گسترش مسیرهای ارتباطی برای فتح سرزمین های نو و تجارت بخشی از فرآیند توسعه تمدن ها محسوب میشود. ایرانیان نیز به واسطه قرارگیری در مسیر جاده ابریشم، به احداث راه و تأسیسات جانبی آن مانند پل برای گذر از موانع طبیعی و کاروانسرا به عنوان استراحتگاه و محل تأمین نیازهای مسافران مبادرت نموده اند. پژوهش حاضر درصدد اثبات نوآوری ایرانیان در پیوستن دو بنای مذکور به منظور کاهش حجم ساخت و ساز و ایجاد شرایط مطلوب برای استقرار کاروانیان و از بعد تحلیلی در صدد نمایش شیوه طراحی و قابلیت-های ساختاری پل ها برای تأمین فضای سکونت و با بررسی تاریخی نمایشگر شواهد تاریخی ادغام پل، محل اطراق و سیر تکامل آنهاست. شواهد مزبور از خلال سفرنامه ها و بررسی موردی استخراج شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که نوآوری ایرانیان در احداث ""پل ـ -سکونتگاه""ها با هدف تأمین آب کاروانسرا، کاهش حجم ساخت و ساز در شرایط نامناسب برون شهری، کاهش حجم مصالح و وزن ساختار پل از طریق ایجاد فضای خالی درون سازه و استفاده از شرایط اقلیمی مناسب مجاور رودخانه ها برای سکونت صورت گرفته است. شواهد تاریخی نشانگر آنست که به مرور پیوند این دیدگاه کارکردی به بخشی از طراحی پل بدل گشته و پیوند آن با دیدگاه های زیباییشناسانه زمینه ساز شاهکارهای پل سازی عصر صفوی شده است.
قالب های ویژه ی کلامی، تمایزات فقهی و مواضع خاص سیاسی، اساسی ترین نشانه های انشعابات مذهبی در تاریخ اسلام است که هر یک محصول مجموعه ای ازعوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود. این نشانه های سه گانه، گاه چنان در هم تنیده اند که باز شناسی و تفکیک آنها از یکدیگر مشکل می نماید. کشف رابطه ی میان شکل گیری تمایزات فقهی و تقویت مقاومت شیعیان در مقابل دستگاه حاکم، دغدغه ی اصلی این پژوهش است.
این پژوهش با رویکردی تحلیلی، در صدد بازنمایی تأثیر شکل گیری تمایزات فقهی بر تعمیق همگرایی سیاسی شیعیان امامیه در سه قرن نخست تاریخ اسلام، یعنی تا حدود پایان عصر حضور ائمه است. محقق تلاش می کند نشان دهد چگونه تفاوت های فقهی شیعیان با سایر آحاد جامعه ی اسلامی، اندک اندک به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در مقابل جریان فکری حاکم بر جامعه تبدیل گردید و به تقویت همگرایی میان شیعیان منجر گردید و نشانه ای از اقتدار و نفوذ ائمه بر پیروانشان تلقی شد.