فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سال 482 ق، قراخانیان (آل افراسیاب) که از سال 395 ق، بر ماوراءالنهر (فرارود) حکومت داشتند، ناگزیر به اطاعت از سلطان ملکشاه سلجوقی (حک: 485-465ق) شدند. هنگامی که سلطان سنجر سلجوقی (حک: 552-511ق) امارت خراسان را برعهده داشت (حک:511-490ق) نخست، حکومت سمرقند را به خواهرزاده اش محمد ارسلان خان ـ که پدرش از دودمان قراخانی بود ـ واگذار کرد و چندی بعد منصب قاضی القضاتی و عالی ترین مقام مذهبی را همراه با ریاست شهر (صدر) بخارا، به برادر همسر خود که روحانی برجسته ای به نام عبدالعزیز بن عمر بن مازه بود، بخشید. از آنجا که مناصب یاد شده در خاندان عبدالعزیز بن عمر بن مازه موروثی شد، سلسله محلّی آل مازه (آل برهان) در بخارا تأسیس گردید که تا اواخر حکومت خوارزمشاهیان (617-490ق) پایدار بود. در این پژوهش، بر اساس منابع و تحقیقات معتبر تاریخی، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، پس از نگاهی گذرا به سلسله قراخانی ومناسبات آنان با سلجوقیان، نخست علل بنیانگذاری سلسله آل مازه و سپس اهداف سنجر بن ملکشاه از آن اقدام مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان، بر اساس داده های ارائه شده در چارچوب مقاله، با توجه به فراز و نشیب های چشمگیر در روابط سلجوقیان و قراخانیان، در یک نتیجه گیری کلی، وضعیت آل مازه در مناسبات دو حکومت یاد شده، آشکار گردیده است.
نقش فرهنگ ایرانشهری در ساختار دولت اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار دولت اموی متأثر از چهار فرهنگ، وحیانی، قبیله ای، ایرانشهری و رومی، بوده است. درباره میزان تأثیر هریک از این گونه های فرهنگی، اتفاق نظر وجود ندارد. این مقاله، ضمن درنظر گرفتن دیگر عناصر فرهنگی، تأکیدی ویژه بر تأثیر فرهنگ ایرانشهری در ساختار دولت اموی دارد. برای سهولت بررسی، مقاله به دو بخش ساختار سیاسی و اداری دولت اموی تقسیم می شود. در بخش نخست، ضمن بررسی مؤلفه هایی چون استقرار، مشروعیت، اِعمال و انتقال قدرت، به میزان تأثیر فرهنگ ایرانی در هریک از مراحل مذکور پرداخته می شود و در بخش دوم، با برشماری نهادهای اداری مرتبط با دولت، سهم عنصر ایرانی در پیدایش یا تداوم این نهادها تحلیل می شود
بازتاب تغییر معیشت مغول در معماری عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواست اصلی این مقاله ارائه نظرهایی در جهت تطبیق معماری بناهای اواخر دوره ایلخانان با تمایلات کوچرویی است. ساکنان آسیای مرکزی از دیرباز چندین بار به صورت مهاجر یا مهاجم به سرزمین های همجوار خود وارد شدند. مغولان آخرین گروه از مهاجرینی بودند که پس از ترک مأوای خود، به سرزمین های چین و ایران رهسپار شدند. تعامل ساکنان سرزمین های جدید با مهاجمین تاثیرات متقابلی به همراه داشت. مطالعه معماری و شهرسازی عصر ایلخانان و تغییر معیشت آنان دریچه ای به تاثیرات متقابل ساکنان بومی ایران و مهاجمین مغول است. از یک سو معماری این دوره دچار تحولی شگرف گردید، به طوری که برخی از اندیشمندان معماری قرون هفتم و هشتم هجری را عصر شکوفایی معماری و شهرسازی می دانند و از سوی دیگر ابنیه این دوره، نشانگر تحول اجتماعی مغولان در ایران است. مسأله پژوهشی این مقاله بررسی سیر استحاله فکری کوچرویی به یکجانشینی و انعکاس تفکر کوچرویی بر بنیان شهرها و معماری دو مجموع عمرانی شنب غازان و مجموعه سلطانیه است، که با استمداد از منابع تاریخی سعی بر تبیین آن دارد.
