فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱٬۳۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
"
آیا در مدارس به تفاوت های جنسیتی دامن زده می شود؟ آیا کنش ورزی های کلاسی میان آموزگار و شاگردان، پدیدآورنده نابرابری های جنسیتی در کلاس درس و در پی آن در جامعه است؟ آموزگار به سان عضوی از جامعه، بی گمان متاثر از فرهنگ چیره جامعه ای است که در آن زندگی می کند. نگرش های موجود درباره توانایی دختران و پسران و میزان موفقیت آنها در رشته های گوناگون آموزشی و شغل های مختلف، پنداره های آموزگار را می سازد.
در این پژوهش، تاثیر جنسیت دانش آموزان بر روش کلاس داری آموزگار بررسی شده است. برای این کار، نمونه ای 88 نفری از آموزگاران زن همسردار که دست کم چهار سال پیشینه آموزش در پایه چهارم دبستان داشتند (44 نفر از مدرسه های دخترانه و 44 نفر از مدرسه های پسرانه) در شهر تهران گزیده شدند. داده های پژوهش با پرسش نامه ای پژوهش گر ساخته گردآوری شد.
یافته های پژوهش نشان داد که کنش ورزی های کلاسی میان دانش آموزان و آموزگاران، جدا از نگرش ها و انتظارهای آموزگاران نیست. 56.8 درصد از آموزگاران بازگو کردند که شیوه درس دادن خود را بر پایه جنسیت دانش آموزان تغییر می دهند و 87.5 درصد آنها بر این باور بودند که دختران و پسران باید شغلی در خور جنسیت خود برگزینند
"
بررسی و توصیف خطاهای املایی دانش آموزان پایه دوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور طبقه بندی خطاهای املایی دانش آموزان و تعیین توزیع فراوانی خطاها درهر طبقه و بررسی چگونگی پردازش املایی صورت های زبان فارسی در کودکان مورد مطالعه با توجه به اطلاعات زبانی و غیرزبانی انجام شده است. روش: در این پژوهش از طبقه بندی گارمن (1996) استفاده شده که معتقد است دانش آموز کودک هنگام املا نویسی علاوه بر حافظه، از دانش زبانی خود نیز کمک می گیرد که این دانش ممکن است اطلاعات رسم الخطی، ساختواژی، نحوی یا معنایی باشد. لذا روش پژوهش، توصیفی مقطعی و نمونه آن 85 نفر بوده است. 20 املا از ابتدا، میانه و پایان سال تحصیلی و یک آزمون املایی شامل 246 «واژه و عبارت هدف» به عنوان ابزارهای اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بیشترین خطاهای املایی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در سطح نویسه و کمترین آن مربوط به سطح علامت (مانند تشدید) است و از لحاظ نوع خطا، جانشینی بیشترین درصد خطاها را به خود اختصاص می دهد. همچنین کمترین نوع خطاها جابه جایی، تکرار و ادغام بود که اکثرا غیرزبان شناختی بودند و می توان مانند خطاهای گفتاری آنها را لغزش قلمی به شمار آورد. در سطوح زبان نیز بیشترین درصد خطاها مربوط به «واژه» و کمترین خطاها مربوط به «هجا» بوده است. نتیجه گیری: نتیجه تحقیق نشان می دهد که بیشترین خطاهای املایی آزمودنی ها، زبان شناختی و ناشی از مشکلات نظام نوشتاری زبان فارسی است؛ همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که دانش آموزان علاوه بر حافظه بصری، از اطلاعات زبانی نیز سود می برند و پردازش صورت های املایی که با به کارگیری اطلاعات زبانی تولید می شوند، برای آنها آسان تر از صورت هایی است که با اطلاعات غیرزبانی (بصری) تولید می شوند.
نقش منابع اطلاعات خود – کارامدی و ویژگی های میانجی شخصی در خود- کارآمدی و عملکرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه بر مبنای نظریه شناختی – اجتماعی بندورا (1986 ، 1997)و با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به بررسی اثرات مفروض منابع اطلاعات خود – کارآمدی بر ویژگی های شخصی ، خود کار آمدی ریاضی و عملکرد ریاضی پرداخته است . 848 نفراز دانش آموزان پسر و دختر دو ناحیه آموزشی شهر یزد به چهار پرشسنامه و دو آزمون روا سازی شده در این مطالعه پاسخ دادند . پس از تایید الگوهای اندازه گیری متغییرهای نهفته و نیکویی برارزش الگوی تابع ساختاری ، ضرائب معنادار مسیر از اثرات متغییر مستقل منابع اطلاعات خود – کارامدی بر ویژگی های شخصی و خود- کارامدی ریاضی و اثرات توانایی ریاضی مهارتهای خود تنظیمی بر خود- کارامدی و عملکرد ریاضی حمایت می کند . این الگو با تبیین 50 درصد از واریانس عملکرد ریاضی ، از ادعای بندورا مبتنی بر نقش موث بارورهای خود- کارامدی در تعدیل اثرات متغییرهای شناختی و انگیزشی بر عملکرد تحصیلی حمایت می کند.
بازتاب هویت جنسیتی در کتاب های تعلیمات اجتماعی آموزش ابتدایی و دوره راهنمایی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی شیوه ارائه محتوای کتاب های درسی زیست شناسی بهداشت 1 و 2 و روان شناسی دبیرستان با استفاده از روش ویلیام رومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
" این پژوهش به بررسی نحوه تالیف کتاب های درسی از نظر شیوه ارائه و محتوای کتاب های روان شناسی و زیست شناسی بهداشت 1 و 2 دبیرستان براساس فنون تدوین و سازمان دهی محتوا اعم از متن، تصاویر و پرسش ها پرداخته است، و در پی آن بوده است تا با استفاده از شیوه معرفی شده توسط ویلیام رومی در تجزیه و تحلیل کمی کتاب های علمی و درسی، میزان استفاده از ارائه فعال...
:
"
معرفی کتاب (چشم اندازهای برنامه ی درسی)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی رویکردهای تدریس فکورانه به منظور ارائه برنامه درسی تربیت فکور
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با پژوهش در مورد یکی از تازه ترین نظریه های مطرح شده در تربیت معلم یعنی «تربیت معلم فکور» با بررسی نظریه ها و رویکردهای متنوعی که در این زمینه وجود دارد، تبیین تازه ای از آن ارایه داده است. و با تاکید بر قابلیت عام معلمان فکور در ادراک موقعیت و توانایی آنان در چارچوب بندی های گوناگون از مسایل و ارایه راه حل های جدید و خلاقانه برای آنها و قضاوت و ارزیابی در مورد پیامدهای این راه حل ها، که به چارچوب بندی های جدید و در نهایت به ادراک گسترده تر و تامل بیشتر و عمیق تر منجر می شود، رویکردی «فراگیر» برای تربیت معلمان فکور پیشنهاد نموده است. این پژوهش با تاکید بر جایگاه ارزنده هنر و کارورزی فکورانه در پرورش این قابلیت ها، رویکردی به عنوان مبنای برنامه درسی تربیت معلم فکور ارایه نموده است که اضلاع چارچوب نظری آن را؛ تربیت هنری؛ کارورزی فکورانه؛ روان شناسی وجودگرای ادراکی؛ و رویکرد یاددهی- یادگیری ساخت و سازگرایی تشکیل می دهند.
رابطه بین میزان تماشای تلویزیون و بهره گیری از منابع اطلاعات غیر درسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
" این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین تماشای تلویزیون و استفاده از منابع اطلاعاتی غیر درسی مانند کتاب، روزنامه و مجله انجام شده است. بدین منظور از میان کلیه دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه شهر کرمان تعداد 600 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از نظر 7 نفر از ...
"
بررسی میزان فایده دروس اصلی و تخصصی رشته مددکاری اجتماعی از دیدگاه دانش آموختگان شاغل در مؤسسات رفاهی، حمایتی، درمانی و قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چارچوب نظری برنامه های درسی تربیت معلم در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) مبتنی بر تحلیل مبانی فلسفی، اجتماعی و روان شناختی
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف اریئه چارچوب نظری برنامه های درسی تربیت معلم مبتنی بر فاوا انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در این روش ابتدا مبانی فلسفی، اجتماعی و روان شناختی برنامه های درسی در دو رویکرد «سنتی» و «مبتنی بر فاوا» توصیف شده و مورد مقایسه قرار گرفته است. براساس تجزیه و تحلیل نتایج مقایسه، دلالت های مبانی مورد بحث در آموزش و پرورش و هم چنین برنامه های درسی تربیت معلم در عصر فاوا استناج گردیده است. در نهایت با جمع بندی از یافته های مراحل پیشین، چارچوب نظری برنامه های درسی تربیت معلم مبتنی بر فاوا ترسیم گردیده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد، برنامه های درسی تربیت معلم در عصر فاوا از چارچوب نظری ویژه و خاص خود برخوردار است که آن را از سایر برنامه های درسی متمایز می سازد. ویژگی ها و خصایص این چارچوب نظری در قالب «آرمان های تربیتی»، «تلقی نسبت به یادگیرنده»، «تلقی نسبت به فرایند یادگیری»، «تلقی نسبت به فرآیند آموزشی»، «تلقی نسبت به محیط یادگیری»، «نقش معلم» و «تلقی نسبت به ارش یابی آموخته ها» تبیین شده است.
اصلاح سیمای زن در کتاب های دوره ابتدایی:راهی به سوی دستیابی به فرصت های برابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان انطباق محتوای کتاب های درسی جدید التالیف حرفه و فن دوره راهنمایی تحصیلی با اهداف مصوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا، میزان انطباق محتوای سه کتاب درسی حرفه و فن جدید التالیف دوره راهنمایی تحصیلی با اهداف مصوب جزئی آن ها برای هر یک از واحدهای درسی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری، سه کتاب درسی مذکور بوده که همه آن ها نیز مورد بررسی واقع شده اند...
"ارزیابی برنامه درسی هنر دوره ابتدایی (نقاشی کاردستی و خوشنویسی) از دیدگاه مدیران و دانش آموزان در منطقه یک تهران "
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه دیدگاه سطوح استفاده کننده از نتایج پژوهشی نسبت به مدلهای کاربست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" دیدگاه افراد نسبت به پژوهشها و نتایج آن ارتباط مستقیم با نحوه استفاده از نتایج پژوهشی دارد. این دیدگاه، تعیین کننده میزان و چگونگی بهره گیری از یافته ها است. از این رو به منظور بررسی نگرش کاربران یافته های پژوهشی، شکل های بهره گیری از یافته ها با عنوان مدلهای کاربست مطالعه شد و چهار مدل اصلی کاربست شامل: مدلهای انتقال خطی، حل مساله، روشنگری و تعاملی شناسایی شدند. با توجه به پرسش پژوهش در زمینه مقایسه میان سطوح کاربران، سه سطح معلمان، کارشناسان و مدیران مورد توجه قرار گرفتند. نگرش 181 نفر از سطوح کاربران با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شد. این عده به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از میان کارکنان سازمان و هشت منطقه از مناطق سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران برگزیده شدند. داده های هر سطح با بهره گیری از آزمون T دوبه دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدلهای تعاملی، انتقال خطی، حل مساله و روشنگری به ترتیب از نگرش مساعد کاربران برخوردار بودند. در مقایسه الگوهای پاسخ دهی سطوح استفاده کننده، تفاوتی میان ترتیب مدل ها مشاهده نشد و تنها تفاوت قابل اشاره به معنا دار بودن تفاوت ها مربوط می شد. به این صورت که در میان نمونه مدیران همه تفاوت ها معنا دار بودند، ولی در میان کارشناسان تفاوت میان مدلهای تعاملی و انتقال خطی و همچنین تفاوت میان مدلهای حل مساله و روشنگری معنا دار نبود. در میان معلمان نیز میان مدلهای تعاملی و انتقال خطی، تفاوت معنا داری ملاحظه نشد. به طور کلی نتایج نشان داد که از نظر کاربران مدلهای تعاملی و انتقال خطی از اهمیت بیشتر برخوردارند. که این یافته همسو با نتایج پیشین است. مدل روشنگری نیز دارای پایین ترین نگرش است که به نظر می رسد با توجه به اهمیت آن باید بیشتر شناسانده شود.
"
کاربرد رویکرد حل مسئله در طراحی و تدوین برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره راهنمایی
حوزههای تخصصی:
حل مساله و پژوهشگری با توجه به بستر و بافت مسایل، زمینه مناسبی برای پیدا کردن معنی در یادگیری ها؛ مشارکت در یادگیری ها و هم یاری در حل مساله می باشد. یافتن وحدت و ارتباط زمینه های موضوعی؛ آشنایی با زیر و بم مسایل شهروندی؛ دریافت عمیقی از تاریخ و تحولات اجتماعی؛ تقویت مهارتهای تفکر انتقادی؛ تصمیم گیری؛ فهم مطالب؛ و برقراری ارتباط و مفاهمه، همه و همه از طریق رویکرد حل مساله در درس مطالعات اجتماعی امکان پذیر می گردد. دروس اجتماعی، توانایی در اختیار قرار دادن امکانات غنی برای پیشبرد مهارت های تفکر به خصوص مهارت های تفکر سطح بالا چون حل مساله برنامه ریزی و تصمیم سازی را میان دانش آموزان دوره های مختلف دارند؛ اما به نظر می رسد کمتر برای این مقصود به کار می روند و اعلب در نظام های آموزشی و در میان مدارس و معلمان و مدیران به عنوان موضوع هایی با اولویت پایین درنظر گرفته می شوند و معمولا در قالب درس هایی جدا و رویکردی موضوع مدار که بر انتقال معلومات تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی تاکید دارند، در برنامه درسی قرار می گیرند.
در مورد رویکرد حل مساله و کاربرد آن در آموزش دروس مختلف به ویژه درس های اجتماعی و انسانی، برداشت دقیق و منسجمی وجود ندارد و معمولا تصوری خط کشی شده از مراحل رویکرد حل مساله و محدودیت آن در بکارگیری در کلاس های معمول وجود دارد؛ حال آن که رویکرد حل مساله در طیف گسترده ای از موقعیت یادگیری و در سطوح مختلفی از دشواری از سطح تفکر عملیاتی تا سطح تفکر فراانتزاعی، قابل به کارگیری است.
این مقاله به طور کلی برگرفته از پژوهشی است که توسط مولف در زمینه کاربرد رویکرد حل مساله در درس مطالعات اجتماعی دروه راهنمایی انجام شده است.
این مطالعه کوشش دارد تا از طریق بررسی جایگاه و ویژگی های رویکرد حل مساله در آموزش به ویژه حوزه مطالعات اجتماعی، همراه با شناسایی تجربیات و رویکردهای حل مساله در سطوح مختلفی از تفکر و پیچیدگی آن بپردازد. همچنین تلاش شده است تا زمینه های موضوعی و مضامین قابل ارایه در برنامه درسی مطالعات اجتماعی را در موقعیت های مختلف رویکرد حل مساله معرفی نموده، افزون بر آن در بخش پایانی مقاله نیز شرحی از برنامه درسی طراحی و تدوین شده مطالعات اجتماعی دوره راهنمایی براساس رویکرد حل مساله را در قالب معرفی راهنمای برنامه درسی و راهنمای تدریس تدوین شده، ارایه نماید.
شناسایی آسیب های تربیت شهروندی در برنامه درسی پنهان نظام اموزشی متوسطه نظری از دیدگاه معلمان زن شهر تهران و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" یکی از مباحث مهم در حیطه مطالعات اجتماعی، مفهوم شهروندی است. این مفهوم در صدد اشاعه اصول اساسی دموکراسی در بین افراد جامعه است. از این منظر، مسائل تربیت شهروندی از اهمیت خاصی برخوردار است، به طوری که اغلب این مسائل نقش حیاتی را در فرایند تشکیل یک ملت و تحکیم پایه های دموکراسی بازی می کند و سبب می شوند بین نظام مدرسه و محیط اجتماعی – سیاسی کنش متقابل بوجود آید .نظام آموزش متوسطه از ابتدای قرن بیستم توجه خاصی به مفهوم شهروندی داشته است، چنان چه که از مهم ترین اهداف نظام تعلیم و تربیت، پرورش شهروندانی آگاه به حقوق و وظایف خود و همچنین متعهد در قبال جامعه باشد. بدون تردید مدارس در این عرصه نقش مهمی را دارا هستند و برنامه های درسی به گونه ای باید طراحی شوند که از یک سو دانش آموزان را درجهت رسیدن به چنین هدفی یاری دهند و از سوی دیگرعواملی را که مانع رسیدن به چنین هدفی می گردند شناسایی کرده و در جهت رفع آنها بکوشند، چراکه برنامه های درسی (برنامه درسی پنهان ) مدارس می توانند با ایجاد موانع برسر راه تربیت شهروندی حامل خطراتی باشند. مقاله حاضر از طریق بررسی ها و مطالعات میدانی در تلاش است تا ضمن شناسایی این آسیب ها، راهکارهایی را برای بهبود آنها پیشنهاد نماید. در این راستا از طیف وسیعی از مطالعات انجام شده در حیطه شهروندی و تربیت شهروندی مدد گرفته شده است. این مطالعات برای جامعه ایرانی بومی سازی شده است و سرانجام آسیب های خطرآفرین در قلمرو برنامه های درسی مدارس (برنامه درسی پنهان) برای تربیت شهروندی شناسایی نموده که عبارتند از جو اجتماعی با میانگین 72/3 و انحراف استاندارد 65/0، ساختار سازمانی با میانگین 47/3 و انحراف استاندارد 77/0، تعامل میان معلم و دانش آموز با میانگین 57/3 و انحراف استاندارد 68/0. مقیاس میانگین ها با طیف سه درجه ای آسیب قوی، آسیب متوسط و آسیب ضعیف بیانگرآن است که سطح آسیب زایی مؤلفه جو اجتماعی در سطح قوی و سطح آسیب زایی دو مؤلفه دیگر در سطح متوسط می باشد.در پایان این نوشتار راهکارهایی برای مقابله و بهبود وضعیت تربیت شهروندی ارائه می دهد.
"
مقایسه تقویم تحصیلی و زمان آموزش مقطع متوسطه ی ایران با سایر کشورها و بررسی مشکلات آن
حوزههای تخصصی:
بررسی شیوه تصمیم گیری و برنامه ریزی های موجود در مورد روز شمار تحصیلی، امکان شناخت مشکلات احتمالی و اصلاحات مورد نیاز را فراهم می سازد. از این رو، در این مقاله مقایسه حجم زمان آموزش در ایران با برخی کشورها مقایسه شده و مشکلات ناشی از تقویم تحصیلی فعلی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی، تحلیلی بوده است. جامعه آماری از سه گروه دبیران، مدیران و کارشناسان آموزش متوسطه دو شهر اصفهان و یزد تشکیل شده است. تعداد 180 نفر از دبیران با استفاده از روش نمونه گیری دو مرحله ای متناسب با حجم و 35 نفر از مدیران با روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه مورد نظر انتخاب گردیدند. برای جمع آوری نظریات دبیران و مدیران، از پرسش نامه استفاده شده و برای جمع آوری داده های کیفی از کارشناسان (16 نفر)، مصاحبه نیمه سازمان یافته به عمل آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی پژوهش، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه، روش مقوله بندی به کار گرفته شده است.
نتایج حاصل از مقایسه زمان آموزش نشان می دهد که حجم واقعی زمان آموزش در ایران نسبت به کشورهای توسعه یافته کمتر است. یافته های پژوهش همچنین حاکی از آن است که الگوی روز شمار تحصیلی کشور در ایجاد یا زمینه سازی برخی از مشکلات موثر بوده است. این الگو در بروز مشکلاتی چون ایجاد اضطراب در فراگیرنده برای یادگیری محتوا، خستگی و دل زدگی معلم از تدریس، فرسودگی زود هنگام او و کاهش کارایی کمی و کیفی نظام تاثیر دارد.