ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
۲۱۲۱.

مقایسه کارکردهای اجرایی توجه، کارکردهای یادگیری مشاهده ای و حافظه کاری در افراد ورزشکار حرفه ای و افراد عادی

کلیدواژه‌ها: کارکرد اجرایی توجه یادگیری مشاهده ای حافظه کاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۶۹
مقدمه: ورزش کردن در سطح حرفه ای نه تنها نیازمند آمادگی بدنی، عوامل تکنیکی و تاکتیکی قرار می گیرد بلکه ویژگی های شناختی، روانی و هیجانی نیز می تواند بر عملکرد ورزشی تأثیرگذار باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی توجه، کارکردهای یادگیری مشاهده ای و حافظه کاری در افراد ورزشکار حرفه ای و افراد عادی بود. روش: روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری ورزشکاران حرفه ای در سطح استانی و ملی در سال 1402-1401 بودند، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر در دامنه سنی 35-15 سال در دو گروه ورزشکار حرفه ای و افراد عادی (هر گروه 45 نفر) جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون رنگ – واژه استروپ (2006)، مقیاس کارکردهای یادگیری مشاهده ای (2005) و مقیاس حافظه کاری (2008) استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تی مستقل و از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲4 تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در متغیرهای توجه (12/7t=، 05/0>P)، حافظه کاری (79/9t=، 05/0>P) و کارکردهای یادگیری مشاهده ای شامل مهارت (12/4t=، 05/0>P)، استراتژی (64/5t=، 05/0>P) و اجرا (02/4t=، 05/0>P) تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین گروه ورزشکاران حرفه ای از افراد عادی بیشتر بود. نتیجه گیری: کارکردهای اجرایی توجه، یادگیری مشاهده ای و حافظه کاری در ورزشکاران حرفه ای بهتر از افراد عادی بود و بنابراین استفاده از برنامه های ورزشی برای تقویت کارکردهای شناختی مانند توجه، یادگیری مشاهده ای و حافظه کاری می تواند بر بهبود عملکرد شناختی افراد مؤثر باشد
۲۱۲۲.

اثربخشی درمان شناختی-رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی اجتماعی سرسختی روانشناختی درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۶
زمینه و هدف: زنان سرپرست خانوار در زندگی خود مشکلات متعددی را در حوزه سرسختی روانشناختی، بهزیستی اجتماعی تجربه میکنند، بر این اساس هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی زنان سرپرست خانوار بود. مواد و روشها: روش پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه همراه با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان تشکیل میدادند که در سال 1402 در این شهر سکونت داشتند. در این مطالعه تعداد ۳۰ زن سرپرست خانوار با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین گردیدند. افراد شرکت کننده در دو گروه در سه مرحله به تکمیل پرسشنامهها پرداختند. در پژوهش حاضر افراد گروه آزمایش۸ جلسه تحت مداخله قرار گرفتند اما گروه گواه مداخله دریافت نکرد. در پایان نیز داده با تجزیه و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی بر افزایش سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی تاثیر معناداری داشته است (05/0>p). همچنین در مرحله پیگیری نیز تاثیر معنادار این روش درمانی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی تدوام داشته است (05/0>p). نتیجهگیری: از نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی باعث افزایش سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی زنان سرپرست خانوار شده است، از این رو روانشناسان و مشاوران میتوانند برای افزایش سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی زنان سرپرست خانوار از تکنیک های این رویکرد درمانی استفاده کنند.
۲۱۲۳.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراتشخیصی بر استرس والدینی و خودشفقتی مادران دارای کودک اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اتیسم استرس والدینی خودشفقتی درمان فراتشخیصی فرزندپروری ذهن آگاهانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۷۰
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یک اختلال عصبی-رشدی است که بر تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای فرد تأثیر میگذارد. شیوع اختلال طیف اوتیسم در سراسر جهان در حال افزایش است. در این بین تجربهی مراقبت از یک فرد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، تجربهای ویژه و اختصاصی است که تنشهای زیادی را برای والدین آنان فراهم میآورد. بنابراین، هدف از انجام این مطالعه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراتشخیصی بر استرس والدینی و خودشفقتی در مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم است. مواد و روشها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم در دامنه سنی 12-5 ساله مراجعهکننده به مراکز اوتیسم شهر مشهد در سال 1403 بودند. روش نمونهگیری در مرحله اول بر اساس نمونهگیری در دسترس بود و تعداد 45 مادر دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم دارای شرایط ورود به پژوهش بهصورت تصادفی در سه گروه 15 نفری دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص استرس والدینی (آبیدین، 2012) و پرسشنامه خودشفقتی (نف و همکاران، 2003) بود. در این پژوهش جلسات درمانی بر اساس پروتکل درمانی روش فرزندپروری ذهن آگاهانه باگلز و همکاران (2014) و برنامه درمان فراتشخیصی یکپارچه بارلو و همکاران (2011) اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافتهها: نتایج بدست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو مداخله فرزندپروری ذهن آگاهانه و درمان فراتشخیصی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه توانسته است که استرس والدینی و خودشفقتی را بهبود بخشد (P<0.01). نتیجهگیری: آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و درمان فراتشخیصی با آموزش روش های مناسب برخورد با کودک دارای اختلال اوتیسم به مادران باعث بهبود تنظیم هیجانی و مهارت خودشفقتی و همچنین کاهش استرس در مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طبف اوتیسم شد
۲۱۲۴.

نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در رابطه بین کمال گرایی منفی مادران با خلاقیت دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: انگیزه تحصیلی خلاقیت کمال‏گرایی منفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۶۲
زمینه و هدف: کمالگرایی منفی مادران طیف گستردهای از اثرات منفی را بر فرزندان دارد، اما نقش این خصیصه بر خلاقیت هنوز روشن نیست؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای انگیزش تحصیلی در رابطه بین کمالگرایی منفی مادران با خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی بود. مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان دلیجان در سال تحصیلی 1400-1401 بههمراه مادرانشان به تعداد 2642 نفر بود. بر اساس فرمول کوکران از جامعه مذکور، 335 دانشآموز-مادر بهشیوه تصادفی خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه خلاقیت محمدیاری و همکاران (1390) و مقیاس انگیزش تحصیلی گای و همکاران (2005) توسط دانشآموزان و مقیاس کمالگرایی بشارت (1386) توسط مادران تکمیل شدند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون و بهکمک نرمافزار SPSS26 انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد که ضمن تأیید اثر مستقیم کمالگرایی منفی والدین در خلاقیت دانشآموزان دوره ابتدایی، میتوان نقش میانجی تنظیم بیرونی و انگیزش درونی را در این رابطه تأیید نمود (001/0>P) نتیجهگیری: طبق یافتهها بهمنظور افزایش خلاقیت دانشآموزان لازم است بر کاهش کمالگرایی منفی مادران تمرکز نمود. در صورت عدم تمایل مادران به همکاری میتوان با افزایش انگیزش تحصیلی دانشآموزان اثرات منفی کمالگرایی والدین را در این زمینه کاهش داد
۲۱۲۵.

تأثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح پلاسمایی کاینورنین و ترکیب بدن مردان دیابتی نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تمرینات ترکیبی کاینورنین ترکیب بدن دیابت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۵۹
زمینه و هدف: یکی از بیماریهای غیرواگیر که عوارض زیادی بر بدن وارد میکند، دیابت میباشد. امروزه از شیوه زندگی انتخابی و رفتارهای روزانه فرد به ویژه فعالیتهای ورزشی در کاهش عوارض ناشی از آن استفاده زیادی میشود. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر تاثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی بر سطوح پلاسمایی کاینورنین و ترکیب بدن مردان دیابتی نوع دو بود. مواد و روشها: دراین پژوهش، آزمودنی شامل ۲۴ مرد مبتلا به بیماری دیابت نوع دو با دامنه سنی ۰۰/۴ ± ۲۹/۶۰ (سال)، وزن ۸۳/۶ ± ۳۷/۸۷ (کیلوگرم)، قد ۱۱/۰ ± ۵۷/۱ (متر)، شاخص توده بدن (کیلوگرم/متر۲) ۰۹/۹ ± ۱۲/۳۶ ، توده چربی (درصد) ۹۴/۱ ± ۷۷/۲۸، توده عضلانی (کیلوگرم) ۶۶/۱ ± ۸۲/۲۶، میانگین قند خون سه ماهه (A۱C) ۴۱/۰ ± ۷۴/۷، قندخون ناشتا (میلیگرم/دسیلیتر) ۱۴/۲ ± ۷۹/۱۶۳، سابقهی بیماری (سال) ۵۰/۰ ± ۹۲/۳، به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه، گروه تجربی(۱۲ نفر) و گروه کنترل (۱۲ نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، هرهفته سه جلسهی ۶۰ تا ۸۰دقیقهای، تمرینات ترکیبی شامل تمرینات مقاومتی (چهار تمرین برای عضلات فوقانی و تحتانی با شدت ۶۰ تا ۷۰ درصدیک تکراربیشینه) و هوازی (با شدت ۶۰درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت ۱۵ دقیقه) را انجام دادند و گروه کنترل در این مدت بدون تمرین بودند. به منظور بررسی اندازهگیری متغیرهای پژوهشی، نمونه گیری خونی ۴۸ ساعت قبل از شروع اولین جلسه تمرینی و همچنین ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی در حالی که همه آزمودنیها ناشتا بودند به عمل آمد. از روش الایزا جهت اندازهگیری سطوح پلاسمایی کاینورنین استفاده گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری آزمون تیهمبسته، تیمستقل و آزمون شاپیروویلک جهت نرمال کردن دادهها در سطح معنی داری ۰۵/۰ ، با نرم افزار SPSS ورژن ۲۲ استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد هشت هفته تمرینات ترکیبی سبب کاهش سطوح پلاسمایی کاینورنین شد. علاوه بر این، تمرین ترکیبی منجر به کاهش توده چربی و شاخص توده بدن و افزایش توده بدون چربی گردید. نتیجهگیری: بنابرنتایج این پژوهش، پیشنهاد میشود که از تمرینات ترکیبی درجهت کاهش سطوح پلاسمایی کاینورنین و بهبود ترکیب بدن مردان دیابتی نوع دو استفاده شود.
۲۱۲۶.

اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی نوجوانان با اعتیاد به اینترنت بر هیجان خواهی و روابط با همسالان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی هیجان خواهی روابط با همسالان اعتیاد به اینترنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۷۳
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت یک اختلال اجتماعی روانی است که در جوامع در حال گسترش روی نسل نوجوان و جوان اثر چشمگیر داشته است و پیامدهای مهمی مانند آشفتگی هیجانی، عاطفی، پرخاشگری، روان پریشی، روابط بین فردی نامطلوب و... به همراه داشته است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی نوجوانان با اعتیاد به اینترنت بر هیجان خواهی و روابط با همسالان انجام شد. مواد و روشها: در مرحله کیفی، روش پدیدارشناسانه بود که از بین نوجوانان با اعتیاد به اینترنت تحت مشاوره در مراکز مشاوره شهر اصفهان به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع، 15 نوجوان انتخاب و مصاحبه شدند. با روش کلایزی، 9 مفهوم اصلی و 33 مفهوم فرعی استخراج و براساس آنها بسته واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی تدوین شد. در مرحله کمی، روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. 30 نوجوان با اعتیاد به اینترنت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی را طی دو ماه در ده جلسه 120 دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورداستفاده شامل پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، هیجان خواهی و روابط با همسالان بود. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی بر هیجان خواهی و روابط با همسالان آنها در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری دارد (001/0>P). نتیجهگیری: نتایج نشان دادکه مداخله واقعیت درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی نوجوانان با اعتیاد به اینترنت با استفاده از اصول کیفیت زندگی و نظریه تئوری انتخاب میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود هیجان خواهی و روابط با همسالان آنها مورداستفاده گیرد.
۲۱۲۷.

ویژگی های روان سنجی ابزار احساس تعلق در دانشجویان: آزمون نظریه پیوند داشتن انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تعلق روان سنجی اعتباریابی پیوند داشتن انسان دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۶۳
مقدمه: مفهوم تعلق، بخشی اساسی از نظریه پیوند داشتن انسان است که حس پیوستگی با دیگران را به عنوان یک نیاز روان شناختی اصلی مطرح می کند. ابزار احساس تعلق برای اندازه گیری این سازه در میان دانشجویان طراحی شده است؛ گروهی که تجربه تعلق در آن ها می تواند به طور قابل توجهی بر موفقیت تحصیلی و اجتماعی شان تأثیر بگذارد. این مطالعه با هدف اعتبارسنجی ابزار احساس تعلق در چارچوب نظریه پیوند داشتن انسان، انجام شد. روش : در یک طرح توصیفی- همبستگی و اعتباریابی، 200 نفر از دانشجویان یکی از مؤسسات آموزش عالی مشهد به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان، ابزار احساس تعلق (هاگرتی و پاتوسکی، 1995)، مقیاس نیاز به تعلق (کلی، 1999)، فرم کوتاه مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان (دی توماسو، برنن و بست، 2004)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (والر، میر و اوهانیان، 2001)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لوی باند و لوی باند، 1995)، مقیاس فشار روانی کسلر (کسلر و همکاران، 2002) و مقیاس رضایت از زندگی (داینر، ایمونز، لارسن و گریفین، 1995) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، ضریب همبستگی، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ابزار احساس تعلق، از ساختاری دو عاملی برخوردار است که 72/71 درصد از واریانس را تبیین می کند. همبستگی منفی و معنادار ابزار احساس تعلق در ارتباط با نیاز به تعلق، احساس تنهایی اجتماعی و طرحواره انزوای اجتماعی، بیانگر تأیید روایی واگرا بود (01/0>P). همچنین، نتایج روایی پیش بین نشان داد که ابعاد احساس تعلق پیش بینی کننده منفی افسردگی، فشار روانی و پیش بینی کننده مثبت رضایت از زندگی هستند (01/0>P). بر حسب سن و جنسیت، نیز تفاوت معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: به طور کلی، ابزار احساس تعلق در پژوهش حاضر از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بود و بنابراین می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در سنجش احساس تعلق دانشجویان استفاده کرد.  
۲۱۲۸.

ساخت و رواسازی آزمون سنجش عقده های روانی مبتنی بر روانشناسی تحلیلی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقده های روانی روانشناسی تحلیلی یونگ ساخت ابزار اندازه گیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۹۹
زمینه: عقده های روانی نقش مهمی در روان رنجوری فرد بر عهده دارند، بنایراین تلاش برای شناسایی و درمان عقده های روانی از جایگاه ویژه ای در روانشناسی تحلیلی یونگ برخوردار است. بررسی ادبیات موجود در این حوزه نشان می دهد ابزاری معتبر برای اندازه گیری عقده های روانی در دسترس نیست. هدف: این پژوهش با هدف ساخت و تعیین ساختارعاملی آزمون عقده های روانی مبتنی بر روانشناسی تحلیلی یونگ انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع آمبخته (کیفی-کمی) اکتشافی است که در مرحله اول پژوهش کیفی و با روش تحلیل مضمون بود و در مرحله کمی یک مطالعه توصیفی از نوع توسعه ای-کاربردی طراحی و اجرا شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه متخصصان حوزه روانشناسی بالینی شهر تهران آشنا با مفاهیم یونگ و آثار یونگ و پسایونگی ها بود. نمونه پژوهش 12 نفر از متخصصان روانشناسی بالینی شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها کیفی از تحلیل مضامین و ترسیم شبکه از نرم افزار MaxQDA2020 با کدگذاری باز و محوری به منظور تطبیق عقده ها با کهن الگوها استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مضمون 3 عامل اصلی تدارک سفر، سفر و بازگشت از سفر را به عنوان سه مضمون اصلی و در 28 مضمون فرعی شناسایی کرد. جامعه آماری در بخش کمی را کلیه افراد مراجعه کننده به سرای سلامت شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 320 نفر از افراد مراجعه کننده به محلات سرای سلامت شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به آزمون محقق ساخته عقده های روانی و عواطف مثبت و منفی (واتسون و تلگن، 1988) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS. 27 و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شد. یافته ها: نتایج روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به صورت کیفی و کمی تأیید شد. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی 28 عامل را در 86 سؤال تأیید که این عوامل 62 درصد از واریانس عقده های روانی را تبیین کردند. همسانی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای هر کدام از عامل ها بالاتر از 7/0 بود. همچنین ضریب همبستگی پرسشنامه عقده های با فهرست عواطف مثبت و منفی روانی نشان دهنده روایی ملاکی (همزمان) مطلوب آن بود. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت آزمون سنجش عقده های روانی از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می تواند به روانشناسان کمک کند در فهم عمیق تر عقده ها و تعیین مسیر درمانی مؤثرتر برای مراجعین خود قدم بردارند.
۲۱۲۹.

بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب در افراد دارای نشانه های اختلال استرس پس از آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال استرس پس از آسیب نسخه فارسی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب رفتارهای بی پروا رفتارهای خود تخریبی روانسنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۸
زمینه: علی رغم اینکه یک معیار تشخیصی جدید که به میزان درگیری در رفتارهای بی پروا یا خود تخریبی دلالت دارد، برای اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) در راهنمای تشخیصی و آماری – ویرایش پنجم اضافه شده، با توجه به شواهد پژوهشی، ابزاری روا و پایا جهت سنجش و تشخیص آن به فارسی یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی - کاربردی و از حیث نوع گردآوری اطلاعات، پیمایشی پرسشنامه ای و از نظر روش شناسی، از جمله مطالعات آزمون سازی به حساب می آمد که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام گرفت. به این منظور، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد با نشانه های اختلال استرس پس از آسیب در سال 1402 ساکن شیراز بودند. از بین افراد جامعه آماری، تعداد 520 شرکت کننده با نشانه های اختلال استرس پس از آسیب (365 زن و 155 مرد) با استفاده از پرسشنامه بین المللی وقایع آسیب زا (کلویتر و همکاران، 2018) به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه پژوهش غربالگری شدند. سپس پرسشنامه های رفتارهای پرخطر پس از آسیب (کنتراکتور و همکاران، 2020)، آسیب به خود (سانسون و همکاران، 1998) و رفتارهای خودتخریبی (آقامحمدیان شعرباف و همکاران، 1391) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزارهای SPSS26 و AMOS26 در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل تأییدی از ساختار یک عاملی حمایت کرد و شاخص های برازش مطلوب بود (0/066 RMSEA=، 0/930 GFI=، 0/924 CFI=، 0/924 IFI=، 3/239 X2/df=). ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب 0/85 به دست آمد. پرسشنامه رفتارهای خودتخریب گرانه (31 گویه ای) (0/011 , p<660/0 r=) و آسیب به خود (22 گویه ای) (0/01 , p<0/532 r=) همبستگی مثبت و معنی داری با پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب داشتند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر شواهدی را برای روایی و پایایی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب به عنوان ابزاری جهت ارزیابی جامع و در عین حال مختصر و تک بعدی رفتارهای بی پروا یا خود تخریبی پس از آسیب فراهم کرد. ازاین رو می تواند به عنوان ابزاری پایا و روا مورد استفاده پژوهشگران، درمانگران و روانشناسان قرار گیرد.
۲۱۳۰.

The Lived Experience of Mothers on the Verge of Separation: A Case Study of Isfahan City(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۴
Objective: The present research aimed to study the lived experience of mothers on the verge of separation and to explore the phenomenon of separation and divorce from their perspective. Method: It was a qualitative study with a phenomenological method among mothers on the verge of separation in Isfahan city. Semi-structured interviews were used for data collection in this research. Participants included 15 mothers on the verge of separation in Isfahan city in the year 2021, using purposive sampling, and the operations of data collection and analysis were conducted simultaneously. Findings: According to the analysis and the extracted main and sub-categories, the story of mothers on the verge of separation can be narrated within 5 overarching themes. The results of this research, from among 180 thematic sentences from the statements of mothers on the verge of separation about their experiences, eventually classified 5 overarching themes and 15 organizing themes that form the network of themes. The overarching and organizing themes in this research include communication problems (relationships with children, relationships with spouses), parenting (children's financial problems, defective parenting style, child management), emotional and behavioral (emotional and behavioral problems of parents, emotional and behavioral problems of children), psychological, social, and economic support (family, lack of counseling, economic) and exacerbating factors (extramarital affairs, addiction, previous divorce experience, mental disorders, sexual dysfunction). Conclusions: The results showed that mothers on the verge of separation experience emotions that can affect their well-being and mental health. The findings highlight the necessity for psychologists and social workers to deeply understand the lived experiences of these individuals and to offer therapeutic interventions based on the themes emerged from the current study, focusing on improving their emotional state.
۲۱۳۱.

The Structural Model of Relationships Between Personality Pathology Dimensions and Cyberbullying Mediated by Contingent Self-Worth in Adolescent Girls(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Personality Cyberbullying Contingent Self-Worth

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۱
Objective: The aim of the present study was to test the structural model of relationships between personality pathology dimensions and cyberbullying mediated by contingent self-worth in adolescent girls. Methods: This study was tested using the structural equation modeling method. The statistical population of this research included all adolescent female students in District 2 of Tehran during the 2020-2021 academic year. According to the data obtained from the Tehran Department of Education, their total number was 145,398. Based on Michel’s criteria (1993) and using multi-stage cluster sampling, 300 participants were selected as the sample. They responded to the Contingent Self-Worth Questionnaire by Crocker et al. (2003), the Cyberbullying Questionnaire by Antoniadou et al. (2016), and the short form of the Personality Inventory for DSM-5 (PID-5-BF). SPSS.22 and AMOS.22 software were used for data analysis. Findings: The findings from testing the structural model showed that the direct effect of abnormal personality on contingent self-worth was (-0.33), on cyberbullying (0.26), and the direct effect of contingent self-worth on cyberbullying was (-0.40). Contingent self-worth mediated the relationship between abnormal personality and cyberbullying, with the indirect effect of this relationship being (0.13) (P<0.01). Overall, the results indicated that the tested model had a good fit with the conceptual model (RMSEA=0.06; GFI=0.91). Conclusion: It can be concluded that contingent self-worth mediates the relationship between dimensions of abnormal personality and cyberbullying.
۲۱۳۲.

نقش متمایز هیجان منفی، دیسفوریا و مانیا در پیش بینی علائم و نشانه های اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیجان منفی دیسفوریا مانیا اختلالات هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۶۲
مقدمه: مطالعه پیشینه نظری و ادبیات پژوهشی مطرح می کنند که هیجان منفی به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب شناسی اختلالات هیجانی نقش بسزایی دارد. با این حال به نظر می رسد متغیرهای دیگری همچون مانیا و دیسفوریا نیز در این رابطه دخیل هستند. این پژوهش با هدف بررسی نقش هیجان منفی، دیسفوریا و مانیا در پیش بینی علایم و نشانه های اختلالات هیجانی صورت گرفت. روش:طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.نمونه موردمطالعه شامل 380 دانشجو در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشدو دکترا بود که به شیوه نمونه در دسترس انتخاب شدند.لینک پرسشنامه آنلاین در شبکه های مجازی قرار داده شد و از شرکت کنندگان خواسته شدکه برنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون (1999)، سیاهه علائم افسردگی و اضطراب واتسون (2007)، مقیاس نئپین دیسفوریا برل و استارچویج (2012) و مقیاس خودگزارشی مانیا آلتمن (1997) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه و جهت برازش مدل مفهومی با مدل مشاهده شده از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها:یافته ها نشان داد بین هیجان منفی با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین رابطه دیسفوریا با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی نیز مثبت و ازنظر آماری معنادار است. از طرفی ارتباط مانیا با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی منفی و ازنظر آماری معنادار می باشد.نتیجه گیری:براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت سازه های سنتی در آسیب شناسی روانی همچون دیسفوریا و مانیا همچنان نقش مؤثری در تبیین واریانس اختلالات هیجانی دارند و تکیه صِرف بر هیجان منفی محدودیت های نظری و بالینی در درمان به همراه خواهد داشت. چراکه پس از شناسایی دقیق عوامل مؤثر در اختلالات هیجانی، می توان برنامه های مداخله ای متناسب با هر اختلال را طرح ریزی کرد.کلیدواژه ها:هیجان منفی، دیسفوریا، مانیا، اختلالات هیجانی، پانیک، اضطراب، افسردگی
۲۱۳۳.

نگرش مددکاران اجتماعی به فقر: ترجمه و تطابق فرهنگی و اعتبار یابی ابزار اندازه گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اعتبارسنجی انطباق فرهنگی نگرش به فقر مددکاران اجتماعی شاغل دانشجویان مددکاری اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۴
مقدمه: نگرش و باورهای مددکاران اجتماعی به فقر و محرومیت اجتماعی بر شیوه تعریف آنها از مشکل و مسئله و روشهای مداخله آنها برای کاهش یا رفع آن تأثیر می گذارد. مطالعه حاضر با هدف ترجمه، انطباق و هنجاریابی نسخه فارسی پرسشنامه نگرش به فقر در مددکاران اجتماعی شاغل و دانشجو در ایران و مقایسه نگرش آنها در سال 1400 طراحی شد. روش: مطالعه حاضر توصیفی و از نوع اعتباریابی بود که با مشارکت 450 مددکار اجتماعی شاغل و دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. روایی صوری و محتوا به صورت کمی و کیفی، روایی سازه به کمک تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی بررسی شد. پایایی مقیاس نیز با استفاده از همسانی درون خوشه ای و آزمون-بازآزمون سنجیده شد. برای مقایسه نگرش مددکاران اجتماعی دانشجو و شاغل، آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها: شاخصهای روایی محتوا برای کل پرسشنامه (74/0 و 23/0) به دست آمد. سه عامل «کلیشه ها»، «رویکرد فردی» و «رویکرد ساختاری» با 15 گویه استخراج شد. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 68/0 و همبستگی درون خوشه ای 75/0 به دست آمد. بین نگرش مددکاران اجتماعی شاغل و دانشجو تفاوت وجود داشت و مددکاران اجتماعی شاغل گرایش بیشتری به عوامل ساختاری و کلیشه ها در نگرش به فقر داشتند. بحث: نسخه فارسی 15 گویه ای نگرش به فقر در مددکاران اجتماعی از روایی و پایایی نسبتاً مناسبی برخوردار بود و استفاده از این ابزار در مطالعات آتی روی جمعیت مددکاران اجتماعی توصیه می شود.
۲۱۳۴.

بررسی تجارب نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوجوانان اضطراب اجتماعی شبکه های اجتماعی آنلاین اینستاگرام شبکه اجتماعی آنلاین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۷۲
مقدمه: افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی، شبکه های اجتماعی آنلاین را به طور گسترده به عنوان یک فضای راحت برای معاشرت درک می کنند که بر ترجیح و انتخاب آنان برای تعامل آنلاین به جای حضوری تأثیر می گذارد.پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در اینستاگرام انجام شد.روش: روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12 نفر از نوجوانان تا رسیدن به حد اشباع داده ها انجام شد. از میان شبکه های اجتماعی به علت فراوانی میزان استفاده از اینستاگرام و ایجاد دقت در پژوهش صرفاً پلتفرم اینستاگرام انتخاب شد. جامعه موردمطالعه در این پژوهش را پسران تهرانی 15 تا 18 ساله کاربر اپلیکیشن اینستاگرام که دارای اختلال اضطراب اجتماعی بودند تشکیل داد. نمونه گیری در پژوهش حاضر با روش نمونه گیری هدفمند به وسیله مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرکا (1999) انجام گرفت. در تحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کولایزی استفاده شد.یافته ها: یافته های مربوط به تجارب نوجوانان در 2 کد هسته ای تجارب ترمیم کننده و تجارب آسیب زا قرار گرفتند تجارب ترمیم کننده در چهار کد اصلی «برقراری ارتباط و حفظ دوستی ها، تنظیم احساسات، دریافت اطلاعات مربوط به سلامت روان و کمک به هویت یابی اجتماعی» بود؛ و کد هسته ای تجارب آسیب زا شامل «مقایسه و ارزیابی منفی، تضعیف شایستگی های اجتماعی و تضعیف شخصیت» بود. نتیجه گیری: نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی تجارب مثبت و منفی گوناگونی در شبکه های اجتماعی دارند. متخصصان حوزه سلامت روان می توانند از یافته های پژوهش حاضر جهت ایجاد راهبردهایی متناسب با تجارب آنان در ضمن مداخلات خود استفاده کنند.
۲۱۳۵.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش/ تعهد و آموزش تنظیم عاطفه بر بدتنظیمی هیجانی و افسردگی در افراد مبتلا به صرع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی آموزش تنظیم عاطفه بدتنظیمی هیجانی درمان مبتنی بر پذیرش/تعهد صرع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۵
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی درمان پذیرش/تعهد و آموزش تنظیم عاطفه بر بدتنظیمی هیجانی و افسردگی در افراد مبتلا به صرع بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه افراد مبتلا به صرع مراجعه کننده به انجمن صرع شهر تهران در سال 1402 بودند. از این تعداد، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل جایگزین شدند. مقیاس بدتنظیمی هیجانی و افسردگی اجرا شد. سپس، درمان پذیرش/ تعهد با گروه آزمایش 1 و آموزش تنظیم عاطفه با گروه آزمایش 2 به صورت گروهی و هر کدام 8 جلسه 90 دقیقه ا ی هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس آزمون پس از مداخله و مرحله پیگیری 2 ماه بعد اجرا گردید. داده ها با تحلیل واریانس مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری داشته است و آموزش تنظیم عاطفه اثربخشی بیشتری داشت. می توان گفت که آموزش تنظیم عاطفه و درمان پذیرش/تعهد می توانند به عنوان شیوه های مناسب برای افراد مبتلا به صرع به کار برده شوند و تقدم استفاده با آموزش تنظیم عاطفه است.
۲۱۳۶.

The Role of Dysfunctional Schemas, Dark Personality Traits, Emotional Inhibition and Shame in Predicting Unsatisfactory Sexual Relationships(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Dysfunctional schemas dark personality traits emotional inhibition Shame Sexual Satisfaction

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۷
Objective: The aim of the current research was to investigate the role of dysfunctional schemas, dark personality traits, emotional inhibition, and shame in predicting unsatisfactory sexual relations of couples. Methods:  The current research is practical in terms of its purpose and in terms of its implementation method; it is a descriptive and correlational study. In the current research, the research community was formed by all couples with sexual dissatisfaction in Tabriz city in 1401. 160 of these couples were selected by voluntary sampling method and Hudson et al. (1981) sexual satisfaction scale questionnaires, Jonason and Webster's Dirty Dozen questionnaire (2010), Yang schema questionnaire (2003), Kellner's emotional inhibition questionnaire (1986) and Cohen, Wolff, Guilt, and Shame Proneness Scale (GASP). In order to analyze the data, descriptive statistics methods (mean and standard deviation), correlation coefficient, and regression were used, observing the statistical assumptions in regression theories. Penter and Insko (2011) were completed. The results were analyzed using SPSS software version 26. Results: The findings showed that the relationship between dysfunctional schemas with sexual dissatisfaction (r=-0.431, P<0.01), narcissism (r=-0.355, P<0.01), emotional inhibition (r=0.367, P<0.01) and shame (r=0.342, P<0.01) were positive and significant, but with Machiavellianism (r=0.250, P<0.01) and antisocialism (r=0.238, P<0.01), was not significant. The correlation coefficient results showed that the relationship between dysfunctional schemas with sexual dissatisfaction (r=-0.431, P<0.01), narcissism (r=-0.355, P<0.01), emotional inhibition (r=0.367, P<0.01) and shame (r=0.342, P<0.01) was positive and significant, but with Machiavellianism (r=0.250, P<0.01) and antisocialism (r=0.238, P<0.01), was not significant. The results of regression analysis showed that The value of the coefficient of determination for the variables of ineffective schemas, narcissism, emotional inhibition, and shame had been obtained as 0.403, 0.336, 0.347 and 0.329, respectively, and it means that sexual dissatisfaction variable is 40.3% by Dysfunctional schemas can be predicted by 33.6% narcissism, 34.7% by emotional inhibition and 32.9% by shame; where the significance level for these variables was less than 0.05, it can be concluded that this effect is significant. Conclusion:  It is possible to reduce sexual dissatisfaction in couples with programs that reduce dysfunctional schemas, dark personalities, emotional inhibition, and shame.
۲۱۳۷.

Prediction of Bulimia Nervosa Based on Personality Traits with the Mediation of Emotional Intelligence in Nurses(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: bulimia nervosa main personality traits Emotional Intelligence

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۶
Objective: The purpose of this study was to provide a structural equation modeling for the effect of personality traits on bulimia nervosa with the mediating role of emotional intelligence in nurses. Methods: This research was a descriptive-correlational study that employed structural equation modeling with partial least squares. The research population consisted of all nurses of medical sciences hospitals in Tabriz in 2022. The research sample was 335 people who were selected using stratified sampling. The research tools employed for this purpose were the shorter form of NEO-FFI (NEO Five-Factor Inventory; 1985), the Binge Eating Scale (BES; Gormally et al., 1982), and Schering's Emotional Intelligence Questionnaire (1996). Partial least squares structural equation modeling (PLS-SEM) and Smart PLS 3 plus SPSS 26 were used for data analysis.  Results: The results showed that in the proposed model, the five main personality traits, except the extroversion variable, have a significant direct and indirect effect on bulimia nervosa,  and another implication of this research is the significant direct effect of emotional intelligence on bulimia nervosa. Another finding was the significant direct effect of the main personality traits on emotional intelligence. Conclusion: The results suggest that interventions for bulimia nervosa should embed education on personality traits and emotional intelligence because, according to the findings, the lower the personality traits, such as neuroticism and higher emotional intelligence, the lower the probability of bulimia nervosa.
۲۱۳۸.

Comparing the Efficacy of a Specialized Package for Women with Body Dysmorphic Disorder and Schema Therapy on Perfectionism and Maladaptive Schemas in Women with Body Dysmorphic Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: perfectionism Maladaptive Schemas Schema therapy Specialized package for women with body dysmorphic disorder