جایگاه روحانیون متنفّذ در مدرنیزاسیون قضایی و تدوین قانون مدنی در عصر پهلوی اول
حوزههای تخصصی:
در طول اعصار پیشین در نظام قضایی ایران، منصب قضاوت همواره در حیطه اختیارات علما و روحانیون بوده است که این امر با رسمی شدن مذهب تشیع در عصر صفوی، از استحکام بیشتری برخوردار گردید. با روی کار آمدن دولت پهلوی، مدرنیزاسیون در کلیه ابعاد و ارکان مملکت در دستور کار قرار گرفت، طبعاً نظام قضایی سنتی مبتنی بر عرف و شرع نیز از دایره شمول مدرنیزاسیون برکنار نماند. این تغییر و تحولات در ساختار اداری و اجرایی کشور با واکنش هایی از سوی مردم به ویژه علما و روحانیون مواجه گردید، به ویژه در حوزه نظام قضایی که علما و روحانیون شیعی به طور سنتی خود را متولی امر قضا می دانستند. از آنجا که رویکرد دولت پهلوی در نظام قضایی، دوری جستن از نظام قضایی شرعی و تمایل به ساختارهای غربی بود، با مخالفت بیشتری از سوی ایشان مواجه گردید، بنابراین آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ این موضوع است که اشخاص و متنفّذینی که در نوسازی دستگاه قضایی ایفای نقش کردند، چه پایگاه های داشتند که منتهی به تدوین قانون مدنی بر اساس فقه جعفری گردید؟
چهره نگاری سلجوقی؛ تداوم فرهنگ بصری مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت سلجوقیان با گسترش قلمرو سرزمین ایران و تکامل شعر و هنر یکی از درخشان ترین ادوار تاریخ هنر، فرهنگ و تمدن ایران است. در عصر شکوفایی سلجوقیان، تاثیر رویکرد زیبایی شناسی ایرانی ـ اسلامی نه تنها بر هنر سلجوقی بلکه در تمدن اسلامی شاکله ای از سنت های تصویری و مفهومی را فراهم آورد که بسیاری از آثار برجسته ی هنری، حتی در دوره های بعد، تحت تاثیر آن قرار گرفتند. در آغاز ظهور اسلام، هنر نگارگری ایران به دلیل ممانعت های تصویری موجود به سمت نقوش انتزاعی، هندسی و گیاهی متمایل گشت. بررسی و تحقیق نگاره های موجود در آثار سفالی و فلزی دوره ی سلجوقیان حکایت از آن دارد که به رغم ممنوعیت های تصویری حاکم در آن زمان به شیوه ای ظهور کرد، که باز تولید سنت نگارگری مانوی محسوب می شود.
چهره نگاری های سلجوقیان تحت تاثیرکدام فرهنگ بصری بوده است؟ یا الگوی هنری چگونه بر آن سایه افکنده؟ پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی26 نمونه از آثار برجای مانده از دو دوره ی هنری ایران؛ مانویان و سلجوقیان می پردازد و به دنبال اثبات این فرضیه است که شیوه های صوری و الگوهای چهره نگاری در نگاره های مانویان، مجدداً در نگاره ها و آثار هنری سلجوقیان نمود پیدا کرده است. در این مقاله، مطالب به طریق اسنادی و کتابخانه ای گردآوری و با روش تحلیلی و توصیفی ـ تاریخی بررسی شده است. شناخت اشتراکات موجود میان هنر نگارگری به ویژه چهره نگاری مانویان و سلجوقیان از اهداف این پژوهش است.
تحلیل منازعات مذهبی نیشابور در عهد سلجوقیان
حوزههای تخصصی:
وجود فرقه ها و مکاتب مختلف در نیشابور در عهد سلجوقیان باعث رونق مناظرات اعتقادی و منازعات مذهبی زیادی شده بود. در خراسان، طیف وسیعی از بحث ها، همانند سؤالاتی درباره-ی آزادی عمل مشروع، تبیین عبادت زاهدانه و این که آیا سود مادّی در تضادّ، با تقوای راستین است یا نه، در جریان بود. در نیشابور، شافعیان، حنفیان، کرّامیان و دیگر فرقه ها، در مورد مسائل مذکور با یکدیگر توافق نظر نداشتند و رقابتی خصمانه برای کسب قدرت سیاسی و اجتماعی بین آنان وجود داشت. این چالش ها و برخوردها به جای این که زمینه ی توسعه ی عقلانیّت و معنویّت را در جامعه فراهم کند، آن را به سوی انحطاط کشاند. این مقاله در جستجوی یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که دلیل اصلی و واقعی منازعات و کشمکش بین فرقه های مختلف نیشابور در عهد سلجوقیان چه بود؟ از نظر نگارندگان این مقاله، مذهب حنفی، مذهب مورد پذیرش حکومت و بیش تر مناصب بالای حکومتی، باعث تعارضات عمیقی در میان عموم مردم شده بود؛ همین عامل باعث زد و خوردهای اجتماعی در میان توده ی مردم شد.
تاکنون تحقیقی جامع در این زمینه صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
مسائل اجتماعی ایران در دوره صفویه: پژوهشی در سفرنامه کمپفر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، در پی بازشناسی مسائل اجتماعی ایران در دوران صفویه از دورن یکی از سفرنامه های اروپایی است. در بازشناسی سفرنامه کمپفر از عناصری که با مسائل اجتماعی ارتباط می یابد، نهاد دولت و جنبة تقدس آمیز و مشروعیت بخش آن؛ نهاد دین و کارکرد اجتماعی آن، نهاد آموزش و پرورش؛ و اخلاقیات و آداب و رسوم ایرانیان را برگزیده ایم. رویکرد این سفرنامه ها در مسائل اجتماعی، تکیه بر جنبه های شنیداری بویژه از توده های اجتماعی است. این امر می تواند توأمان به عنوان جنبة مثبت و منفی مورد ارزیابی قرار گیرد: در اختیار گذاردن سطح فکری جامعه و افکار عمومی ایرانیان در این دوران از یک سو و عدم مطالعه و تعمق در واقعیت مسائل ایران و تکیه بر سطحی نگری عمومی از سوی دیگر، دو جنبة این ارزیابی می تواند قلمداد گردد. اما بطور کلی جلوه هایی از مسائل اجتماعی ایران را در بردارد که تا امروز امکان حیات یافته است.
ملکم خان و خطوط آدمیت
گسترش اسلام در گیلان و دیلمان با تأکید بر مذاهب اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با غلبه اعراب مسلمان بر ایران، منطقه گیلان و دیلمان فتح نشد و ساکنان آن تا سه قرن بعد، دربرابر حملات مسلمانان مقاومت کردند؛ اما با تلاش های سادات علوی و دیگر مبلغان مذهبی، به تدریج تعالیم اسلام در این منطقه نفوذ پیدا کرد و در اوایل قرن چهارم هجری، تشیع مذهب غالب آن نواحی شد. علاوه بر تشیع، مذاهب اهل سنت نیز در این منطقه جای پای محکمی برای خود پیدا کردند.این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و ازطریق به پرسش کشیدن داده های موجود، تا حد امکان، روند گسترش اسلام، به ویژه مذاهب اهل سنت، در سرزمین گیلان و دیلمان را روشن کند. این مطالعه نشان می دهد که اگرچه دیلمی ها به لحاظ نظامی درمقابل سپاهیان اسلام مقاومت کردند، اما به تدریج، از طرق مختلف، همچون تبلیغات مذهبی بازرگانان، غازیان، مراودات سیاسی و مهم تر از همه، فعالیت مبلغان مسلمان در آن ناحیه، تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و مسلمان شدند. در این روند، بخش شرقی منطقه، یعنی دیلمان و گیلان بیه پیش، به مذهب تشیع و گیلان بیه پس به مذاهب اهل سنت گرایش پیدا کردند
وقف قنات (مطالعه موردی:قنات های موقوفه سید رکن الدین در یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قنات یکی از سازه های آبی تاریخی است که متناسب با اقلیم مناطق خشک و نیمه خشک ایران و به علت کمبود آب های سطحی از دوران باستان تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است.قنات فقط یک تکنولوژی نیست؛ بلکه بستر زاینده فرهنگ است که در طول تاریخ در ایران و به ویژه در فلات مرکزی نقش مهمی داشته است.وقف نیز به عنوان کاری نیک سابقه طولانی در تاریخ ایران دارد در میان پیروان همه ادیان و مذاهب از جایگاه ویژه ای برخوردار است.نهاد وقف یکی از برجسته ترین مصادیق احسان و تعاون است که منشأ خدمات علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه شده است.این پژوهش ارتباط دو سویه قنات و جامعه را بررسی کرده و از این رهگذر، با تکیه بر قنات های موقوفه سیدرکن الدین، نقش نهاد وقف را در استمرار حیات و تداوم بهره برداری از قنات تجزیه و تحلیل کرده است
بررسی تاریخی ناامنی های عهد مغول و نقش آن در انحطاط اخلاقی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره استیلای مغول، با به خطر افتادن امنیت مردم و لرزان شدن پایه های زندگی اجتماعی و فردی، ارزش های اخلاقی تا حدودی رو به انحطاط رفت؛ زیرا بارزترین انواع امنیت- که در پناه آن می توان آسوده زندگی کرد- مانند امنیت اجتماعی، اقتصادی، شغلی، فردی، قضایی، روانی و فرهنگی، همگی دچار سیر نزولی شدید شدند و با تنگ شدن عرصه زندگی بر ایرانیان، مبارزه آنان با حاکمان مغول به مبارزه برای بقا تبدیل شد و مسئله فرهنگ و اخلاق اصیل به مرتبه دوم سقوط کرد.البته باید اذعان کرد که مغولان علت تامه انحطاط اخلاقی نبودند، یعنی نمی توان همه نابسامانی ها در این حوزه را به آنان منتسب کرد؛ اما روش حکومت و سیاست گذاری های آنان به گونه ای بود که منجر به تشدید این انحطاط شد؛ انحطاطی که از قبل آغاز شده بود.پس از پایان حاکمیت مغول، تمامی خسارات در حوزهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، شغلی و... جبران شد، اما خسارت های اخلاقی تا مدت ها پایدار و پابرجا بود؛ به گونه ای که بعضی صاحب نظران معتقدند که تاکنون نیز تأثیر اقدامات آنان در لایه های زیرین تفکر و فرهنگ ایرانی مشهود است.در این مقاله، با روش تحلیلی به تبیین این موضوع می پردازیم.
نقش اقتصادی و مواصلاتیِ دهانة اروندرود در روابط حکومتهای محلیِ منطقه با خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهانه اروندرود آبراه سوق الجیشیِ مهمی بود که خلیج فارس را به بین النهرین متصل می کرد. گذشته از حکومت های محلی باستانی خاراکس و خاراسن، در دوره اسلامی نیز حکومت های محلی و نهضت هایی از قبیل زنگیان، قرامطه و بریدیان در این منطقه به قدرت رسیدند. با آنکه به نظر نمی رسد که از نظر تعداد لشکریان قدرت نظامیِ چندانی داشتهاند، اما توانستند تأثیرات عمیقی بر اوضاعِ خلافت عباسی بنهند. این مقاله درپی آن است که به این پرسش پاسخ گوید که نقش اقتصادی و مواصلاتی دهانه اروند در تاریخ حکومت های محلی راسِ خلیج فارس در عهد خلافتچه بوده است؟ فرضیه حاکی از آن است که موقعیت مواصلاتی و اقتصادی دهانه اروند نقش اصلی را در سرنوشت حکومت های محلی و مناسبات آنها با خلافت داشته است
جایگاه صنعت ضبط در سیاست فرهنگىِ دورة پهلوى اول
حوزههای تخصصی: