فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
99 - 111
حوزههای تخصصی:
Purpose : The purpose of this study was to develop the principles of Islamic education with an approach of freshness and vitality for the elementary school. Method : In this research, the content analysis method has been used to be able to interpret and analyze the speeches and messages related to the topic, regarding the relationship between Islamic education and vitality in the religion of Islam, books on Islamic education and the Qur'an and hadith. Findings : The findings of the present study using content analysis method, indicate that theoretically ten principles of Islamic education with a freshness and vitality approach for elementary school (aesthetic principle, principle of tolerance, principle of beauty, principle of modification, principle of ease, principles have been referred to. Dynamics and vitality in school and class, the principle of reminder, the principle of continuity, the principle of awareness and the principle of individual differences) can be explained. That is, Islamic teachings can inspire the hypotheses and theories of Islamic education with a refreshing and invigorating approach for the elementary school. Conclusion : It is important to use the principles and perspectives in practice and to evaluate the performance of Islamic education with the approach of freshness and vivacity.
بررسی برخی مؤلفه های برنامه درسی تربیت معنوی در چارچوب سنت گرایی سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
320 - 355
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی برخی مؤلفه های برنامه ی درسی تربیت معنوی بر مبنای سنت گرایی سید حسین نصر است. مؤلفه های مورد بررسی اصول، روش ها و محتواهای تربیت معنوی هستند. این پژوهش از نوع فلسفی است و با روش استنتاجی فرانکنا انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد برخی از اصول تربیت معنوی در منظومه ی فلسفی-عرفانی نصر عبارتند از: اصل پیروی از سنت که متضمن عمل به آداب شریعت و طریقت نیز می باشد، تبعیت از استاد، شکوفاسازی داشته های فطری، حجاب و غفلت زدایی، حضور اجتماعی فعال و کثرت طریقت ها که متضمن تساهل و تسامح در امر تربیت است. روش های تفکر، تأمل معنوی، مراقبه، هرمنوتیک معنوی، مطالعه ی سه کتاب وحی، انسان و طبیعت؛ مطالعه ی علوم سنتی، مشق نظری و عملی هنرهای سنتی، عمل به آداب روحانی، عمل های صالح مبتنی بر نیکی، تقوا، توبه و مجاهده ی درونی از روش های تربیتی استنتاج شده اند. محتوای تربیت معنوی نیز شامل سنت و مؤلفه های آن یعنی وحی های الهی، میراث تصوف، علوم سنتی، ادبیات سنتی، هنرهای سنتی، اسطوره و نماد است. رویکرد نصر به تربیت معنوی توجه بیش تری به زیبایی شناسی، اخلاق، حیطه ی عاطفی، عشق و جوهره ی دین دارد و متضمن تعلیم وتربیت کثرت گراست.
مفهوم سازی ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
232 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مفهوم سازی ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی است. پژوهش دارای رویکردی کیفی و از روش گراندد تئوری به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از نخبگان آگاه است. روش نمونه گیری از موارد مطلوب بوده است؛ یعنی افرادی که تجربه مستقیم از ارزشیابی برنامه های درسی دانشگاهی داشتند. برای تعیین اعتبار از راهبرد بازبینی مشارکت کنندگان، و بازبینی متخصصان استفاده شده است. به این منظور کدگذاری تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار گرفت، که ضریب توافق 88/0 برآورد شد. از تحلیل محتوایی کیفی اطلاعات حاصل از نظرات متخصصان 4درون مایه اصلی شامل بافت، فرایند، مداخله گر و پیامد استخراج شد. در ارتباط با درون مایه اصلی بافت تعداد 16درون مایه فرعی، در مجموع 144 فراوانی، و درون مایه اصلی فرایند تعداد 35 درون مایه فرعی، در مجموع با 179 فراوانی، در ارتباط با درون مایه مداخله گر تعداد 10 درون مایه فرعی، در مجموع 39 فراوانی، و در ارتباط با درون مایه پیامد نیز تعداد 7 درون مایه فرعی در مجموع 42 فراوانی به دست آمده است. نظر به ماهیت متفاوت برنامه های درسی نظام علمی-کاربردی، با سایر نظام های آموزش عالی، نسبت به لحاظ کردن دقیق همه ابعاد و مؤلفه های مستخرج از پژوهش حاضر در ارزشیابی از برنامه های درسی دقت نظر لازم و کافی اعمال شد. هر چند سال یکبار نسبت به بروزرسانی ابعاد و مؤلفه های مستخرج از پژوهش حاضر برای ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه جامع علمی-کاربردی اقدام لازم صورت پذیرد.
تحلیل محتوای کتاب های درسی پایه پنجم ابتدایی بر اساس مؤلفه های برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان مبتنی بر هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
115 - 152
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل محتوای کتاب های درسی پایه پنجم ابتدایی بر اساس مؤلفه های برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان مبتنی بر هوش معنوی است. روش پژوهش توصیفی، شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا و رویکرد آن کاربردی بوده و منابع مورد تحلیل جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه ها، متن اسناد کتابخانه ای و کلیه کتاب های پایه پنجم ابتدایی بوده است. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و همچنین سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده و روایی تحقیق از نظر صاحب نظران و متخصصان فلسفه برای کودکان و برنامه ریزی درسی مورد تأیید واقع گردید و پایایی آن نیز از طریق محاسبه ی آلفای کرونباخ 93٪ بیان گشت. در تحلیل محتوا و با استفاده از آنتروپی شانون مؤلفه پیامدهای فردی تفکر فلسفی با ضریب اهمیت 564/0 بیشترین و مؤلفه چیستی فلسفه با ضریب اهمیت 027/0، کمترین توجه را به خود اختصاص داده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی آموزشی؛ مطالعه موردی هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش شهرستان نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
91 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی آموزشی در هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش شهرستان نجف آباد است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نوع پیمایشی و از لحاظ روش تحقیق آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی تحقیق با روش تحلیل نظریه داده بنیاد از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران به شناخت عوامل مؤثر تا رسیدن به اشباع نظری یافته ها پرداخته شد. یافته های بخش کیفی معناداری عوامل سازمانی، پرسنلی، آموزشی، محتوای آموزشی، هوش، فرهنگی، مدیریتی و تعاملات با محیط بیرون را تأیید کردند. در بخش کمی تحقیق، جامعه آماری شامل هنرآموزان هنرستان های شهرستان نجف آباد است. حجم نمونه با جدول مورگان، 165 نفر تعیین و داده ها به روش تصادفی ساده جمع آوری شد. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت استفاده و روایی از نوع صوری تأیید و نمونه 30تایی از پرسشنامه توزیع گردید تا ابهامی در سوالات باقی نماند. پایایی با آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 تأیید و داده ها با استفاده از نرم افزار smart pls تجزیه و تحلیل شده و برازش مدل تأیید گردید. یافته های کمی معناداری کلیه عوامل نتیجه گیری شده از بخش کیفی، به جز تأثیر عوامل مربوط به هوش را تأیید کرد.