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۴
Objective: This study aimed to compare the efficacy of a specialized package for women with body dysmorphic disorder and schema therapy on perfectionism and maladaptive schemas in women afflicted with body dysmorphic disorder. Methods: The research employed a quasi-experimental design with pre-test, post-test, and follow-up phases involving two experimental groups and one control group, conducted among women with body dysmorphic disorder visiting psychological centers in Isfahan in the first half of 2022. For this purpose, 45 women were selected by convenience and randomly assigned to two experimental groups and one control group. The first experimental group received the specialized package for women with body dysmorphic disorder (researcher-designed), and the second experimental group underwent schema therapy according to the protocol of Young and colleagues (2023) over ten 90-minute sessions, while the control group received no intervention. Participants completed the Perfectionism Questionnaire (1995) and Young's Schema Questionnaire (1998) at pre-test, post-test, and follow-up stages. Data were analyzed using repeated measures ANOVA with SPSS software. Findings: There were significant differences between the groups receiving the specialized package and schema therapy and the control group in terms of negative perfectionism and rejection schemas (p < .01). Additionally, there were differences between the group receiving the specialized package and the schema therapy group in terms of positive perfectionism, autonomy schemas, impaired performance, and impaired limits (p < .01), such that the specialized package had an effect on positive perfectionism, and schema therapy had an impact on autonomy schemas, impaired performance, and impaired limits (p < .05). Moreover, neither treatment had an effect on schemas of other-directedness and hypervigilance. Conclusion: Specialists are recommended to utilize both interventions to improve women with body dysmorphic disorder in terms of reducing negative perfectionism and rejection schemas, to use the specialized package for enhancing positive perfectionism, and to employ schema therapy for reducing autonomy schemas and impaired functioning and limits.
۲۱۳۹.

Comparison of the Effectiveness of Positive Psychotherapy and Emotion-Focused Therapy on Attachment Patterns, Communication Patterns, and Lifestyle of Incompatible Couples(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: positive psychotherapy Emotion-focused therapy attachment patterns Communication Patterns lifestyle

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
Objective: The aim of this study was to compare the effectiveness of positive psychotherapy and emotion-focused therapy on attachment patterns, communication patterns, and lifestyle of incompatible couples who referred to counseling centers. Methods: This study is applied research in nature and quasi-experimental in execution, utilizing a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population included all couples with incompatible spouses who referred to counseling centers (Behesht Counseling Center) in Isfahan in 2022. From this population, 45 individuals were selected using convenience and purposive sampling and divided into three groups: two experimental groups (each with 15 participants) and one control group (15 participants). The first experimental group underwent Goodwin's positive psychotherapy (2018) in ten sessions, and the second experimental group underwent Johnson's emotion-focused therapy (2006) in eight sessions. The questionnaires used in this study were Hazan and Shaver's Attachment Questionnaire (1987), Christensen and Sullaway's Communication Patterns Questionnaire (1984), and Miller-Smith's Lifestyle Questionnaire (2003). Findings: Using covariance analysis, the results indicated that, after controlling for pre-test levels, there were significant differences between the experimental and control groups of incompatible couples in terms of attachment patterns (secure, avoidant-insecure, and ambivalent-insecure), communication patterns (constructive mutual), communication pattern (demand/withdraw), communication pattern (avoidant), and lifestyle. The effect size was 0.48 for emotion-focused therapy. Similarly, significant differences were observed for positive psychotherapy with an effect size of 0.41. There was a significant difference in the effectiveness of positive psychotherapy and emotion-focused therapy on attachment patterns (secure, avoidant-insecure, and ambivalent-insecure). Conclusion: Overall, the results indicate that emotion-focused therapy has a greater impact on attachment patterns (secure, avoidant-insecure, and ambivalent-insecure) compared to positive psychotherapy. Significant differences were also observed in the impact on communication patterns (constructive mutual, demand/withdraw, and avoidant) and lifestyle, with emotion-focused therapy showing a greater effect.
۲۱۴۰.

Examining the Effectiveness of the Combined Eyberg Parent-Child Interaction Training and Personality-Centered Parenting on Internalizing and Externalizing Problems in Children Aged 7 to 10 Years(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Eyberg Parent-Child Interaction Training personality-centered parenting internalizing problems Externalizing Problems

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
Objective: This study aimed to examine the effectiveness of the combined Eyberg Parent-Child Interaction Training and personality-centered parenting on internalizing and externalizing problems in children aged 7 to 10 years. Methods: The research method was a quasi-experimental design with a pre-test and post-test control group. The research population included mothers of children aged 7 to 10 years in Tehran with internalizing and externalizing problems. From this population, 30 mothers were selected through convenience sampling and randomly assigned to two equal groups (each group consisting of 15 participants). The experimental group received eight 90-minute online sessions of Eyberg Parent-Child Interaction Training and personality-centered parenting, while the control group received no intervention. For data analysis, first, descriptive information related to the research variables was provided. Findings: After confirming the assumptions for using covariance analysis, the hypothesis test results indicated that the combined intervention package of Eyberg Parent-Child Interaction and personality-centered parenting had an effect on internalizing and externalizing problems (p < .01). Comparison of the effect sizes obtained showed that the intervention package had the most significant impact on four components (aggression, thought problems, somatic complaints, and anxiety/depression) out of a total of eight behavioral problem components (p < .01). The effect size (eta coefficient) demonstrates the intervention's impact on the dependent variables. Comparison of the effect sizes showed that the intervention package had the greatest impact on anxiety/depression with an eta coefficient of 0.511, followed by thought problems with an eta coefficient of 0.443, aggression with an eta coefficient of 0.385, and somatic complaints with an eta coefficient of 0.351. Conclusion: The findings indicated that parental training led to a reduction in children's internalizing and externalizing problems. The results suggest that prioritizing and examining parenting styles should be considered the first line of treatment, as children learn how to interact with others within the family, and family experiences serve as models for their future social relationships.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان