فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۵
85-100
حوزههای تخصصی:
با توجه ب ه اینکه در دنیای امروز رسانه ها یکی از اجزای اصلی جوامع بشری هستند، آموزش سواد رسانه ای یکی از ملزومات اساسی ب رای شهروندان محسوب می گردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر آموزش سواد رسانه ای بر مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان بود. در این پژوهش از روش آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان تهران تشکیل دادند. از این جامعه آماری استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، یک مدرسه انتخاب شد؛ مدرسه انتخاب شده دو کلاس پایه اول متوسطه داشت که یکی از این کلاس ها، بصورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر گروه کنترل را تشکیل دادند. روش اجرا بدین ترتیب بود که ابتدا برای هر دو گروه (آزمایشی و کنترل) پیش آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا اجرا شد، سپس طرح درس 8جلسه ای آموزش سواد رسانه ای برای گروه آزمایش اجرا شد اما برای گروه کنترل، هیچگونه آموزشی اعمال نشد، بلافاصله بعد از اتمام آموزش سواد رسانه ای برای گروه آزمایش، پس آزمون مهارت های تفکر انتقادی برای هر دو گروه اجرا شده و در نهایت با استفاده از آزمون کوورایانس و مصاحبه نیمه ساختاریافته به تحلیل یافته ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که استفاده از آموزش سواد رسانه ای بر مهارت های تفکر انتقادی و 4 بعد آن (تحلیل، ارزشیابی، استنباط و استدلال استقرایی) غیر از بعد استدلال قیاسی، تاثیرمثبت و معنی داری دارد می تواند باعث رشد این مهارت ضروری در دانش آموزان شود.
ارزیابی محتوای کتاب ریاضی دوم راهنمایی از دیدگاه دبیران ریاضی شهر زاهدان براساس نتایج بررسی تیمز
حوزههای تخصصی:
در عصر جدید گوناگونی انسانها ، تنوع مشاغل ، سرعت غیرقابل تصور فناوری ، رشد لحظه به لحظه علوم ، برتری فکر بر عمل و نیاز بیشتر شهروندان به اطلاع از رقابتهای بین المللی و نیازهای بومی و بسیاری از علو دیگر ، ضرورت بازنگری در برنامه های درسی ریاضی را بیش از گذشته ایجاد میکند . از این رو در این پژوهش سعی کرده ایم با ارزیابی محتوای کتاب ریاضی دوم راهنمایی از دید دبیران شهر زاهدان که با اتکا بر نتایج سومین بررسی بین المللی ریاضی و علوم انجام شده به شناسایی بخشی از عوامل آموزشگاهی موثر بر عملکرد ضعیف دانش آموزان پایه دوم راهنمایی در درس ریاضی بپردازیم که به کتاب درسی و کیفیت آن مربوط میشود ...
آموزش به شیوه چندرسانه ای
حوزههای تخصصی:
مقدمه. فرآیند آموزش عالی در هر جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. دانشگاه های عصر حاضر با دگرگونی عمده ای مواجه هستند. کمبود بودجه، افزایش شمار دانشجو، تغییر جمعیت دانشجویی، نیازهای آموزشی متنوع و جدید اجتماع به تغییرات سازمانی نیاز دارد، تغییراتی که با نیازهای جدید هماهنگ باشند. با آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، امکان «یادگیری بدون محدودیت زمانی و مکانی» متناسب با نیازهای دانشجو فراهم می شود. استفاده از فاوا نماد دوره جدیدی از آموزش است. فاوا، الگوی فکری آموزش را دگرگون، مدل های موجود آموزشی را غنی تر و شیوه های آموزشی جدیدی را نیز ایجاد می کند. این مدل ها ویژگی های آموزش مبتنی بر فناوری را به اشتراک می گذارند و شیوه های جدید آموزش و یادگیری را پیشنهاد می کنند که در آنها، یادگیرنده نقش فعالی داشته و بر یادگیری خودراهبر، مستقل، انعطاف پذیر و تعامل کننده تاکید دارد. نتیجه گیری.
