فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
212 - 221
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع اختلالات رفتاری در کودکان قابل توجه است و با سبک های فرزند پروری مادران و سبک های دلبستگی ارتباط دارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان بر اساس سبک های فرزند پروری مادران با میانجی گری سبک دلبستگی کودکان در شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه کودکان 8 تا 11 سال شهر اصفهان در سال 1402 تشکیل داد که از بین آن ها به صورت در دسترس 310 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1991)، پرسشنامه سبک دلبستگی کاپنبرنگ و همکاران (2006) و مشکلات رفتاری راتر (1975) بود. یافته ها: یافته ها نشان داد ضرایب مسیر شیوه فرزند پروری آزاد گذاری مطلق 26/0 =β، شیوه استبدادی 38/0=β و شیوه اقتدار منطقی 14/0- =β بدست آمد که در سطح 05/0≥P معنی دار بود. ضریب مسیر سبک های دلبستگی به اختلالات رفتاری نیز 47/0 =β بدست آمد که در 05/0≥P معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت اختلالات رفتاری کودکان با سبک های فرزند پروری مادران و سبک های دلبستگی پیش بینی می شود.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روان شناختی بر بهبود مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر بهبود مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی مراجعه کننده و تحت درمان در مرکز درمان ناباروری مام شهر تهران در سال 1402 بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. همه آنها قبل از اجرای مداخله پرسشنامه شناخت مثبت خودکار اینگرام و همکاران (1988، APAC) و رضامندی همسران افروز (1390، AMSS) را تکمیل کردند. پس از آن گروه آزمایش مداخله برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی را در 8 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار دریافت کردند. داده های پژوهش به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون در بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد در متغیرهای مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). بر این اساس می توان گفت استفاده از برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی می تواند در افزایش مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور موثر باشد.
مقایسه استعداد خستگی دانش اموزان با پیشرفت تحصیلی بالا و پایین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان قزوین سال تحصیلی 1403- 1402
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
14 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه استعداد خستگی دانش اموزان با پیشرفت تحصیلی بالا و پایین دانش اموزان مقطع ابتدایی بود. روش مطالعه علی مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر قزوین در سال تحصیلی 1403-1402 است. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر بصورت تصادفی بود بر اساس جدول مورگان تعداد 370 نفر از دانش آموزان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نارسایی شناختی، استعداد خستگی و پرخاشگری جمع آوری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغره (MANOVA) و با بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد میانگین نمرات خستگی شناختی و خستگی روانی در دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین بیشتر از دانش آموزان با عملکرد تحصیلی بالا بود (001/0P<). بر این اساس می توان نتیجه گرفت استعداد خستگی، از عوامل موثر در عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد.
اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر استرس ادراک شده و انسجام روانی مراقبان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
88 - 97
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش سرمایه های روان شناختی بر استرس ادراک شده و انسجام روانی مراقبان سالمند انجام گرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه با مرحله پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را افراد مراقب سالمند مراکز تحت نظارت وزارت بهداشت شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. در این پژوهش تعداد 27 مراقب سالمند با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه مقیاس استرس ادراک شده (کوهن، کاکارک و مرملستین، 1983) و پرسشنامه احساس انسجام روانی (فلسنبرگ، ونتکولت و مریک، 2006) بود. داده های جمع آوری شده به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش سرمایه های روان شناختی بر استرس ادراک شده (0/001>P؛ 0/59=Eta؛ 36/79=F) و انسجام روانی (0/001>P؛ 0/61=Eta؛ 40/32=F) مراقبان سالمند تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سرمایه های روان شناختی با بکارگیری مفاهیم پایه ای همانند خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استرس ادراک شده و بهبود انسجام روانی مراقبان سالمند مورد استفاده قرار گیرد.
