ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
۲۱.

The Mediating Role of Self-Compassion in the Relationship Between Family Cohesion, Stress, and Quality of Life with Body Mass Index in Adolescent Girls(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: stress Family Cohesion Self-compassion Body Mass Index quality of life

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
 Objective: Being overweight and obese in adolescence is associated with severe health effects during their lifetime The purpose of this study was to explain the mediating role of self-compassion in the relationship between family cohesion, stress, and quality of life with body mass index in adolescent girls Method: The current research was descriptive-multiple linear regression From among the statistical population of the research, 250 teenage girls were selected as the research sample using a multi-stage cluster sampling method, and finally, after dropping 50 people from the sample group, the data of 200 of them were analyzed. The tools of data collection included the Samani Family Cohesion Questionnaires (2001), Byrne and Mazano Stress (2002) Scale, the World Health Organization Quality of Life (1996) questionnaire, and the NAF Self-compassion (2003) inventory. For data analysis, structural equation modeling was performed using SPSS26 and AMOS24 software. Results: The results showed that the model of body mass index based on the quality of life, family cohesion, and stress with the mediating role of self-compassion has a good fit. It also indicated that family cohesion, stress, and quality of life did not predict body mass index in adolescent girls, But quality of life predicts body mass index in adolescent girls. Conclusion: It seems that self-compassion plays a mediating role in the relationship of body mass index with family cohesion, stress, and quality of life in adolescent girls. 
۲۲.

ویژگی های روانسنجی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا (FCRS) و رابطه آن با شاخص توده بدنی (BMI)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پاسخگویی نشانه غذا شاخص توده بدنی قدرت غذا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۸۴
مقدمه: تفاوت های فردی در پاسخدهی به نشانه های غذایی نقش مهمی می تواند در پیشرفت چاقی داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی ویژگی های روانسنجی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا و رابطه آن با شاخص توده بدنی بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری ۲۰.۹۹۷ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بود. طبق جدول کریسی-مورگان، ۳۸۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مقیاس پاسخگویی نشانه غذا (FCRS) کنگ سیم و همکاران (۲۰۲۳)، مقیاس قدرت غذا (PFS) لو و همکاران (۲۰۰۹) و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS23 و AMOS24 و به کمک روش تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مدل دوعاملی مقیاس پاسخگویی نشانه غذا را تأیید کرد. روایی همگرای این مقیاس با مقیاس قدرت غذا (۷۷/0)= Rبود. هریک از زیر مقیاس ها و نمره کل مقیاس پاسخگویی نشانه غذا دارای قدرت پیش بینی کافی و رابطه مثبت با شاخص توده بدنی (BMI) بود که نشان دهنده روایی پیش بین مقیاس است. بررسی پایایی مقیاس با روش آلفای کرونباخ (۹۱/۰) و روش بازآزمایی (90/۰)  نشان داد که این مقیاس از پایایی عالی برخوردار است. همبستگی درونی هر گویه با نمره کل مقیاس پاسخگویی نشانه غذا معنی دار بود (۰۱/۰>p). نتیجه گیری: مقیاس پاسخگویی نشانه غذا، مقیاسی با کفایت روانسنجی خوب برای بررسی رفتارهای تغذیه ای و پیش بینی تغییرات شاخص توده بدنی است.
۲۳.

نقش فاجعه انگاری درد، تنیدگی ادراک شده و اجتناب تجربه ای در تنهایی بیماران اسکلروز چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاجعه انگاری درد تنیدگی ادراک شده اجتناب تجربه ای تنهایی اسکلروز چندگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۴
مقدمه: اسکلروز چندگانه یک بیماری مزمن پیش رونده در سیستم اعصاب مرکزی می باشد که بر جنبه های مختلف زندگی شخص اثرگذار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعه انگاری درد، تنیدگی ادراک شده و اجتناب تجربه ای در تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می باشد. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس ساکن شهر رشت در سال 1401 بود که 120 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه فاجعه سازی درد (سالیوان و همکاران، 1995)، مقیاس تنیدگی ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و مقیاس احساس تنهایی (دی توماسو و همکاران، ۲۰۰۴) استفاده شد. داده ها  با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین فاجعه انگاری درد، تنیدگی اداراک شده و اجتناب تجربه ای با تنهایی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همچنین، یافته ها نشانگر این بودند که تنها اجتناب تجربه ای قدرت پیش بینی تنهایی را دارد ) 05/0 p< ). نتیجه گیری: فاجعه انگاری درد، تنیدگی ادراک شده و اجتناب تجربه ای از طریق عدم پذیرش احساسات و افکار موجب افزایش تنهایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است.
۲۴.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و درد مزمن بیماران مبتلا به دیس پپسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی ذهن آگاهی انعطاف پذیری شناختی درد مزمن دیس پپسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۳۴
مقدمه: بیماری دیس پپسی موجب بروز مشکلات روان شناختی و دردهای مزمن در افراد می شود. برای رفع این مشکلات به مداخلاتی مانند شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نیاز می باشد. لذا، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و درد مزمن بیماران مبتلا به دیس پپسی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران تا ۵۰20 تا ساله با تشخیص سوء هاضمه بدون زخم در کلینیک تخصصی و فوق تخصصی بعثت شهر کرمان در سال 1401 بودند. از بین آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر(، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه، 90 دقیقه ای به صورت گروهی، دریافت کردند.  پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و پرسشنامه درد مک گیل (2009) بود. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات انعطاف پذیری شناختی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معنی داری یافته است. هم چنین میانگین نمرات درد مزمن در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش معنی داری یافته است (001/0P<). نتیجه گیری: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش درد مزمن در بیماران مبتلا به دیس پپسی دارای اثربخشی و کارایی بود.
۲۵.

اثربخشی گروه درمانی معنامحور بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی در زنان مبتلا به سرطان پستان دارای اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه درمانی معنامحور مرگ تحمل پریشانی سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۴۳
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی معنامحور بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش: در یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه، تعداد 36 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان دارای اضطراب مرگ از بیمارستان سیدالشهداء (ع) و مرکز پیشگیری و کنترل سرطان آلاء اصفهان سال 1399-1400 که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (18 نفر) و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت گروه درمانی معنامحور 8 جلسه ای 90 دقیقه ای به صورت هفتگی قرار گرفت. داده ها، با استفاده از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970)، نگرش به مرگ وونگ و همکاران (1994) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSS-23، داده ها تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که گروه درمانی معنامحور، نگرش به مرگ و تحمل پریشانی گروه آزمایش را در سطح معناداری بهبود بخشید (01/0>P). نتیجه گیری: به نظر می رسد گروه درمانی معنامحور بر نگرش به مرگ و تحمل پریشانی زنان با سرطان پستان تاثیر مثبتی داشته است که پیشنهاد  می شود از معنادرمانی برای یاری به زنان با سرطان پستان دارای اضطراب مرگ استفاده شود.
۲۶.

نقش ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبک های دلبستگی در غذا خوردن هیجانی: عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی سطح کارکرد شخصیت غذاخوردن هیجانی مکانیزم های دفاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر ساختاری سطح کارکرد شخصیت و سبک های دلبستگی بر غذا خوردن هیجانی با در نظر گرفتن عامل واسطه ای مکانیسم های دفاعی انجام گرفت. روش: در یک طرح همبستگی با روش مدل سازی معادلات ساختاری، تعداد 800 شرکت کننده به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند داده ها با پرسشنامه های رفتار خوردن داچ، پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، پرسش نامه سبک های دفاعی و فرم کوتاه مقیاس سطوح کارکرد شخصیت توسط افراد نمونه جمع آوری شد. یافته ها: سطح کارکرد شخصیت (52/0) و سبک های دلبستگی ایمن (91/0)، اضطرابی (39/0) و اجتنابی (51/0) بر غذا خوردن هیجانی اثر ساختاری مستقیم دارد (05/0>P). سطح کارکرد شخصیت با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدیافته (76/0)، رشدنایافته (83/0) و روان آزرده (79/0) بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (61/0)، اضطرابی (61/0) و اجتنابی (72/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدیافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (78/0)، اضطرابی (60/0) و اجتنابی (79/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی رشدنایافته بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). سبک های دلبستگی ایمن (86/0)، اضطرابی (67/0) و اجتنابی (73/0) با درنظرگرفتن عامل واسطه ای مکانیزم های دفاعی روان آزرده بر غذاخوردن هیجانی اثر ساختاری غیرمستقیم دارد (05/0>P). نتیجه گیری: از آنجا که اختلال در شخصیت با پرخوری و خوردن کنترل نشده ارتباط دارد لذا می توان این طور نتیجه گیری نمود که افراد دارای پرخوری، کارکرد شخصیت ناسازگار بالاتر و کارکرد شخصیت سازگار پایین تری دارند. بر اساس نظریه ی تنظیم هیجان که یکی از نظریه های رفتار غذا خوردن هیجانی است، خوردن هیجانی می تواند با کاهش هیجانات منفی، خلق و خو را بهبود بخشد. لذا با توجه به همپوشی بین مفاهیم تنظیم هیجان در دو متغیر سطح کارکرد شخصیت و غذا خوردن هیجانی به نظر می رسد این اشتراک علت ارتباط این دو متغیر با یکدیگر باشد. دفاع نابالغ با خوردن هیجانی مرتبط است و خوردن هیجانی نیز همچون مکانیزم دفاعی راهبردی برای کاهش هیجانات منفی می باشد که در نهایت آسیب های بسیاری را به دنبال دارد. هماهنگی مادر با کودک در موقعیت های پراسترس خودتنظیمی و مبانی شناختی و هیجانی و راهبردهای مقابله ای کودک را شکل می دهد؛ در صورتی که دلبستگی ایمن در فرد شکل نگیرد، قادر به تنظیم هیجانات و کنترل هیجانات خود به شیوه ی صحیح نخواهند بود و از راهبردهای نامناسبی همچون پرخوری برای تنظیم هیجانات خود استفاده خواهد کرد. نتایج پژوهش می تواند به تدوین و طراحی مداخلات روانشناختی و پروتکل های درمان پرخوری و چاقی کمک کند.
۲۷.

اثربخشی طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد پس از سانحه سرمایه روانشناختی سرطان پستان طرحواره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۷۲
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مشتمل بود بر زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک آنکولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران، از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰.  از میان این افراد، ۲۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و  به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه شامل ۱۰ نفر) گمارش شدند. جهت گردآوری داده ها از ابزارهای پرسشنامه رشد  پس از سانحه تدسچی و کالهون (۱۹۹۶) و سرمایه روانشناختی لوتانز (۲۰۰۷) استفاده شد. جلسات آموزشی طرحواره درمانی یانگ  (۲۰۰۶) در ۲۰ جلسه ی ۶۰ دقیقه ای و به صورت هفتگی اجرا گردید، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. تجزیه و  تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره در محیط SPSS-23  انجام گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که روش طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه های روانشناختی تاثیر دارد (۰۵/۰P<). نتیجه گیری: براساس یافته ها میتوان نتیجه گیری کرد که طرحواره درمانی می تواند روشی  موثر جهت افزایش سرمایه های روانشناختی و رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان باشد. بنابراین به متخصصان پیشنهاد می گردد که به جهت ارتقای ابعاد روانی بیماران مبتلا به سرطان پستان، این درمان را بکار بگیرند.
۲۸.

The Effectiveness of the Integrated Approach of Meaning Therapy and Hope Therapy on Tolerance of Ambiguity, Alexithymia, and Psychological Hardiness of Women with Breast Cancer(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Integrated approach of meaning therapy and hope therapy ambiguity tolerance Alexithymia psychological hardiness Breast Cancer

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۹۰
 Objective: This study aimed to investigate the effectiveness of the integrated approach of meaning therapy and hope therapy on tolerance of ambiguity, alexithymia, and psychological hardiness of women with breast cancer in Dezful City. Method: The statistical population of this study consisted of all women with breast cancer in Dezful in 2021, from whom 30 people were randomly selected and assigned to experimental and control groups. Toronto Alexithymia Scale (Taylor, 1986), Ambiguity Tolerance Scale, and Hardiness Questionnaire (Kobasa et al.,1982) were administered to both groups. Then the experimental group was subjected to group therapy of the integrated approach of meaning therapy and hope therapy. The number of therapy sessions was eight 90-minute sessions, and after the end of the training course, both experimental and control groups completed the research questionnaires again. After collecting data, multivariate and univariate analyses of variance were used to analyze data via SPSS software. Results: The results of the data analysis confirmed the effectiveness of this integrated approach on tolerance of ambiguity, alexithymia, and psychological hardiness (p≤ 0/001). Also, the results showed the effect of this integrated approach on the dimensions of alexithymia (difficulty in recognizing emotions, difficulty in describing feelings, and extrovert thinking) and the dimensions of psychological hardiness (commitment, control, and struggle). Conclusion: The findings of this study could lead to positive consequences of the integrated approach of meaning therapy and hope therapy in women with breast cancer 
۲۹.

Comparing The Effectiveness of Mindfulness-Based Cognitive Therapy with Emotion-Focused Therapy on Emotion Regulation in Patients with Peptic Ulcer(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Health Mindfulness-based cognitive therapy Emotion-focused therapy peptic ulcer

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۳
 Objective: Patients suffering from psychosomatic disorders such as peptic ulcers struggle with many psychological and physical problems. This study aimed to compare the effectiveness of group mindfulness-based cognitive therapy (MBCT) with emotion-focused therapy (EFT) on cognitive emotional regulation of patients with peptic ulcer. Method: This semi-experimental study was conducted with a pre-test-post-test-3-month follow-up design and a control group. For this purpose, 45 patients were selected through convenience sampling method among patients referred to specialized internal medicine clinics during Jan-March 2023. The participants were randomly assigned to three groups i.e. control (15 people), EFT (15 people), and mindfulness-based cognitive therapy (15 people). The intervention groups received eight sessions of mindfulness-based cognitive therapy/ emotion-focused therapy. The control group did not receive any treatment during the study. The participants completed the standard cognitive emotion regulation questionnaire of Garnefski and Kraaij before, after and three months after the interventions. The obtained data were analyzed by repeated measurement analysis of variance and Bonferroni test. Results: Overall, the obtained results showed that EFT and mindfulness-based cognitive therapy are effective in the emotional regulation of patients with peptic ulcers (P=0.001). Comparing the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy with emotion therapy on adaptive (P=0.56) and maladaptive (P=0.22) emotional regulation showed no significant difference in patients with peptic ulcer. Conclusion: Therefore, it can be said that both emotional therapy methods and mindfulness-based cognitive therapy have a positive effect on the emotional regulation of patients with peptic ulcers, and these two methods can be used for the improvement of emotional improvement in patients. 
۳۰.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود تبعیت از درمان و چربی خون (کلسترول، تری گلیسیرید، LDL و HDL) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبعیت از درمان چربی خون درمان متمرکز بر شفقت دیابت نوع 2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۲
مقدمه: دیابت نوع 2 گونه ای اختلال سوخت و سازی مزمن است که عامل بسیاری از مرگ و میرهای حال حاضر جهان بشمار می رود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود تبعیت از درمان و چربی خون (کلسترول، تری گلیسیرید، LDL وHDL) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان در پاییز سال 1400 بودند که 46 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در  دو گروه گواه (23 نفر در هر گروه) قرار  گرفتند. اعضای گروه آزمایش تحت هشت جلسه درمان متمرکز بر شفقت (دو جلسه 90 دقیقه ای در هفته) و گروه گواه در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفتند. پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو (1392) و نیز ارزیابی چربی خون توسط پزشک متخصص برای هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط بین- درون آزمودنی ها (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) در نسخه 24 نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از بهبود تبعیت از درمان (132/36=F و001/0=P) و متعادل شدن سطوح چربی خون (تری گلیسرید، کلسترول، LDL و(HDL گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه و همچنین پایداری نتایج در مرحله پیگیری (306/70=F و001/0=P) بود. نتیجه گیری: درمان متمرکز بر شفقت با بهره گیری از فنونی مانند صندلی خالی و نوشتن نامه های شفقت آمیز دارای کارایی بالینی مناسبی برای بهبود تبعیت از درمان و متعادل کردن چربی خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به شمار می رود.
۳۱.

رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده، خود شفقت ورزی و سرسختی روانی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی زنان یائسه: نقش میانجی گری نگرش به یائسگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرسختی روانی خودشفقت ورزی نگرش به یائسگی کیفیت زندگی عملکرد جنسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۴۳
مقدمه: یائسگی به عنوان یکی از مسائل مهم در بهداشت سلامت جنسی زنان است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده، خودشفقت ورزی و سرسختی روانی با عملکرد جنسی و کیفیت زندگی در زنان یائسه با میانجی گری نگرش به یائسگی بود. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- همبستگی بر روی زنان یائسه شهر زنجان در سال 1401 بود. از بین آنها 293 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه ها روایی و پایایی آنان مورد بررسی و تایید شد. از تحلیل مسیر برای تحلیل مدل استفاده شد. یافته ها: نتایج اثر معنادار و مستقیم بین حمایت اجتماعی ادراک شده (p>0/05،β=0/19)، خودشفقت ورزی (p>0/05، β= 0/13)، سرسختی روانی (p>0/05،β=0/19 )، نگرش به یائسگی (p>0/05، β=0/13) با عملکرد جنسی، همچنین حمایت اجتماعی ادراک شده (p >0/05، β= 0/23)، خودشفقت ورزی (p >0/05، β= 0/19)، سرسختی روانی (p>0/05،β=0/23) و نگرش به یائسگی (p>0/05، β=0/20) با کیفیت زندگی نشان داد. برای تحلیل نقش میانجی از روش غیر مستقیم استفاده شد. نتیجه گیری: میانجی گری نگرش به یائسگی در رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده، خود شفقت ورزی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی تایید شد. ولی میانجی گری نگرش به یائسگی در رابطه سرسختی روانی با کیفیت زندگی و عملکرد جنسی تایید نشد
۳۲.

اثر بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خودتنظیمی زمانی بر شاخص توده بدنی کودکان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی شاخص توده بدنی کودکان چاق نظریه خودتنظیمی زمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۷
مقدمه: کاهش وزن و نگهداشت آن با توجه به نارسایی های درمان های کنونی یکی از مهم ترین اهداف درمانگران حوزه درمان بیماری مزمن چاقی کودکان بود. بنابراین پژوهشگران این پژوهش تصمیم گرفتند تا اثر بسته بازی درمانی شان بر پایه نظریه خودتنظیمی زمانی هال و فونگ را در این مورد به آزمون گذارند.روش: با اجرای یک طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش-آزمون، پس-آزمون و پیگیری در فواصل 2 ماهه بر نمونه ای در دسترس از جامعه مراجعه کنندگان به مراکز سلامت ایرانیان-شهر اصفهان، شامل 45 زوج والد-کودک چاق گمارش شده به گونه تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه، همزمان با انجام مداخله رفتاری خانواده-محور بر هر دو گروه، اعضای گروه آزمایشی از آموزش بسته بازی درمانی نیز برخوردار شدند.یافته ها: با تحلیل داده های شاخص توده بدنی کودکان (سنجیده شده توسط تقسیم وزن اندازه گیری شده به کیلوگرم با ترازو به مربع قد اندازه گیری شده به متر با قامت سنج) به روش کوواریانس یک-طرفه، تفاوت معناداری میان دو گروه در هر دو مقطع پس-آزمون )98/0=ŋ2 و 001/0>P و 34/2188=(1و42)F) و پیگیری )96/0=ŋ2 و 001/0>P و 61/1036=(1و42)F) مشاهده شد که با توجه به اندازه اثر می شد گفت میزان اثربخشی درمان قابل توجه بود.نتیجه گیری: تفسیر نتایج حاکی از موثر بودن افزودن آموزش بسته بازی درمانی به شیوه رفتاری خانواده-محور در کاهش وزن و نگهداشت آن بود که با توجه به محدودیت های پژوهش بازآزمایی و کاربست آن به دیگر پژوهشگران علاقمند پیشنهاد شد.
۳۳.

نقش میانجی گر ویژگی های شخصیتی در رابطه بین میزان پذیرش واکسن کرونا با اضطراب، افسردگی و استرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب افسردگی شخصیت کووید-19 واکسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۳
مقدمه: ویروس کووید-19 در طول زمان تغییر شکل می دهد و همچنان در جهان موجود است. بنابراین میزان پذیرش واکسن و عوامل اثر گذار بر آن باید بررسی شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر ویژگی های شخصیتی در رابطه میان میزان پذیرش واکسن کرونا با اضطراب، افسردگی و استرس در دوران همه گیری کووید-19 بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه بزرگسالان 18 تا 60 سال شهر تهران بود، که 388 نفر (۸۱ مرد و ۲۵۷ زن) از آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کوتاه هگزاکو، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه دانش، نگرش، کاربست و نگرانی ها واکسن کووید-19 استفاده شد. سپس داده ها با نرم افزار SPSS (نسخه 24) و AMOSE (نسخه 24) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که اضطراب، افسردگی، استرس بر ویژگی های شخصیتی (۴۱/۰=β و ۰۰۱/۰>P) اثر مثبت و بر مقاومت یا پذیرش واکسن (۱۵/۰-=β و ۰۱۳/۰=P) اثر معکوس معنی دار و همچنین ویژگی های شخصیتی بر مقاومت یا پذیرش واکسن (۱۳/۰-=β و ۰۲۱/۰=P) اثر معکوس و معنی داری دارد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که متغیر ویژگی های شخصیتی می تواند نقش میانجی (۰۳۸/۰=P) را در رابطه اضطراب، افسردگی، استرس بر مقاومت یا پذیرش واکسن داشته باشد.
۳۴.

تاثیر درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب سلامت همه گیری کووید-19 درمان راه حل محور کوتاه مدت زنان باردار نگرش تزریق واکسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۶
مقدمه: بارداری با تغییرات جسمانی و هیجانی همراه است که شرایط خاص کووید-19 می تواند در بر سطح اضطراب سلامتی آن دامن بزند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش و پس آزمون بود. نمونه آماری را 30 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به مرکز خدمات جامع سلامت سیاهکل تشکیل دادند که به صورت هدفمند غیر تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه به صورت تخصیص تصادفی جایدهی شده و به پرسشنامه های اضطراب سلامتی (سالکوسیکس و وارویک، 1989) و نگرش واکسن (رحمانیان و همکاران، 1399) به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. گروه آزمایش، درمان راه حل محور کوتاه مدت (کار دشازر و همکاران، 2006 ) را در 5 جلسه دریافت کرد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد درمان راه حل محور کوتاه مدت بر نگرش تزریق واکسن و اضطراب سلامت در زنان باردار در همه گیری کووید-۱۹ اثر دارد (05/0>P). نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده می توان گفت در شرایط بحرانی با کاربست مداخله های راه حل محور و کوتاه مدت می توان نگرش ارتقاء سلامت از طریق تزریق واکسن کووید-19 را در زنان باردار افزایش داد و اضطراب سلامتی را در ایشان کاهش داد.
۳۵.

واکاوی تجارب زیسته پرستاران بخش کرونای بیمارستان های کرمانشاه از راهکار های مقابله با فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخش کرونا پرستاران تجارب زیسته فرسودگی شغلی مطالعه کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۹
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ، فهم تجربه ی زیسته ی پرستاران بخش کرونا و تعیین راهبرد هایی است که آنها هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی استفاده می نمایند. جامعه ی این پژوهش شامل پرستاران بخش کرونای بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می باشد. روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناختی توصیفی و در نیمه ی اول سال 1401 انجام شد. نمونه پژوهش به روش نمونه گیری غیر تصادفی( نمونه گیری هدفمند) و پس از شناسایی پرستاران دچار فرسودگی شغلی متوسط به بالا  در نهایت با توجه به اشباع نظر ها10 نفر انتخاب شد.ابتدا از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته، داده ها پیرامون تجربیات پرستاران از فرسودگی شغلی و راهبرد های مقابله با آن جمع آوری شد و پس از ضبط هر مصاحبه به داده های متنی تبدیل شد. این داده ها با روش تحلیل محتوای هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در مرحله ی کد گذاری باز 46 کد استخراج شد که  در مرحله ی کد گذاری محوری به 15 کد تقلیل یافتند  در نهایت 4 مضمون اصلی شامل راهبرد های مبتنی بر خانواده شامل مضامین فرعی حمایت عاطفی خانواده، حمایت عاطفی دوستان و گروه های اجتماعی و پذیرش کمک از سوی خانواده، راهبرد های مبتنی بر فرد شامل ایجاد نگرش مثبت،تعادل کار-زندگی شخصی، ورزش و تفریحات سالم، تغییر رشته و بخش، توانمندسازی و تجارب مشارکتی و مراجعه به روانشناس و روانپزشک، راهبرد های مبتنی بر معنویت شامل ایمان و باور قلبی و ارزش های حاکم بر حرفه  و راهبرد های مبتنی بر سازمان شامل حمایت ابزاری، کاهش تراکم کاری،تدارک خدمات مشاوره ای پیشگیرانه و درمانی، توجه به امکانات رفاهی و تشویق کارکنان شناسایی شد. نتیجه گیری: استراتژی های پرستاران در هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی متفاوت است. حمایت عاطفی از سوی خانواده نزدیکان نفش مهمی در کنترل مولفه های فرسودگی شغلی ایفا می کند و منبع حمایتی قوی در شرایط بحرانی هستند. راهبرد های فردی پرستاران به میزان زیادی در کنترل عوامل استرس زای ناشی از فرسودگی شغلی موثر است.  راهبرد های مبتنی بر معنویت با هدفمند نمودن اقدامات پرستاری می تواند تحمل مشکلات  را برای پرستاران آسان تر نموده و راهبرد های مبتنی بر سازمان نیز با انگیزه بخشی به پرستاران درکاهش فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مقابله ای شناسایی شده به عنوان راهبرد هایی کارآمد می توانند در فرایند سازگاری پرستاران با پیامد های فرسودگی شغلی و کیفیت بخشی به زندگی آنها موثر باشند.
۳۶.

همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیر خودکشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودزنی غیرخودکشی شاخص توده بدنی شرم از بدن نگرانی در مورد بدشکلی دانشجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۴۵
مقدمه: خودزنی غیرخودکشی به آسیب عمدی سطح بدن بدون نیت خودکشی اشاره دارد. این رفتار یکی از نگرانی عمده متخصصان حوزه سلامت روان در جهان است و همچنین یکی از اختلال هایی است که نیاز به مطالعه بیشتر دارد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی همبسته های بدنی و روان شناختی خودزنی غیرخودکشی در دانشجویان بود. روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور در سال تحصیلی 1402 بود. تعداد 200 نفر از دانشجویانی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، نمونه آماری را تشکیل دادند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی (گراتز، 2001)، شاخص توده بدنی، پرسشنامه نگرانی در مورد بدشکلی (اوستوزین، لمبرت و کاسل، 1998) و پرسشنامه شرم از تصویر بدن (دوارت، پینتو گوویا، فریرا و همکاران، 2015) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و همچنین در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن و مؤلفه های آن (شرم برونی شده و درونی شده) با خودزنی غیرخودکشی رابطه مثبت وجود دارد (01/0 >p). باوجوداین رابطه ای بین وزن و شاخص توده بدنی با خودزنی غیرخودکشی وجود ندارد (05/0 <p). نتایج نشان داد که از بین این متغیرها شرم برونی شده پیش بینی کننده خودزنی غیرخودکشی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش و اهمیت عوامل روان شناختی ازجمله نگرانی درباره بدشکلی و شرم از بدن در خودزنی غیرخودکشی است. دراین بین شرم برونی شده نقش مهم تری در پیش بینی این رفتار دارد. توجه به شرم برونی می تواند در تدوین مدل های آسیب شناختی، آموزشی و درمانی مهم باشد
۳۷.

اثرطرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر خویشتن پذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پر اشتهایی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراشتهایی عصبی پذیرش و تعهد خویشتن پذیری نشخوار فکری طرحواره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۲۸
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش طرحواره درمانی در مقایسه با درمان پذیرش و تعهد (ACT) با خویشتن پذیری و نشخوار فکری زنان با دیابت و پراشتهایی عصبی بود.روش: این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با پی گیری دو ماهه می باشد. جامعه آماری همه زنان با اختلال همزمان دیابت و پر اشتهای روانی شهر مشهد در نیمه اول سال 1402بود که به مراکز درمانی، مراجعه کرده بودند. تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه طرحواره درمانی ( 15 نفر)، درمان پذیرش وتعهد ( 15 نفر) و گروه گواه ( 15 نفر) تقسیم شدند. برای ارزیابی خویشتن پذیری از پرسشنامه چمبرلند و هاگا (2001) و جهت سنجش نشخوار فکری از آزمون تری نور و همکاران (۲۰۰۳) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. گروه آزمایش طرحواره درمانی تحت مداخله بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) و گروه آزمایش پذیرش و تعهد تحت مداخله درمانی هیز و همکاران (2012) به مدت ده جلسه یک ساعته قرار گرفتند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد مداخله طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی (P<0/01)، (63/29F=) و خویشتن پذیری (P<0/01)، (83/49F=) مؤثر است و این تأثیر در مرحله پی گیری پایدار است. نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد بین دو گروه پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی تفاوت معناداری در خویشتن پذیری و نشخوار فکری وجود دارد (P<0/05)؛ بنابراین پذیرش وتعهد تأثیر بیشتری بر کاهش نشخوار فکری و افزایش خویشتن پذیری زنان داشته است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت: با آموزش رویکردهای درمانی روان شناختی مانند طرحواره و درمان پذیرش و تعهد به زنان می توان در کنترل دیابت و پیشگیری از پرخوری عصبی آنان کمک کرد. همچنین با کنترل پرخوری عصبی می توان آنان را از عوارض جانبی آسیب های جسمانی، روانی و اجتماعی  پرخوری عصبی حفظ کرد و بدین ترتیب مادران سالم تر و جامعه سالم تری داشت.
۳۸.

Comparison of Cognitive Abilities and Personality Traits in Infertile Women with and without Pelvic Inflammatory Disease(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Cognitive Abilities Female infertility Pelvic inflammatory disease personality traits Tubal infertility

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۷
Objective: Pelvic inflammatory disease is a chronic disease and a common infection in women which is associated with significant complications. This study aimed to compare cognitive abilities and personality traits in infertile women with and without pelvic inflammatory disease. Method: The research method was causal-comparative and the sample of research included 48 infertile women with pelvic inflammatory disease and 57 infertile women without the pelvic inflammatory disease, who were referred to Al-Zahra Hospital in Rasht in 2021 and were selected through the convenience sampling method. The research instruments were a demographic checklist, the Cognitive Ability Questionnaire (Nejati, 2013), and the Neo Personality Questionnaire (McCrae & Costa, 1985). Research data were analyzed using the Mann-whitney test and multivariate variance analysis. Results: The results showed that there was no difference between infertile women with and without pelvic inflammatory disease in cognitive abilities and personality traits (p >0.05). But there was a significant difference between four of the seven components of cognitive ability (memory; P<0.05, U= 899.00, inhibitory control and selective attention; P<0.05, U= 933.00, decision-making; P<0.05, U= 863.500, and sustained attention; P<0.05, U= 924.500), the total score of the cognitive ability variable (P<0.05, U= 815.000), and openness in both upper and lower levels of education (P <0.05, U= 907.50). Conclusion: Infertility with causes of inflammatory and non-inflammatory did not lead to cognitive dysfunction and differences in personality traits but education as a potentially influential variable can play a crucial role, which needs further research.
۳۹.

اثربخشی ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی زودانگیختگی سیستم مغزی رفتاری فشارخون مکانیزم های دفاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
مقدمه: یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پرفشاری خون است. این پژوهش با هدف اثربخشی ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زود انگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا نیمه تجربی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به فشار خون شهر آزادشهر و دارای پرونده سلامت در مراکز بهداشتی_درمانی شهری در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 بیمار انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) بصورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان ذهن آگاهی قرار گرفت اما گروه گواه تا پایان پژوهش، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دفاعی آندروز و همکاران (1993)، سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994) و تکانشگری بارت و همکاران (2004) بود. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار spss نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشار خون اثربخش است (05/0>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که ذهن آگاهی با آگاهی فرد از چرخه های معیوب شناختی خود و کاهش افکار منفی منجر به بهبود مکانیزم های دفاعی، سیستم های مغزی رفتاری و زودانگیختگی در بیماران مبتلا به فشارخون می شود.
۴۰.

اثربخشی مداخله روان درمانی مثبت نگر بر سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان روان درمانی مثبت نگر سردردهای میگرنی نشخوار خشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۳۴
مقدمه: سردرد یک مشکل عصبی شایع در کودکان و نوجوانان است که می تواند منجر به کاهش کیفیت زندگی شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله روان درمانی مثبت نگر بر سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن اجرا شد.روش: روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مبتلا به میگرن دوره ی متوسطه ی دوّم شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن ها بر حسب ملاک های ورود به پژوهش و به روش نمونه گیری هدفمند 30 دانش آموز مبتلا به میگرن انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 90 دقیقه ای روان درمانی مثبت نگر (سلیگمن، 2002) را دریافت کرد و  و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت، هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شدت علایم میگرن نجاریان (1376) و مقیاس نشخوار خشم سوکودولسکی و همکاران (2001)  استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS26 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس آزمون دو گروه سردردهای میگرنی (001/0>P؛ 04/73F= و 73/0ηp2=) و نشخوار خشم (001/0>P؛ 66/20F= و 44/0ηp2=) وجود داشت.نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مداخله روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سردردهای میگرنی و نشخوار خشم در دانش آموزان مبتلا به میگرن اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته های پژوهش، می توان از روان درمانی مثبت نگر در کاهش مشکلات افراد مبتلا به میگرن استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان