فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ترس از کووید-19 و اضطراب سلامتی با میانجی گری روان رنجوری، نظام بازداری رفتاری و راهبردهای منفی نظم جویی شناختی هیجان بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ روش، از نوع توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و از لحاظ هدف، کاربردی بود. جامعه پژوهش را افراد رده سنی بین 18 تا 60 سال شهر مشهد در سال 1400-1401 شامل شدند که از بین آن ها به صورت روش نمونه گیری بلوکه بندی و در دسترس، 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه ترس از کووید-19 (2020)، پرسشنامه اضطراب سلامتی (1989)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (2010)، مقیاس نظام های فعال سازی و بازداری رفتاری (1994) و فرم کوتاه پرسشنامه 5 عاملی شخصیت نئو (1992) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر بود که با استفاده از آن مسیر پیش بینی متغیرهای پژوهش مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که ارتباط ترس از کووید-19 چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم به واسطه روان رنجوری، نظام بازداری رفتاری و استفاده از راهبردهای منفی نظم جویی هیجان قادر به پیش بینی اضطراب سلامتی بود. می توان نتیجه گرفت که در دوران کووید-19 روان رنجوری، نظام بازداری رفتاری و به تبع آن ها، مهارت نظم جویی هیجان نقشی کلیدی در میزان اضطراب سلامتی افراد دارد.
راهبردهای سنجش اثربخشی درس تربیت بدنی در دوران پساکرونا: با تاملی بر وضع موجود و مطلوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سنجش اثربخشی فعالیت های درس تربیت بدنی در مدارس بخصوص در دوران کرونا که آموزش به صورت مجازی در شبکه شاد دنبال شد از دغدغه های اصلی معلمان و دانش آموزان بود. برای اثربخشی هر چه بیشتر فعالیت های تربیت بدنی در مدارس، طراحی و تدوین یک برنامه ریزی استراتژیک برای دوران کرونا و بخصوص در حال حاضر در دوران پساکرونا ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف بررسی راهبردهایی به منظور سنجش اثربخشی درس تربیت بدنی با تمرکز بر دوره ابتدایی در دوران پساکرونا با تاملی بر وضع موجود و وضع مطلوب انجام شده است. این پژوهش به روش کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی انجام شده که برای گردآوری اطلاعات، از منابع اینترنتی و کتابخانه ای شامل کتب و مقالات فارسی و لاتین با بهره گیری از کلیدواژگان پژوهش استفاده شده است. براساس مبانی نظری و تحقیقات پیشین مهمترین چالش های درس تربیت بدنی دوران کرونا مشخص گردید در ادامه نیز با آسیب شناسی دقیق و عمیق از شناخت تمامی ابعاد موضوع، راهبردهایی موثر و کاربردی به منظور تبدیل چالش ها به فرصت و اثربخشی درس تربیت بدنی در دوران پساکرونا ارائه شد. نتایج موید این نکته مهم است که ایجاد سازوکار مناسب در شبکه شاد و استفاده از امکانات موجود در این برنامه، توجیه و آموزش معلمان، توجه به روش های فعال یاددهی-یادگیری و رعایت اصولی مراحل تدریس درس تربیت بدنی موجب اثربخشی درس تربیت بدنی در دوران پساکرونا خواهد شد.