رابطه بین خود - شکوفایی، رضایت از زندگی و نیاز به شناخت در دانش آموزان با استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین خود - شکوفایی، رضایت از زندگی نیاز به شناخت و همچنین بررسی اثر تعاملی جنسیت و پایه تحصیلی بر این سه متغیر بود. روش: برای دست یابی به این اهداف، 512 دانش آموز دختر و پسر پایه های تحصیلی اول تا سوم مدارس راهنمایی استعداهای درخشان شیراز، که کل نمونه در زمان نمونه گیری را تشکیل می دادند، انتخاب شدند. این دانش آموزان در کلاسهای عادی خود به تکمیل مقیاسها پرداختند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، عبارت از مقیاس خود- شکوفایی اهواز، مقیاس چند وجهی رضایت از زندگی دانش آموزان و مقیاس نیاز به شناخت بودند. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین خود - شکوفایی، نیاز به شناخت و رضایت از زندگی همبستگی مثبت و معنی داری (از 0.24 تا 0.63) وجود دارد. تاثیر پایه تحصیلی بر متغیرهای رضایت از زندگی و خود - شکوفایی معنی دار بود. بین دو جنس در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت و اثر تعاملی جنسیت و پایه تحصیلی هم معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتیجه کلی تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای خود - شکوفایی، نیاز برای شناخت و رضایت از زندگی رابطه وجود دارد. همچنین با افزایش پایه تحصیلی دانش آموزان از میزان خود - شکوفایی و رضایت آنها از زندگی کاسته می شود.
توسعه دانش محتوایی و مهارت تدریس دانشجو معلمان از طریق مدل تلفیق یادگیری مسأله محور و فن آوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تلفیق یادگیری مسأله محور با فن آوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه دانش محتوایی و مهارت تدریس دانشجو معلمان مرکز تربیت معلم بود. کلیه دانشجو معلمان مرکز تربیت معلم شهید باهنر استان همدان در سال 1389 به عنوان جامعه تحقیق انتخاب شدند و از بین آنها دو گروه آموزش ابتدایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر، از نوع شبه تجربی و طرح مورد استفاده، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. در گروه کنترل، برنامه ای با نرم افزار پاور پوینت توسط مدرس تهیه شد و از طریق آن برنامه، نحوه تدریس مفاهیم ریاضی با استفاده از روش های حل مسأله و اکتشافی، آموزش داده شد. در گروه آزمایش نیز از دانشجو معلمان خواسته شد بعد از جمع آوری اطلاعات و تنظیم طرحی بر اساس روش های حل مسأله و اکتشافی، در محیط پاور پوینت، مفاهیم ریاضی را آموزش دهند. در واقع مسأله ای که آنها با آن درگیر بودند، این بود که چگونه برنامه ای پویا بسازند که از طریق آن برنامه، دانش آموزان به کشف مفاهیم ریاضی بپردازند. بدین ترتیب در پایان اجرا، طی یک جلسه، آزمون تئوری و عملی از هر دو گروه در حوزه دانش محتوایی و مهارت تدریس به عمل آمد. تجزیه و تحلیل نتایج دو آزمون (تئوری و عملی) با استفاده از آزمونt گروه های مستقل، نشان داد که عملکرد دانشی و مهارتی دانشجو معلمانی که یادگیری مسأله محور را با فاوا به منظور حل مسأله، تلفیق کرده بودند، بهتر از گروهی بود که فقط از فاوا استفاده کرده بودند.
جو کلاس و بهداشت روانی کودکان کودکان دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
تاثیر مداخلات کاردرمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخلات کار درمانی بر یکپارچگی بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری است. روش: در این پژوهش که از نوع مداخله ای است، 58 نفر از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران با آزمون مهارت های بینایی - حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفتند و از بین آنها مراجعین پایه دوم، سوم و چهارم به تعداد 23 نفر، برای ارایه مداخلات کاردرمانی انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها به روش بلوک های تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه (12 نفر) تقسیم شدند. در مرحله بعد، مداخلات کاردرمانی به مدت 16 جلسه در گروه مداخله صورت گرفت و مجددا با آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام شد. آزمون TVMS-R مشتمل بر 8 طبقه است و بر اساس کپی کردن تصاویر هندسی ارزیابی را انجام می دهد. این آزمون در سال 1381 در پژوهشکده کودکان استثنایی، استاندارد شده است. یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون TVMS-R، آزمون t زوجی اختلاف معناداری را در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله نشان نداد. (P=0.4) اما در گروه مورد اختلاف معناداری دیده شد (P=0.001). آزمون t مستقل نیز اختلاف معناداری را قبل از مداخله بین دو گروه مورد و شاهد نشان نداد (P=0.07) در صورتی که بعد از مداخله، اختلاف معنادار بود (P=0.001). Aنتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مداخلات کاردرمانی بر مهارت های یکپارچگی بینایی - حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مشکلات ویژه یادگیری، به طور معناداری موثر بوده است.
ارزیابی اثربخشی بازی های رایانه ای بر میزان توجه مبتلایان به عقب ماندگی ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق، ارزیابی اثربخشی بازیهای رایانهای بر میزان توجه افراد عقبماندهی ذهنی بود.
روشکار: مطالعهی حاضر یک کارآزمایی بالینی کنترل شده بود که در سال 84-1383 انجام شد. دو مرکز از مراکز نگهداری افراد عقبماندهی ذهنی در شهر تهران که حاضر به همکاری بودند، انتخاب شدند. یکی از مراکز به تصادف به عنوان گروه آزمون و مرکز دیگر به عنوان گروه شاهد و در هر مرکز تعداد 30 نفر به تصادف انتخاب شدند. برنامهی بازیهای رایانهای طی 12 هفته 3 جلسهای اجرا گردید. نمرهی توجه افراد با استفاده از ابزار تولوز-پیرون در 3 مرحلهی قبل، بلافاصله بعد و 5 هفته بعد از مداخله محاسبه شد. برای مقایسهی نمرات توجه در مراحل مختلف مداخله از آزمون اندازهگیری تکراری استفاده شد. عملیات آماری با استفاده از SPSS نسخهی 19 انجام شد.
یافتهها: بر اساس نتایج بلافاصله بعد از مداخله، میانگین نمرهی توجه افراد گروه آزمون 33/19 وگروه شاهد 09/9 بود و مداخله، تاثیر معنی داری در افزایش نمرهی توجه افراد داشت (001/0P<، 7/13=F1.3, 75.2). همچنین در گروه آزمون پس از 5 هفته از پایان مداخله، نمرهی توجه نسبت به بلافاصله بعد از مداخله کاهش یافت.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه، بازیهای رایانهای به مدت 35 جلسه می تواند نمرهی توجه افراد عقبماندهی ذهنی را افزایش دهد، اما این نمرهی توجه 5 هفته بعد از مداخله رو به کاهش می رود. لذا این مداخله پایا نیست.
بررسی تاثیر کاربست برنامه درسی مساله محور در آموزش تخصصی اپراتورهای تولید صنعت خودروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر ارزشیابی اثربخشی کاربست رویکرد نوین آموزشی در آموزش های صنعتی است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه آماری متشکل60 نفر از کارگران شرکت ایران خودرو خراسان بوده که بصورت تصافی انتخاب و به گروه های آزمایش و کنترل انتصاب تصادفی یافتند. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسش نامه جهت سنجش رضایت، نگرش و تغییر رفتار فراگیران و آزمون پیشرفت تحصیلی برای سنجش یادگیری بود. نتایج نشان داد که بکارگیری رویکرد برنامه درسی مساله محور در آموزش های صنعتی موجب افزایش اثربخشی دوره های آموزشی می شود (000/0p) و تغییر عملکرد شایسته تری (022/0>p) در قیاس با فراگیران گروه موضوع محور داشتند.
بهسازی نظام تصمیم گیری در آموزش و پرورش از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های تهران و مدیران و کارشناسان ستادی وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مقاله حاضر بر اساس نتایج پژوهشی ارایه می شود که به سفارش پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ( پژوهشکده تعلیم و تربیت ) و در سال 1383 انجام شده است.
در این پژوهش نظام تصمیم گیری آموزش و پرورش بر اساس عوامل برون سیستمی مورد پژوهش و مطالعه قرار گرفته است. بر این اساس نظام تصمیم گیری آموزش و پرورش مشتمل بر پنج عامل محیطی (فراسیستمی)، ساختار تصمیم گیری، فرآیند تصمیم گیری، اجرای تصمیم و ارزشیابی و بارخورد در نظر گرفته شده است.
اطلاعات این طرح با بهره گیری از پرسشنامه و در جامعه آماری دو گروه از اعضای هیات علمی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های تهران (شهید بهشتی، تهران، تربیت معلم، علامه طباطبائی و الزهرا) و اعضای هیات علمی، مدیران و کارشناسان ستادی وزارت آموزش و پرورش گردآوری شده است.
بر اساس یافته های پژوهش از نظر نمونه های تحقیق، نظام تصمیم گیری آموزش و پرورش به طور کلی دارای نواقص و کاستی های متعددی است. با وجود این بیشترین مشکلات و نواقص در زمینه عوامل ساختاری نظام تصمیم گیری و کمترین مشکلات درباره عوامل اجرایی بوده است.
در ضمن نمونه های تحقیق به طور کلی، تمرکززدایی از نظام تصمیم گیری آموزش و پرورش را ضروری و استقرار نظام تصمیم گیری نیمه متمرکز را توصیه کرده اند.
"
حاکمیت سنت دیسیپلین محوری بر جهت گیری های برنامه درسی تربیت هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بحث تربیت هنری در نظام آموزشی کشور و مبحث جهت گیری ها به عنوان زیربنای تشخیص نیازها در تصمیم گیری های مربوط به برنامه درسی، پژوهش حاضر با هدف بررسی جهت گیری های برنامه درسی تربیت هنری معلمان هنر انجام شده است. روش این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمانی(484 نفر) است که به صورت تخصصی و غیرتخصصی در مناطق هشتگانه استان خراسان شمالی طی سالتحصیلی 89-88 مشغول به تدریس درس هنر در مقطع راهنمایی بودهاند. تعداد 243 نفر از معلمان مذکور به روش طبقهای نسبی و از طریق فرمول حجم نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی فیلانی ارزیابی شدند. در این بررسی، سه جهت گیری کودک محوری، دیسیپلینی و فرهنگی بررسی گردید. یافته ها نشان داد که بین سه گروه از جهت گرایش به جهت گیری برنامه درسی تربیت هنری تفاوت معناداری وجود داشته و گروه مورد بررسی، دیسیپلین محور هستند (0001/0 < P ) . بر این اساس، هنر به منزله یک دیسیپلین دیده می شود و تنها، یادگیریِ صرفِ مطالب و مفاهیم هنری مدنظر است. این در حالی است که به نظر می رسد با عنایت به مقتضیات، ارزش های فرهنگی و اصالت های بومی کشور، بهتر است جهت گیری فرهنگی به عنوان مبنای نظری در طراحی برنامه های درسی تربیت هنری مدنظر مسؤولین نظام آموزشی قرار گیرد. لذا، تدبیر و چاره اندیشی برای آن می تواند نقطه عطفی در توجه به تربیت هنری در نظام آموزشی و برنامه درسی کشور باشد.
بررسی میزان موفقیت ارائه خدمت (آموزش در خانواده) طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه به خانواده های دارای فرد مبتلا به معلولیت جسمی - حرکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: تعیین میزان اثربخشی خدمت «آموزش در خانواده» از مجموعه خدمات اصلی ارایه شده در برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه به افراد مبتلا به معلولیت جسمی – حرکتی و خانواده های آنها در شهرستان بابلسر بود.
روش بررسی: به این منظور 48 فرد مبتلا به معلولیت جسمی و حرکتی و خانواده های آنها از روستاهای تحت پوشش طرح (گروه مورد) با 48 فرد معلول و خانواده های آنها از روستاهایی که در همین شهرستان تحت پوشش طرح نبودند و از نظر سن، جنس، اندام درگیر، شدت نقص و میزان تحصیلات مراقب همتا بودند (گروه شاهد) در زمینه های آگاهی نسبت به عوارض بی تحرکی عضو، مهارت در تغییر وضعیت دادن فرد، پیشگیری از جمود مفاصل و زخم بستر و همچنین کمک به فرد معلول در کسب استقلال در انجام فعالیت های روزمره و حرکت در محیط و نیز نگرش آنان در مورد معلولیت و توانبخشی مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات مورد نظر با مراجعه به درب منازل و پرسش از خانواده و فرد معلول و معاینه و مشاهده کسب و در فرم های مربوطه ثبت شده، نمره داده شد و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تفاوت معناداری در میزان آگاهی افراد دچار معلولیت و خانواده های آنان بین دو گروه مورد و شاهد، در زمینه نحوه کمک به فرد معلول بمنظور کسب استقلال در انجام فعالیت های روزمره، جابجایی و حرکت در محیط و عوارض بی حرکتی اندام ها، و همچنین میزان مهارت آنان در زمینه کمک به فرد معلول برای کسب توان انجام مراقبت های شخصی و حرکت کردن در محیط به طور مستقل و نگرش ایشان در مورد معلول و معلولیت و اثربخشی شیوه های توانبخشی وجود نداشت (P<0.05). اما مهارت افراد دچار معلولیت و خانواده های آنان در روستاهای تحت پوشش طرح در زمینه نحوه پیشگیری از ایجاد خشکی مفاصل و زخم بستر و نیز چگونگی تغییر وضعیت معلول به طور معنی داری بیش از گروه شاهد بود (P=0.04).
نتیجه گیری: ارایه خدمت «آموزش در خانواده» طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه در روستاهای شهرستان بابلسر تنها مهارت بکار بردن تکنیک های توانبخشی غیرفعال در پیشگیری از عوارضی چون جمود مفاصل، زخم بستر و تغییر وضعیت دادن فرد معلول تاثیر مثبت داشته اما در مهارت خانواده و فرد معلول در استقلال یافتن معلول اثر معناداری نداشته است."
آموزش جغرافیا در پیش دبستان
حوزههای تخصصی:
" بررسی رابطه بین کارکرد ارزشیابی و جو یادگیری "
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین ارزشیابی های کلاسی و جو یادگیری در کلاسهای درس دوره راهنمایی نواحی پنجگانه ی شهر اصفهان بوده است.
جامعهی آماری این پژوهش کلیه ی معلمان مدارس دوره ی راهنمایی شهر اصفهان بوده است. حجم نمونه 30 نفر بوده است که به روش نمونهگیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم و با توجه به متغیر جنسیت و ناحیه محل خدمت انتخاب گردیده اند. روش پژوهش همبستگی است و داده ها به وسیله دو چک لیست و با مشاهدهی رفتار معلمان در کلاسهای درس در طول یکسال تحصیلی به دست آمده است.
نتایج این پژوهش نشان داد که معلمان دوره ی راهنمایی شهر اصفهان کارکرد ارزشیابی را پایین تر از حد متوسط (84/2= ) و فرآیند یاددهی- یادگیری را بیشتر از حد متوسط (33/3= ) ایجاد نموده اند. بین ارزشیابیهای مستمر کلاسی وجو یادگیری رابطه ی مثبت و معنی داری وجود داشته است. ضریب همبستگی 554/0 و ضریب تعیین 307/0 بوده است. به عبارت دیگر 30 درصد جو یادگیری کلاس درس را می توان بوسیله ارزشیابی تبیین نمود."
بررسی رابطه جو سازمانی با عملکرد دبیران مدارس متوسطه
حوزههای تخصصی:
چگونه توانستم با استفاده از روش های تدریس فعال و ایجاد موقعیت های یادگیری کاربردی، میزان علاقه، انگیزه و پیشرفت دانش آموزان پایه ششم را در درس ریاضی بهبود بخشم؟
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
15 - 40
حوزههای تخصصی:
اقدام پژوهی حاضر با عنوان «چگونه توانستم با استفاده از روش های تدریس فعال و ایجاد موقعیت های یادگیری کاربردی، میزان علاقه، انگیزه و پیشرفت دانش آموزان پایه ششم را در درس ریاضی بهبود بخشم؟» با نمونه آماری 26 دانش آموز، در دبستان شهید باهنر 2 آموزش و پرورش ناحیه2 شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 انجام گرفته است. هدف اصلی، ایجاد علاقه و بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی بوده است. بعد از مشاهده مشکلاتی مانند کم توجهی، انجام ندادن درست تکالیف، اضطراب و عدم اعتماد به نفس، با استفاده از مصاحبه با دانش آموزان، مشاهده رفتار، تشکیل جلسات دیدار با اولیاء و بررسی روش های تدریس و مشخص کردن وضعیت درسی دانش آموازن ریشه های مشکل بررسی شد. در این پژوهش، از راهکارهایی نظیر استفاده از روش های فعال تدریس؛ نظیر روش حل مسئله و روش اکتشافی، ایجاد انگیزه، نحوه درست تفهیم مسائل، تدریس ریاضی به شکل کاربردی و ایجاد موقعیت های کاربردی در زندگی و توجه به تفاوت های فردی استفاده شد. پس از اجرای این راهکارها، نتایج نشان داد که نمرات «خیلی خوب» و «خوب» دانش آموزان در نوبت دوم (خرداد ماه) نسبت به اوایل سال تحصیلی، 6/34 درصد رشد داشته و میزان علاقه 7/57 درصد از دانش آموزان، نسبت به اوایل سال تحصیلی زیادتر شده است.
رابطه تحولی توانش های سه گانه ذهنی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم تیزهوش و عادی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای نظریه توانش های سه گانه ذهنی «اشترنبرگ »، رابطه توانشهای ذهنی تحلیلی، خلاق و عملی را با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم راهنمایی و دبیرستان تیز هوش و عادی در هر یک از دروس مربوط به خود مورد بررسی قرار می دهد . به عنوان یک هدف ثانوی ، تفاوت توانشهای ذهنی دانش آموزان نیز بررسی شده است . 360 نفر از دانش آموزان عادی و تیز هوش ، آزمون توانشهای سه گانه ذهنی اشترنبرگ STAT را پاسخ دادند . بررسی همبستگی های چند گانه نمرات افراد در هر یک از دروس مدرسه ای نشان داد توانش خلاق بهترین پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی است ، به طوری که پیشرفت ریاضی و هنر در گروه راهنمایی مدارس عادی، پیشرفت ریاضی و آزمایشگاه فیزیک در گروه دبیرستان عادی و پیشرفته، حرفه و فن در گروه راهنمایی مدارس تیزهوش با این توانش قابل پیش بینی است.
«توانش تحلیلی» تنها در گروه راهنمایی عادی پیش بینی کننده نمرات علوم، دینی و انشاء می باشد. توانش های سه گانه ذهنی رابطه معناداری با پیشرفت تحصیلی دبیرستان تیزهوش نشان نداد . تحلیل واریانس چند متغیری «مانوا» توانش های ذهنی دانش آموزان بر خلاف نظراشترنبرگ و همکاران نشان داد که دانش آموزان راهنمایی تیز هوش توانش بیشتری نسبت به دانش آموزان راهنمایی عادی دارند، این امر در مورد دانش آموزان دبیرستان تیزهوش نسبت به عادی حداقل در دو توانش تحلیلی و خلاق صادق نبود