واکاوی پیامدهای قراردادهای روان شناختی در سازمان های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
87 - 117
حوزههای تخصصی:
قرارداد های روان شناختی در ذهن افراد شکل گرفته و رضایت یا عدم رضایت افراد از آنها در رفتار و نگرش شان تبلور یافته و منجربه بروز رفتار و اقداماتی می شود که برای سازمان ارزش آفرین اند، بنابراین تبیین پیامدهای این رفتارها در سازمان اهمیت بیشتری می یابد. دراین مقاله پیامدهای قراردادهای روان شناختی در سازمان های نظامی واکاوی شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر، کیفی از نوع تحلیل مضمون و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس است. 20 نفر از فرماندهان و مدیران در سازمان های نظامی اعم از ارتش، سپاه، فراجا و وزارت دفاع به-مثابه مطلعین کلیدی انتخاب شدند و درطول مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، نقطه نظرات و تجارب خود راجع به پیامدهای قراردادهای روان شناختی در سازمان های نظامی را به طورکامل بیان کردند. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون و جهت تعیین اعتبار یافته ها از معیارهای قابلیت اعتبار، قابلیت اطمینان و مطابقت با عینیت داشتن و ممیزی کردن از سوی داور استفاده شد. یافته های این پژوهش در قالب 2 مضمون فراگیر دسته بندی شد که حاصل استخراج و مفهوم بندی اطلاعات در 204 مضمون پایه و 19 مضمون سازمان دهنده است. مضامین سازمان دهنده عبارتنداز تقویت:«روحیه و معنویت نیروها»، «روابط کار»، «رشدوتعالی نیروها»، «رعایت اصول اخلاقی و حرفه ای در نیروها»، «تعهد و وفاداری»، «رضایتمندی»، «بهبودفضای کاری»، «اصلاح عملکردسازمانی»، «رعایت اصول اخلاقی و حرفه ای فرماندهان»، «تربیت و آموزش سازمانی»، «ایجاد تعهدسازمانی»، «تحقق اهداف»، «رشد و تعالی سازمانی»،«اعتبارسازمانی» و نقض:«سوء عملکرد نیروها»،«نارضایتی شغلی»،«کاهش رشد و نبوغ»، «عدم تحقق اهداف» و «ایجاد فضای کاری منفی».در مجموع یافته ها بیانگر اینست که تقویت قراردادها بر روحیه و معنویت و رضایتمندی نیروها اثرگذار بوده و سبب رشد و تحقق اهداف سازمان می شود، در حالیکه نقض این قراردادها نارضایتی نیروها را به-دنبال داشته و سبب شکست سازمان در رسیدن به اهدافش می شود.
کارآمدی امید درمانی اسلامی در شادکامی و رضایت از زندگی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر امیددرمانی اسلامی در شادکامی و رضایت از زندگی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش تحقیق از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون دو گروهی بود که شامل یک گروه گواه و یک گروه آزمایش بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم بودند که در سال 1402 به یک مرکز آموزشی توان بخشی اتیسم در شهر قم مراجعه کرده بودند. تعداد شرکت کنندگان هر گروه 12 نفر بودند و مداخله در 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای صورت گرفت. متغییرهای وابسته، مقیاس شادکامی فاعلی و رضایت از زندگی در دو مرحله بررسی گردید. یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار گروه کنترل و آزمایش در رضایت از زندگی و شادکامی بود. نتایج نشان داد پروتکل امیددرمانگری اسلامی روشی مؤثر در افزایش شادکامی و رضایت از زندگی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم است. بنابراین پروتکل ارائه شده قابل استفاده در فرایند مداخله برای این افراد است.
رابطه بین حافظه ی کاری و استدلال سیال کودکان نارساخوان: نقش میانجی عملکرد اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش میانجی عملکرد اجرایی در رابطه ی بین حافظه ی کاری و استدلال سیال کودکان نارساخوان انجام شد.روش: این پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان نارساخوان پایه سوم ابتدایی شهر مشهد بود. از بین جامعه هدف، 205 نفر ( 130 پسر و 75 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر مشهد در سال تحصیلی 1389-1399 انتخاب شدند. از مقیاس هوشی استنفورد بینه - ویراست پنجم، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون رنگ-واژه استروپ برای جمع آوری داده ها استفاده شد.یافته ها: نتایج مدل برازش شده، نشان داد که حافظه ی کاری با استدلال سیال رابطه ی معنی داری دارد (04/0p=)، 1/28 درصد از تغییرات متغیر استدلال سیال تحت تأثیر عملکرد اجرایی و حافظه ی کاری است، عملکرد اجرایی در رابطه ی بین حافظه ی کاری و استدلال سیال نقش میانجی ندارد و تقویت حافظه ی کاری منجر به تقویت استدلال سیال کودکان نارساخوان می گردد.
Intermediate EFL Learners’ Attentional Oscillations During Writing Tasks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Quantitative electroencephalogram (QEEG) quantitatively records brain wave oscillation changes in any brain activity. Beta waves are produced during brain consciousness when an external stimulus induces computation, reasoning, attention, and logical thinking. Accordingly, the present study tried to measure beta wave changes during writing to analyze the changes of beta oscillatory changes while performing a writing task at the intermediate level. The study followed a quantitative method with the quasi-experimental design. To meet the purpose, thirty foreign language learners (15 males and 15 females) participated in this study voluntarily. They were doing writing tasks while their brain waves were recorded in the F3, F4, and Fz brain regions by applying the QEEG technique. The results reported positive significant differences on beta oscillatory activities in these brain areas, indicating the effectiveness of writing task activities in enhancing attention. The study has implications for language teachers to manipulate creative writing tasks as compositions to enhance attention as a prerequisite of learning and, as a result, beta waves and for the TEFL scholars to apply interdisciplinary approaches to uncover the effects of different tasks on brain oscillatory activities.
نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در رابطه بین کمال گرایی منفی مادران با خلاقیت دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کمالگرایی منفی مادران طیف گستردهای از اثرات منفی را بر فرزندان دارد، اما نقش این خصیصه بر خلاقیت هنوز روشن نیست؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای انگیزش تحصیلی در رابطه بین کمالگرایی منفی مادران با خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی بود. مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان دلیجان در سال تحصیلی 1400-1401 بههمراه مادرانشان به تعداد 2642 نفر بود. بر اساس فرمول کوکران از جامعه مذکور، 335 دانشآموز-مادر بهشیوه تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه خلاقیت محمدیاری و همکاران (1390) و مقیاس انگیزش تحصیلی گای و همکاران (2005) توسط دانشآموزان و مقیاس کمالگرایی بشارت (1386) توسط مادران تکمیل شدند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون و بهکمک نرمافزار SPSS26 انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد که ضمن تأیید اثر مستقیم کمالگرایی منفی والدین در خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی، میتوان نقش میانجی تنظیم بیرونی و انگیزش درونی را در این رابطه تأیید نمود (001/0>P) نتیجهگیری: طبق یافتهها بهمنظور افزایش خلاقیت دانشآموزان لازم است بر کاهش کمالگرایی منفی مادران تمرکز نمود. در صورت عدم تمایل مادران به همکاری میتوان با افزایش انگیزش تحصیلی دانشآموزان اثرات منفی کمالگرایی والدین را در این زمینه کاهش داد
پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در رانندگان با سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین پیش¬بینی ناگویی هیجانی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در رانندگان با سوءمصرف مواد شهر اصفهان در سال 1403 به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را رانندگان با سوءمصرف مواد به تعداد 300 نفر تشکیل دادند که تعداد 50 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده¬ها شامل سه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان CERQ)) گارنفسگی و کریج (2006)، پرسشنامه تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2005)و پرسشنامه ناگویی هیجان (TAS) بگبی، پارکر و تیلور (1994) که روایی صوری آن توسط چند نفر از پاسخگویان تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای ناگویی هیجانی، راهبردهای سازش¬نیافته، راهبردهای سازش¬یافته و تحمل پریشانی 0.759، 0.712، 0.714 و 0.701 برآورد شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته¬های پژوهش در بخش آمار توصیفی از مشخصههای آماری مانند میانگین، انحراف معیار، کمترین و بیشترین مقدار و در بخش آمار استنباطی از آزمون رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته¬ها نشان داد راهبردهای سازش نیافته تنظیم شناختی هیجان به صورت مثبت و تحمل پریشانی به صورت منفی توان پیش¬بینی ناگویی هیجانی را دارد؛ ولی راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجانی توان پیش بینی ناگویی هیجانی را ندارد.
اثربخشی برنامه آموزش سرمایه های روانشناختی مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر بر تاب آوری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۱۸۱-۱۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: سرمایه ی روانشناختی یکی از مفاهیم جدیدی است که در روان شناسی مثبت نگر مطرح شده است و می تواند در افزایش توانمندی افراد در جنبه های مختلف زندگی به خصوص درزمینه انعطاف پذیری و ابعاد مختلف تاب آوری نقش مهمی داشته باشد. هدف: این مطالعه با هدف اثربخشی برنامه آموزش سرمایه های روانشناختی مبتنی بر روانشناسی مثبت گرایی بر تاب آوری تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پژوهش از نوع پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری 2 ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دان ش آم وزان مقطع متوسطه اول و دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 26 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اوّل و دوم شهر کرمانشاه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند (هر گروه 13 نفر). دانش آموزان در سه موقعیت پیش آزمون، پس آزمون و با فاصله زمانی 2 ماهه به پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلو، 2004) پاسخ دادند. گروه آزمایشی آموزش سرمایه های روانشناختی را مبتنی بر الگوی آموزشی لوتانز و یوسف (2004) در 12 جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه گواه در طول دوره آموزش هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS. 25 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین نمرات درون گروهی پیش آزمون و پس آزمون (اثر مداخله) و پیش آزمون و پیگیری (اثر زمان) در متغیر تاب آوری تحصیلی و مؤلفه های آن تفاوت وجود دارد (05/0≥P)، بین میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری (ثبات مداخله) در متغیر تاب آوری تحصیلی و مؤلفه های آن تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارت ثبات مداخله در طی زمان حفظ شده است. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزش سرمایه های روانشناختی مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر بر افزایش تاب آوری تحصیلی مؤثر بوده و می توان از این روش درمانی برای افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان استفاده کرد.
بررسی مدل معادلات و روابط ساختاری متغیرهای روان رنجورخویی و وظیفه شناسی در زلزله زدگان دارای تجربه استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۲۳۵-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال استرس پس از سانحه، شایع ترین مشکل روانی پس از بلایا و حوادث است. مضامین دینی حاکی از این است که انسان به هنگام برخورد با شرایط تهدیدکننده، خدا را می خواند. تحقیقات آسیب شناسی روانی نیز نشان داده است که وقایع تکان دهنده و تهدیدکننده ممکن است در برخی از افراد مستعد، علائم اختلال استرس پس از سانحه را ایجاد نماید. همچنین پژوهش ها نشان داده اند که ویژگی روان رنجورخویی می تواند ابتلا به استرس پس از سانحه را تشدید نماید. هدف: این مطالعه با هدف، بررسی روابط ساختاری روان رنجورخویی و وظیفه شناسی در زلزله زدگان دارای تجربه استرس پس از سانحه با نقش میانجی گر باورهای دینی است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی-پیمایشی و همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل بازماندگان، زلزله منطقه ازگله کرمانشاه سال 1396 بود که در سال 1401 به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی به تعداد 384 نفر برآورد شد که مقیاس استرس پس از سانحه وددرز و همکاران (1993)، مقیاس باورهای دینی آلپورت (1967) و ویژگی های شخصیت مک کری و کوستا (2021) را تکمیل کردند. برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و جهت بررسی همبستگی بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزار ایموس 24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که باورهای دینی، نقش میانجی در رابطه روان رنجورخویی با استرس پس از سانحه را دارد. همچنین نتایج نشان داد که باورهای دینی، به طور معناداری رابطه وظیفه شناسی با استرس پس از سانحه را نعدیل می کند. نتیجه گیری: با توجه نتایج پژوهش حاضر مبنی بر نقش واسطه ای باورهای دینی در رابطه شخصیت و استرس پس از سانحه در افراد زلزله زده پیشنهاد می شود درمانگران مداخلات درمانی خویش را با تأکید بر منابع و باورهای دینی طراحی کنند و در آموزش ها، ظرفیت ها و منابع مثبت آیینی افراد، مورد توجه متولیان سلامت روان قرار گیرد.
رابطه علی سرشت و منش با نشانه های درونی و بیرونی سازی شده نوجوانان با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
395 - 418
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سرشت و منش با نشانه های درونی سازی شده و بیرونی سازی شده نوجوانان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان بود. این پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان اندیمشک بود. نمونه شامل 326 نفر (165 دختر و 161 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودسنجی نوجوانان (Achenbach et al.)، پرسشنامه شخصیتی سرشت و منش (Cloninger et al.) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (et al. Garnefski) استفاده شد. نتایج نشان داد که برای هر دو مسیر غیرمستقیم اثر سرشت و منش بر نشانه های درونی سازی شده از طریق تنظیم هیجان مثبت و منفی مورد تایید قرارگرفت. همچنین، دو مسیر غیرمستقیم اثر سرشت و منش بر نشانه های بیرونی سازی شده از طریق تنظیم هیجان مثبت و منفی مورد تأیید قرار گرفت. براساس یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان با اثرگذاری بر ابعاد سرشت و منش شخصیت، موجب بروز و یا تدوام مشکلات رفتاری درونی و بیرونی سازی شده نوجوانان می شود.
The Role of Sleep Quality and Self – Efficacy in Job Burnout of Teachers
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the influence of teachers' sleep quality and self-efficacy on burnout in Iranshahr City. The statistical population for this study comprised all secondary high school teachers in Iranshahr city during the academic year 2023 – 2024. The sample consisted of 118 teachers who were chosen using the convenience sampling method. To gather the data, the job burnout questionnaires developed by Maslach, Jackson, and Leiter (1986), the Petersburg sleep quality questionnaire (1989), and the teacher self-efficacy questionnaire created by Schanen, Moran, and Woolfolk (2001) were utilized. To analyze the data, Pearson correlation and multiple regression were conducted, with all analyses carried out using SPSS software version 24. The results of the Pearson correlation coefficient indicated that emotional exhaustion and depersonalization had a negative correlation with comprehensive involvement, educational strategies, and class management (p<.01), while personal accomplishment showed a notable positive correlation with comprehensive involvement, educational strategies, class management, and sleep quality (p<.01). The overall model accounted for 24.7% of the variance in emotional exhaustion and 11% of the variance in depersonalization. Thorough involvement accounted for 14.5% of the variance in personal accomplishment, while sleep quality explained 9% of the variance in personal accomplishment.
مطالعه ای مروری بر اساس مفاهیم روانشناختی مدل انتقادی اجتماعی وندایک درباره شناخت شناسی عقیده در رسانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۲۴۵-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در شکل دهی به عقاید و بازنمایی ایدئولوژی های مسلط در جامعه نقش کلیدی دارند. مدل انتقادی وندایک به تحلیل گفتمان های رسانه ای و نقش آن ها در بازتولید قدرت و نفوذ ایدئولوژی ها می پردازد. در کنار آن، مفاهیم روانشناختی مرتبط با شناخت اجتماعی نشان می دهد که چگونه افراد به واسطه تعامل با این گفتمان ها، عقاید خود را شکل می دهند و بازتولید می کنند. با این حال، بررسی های میان رشته ای که به تحلیل همزمان ابعاد روانشناختی و انتقادی بپردازند، به ندرت انجام شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل چگونگی شکل گیری عقاید از طریق گفتمان های رسانه ای با استفاده از مفاهیم روانشناختی و مدل انتقادی اجتماعی وندایک بود. روش: روش پژوهش حاضر مروری از نوع مرور منظم اسناد بود. جامعه این مطالعه شامل تمامی منابع علمی و پژوهشی مرتبط با مفاهیم روانشناختی مدل انتقادی اجتماعی وندایک و شناخت شناسی عقیده در رسانه ها بود. این منابع شامل مقالات علمی، کتاب ها، گزارش های پژوهشی، و تحلیل های انتقادی منتشرشده در پایگاه های داده علمی معتبر و نشریات بین المللی بود. روش نمونه گیری در این مطالعه به صورت غیرتصادفی و هدفمند بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان می دهند که رسانه ها با استفاده از استراتژی های زبانی و گفتمانی خاص، نحوه پردازش و انتخاب اطلاعات توسط مخاطبان را هدایت می کنند، به طوری که افراد تمایل دارند اطلاعاتی را که با پیش فرض های ذهنی آن ها سازگار است، به راحتی پذیرش کنند و اطلاعات متناقض با مقاومت مواجه شود. همچنین، تجربیات شخصی نقش مهمی در تفسیر و درونی سازی اطلاعات رسانه ای دارند، و تغییرات در باورها و نگرش ها معمولاً در بستر تجربیات شخصی و پیش فرض های موجود صورت می گیرد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که رسانه ها با استفاده از استراتژی های زبانی، نقش مهمی در شکل دهی به عقاید عمومی ایفا می کنند. ترکیب رویکردهای روانشناختی و انتقادی در تحلیل شناخت شناسی عقیده، به درک عمیق تری از نحوه نفوذ گفتمان های رسانه ای بر ذهن مخاطبان کمک می کند.
بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
207 - 226
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر شاهرود انجام شد. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری بصورت هدفمند شامل 24 دانش آموز دختر بود که به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه آموزشی به مدت 90 دقیقه با آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه روان شناختی کالیفرنیا (CPI) و آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر افزایش مسئولیت پذیری (F=294.547، p<0.001) و بهبود تصمیم گیری اخلاقی (F=41.118، p<0.001) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است. آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار می تواند به طور معناداری به ارتقای مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان کمک کند. این یافته ها اهمیت توجه به هیجانات در آموزش اخلاق را برجسته می کند و نشان می دهد که هیجانات می توانند به عنوان یک ابزار قدرتمند در تقویت رفتارهای اخلاقی به کار گرفته شوند. برای بهره گیری کامل از این رویکرد، نیاز به آموزش معلمان و تدوین برنامه های آموزشی مناسب وجود دارد.
مدل ساختاری پیش بینی استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر براساس جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جو عاطفی خانواده و تاب آوری از جمله عوامل محافظت کننده در برابر مصرف مواد توسط نوجوان محسوب می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر براساس جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر مدارس دولتی شهر تهران در نیمسال تحصیلی اول و دوم 1398-1397 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای 267 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس جو عاطفی خانواده، مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون و پرسشنامه استعداد اعتیاد ویراست نوجوانان بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد جو عاطفی خانواده (468/0-=β، 001/0=P) و تاب آوری (246/0-=β، 001/0=P) استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر را به صورت منفی و معنادار پیش بینی می کنند. جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر را پیش بینی می کند (083/0=β، 001/0=P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت نقش خانواده چه از لحاظ ایجاد جو عاطفی مطلوب و چه از لحاظ ایفای نقش، به عنوان الگویی مناسب در بروز رفتار تأکید دارد. پیشنهاد می شود والدین نیز با فراهم آوردن جو عاطفی مناسب فرزندان خود را از تأثیر همسالان و مصرف دخانیات و مواد محفوظ دارند.
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر دل بستگی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۲۵۰-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناسازگاری زناشویی با افزایش اضطراب و اجتناب دل بستگی و کاهش صمیمیت عاطفی همراه است که ضرورت زوج درمانی را افزایش می دهد. باوجوداین، در زمینه تأثیر زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی در زوج های ناسازگار، شکاف پژوهشی دیده می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر دل بستگی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوج های ناسازگار انجام شد. روش: این پژوهش از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی سیفا، بهین و همراز شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. نمونه ای به تعداد 20 زوج با روش نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سنجش زوج ها بر اساس پرسشنامه سبک های دل بستگی همسران (کیان زاده، 1388) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط (شفر و اولسون، 1981) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه انجام شد. گروه آزمایش زوج درمانی متمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر کاهش اضطراب دل بستگی و اجتناب دل بستگی و نیز افزایش صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار مؤثر بود (0/01p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده زوج درمانی متمرکز بر شفقت با تأکید بر همدلی و شفقت با خود و همسر، تعامل مبتنی بر شفقت با همسر، مواجهه مبتنی بر حل مسئله با چالش ها و مشکلات زناشویی، پذیرش خویشتن و همسر با همه نقاط قوت و ضعف و کلام و رفتار مشفقانه موجب بهبود اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار می شود. بنابراین می توان از زوج درمانی متمرکز بر شفقت برای بهبود اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار استفاده کرد. در قسمت نتیجه گیری طبق نظر داور محترم و بر اساس رویه موجود در آخرین مقاله های چاپ شده مجله به مهم ترین کاربرد مبتنی بر یافته های به دست آمده اشاره شده است.
طراحی مدل شبکه سازی مسیرشغلی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
186 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر رفتار شبکه سازی مسیرشغلی می باشد.
روش: این پژوهش تحقیقی آمیخته با رویکرد کیفی _ کمی است. از مطالعات کتابخانه ای به منظور بررسی مبانی نظری و از مصاحبه نیمه ساختاریافته به منظور جمع آوری داده ها و پرسشنامه برای گردآوری نظرات خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. از تحلیل مضمون به منظور شناسایی عوامل استفاده شد. در قسمت کیفی از مدیران سازمان های دولتی استان قم با روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به منظور شناسایی عوامل انتخاب گردید. در قسمت کمی از اساتید دانشگاه پردیس فارابی و دانشگاه قم با روش نمونه گیری گلوله برفی، 14 نفر به منظور اعتبارسنجی عوامل و همچنین مقایسه دو به دو عوامل انتخاب گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش حاضر، 31 کد در 8 عامل دسته بندی شدند. اعتبار تمامی عوامل با ضریب لاوشه تایید و از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور سطح بندی 8 عامل استفاده شد. در نهایت 8 عامل در 5 سطح اولویت بندی شدند؛ انتصابات سفارشی و برندسازی شخصی کاذب در سطح اول، ایجاد شبکه های ارتباطی سمی در سطح دوم، بی اعتمادی کارکنان به سازوکارها در سطح سوم، تصمیم سازی گروه های ذی نفوذ در سطح چهارم، نظارت ناکارآمد، ضوابط و قوانین مبهم و سبک مدیریت ارشد در سطح پنجم قرار گرفتند.
نتایج: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با شبکه سازی مسیرشغلی می تواند موفقیت کارکنان را در ارتقاء شغلی در پی داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران سازمان به منظور حفظ و نگهداشت نیروی انسانی کارآمد با استفاده از سازوکار مناسب در راستای بهسازی رشد و پیشرفت کارکنان شایسته اقدام نمایند.
بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل مجدد به خودکشی در بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: خودکشی، اقدام به رفتاری خود آسیب رسان است که باهدف مرگ انجام می شود و همواره تبعات بسیاری برای جوامع داشته است. این مطالعه باهدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل مجدد به خودکشی در بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون، همراه با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل بیماران طیف سنی 18 تا 40 سال، مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان شهر تهران باسابقه حداقل یک بار اقدام به خودکشی در سال 1402 بود، حجم نمونه این پژوهش برابر با 44 نفر با گمارش تصادفی در 2 گروه 22 نفری کنترل و آزمایش بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل به خودکشی مجدّد بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تأثیر معناداری داشته است ( 05/0 P=). نتیجه: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه با استفاده از آموزش آگاهی هیجانی، بازشناسی هیجان ها، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و ارزیابی مجدد شناختی منجر به کاهش تمایل به خودکشی در بیماران باسابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان می شود.