نقش باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و سبک زندگی در گرایش به فرزندآوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
67 - 84
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر نقش باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و سبک زندگی در گرایش به فرزندآوری مورد مطالعه قرار گرفت. کلیه جوانان دختر و پسر شهرهای استان خوزستان (18 38 سال) جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده بودند که از بین آن شهرها 373 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه باورهای مذهبی ساخته سواری (1401)، حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، سبک زندگی میلر و اسمیت (1988) و پرسش نامه گرایش به فرزندآوری حائری مهریزی و همکاران (1396) استفاده گردید. طرح تحقیق همبستگی است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spss و با کمک روش های آماری همبستگی و رگرسیون چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد بین باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و گرایش جوانان خوزستانی به فرزندآوری ارتباط مثبت معنی دار و بین سبک زندگی و گرایش آنان به فرزندآوری ارتباط منفی معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که 6 صدم درصد واریانس گرایش به فرزندآوری توسط حمایت اجتماعی، باورهای مذهبی و سبک زندگی تبیین و پیش بینی می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خشونت خانگی، پرخاشگری و اعتیاد به تلفن همراه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۳۱۲-۲۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: توجه به مسائل جوانان به ویژه مشکلات روانشناختی آن ها، از اهمیت زیادی برخوردار است. در دوران همه گیری کووید- 19 دسترسی به گوشی های هوشمند زمینه ساز پرخاشگری، خشونت و اعتیاد در بسیاری از دانش آموزان شد. لذا با استفاده از روش های درمانی مناسب باید به گونه ای عمل کرد که از شدت این مشکلات کاسته شود. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خشونت خانگی، پرخاشگری و اعتیاد به تلفن همراه در دانش آموزان متوسطه اول شهر سنندج انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی شبه آزمایشی از سری طرح های پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر سنندج در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر سنندج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند؛ درحالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خشونت نوجوانان (السادات حاجتی و همکاران، 1387)، پرسشنامه پرخاشگری (زاهدی فر و همکاران، 1376) و پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه (سواری، 1393) استفاده شد. داده های جمع آوری شده به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-27 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که نمرات گروه آزمایشی در خشونت، پرخاشگری و اعتیاد به تلفن همراه در مقایسه با گروه گواه کاهش یافته است. به عبارت دیگر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش خشونت، پرخاشگری و اعتیاد به تلفن همراه نوجوانان اثربخش است (05/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان از رویکرد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان برنامه مؤثر برای کاهش و مدیریت خشم و خشونت و اعتیاد به تلفن همراه در نوجوانان در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی، توسط مشاوران و مددکاران استفاده نمود.
نقش واسطه ای بد تنظیمی هیجانی در رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های والدگری ادراک شده مادر با اضطراب در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای بد تنظیمی هیجانی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های والدگری ادراک شده مادر با اضطراب در زنان باردار انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه مورد مطالعه کلیه زنان باردار مراجعه کننده به خانه های سلامت، مراکز مامایی و مطب های زنان و زایمان شهر تهران در سال 1401 بودند که در اوایل ماه های بارداری تا ماه هفتم قرار داشتند. از بین آن ها به صورت در دسترس 397 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS، لاویبوند و لاویبوند، 1995)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS، گرتز و روئمر، 2004)، پرسشنامه سبک های فرزند پروری یانگ (YPI، یانگ، 1999) و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه (YSQ، یانگ، 1990) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که حوزه های خودگردانی و عملکرد مختل، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری و دیگر جهت مندی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی اضطراب بودند (۰01/۰p‹). همچنین حوزه های انفصال و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری و سبک والدگری ادراک شده مادر از طریق بد تنظیمی هیجانی به صورت غیرمستقیم قادر به پیش بینی اضطراب در زنان باردار هستند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که حوزه های انفصال و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری و سبک والدگری ادراک شده مادر با توجه به نقش مهم بدتنظیمی هیجانی می توانند تبیین کننده اضطراب در زنان باردار باشد. واژه
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) با تأکید بر آموزه های دینی بر سلامت روان و سازگاری اجتماعی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) با تأکید بر آموزه های دینی بر سلامت روان و سازگاری اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوره پیگیری (3 ماهه) با گروه آزمایشی و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401 1402 بود. به منظور انتخاب آزمودنی ها به شیوه تصادفی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) جایگزین شدند. برنامه مداخله ای به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسش نامه سلامت روانی گلدبرگ و هیلر (1979)، پرسش نامه رفتار سازشی لامبرت و همکاران (1974) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر در نرم افزار 23spss- تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تأکید بر آموزه های دینی تأثیر معناداری بر افزایش سلامت روان و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارد.
پیش بینی تنهایی اجتماعی و عاطفی در دانشجویان بر اساس بدتنظیمی هیجانی: نقش تعدیل کننده جنسیت
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش بدتنظیمی هیجانی در پیش بینی تنهایی اجتماعی و عاطفی دانشجویان با نقش تعدیل کننده جنسیت بود. در یک طرح توصیفی-همبستگی، تعداد 152 نفر از دانشجویان شهر مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها به صورت الکترونیکی و از طریق شبکه های اجتماعی صورت گرفت. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس نارسایی ها در کنش وری اجرایی بارکلی (BDEFS) و مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان (SELSA-S) بود. تحلیل داده ها با تحلیل رگرسیون چندگانه و z فیشر انجام شد. نتایج حاکی از ارتباط منفی و معنادار بدتنظیمی هیجانی با تنهایی اجتماعی و عاطفی در کل نمونه بود. تنهایی اجتماعی در مقایسه با تنهایی عاطفی همبستگی بالاتری با بدتنظیمی هیجانی داشت. اما تفاوت آنها غیرمعنادار بود (0.05<P). علاوه بر آن بدتنظیمی هیجانی در گروه زنان با تنهایی اجتماعی و عاطفی در ارتباط بود. اما در میان مردان تنها با تنهایی اجتماعی رابطه داشت. تفاوت معناداری میان همبستگی بدتنظیمی هیجانی با تنهایی اجتماعی و عاطفی در زنان وجود نداشت (0.05<P). اما در گروه مردان این تفاوت معنادار بود (0.05>P). به نظر می رسد بدتنظیمی هیجانی بر احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی به ویژه در زنان اثر دارد و آن را پیش بینی می کند.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر کنترل عواطف مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال های یادگیری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش پذیری سخت کودکان مبتلا به اختلال های یادگیری باعث شده است که تجارب عاطفی ناخوشایند یکی از مشکلات مادران این کودکان در تعامل با آنها باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر کنترل عواطف مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه ﻛﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال های یادگیری شهر گرگان در سال 1401-1402 بود که به دو مرکز اختلالات یادگیری دولتی (شکوفا و دانا شهر گرگان) مراجعه کرده بودند. تعداد 75 مادر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 25 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس کنترل عواطف ویلیامز و همکاران (1997) بود. گروه های آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار مداخله را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر کنترل عواطف اثربخشی معنادار داشته اند (001/0>P) و اثربخشی فرزندپروری شفقت محور بیشتر بوده است (05/0>P). نتایج مراحل آزمون نیز نشان داد که پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون کاهش معنادار و پایداری را نشان داده است (001/0>P)، اما مرحله پیگیری در مقایسه با پس آزمون افزایش معناداری داشته است (01/0=P). نتیجه گیری: نتایج بیانگر اثربخشی بیشتر فرزندپروری شفقت محور برای بهبود کنترل عواطف مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال یادگیری بود.
مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
19 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و ذهن آگاهی با نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت در نوجوانان بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 6470 نفر بود که از میان آنها بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 325 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (RSPWB) ریف (1989)، نیازهای روانشناختی (BSNQ) گاردیا و همکاران (2000)، ذهن آگاهی (MAAS) براون و ریان (2003)، اعتیاد به اینترنت (IAT) یانگ (1998) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به روش تحلیل مسیر انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای استفاده آسیب زا از اینترنت از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد مسیر مستقیم نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی به استفاده آسیب زا از اینترنت و بهزیستی روانشناختی اثر معنادار داشت (05/0p<). همچنین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با میانجی گری استفاده آسیب زا از اینترنت بر بهزیستی روانشناختی اثر معنادار غیر مستقیم داشت (05/0p<). شاخص های برازش نشان داد مدل پیش فرض از برازش مناسب برخوردار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که استفاده آسیب زا از اینترنت، نقش واسطه ای در ارتباط بین نیازهای روانشناختی و ذهن آگاهی با بهزیستی روانشناختی نوجوانان دارد.
