فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
نامواژة جُندیشاپور؛ معنا و مفهوم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساسانیان، سازندگان بزرگ شهرها بودند و گُستردگی و اهمیت شهرسازی دورة ساسانیان به خوبی در گزارش های تاریخی و جغرافیایی بازتاب یافته است. گزارش های تاریخی همداستانند که شاپور یکُم (241-272م.)، در بازگشت از جنگ های پیروزمندانه اش با امپراتوری روم، اسیران و کوچ یافتگان انطاکیه را در شهری تازه بُنیاد به نام «وِه از اندیوِ شاپور»(شهرِ شاپورِ بهتر از انطاکیه)، در سرزمین خوزستان جای داد. شاپور در متن فارسی میانة سنگ نوشتة خود روی دیوار ساختمان کعبة زردشت، این شهر را «وهی انتیوک شهپوهری» خوانده، امّا در متن یونانی همان سنگ نوشته، نام شهر «گوی آنتیوخ سابور» نوشته شده؛ یعنی در این سنگ نوشته، همچون نام های دیگری که با «و» ایرانی آغاز می شوند، «گ» را به جای «و» آورده اند. در متن های تاریخی و جغرافیایی دورة اسلامی، این شهر «وِه از اندیوِ شاپور»، «گُندیشاپور»، «جُندیسابور»، و یا «جُندیشاپور» خوانده شده است. چون واژة فارسی میانة «گُند» به معنای «سپاه» بوده، و در زبان عربی هم «جُند»، کاملاً هم معنای خود واژة گُند می باشد، به اشتباه پنداشته شده که «گُندیشاپور/ جُندیشابور» به معنای «اردوگاه شاپور» بوده است، امّا در حقیقت، جُندیشاپور ریخت عربی شدة تلفظِ یونانی الاصل نام این شهر است، و هیچ رابطه ای با واژة گُند/ جُند به معنای سپاه یا اردوگاه جنگی ندارد. اگر چه گزارش های تاریخی همگی از ساخت جُندیشاپور در دورة شاپور یکُم و پیوند واژة جُندیشاپور با نام وی سُخن می گویند و کاوش های باستان شناختی در تپه های جنوب دهکدة شاه آباد در چهارده کیلومتری جنوب شرق ی دزف ول که احتمالاً جای شه ر جُندیش اپور می باشد، نشان می دهند که جُندیشاپور از شهرهای ت ازه
بُنیاد دورة ساسانی ان بوده و هی چ چی زی از دورة پیش از ساسانی ان به دست نیام ده است، پ اره ای از پژوهندگان خیالبافانه عقیده دارند که تاریخ شهر جُندیشاپور به دوره های پیش از تاریخ! بازمی گردد، و جُندیشاپور ریخت دگرگون شدة واژة هندی «جنتاشاپیرتا»، به معنای «باغ زیبا و دلگشا» یا «شهر زیبا و فریبنده» می باشد! در این جُستار کوشش خواهد شد با اشاره ای به چگونگی پیدایش شهر جُندیشاپور، و مطالعة دیدگاه های گوناگون دربارة معنا و مفهوم نامواژة جُندیشاپور، معنای واقعی این نام به دست داده شود.
تکاپوی خلیفه مُستَرشِد عباسی برای کسب قدرت دنیوی و تقابل او با سلجوقیان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المُستَرشِد بالله زمانی به خلافت رسید که حکومت سلجوقیان بر اثر تمرکزگریزی ترکمانان دچار تزلزل شده بود. سلجوقیان خلفا را وادار کرده بودند که از قدرت دنیوی خود دست بشویند و به ذکر نامشان در خطبه و سکه اکتفا نمایند. مسترشد با مشاهدة ضعف سلجوقیان، تمام تلاش خود را صرف خروج از ربقة طاعت سلاطین و بازیابی قدرت دنیوی خلافت نمود. وی نخستین خلیفه ای بود که در تقابل با سلاطین به هر وسیله، از جمله حیله و حربة نظامی، توسل جست. او شخصاً در جنگ-ها شرکت می کرد و نقش مهمی در اختلافات شاهزادگان سلجوقی و تضعیف ایشان ایفا نمود. یکی از سیاست های مهم مسترشد در برابر سلاطین سلجوقی، حمایت از شاهزادگان ضعیف تر بود. نقش المسترشد در احیای قدرت خلافت عباسی شایان توجه بود. از این رو، او آغازگر فصلی نو در تاریخ خلافت عباسی به شمار می آید.
ما در این جستار برآنیم با رویکردی توصیفی - تحلیلی به بررسی تکاپوی خلیفه المسترشد بالله برای بازیابی قدرت دنیوی خلفای عباسی بپردازیم و تقابل او را با سلاطین سلجوقی و نیز نقش وی را در احیای مجدد قدرت دنیوی خلافت عباسی مورد تحلیل قرار دهیم.
نقش اسواران و فرزندان آنان در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از اسواران به عنوان جنگجویان سواره نظام ویژه ارتش ساسانی در آستانه فتوح به مسلمانان پیوستند و ضمن ادامه فعالیت نظامی و نقش در گسترش فتوحات اسلامی، پس از استقرار در شهرهای تازه تأسیس بصره و کوفه در فعالیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این شهرها سهمی عمده داشتند. آنها پس از روی کار آمدن امویان، ضمن شرکت در جنبش های ضد اموی به فعالیت فکری علیه جریان جبرگرایی که از سوی امویان تبلیغ می شد روی آوردندکه نتیجه آن پیدایش تفکر «قدری» بود. فعالیت های ضد اموی اسواران منجر به تبعید تعدادی از آنان به مرزهای سوریه شدو در آنجا نقش مهمی در تحولات سیاسی و فرهنگی دنیای اسلام بازی کردند.
بازخوانی رویکردهای فکری و سیاسی خلیل ملکی (با تکیه بر فعالیت وی در آستانه ملی شدن صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیل ملکی به عنوان رهبر فکری معنوی حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) و به عنوان یکی از شخصیت ها ی مؤثر در تاریخ معاصر ایران، از جمله کسانی بود که قلم و گفتار وی همواره در جهت تبیین و ارائه راه حل هایی به منظور بهبود وضعیت جامعه بوده است. او به پشتوانه آگاهی سیاسی که محصول فعالیت های حزبی و شرکت در بحث های ایدئولوژیک و فکری بوده، توانست ساختار نهضت ملی شدن صنعت نفت را با ارائه چارچوب فکری و ایدئولوژیکی تحلیل کند و راهکارهایی برای عدم تکرار اشتباهات رهبران نهضت نشان دهد.
در این مقاله، سعی شده است تا بر اساس آثار به جا مانده ی وی، در قالب مقالاتی در روزنامه ی شاهد، خاطرات و آثار چهره های معاصر وی و تحقیقاتی که درباره او به چاپ رسیده ، به ارزیابی پاره ا ی از تأثیراتی که نظریه پردازی و نوشتارهای سیاسی خلیل ملکی در فهم و درک رویدادهای سیاسی ایران در دوره ملی شدن صنعت نفت مؤثر بوده است، بپردازد. مسأله مورد توجه، بازخوانی رویکردهای فکری و سیاسی خلیل ملکی می باشد که در بسیاری از منابع تحقیقی، او را با ارائه «نظریه نیروی سوم» بازشناخته اند. گرچه آثار بسیاری در راستای «نیروی سوم» ملکی به نگارش درآمده، اما این مقاله صرفا دیدگاه فکری و سیاسی وی را درباره ی نهضت ملی شدن صنعت نفت مورد مطالعه قرار می دهد.
مواضع علما دربرابرکودتای سوم اسفند 1299 هجری شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین تحول جامعه ی سیاسی ایران در اواخر دهه-ی1290ه .ش کودتای سوم اسفند به فرمان دهی رضاخان بود. شرایط سیاسی و اجتماعی ایران به گونه ای فراهم گردیدکه کودتا در بین علما و ملیون مقاومتی به وجود نیاورد.
در این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، مواضع علما در برابر این رخ داد مورد توجه قرار گرفته است. با وجود سرخوردگی های ناشی از حوادث پس از مشروطه و انزوا و گوشه -گیری بسیاری از علما در مدت پنج سالی که از کودتای1299ه .ش تا تغییر سلطنت قاجار به پهلوی به طول انجامید، علما نقش مهمی در امور سیاسی و اجتماعی ایفا کردند. در این ایام، اوضاع واحوال سیاسی ایران به تقویت قدرت نظامیان منجر شد. رضاخان با کودتا در جنبه ی سیاسی ظاهر شد و با اتکا بر قدرت نظامی به تثبیت موقعیت خود پرداخت. او نیز در مبارزه برای رسیدن به قدرت، تمایل به حفظ شعائر مذهبی را در دستور کار خود قرار داده بود. وی به این وسیله توانست نظر مساعد بسیاری از مردم و روحانیان داخل وخارج را نسبت به خود جلب نماید.
زمینه ها و ماهیت بحران در خلافت عباسی در دوره ی خلافت مقتدر(295 320ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد وقف در دورة صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد وقف از جمله نهادهای تأثیرگذار در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در جامعه بوده است. به ویژه در دوره هایی که حکومت ها به طور رسمی خود را موظف به انجام دادن بسیاری از امور رفاهی نمی دانستند، این نهاد به طور چشمگیری خلاء های موجود را در جهت رفاه و آسایش افراد جامعه پر می کرد. به طوری که حتی پادشاهان و حکومتگران نیز اقدامات رفاهی خود را، نه به عنوان وظیفة یک حکومتگر، بلکه به عنوان واقفی خیّر، انجام می دادند.
در ضمن، نهاد وقف توان آن را داشت که به برخی از امور مذهبی و فرهنگی جامعه سمت و سو دهد و با حمایت خود، تفکر و اندیشة مسلط بر جامعه را هدایت نماید. این امر به ویژه در دورة صفوی و با رسمیت یافتن تشیع در جامعة ایران و حمایت همه جانبة حکومت از اشاعة این آیین، رنگ و بویی دیگر یافت. به طوری که نمی توان نقش نهاد وقف در اشاعه و گسترش تشیع و سنت های آیین شیعی را نادیده انگاشت. علاوه بر آن که کارکرد این نهاد، رفاه اجتماعی و حتی توسعة شهری را به دنبال داشته است.
در اینجا درصدد هستیم با نگاهی گذرا به نهاد وقف در دورة صفوی، نقش و کارکرد آن را در ابعاد مختلف مذهبی، فرهنگی و اجتماعی واکاوی نماییم. برای این کار، علاوه بر مراجعه به منابع این دوره، برخی وقفنامه های موجود مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
پرسش مطرح این است: وقف چگونه و از چه راه هایی توانست بر ابعاد مختلف مذهبی، فرهنگی و اجتماعی جامعة صفوی تأثیر گذارد؟ فرضیة ارائه شده بدین گونه است: نهاد وقف با ایجاد مراکز تأثیر گذاری چون مدارس مساجد و نیز تشویق و حمایت از سنن و مراسم شیعی در تثبیت و گسترش این آیین در ایران مؤثر بود. همچنین، با گسترش زیارتگاه ها و ایجاد تأسیسات جانبی در کنار آن ها، نه تنها به روند گسترش تشیع کمک کرد، بلکه باعث توسعة شهری و رفاه اجتماعی نیز شد. علاوه بر این، نهاد وقف با تأسیس بناهای عام المنفعه، مانند پل، آب انبار، کاروان سرا، دارالشفاء، حمام و غیره، که غالباً برای تأمین مالی مصارف مورد نظر واقف ایجاد می شد، در ابعاد مختلف اجتماعی تغییر و تحول ایجاد کرد.
نگرشی روانشناختی به شخصیت آقا محمدخان قاجار
حوزههای تخصصی:
رفتارهای آقا محمدخان قاجار، بنیانگذار سلسله یکپارچه قاجاریه، که در دوران فترت که پس از کشمکش های سریع و فرسایشی، قدرت زیادی برای خود کسب کرد با توجه به عوامل روانشناختی قابل ردیابی و بررسی است. از عواملی که بر شکل نگرش و رفتار وی موثر واقع شد، عامل وراثت بود. به این معنا که خاندان وی خود را جانشینان بر حق خاندان صفوی می دانستند. همچنین ایدئولوژی حاکم ـ بر جامعة سیاسی ـ نیز بر محور سیاست های آقا محمدخان تأثیر گذاشت و بر قساوت و جسارت او مهر تأیید زد. تجربه تلخ حوادثی مانند اختگی و اسارت در دوره نوجوانی، بعدها در مسیر کسب قدرت و سلطنت به وضوح نمایان گردید. با بررسی روانشناختی و تاریخی دخالت این عوامل در شخصیت آقا محمدخان، به وضوح قابل مشاهده است.
دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز در برابر کفر و الحاد و دیکتاتوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حوادثی که در مسیر سرنوشت یک ملت به وقوع می پیوندد گاهی داستان هایی شگفت انگیز و دردآلود به وجود می آورد که برای آیندگان، هم درس عبرت است و هم مایه تأسف و اندوه. ایران بزرگ اسلامی در سرگذشت خود حوادث تلخ و تأسف بار بسیاری به خود دیده که یکی از غم انگیزترین آنها جدایی بخش های مهمی از پیکره این سرزمین کهن و تمدّن ساز است و آنگاه که بدانیم سبب این تقطیع ها و تجزیه ها علاوه بر قهر و غلبه دشمن متجاوز، خیانت بیگانه پرستان نیز بوده، بسی دردناک تر است.
نوشتار حاضر مختصری از پژوهشی تاریخی و تحلیل و بررسی فرهنگی درباره یکی از بخشهای مهم جدا شده از سرزمین سرافرازمان، ایران بزرگ است که نخستین بار در نشست علمی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با عنوان «دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز» ارائه شد.
تلاش های دوران قاجار برای تولید شیشه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود هنر شیشه گری سنتی به مرحلة تولید صنعتی، رویدادی بود که در دوران قاجار به وقوع پیوست. گسترش روابط تجاری با غرب و در پی آن اثرپذیری از انقلاب صنعتی، تأثیری مستقیم بر این تحولات داشت. از سوی دیگر با سرعت گرفتن روند تجددگرایی و رشد نرخ تقاضای کالاهای تزئینی متنوع، محصولات کارگاه های شیشةسنتی دیگر پاسخگوی نیازهای جامعه نبود و تدریجاً شرایط را برای ورود شیشه به مرحلة صنعتی فراهم کرد.
اما به چگونگی مراتب این تغییر در کتب موجود کمتر پرداخته اند. از این رو در تحقیق حاضر کوشش شد تا با واکاوی اسناد، امتیازنامه ها و سایر مدارک مستدل تلاش های دوران قاجار در راستای تولید شیشه و عوامل عقیم ماندن آنها مورد مطالعة جدی تر قرار گیرد. در نتیجه ای که حاصل شد مشخص گردید که هرچند کارخانه های ایرانی و خارجی تحت الحمایة دولت و نیز کارخانه های خصوصی درصدد پاسخگویی نیازهای روز بازار برآمدند، اما عواملی همچون نبود دانش کافی در زمینة مواد اولیه مرغوب و ذغال سنگ مناسب در داخل کشور، این کوشش را با شکست مواجه کرد. هرچند مزایایی همچون آشنایی شیشه گران با تکنیک های نوین و بهبود فرم محصولات شیشه را سبب گردید. در این میان کارخانه هایی که از حمایت دولت برخوردار بودند، مدت بیشتری به فعالیت ادامه دادند و همچنین تولیداتی با مصارف عمومی و کیفیت قابل قبول داشتند.
مناسبات وزیران و امیران در عصر تیموری (بررسی موردی رابطه غیاث الدین پیر احمد خوافی با امیران و وزیران تیموری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره تیموری، امیران اغلب ترک- مغول، و وزیران ایرانی بودند. عدم تمایز بین امور لشکری و کشوری و قدرت و اقتدار امیران و کوشش دیوانسالاران ایرانی برای حفظ منافع خود، زمینه کشمکش و رقابتی دائم را بین آنان فراهم ساخته بود. دوره طولانی وزارت خواجه غیاث الدین پیراحمد خوافی(م857ق)، از وزرای معروف شاهرخ تیموری، که توانست در برابر امیران موقعیت خود را حفظ کند، در تاریخ تیموریان حایز اهمیت بسیار است. در این مقاله مناسبات دو نهاد وزارت و امارت، با تأکید بر وزارت خواجه غیاث الدین پیراحمد، مورد بررسی خواهد گرفت.
ساز وکار ورود، صعود، نزول و خروج ایل قاجار در منحنی قدرت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایه گذاران حکومت های سلطنتی در تاریخ ایران عمدتا از جوامع قبیله ای بر خاسته اند و پس از رسیدن به اوج قدرت به صورت ناخواسته فرآیند نزول و خروج از صحنه قدرت را طی کرده اند. این امیران برخاسته از میان قبایل، با ورود به عرصه یکجانشینی و تغییر شیوه زندگی، بناچار باعث تغییر در بنیان های مادی و معنوی قدرت و یا علت فروپاشی این بنیان ها می گردیدند و لاجرم مدتی بعد مدعی تازه ای از راه می رسید و قدرت را تصاحب می کرد. قاجارها نیز با چنین ساز و کار به قدرت رسیدند؛ اما زوال و سقوط آنان نه بر پایه ی ساز وکار فوق که با ساز و کاری بی سابقه ای در تاریخ ایران روبرو گردید. یافته های این تحقیق نشان می دهد که قاجارها علی رغم ایستادگی در برابر نوسازی، به اجبار به نوسازی نظامی تن در دادند؛ اما عدم دریافت صحیح آنان از نوسازی نظامی و پیامدها و نتایج مترتب بر آن، موجبات سقوط و زوال آنان را به دست واحد نظامی نوین فراهم ساخت.
امتیاز دارسی
تحلیل انتقادی روایت های واقعه یورش غزبه خراسان(سال548ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یورش غزها به خراسان در دوره سنجردرسال 548ق، ازمهم ترین وقایعی است که راویان و گزارشگران هر کدام از زاویه خاصی بدان نگریسته و زوایای دید متنوعی را تولید کرده اند. این مقاله برای درک وتبیین اصالت ودقت درامر واقع روایت های واقعه غز، ازشاخص های روش تحلیل انتقادی روایت، بهره گرفته است تا نقش راوی،زاویه دید، تبار وریشه، زمان و مکان را در روایت های تاریخی نشان دهد، تاخواننده تاریخ بااستفاده ازاینروش نقد، معرفت لازم برای شناخت روایت هایی باشهرت روایی ومتواتر کسب نماید. هفده روایات مورد بررسی این پژوهش برگرفته ی سه سنخ از منابع یعنی تاریخ نگارانه، شاعرانه و منشیانه است.پژوهش حاضر نشان می دهدبه رغم آن کهاین روایاتِپسینی از ناحیه قوم مغلوب هستند، اما به نوعینمایان گر دوری تاریخ نگاری دوره سلجوقی از درباری بودن و همچنین تایید اثر عوامل درون ساختاری ـ از جمله سلطان ـ در این شکست می باشند.