فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
157-171
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ذکرگویی یکی از روش های قرآنی است که در مقابله با اضطراب مطرح است. در پژوهش های متعددی به بررسی اثربخشی ذکر در کاهش فشار روانی انسان پرداخته شده است. فشار روانی یکی از بزرگ ترین مشکلات انسان ها است که به فرسودگی، اضطراب، ضعف سیستم ایمنی و آسیب اندام ها منجر می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر جمع بندی تحلیلی و بررسی سیر تحقیقات مربوط به تأثیر ذکرهای مذهبی بر کاهش فشار روانی بود. روش کار: پژوهش حاضر با استفاده از روش سندی (کتابخانه ای) و طرح مروری نظام مند انجام شده است. با جست وجو در پایگاه های ساینس دایرکت، پاب مد، مگیران، اس.آی.دی، پروکوئست، اریک، سایک اینفو، اسپرینگر، ابسکو و نورمگز 39 مقاله به دست آمد که درنهایت 12 مطالعه ملاک های لازم را داشت و وارد پژوهش شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: مطالعات یافت شده با توجه به نمونه مطالعه شده آنها در چهار دسته طبقه بندی و تحلیل شد: شهروندان (یک مطالعه)، کهنه سربازان با تجربه جنگ (شش مطالعه)، اعضای خانواده و مراقبان بیماران (چهار مطالعه) و بیماران مبتلا به ایدز (یک مطالعه). 11 مطالعه (92 درصد) بیانگر آن بود که تکرار ذکر در کاهش فشار روانی تأثیر مثبت و معناداری داشت. بیشتر تحقیقات نیز در ایالات متحده و درباره کهنه سربازان صورت گرفته بود. نتیجه گیری: برای انسان امروزی که با عوامل فشارزای متعددی احاطه شده است، ذکر می تواند یکی از راهبردهای مطمئن به منظور کسب آرامش باشد. توصیه می گردد پژوهشگران مطالعات مروری مشابهی را جهت بررسی اثربخشی ذکر بر دیگر مسائل روان شناختی انسان ازجمله افسردگی و پرخاشگری انجام دهند.
پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
109-123
حوزههای تخصصی:
ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ روابط زناشویی، همواره ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎن برای ﺑﻬﺒﻮد ﮐﯿﻔﯿﺖ آن ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ. صمیمیت، ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ روابط زﻧﺎﺷﻮیی اﺳﺖ و شناخت عواملی که آن را ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻣﯽکنند، نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی زناشویی و کاهش تعارضات دارد. این پژوهش، با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی، در پیش بینی صمیمیت زناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، 303 نفر از جامعه آماری دانشجویان و طلاب متأهل شهر قم، به طور تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسش نامه های صمیمیت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل داده ها، از همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی بیرونی، با صمیمیت زناشویی، رابطه منفی و معنادار و بین جهت گیری مذهبی درونی با صمیمیت زناشویی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، جهت گیری مذهبی درونی و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، از مهم ترین پیش بین های صمیمیت زناشویی هستند. این یافته ها، به خوبی نقش مهم جهت گیری مذهبی و طرح واره های ناسازگار اولیه را در پیش بینی صمیمیت زناشویی نشان می دهند و می توانند اطلاعات مناسبی را به مشاوران و روان شناسان خانواده ارائه کنند.
طراحی الگوی مفهومی روش تربیتی تلقین از منظر اسلام (استراتژی تئوری داده بنیاد متنی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مفهومی روش تربیتی تلقین از منظر اسلام است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است و از روش استراتژی داده بنیاد استفاده شده است. آیات و احادیث مرتبط گردآوری و کدگذاری شد. با تعیین مفاهیم و ارتباط بین آنها، از مفاهیم استخراج شده به عنوان یک کد در بخش طراحی الگو استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در فرایند تربیت، چنان که این روش بدون پشتوانه فکری، استدلالی و نا آگاهانه مورد استفاده قرار گیرد، آسیب زا خواهد بود و از سوی دیگر، چنان چه در استفاده از این روش استدلال ها و نکات جدید به صورت آگاهانه بیان شود، باورساز و مطلوب است. بدین ترتیب این روش می تواند از دو جنبه آسیب زا و مطلوب مورد توجه قرار گیرد و هر یک از این جنبه ها تأثیر ات تربیتی ویژه دارد که متناسب با شرایط و مراحل تربیت می توان برای نیل به اهداف غایی تربیت بهره جست.
اثربخشی مقابله درمانگری بر خودمهارگری و HbA1c بیماران زن دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
71 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت یکی از بیماری های شایع در جهان می باشد که نه تنها هزینه های زیادی را برای جوامع مختلف به همراه دارد، تأثیرات روانی بسزایی نیز بر جای می گذارد. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر مداخله مقابله درمانگری بر خودمهارگری و HbA<sub>1</sub>c بیماران زن دیابتی نوع 2 بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه بیماران زن دیابتی مراجعه کننده به آزمایشگاه طبی رسالت تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 23 فرد مبتلا به دیابت بود که از میان مراجعه کنندگان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برای جمع آوری داده ها قبل و بعد از اجرای پروتکل از مقیاس خودمهارگری تانجی و آزمایش قند خون سه ماهه HbA<sub>1</sub>c استفاده گردید. مداخله مبتنی بر مقابله درمانگری طی 8 جلسه در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان داد که مداخله مقابله درمانگری بر کاهش میزان HbA<sub>1</sub>c مؤثر بوده است (05/0P < )، اما اثری بر میزان خودمهارگری نداشته است . نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت مقابله درمانگری می تواند روش مؤثری در کاهش نشانگر زیستی (HbA<sub>1</sub>c) بیماران زن دیابتی باشد؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که این مداخله در بیماران دیابتی به کار گرفته شود.
شاخص هایی روان سنجی پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان در دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان، در دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال در شهر یزد است. این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال مدارس دولتی شهر یزد بودند.۳00 نفر دختر و پسر سنین ۱۸-۱۲ سال از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار های مورد مطالعه، شامل پرسشنامه های آزار جنسی کودکان (QCSA) و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان (GIDYQ–AA) بود. نتایج نشان داد که کلیه ضرایب همبستگی سوالات پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان با نمره کل و خرده مقیاس ها برای هر دو گروه معنادار است (01/0 p < ). ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای نمره کل مقیاس هویت جنسی برای نوجوانان کم توان ذهنی،۹۱/۰، با بهره هوش نرمال، ۹۳/۰ و ضریب آلفای کرانباخ در ارتباط با نمره کل مقیاس بررسی آزار جنسی، برای نوجوانان کم توان ذهنی،۹۴/۰، با بهره هوش نرمال، ۸۵/۰ و همچنین نمره های بدست آمده برای مولفه های آن به طور جداگانه، نشان دهنده همسانی درونی هر دو پرسشنامه است. در مجموع نتایج نشان داد که پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان از روایی و پایایی مطلوب و مناسب برخوردار است و برای نوجوانان کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال قابل کاربرد می باشد.