نقش سلامت معنوی، قدردانی از بدن و فریب ادراک شده تبلیغات در شبکه های اجتماعی در پیش بینی گرایش به عمل زیبایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
65 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به عمل زیبایی زنان متقاضی جراحی زیبایی بر اساس سلامت معنوی، قدردانی از بدن و فریب ادراک شده تبلیغات در شبکه های اجتماعی بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی (بدون ضرورت طبی) مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی در شهر مشهد در سه ماه اول سال 1402 بودند که از میان نمونه، 120 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های گرایش به عمل زیبایی و فریب ادراک شده تبلیغات در شبکه های اجتماعی، مقیاس سلامت معنوی (SWBS) و مقیاس قدردانی از بدن (BAS) پاسخ دادند. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام، با کمک نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که فریب ادراک شده تبلیغات در شبکه های اجتماعی رابطه مثبت معنادار و سلامت معنوی و قدردانی از بدن رابطه منفی معناداری با گرایش به عمل زیبایی دارند. با ورود متغیرهای پیش بین مشخص گردید هر سه متغیر سلامت معنوی (322/0- =β)، قدردانی از بدن (344/0-=β) و فریب ادراک شده تبلیغات در شبکه های اجتماعی (353/0=β) حدود 38 درصد از واریانس گرایش به عمل زیبایی را تبیین می کنند، البته متغیر فریب ادراک شده تبلیغات در شبکه های اجتماعی وزن بیشتری در تبیین گرایش به عمل زیبایی دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر این مضمون مهم را برای پژوهشگران و متخصصین حوزه سلامت روان مشخص ساخت که رسانه های اجتماعی مهم ترین نقش را در گرایش به عمل زیبایی دارند.
تدوین و آزمون الگویی از برخی پیامدهای شغلی سبک های دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
127 - 137
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین و آزمون الگویی از اثر سبک های دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی بر بهزیستی شغلی وافسردگی شغلی با میانجی گری عملکرد انطباقی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان سازمان آب و فاضلاب شهر اهواز بودند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر از این کارکنان بود که باروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های دلبستگی سازمانی (فینی و همکاران،2020)، عملکرد انطباقی (کاربانی – وارونی و همکاران،2010) ، بهزیستی روانشناختی در محیط کار (داگنایس-دمایس و ساوی،2011)و افسردگی شغلی (بیانکی و شونفلد،2020) استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از از مدل الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss-24 و Amos-24 و روش بوت استراپ استفاده شده است. نتایج نشان دادند که الگوی طراحی شده از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته ها نشان دادندکه مسیرهای دلبستگی سازمانی اضطرابی به عملکرد انطباقی، بهزیستی شغلی و افسردگی شغلی در سطح 0/001 معنادار بودند. علاوه بر آن مسیرهای دلبستگی سازمانی اجتنابی به عملکرد انطباقی، بهزیستی شغلی و افسردگی شغلی 0/001 معنادار بودند. همچنین نتایج تحلیل مسیرهای غیرمستقیم نشان دادند که عملکرد انطباقی اثرات دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی بر بهزیستی شغلی و افسردگی شغلی را میانجی گری نمود. بنابر این می توان نتیجه گرفت که عملکرد انطباقی توانسته است تأثیر دلبستگی سازمانی اضطرابی و اجتنابی را بر بهزیستی شغل و افسردگی شغلی تبیین کند.
ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1435 - 1450
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانان سراسر دنیا تقریباً یک چهارم اوقات زندگی شان را در مدارس و کلاس درس می گذارنند و مدرسه تأثیر بالقوه قوی بر دانش آموزان دارد و روابط ایجاد شده در کلاس درس با معلمان و گروه همسالان می تواند تأثیر زیادی بر زندگی نوجوانان به ویژه بر پیامدهای اجتماعی و تحصیلی آن ها داشته باشد.
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شد.
روش: روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 341 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای پیوند با مدرسه (براون و ایوانز، 2002)، دلزدگی تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و نارسایی هیجانی (تورنتو، 1994) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین دلزدگی تحصیلی با پیوند با مدرسه معنادار بود (0/001=p، 1/39- =β). بر این اساس می توان گفت، بین پیوند با مدرسه دانش آموزان مقطع متوسطه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می گردد هماهنگی لازم بین مراکز مشاوره و مشاورین مدارس مورد تأکید بیشتری قرار گیرد تا ضمن بهبود پیوند با مدرسه زمینه کاهش دلزدگی تحصیلی و نارسایی هیجانی فراهم گردد. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
نقش میانجی اضطراب صفت در رابطه خودتوصیفی بدنی و کمال گرایی منفی با عملکرد جنسی در زنان مبتلا به واژینیسموس
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
31 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش میانجی اضطراب صفت در رابطه خودتوصیفی بدنی و کمال گرایی منفی با عملکرد جنسی در زنان مبتلا به واژینیسموس بود. تعداد 280 نفر از زنان مبتلا به واژینیسموس با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه خود توصیفی بدنی (PSDQ)، مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (PANPS)، سیاهه اضطراب حالت-صفت (STAI) و شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) انجام شد. از تحلیل مسیر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که خودتوصیفی بدنی و کمال گرایی منفی بر عملکرد جنسی زنان اثرمستقیم و معناداری دارند (0.01>P). اثرات غیرمستقیم خود توصیفی بدنی و کمال گرایی منفی بر عملکرد جنسی زنان به واسطه اضطراب صفت نیز معنادار بود (0.01>P). یافته های این پژوهش نشان داد که بین خود توصیفی بدنی و کمال گرایی منفی با عملکرد جنسی در زنان مبتلا به اختلال واژینیسموس رابطه وجود دارد. همچنین در این ارتباط اضطراب صفت نقش واسطه ای دارد. به نظر می رسد این یافته ها می تواند به درمانگران در کمک به بیماران مبتلا به واژینیسموس کمک کند.
ارتباط عملکرد خانواده با عزت نفس و تمایزیافتگی دانشجویان
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
دانشجویان دارای عزت نفس و تمایزیافتگی بالا می توانند زندگی با کیفیت تر و از سلامت روان بالاتری برخوردار باشند و خانواده به عنوان عامل تأثیرگذار در ابعاد گوناگون شخصیت افراد می باشد که احتمالاً با اصلاح الگو و عملکرد خانواده می توان بر سلامت روان افراد هم اثرگذار بود. پژوهش حاضر باهدف افزایش عزت نفس و تمایزیافتگی افراد با بهبود در عملکرد خانواده در دانشجویان انجام شد. طرح آن از نوع توصیفی پیمایشی می باشد و جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان شهر تهران و نمونه آماری 150 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه رفاه و دانشجویان دختر و پسر دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه شهید مطهری می باشد. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و ابزار گردآوری این پژوهش، پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر (1960)، پرسشنامه عزت نفس آیزینک (1976) و پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) می باشد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفتند با توجه به نتایج به دست آمده رابطه ای بین عملکرد خانواده و عزت نفس و تمایزیافتگی دانشجویان به صورت معنادار وجود ندارد. عملکرد خانواده بر ابعاد شخصیت افراد از جمله عزت نفس و تمایزیافتگی ممکن است اثرگذار باشد و طبق پژوهش های نام برده می توان بیان کرد احتمالاً با بهبود عملکرد خانواده می توان بر سطح عزت نفس و تمایزیافتگی افراد اثرگذار بود.
بررسی اثربخشی فیلیال تراپی بر افزایش همدلی و توجه کودکان پسر دوره ی اول ابتدایی مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 30
حوزههای تخصصی:
کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه علاوه بر اشکال در عملکردهای شناختی مانند توجه، در ارتباط و همدلی با دیگران، دچار مشکلاتی می شوند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش فیلیال تراپی بر افزایش همدلی و توجه کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی کودکان پسر مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی دوره ی ابتدایی اول شهر اصفهان بود که از بین آن ها با استفاده از نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس 45 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند که در سه گروه 15 نفری آزمایش،کنترل و دارودرمانی قرار گرفتند. پرسشنامه های سیاهه رفتاری آخنباخ (2007) و سنجش همدلی کودکان آئویونگ (2009) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داد ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که فیلیال تراپی بر بهبود و افزایش همدلی (F=11/489, p<0/001) و توجه (05/0>F=6/064, p) موثر بوده است. بنابراین باتوجه به نتایج پژوهش حاضر و تأثیر آموزش فیلیال تراپی بر کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی در زمینه های افزایش توجه و همدلی می توان از این آموزش برای بهبود روند آموزشی و روابط اجتماعی آنها استفاده بسزایی نمود.
پیش بینی دسترسی آسان به مواد مخدر بر اساس عوامل جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
233 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: : هدف پژوهش حاضر پیش بینی دسترسی آسان به مواد مخدر بر اساس عوامل جامعه شناختی بود. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مصرف کنندگان مواد شهر اصفهان در سال 1400 بود که از این بین 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته شامل احساس آنومی اجتماعی، کنترل اجتماعی، محرومیت نسبی، گسیختگی نظام خانواده و دسترسی آسان به موادمخدر بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که احساس آنومی اجتماعی، کنترل اجتماعی، محرومیت نسبی و گسیختگی نظام خانواده به ترتیب بیشترین تأثیر را بر دسترسی آسان به مواد مخدر داشتند. در مجموع، این متغیرها 19/2 درصد از تغییرات دسترسی آسان به مواد مخدر را تبیین نمودند. نتیجه گیری: زمانی که بین هنجارها و نهادهای اجتماعی تضاد حاصل شود، نظام گسیختگی به وجود می آید و به دلیل فقدان کنترل اجتماعی، نوعی گسیختگی نظارتی در سطح خانواده و اجتماع شیوع یافته و دسترسی به توزیع مواد مخدر را ممکن می سازد. در این میان، بحران هویت یابی، سست شدن روابط اعضا با خانواده خود، افزایش گرایش به همسالان و دوستان و الگویابی باعث گرایش به این امر می گردد.
شناسایی تجارب زیسته مثبت زنان از مادر شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۵۵-۳۴
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی تغییرات مثبت و رویش های مادران در ابعاد مختلف بعد از اتخاذ نقش والدگری است. روش: این پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت مورد مطالعه ، برابر است با مشارکت کنندگان پژوهش، زوج هایی که حداقل 7 سال از زندگی شان گذشته و دست کم صاحب یک فرزند 2 ساله باشند، از زندگی خود رضایت نسبی داشته، ساکن تهران باشند و با رضایت در پژوهش مشارکت کرده ا ند را شامل می شد. مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری هدفمند و به روش در دسترس از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 18 مشارکت کننده از طریق مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: باتوجه به نتایج تحقیق، مادران معتقدند از زمان به دنیا آمدن فرزند، دچار رویش هایی در ابعاد شخصی، زناشویی و روابط اجتماعی می شوند؛ به طوری که ابعاد شخصی شامل: گسترش مسئولیت پذیری، گسترش خودپنداره و صبر می شود؛ همچنین رویش هایی که در رابطه زناشویی شاهد آن هستیم عبارتند از صمیمت، پربارسازی انسجام زوجی، تحکیم مرزبندی و ایجاد هویت والدینی و در آخر، رویش های روابط اجتماعی عبارتند از بازنگری در نقش اجتماعی و گسترش پیوند با خانواده مبدأ. نتیجه گیری: ورود فرزند تغییرات مثبت در ابعاد شخصی، زناشویی، فرهنگی _ اجتماعی در مادران ایجاد می کند که همین امر سبب افزایش رضایت مندی از رابطه زوجی می شود.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از اینرو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار میباشد. مواد و روشها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گروه گواه و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه سرپرست خانوار در شهر اصفهان در سال 1402 که به روش نمونه گیری دردسترس 45 نفر انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمان پذیرش و تعهد 15 نفر و گروه درمان فراتشخیصی 15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. سپس به گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 90 دقیقهای و به گروه آزمایش درمان فراتشخیصی هم 8 جلسه 90 دقیقهای ارائه شد. برای گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نشخوار ذهنی نولن – هوکسما و مورو (1991) و پرسشنامه فرسودگی هیجانی مسلش و جکسون (1981) بود. دادهها بهوسیله روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد، تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری متغیر نشخوار ذهنی و میانگین نمرات پس آزمون فرسودگی هیجانی وجود ندارد و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری را نسبت به درمان فراتشخیصی بر کاهش نشخوار ذهنی و نگرانی زنان مطلقه سرپرست خانوار داشت. نتیجهگیری: درمان پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی با آموزش روشهای مناسب برخورد با موضوعات هیجانی، راهبردهای سازگارانه زنان مطلقه سرپرست خانوار برای تنظیم هیجانات را افزایش داده و باعث ارتقاء سطح سلامت روانی و کاهش نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی شدهاند و همین موجب تجربه کمتر اختلالات فیزیولوژیکی و هیجانی شده است
Designing a Learning model for personal brand digital storytelling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research was to design a personal brand digital storytelling learning model.The present research was conducted with a qualitative approach and research methods of content analysis and theme analysis. The research community is all the written sources, articles, books and researches related to the digital storytelling of personal brands in various scientific bases in the years 2000 to 2024 and all specialists and experts in the field of personal branding. The purposeful sampling method is of the criterion type and the criterion for determining the sample size is to reach the saturation volume. The data collection tool was a semi-structured interview and a researcher-made questionnaire. Qualitative analysis and thematic analysis were used to collect data. In this way, the theoretical foundations of storytelling were studied and analyzed, and semi-structured interviews were conducted with 11 experts from educational, commercial, and industrial fields familiar with personal brand storytelling at Allameh Tabataba'i University, and thematic analysis was done, and finally based on The model was created based on the data of content analysis and theme analysis. The research findings showed that the personal brand digital storytelling learning model has 4 dimensions: personal branding, personal brand storytelling, personal brand story content production, and personal brand story content evaluation, and includes 15 components and 57 indicators. The results showed that the personal brand digital storytelling learning model for students is a multi-dimensional and multi-component process and its realization demands the comprehensive attention of higher education officials and students.
ساخت و اعتبارسنجی پرسشنامه نگرش به خانواده براساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
173 - 190
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته نگرش نسبت به خانواده در حیطه های ازدواج، همسرداری، فرزندآوری (فرزندپروری) در ایران تغییر کرده است. تأثیرگذاری خانواده و ایفای مناسب نقش های آن، به ویژه انتقال ارزش ها و فرهنگ جامعه تحت تأثیر نگرش های اعضا قرار می گیرد. با توجه به اهمیت موضوع خانواده و نگرش به آن، محقق درصدد است مؤلفه های نگرش به خانواده را در سه حیطه ازدواج، همسرداری و فرزندآوری (فرزندپروری) از منابع دینی استخراج کند و براساس مؤلفه ها، پرسشنامه مربوطه را بسازد. رویکرد پژوهش کیفی– کمّی بوده، به این معنا که در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای متون دینی و در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی است که برای سنجش روایی مؤلفه های نگرش و گویه های پرسشنامه استفاده می شود. پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیق کاربردی است. در این پژوهش، نخست مفاهیم مرتبط با خانواده و نگرش به آن مقوله بندی شده و از روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری، مؤلفه های مرتبط با نگرش به خانواده استخراج شد. برای سنجش روایی مؤلفه ها و گویه ها از نظر متخصصان علوم دینی و روان شناسی بهره گرفته شد. پس از ارزیابی کارشناسان از مؤلفه ها، تعداد 32 مؤلفه در سه حیطه و ابعاد ده گانه تأیید شد و براساس این مؤلفه ها، 95 گویه جهت ساخت پرسشنامه به دست آمد. سپس برای تأیید داده های پژوهش، پس از اجرا در بین نمونه 205 نفری از تحلیل عاملی تأییدی و CVI و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ و روش دونیمه سازی استفاده شد که ضریب اعتبار آنها به ترتیب 97/0 و 95/0 گزارش شد که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی مطلوبی برخوردار است.