فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۲۹-۴
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال وسواس _ جبری یکی از اختلال های شایع است و مداخله های متعددی برای این اختلال وجود دارد اما برخی بیماران نتیجه مطلوب نمی گیرند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ(ACT+ERP) با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ST+ERP) برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری در سال 1402 در اصفهان بود. شصت نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای ACT+ERP و ST+ERP دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه افکار وسواسی_44 (گروه متخصصان کار روی شناخت های وسواس فکری-عملی،1997) و پرسشنامه مقیاس وسواس فکری و عملی ییل_براون (گودمن و همکاران،1989) استفاده شد. فرضیه ها از طریق آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اثربخشی ACT+ERP و ST+ERP برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران به طور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش ACT+ERP و ST+ERP بر کاهش شدت وسواس و باورهای وسواس بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری مؤثر است. همچنین ACT+ERP نسبت به ST+ERP تأثیر بیشتری بر کاهش شدت وسواس فکری و عملی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری داشت. شماره ی مقاله: ۱
Comparison of emotional intelligence, alexithymia , thought action fusion among Patients with Generalized Anxiety Disorder and Normal Individuals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: Emotional and cognitive components such as emotional intelligence, Alexithymia, and thought-action fusion have a significant impact on generalized anxiety disorder, and the above components are considered to be the main factors in the creation and continuation of this disorder. Therefore, the aim of the present study was to compare emotional intelligence, Alexithymia and thought-action fusion in patients with generalized anxiety disorder and normal people.Method: The present study was descriptive and causal-comparative in terms of its fundamental purpose and data collection method. The statistical population of the research was all generalized anxiety patients who referred to specialized psychiatry and counseling clinics in Qazvin city in the spring and summer of 1402, who were diagnosed with generalized anxiety disorder by specialists. From this statistical population, 50 people with pervasive anxiety and 50 normal people were selected by available sampling method. The tools of this research were Bar-N's Emotional Intelligence Questionnaire (1980), Toronto Alexithymia Questionnaire (1994) and Rachman and Shafran's Thought-Action Fusion Questionnaire (1998). Data were analyzed using SPSS-25 software and multivariate analysis of variance (MANOVA). Findings:The results showed that there is a significant difference between emotional intelligence (F=24.22 and P<0.01), Alexithymia (F=14.77 and P<0.01) and thought-action fusion (F=9.85 and P<0.01) exists in patients with generalized anxiety disorder and normal people. Conclusion:Therefore, it is recommended to pay special attention to the role of emotional intelligence, Alexithymia, and thought-action fusion in the treatment of generalized anxiety disorder. Also, experts can use the research results for the prevention and treatment of generalized anxiety disorder.
Comparing the effectiveness of compassion-based therapy and reality therapy on psychological coherence, self-sabotage, and fatigue in drug abusers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Methods: The present study was semi-independent in terms of its purpose, application, and research method. It utilized a pre-test, post-test, and follow-up design with a control group. Among the addicts referred to the Paris addiction treatment center in Tehran in 1400, 45 individuals were randomly selected through a lottery and assigned to two experimental groups and one control group. The first experimental group received 8 sessions of reality therapy combined with compassion-based therapy, while the second experimental group received 8 sessions of reality therapy alone. The control group did not receive any intervention. Data collection involved the use of Antonoski's Psychological Coherence Scale (1993) in its short form, Sanson et al.'s Self-Destruction Questionnaire (1998), and Smets et al.'s Fatigue Questionnaire (1996). Data analysis was performed using SPSS version 24 software and repeated measurements analysis of variance (ANOVA).Results: The results of the research demonstrated that both compassion-based therapy and reality therapy significantly contributed to the improvement of psychological coherence, reduction of self-destruction behaviors, and alleviation of fatigue in substance abusers. In other words, individuals who participated in either compassion-based therapy or reality therapy experienced increased psychological coherence and decreased tendencies towards self-harm and fatigue. However, no significant difference was found between the two therapy groups in terms of their impact on the studied variables.