ارتباط معنویت با سلامت جسمانی: مطالعه مقطعی در مراجعه کنندگان به مراکز جامع سلامت شرق شهر تهران در سال 1398(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
63-80
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت عاملی است که می تواند مبنایی برای اعتقادات و ذهنیت فرد باشد و از طریق تأثیر بر مغز و سیستم عصبی، غدد درون ریز و سیستم ایمنی موجب سلامت و یا بیماری فرد شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت سلامت معنوی و ارتباط آن با وضعیت سلامت جسمانی مراجعه کنندگان به مراکز جامع سلامت شرق شهر تهران در سال 98-1397 طراحی و اجرا شده است. روش کار: این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی-درمانی شرق شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه گیری در سه مرکز جامع سلامت در بازه زمانی یک ماهه به صورت پوآسون و به شیوه دردسترس با رضایت مراجعان انجام شد. در پایان، 522 نفر در حضور محقق پرسش نامه ها را تکمیل کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه 20 سؤالی استاندارد سلامت معنوی پالوتزین و الیسون استفاده شد و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون من ویتنی، آزمون کروسکال-والیس و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد. درنهایت، مقدار 05/0 P< معنی دار در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، سلامت معنوی با تعداد دفعات سرماخوردگی افراد شرکت کننده در سال تفاوت معنی دار نشان داد (019/0P=). علاوه براین، بین امتیاز سلامت مذهبی با بیماری های مزمن شرکت کنندگان نیز تفاوت معنی دار بود (028/0P=). آزمون تعقیبی این تفاوت امتیاز را بین گروه بیماری قلبی -عروقی و هیپرلیپیدمی با گروه های دیگر نشان داد. به این صورت که میانگین امتیاز سلامت معنوی و سلامت مذهبی و وجودی در افراد مبتلا به بیماری های قلبی -عروقی و هیپر لیپیدمی کمتر از گروه های دیگر بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد سلامت جسمی می تواند با سلامت معنوی در ارتباط باشد و امکان ابتلا به بیماری در افرادی که از نظر سلامت معنوی در سطح بالایی ارزیابی شوند کمتر است. علت آن نیز تأثیر پذیری مغز و سیستم عصبی و اندوکرین و ایمنی بدن از ذهن است؛ مبنای ذهن و افکار انسان نیز نظام اعتقادی، باورها و فرهنگ او است.
نقش اسلام در سلامت زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
140-156
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بارداری و زایمان با باورها و اعمال مذهبی و سنتی در بسیاری از کشورها در ارتباط است. باورهای مذهبی به بهبود سلامتی، کیفیت زندگی و افزایش اتکا به خدا منجر می شود. رابطه ایمان و اعتقادات مذهبی با سلامت جسم و روان رابطه اثبات شده ای است. با توجه به این عقاید می توان به مادر کمک کرد تا با حداکثر سلامت در برابر اضطراب های دوران بارداری مقابله کند و دوران بارداری، زایمان و پس از زایمان ایمنی را پشت سر بگذارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش اسلام در سلامت زنان باردار صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه از نوع مروری روایی است که در آن مروری جامع بر مقالات فارسی و انگلیسی با استفاده از پایگاه های بین المللی ساینس دایرکت، پاب مد، گوگل اسکولار و اس.آی.دی از سال 1940 تا 2019 صورت گرفته است. کلمات کلیدی انگلیسی شامل ,Islam Health ,Pregnant Women ,Spirituality و کلمات کلیدی فارسی شامل اسلام، سلامت، زنان باردار و معنویت بود. معیارهای ورود مطالعات بالینی، تجربی، کوهورت، مقطعی، مروری و فرضیات مطرح شده در زمینه سلامت زنان باردار و معیارهای خروج تکراری بودن و تناسب نداشتن متن مقالات با عنوان مربوطه بود. مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شادمانی در بارداری موجب کاهش افسردگی و اضطراب شد و هرچه مدت زمان انس با قرآن و فعالیت های مذهبی زنان باردار بیشتر بود، سطح شادمانی بالاتری داشتند. تلاوت و شنیدن صدای قرآن نیز موجب کاهش اضطراب و درد زایمان زنان باردار شد. همچنین مادران بارداری که معنویت بالاتری داشتند، اضطراب کمتری را تجربه کردند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در جامعه ما دین از مؤثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می رود و در مواقع سخت و بحرانی کمکی مهم برای فرد است، جهت کاهش اضطراب و ترس از زایمان و موفقیت زایمان طبیعی می توان مراقبت های بارداری را همراه با رویکردهای اسلامی و با استفاده از عوامل قدرتمندی مانند ایمان به خدا، انس با قرآن، فعالیت های مذهبی و معنوی همراه کرد. معنویت عنصری اساسی برای آماده سازی زن برای مراحل زایمان است. آموزش های دوران بارداری بر مبنای آموزه های دینی موجب افزایش آگاهی های مادران باردار درباره مراقبت های دوران بارداری، زایمان و شیردهی می گردد.
Well-being of Emergency Room Nurses: Role of Neuroticism, Extraversion and Job Stress(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۳ - Serial Number ۹, September ۲۰۲۱
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Objective: To investigate whether neuroticism and extraversion predicted job-related affective wellbeing of people working under stressful conditions, notably emergency room nurses. Also, to investigate whether perceived job stress mediated the relationship between neuroticism, extraversion and job-related affective well-being. Methods: A cross-sectional survey design was administered to 242 nurses working at an emergency room in Tehran, Iran, recruited through census sampling, including two sub-scales of the NEO Five-Factor Inventory, the Job-Related Affective Well-Being Scale, and the Job Stress Questionnaire. Structural Equation Modelling was deployed for data analysis using SPSS Amos v22.0 and PROCESS macro for SPSS, setting significance threshold at p<.05. Results: Direct and statistically significant effects of neuroticism (β = -.17, p<.005) and extraversion (β = .41, p<.001) on perceived job stress were found, as well as a negative effect of extraversion on job-related affective well-being (β = -.27, p<.001). Perceived job stress was found to negatively predict job-related affective well-being (β = -0.60, p<.001). There was no significant relationship between neuroticism and job-related affective well-being. The mediating effect of perceived job stress was supported (p<.001). Conclusion: Results have theoretical implications for research about the relationship between personality traits and job-related well-being of employees working under stressful conditions. As for practical implications, hospital managers might implement workplace interventions to enhance nurses’ job-related affective well-being and reduce nurses’ job stress. In this context, extraversion and job stress should be understood as psychosocial risk factors, whereas neuroticism should be conceived as a protective factor against job stress.
مدل یابی ارتباط دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، با نقش میانجی خداآگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف مدل یابی ارتباط علّی دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، با اضطراب وجودی، به واسطه نقش میانجی خداآگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از اجرای همزمان سه مقیاس دلبستگی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی، بر روی 300 نفر از طلاب حوزه علمیه قم استفاده گردید. یافته ها حاکی از وجود رابطه معنادار و دو به دو بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و اضطرابی به خدا، خداآگاهی و اضطراب وجودی بود. برای سنجش نقش میانجی خداآگاهی، در ارتباط میان سبک های گوناگون دلبستگی به خدا و اضطراب وجودی، مطابق رویکرد بارون و کنی عمل شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثر غیرمستقیم هریک از دلبستگی های ایمن، اضطرابی و اجتنابی به خدا در اضطراب وجودی، از طریق میانجی گری خداآگاهی معنادار است. بنابراین، تأثیر دلبستگی به خدا در کاهش اضطراب وجودی از طریق میانجی گری فرآیند خداآگاهی، تبیین پذیر است.
ساخت سیاهه کرامت نفس براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ساخت سیاهه کرامت نفس براساس منابع اسلامی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی − تحلیلی و به روش پیمایشی انجام شده است. برای انجام آن، ابتدا بر روی منابع اسلامی برای استخراج صفات مربوط به کرامت نفس، مطالعه و تحقیقات لازم صورت گرفت. سپس یک پرسشنامه 90 سؤالی تهیه شد که از سوی متخصصان اسلامی و روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 55گویه باقی ماند که در قالب یک مطالعه پیمایشی بر نمونه 216 نفری از دانشجویان دانشگاه های شهرستان خمینی شهر اجرا شد. پایایی سیاهه کرامت نفس به سه روش «همسانی درونی (با آلفای کرونباخ 89/0)» ، «بازآزمایی74/0» و «دونیمه سازی 869/0» محاسبه و تایید شد. روایی سیاهه کرامت نفس نیز با سه روش «بررسی روایی محتوایی (با نظر دوازده نفر از متخصصان دینی و روان شناسی و محاسبه ضریب CVR)» ، «روایی ملاکی (همبستگی مثبت و معنادار 73/0 سیاهه کرامت نفس با پرسشنامه استاندارد هوش اخلاقی بروبا)» و «روایی سازه (اجرای تحلیل عاملی و تحلیل مدل عاملی)» برکل نمونه بررسی شد و نتایج مطلوبی به دست آمد. درنهایت نیز «نمرات استاندارد T» محاسبه و «جدول هنجار» برای سیاهه کرامت نفس تهیه شد. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که سیاهه کرامت نفس دارای ویژگی های روان سنجی مطلوبی برای سنجش میزان کرامت نفس در افراد براساس منابع اسلامی است.
درمان شناختی افسردگی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای مختلفی برای درمان افسردگی وجود دارد که در بین آنها شواهد پژوهشی بسیاری از اثربخشی رویکرد شناختی حمایت می کند. افسردگی به واسطه تحریف و تخریب شناخت فرد، عملکرد او را مختل می کند. مسئله شناخت صحیح از واقعیات و اصلاح افکار منفی، مورد تاکید منابع اسلامی است. در متون اسلامی برای بهبود عملکرد فردی، اجتماعی و الهی افراد توصیه به اصلاح شناخت واقعیت ها، تفکر، تعقل و وارسی افکار شده است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به راهکارهای شناختی درمان افسردگی بر اساس منابع اسلامی بود. بدین منظور آیات و روایات مرتبط با درمان شناختی جمع آوری و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که برخی راهکارهای شناختی درمان افسردگی از منظر منابع اسلامی عبارت اند از وارسی اعتقادات و افکار خود، جداسازی افکار درست از نادرست، آگاهی از رابطه افکار نادرست با افسردگی، اجتناب از پرداختن به افکار ناصحیح. پیشنهاد می شود بر اساس راهکارهای ارائه شده در این پژوهش پروتکل درمان افسردگی طراحی و اثربخشی آن در مقایسه با درمان شناختی سنّتی مقایسه شود.
همبستگی مدیریت معنوی با نوآوری و عملکرد سازمانی پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مدیریت معنوی یکی از سبک های مدیریتی بومی و الهام گرفته از تمدن ایرانی و اسلامی است که از دیرباز به آن بسیار توجه شده است. از سوی دیگر عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی نیز از متغیّرهای سازمانی محسوب می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه مدیریت معنوی با نوآوری و عملکرد سازمانی پرستاران انجام گرفته است. روش کار: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران شهر خوی به تعداد 500 نفر بود که مطابق با جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 217 نفر نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش پرسش نامه های مدیریت معنوی بوداقی، عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت و نوآوری سازمانی ونگ و احمد بود. متخصصان مربوط روایی پرسش نامه ها را تأیید کردند و پایایی پرسش نامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 94/0، 89/0 و 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بُعد ساختاری (175/0= rو 007/0=P) و رفتاری (460/0=r و 001/0=P) مدیریت معنوی با عملکرد سازمانی و همچنین بین بُعد ساختاری (455/0= r و 001/0=P)، رفتاری (628/0= rو 001/0=P) و زمینه ای (297/0= rو 001/0=P) مدیریت معنوی با نوآوری سازمانی رابطه وجود داشت. علاوه براین، بین مدیریت معنوی و نوآوری سازمانی (520/0= rو 001/0=P) و همچنین مدیریت معنوی و عملکرد سازمانی (282/0= r و 001/0=P) نیز رابطه معناداری وجود داشت و مدیریت معنوی توانست 27 درصد تغییرات مؤلفه نوآوری سازمانی (001/0=P) و 8 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه عملکرد سازمانی (001/0=P) را پیش بینی کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت توجه به مدیریت معنوی در بیمارستان ها و مراکز درمانی می تواند در بهبود عملکرد سازمانی و همچنین تقویت نوآوری سازمانی اهمیت داشته باشد.
ارتباط سلامت معنوی و سلامت سازمانی در کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت سازمانی توانایی سازمان برای تحقق اثربخش اهداف خود به منظور رشد و توسعه است و به دوام و بقای سازمان در محیط خود و سازگاری با آن و ارتقا و گسترش توانایی خود برای سازش بیشتر با محیط اشاره دارد. بنابراین، پرداختن به عوامل مؤثر بر سلامت سازمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور، تحقیق حاضر به بررسی ارتباط سلامت معنوی و سلامت سازمانی در کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی قم پرداخته است. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها جزء مطالعات میدانی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش 150 نفر از کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی قم بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 108 نفر حداقل حجم نمونه در نظر گرفته شد که نمونه های آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد پس از بررسی روایی و پایایی آنها و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی استفاده شده است. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین سلامت معنوی و سلامت سازمانی کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی قم رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. از نتایج دیگر این مطالعه می توان به وضعیت متوسط سلامت سازمانی و سلامت معنوی بالا در جامعه بررسی شده اشاره نمود. نتیجه گیری: درمجموع می توان اذعان نمود که سلامت معنوی یکی از عوامل مؤثر در وضعیت سلامت سازمانی است. بنابراین جهت ارتقای سلامت سازمانی می توان به سلامت معنوی توجه ویژه ای داشت تا از ثمرات آن بهره مند شد.
مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
31 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و عادی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و علی- مقایسه ای است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی و قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی سطح شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال ۱۳۹۷ بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 75 نفر از بیماران سرطانی، 75 نفر بیمار قلبی و همچنین 75 نفر افراد عادی، به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم خلق منفی کاتانزار و میرنز (۱۹۹۰)، پرسشنامه شیوه زندگی پندر (2008) و پرسشنامه رفتار شخصی کولینز و همکاران (۱۹۷۳) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بین بیماران قلبی و افراد عادی با بیماران سرطانی تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> p ). همچنین بین تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بیماران قلبی و افراد عادی تفاوت معنی دار وجود ندارد (01/0< p ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که بیماران سرطانی نسبت به بیماران قلبی و افراد عادی مشکلات بیشتری در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی تجربه می کنند.
اثربخشی آموزش تلفیقی فرزندپروری مبتنی بر (ACT) و (CFT) و غنی شده با آموزه های اسلامی، بر عزّت نفس عمومی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی فرزندپروری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) و رویکرد متمرکز بر شفقت (CFT) و غنی شده، با آموزه های اسلامی بر عزّت نفس عمومی والدگری عزّت نفس عمومی کودکان 7-6 سال بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری مادران کودکان کلاس اول دبستان 7-6 سال شهر اصقهان، در سال 97-1396 بودند که 30 نفر از آنان به عنوان نمونه، به طور تصادفی از نوع خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه عزّت نفس کوپراسمیت و چک لیست سنجش میزان عزّت نفس کودکان پیش دبستانی بود. برای گروه آزمایشی، آموزش در 10 جلسه 120 دقیقه ای برگزار شد. داده ها با استفاده آزمون تحلیل کواریانس یک راهه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش تلفیقی فرزندپروری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) و رویکرد متمرکز بر شفقت (CFT) و غنی شده، با آموزه های اسلامی، عزّت نفس عمومی والد و کودک را افزایش می دهد (05/0p<).
اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 دختر نوجوان 14 تا 18 ساله تحت سرپرستی سازمان بهزیستی شهر کرمان بود که با نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در گروههای مداخله و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر شفقت را دریافت کرد (8 جلسه 90 دقیقه ای)؛ در حالی که به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 2 ماه بعد از آن، پیگیری اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان کنلی، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و سطوح خودانتقادی تامسون و زاروف استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر شفقت تأثیر معناداری بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی داشته است؛ این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. با توجه به یافته ها آموزش مبتنی بر شفقت یک گزینه مناسب برای بهبود خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و کاهش خودانتقادی است.
مهارت های مقابله با استرس در نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
170-183
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سالانه عده زیادی دچار اختلالات روانی ازجمله استرس می شوند که مشکلاتی را در زندگی برای آنان به وجود می آورد. راه های مقابله با این اختلالات از مسائلی است که اندیشمندان همیشه در فکر آن بوده اند. در کتاب گران قدر نهج البلاغه توصیه های مفیدی برای بهداشت روان و راهکارهای پیشگیری از اختلالات روانی به ویژه استرس بیان شده است که روان شناسان با توجه به این توصیه ها و عمل به آنها می توانند در جلسات مشاوره از این دستورها استفاده کنند و این آموزه ها و راهکارها را به مراجعان خود آموزش دهند. این پژوهش با هدف بررسی راه های مقابله با استرس با تکیه بر کلمات امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کتابخانه ای است که با جست وجوی واژگانی نظیر استرس، تنیدگی و اضطراب در کتب روان شناختی و واژه های عربی بَلیه (بلا) و مِحنه (اندوه) در نهج البلاغه و پایگاه معرفی مقالات تدوین شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: جست وجوی مقالات نشان داده با اینکه بحث از استرس انسان، از کهن ترین مباحث روان شناسی به شمار می آید، بحث از موضوع استرس از منظر نهج البلاغه کمتر بررسی شده است. نهج البلاغه اصل بحث از استرس و زمینه های ایجاد و عوامل مقابله با آن را بیان نموده ولی از واژگان استرس یا مشتقات آن استفاده نکرده است. در این پژوهش با توجه به معنای اصطلاحی استرس جملات حضرت در سه عنوان کلی دسته بندی شده است: تغییر وضعیت و اجتناب از موقعیت های استرس زا، استفاده از فنون شناختی مقابله با استرس و روش عاطفی-رفتاری مقابله با استرس. نتیجه گیری: با دقت در کلمات حضرت علی (ع) می توان گفت از منظر ایشان استرس به سه عامل بستگی دارد: وجود شرایط محیطی استرس زا، ادراک استرس ناشی از این شرایط توسط فرد و ظرفیت نسبی فرد در رویارویی یا سازگاری با این شرایط. طبق این الگو، راه های مقابله با استرس با توجه به هدف ها و کارکردهای آن در سه عنوان کلی بحث شده است.
شناسایی و بررسی ابعاد فردی و اجتماعی افزایش کیفیت زندگی سالمندی بر اساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
96-109
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه با توجه به افزایش شاخص طول عمر و امید به زندگی، مس ئله مهم تری با عنوان چگونگی گذران عمر و به عبارتی کیفیت زندگی مطرح شده که پرداختن به این موضوع ذهن صاحب نظران و محققان را در امور سالمندی به خود جلب نموده اس ت. ازاین رو، هدف از این مطالعه بررسی مفهوم کیفیت زندگی سالمندی بود. روش کار: این پژوهش از نوع کیفی است. در ابتدا با روش فراترکیب به بررسی و تحلیل منابع مرتبط با کیفیت زندگی سالمندی پرداخته شد و سپس با استفاده از فن الگوسازی ساختاری-تفسیری به مرحله اجرا درآمد. به منظور خوشه بندی ابعاد کیفیت زندگی سالمندی از روش میک مک استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که خبرگان پنج بُعد را شناسایی کردند و درنهایت ابعاد شناسایی شده در پنج سطح طبقه بندی شد. در بالاترین سطح (سطح اول) تعاملات اجتماعی قرار گرفت که کمترین نفوذ را به عوامل دیگر دارد و در پایین ترین سطح (سطح پنجم) عوامل فردی-درونی قرار گرفت که همانند سنگ زیربنایی الگو عمل می کند. بنابراین، افزایش کیفیت زندگی سالمندی از این متغیّر شروع شده است و به متغیّرهای دیگر سرایت می کند. نتایج تحلیل میک مک نیز نشان می دهد که عوامل فردی-درونی بیشترین نفوذ و تعاملات اجتماعی بیشترین وابستگی را داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان چنین استنباط کرد که عوامل فردی-درونی و تجارب خانوادگی کیفیت زندگی سالمندان را تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند درنهایت با اثر عوامل محیطی موجب افزایش سلامت سالمندان گردد. شناسایی و ارتقای دقیق هر یک از این ابعاد نیز می تواند به افزایش کیفیت زندگی سالمندی منجر شود.
نگرش به مرگ و معنای زندگی در بیماران مبتلا به سرطان در آستانه مرگ: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
65 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوه مواجهه آدمی با مقوله مرگ تأثیر شگرفی بر شیوه زیستن او دارد به گونه ای که می تواند انسان را به سوی زندگی اصیل و معنادار سوق دهد یا موجب ناامیدی، پوچی و بی معنایی زندگی باشد. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به نگرش این بیماران نسبت به مرگ و معنای زندگی بود. روش: در این پژوهش از طرح تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. 11 نفر از بیماران تحت مراقبت تسکینی در بیمارستان فیروزگر و مرکز کنترل و پیشگیری از سرطان آلاء به روش هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تفسیر داده ها به روش کلایزی انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه در 6 خوشه اصلی "مرگ، گذاری به دنیایی جدید"، "مرگ، پلی رو به روشنایی"، "مرگ به مثابه عبور از حریم امن"، "مرگ، قطع دلبستگی از تعلقات"، "مرگ، آغاز یا پایان راه" و "نگرش به زندگی" و 13 خوشه فرعی دسته بندی شد. نتیجه گیری: زندگی دشوار همراه با بیماری و مرگ قریب الوقوع منجر به از بین رفتن معنای زندگی در بیماران می شود و بر نگرش آن ها نسبت به مرگ نیز تأثیر می گذارد؛ بنابراین، مرگ اندیشی و معنادرمانی جهت یافتن معنای زندگی و حل تعارضات وجودی در این بیماران ضروری جلوه می کند.
معادل یابی و شناسایی مؤلفه ها و سازوکارهای خودمهارگری در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف معادل یابی، مفهوم شناسی و شناسایی مؤلفه ها وسازوکارهای خودمهارگری در منابع اسلامی، و با روش تحلیل محتوا در دو مرحله انجام گرفته است: در مرحله اول، بعد از مفهوم پژوهی واژگانی، برای معادل یابی واژه خودمهارگری در منابع اسلامی، از نظر 25 کارشناس دینی بهره گرفته شد. در مرحله دوم، برای بررسی روایی محتوایی مستندات دینی، مؤلفه ها و سازوکارهای خودمهارگری، پس از تشکیل حوزه معنایی، واژه معادل و استخراج مؤلفه های مفهومی در متون اسلامی، از نظر 8 کارشناس علوم دینی استفاده گردید و در تحلیل داده ها از تحلیل محتوای متنی و آمار توصیفی مثل فراوانی و میانگین بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که از میان 10 واژه مرتبط با خودمهارگری در منابع دینی، «تقوا» نزدیک ترین معادل برای خودمهارگری است. همچنین، می توان الف) مؤلفه شناختی با سازوکارهای هدف شناسی، خودنظارت گری، حزم، عبرت و تجربه؛ ب) مؤلفه عاطفی هیجانی، با سازوکار خوف، رجا، محبت، کرامت و حیا؛ ج) مؤلفه رفتاری، با سازوکار صبر و شکر را برای خودمهارگری با رویکرد دینی لحاظ کرد.