فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر عملکرد خواندن (سرعت، درک مطلب و دقت خواندن) دانش آموزان پسر با نارساخوانی سنین 8 تا 12 ساله، به روش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) و به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان سنین 8 تا 12 ساله، از مرکز اختلال یادگیری رودکی شیراز انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون تشخیص خواندن شیرازی- نیلی پور، پیش و پس از اجرای مداخله آموزش برنامه بازی های زبان شناختی استفاده شد. در فاصله بین پیش آزمون و پس آزمون، افراد گروه آزمایش به مدت 16جلسه 45 دقیقه ای، در 8 هفته متوالی تحت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی قرار گرفتند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش آماری تحلیل کو واریانس چندمتغیره(MANCOVA) استفاده شد. نتایج حاکی از این بود که آموزش برنامه بازی های زبان شناختی به طور معناداری بر عملکرد خواندن (سرعت، درک مطلب و دقت خواندن) دانش آموزان پسر با نارساخوانی تأثیر دارد (0001/0>p). بنابراین می توان از برنامه بازی های زبان شناختی برای بهبود عملکرد خواندن (سرعت، درک مطلب و دقت خواندن) دانش آموزان با نارساخوانی استفاده کرد.
تاثیر آموزش برنامه ی سال های باورنکردنی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه ی سال های باورنکردنی بر مهارت های اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانش آموزان 11-6 سال با کم توانی ذهنی را شامل می شد که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس استثنایی شهرستان خمینی شهرمشغول به تحصیل بودند. از جامعه ی مذکور، با روش تصادفی ساده 30 کودک همراه با والدین آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس والدین گروه آزمایش به مدت 12 جلسه و هر هفته 1 جلسه تحت آموزش برنامه ی سال های باورنکردنی (وبستراستراتون، 2011) قرار گرفت. در این زمان، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس مهارت های اجتماعی (گرشام و الیوت، 1994) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از پژوهش، از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج نشان داد که تأثیر برنامه ی سال های باورنکردنی بر مهارت های اجتماعی و مؤلفه های آن در زمینه های قاطعیت، خویشتن داری و همکاری در سطح 0.05= α معنی دار است. بنابر نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت با فراهم آوردن فرصتی برای آموزش والدین از برنامه ی سال های باورنکردنی به منظور افزایش مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی خفیف استفاده نمود.
آثار دو نوع تمرین هوازی (طناب زنی و دویدن) بر عوامل آمادگی جسمانی کودکان پسر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی آثار دو نوع تمرینات هوازی (طناب زنی و دویدن) بر عوامل آمادگی جسمانی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 12-10 سال بود.30 دانش آموز پسر کم توان ذهنی با میانگین سن 96/0±81/10 سال، قد 94/7±67/141 سانتی متر و وزن 16/5±22/36 کیلوگرم به روش خوشه ای تصادفی از مدرسه استثنایی ابتدایی انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه طناب زنی (10نفر)، دویدن (10نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. اندازه گیری های اولیه شامل سنجش قد، وزن، ترکیب بدن، استقامت قلبی-تنفسی، استقامت عضلانی، انطاف پذیری و چابکی انجام شد. سپس، با توجه به گروه بندی، هرکدام از گروه های تمرینی به مدت 8 هفته تمرینات ویژه طناب زنی و دویدن را انجام دادند. فاکتورهای فوق الذکر آمادگی جسمانی مجدداً بعد از 8 هفته تمرین مورد سنجش قرار گرفت. نتایج بیانگر اثر مثبت یک دوره تمرینات طناب زنی و دویدن بر توان هوازی، ترکیب بدن، استقامت عضلانی، انعطاف پذیری و چابکی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 12-10 ساله بود، درحالی که بر توان بی هوازی دانش آموزان تأثیر معناداری نداشت (05/0< P)، همچنین، تفاوت معناداری بین آثار تمرین طناب زنی و دویدن بر عوامل آمادگی جسمانی وجود نداشت (05/0< P). بنا به نتایج بدست آمده به نظر می رسد به دلیل کمبود فضای ورزشی مناسب در خانه و مدرسه، طناب زنی می تواند به منظور افزایش آمادگی جسمانی وابسته به تندرستی در کودکان کم توان ذهنی جایگزین خوبی برای دویدن باشد و با رعایت ملاحظات عواید تندرستی را برای آنان به همراه داشته باشد.
تنبلی گوش کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تنبلی گوش زیرگروه تازه ای از اختلال پردازش شنوایی است که با پردازش شنوایی غیرقرینه در گوش ها مشخص می شود. تنبلی گوش ممکن است موجب مشکلات درک گفتار، مشکلات خواندن، کاستی در پردازش اطلاعات و بی توجهی شود. ممکن است این مشکلات به اشتباه به اختلال کم توجهی-بیش فعالی، ناتوانایی ویژه در یادگیری، افسردگی، اختلال های اضطرابی یا اختلال های ارتباطی نسبت داده شوند. متاسفانه در آزمون های مرسوم شنوایی، 2گوش وارد رقابت نمی شوند و این آزمون ها نمی توانند غیرقرینگی را کشف کنند. بنابراین لازم است دانش آموزانی که در آزمون های مرسوم شنوایی عملکرد هنجاری دارند و این مشکلات را نشان می دهند، تحت ارزیابی تنبلی گوش قرار گیرند.
نتیجه گیری: تنبلی گوش در افراد دچار کم شنوایی غیرقرینه در خلال دوره های بحرانی رشد شنوایی موجب مشکلات دیرپای شنوایی می شود. برای درک بالینی بهتر این پدیده به تازگی شرح داده شده و آگاهی از تصمیمات درمانی و مدیریت زودهنگام کم شنوایی غیرقرینه به پژوهش های بیشتری نیاز است.
اثربخشی برنامه سه تایی غنی سازی رنزولی برخلاقیت کودکان تیزهوش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی برنامه ی سه تایی غنی سازی رنزولی بر خلاقیت کودکان تیزهوش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان تیزهوش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بودند. به این منظور 76 نفر از دانش آموزان تیزهوش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (38 نفر گروه آزمایش و 38 نفر گروه گواه) و مادران آن ها به سؤالات پرسشنامه ی خلاقیت عابدی پاسخ دادند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته به صورت گروهی آموزش برنامه ی سه تایی غنی سازی رنزولی را دریافت کردند؛ اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد میانگین نمرات خلاقیت و خرده مقیاس های آن (ابتکار، سیالی، انعطاف پذیری و بسط) در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش داشته است. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که برنامه ی سه تایی غنی سازی رنزولی موجب افزایش خلاقیت در کودکان تیزهوش دبستانی شده است.
تدوین برنامه آموزش مستقیم و ارزیابی اثربخشی آن بر مهارت های حل مسئله ریاضی در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه آموزش مستقیم و تعیین اثر بخشی آن بر یادگیری مهارت های حل مسئله ریاضی در دانش آموزان بااختلال یادگیری بود. بدین منظور 5 دانش آموز پسر با اختلال یادگیری ریاضی در پایه پنجم ابتدایی از یک مدرسه ابتدایی در ناحیه یک آموزش وپرورش شهر کرج به عنوان شرکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص اختلال یادگیری، آزمون محقق ساخته حل مسئله ریاضی، آزمون هوش وکسلر ، مصاحبه با والدین و معلمان و پرونده تحصیلی دانش آموزان بود. بر این اساس، داده های مورد نیاز با استفاده از طرح پژوهش تک آزمودنی از نوع تغییر ملاک در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری جمع آوری شد. پس از جمع آوری داده ها در خط پایه، برنامه آموزش مستقیم که بر اساس محتوای کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی طراحی شده بود، در شرایط مداخله آموزشی بر روی 5 نفر از دانش آموزان شرکت کننده اجرا گردید و هر یک از شرکت کنندگان بین 7 تا 13 جلسه آموزش مستقیم حل مسئله ریاضی در سه سطح (ساده، متوسط و سخت) و به مدت 45 تا60 دقیقه دریافت نمودند. مقایسه عملکرد شرکت کنندگان در شرایط خط پایه، مداخله آموزشی و پیگیری نشان داد که آموزش مستقیم در افزایش مهارت حل مسئله تمامی شرکت کنندگان تأثیر مثبت داشته است و شرکت کنندگان پس از اجرای برنامه آموزشی توانستند به ملاک موفقیت و رفتار هدف دست یابند. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که دراین مطالعه برنامه آموزش مستقیم طراحی شده در افزایش و یادگیری مها رت های حل مسئله ریاضی اثربخش بوده است.
اثربخشی یکپارچگی حسی- حرکتی بر عملکرد تعادلی و خواندن کودکان نارساخوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :نارساخوانی جزء اختلالات عصبی- رشدی با نقایصی در مهارت های شناختی و حرکتی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یکپارچگی حسی- حرکتی بر عملکرد تعادل و خواندن کودکان نارساخوان انجام شد. مواد و روش ها:این مطالعه در قالب یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد انجام گرفت. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 32 دانش آموز مبتلا به اختلال خواندن مدارس شهر اراک انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش 12 جلسه برنامه مداخله یکپارچگی حسی- حرکتی را دریافت نمودند. نمرات دانش آموزان با استفاده از آزمون عملکرد تعادلی Bruininks-Oseretsky (Bruininks-Oseretsky test of motor proficiency یا BOTMP) و آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی، قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یکپارچگی حسی- حرکتی به طور معنی داری موجب بهبود عملکرد افراد گروه آزمایش در متغیرهای عملکرد تعادلی و خواندن در مرحله پس آزمون شد (001/0 > P). نتیجه گیری:به نظر می رسد آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی در بهبود عملکرد تعادل و خواندن کودکان نارساخوان مؤثر است. بنابراین، توجه به این یافته ها و ساز و کار اثربخشی این روش درمانی می تواند اثرات درمانی مفیدی در جهت کاهش مشکلات افراد مبتلا به نارساخوانی داشته باشد.
مقایسه میزان شیوع ناهنجای های ستون فقرات در دانش آموزا ن دختر 7-15 ساله کم توان ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ستون فقرات به عنوان محور حرکتی بدن ممکن است به دلایل گوناگون در اعمال و فعالیت های مختلف دچار صدمه و ناهنجاری گردد.هدف این پژوهش، بررسی مقایسه میزان شیوع ناهنجای های ستون فقرات در دانش آموزان دختر 7-15 ساله کم توان ذهنی و عادی شهر اراک می باشد. روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که در سال تحصیلی 91-92 بر روی دانش آموزان دختر استثنایی و عادی 15-7 سال شهر اراک صورت گرفت. تعداد 69 نفر به صورت تصادفی از مدارس استثنایی و عادی انتخاب شدند. به منظور ارزیابی ناهنجاری های بالاتنه از صقحه شطرنجی و آزمون نیویورک استفاده گردید.
تأثیرآموزش ترکیبی بربازده های یادگیری در قرآن باتوجه به اثرات تعدیلی رویکردهای یادگیری در دانش آموزان دبیرستانی مدارس استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تأثیر آموزش ترکیبی بر بازده های یادگیری(دانش، مهارت و نگرش) در درس قرآن با توجه به اثرات تعدیلی رویکردهای یادگیری(سطحی و عمقی) در دانش آموزان دبیرستانی مدارس استعدادهای درخشان شهر تهران انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی و از طرحهای عاملی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است.جامعه آماری مورد بررسی 1200نفراز دانش آموزان پسرپایه اول دبیرستان بودند که 120 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. آموزش ترکیبی به مدت 12 هفته روی گروه آزمایش اجراشد. در این پژوهش از آزمون ریون، پرسشنامه فرآیند مطالعه بیگز و همکاران (2001) و پرسشنامه های معلم ساخته پیشرفت تحصیلی درس قرآن و سنجش نگرش نسبت به آن استفاده شده است. برای تحلیل داده های پژوهش روشهای آمار توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (روش تحلیل کواریانس چند متغیره) به کار رفته است. نتایج نشان می دهد که میان میانگین پس آزمون بازده های یادگیری در تعامل با رویکرد یادگیری بعد از حذف اثر پیش آزمون تفاوتی معنادار وجود دارد، به این معنا که آموزش ترکیبی در تعامل با رویکردهای یادگیری، بازده های یادگیری دانش آموزان درگروه آزمایش را با رویکرد عمیق بهبود می بخشد. باتوجه به یافته های این پژوهش و مرور مبانی نظری و تجربی حوزه آموزش ترکیبی می توان نتیجه گرفت که کاربست این شیوه می تواند بر رشد بازده های یادگیری دانش، مهارت و نگرش دانش آموزان باتوجه به رویکردهای آن نسبت به شیوه های آموزش سنتی تأثیرگذار باشد.
پیش بینی تنش والدینی وآشفتگی روان شناختی مادران براساس مشکلات رفتاری وکارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولد کودک با تأخیرتحولی می تواند به همراه خود، مشکلات جدید و مضاعفی را برای والدین این کودکان به دنبال داشته باشد، اغلب برای چنین والدینی مخصوصاً مادران تنش، تجربیات و پاسخ های هیجانی از قبیل افسردگی، اضطراب و آشفتگی های روانی دیگر رخ می دهد، که اینها ارتباط مستقیمی با مسائل کود ک دارند. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی تنش والدینی و آشفتگی روان شناختی مادران بر اساس مشکلات رفتاری و کارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی انجام شد.
روش : طرح پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شده است..جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 11-6 ساله با تأخیرهای تحولی شامل کودکان مبتلا به اوتیسم مراجعه کننده به مراکزآموزشی و توان بخشی و دانش آموزان مدارس با نیازهای ویژه شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 را شامل می شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پس از توضیح اهداف پژوهش برای مادران و جلب رضایت آگاهانه از آنها، مقیاس های رفتار غیرعادی کودکان (1986)، فرم کوتاه شده آزمون علایم روانی (1973) ، مقیاس کارکرد انطباقی واینلند(1984)، شاخص تنیدگی والدینی(1967) توسط مادران تکمیل شد.
یافته ها: داده های پژوهش به وسیله روش آماری مدل یابی ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین مؤلفه های مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی (با اوتیسم و بدون اوتیسم) با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران آنها رابطه مثبت وجود دارد ولی بین مؤلفه های کارکردهای انطباقی این کودکان با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران رابطه منفی وجود دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدل یابی ساختاری می توان استنباط کرد که کارکردهای انطباقی و مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی در قالب روابط ساختاری تغییرات آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند. به عنوان مثال متغیر خودتحریکی با ضریب بتای (24/0) و t محاسبه شده(72/3) قادر است 24% از تغییرات آشفتگی روان شناختی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند و این متغیر با ضریب بتای(42/ 0و t محاسبه شده (46/5) قادر است 42% از تغییرات استرس والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کند.
مقایسه اثر یک دوره تمرینات ادراکی- حرکتی در دو محیط رقابتی و غیررقابتی بر خودکارآمدی و رفتار سازشی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر یک دوره تمرینات ادراکی- حرکتی در دو محیط رقابتی و غیررقابتی بر رفتار سازشی و خودکارآمدی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بوده است. روش: پژوهش حاضر، نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه آماری این پژوهش را 36 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر 9-12 ساله مدرسه کودکان استثنایی شهرستان بروجن تشکیل می دادند. 28 دانش آموز (13 دختر و 15پسر) به صورت در دسترس و هدفمند از جامعه مورد نظر انتخاب شدند و به روش همتاسازی در دو گروه تمرین در محیط رقابتی و تمرین در محیط غیررقابتی قرار گرفتند. هر دو گروه به مدت 8 هفته به تمرینات ادراکی-حرکتی پرداختند. گروه تمرین در محیط رقابتی در محیط رقابتی و گروه تمرین در محیط غیررقابتی در محیط غیررقابتی تمرین کردند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسش نامه خودکارآمدی ویلر و لد و پرسش نامه رفتارسازشی واینلند بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون توسط والدین تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمرینات ادراکی حرکتی صرف نظر از محیط تمرینی اثر معناداری بر بهبود رفتار سازشی و افزایش خودکارآمدی داشته است. همین طور، تمرین در محیط رقابتی نسبت به محیط غیررقابتی باعث بهبود بیشتری در رفتار سازشی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر شده است، اما در خودکارآمدی تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: جو انگیزشی محیط می تواند بر رفتار سازشی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر داشته باشد.
نقش کاردرمانی در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کاردرمانی در مدارس خدماتی را برای دانش آموزان با نیازهای ویژه ارایه می کند. کاردرمانگرها به منظور تسهیل مشارکت موفقیت آمیز دانش آموزان در محیط آموزشی، به تجزیه وتحلیل اجزای فعالیت های آموزشی می پردازند. آن ها با اجرای مداخله های مستقیم بر اختلال های حسی-حرکتی، درکی-شناختی و روانی-اجتماعی دانش آموز و مداخله های غیرمستقیم مانند مشاوره به کارکنان آموزشی مدرسه و والدین، زمینه را برای شکل گیری راهکا رهای آموزشی و پرورشی موثرتر فراهم می کنند.
نظریه دلبستگی و مشکلات هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری: تبیین نظری و کاربردهای بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی دانش آموزان با مشکلات یادگیری چارچوب نظری مفیدی را فراهم می کند. در این راستا کیفیت دلبستگی به عنوان یک عامل خطر یا عامل حفاظتی در تبیین ناسازگاری های رفتاری و هیجانی-اجتماعی این گروه مطرح است. همسو با نظریه بالبی، الگوی کاری دلبستگی در اصل بر پایه روابط اولیه با مراقبان اصلی رشد می کند و به تدریج به سوی ایجاد روابط دلبستگی ویژه و جدید با دیگران از جمله معلم، گسترش می یابد. ایجاد و حفظ چنین روابطی بر سازگاری و عملکرد هیجانی-اجتماعی در حال رشد دانش آموزان با مشکلات یادگیری تاثیر ویژه ای دارد.
نتیجه گیری: براین اساس، با توجه به نقش الگوهای دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی کودکان با مشکلات یادگیری، می توان از نظریه دلبستگی به عنوان چارچوبی برای طراحی مداخله های موثر برای کاهش ناسازگاری های هیجانی-اجتماعی این کودکان استفاده کرد. کاربردهای بالینی و الزام های عملی پژوهش های دلبستگی که بر بهبود کیفیت روابط دلبستگی والدین-کودک، توانمندسازی مادران، بهبود منابع مقابله ای کودکان و بهبود روابط معلم-دانش آموز تاکید دارد، در متن مقاله تشریح شده اند.
اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی برکنش های اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر کنش های اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام شد. روش ها: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه کودکان با نارسایی توجه /فزون کنشی شهرستان کرج در طی سال تحصیلی 95-1394 بود که 21 نفر از آن ها بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. آموزش حافظه کاری هیجانی طی 15 جلسه 40-30 دقیقه ای به صورت انفرادی به گروه آزمایش ارائه شد، درحالی که گروه گواه چنین آموزشی را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با آزمون برو/ نرو و آزمون حافظه فراخنای ارقام مستقیم و معکوس هوش وکسلر کودکان مورد سنجش قرار گرفتند.
تاثیر یک دوره تمرینات منتخب بر تعادل کودکان دارای آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر تعادل کودکان دارای آسیب شنوایی بود.
بررسی رابطه کارکردهای اجرایی و وبهره ی هوشی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان واجد تشخیص سطح یک اختلالات طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارکردهای اجرایی و بهره هوشی دو توانایی عمده و در عین حال متفاوت ذهنی هستند که در زمینه های فردی و اجتماعی زندگی بیماران واجد تشخیص اختلال اتیسم نقش زیادی دارند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه کارکردهای اجرایی و بهره ی هوشی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان واجد تشخیص اتیسم سطح یک انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی بوده و جامعه آماری آن را دانش آموزان واجد تشخیص اختلال اتیسم سطح یک تحت توانبخشی مراکز اتیسم شهر اصفهان تشکیل می دادند(تعداد ثبت شده این بیماران در مراکز اتیسم شهر اصفهان 52 نفر بود).به شیوه ی نمونه گیری در دسترس،تعداد27نفر(بعد از احراز ملاک های ورود و خروج)دانش آموز اتیسم سطح یک انتخاب شد.ابزار پژوهش شامل آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین،فرم کوتاه چهارمین ویرایش آزمون هوشی وکسلر کودکان ونوجوانان و کارنامه تحصیلی دانش آموزان بود.داده های جمع آوری شده با استفاده نسخه 21 نرم افزار SPSSو روش تحلیل رگرسیون لوجستیک،ضریب همبستگی اسپیرمن و شاخص اندازه اثر کوهن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
تدوین برنامه مبتنی بر الگوی پاسخ به مداخله و تعیین اثربخشی آن بر بهبود املانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه تقویت املاء بر اساس الگوی پاسخ-به-مداخله و مطالعه ی اثربخشی آن در تقویت عملکرد دانش آموزان با مشکلات املا نویسی پایه سوم ابتدایی بود. این پژوهش در دو مرحله ی تدوین و اعتباریابی برنامه و سنجش اثر بخشی آن اجرا شده است و از نوع طرح های تک آزمودنی AB بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم ابتدایی سال تحصیلی 1394-95 شهر کرج بود. 20 دانش آموز به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مداخله ای سه ردیفی براساس الگوی پاسخ-به-مداخله (ردیف اول شامل گروه 5 نفری در 9 جلسه 30 دقیقه ای ، ردیف دوم گروه های 3 نفری در 9 جلسه 45 دقیقه ای، ردیف سوم 12 جلسه یک ساعته انفرادی) شرکت داده شدند، و براساس برنامه تدوین شده براساس برنامه های متناسب با الگوی پاسخ-به-مداخله به روش آموزش مستقیم، آموزش دیدند. ابزارهای اندازه گیری شامل آزمون املای کریمی و رضایی (1392) است. براساس نتایج بدست آمده از ICC اعتبار برنامه گرداوری شده برابر با 36/0 است، با توجه به (00/0> P)، از اعتبار مناسبی برای اجرا برخوردار می باشد. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون در هر ردیف با استفاده از روش محاسبه اندازه اثرتحلیل شدند. بر اساس ارزیابی و نظارت اجرا شده به ترتیب در هر ردیف مداخله 20، 10 و 20 درصد شرکت کنندگان پاسخ به مداخله داشتند و سایر شرکت کنندگان پیشرفتی در مداخلات اجرا شده نداشتند. باتوجه به ویژگی های شرکت کنندگان در پژوهش می توان نتیجه گرفت برنامه تدوین شده برای دانش آموزانی با ضعف درسی مناسب است.
مقایسه احساس تنهایی در افراد با آسیب شنوایی، آسیب بینایی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس تنهایی در افراد با آسیب شنوایی، آسیب بینایی و عادی انجام شد. جامعه آماری شامل افراد 13 تا 22 ساله ی با آسیب شنوایی، آسیب بینایی و عادی شهر شیراز بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 116 نفر (32 فرد با آسیب بینایی، 21 فرد با آسیب شنوایی و 63 فرد عادی) انتخاب شد. گروه های با آسیب شنوایی و بینایی با روش نمونه گیری در دسترس و گروه عادی با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس احساس تنهایی برای سنجش احساس تنهایی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که احساس تنهایی در گروه های با آسیب شنوایی و آسیب بینایی به طور معنی داری بیشتر از گروه عادی است. افزون بر این، نتایج نشان داد که احساس تنهایی افراد با آسیب شنوایی و بینایی در خرده مقیاس های تنهاییِ ناشی از ارتباط با خانواده و نشانه های عاطفی تنهایی به طور معنی داری بالاتر از گروه عادی است. بین سه گروه در خرده مقیاس تنهاییِ ناشی از ارتباط با دوستان تفاوت معنی داری مشاهده نشد. با توجه به بالاتر بودن میزان احساس تنهایی در افراد با آسیب های حسی می توان بیان کرد که طراحی و اجرای برنامه های کاهش احساس تنهایی جهت ارتقای سلامت روان شناختی در این افراد ضروری است.
استفاده از دستگاه ارتباطی جایگزین مبتنی بر آی پد برای دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی و اختلال طیف اتیسم در کلاس درس با استفاده از دسترسی به فناوری ارایه برنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: افرادی که به عنوان فلج مغزی و اختلال طیف اتیسم تشخیص داده می شوند دارای کمبودهای ارتباطی قابل توجهی هستند. استفاده از یک دستگاه ارتباطی تقویتی و جایگزین اغلب اوقات برای ارتقای زبان و همکاری در مدارس، منزل و محیط های اجتماعی لازم و ضروری است. پژوهش حاضر تاثیر ارایه دستگاه ارتباطی تقویتی و جایگزین با فناوری بالا را برای دانش آموزان مبتلا به فلج مغزی واختلال طیف اتیسم، موردارزیابی قرار می دهد که آی پد اپل نامیده می شود و دارای نرم افزار کاربردی «گوتالک نو» است. تلفیق فناوری، به همراه کاربرد بلندمدت از دستگاه ارتباطی تقویتی و جایگزین بر ارتقای عناصر کلیدی در جهت آموزش دانش آموزان، معلمان، دستیاران آموزشی و والدین در طول سال تحصیلی تاکید دارد.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که در اثر استفاده از آی پد مهارت های ارتباطی دانش آموزان و عملکرد غیررسمی شان در مدارس افزایش یافته است. همچنین نیاز به توسعه شریک ارتباطی در طی زمان کاهش یافته، درحالی که دانش آموز، معلم و والدین همچنان با وجود دستگاه آی پد جایگاه شان حفظ می شود. این پژوهش موردی از کاربرد این دستگاه ارتباطی با فناوری بالا برای نیازهای ارتباطی پیچیده و دسترسی جامع حمایت می کند که خواستار آموزش نظام مند والدین، دستیاران آموزشی، معلمان و دانش آموزان هستند.
مقایسه سرشت و منش و حواس پرتی در دانش آموزان ناشنوا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سرشت و منش و حواس پرتی در دانش آموزان ناشنوا و عادی بود. روش این پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ناشنوا و عادی مشغول به تحصیل در نیمه اول سال 1395 در شهرستان گیلان غرب بود. به دلیل محدود بودن حجم جامعه تمامی افراد ناشنوا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و 20 دانش آموز عادی نیز با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی سن و جنسیت با گروه ناشنوا همتا شده و به عنوان گروه مقایسه در این پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس سرشت و منش و مقیاس کنترل توجه جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد میانگین نمرات افراد ناشنوا در متغیرهای حواس پرتی (05/7=F؛ 01/0>P) و در مؤلفه های اجتناب از آسیب (71/37=F؛ 001/0>P) و نوجویی (01/5=F؛ 05/0>P) بالاتر اما در مؤلفه های خودراهبری (26/9=F؛ 001/0>P) و همکاری (97/18=F؛ 001/0>P) به طور معنی داری پایین تر از افراد عادی است. این نتایج آشکار می کند که کودکان ناشنوا حواسپرتی بالاتری نسبت به گروه عادی دارند و ویژگی های سرشتی آنها نیز متفاوت از افراد عادی می باشد.