طراحی و روایی یابی برنامه توانمندسازی حرفه ای برای مشاوران برخط (آنلاین) و اثربخشی آن بر خودکارآمدی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۱۰۹-۷۶
حوزههای تخصصی:
هدف: مشاوره روان شناختی، سوپرویژن و مشاوره در محیط آنلاین گسترده شده است. لذا این مطالعه با هدف بررسی طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه توانمندسازی حرفه ای برای مشاوران برخط (آنلاین) و اثربخشی آن بر خودکارآمدی شغلی انجام شد. روش: پژوهش حاضر طی دو مرحله انجام شد. در مرحله اول پس از مرور ادبیات و مفاهیم موجود در حوزه مشاوره برخط، شیوه نامه توانمندسازی حرفه ای تدوین شد. سپس 5 نفر از متخصصان روان شناسی و مشاوره، روایی محتوایی جلسات را تعیین کردند. در مرحله دوم، از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری 2 ماهه استفاده شد. جامعه آماری مشاوران برخط (آنلاین) در شهر تهران در زمستان سال 1402 بودند که با نمونه گیری دو مرحله ای ارزیابی شدند. در مرحله اول بر اساس نمونه گیری هدفمند غربالگری انجام شد. در مرحله دوم از بین مشاورین واجد شرایط، بر اساس روش تصادفی ساده 20 نفر با دارا بودن ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. برنامه توانمندسازی حرفه ای طی 7 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، و پس از گذشت 2 ماه پیگیری به عمل آمد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه توانمندسازی حرفه ای اعتبار محتوایی قابل قبولی دارد. همچنین نتایج مداخله آموزشی نشان داد که برنامه توانمندسازی حرفه ای به طور معنی داری خودکارآمدی شغلی در مشاوران برخط را افزایش می دهد (433/21=F، 001/0sig=) و در مرحله ی پیگیری این اثر به طور معنی داری ماندگار بوده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که برنامه توانمندسازی حرفه ای می تواند به عنوان برنامه ای روا و کارآمد برای افزایش خودکارآمدی شغلی در روان شناسان و مشاوران برخط (آنلاین) مورد توجه قرار گیرد. شماره ی مقاله: ۴
مدل پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهنآگاهی با میانجیگری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
128 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی دانشجویان به عنوان مهمترین آینده سازان کشور، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارایه یک مدل پیش بینی از بهزیستی روان شناختی آنها براساس ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که از بین آنها 365 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده گردید. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی بر سبک مقابله ای مسأله مدار (917/8 t=) و بهزیستی روان شناختی (269/9 t=) اثر مثبت و معنادار ی دارد اما بر سبک هیجان مدار (497/7-t=) و سبک اجتنابی (232/6-t=) اثر منفی و معناداری دارد. همچنین سبک مقابله ای مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی (288/3t=)، اثر مثبت و معناداری دارد اما اثر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی به لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در رابطه ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی (098/3t=) معنی دار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل پیش بین ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است و متغیرهای ذهن آگاهی و سبک مقابله ای مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی اثرگذار هستند.
فراتحلیلی بر پژوهش های مربوط به اثربخشی برنامه های آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۷۴-۳۲
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این فراتحلیل، تعیین میزان اثربخشی برنامه های آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات زناشویی بود. روش: این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج تحقیقات مختلف، اندازه اثر برنامه های آموزش پیش از ازدواج را مشخص می نماید. در مجموع 8 پژوهش قابل قبول از لحاظ روش شناختی انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. منابع جستجوی داده ها، پایگاه اطلاعات علمی، پایگاه مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات ایران و پرتال جامع علوم انسانی بود. تجزیه و تحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA3 و شاخص gهدجز انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از این فراتحلیل نشان داد که میزان تأثیر برنامه های آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات زناشویی (55/1) است (001/0>P) که مطابق جدول کوهن اندازه ی اثر بزرگ ارزیابی می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که برنامه های آموزش پیش از ازدواج می تواند به عنوان روشی مناسب برای تغییر انتظارات زناشویی در مراکز درمانی و آموزشی استفاده شود.
