مقالات
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان در کاهش نارضایتی از تصویر بدنی، بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش تکانشگری در زنان مبتلا به پرخوری عصبی بود. روش: در این پژوهش، طرح آزمایشی تک آزمودنی که شامل چهار شرکت کننده زن با سنین ۲۵ تا ۲۸ سال مبتلا به پرخوری عصبی بودند، به کار گرفته شد. هر شرکت کننده در طول سه ماه، ۸ جلسه درمان متمرکز بر هیجان را گذراند. ارزیابی ها در سه مرحله (خط پایه، در حین درمان و در پیگیری) با استفاده از ابزارهای استاندارد از جمه مقیاس پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982)، پرسشنامه انعطاف پذیری تصویر ذهنی (ساندز و همکاران، 2013)، پرسشنامه تنظیم هیجانی شناختی (گارنفسکی و همکاران، 2006) و مقیاس تکانشگری بارت (پاتون و همکاران، 1995) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییرپایا، درصد بهبودی و درصد دادههای ناهمپوش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان به طور معناداری پرخوری، نارضایتی از تصویر بدنی را کاهش داده، تنظیم هیجانی شناختی را بهبود بخشیده و تکانشگری را در زنان مبتلا به پرخوری عصبی کاهش داده است، و اثرات درمانی در مرحله پیگیری نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که درمان متمرکز بر هیجان به طور مؤثری نارضایتی از تصویر بدنی، تنظیم هیجانی شناختی و تکانشگری را در زنان مبتلا به پرخوری عصبی بهبود می بخشد. این مطالعه پتانسیل EFT را به عنوان یک رویکرد درمانی ارزشمند برای این جمعیت برجسته می کند و نیاز به تحقیقات بیشتر با نمونه های بزرگتر برای تأیید این نتایج اولیه را مطرح می سازد.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس بیگانگی از والدین رولاندز (RPAS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیگانگی از والدین می تواند زمینه ساز آسیب های روانی برای کودکان گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس بیگانگی از والدین رولاندز (2019) بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و تحلیل عاملی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی که در سال 1403-1402 برای مشاوره طلاق به مراکز مشاوره شهرستان بجنورد مراجعه کرده بودند. تعداد 220 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس بیگانگی والدین رولاندز (RPAS) را پاسخ دادند. برای بررسی پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و روش آزمون- باز آزمون و برای بررسی روایی از تحلیل عاملی تأییدی و روایی هم زمان از طریق همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گویه ها همبستگی مناسبی با نمره کل مقیاس دارند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که با حذف گویه 22 و 15 برازش داده ها حفظ شد و ساختار مقیاس برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضریب آلفای کل مقیاس برابر با 86/0 و برای عامل ها بین 67/0 تا 73/0 به دست آمد و ضریب همبستگی آزمون باز آزمون نشان دهنده ی پایایی مقیاس بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده مقیاس بیگانگی از والدین رولاندز، از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است که برای پژوهشگران و مشاوران خانواده می تواند مورداستفاده قرار گیرد.
مدل یابی معادلات ساختاری عود مصرف مواد بر اساس منبع کنترل درونی و ادراک خطر با میانجی گری باورهای مرتبط با مواد مردان وابسته به مواد مخدر در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری عود مصرف مواد بر اساس منبع کنترل درونی و ادراک خطر با میانجی گری باورهای مرتبط با مواد مردان وابسته به مواد مخدر در حال ترک بود. روش: روش این مطالعه توصیفی- همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش مردان وابسته به مواد مخدر در حال ترک شهر سمنان در در بهمن ماه 1402 تا اردیبهشت ماه 1403 بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری هدفمند 386 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس پیش بینی عود مصرف (RPS) رایت (1993)، پرسشنامه منبع کنترل(LCS) راتر (1966)، مقیاس ادراک خطر (RPI) بنیتن و همکاران(1993) و پرسشنامه باورهای مرتبط با مواد (DBQ) بک و رایت(1993) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم منبع کنترلی درونی(0/61- =β و 001/0=sig) و ادراک خطر(0/71- =β و 0/001=sig) بر روی عود مصرف مواد معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که باورهای مرتبط با مواد در رابطه بین منبع کنترل درونی(66/0- =β و 0/001=sig) و ادراک خطر(0/57- =β و 0/001=sig) با عود مصرف مواد نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/06=RMSEA، 0/04= SRMRو 0/05>p) و 89 درصد از واریانس عود مصرف مواد تبیین می شود.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با نسخه اینترنتی آن بر انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف تحقیق مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با نسخه اینترنتی آن بر انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش: تحقیق حاضر به صورت نیمه آزمایشی با سه گروه و در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری انجام گرفت. جامعه آماری شامل زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بودند که به مراکز مشاوره روانشناسی تحت نظر بهزیستی در شهر شیراز در سال 1401 مراجعه کرده بودند. 45 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. گروه حضوری تحت 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. برای گروه اینترنتی یک سایت طراحی گردید که مطالب براساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه در اختیار آن ها قرار گرفت. از پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و پریشانی روان شناختی کسلر (2003) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از تحلیل کوواریانس و بونفرونی استفاده شد. یافته ها: هر دو روش حضوری و اینترنتی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی اثربخش بودند. میان اثربخشی دو روش حضوری و اینترنتی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند کمک به سزایی در زمینه کمک به زوجین آسیب دیده از خیانت زناشویی داشته باشد.
مقایسه مرزهای از هم گسسته خانواده در افراد با و بدون طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه دانشجویان با و بدون طرحواره های ناسازگار اولیه در مرزهای از هم گسسته خانوادگی در دانشگاه آزاد تهران اجرا شد. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بوده است. شرکت کنندگان 200 دانشجو (150 زن، 50 مرد) بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه آنها فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ(SF-YSQ) و پرسشنامه انسجام و انطباق خانواده (اولسون و همکاران، 1985) را تکمیل کردند. فرضیه ها با آزمون تی مستقل و تعدیل بن فرونی آزمون شدند. از نرم افزار SPSS26 برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که نمرات مرزهای گسسته خانوادگی در افراد با طرحواره محرومیت هیجانی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، انزوای اجتماعی / بیگانگی، نقص/ شرم(حوزه طرد و بریدگی)؛ طرحواره اطاعت(حوزه دیگر پیروی)،طرحواره بازداری هیجانی(حوزه گوش به زنگی) در مقایسه با افراد فاقد این طرحواره ها به طور معنادار بیشتر است. نمرات مرزهای گسسته خانوادگی در افراد با و بدون طرحواره رهاشدگی/ بی ثباتی(حوزه طرد و بریدگی)،طرحواره شکست، طرحواره وابستگی/ بی کفایتی،طرحواره آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری،طرحواره خود در هم تنیده(حوزه خودگردانی مختل)، طرحواره استحقاق/بزرگ منشی، طرحواره خودانضباطی ناکافی(حوزه محدودیت های مختل)،طرحواره معیارهای سرسختانه (حوزه گوش به زنگی) تفاوت معنادار نداشتند. نتیجه گیری: پویایی های خانواده و طرح واره ها اثر متقابلی بر هم دارند. در طراحی راهبردها و مداخلات درمانی مؤثر روابط آنها را باید در نظر گرفت. مرزهای از هم گسسته خانوادگی در شکل گیری بعضی طرح واره ها نقش دارند که می تواند پیامدهای روان شناختی قابل توجهی برای افراد داشته باشد. تلویحات کاربردی یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
اثربخشی پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیص اختلالات هیجانی بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر، پس از همه گیری کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از جمله پیامدهای تعلیق فعالیت های آموزش حضوری در زمان همه گیری کرونا ویروس و پس از آن، افزیش اضطراب دانش آموزان بود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیص اختلالات هیجانی بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر شهر اصفهان است. روش: پژوهش مذکور از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس ۴۰ نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله، در قالب ۸ جلسه 90 دقیقه ای آموزش گروهی درمان فراتشخیص بود. جهت سنجش اضطراب امتحان، از پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) و با استفاده از نرم افزار SPSS24 انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که میانگین نمرات اضطراب امتحان در مرحله پس آزمون، به طور معنی داری در دو گروه آزمایش و کنترل متفاوت بود ( 46/0= اندازه اثر، 001/0p< ،و82/31= F). نتیجه گیری: به طورکلی، می توان از نتایج پژوهش حاضر نتیجه گرفت که آموزش گروهی پروتکل یکپارچه درمان فراتشخیص اختلالات هیجانی بر اضطراب امتحان دانش آموزان پس از پایان همه گیری کرونا ویروس، موثر بود.
اثربخشی ذهن آگاهی بر واکنش پذیری به استرس، تبعیت از درمان و بهبود زخم پای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت یک بیماری کشنده و خاموش است که سالانه باعث مرگ میلیون ها تن در جهان می شود این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی بر واکنش پذیری به استرس، تبعیت از درمان و بهبود زخم پای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر گرگان انجام شد. روش: تحقیق حاضر نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد مبتلا به دیابت نوع دو در انجمن دیابت شهر گرگان در سال 1402 تشکیل دادند و 30 نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های واکنش پذیری به استرس، تبعیت از درمان و معیار زخم واگنر بود. گروه آزمایش درمان ذهن آگاهی را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کرد، اما گروه گواه تا پایان پژوهش هیچ مداخله روانشناختی دریافت نکردند. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیری و استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی بر واکنش پذیری به استرس، تبعیت از درمان و بهبود زخم پای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر گرگان اثربخش است (05/0>P). نتیجه گیری: درمان ذهن آگاهی منجر به کاهش واکنش پذیری به استرس، افزایش تبعیت از درمان و تسریع ترمیم زخم در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 می شود. لذا می توان از این مدل درمانی به عنوان درمان کمکی جهت پیشگیری یا کاهش عوارض دیابت نوع 2 استفاده نمود.
تفاوت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نارسایی های شناختی در افراد با تشخیص طیف اسکیزوفرنیک و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و نارسایی های شناختی در افراد با تشخیص طیف اسکیزوفرنیک و افراد عادی صورت گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری افراد با تشخیص طیف اسکیزوفرنیک مراجعه کننده به کلینک های دولتی و خصوصی شهر زاهدان و همچنین افراد عادی ساکن این شهر در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 15 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی و 15 فرد عادی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CER) گارنفسکی و کراج (2006) و پرسشنامه نارسایی شناختی (CFQ) برودبنت (1982) استفاده شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره با نرم افزار SPSS 25 تحلیل شدند. یافته ها : نتایح نشان داد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به افراد عادی بیشتر از سبک های تنطیم هیجان ناسازگارانه استفاده می کنند (0.05>P) و در استفاده از سبک های تنظیم هیجانی سازگارانه ببن دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (0.05<P). همچنین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نارسایی شناختی بیشتری نسبت به افراد عادی نشان دادند (0.05>P). نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در استفاده از راهبردهای سازگارانه تفاوت معناداری با افراد عادی ندارند، اما نقص های شناختی و تمایل بیشتر به راهبردهای ناسازگارانه در آن ها اهمیت مداخلات تقویتی در بهبود تنظیم هیجان و ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران را برجسته می کند.