تحلیل تجارب معلمان در مورد عوامل تأثیرگذار در کیفیت مدیریت زمان یاددهی -یادگیری در کلاس های چندپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۲
143 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناخت عوامل تأثیرگذار در کیفیت مدیریت زمان یاددهی-یادگیری در کلاس های چندپایه از دیدگاه معلمان باتجربه است. رویکرد پژوهش، کیفی از نوع پدیدار نگاری است. جامعه پژوهش، معلمان کلاس های چندپایه شهرستان یاسوج بودند که از طریق نمونه-گیری هدفمند، تعداد (24) نفر از آنان با رعایت اصل اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در پژوهش شرکت کردند. جهت دستیابی به روایی سؤال های مصاحبه از نظرات استادان گروه علوم تربیتی استفاده شد. برای اطمینان از اعتبار داده های پژوهش، پس از استنتاج متن مصاحبه ها، آنها به مصاحبه شوندگان ارائه شد تا نظر تأییدی آنها در این زمینه به دست آید. مصاحبه ها کدگذاری و مقوله بندی شده سپس تحلیل و دسته بندی شدند. بر اساس یافته های به دست آمده؛ تجارب معلمان درباره عوامل تأثیرگذار در بهبود کیفیت مدیریت زمان یاددهی-یادگیری در کلاس های چندپایه در دو مقوله کلان ایجابی و سلبی تقسیم شدند. مقوله کلان ایجابی شامل: (3 مقوله) اصلی و (9مقوله) فرعی و مقوله کلان سلبی شامل (5 مقوله ) اصلی است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در دوره دبستان بر اساس مفروضه های نظام سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت دوره ابتدایی ایران است از آنجا که تلاش جهت شکوفایی قابلیت های آموزش بهداشت دانش آموزان از جمله کارکردهای آموزش و پرورش است، تدوین الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش بهداشت می تواند مختصات این کارکرد را محقق سازد. به این منظور، سه پرسش اساسی مورد بررسی قرار گرفت: وضعیت برنامه درسی موجود آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در دوره دبستان چگونه است؟ الگوی بهینه برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت از بعد منطق، اهداف، محتوا، فعالیت های یادگیری، نقش استاد، مواد و منابع، گروهبندی دانش آموزان، مکان، زمان و و ارزشیابی در دوره دبستان چه ویژگی ها و مختصاتی دارد؟ اعتبار الگوی بهینه برنامه درسی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در دوره دبستان به چه میزان است؟ برای بررسی سوالات ذکرشده از روش ترکیبی (کمی و کیفی) استفاده شد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
175 - 215
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش موسیقی در دوره متوسطه دوم و هنرستان های موسیقی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمی) اکتشافی متوالی بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل متخصصان تعلیم و تربیت و موسیقی در کشور و معلمان آموزش موسیقی در هنرستان های موسیقی بودند. انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه بود. روایی ابزار در بخش کیفی از نوع روایی درونی و در بخش کمی از نوع روایی محتوایی بود. برای افزایش پایایی بخش کیفی، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی انجام می گرفت. و در بخش کمی نیز با استفاده از ضریب توافقی معادل86/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی و از روش دلفی استفاده شد. نتایج بخش کیفی ویژگی های الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش موسیقی را در عناصر ده گانه اکر و نتایج بخش کمی نیز اعتبار بالای الگوی مذکور را نشان داد.
طراحی و اعتبار سنجی برنامه درسی با تأکید بر دانشگاه کارآفرین (مطالعه موردی دانشگاه های شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تلاش شده به تحلیل رابطه بین متغیرهای موثر بر برنامه درسی با تاکید بر کارآفرینی دانشگاه های شهر تهران پرداخته شود. در ابتدا با مطالعه پیشینه پژوهش های مرتبط متغیرها شناسائی و با نظرات خبرگان و به روش دلفی فازی غربالگری شدند. جامعه آماری، در بخش کیفی 30 خبره شامل اعضای هیات علمی دانشگاهی و خبرگان و در بخش کمی با فرمول کوکران 385 نفر می باشند و از تحلیل شبکه فازی برای تعیین وزن و از معادلات ساختاری تفسیری برای سطح بندی و تحلیل روابط بین متغیرها استفاده شده است. بر اساس یافته های تحلیل شبکه فازی، زیر متغیر های تعامل با موسسات حامی اجرای فعالیتهای مشترک بین المللی، نگرش کار آفرینی، اعطای وام از طریق بانکها، میزان استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس و هماهنگی دروس اختیاری با نیازهای فرد از نظر معلمین بیشترین وزن و اهمیت را دارد
تجربیات زیسته ی دبیران عربی از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان عربی: مطالعه ای پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تجربیات زیسته ی دبیران عربی از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان عربی در مدارس است. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی از نوع پدیدارشناسی است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر فرد ماهر و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 20 نفر از دبیران عربی انجام گرفت. مصاحبه ها ضبط و به روش استرابرت و کارپتنر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از تجربیات دبیران عربی در خصوص ناکارآمدی زبان عربی در 5 مضمون اصلی «موانع مرتبط با دانش آموزان»، «موانع مرتبط با معلمان»، «موانع مربوط به جامعه و فرهنگ»، «موانع مربوط به نظام آموزشی و برنامه درسی» و «موانع مربوط به ارزشیابی آموزشی» و 11 مضمون فرعی شناسایی شد. رفع این موانع مستلزم بازنگری در اهداف، محتوا و روش های برنامه درسی عربی و تغییر نگرش جامعه، والدین و دانش آموزان نسبت به اهمیت این زبان خارجی است.
رابطه باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های تدریس معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۶
45 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق شناسایی باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های تدریس معلمان دوره متوسطه استان خراسان رضوی (14643= N ) که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تدریس بودند و تبیین رابطه بین این باورها و جهت گیری ها بود. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (1998) و پرسشنامه اصلاح شده جهت گیری های تدریس ساموئلوویچ (1999) از 403 نفر از معلمان جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد 53% معلمان دارای باورهای معرفت شناختی خام و 55% دارای جهت گیری تدریس- محور هستند و بین باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های تدریس آن ها همبستگی معنی دار متوسط منفی وجود دارد.
ماهیت و دلالت یادگیری مبتنی بر پروژه در گستره برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۲
95 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، تبیین ماهیت و دلالت یادگیری مبتنی بر پروژه در گستره برنامه درسی می باشد. در این نوشتار، یادگیری مبتنی بر پروژه از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. به طوری که ابتدا، مفهوم پروژه و یادگیری مبتنی بر پروژه توصیف و در ادامه ارتباط منطقی پروژه و برنامه درسی بررسی شد. سپس رویکردهای مختلف آموزشی ارائه گردید که به وسیله آن، وجه ماهیت و دلالت یادگیری مبتنی بر پروژه مورد تأکی د قرار گرفت. برای دستیابی به تبیین فوق از روش سنتز پژوهی استفاده شد که در آن پژوهش های مرتبط با یادگیری مبتنی بر پروژه با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شدند. در مرحله بعد 71 پژوهش که معیارهای مورد نظر را داشتند انتخاب شدند، سپس ترکیبی از یافته های آنان طبق اصول تلفیق، بازاندیشی و بازآرایی داده ها، ارائه شده است. یافته های این پژوهش با مشخص نمودن ماهیت و دلالت این نوع یادگیری نشان می دهد که با توجه به پیشینه نظری و تجربی موجود، این ایده به عنوان یک برنامه درسی می تواند قابل طرح باشد
بررسی سطح تسلط دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای دروس علوم و ریاضیات: تأملی بر معیار «قابلیت یادگیری» در انتخاب محتوای برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق میزان تسلط دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای علوم و ریاضیات مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط سطح تسلط با «قابلیت یادگیری» محتوای برنامه درسی تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نوع آمیخته (کمی-کیفی) است. 914 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های مورد نیاز برای پایه های چهارم و پنجم از آزمون های پایانی محقق ساخته گردآوری گردید و برای دروس علوم و ریاضیات پایه ششم نیز از آزمون های سراسری این پایه استفاده شد. پایایی آزمون های محقق ساخته نیز بر حسب ضریب آلفای کرونباخ بین 77/0 تا 86/0 محاسبه شد که مطلوب بود. میزان یادگیری دانش آموزان تقریباً در نیمی از مطالب دروس علوم و تقریباً در تمامی مطالب دروس ریاضی زیر سطح تسلط است. به نظر می رسد «قابلیت یادگیری» محتوای این دروس به عنوان یکی از مهم ترین عوامل شایسته توجه بیشتر است.
تعهدات فرارشته ای در برنامه درسی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گرایش فزاینده ای به رویکرد فرارشته ای در برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها مشاهده می شود. مطالعات فرارشته ای از عرصه، مقاصد و هدف ها به حوزه اعمال و اقدامات در حال گذار است. در این رهگذر عینیت بخشی به رویکرد فرارشته ای در قلمروی برنامه درسی و رساندن آن از مرحله طرح به حیطه عمل مشکلاتی فراروی کارگزاران برنامه درسی قرار دارد. در این مقاله با نظر به مواضع مختلف در خصوص فرارشته ای، چارچوب مفهومی و مدل برنامه درسی فرارشته ای مبتنی بر لایه های علی آموزشی تبیین شده است و چالش ها و تعهدات ناظر بر آن در چهار گروه؛ ملاحظات فلسفی و پداگوژیکی، مسائل و مسئولیت های موثر بر فرآیند تدریس، مسائل و مسئولیت های موثر بر دانشجویان، مسائل و مسئولیت های موثر بر طراحی دروس، دسته بندی و ارائه شده است.
اثربخشی اجرای برنامه درسی تلفیقی هنر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی اجرای برنامه درسی تلفیقی هنر بر عملکرد دانش آموزان پایه ششم است. در این پژوهش روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه ششم شهرستان نظرآباد در سال 97_ 96 بود. 60 نفر (30 گروه آزمایش و 30 گروه کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش، به صورت تلفیقی با هنر و گروه کنترل، بدون تلفیق طی 12 جلسه درس را گذراندند. داده ها با استفاده از آزمون عملکردی محقق ساخته جمع آوری و عملکرد یادگیری، مشتمل بر حیطه های شناختی و عاطفی، گردآوری شد. روایی صوری و محتوایی ، از طریق 9 صاحب نظر تأیید شد. پایایی از آلفای کرونباخ انجام شد و عدد 73/0 به دست آمد که نشان دهنده دامنه اعتبار خوبی است. تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک راهه (ANCOVA) انجام شد. به طور کلی عملکرد تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنادار داشت؛ یعنی اجرای این برنامه درسی توانست سبب افزایش نمره عملکرد گروه آزمایش در حیطه شناختی و حیطه عاطفی (سطح دریافت) شود. اما در سطح ارزش گذاری حیطه عاطفی عملکرد مثبتی به دست نیامد.
Comparison of Implicit and Explicit Curriculum in the Development of High School Students’ Personality from Students’ Point of View(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
53 - 64
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to compare the implicit and Explicit curriculum in the personality development of junior high school students from the perspective of students. The research was applied in terms of purpose and survey in terms of method. The statistical population includes all female first year high school students in Bukan who are studying in the academic year 1399-1400. According to information received from the Buchan County Education Department, the total number of students is 1,620. In this part, multi-stage cluster random sampling method was used. In the first stage, from all the girls' schools of the first secondary school of Buchan city, 1 school was selected from each district in the north, south, east, west and center of the city, respectively, then two classes were randomly selected from each school (for one The questionnaire class role questionnaire on Explicit personality development questionnaire and for the other class the implicit curriculum role questionnaire on personality development questionnaire) and a total of 10 classes that were selected for approximately 28 to 30 people for each class, for a total of 300 (150 people in each group). Multivariate analysis of variance was used to analyze the data. The results showed that the implicit curriculum is more effective in the development of students' personality than the Explicit curriculum. The results also showed that the components of the obvious curriculum such as purpose, content, method and evaluation are effective on students 'personality development, among which the content component has the most effect and the goal has the least effect on students' personality development and finally That the components of the implicit curriculum such as the interaction of individuals, the organizational structure of the school, the social atmosphere of the school, and the physical structure of the school also affect the development of students' personality. Among these, the component of interaction between individuals has the most effect and the organizational structure of the school has the least effect on the development of students' personality.
چرخش روش شناختی ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان: مبتنی بر رویکرد عصب پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین دشواری های رویکردهای ارزشیابی موجود و پیشنهاد رویکرد بدیلی برای رفع این دشواری هاست. بنابراین نخست رویکردهای موجود ارزشیابی مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند، آنگاه با ابتنا به رویکرد عصب پدیدار شناسی و با الهام از تحلیل لایه ای علی، نظریه انتگرال ویلبر و منطق فازی، ارزشیابی انتگرال پیشنهاد شده است. مهمترین ویژگی های این رویکرد در ارزشیابی عبارتند از، نگرش هولوگرافیک به حیات پیچیده آدمی، در نظرگرفتن روابط علی، هیورستیک و متعامد ذهن، مغز، بدن و محیط در ارزشیابی و توجه هم زمان به لایه سطحی تجربه اجتماعی و داده های کمی و آن وجه از تجربیات یادگیرنده که پدیداری، اول شخص و مفهومی است.
Examining the Philosophical Foundations of the Model of Teaching Gifted Students in Finland and Presenting the Model(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
85 - 99
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted with the aim of examining the philosophical foundations of the model for identifying and educating gifted students in Finland and providing a model for elementary students. The method of the present study was correlational in terms of data collection and descriptive research in terms of method and applied research in terms of purpose. The population and the sample of the present study were Finland, which were selected using purposive sampling. In the construction of the tools, the theoretical content of the pattern of identifying and educating gifted students in Finland was first analyzed using the content analysis method. Then, using the results of a qualitative study based on the data foundation approach (exploratory) and the Delphi method, resulting from interviews with 7 education professionals who had experience in Finland and were familiar with its education system in elementary school. Existing components were developed. The questionnaire consisted of 54 initial questions and 57 final questions on a five-point scale. The reliability of this tool was calculated using Cronbach's alpha of 0.89. The results of factor analysis showed that the pattern of education of gifted students in Finland was obtained with 8 factors, which were the lack of formal exams and training, intelligence, teacher independence and stability, human and positive communication, complete teacher autonomy in choosing curriculum, Up-to-date educational technology, kind and optimistic teachers and students. Since the philosophical basis of Finland is to educate gifted students of existentialism and the school of constructionism. Therefore, it is suggested that a humane approach based on student needs and problem-oriented approach to education and give real value to students and teachers.
نقد محتوای دروس دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد سخت افزار رایانه و ارائه پیشنهادهای جدید به منظور رفع تضادهای موجود در تعیین محتوای این دروس و نحوه آموزش آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی، اجرا و ارزشیابی یادگیری دوره الکترونیکی آموزش پزشکی بر اساس پارادیم های سوم و چهارم کاشمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی یادگیری الکترونیکی بر اساس پارادیم سوم و چهارم نظریه کاشمن انجام شد. روش پژوهش روش شبه آزمایشی و به روش آمیخته(کیفی و کمی) انجام شد. جامعه ی آماری دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مجازی دانشکده آموزش پزشکی شهید بهشتی تهران بودند، با روش نمونه گیری در دسترس دانشجویان رشته آموزش پزشکی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رضایت، انگیزه و آزمون دوره بود . که میزان پایایی آنها به ترتیب 86 % و 86 % و 83%محاسبه شد. داده هایکمی و کیفی پژوهش به ترتیب با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی و طریق نرم افزار maxquda12 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی اثربخشی طراحی های انجام شده بر اساس پارادیم سوم و چهارم نسبت به روش های موجود از نظر دانشجویان دانشکده آموزش پزشکی در هر سه متغییر پیشرفت، انگیزه و رضایت بود.