تغییرات عو امل فردی، درون زوجی و برون زوجی مؤثر در ازدواج (1357 تا 1401) از نگاه متخصصین زوج درمانگر: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۸۵-۴۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تغییرات ازدواج قانونی و شرعی و رسمی، از سال 1357 تا سال 1401 است. روش: برای دستیابی به اهداف تعیین شده از روش کیفی (گراندد تئوری اشتراوس و کوربین) استفاده شد. 10 متخصص روان شناس حوزه ازدواج با میانگین 6/30 سال تجربه و فعالیت تخصصی در زمینه رابطه زوجی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تا حد اشباع نظری مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده ها ثبت، کدگذاری و سپس در قالب مفاهیم، مقولات فرعی و مقولات اصلی طبقه بندی شدند. یافته ها: تحلیل تجربه حرفه ای متخصصین در مورد ازدواج منجر به شناسایی 138 کد ثانویه، 27 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شد. تغییرات در عوامل برون زوجی، بین زوجی و فردی مقولات اصلی این پژوهش محسوب می شوند. تغییرات در عواملی نظیر، نقش ها، پدیده طلاق، میزان اثرگذاری جامعه، آموزه های اجتماعی، رسانه ها، افزایش آگاهی جامعه، ویژگی جمعیت شناختی، تجارب اجتماعی، سیاست گذاری ها، مسائل اقتصادی، نوگرایی، درآمیختگی فرهنگی، نگرش ها، مسائل مذهبی، نقش خانواده، میزان نفوذ اطرافیان، طبیعت رابطه، روابط بین دو جنس، بی وفایی، تعهد نسبت به مسئولیت ها، سوءمصرف مواد/ دارو / الکل، نیازها، انتخاب همسر، انگیزش، دانش زندگی، گشودگی به تجربه جدید، هویت فرد، مورد اشاره قرار گرفته است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ازدواج در طول سال های (1357-1401) متأثر از تغییرات در عوامل درون فردی، بین زوجی و برون زوجی بوده است. ازنقطه نظر اصلاح وضع نامطلوب ازدواج در زمان انجام پژوهش، سیاست گذاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باثبات و سازنده، ضروری به نظر می رسد. همچنین درنظرگرفتن شرایط روز جامعه و جهان، پرداختن به آموزش های متناسب با تغییرات به وجود آمده، توجه به هویت فردی و نیازهای نسل جدید، نیز می تواند در سامان دادن به وضعیت ازدواج کمک کند.
واکاوی نقش مدیران مدارس در تشکیل و استمرار اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش مدیران مدارس در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان انجام شده است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش 20 نفر از مدیران و معلمان خبره در دسترس بودند که در پیشینه خود دارای تجربه فعالیت در گروه های آموزشی بوده و به توفیق در عملکرد حرفه ای خود مشهور بودند. داده های حاصل از مصاحبه با ابزار چک لیست طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شدند. سنتز داده ها در سه سطح کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفته است. یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، 18 کدباز (نشانگر) در کد انتخابی «راهبردهای مدیران در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای» شناسایی گردید. این کدهای باز در قالب 6 مولفه دسته-بندی شدند. همچنین 11 کد باز در کد انتخابی «باورهای مدیران در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای» شناسایی و در قالب 4 مولفه دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد «برنامه محوری»، «پشتیبانی»، «انسجام بخشی»، «مشارکت-جویی»، «توانمندسازی» و «پایش مستمر» مولفه های راهبردی مدیران برای تشکیل و توسعه اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان هستند و «باور به رویکرد جامع بلندمدت، بومی و نتیجه محور»، «پایبندی به راهبری مشارکتی»، «باور به توانایی ایجاد تغییر و بهبود مستمر» و «ضروری دانستن تعهد، خلاقیت، تخصص و تجربه به عنوان پیش نیازهای مدیریتی»، مولفه های مربوط به باورهای مدیران اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر دلزدگی و رضایت زناشویی در افراد خیانت کننده در ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۱۷۱-۱۴۴
حوزههای تخصصی:
هدف: در زوجین با تجربه خیانت مشکلات فراوانی وجود دارد و یکی از روش های موثر در این حیطه، طرحواره درمانی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر تعدیل دلزدگی و ارتقا رضایت زناشویی در افراد خیانت کننده در ازدواج انجام شد. روش: تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مراجعین خیانت کننده به مرکز مشاوره ساحل در شهر تهران طی زمستان 1400و بهار 1401 بودند. تعداد نمونه 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه (هر گروه 20 نفر) شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی تحت مداخله طرحواره درمانی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه ی دلزدگی زناشویی پاینز بود. برای تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر تعدیل هر سه مولفه دلزدگی زناشویی و نیز ارتقا همه مولفه های رضایت زناشویی غیر از مدیریت مالی و روابط با فرزندان، در افراد خیانت کننده در ازدواج به طور معنادار اثربخش است (01/0 >p ). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که طرحواره درمانی در تغییر جنبه های دلزدگی و رضایتمندی زناشویی مفید است و می تواند در کاهش مشکلات خانوادگی و روان شناختی افراد خیانت کننده استفاده گردد.
آسیب شناسی اشتغال به کار مرتبط در فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی رشته ی مشاوره: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
106 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی اشتغال به کار در فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی رشته مشاوره انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی رشته مشاوره بود که 15 نفر با روش هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که با افزایش حجم نمونه، حجم داده ها به شکل چشمگیری افزوده نمی شد و در واقع داده ها به حد اشباع رسیدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. سوالات بازپاسخ مصاحبه، مبتنی بر مبانی نظری الگوی شغلی چندمحوری شفیع آبادی تدوین شده بود و بعد از کدگذاری اولیه، به تحلیل مضامین و دسته بندی مقوله ها پرداخته شد. یافته ها: تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه منجر به استخراج 2 مضمون اصلی، 6 مضمون نیمه فرعی و 22 مضمون فرعی درباره چالش های اشتغال از 88 کد شده است. مضامین اصلی عبارتند از چالش های درون فردی و چالش های برون فردی؛ چالش های درون فردی شامل 2 مضمون نیمه فرعی مسائل شخصیتی و مسائل شناختی است و چالش های برون فردی شامل 4 مضمون نیمه فرعی تحت عنوان مسائل اقتصادی، مسائل آموزشی، مسائل فرهنگی-اجتماعی و مسائل حرفه ای بود. نتیجه گیری: یافته های بدست آمده از مضامین فرعی مسائل شناختی و شخصیتی نشان می دهند که شناخت ابعاد مختلف رشته تحصیلی در زمان انتخاب آن و ویژگی های شخصیتی در انتخاب و یافتن شغل متناسب با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان مشاوره حائز اهمیت است. همچنین نتایج بدست آمده از مضامین چالش های برون فردی نیز نشان می دهند، معضلات اقتصادی و معیشتی، آموزش کم کیفیت و غیرکاربردی در دوره کارشناسی دانشگاه ، عدم تنوع در شغل های مرتبط، دشواری حرفه مشاوره و زمان بر بودن، موانعی هستند که باعث می شوند دانشجویان این رشته پس از فراغت از تحصیل، نتوانند در شغل متناسب با رشته مشاوره مشغول به کار شوند.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهدوپذیرش بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعارضات زناشویی محور بسیاری از پژوهش ها بوده و پرداختن به هیجان، رفتار و شناخت نقش محوری در روان درمانی دارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش برکاهش تعارضات زناشویی زوجین بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش اندیشه در هفت ماهه اول سال1400بود. از بین آن ها30 زوج داوطلب به صورت نمونه گیری در دسترس با در نظر گرفتن شاخص های ورود و اعمال معیارهای خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه با حجم 15زوج قرار گرفتند. سپس زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش در10جلسه، هفته ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد. هردو گروه قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه تعارضات تجدید نظر شده پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته ساده استفاده شد. یافته ها: نتایج، حاکی از کاهش تعارضات زوجین گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه(110/108=F، 0001/0= P) و نیز پایداری نتایج در مرحله پیگیری(40/39= F،001/0=P) بود. بنابراین می توان بیان کرد که کاربست این مداخله راهکاری مؤثر برای کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره قابل آزمودن است.
تحلیل مضمون عوامل خانوادگی موثر بر فرآیند رشد مسیر شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: منظومه خانواده به عنوان یک متغیر بافتاری مهم، بستر اولیه رشد شغلی دانش آموزان است که بر تکوین و رشد آرزوهای شغلی آنان اثرگذار است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش عوامل خانوادگی در فرآیند رشد شغلی دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. جمعیت موردمطالعه، شامل 2 گروه بود:1) کتب و مقالات حوزه های مشاوره شغلی و مدرسه در محدوده سال های 1390 تا 1400؛ 2) کارشناسان حوزه های مشاوره مدرسه و شغلی مشتمل بر دو گروه: الف) اساتید دانشگاه و ب) مشاوران مدارس. در تحلیل اسناد، 7 کتاب و 14 مقاله؛ و در بخش مصاحبه شوندگان، 21 نفر (9 استاد و 12 مشاور مدرسه)، در سال تحصیلی 1400-1399، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش های گردآوری داده ها، شامل تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها با روش تحلیل شبکه مضامین آتراید-استرلینگ (2001)، تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشانگر 3 مضمون فراگیر؛ 6 مضمون سازمان دهنده و 106 مضمون پایه بود. مضامین فراگیر شامل «تقش آفرینی والدین»؛ «روایت شغلی خانواده» و «بافت و ساخت خانواده» بود. نتیجه گیری: اکتساب باورها، طرح واره ها، ارزش ها و سایر سازه های شغلی دانش آموزان، ابتدا متأثر از الگوهای تعاملی در نظام خانواده است. لذا حمایت اطلاعاتی، روانی و عاطفی از فرزندان در سراسر فرآیند رشد شغلی، اقدامی موثر و راهگشاست.
اثربخشی برنامه آموزش بهبود کیفیت زندگی کاری بر تعارض کار-خانواده و خودشکوفایی کارکنان بر اساس نقش تعدیل گر امنیت شغلی ادراک شده و خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
169 - 192
حوزههای تخصصی:
هر سازمانی به دنبال حفظ دارایی های با ارزش خود است تا از این طریق بقا و بالندگی خود را تضمین کند. ارزشمندترین دارایی هر سازمان نیروی انسانی آن است، بنابراین ضروری است تا کاهش چالش ها و افزایش شکوفایی آنان مورد توجه قرار گیرد؛ بر این اساس هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزش بهبودکیفیت زندگی کاری بر تعارض کار-خانواده و خودشکوفایی کارکنان بر اساس نقش تعدیل گر امنیت شغلی ادراک شده و خوش بینی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان بخش تولید کارخانه تولیدی و صنعتی نهان گل بروجن در بر می گرفتند که از میان آنها 30 نفر بر اساس شیوه نمونه گیری تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و کنترل در مطالعه شرکت یافتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس تعارض کار-خانواه کاربالو-پنلا و همکاران(2018)، پرسشنامه امنیت شغلی ادراک شده اولدهام (1986) به نقل از گُرتزکی (2016)، مقیاس خودشکوفایی فاراسی و کانیستراسی (2015) و آزمون جهت گیری به زندگی(شییر و کارور، 1985) بود. داده های بدست آمده از طریق روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر، تحلیل مسیر، رگرسیون خطی و الگوی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که برنامه آموزش بهبود کیفیت زندگی کاری در کارکنانی که دارای احساس امنیت شغلی متوسط و پایینی هستند باعث کاهش تعارض کار-خانواده شده و از سوی دیگر باعث افزایش خودشکوفایی در کارکنانی که خوش بینی بیشتری دارند، می گردد.
تحلیل رفتار و قصد ازدواج جوانان از منظر پارادایم زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
103 - 139
حوزههای تخصصی:
در جامعه ایران ازدواج و تشکیل خانواده تحت تاثیر عوامل مختلف، تغییرات ساختاری و کارکردی بسیاری به خود دیده است. در پژوهش حاضر برای تبیین گرایش جوانان نسبت به ازدواج، از چارچوب نظری پارادایم زناشویی استفاده شده است. این پارادایم توسط دو سامانه بزرگ از باورها، یکی «باور به متأهل شدن» و «باور به متأهل ماندن» در قالب 6 متغیر زمانبندی، فرایند، برجستگی، ماندگاری، زمینه و مرکزیت زناشویی، بر رفتار و قصد زناشویی تاثیر می گذارد. این مطالعه به روش «پیمایش» انجام گرفته و جمعیت آماری آن را «کلیه دختران و پسران جوان ساکن شهر تهران در سال 1401» تشکیل داده اند. شیوه نمونه گیری از نوع «نمونه گیری چند مرحله ای» بوده و حجم نمونه برابر با 355 نفر می باشند. ابزار جمع آوری داده ها، «پرسشنامه» بوده و اعتبار مفاهیم از طریق اعتبار صوری و سازه و نیز پایایی با کمک آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شده است. نتایج نشان می دهند که حدود نیمی از جوانان مورد مطالعه در شهر تهران رفتار زناشویی مقیدانه ای دارند که به لحاظ هنجاری بیانگر آن است که هیچ رابطه ای با جنس مخالف ندارند. در بررسی رابطه بین دو سامانه «باور به متاهل شدن» و «باور به متاهل ماندن» مشاهده گردید که رفتار زناشویی مقیدانه جوانان بیش از هر چیزی متاثر از متغیرهای سامانه «باور به متاهل ماندن» است تا «باور به متاهل شدن؛ به عبارتی جوانانی که در سطوح مختلف رابطه مقیدانه ای با جنس مخالف دارند؛ در حفظ، تعهد و نقش های زناشویی آینده نیز بهتر و مقیدتر عمل می کنند.
طراحی الگوی ارزیابی همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات در بانک های دولتی (مورد مطالعه: بانک کشاورزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمیت توجه به همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات و عدم وجود الگویی به این منظور تدوین و تبیین این الگو در بانک کشاورزی شکل داد. روش: این پژوهش، بنیادی و کاربردی است که در آن از روش آمیخته اکتشافی استفاده شده. پژوهش در دو فاز انجام شد. در فاز اول الگوی ارزیابی همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با فناوری احصاء شد و در فاز دوم، وضعیت به کارگیری راهبردها در ادارات مرکزی بانک کشاورزی مورد سنجش قرار گرفت. در فاز اول از ابزار مصاحبه ساختاریافته و در فاز دوم از راهبرد پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری در فاز اول شامل مدیران ارشد بانک های دولتی و در فاز دوم شامل پرسنل ادارات مرکزی بانک کشاورزی بود. نمونه آماری در فاز اول از طریق روش نمونه گیری هدفمند، و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت .و در فاز دوم داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز و آزمون دوجمله ای به کمک نرم افزار اِس پی اِس اِس تحلیل شدند. یافته ها: راهبردهای همسویی آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات در بانک های دولتی عبارتند از: فن دلفی، فن تجزیه تحلیل خطا، فن رویداد مهم، آموزش های حضوری، غیرحضوری آفلاین، غیرحضوری آنلاین و استاد- شاگردی، ارزیابی واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج.
نقش واسطه ای عزم تبیین علّی مشغولیت تحصیلی بر اساس باورهای ضمنی هوش
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
55 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتبین علی مشغولیت تحصیلی بر اساس باورهای ضمنی هوش با توجه به نقش واسطه ای عزم بود.پژوهش حاضراز نوع هدف کاربردی واز نظر روش،همبستگی مبتنی برمعادلات ساختاری است.جامعه آماری پژوهش دانش-آموزان دوره دوم متوسطه شهراراک درسال تحصیلی1402-1401 بودند.نمونه566 نفر بودکه بااستفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.ابزار پژوهش شامل پرسشنامه عزم(داک وورث و کونین،2009)پرسشنامه باورهای ضمنی هوش(عبدالفتاح و یتس،2006) و پرسشنامه مشغولیت تحصیلی(تینیو،2009)بود. داده های گردآوری شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS تحلیل شدند.نتایج تحلیل داده ها نشان دادکه مدل پژوهش براساس داده های تجربی برازش مطلوبی دارد.باورذهنیت رشددارای اثر مستقیم ومثبت برابعاد مشغولیت تحصیلی(شناختی،رفتاری،عاطفی)بود. نتایج مربوط به روابط غیرمستقیم نشان دادند که ذهنیت رشد از طریق استمرار تلاش اثر غیرمستقیم معنی داری بر تمامی ابعاد مشغولیت تحصیلی (شناختی، رفتاری و عاطفی) داشت، از سویی دیگر ذهنیت رشد از طریق ثبات علاقه اثر غیرمستقیم معنی داری فقط بر بعد عاطفی مشغولیت تحصیلی داشت و اثر غیر مستقیم ذهنیت رشد از طریق ثبات علاقه بر ابعاد شناختی و رفتاری مشغولیت تحصیلی معنی دار نبود.درنتیجه بُعد استمرار تلاش عزم، رابطه بین ذهنیت رشد و تمام ابعاد مشغولیت تحصیلی(شناختی، رفتاری و عاطفی)را میانجی کرد، در حالی که بُعد ثبات علاقه عزم تنها میانجی گر ارتباط بین ذهنیت رشد و بُعد عاطفی مشغولیت تحصیلی بود.
بررسی تأثیر خود ارزشیابی مرکزی بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
21 - 32
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی است و ثبات یا ناپایداری اش بر اعضای خانواده و جامعه تاثیرات منفی مکرری بر جای خواهد گذاشت. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خود ارزشیابی مرکزی بر ملاک های همسرگزینی در مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل مردان مجرد در سن 35-20 سالگی (سن ازدواج) شهرستان ملایر در سال 1400 بود که از بین آنها تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه خود ارزشیابی مرکزی جاج و همکاران (2003) و پرسش نامه ملاک های انتخاب همسر شوارتز و هاسیبروک (2012) بود. داده ها به وسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان تجزیه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با افزایش خود ارزشیابی مرکزی، میزان کیفیت معیارهای همسرگزینی افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین معیارهای همسرگزینی در مردان مجرد با خودارزشیابی مرکزی افراد، ارتباط دارد.
مدل یابی ساختاری انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
149 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ویژه در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 213 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی (CAAS)، مقیاس خوش بینی مسیر شغلی (CFI)، پرسشنامه رسالت مسیر شغلی (CVQ)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و مقیاس تنظیم هیجانی (ERS) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود مدل انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه دارای برازش مطلوبی می باشد. ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خوش بینی (54/0= β؛ 57/7 t= )، رسالت مسیر شغلی (47/0= β؛ 44/6t= )، خودکارآمدی(51/0= β؛ 08/7= t)، و تنظیم هیجانی(48/0= β؛52/6 = t) به انطباق پذیری مسیر شغلی معنی دار شده است (01/0 >p). همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه خودکارآمدی و تنظیم هیجانی اثر غیرمستقیم معناداری بر انطباق پذیری مسیر شغلی دارند. بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید می شود (05/0>p) .
ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
149 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه شامل نو معلمان استان گیلان، البرز و تهران با جمعیت 15000 نفر بود. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان 375 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادابی سازمانی کرولف ، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپرتیز و پرسشنامه مدیریت ترومای سازمانی محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزارها با نظر استادان علوم تربیتی و روانشناسی تأیید شد. داده ها با شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) در نرم افزار Spss.25 تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتباط یابی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت ترومای سازمانی دارای یک لایه ورودی با 13 گره و یک لایه پنهان با 4 گره است و شبکه عصبی مصنوعی به خوبی قادر است پرش ها و روند مدیریت ترومای سازمانی را از روی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی پیش بینی کند. یافته ها نشان می دهد که احساس مشارکت با دیگران بیشترین تأثیر و معنادار بودن کار کمترین تأثیر ضریب اهمیت را در بر آورد مدیریت ترومای سازمانی در بر می گیرد. با توجه به بررسی ها، بحران های روانشناختی در سازمان ها به یک تجربه رایج برای مدیران در سراسر جهان تبدیل شده است. اگر به درستی مدیریت نشود به نظر می رسد که تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از عوامل سازمانی بروز می دهد که منجر به رفتار ناکار آمد در سازمان می شود.
تدوین مدل علی پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی با میانجی گری بیان عاطفی و صمیمیت جنسی در معلمان زن متأهل مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی با میانجی گری بیان عاطفی و صمیمیت جنسی در معلمان زن متأهل مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع همبستگی و معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهرکرمانشاه در سال 1401 تشکیل می دهد. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فومول کوکران از مدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه به طور نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس از بین این مدارس تعداد 250 معلم انتخاب و به پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپاینر(1976)، خرسندی زناشویی ناتان و همکاران(1973)، بیان عاطفی و صمیمیت جنسی با استفاده از پرسش نامه انریچ، شاخص عدم ثبات زناشویی (MII) و پرسشنامه خصایص زناشویی کریسما روزن-گراندون(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان داد اثر مستقیم خصایص زناشویی بر پیامدهای مثبت زناشویی برابر 395/0 بوده و همچنین اثر غیرمستقیم این متغیر بر پیامدهای مثبت زناشویی از طریق متغیرهای بیان عاطفی و صمیمیت جنسی به ترتیب برابر 149/0 و 167/0 بوده که در سطح اطمینان 95 درصد معنی داری می باشند.. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین متغیرهای مستقل با متغیرهای میانجی و وابسته پژوهش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بنایراین بیان عاطفی و صمیمیت جنسی به عنوان میانجی گر رابطه پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند آماج درمانی، مشاوران خانواده قرار گیرند.