند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد که روان شناسان بالینی در درمان افراد وابسته به مواد مخدر و کاهش خطر بازگشت به مصرف، بر کاهش احساس تنهایی و رفتار آسیب رسانی به خود و افزایش خودکنترلی به عنوان بازدارنده های ولع مصرف تأکید نمایند.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر اضطراب و بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر اضطراب و بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص در شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1402 بود. 26 نفر از مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (13 نفر) و کنترل (13 نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب بک (1988، BAI) بهزیستی روان شناختی ریف (1989، RSPWB) و برنامه مداخله گروه درمانی شناختی رفتاری بک (2021) و لیهی (2007) بود. داده های پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس چندمتغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین اضطراب و بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد که نشان دهنده ی تأثیر گروه درمانی شناختی رفتاری بر کاهش اضطراب و افزایش بهزیستی روانشناختی گروه آزمایش بود (05/0p<). می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری تأثیر قابل قبولی در بهبود بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص داشته است.
مروری چند جانبه بر سازه تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنظیم هیجان یکی از موضوعات مورد توجه بسیاری از پژوهشگران است که از جنبه های متعددی مورد بررسی قرار گرفته و قدمتی طولانی در تاریخ بشر دارد. منظور از تنظیم هیجان، فرآیندهای بیرونی و درونی ای است که مسئولیت نظارت، ارزیابی و بهبود بخشیدن به عکس العمل های هیجانی فرد برای رسیدن به اهدافش را به عهده دارند. به طورکلی، هدف پژوهش حاضر، مروری روایتی بر سازه تنظیم هیجان، نقش آن در آسیب شناسی روانی و اختلالات است. مطالعه حاضر با جست جو در پایگاه های اطلاعاتی شامل پاب مد، ساینس دایرکت، اسکوپوس و ریسرچ گیت و با کلیدواژه های هیجان، تنظیم هیجان و مدیریت هیجان و با بررسی مطالعاتی که در بین سال های 1990 تا 2023 منتشر شده، صورت گرفته است. در جستجوی اولیه، 6781 مقاله پیدا شد. مقالاتی که به صورت خلاصه مقالات، گزارش های کوتاه و بدون دسترسی به متن کامل مقاله بودند، از مطالعه حذف شدند و از مقالات باقی مانده، مطابق با هدف پژوهش 82 مقاله انتخاب شد. مرور بر پژوهش ها، نشان دهنده عدم توافق نظر در خصوص تعریف سازه تنظیم هیجان و تأکید بر نقش بسیار مهم و کلیدی این سازه در آسیب شناسی روانی، سلامت و بیماری افراد است و برخی از اختلالات مانند افسردگی، اضطراب اجتماعی و اسکیزوفرنی، با استفاده همیشگی از برخی از راهبردهای تنظیم هیجان خاص رابطه مستقیم دارند. علاوه بر این، مروری بر تحقیقات صورت گرفته در زمینه نقش تنظیم هیجان در آسیب شناسی روانی و اختلالات روانی، لزوم پرداختن به تحقیقات بیش تر در خصوص نقش تنظیم هیجان در برخی از اختلالات روانی از جمله اختلالات شخصیت را نشان می دهد.
اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
194 - 203
حوزههای تخصصی:
آسیب های روان شناختی و رفتاری در دانشجویان همانند خشونت می تواند سلامت روانی و هیجانی آنان را با آسیب جدی مواجه سازد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ بر همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اصفهان (خوراسگان) دارای علائم خشونت در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 27 دانشجوی دارای علائم خشونت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (14 دانشجو) و گواه (13 دانشجو) جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش ارتباط بدون خشونت مبتنی بر نظریه مارشال روزنبرگ را طی 8 هفته در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خشونت (آیزنک و ویلسون، 1367) (VQ)، مقیاس همدلی (جولیف و فارینگتون، 2006) (EQ) و پرسشنامه معنا در زندگی (استگر و فرازیر، 2006) (MLQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش ارتباط بدون خشونت بر همدلی (0/001>P؛ 51/0=Eta؛ 35/24=F) و معنای زندگی (0/001>P؛ 46/0=Eta؛ 21/20=F) دانشجویان دارای علائم خشونت تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش ارتباط بدون خشونت با بهره گیری از فنونی همانند دریافت همدلانه، شناسایی و ابراز احساسات و مسئولیت پذیری احساسات خود می تواند روشی موثر در جهت بهبود همدلی و معنای زندگی دانشجویان دارای علائم خشونت مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه پسر و دختر شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
205-224
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه قلدری و انزوای اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دختر و پسر شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 1401 – 1402 بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان اصفهان بود. حجم نمونه شامل 316 نفر بود که 158نفر از دانش آموزان دختر و 158نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول و دوم به روش نمونه گیری در دسترس انتحاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) و پرسشنامه انزوای اجتماعی مدرسی یزدی، فرهمند و افشانی (1396) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین دانش آموزان پسر و دختر در میانگین نمرات زیر مقیاس زد و خورد و زیر مقیاس عجز وجود داشت (p<.01) . دانش آموزان پسر در مقایسه با دانش آموزان دختر نمرات بالاتری کسب کردند. اما تفاوت آماری معنی داری در بقیه زیر مقیاس های قلدری و انزوای اجتماعی بین دو گروه مشاهده نگردید.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر شدت علائم و کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال وحشت زدگی: پژوهش تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
167 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر شدت علائم و کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال وحشت زدگی شهر اهواز انجام شد. روش پژوهش، طرح آزمایشی تک آزمودنی، از نوع چند خط پایه ناهمزمان با دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز بودند. از بین داوطلبین متقاضی ورود به پژوهش، 3 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و برای آن ها به طور تصادفی بین 3 تا 5 جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. سپس 10 جلسه هفتگی 45 دقیقه ای درمان شناختی- رفتاری انفرادی دریافت کردند. ارزیابی ها با استفاده از مصاحبه ساختاریافته، مقیاس اضطراب Beck و مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، در مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و تغییر شاخص پایا استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از روند کاهشی معنی دار در نمرات اضطراب Beck و روند افزایشی معنی دار در نمرات کیفیت زندگی شرکت کنندگان بود. با توجه به نتایج به نظر می رسد می توان از درمان شناختی- رفتاری به عنوان یک مداخله مؤثر جهت کاهش علائم اختلال وحشت زدگی و افزایش کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال وحشت زدگی استفاده نمود.
پیامد دخالت خانواده های اصلی و راهکارهای مدیریت آن در رابطه زوجین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
79 - 108
حوزههای تخصصی:
خانواده اصلی و کم و کیف ارتباط زوجین با آن از عواملی است که بنابه گزارشات بالینی در ایجاد و دامن زدن به تعارضات زناشویی نقش تعیین کننده ای دارد. هدف این پژوهش بررسی و طبقه بندی اطلاعات بر مبنای تجربه زیسته زوجین از پیامدهای دخالت خانواده های اصلی در زندگی مشترک آنان و طبقه بندی راهبردهای مورد استفاده زوجین بود. روش مطالعه، کیفی و از نوع پدیدار شناسی بود. نمونه 13 نفر از زوجین شهر کرمان بودند که با روش هدفمند انتخاب شدند. سپس مصاحبه های نیمه ساختار یافته با آنان انجام شد و اطلاعات با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد پیامد دخالت ها شامل دو مقوله پیامدهای فردی که شامل دو مضمون فرعی ایجاد هیجانات و احساسات ناخوشایند و ایجاد درگیری ذهنی و پیامدهای بین فردی با سه مضمون فرعی مختل شدن روند زندگی زوجی، ایجاد سوگیری در شناخت و رفتار نسبت به همسر و مختل کردن ارتباط با خانواده و اطرافیان بود. و راهبردهای مورد استفاده زوجین در مدیریت این دخالت ها شامل سه مقوله راهبردهای فردی با مضمون های فرعی خودابرازی، برخورد منفعلانه در برخورد با دخالت ها، اتخاذ رویکرد غیرمستقیم؛ راهبردهای زوجی با مضمون های فرعی هماهنگی و اتحاد با همسر، افزایش صمیمیت باهدف ایجاد اتحاد؛ و راهبردهای ارتباط با خانواده با مضمون های فرعی مرزسازی، پذیرش خانواده و قاب گیری مجدد دخالت ها بود. به نظر می رسد نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مشاوران و روانشناسان در مراکز مشاوره و مراکز شبه خانواده و موسسات آموزشی کمک کند تا تحلیل واقع گرایانه تری نسبت به دخالت خانواده های اصلی در زندگی زناشویی زوجین داشته باشند.
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
74 - 83
حوزههای تخصصی:
والدین کودکان کم توان ذهنی در تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی با چالش های خاصی مواجه هستند و به آموزش و برنامه ریزی نیاز دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تاثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران کودکان کم توان ذهنی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 می شد. نمونه شامل 32 مادر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس استثنایی انتخاب شدند. آنها با روش تصادفی به دو گروه 16 نفری تقسیم و در یکی از گروه های آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. تمام آزمودنی ها مقیاس تاب آوری (کانر-دیویدسون، 2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در برنامه آموزش راهبردهای تنظیم هیجان شرکت کرد اما گروه کنترل از برنامه رایج مدرسه استفاده کرد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم هیجان به طور معناداری بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی تاثیر داشت (0/001>P). نتایج حاکی از آن بود که این برنامه برای بهبود تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی این مادران مفید و موثر بود. در نتیجه برنامه ریزی برای آموزش راهبردهای تنظیم هیجان نقش مهمی در تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی دارد.
تدوین مدل ساختاری درگیری تحصیلی بر اساس خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی ثبات قدم در بین دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری درگیری تحصیلی بر اساس خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی ثبات قدم در بین دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود که به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد . جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. 395 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه ثبات قدم - فرم کوتاه داکورث و کویین (2009)، پرسشنامه خود تنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده (1392)، خودکارآمدی تحصیلی غفور و اشرف (2006) و درگیری تحصیلی اترخت و همکاران (2006) جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. بررسی و ارزیابی الگوی پیشنهادشده با روش معادلات ساختاری با نرم افزار Spss26 و Amoss 23 انجام گرفت. نتایج نشان داد ضریب استاندارد و مستقیم خودتظیمی تحصیلی(323/0=β) و ثبات قدم (433/0=β) بر درگیری تحصیلی اثر مستقیم و معنادار ) 001/0 (P< دارد. ضریب استاندارد و مستقیم خودکارآمدی تحصیلی (0632/0=β) و خودتنظیمی تحصیلی(501/0=β) بر ثبات قدم اثر مستقیم و معنادار) 001/0 (P< دارد. همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد که در رابطه بین خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی بر درگیری تحصیلی، ثبات قدم میانجیگری می کنند. یافته های این پژوهش نشان داد دانش آموزانی که خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی بالا دارند، از درگیری تحصیلی بهتری برخوردار بودند و ثبات قدم بیشتری را در تحصیل تجربه کرده اند.
نقش خودپنداره و بهزیستی مدرسه در میزان خشم دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
33 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خشم پسران نوجوان بر اساس خودپنداره و بهزیستی مدرسه انجام شد. روش: حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران حدود 170 نفر بود که در نیم سال نخست تحصیلی 1402-1401 انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، بهزیستی مدرسه کاپلان و ماهر (1999)، مقیاس خودپنداره کودکان پیرز-هریس (1969) و سیاهه 2 خشم صفت-حالت اسپیلبرگر (1999) بود. بعد از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص، برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پیش بین (خودپنداره و بهزیستی مدرسه) با متغیر ملاک (میزان خشم) این پژوهش در پسران نوجوان همبستگی معناداری وجود دارد (05/0>P). در مدل پیش بینی حالت خشم، علاقمندی به مدرسه (001/0>P، 42/0-=β)، خودکارآمدی ادراک شده تحصیلی (022/0>P، 20/0-=β) و خودپنداره (007/0>P، 22/0-=β) قادر به تبیین 29 درصد واریانس میزان خشم هستند (29/0=R2). در مدل پیش بینی صفت خشم، علاقمندی به مدرسه (029/0>P، 20/0-=β)، خودکارآمدی ادراک شده تحصیلی (048/0>P، 18/0-=β) و خودپنداره (001/0>P، 33/0-=β) 17 درصد واریانس میزان خشم را پیش بینی می کنند (29/0=R2). در نهایت در مدل پیش بینی شاخص بیان خشم، علاقمندی به مدرسه (002/0>P، 26/0-=β) و خودپنداره (001/0>P، 25/0-=β) قادر به تبیین 31درصد از واریانس متغیر ملاک (میزان خشم) هستند (31/0=R2).
نتیجه گیری: ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی اﯾﻦ پژوﻫﺶ در ﻫمگرایی ﺑ ﺎ ﯾﺎﻓﺘ ﻪﻫ ﺎی پیشین ﻧﺸﺎن داد، خودپنداره و بهزیستی مدرسه در پیش بینی خشم حالت-صفت پسران نوجوان، ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ.
An Investigation on the components of emotional intelligence as predictors of Intention to entrepreneurship
حوزههای تخصصی:
the aim of this study was to investigate the emotional intelligence components as predictors of entrepreneurship in people. the sample consisted of 380 undergraduate students (190 males and 190 females) who were studying at different faculties of Shahid Chamran University in Ahwaz. these individuals were randomly selected from the whole list of students. in this research, a number of measurement tools were used for gathering information. Which include; emotional intelligence questionnaire BAR-ON and questionnaire measuring of your entrepreneurial traits MET, whose validity and reliability were repeatedly investigated in Iran. also, to increase the accuracy of measurement tools, the reliability of some of these questionnaires was calculated using Cronbach 's alpha and split - half methods. the analysis of the present research data was done in both descriptive and inferential levels. at the descriptive level, average and standard deviation of the scores of the subjects and in the inferential level, Critical analysis was used in a simultaneous and step-by-step method. the results showed that except components of reality test and Impulse control of emotional intelligence, Other variables are good predictors for entrepreneurship in people. in fact, this study showed that is possible Entrepreneurship and non-entrepreneurship of people can be predicted from emotional intelligence variables. This study showed that it is possible to predict Entrepreneurship and non-entrepreneurship based on emotional intelligence variables. finally, the results obtained of this study were discussed in detail.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس سیستم های مغزی رفتاری با نقش میانجی تنظیم هیجان در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۸۶-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی افکار خودکشی بر اساس سیستم های مغزی رفتاری با نقش میانجی تنظیم هیجان در بیماران افسرده انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان دارای افسردگی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناختی شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها 320 نفر با روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های افسردگی بک و همکاران (1996،BDI-II )، افکار خودکشی بک و همکاران (1979، BSSI)، مقیاس سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994 BIS/BAS,) و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003،CERQ ) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سیستم فعال ساز رفتاری و تنظیم هیجان با افکار خودکشی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (۰۱/0>P). بین سیستم بازداری رفتاری و تنظیم هیجان با افکار خودکشی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰۱/0>P). نتایج دیگر حاکی از تأیید نقش میانجی تنظیم هیجان در ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری با افکار خودکشی در بیماران افسرده بود (۰۱/0>P). همچنین نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. بنابراین، ضروری است در برنامه ها و مداخلات روان شناسی به بررسی تنظیم هیجان و سیستم های مغزی رفتاری در جلوگیری از افکار خودکشی توجه شود.
تأثیر روش ویم هاف بر اضطراب حالتی، صفتی و رقابتی ورزشکاران رشته تیراندازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
16 - 29
حوزههای تخصصی:
استفاده از تکنیک های مختلف و عوامل روان شناختی نقش مهمی در دست یابی به سطح اضطراب بهتر در ورزشکاران دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی روش ویم هاف بر روی اضطراب ورزشکاران رشته تیراندازی است. این پژوهش با ماهیتی نیمه تجربی و کاربردی دارای دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون و دو گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری این پژوهش، ورزشکاران حاضر در اردوهای تیم ملی تیراندازی تپانچه در سال 1401 در بازه سنی 18 تا 35 سال است. از پرسشنامه اضطراب صفتی، حالتی رقابتی اسپیلبرگر برای سنجش سطح اضطراب استفاده شد. و بر روی گروه آزمایش 16 جلسه پروتکل ویم هاف اجرا شد. سطح اضطراب بالاتر از میانگین قرار دارد (05/0<0). میزان تأثیر یا تفاوت روش ویم هاف بر سطح اضطراب در گروه آزمایش برابر با 890/0 است. به عبارتی 89 درصد تفاوت های فردی در نمرات اضطراب گروه آزمایش مربوط به تأثیر روش ویم هاف است. همچنین در اضطراب صفت و اضطراب رقابتی زنان میزان اضطراب بیشتری را تجربه می کنند (05/0<0). نتایج نشان داد ورزشکاران تیراندازی میزان اضطراب بالاتر از میانگین را تجربه می کنند. روش ویم هاف توانسته که میزان اضطراب رقابتی ورزشکاران تیراندازی را کاهش دهد. با توجه با نتایج این پژوهش روش ویم هاف به عنوان یک تمرین منظم جهت کاهش اضطراب توصیه می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و تنظیم هیجان در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
225 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان و تصویر بدن زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 2 ماهه و 4 ماهه بود. جامعه آماری را زنان با جراحی مستکتومی بیمارستان های شهر تهران در سال 1401-1400 تشکیل می داد که از میان آنها 30 نفر به طور دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15نفر) چایگذاری شدند. 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تصویر بدن (BIS، هوپ وود و همکاران، 2001) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تصویر بدنی، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بعد ارزیابی مجدد شناختی تنظیم هیجان، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بعد سرکوبی تنظیم هیجان، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. بر اساس این یافته ها این ACT مداخله ای موثر برای بهبود ادراک تصویر بدن و تنظیم هیجان در بیماران با جراحی مستکتومی است.
ویژگی های یک مدرسه خوب از نگاه دانش آموز
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
85 - 88
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ویژگی های یک مدرسه خوب می پردازد که نقش مهمی در تربیت و آموزش دانش آموزان دارد. مدارس با ارائه یک محیط آموزشی مناسب و حمایت کننده، می توانند بستر مناسبی برای رشد علمی، شخصیتی و اجتماعی دانش آموزان فراهم کنند. یکی از اصلی ترین ویژگی های یک مدرسه خوب، کیفیت معلمان آن است. معلمان باید دارای تحصیلات و دانش تخصصی کافی، تجربه و مهارت های تدریس مناسب، توانایی برقراری ارتباط موثر با دانش آموزان، اخلاق حرفه ای و تعهد به شغل خود باشند. معلمان باکیفیت می توانند با استفاده از روش های تدریس نوین، مدیریت صحیح کلاس و ارائه بازخورد سازنده، بهبود قابل توجهی در فرآیند یادگیری دانش آموزان ایجاد کنند.وجود امکانات فیزیکی مناسب مانند کلاس های درس مجهز، کتابخانه، آزمایشگاه ها و سالن های ورزشی نیز از دیگر ویژگی های یک مدرسه خوب است. این امکانات می توانند به یادگیری عملی و کاربردی دانش آموزان کمک کرده و انگیزه آنها را برای شرکت در فعالیت های مختلف افزایش دهند. علاوه بر این، دسترسی به منابع آموزشی با کیفیت، از جمله کتاب های درسی به روز، اینترنت و ابزارهای آموزشی مدرن، نقش مهمی در بهبود فرآیند یادگیری دارند. این منابع باید به گونه ای طراحی شوند که دانش آموزان را در فهم مطالب درسی یاری کرده و فرصت های یادگیری تعاملی را فراهم آورند.خانواده ها نیز نقش بسزایی در حمایت از فرآیند آموزشی و تربیتی دانش آموزان ایفا می کنند. همکاری و تعامل بین خانواده و مدرسه می تواند به ایجاد یک محیط یادگیری مثبت و حمایت کننده کمک کند. والدین می توانند با شرکت در جلسات مدرسه، پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان و تشویق به مشارکت در فعالیت های مدرسه، به بهبود کیفیت آموزشی و تقویت انگیزه دانش آموزان کمک کنند.برنامه های فوق برنامه مانند ورزش، هنر، موسیقی و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نیز به توسعه مهارت های اجتماعی و شخصیتی دانش آموزان کمک می کنند. این برنامه ها فرصتی برای کشف و پرورش استعدادهای دانش آموزان فراهم کرده و به آنها کمک می کنند تا توانایی های خود را در زمینه های مختلف بهبود بخشند
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر بهبودی بر نشانههای افسردگی و ارتباط بینفردی بیماران با اختلال اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر بهبودی بر نشانه های افسردگی و ارتباط بین فردی بیماران با اختلال اسکیزوفرنی بود. مواد و روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران اسکیزوفرنی بستری در مراکز شبانه-روزی اعصاب و روان شهرستان تهران در سال 1402 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، درمان شناختی مبتنی بر بهبودی اجرا شد در حالیکه گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی (بک، 1987) و پرسشنامه مهارت ارتباط بین فردی (منجمی زاده، 1391) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر بهبودی بر به نشانه های افسردگی و ارتباط بین-فردی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با درمان شناختی مبتنی بر بهبودی فراهم می کند و روانشناسان و روانپزشکان می توانند برای بهبود نشانه های افسردگی و ارتباط بین فردی در بیماران با اختلال اسکیزوفرنی از این مداخله استفاده نمایند.
بررسی نقش میانجی فاجعه پنداری درد و بی عدالتی ادراک شده در رابطه بین پذیرش درد با کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی فاجعه پنداری درد و بی عدالتی ادراک شده در رابطه بین پذیرش درد با کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر اصفهان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی که براساس مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 240 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه های کیفیت زندگی (اوار و همکاران، 1996)، پرسشنامه پذیرش درد (مک کراکن و همکاران، 2004)، مقیاس فاجعه پنداری درد (سالیوان و همکاران، 1995) و پرسشنامه تجربه بی عدالتی (سالیوان و همکاران، 2008) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای 24SPSS و22AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که مدل با داده های مشاهده شده برازش مطلوب دارد (3CMIN/df< ، 90, IFI > GFI،AGFI و 10RSME<). نتایج حاکی از این بود که اثر مستقیم پذیرش درد بر فاجعه پنداری (001/0>p)، پذیرش درد بر بی عدالتی ادراک شده (40/0=β، 001/0>p)، فاجعه پنداری بر کیفیت زندگی (40/0=β، 019/0>p) و بی عدالتی ادراک شده بر کیفیت زندگی (40/0=β، 001/0>p) معنی دار است، درحالی که پذیرش درد بر کیفیت زندگی اثر مستقیم و معنی داری نداشت (067/0>p). همچنین نتایج نشان داد که پذیرش درد بر کیفیت زندگی از طریق میانجی گری فاجعه پنداری درد (01/0>p) و بی عدالتی ادراک شده (006/0>p) معنی دار است. براساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که در پروسه درمان و مشاره بیماران مبتلا به سرطان سینه درمانگران و روان شناسان می توانند به نقش مولفه های فاجعه انگاری درد و بی عدالتی ادراک شده در افزایش کیفیت زندگی توجه ویژه ای نمایند.
مروری بر تأثیر اختلال اضطراب جدایی در روند تحصیلی کودکان ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۱۱-۲۰۲
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود که تأثیر اختلال اضطراب جدایی در روند تحصیلی کودکان ابتدایی را سبب شناسی و راهکارهای درمانی آن را شناسایی و معرفی کند زیرا اختلال اضطراب جدایی بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و انطباقی، ارتباط با والدین، معلم و همسالان تأثیر منفی می گذارد و بروز آن در دوران کودکی، خطر ابتلا به اختلالات روانی را در سال های آتی زندگی افزایش می دهد که در صورت عدم درمان، می تواند منجر به مشکلات دیگری شود. تحقیق حاضر با روش فراترکیب نگاشته شده است. بدین منظور پایگاه های علمی اطلاعاتی داخلی و خارجی بدون در نظر گرفتن محدوده زمانی موردبررسی و جست وجو قرار گرفتند؛ که ابتدا 93 مقاله انتخاب شد و درهایت پس از گزینش، 25 مقاله موردبررسی و منبع قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که پس از گذشت چندین دهه از شناسایی و معرفی اختلال اضطراب جدایی، همچنان این اختلال به عنوان یکی از اختلال های اضطرابی شایع در آسیب شناسی روانی کودکان مطرح است. نتایج همچنین بیانگر این بود که بروز حالت ترس و نگرانی مفرط در موقعیت های جدایی کودک از والد یا خانه به عنوان مهم ترین ویژگی این اختلال شناخته می شود و ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و خانوادگی در کنار یادگیری اضطراب و دخالت عوامل شناختی در سبب شناسی آن تأثیرگذارند. افزون بر این، نتایج نشان داد که اثربخش ترین درمان های شناخته شده برای این اختلال شامل درمان شناختی رفتاری، درمان های خانوادگی، بازی درمانی و درمان دارویی است. در این راستا آموزش والدین و مربیان و معلمان در فرایند درمان اهمیت بسیاری دارد.
اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی تحصیلی و کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان کنکوری
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۶۰۸-۶۰۰
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر بهزیستی تحصیلی و کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان کنکوری انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. همچنین از نظر نوع داده ها این پژوهش در زمره پژوهش های کمی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان پشت کنکور سراسری شهر تهران در سال 1404 و حجم نمونه شامل 30 دانش آموز شامل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود و از شیوه نمونه گیری هدفمند در دسترس استفاده شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر (1980)، پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینین-سوینی و همکاران (2012) استفاده شد. تفاوت معناداری بین میانگین نمرات آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون وجود دارد. می توان نتیجه گرفت که درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود بهزیستی تحصیلی اضطراب امتحان تأثیر داشته است.