فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
311-328
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش رضایت جنسی در بیماران بهبودیافته از اختلال مصرف مت آمفتامین بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مردان مبتلا به اختلال مصرف مت آمفتامین (تقریبا 1500 نفر) در سال 1397 که در مرحله پرهیز از مصرف مواد قرار داشتند و در جلسات انجمن معتادان گمنام شهرستان یزد شرکت می کردند، بود. از میان این افراد، 24 نفر از افراد با نمره پایین تر از نقطه برش (نمره کمتر از 67) روی شاخص رضایت جنسی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل ( 12 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد. از شاخص رضایت جنسی به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث افزایش رضایت جنسی در بیماران بهبودیافته از اختلال مصرف مت آمفتامین شد. نتیجه گیری: می توان گفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اعتیاد و آسیب های روان شناختی ناشی از آن موثر است و از این درمان می توان در زمینه امور زناشویی به خصوص رضایت جنسی استفاده کرد.
اثربخشی برنامه آموزش تحول مثبت نوجوانی بر هویت یابی و خودکارآمدی در دانش آموزان در معرض خطر اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
31-50
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش تحول مثبت نوجوانی بر هویت یابی و خودکارآمدی در دانش آموزان در معرض خطر اعتیاد بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان پسر پایه نهم در معرض خطر اعتیاد شهر بجنورد در سال 1399-1398 بود. با توجه به طراحی پژوهشی، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت برنامه آموزش تحول مثبت نوجوانی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس بسط یافته سنجش عینی وضعیت هویت خود و پرسش نامه خودکارآمدی عمومی بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در رابطه با میانگین نمرات متغیرهای هویت یابی و خودکارآمدی تفاوت معنی داری وجود داشت. آموزش تحول مثبت نوجوانی به طور معناداری منجر به کاهش هویت منفی و افزایش خودکارآمدی گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: می توان از آموزش تحول مثبت نوجوانی در هویت یابی و خودکارآمدی دانش آموزان در معرض خطر اعتیاد در مدارس استفاده نمود.
بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
171-190
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل روابط ساختاری بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی با میانجی گری عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در افراد وابسته به مواد مخدر شهرستان لار انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی– همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد مصرف کننده مواد مراجعه کننده به ۱۵ مرکز ترک اعتیاد شهر لار بود. از این میان، تعداد 222 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت انفرادی پرسش نامه رضایت از زندگی، پرسش نامه عزت نفس، پرسش نامه حمایت اجتماعی، پرسش نامه احساس تنهایی و پرسش نامه خودکنترلی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که عزت نفس، احساس تنهایی و خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد مخدر دارای نقش میانجی بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برنامه های درمانی می توانند با هدف قرار دادن افزایش حمایت اجتماعی، عزت نفس و خودکنترلی و کاهش احساس تنهایی موجب افزایش رضایت از زندگی در افراد وابسته به مواد شوند و زمینه را برای ترک مصرف مواد مخدر در آن ها فراهم آورند.
مقایسه پریشانی روان شناختی، تکانشگری و تیپ شخصیتی D بین دانشجویان دارای نگرش مثبت و منفی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
151-170
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه پریشانی روان شناختی، تکانشگری و تیپ شخصیتی D بین دانشجویان دارای نگرش مثبت و منفی به اعتیاد بود. روش: پژوهش حاضر یک طرح علّی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری شامل همه دانشجویان کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 97-1396 بود. از بین آن ها، نمونه ای به حجم 305 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. از بین این نمونه انتخاب شده، 50 نفر به عنوان افراد دارای نگرش مثبت به اعتیاد و 50 نفر به عنوان افراد دارای نگرش منفی به اعتیاد به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد و مواد مخدر، پرسش نامه افسردگی، اضطراب و استرس- 21 ، مقیاس تکانشگری بارت، و پرسش نامه تیپ شخصیتی D استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (مانووا) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دانشجویان دارای نگرش مثبت و منفی به اعتیاد در رابطه با افسردگی، اضطراب، تکانشگری کلی و مولفه های آن (تکانشگری بی برنامگی، تکانشگری حرکتی، تکانشگری شناختی)، تیپ شخصیتی D کلی و مولفه های آن (عاطفه منفی و بازداری اجتماعی) تفاوت معناداری وجود داشت. در کل، دانشجویانی که نگرش مثبتی در مورد اعتیاد داشتند، نمرات بالاتری در این متغیرها کسب کردند. اما در مولفه ی استرس بین دو گروه یاد شده تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نگرش مثبت به اعتیاد با سطوح بالای اضطراب، افسردگی، تکانشگری، و تیپ شخصیتی D که در مصرف مواد نقش دارند، مرتبط می باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود که مراکز مشاوره و سلامت روان دانشگاه ها در راستای تغییر نگرش دانشجویان نسبت به اعتیاد و شناسایی دانشجویان دارای پریشانی روانشناختی و تکانشگری اقدام به اجرای کارگاه های پیشگیری از اعتیاد برای دانشجویان نمایند.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر خود شفقت ورزی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
237-254
حوزههای تخصصی:
هدف : اختلال مصرف مواد یکی از اختلال های مزمن و ناتوان کننده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر خودشفقت ورزی و خودانتقادی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی انجام شد. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد گرانمهر و گام نو شهر مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند، اما شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. شرکت کنندگان به مقیاس خودشفقت ورزی و خودانتقادی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای خودشفقت ورزی و خودانتقادی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان پذیرش و تعهد در افزایش خودشفقت ورزی و کاهش خودانتقادی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی مؤثر بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که درمانگران و سایر متخصصان بهداشت روان می توانند از درمان پذیرش و تعهد برای بهبود خودشفقت ورزی و خودانتقادی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی استفاده کنند.
بررسی عوامل تاثیرگذار در سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
11-34
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد مخدر از مهم ترین مسائلی است که عوارض آن تهدیدی جدی برای جامعه محسوب می شود و به عنوان یکی از بحران های چهارگانه قرن بیست و یکم همه جوامع را درگیر کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی علل و عوامل تاثیرگذار در سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد با رویکرد گراندد تئوری انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی در سال 1398 در شهر قروه انجام شد. 16 نفر با سابقه سوءمصرف مواد با حداقل 4 سال سابقه وابستگی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . جهت گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد . به منظور تسهیل در فرآیند کدگذاری و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. یافته ها: عوامل تاثیرگذار در سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد عبارت بودند از: الف) عوامل زمینه ساز شامل عوامل فردی و بین فردی؛ ب) عوامل آشکارساز شامل عوامل خانوادگی؛ و ج) عوامل تدوام بخش و تشدیدکننده شامل عوامل اجتماعی- فرهنگی و محیطی. نتیجه گیری: عوامل متعددی در بروز اعتیاد و سوءمصرف مواد نقش دارند و شناسایی آن ها در محیط ها، فرهنگ ها و جوامع مختلف امکان تدوین اقدامات پیشگیرانه و افزایش زمینه آگاهی عمومی را فراهم می کند.
مقیاس سنجش نگرش نسبت به مواد مخدر در دانشجویان: ارزیابی روایی و پایایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
35-56
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ساخت مقیاس نگرش به مواد مخدر و بررسی روایی و پایایی آن در بین دانشجویان انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی–پیمایشی و از نوع ابزار سازی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه شهید باهنرکرمان در سال تحصیلی 1398-1397 بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 400 نفر با روش نمونه گیری سهیمه ای انتخاب شدند. ساخت مقیاس در دو مرحله مقدماتی و نهایی انجام شد. پس از بررسی مقدماتی مقیاس بر روی 50 نفر و حذف آیتم هایی که دارای ضریب تمیز و دشواری نامناسب بودند، مقیاس نهایی نگرش به مواد مخدر و پرسش نامه شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد تکمیل شدند. ساختار عاملی مقیاس نگرش به مواد مخدر از طریق تحلیل عاملی تاییدی بررسی شد. همچنین، پایایی مقیاس از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-22 و آموس-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس حاضر دارای یک ساختار سه عاملی (شناختی، عاطفی و رفتاری) با برازش مطلوبی بود. پایایی با روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 0/86 و برای عامل های شناختی، هیجانی و رفتاری به ترتیب 0/70، 0/73 و 0/69 بود که حاکی از همسانی درونی خوبی بود. همچنین، روایی همگرای مناسب مقیاس تاییدکننده روایی مقیاس بود. نتیجه گیری: مقیاس نگرش به مواد مخدر یک ابزار روا و پایا در بین دانشجویان است و می تواند به عنوان یک ابزار غربالگری در بررسی دانشجویان در معرض خطر اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
فهم فرآیند اعتیاد با ترسیم جایگاه طبقاتی سوءمصرف کنندگان مواد (ارائه ی یک نظریه ی زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
13-40
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته و وضعیت پایگاه اجتماعی-اقتصادی دو گروه از سوءمصرف کنندگان مواد مخدر بستری در کلینیک و ساکن در گرمخانه انجام شد. روش: تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و با روش زمینه ای انجام شد. یک مصاحبه عمیق بر روی 36 نفر از سوءمصرف کنندگان مواد انجام گرفت. نمونه گیری به صورت نظری بود و جمع آوری داده ها تا اشباع نظری ادامه داشت. داده ها از طریق کدگذاری با روش استراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها: معاشرت ناسالم، مصرف تفننی، محرک های درونی، طرد دو سویه، نابرابری نهادی، فقر چندگانه، نظام رفاهی معیوب، انزجار از وضع موجود، دوگانگی و تضاد احساسی- رفتاری، هنجارشکنی، فروپاشی روانی و اجتماعی و تشکیل اجتماع ثانویه از مهم ترین مقولات تحقیق حاضر بودند. نتیجه گیری: سوءمصرف مواد با "واگرایی و همگرایی رفتاری-احساسی" و "رانش از اجتماع" همراه است. یعنی فرد سوء مصرف کننده مواد در جریان سبک زندگی وابسته به مواد خود دچار نوعی تباعد (جدایی) از اجتماع مواجه می شود. مطالعه عمیق در زمینه جایگاه سوء مصرف کنندگان مواد در ساختار اجتماعی، بررسی مناسب ترین شیوه های درمانی، و همچنین در دسترس بودن خدمات درمانی برای آحاد سوء مصرف کنندگان مواد جهت بهبودی و پیگیری فرآیندهای درمانی از جمله مواردی است که بایستی در سیاست گذاری های پیشگیری و درمان اعتیاد به آن توجه داشت.
مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر پایبندی به درمان در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
59-78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ، مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر پایبندی به درمان در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون درشهر اصفهان بود . روش : این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراکز ترک اعتیاد با متادون شهر اصفهان درسال 1397 بود. از میان این جامعه، 10 نفر به شکل هدفمند و به روش همگون انتخاب شدند . ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که حاوی سوالات مرتبط با عوامل موثر بر پایبندی به درمان در افراد وابسته به مواد تحت درمان بود . داده های گردآوری شده به کمک روش تحلیل مضمون کلارک و براوون (2000) تحلیل شدند . یافته ها : نتایج نشان داد که عوامل موثر بر پایبندی به درمان شامل شش مقوله اصلی بودند: 1) پایبندی به کمک عوامل خانوادگی ، 2) پایبندی به کمک عوامل رفتاری ، 3)پایبندی به کمک عوامل معنوی ، 4) پایبندی به کمک عوامل اجتماعی ، 5) پایبندی به کمک اصلاح زندگی شخصی ، و 6) پایبندی به کمک عوامل درمانی . نتیجه گیری : در کل، نتایج نشان می دهد پایبندی به درمان با متادون در کنار شش عامل مهم مذکور رخ می دهد و درمانگران اعتیاد برای درمان با متادون باید به تقویت شش حیطه توجه کنند.
رابطه فعالیت سیستم های مغزی رفتاری در بازگشت مصرف مواد با نقش میانجی گری بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
339-365
حوزههای تخصصی:
هدف: سازه های شخصیتی و هیجانی نقش محوری در بازگشت مصرف مواد دارند. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه فعالیت سیستم های مغزی رفتاری در بازگشت مصرف مواد با نقش میانجی گری بدتنظیمی هیجان بود. روش : در قالب یک طرح همبستگی، ۳۰۰ نفر از افراد مصرف کننده مواد محرک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرج انتخاب شدند و مقیاس بازگشت مصرف مواد، مقیاس پنج عاملی جکسون، و مقیاس بدتنظیمی هیجان-فرم کوتاه را تکمیل کردند. یافته ها : نتایج نشان داد که سیستم فعال ساز رفتاری، سیستم بازداری رفتاری و سیستم ستیز/گریز/ انجماد اثر مستقیمی بر بازگشت مصرف مواد داشتند. علاوه بر این، بدتنظیمی هیجان نقش میانجی گر در رابطه سیستم فعال ساز رفتاری و بازگشت مصرف مواد داشت، درحالی که بدتنظیمی هیجان در رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و سیستم ستیز/گریز/ انجماد با بازگشت مصرف مواد نقش میانجی گر نداشت. علیرغم عدم معناداری برخی از مسیر ها، مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به اثر معنادار سیستم های مغزی رفتاری بر بازگشت مصرف مواد از طریق بدتنظیمی هیجان و همچنین پایه های زیستی شخصیت و راهبردهای تنظیم هیجان، متخصصان حوزه اعتیاد می توانند نرخ بازگشت مصرف مواد را کاهش دهند.
نقش تشخیصی روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی در افراد مبتلا به مصرف مواد افیون، مواد محرک و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
162-192
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی در افراد مبتلا مصرف مود افیون، مواد محرک و بهنجار بود. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه هدف پژوهش حاضر را مراجعه کنندگان مبتلا به مواد محرک، مواد افیونی و افراد بهنجار تشکیل می دادند که در بازه ی زمانی سال 98 به مراکز درمانی و کلینیک های ترک اعتیاد شهر شیراز و تهران مراجعه کرده بودند. از این میان تعداد 90 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند (30نفر مصرف کننده محرک، 30نفر افیون و 30 نفر بهنجار). از مقیاس روابط موضوعی بل، و پرسش نامه مکانیزم های دفاعی (اندروز، سینگ و باند، 1993) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد میانگین همه خرده مقیاس های روابط موضوعی، در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک به طور معناداری بالاتر از مصرف کنندگان مواد افیون و بهنجار بود. همچنین سبک های دفاعی رشد نیافته و روان آزرده در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک به طور معناداری بیشتر از افراد مبتلا به مصرف مواد افیونی بود. این دو سبک دفاعی در افراد افیونی بیشتر از افراد بهنجار بود. به علاوه یافته های پژوهش بیانگر آن بودند که براساس روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی می توان عضویت افراد در سه گروه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش شواهدی برای الگوی تبیینی روان پویشی در آسیب روانی فراهم کرد. همسو با نظریه های روان پویشی نشان داد کیفیت روابط موضوعی و مکانیزم های دفاعی رشد نیافته در اختلال مصرف مواد نقش به سزایی دارند.
مدل ساختاری نقش عوامل محیطی و خانوادگی در پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و روانگردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
41-58
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مدل ساختاری نقش عوامل محیطی و خانوادگی در پیشگیری رشدمدار از گرایش به مصرف مواد مخدر و روانگردان انجام شده است. روش: پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان و نوجوانان شهر کرج بودند که حداقل یک بار مواد مخدر یا مواد روانگردان استعمال کرده بودند. از میان آن ها، 250 نفر به روش نمونه گیری غیراحتمالی از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. یافته ها: در مدل پژوهش، عامل محیطی با ضریب (0/77) و پس از آن، عامل خانوادگی با ضریب (0/63) اثرات مستقیم و معناداری بر گرایش کودکان و نوجوانان به مصرف مواد مخدر و روانگردان داشتند. نتیجه گیری: عوامل محیطی و خانوادگی در پیشگیری رشدمدار از گرایش کودکان و نوجوانان به مصرف مواد مخدر و روانگردان موثر هستند، اما عوامل محیطی اثر قویتری دارند، بنابراین تمرکز بر ساختار محیطی جوامع می تواند روندهای پیشگیرانه را کاربردی تر کند.
پیش بینی آمادگی اعتیاد به مواد بر اساس حالات روان شناختی مثبت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
133-152
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آمادگی اعتیاد به مواد بر اساس حالات روان شناختی مثبت دانشجویان در سال 98-1397 انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه پیام نور آمل در سال تحصیلی 98-1397 بودند. از میان آن ها، تعداد 118 نفر دانشجوی دختر و پسر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه آمادگی اعتیاد به مواد مخدر و پرسشنامه حالات روان شناختی مثبت برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. یافته ها: تحلیل آماری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین آمادگی اعتیاد به مواد با مؤلفه های حالات روان شناختی مثبت از جمله توکل به خدا، وظیفه شناسی، احساس کنترل، خلق مثبت و شادمانی، احساس آرامش و بخشش رابطه منفی معنی دار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در میان مولفه های حالات روان شناختی مثبت توکل به خدا قوی ترین پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش می توان پیشنهاد داد که با تقویت حالات روان شناختی مثبت با تاکید بر توکل به خدا می توان احتمال اعتیاد را در دانشجویان کاهش داد.
مدل یابی سیستم های مغزی رفتاری و بدتنظیمی هیجان با آسیب پذیری روانی در افراد وابسته به مواد در حال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
255-272
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی بین سیستم های مغزی رفتاری و بدتنظیمی هیجان با آسیب پذیری روانی در افراد وابسته به مواد در حال بهبودی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه افراد وابسته به مواد در حال بهبودی در مراکز اقامتی (میان مدت و بلندمدت) تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر گرگان در سال 1398 بود. در این پژوهش، با توجه به تعداد 19 متغیر مشاهده شده و تخصیص ضریب 10 برای هر متغیر، 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه آسیب پذیری روانی، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، و پرسش نامه سیستم های مغزی رفتاری بودند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که سیستم های مغزی رفتاری و بدتنظیمی هیجان رابطه معنی داری با آسیب پذیری روانی داشتند. همچنین، بدتنظیمی هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و آسیب پذیری روانی نقش میانجی داشت. مدل پژوهش تایید شد و 66 درصد از واریانس آسیب پذیری روانی توسط سیستم های مغزی رفتاری و بدتنظیمی هیجان تبیین شد. نتیجه گیری: این پژوهش تاکیدی بر نقش عوامل شناختی و هیجانی در میزان آسیب پذیری روانی افراد وابسته به مواد ارائه داد که می تواند برای درمان گران در جهت کاهش آسیب پذیری روانی با توجه به مولفه های بدتنظیمی هیجان و سیستم های مغزی رفتاری تلویحات کاربردی داشته باشد.
نقش میانجی وقایع استرس زای زندگی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و آمادگی برای اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
191-216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی وقایع استرس زای زندگی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و آمادگی برای اعتیاد بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه زنان وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر یزد در سال ۱۳۹8-۱۳۹9 بود. از بین آن ها، ۱۲۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه آمادگی برای اعتیاد، پرسش نامه وقایع استرس زای زندگی، و پرسش نامه شخصیت نئو را تکمیل کردند. یافته ها: مدل پیشنهادی برازش مطلوبی داشت. روان رنجوری، توافق پذیری، وظیفه شناسی و وقایع استرس زای زندگی رابطه ی مستقیم و معناداری با آمادگی برای اعتیاد داشتند. همچنین، وقایع استرس زای زندگی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی با آمادگی برای اعتیاد نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: نتیجه ی پژوهش حاضر ضمن تبیین عوامل درونی و بیرونی موثر بر آمادگی برای اعتیاد در زنان، می تواند برای پیشگیری و درمان اعتیاد مفید باشد.
کارآمدی آموزش تنظیم هیجانی بر تاب آوری و بهزیستی هیجانی، روانشناختی و اجتماعی افراد در حال ترک مواد مخدر سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
83-98
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر تاب آوری و بهزیستی هیجانی، روان شناختی و اجتماعی افراد در حال ترک مواد مخدر سنتی است. روش : روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل افراد در حال ترک مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران بودند. از میان آنان، 40 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) و بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) می باشد. یافته ها : نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجانی، موجب افزایش تاب آوری و بهزیستی هیجانی، روان شناختی و اجتماعی افراد در حال ترک مواد مخدر می شود. نتیجه گیری : آموزش راهبردهای ارزیابی مثبت به عنوان یکی از راهبردهای انطباقی می توانند موجب تعدیل واکنش هیجانی افراد به موقعیت های پرفشار شوند.
مقایسه شدت حافظه اعتیاد و خودکنترلی در ترک موفق و ناموفق اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
151-168
حوزههای تخصصی:
هدف: ؛ پژوهش حاضر با هدف مقایسه شدت حافظه اعتیاد و خود کنترلی در ترک اعتیاد موفق و ناموفق صورت گرفت. روش؛ در این مطالعه علی-مقایسه ای، جامعه آماری پژوهش شامل مردان مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر رشت (ناحیه یک) در سال 1397 بودند. از این بین، 45 فرد موفق در ترک اعتیاد (بیش از 2 سال) و 45 فرد ناموفق در ترک اعتیاد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. به منظور جمع آوری داده ها، از مقیاس شدت حافظه اعتیاد (چن و همکاران، 2018) و نسخه کوتاه مقیاس خود کنترلی (تانجنی و همکاران، 2004) استفاده شد. در انتها، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری انجام گرفت. یافته ها؛ بر طبق نتایج بدست آمده، سطوح شدت حافظه اعتیاد و خودکنترلی در افراد موفق و ناموفق در ترک اعتیاد متفاوت بود (0/01> p ). به بیانی دیگر، افراد موفق در ترک اعتیاد در مقایسه با افراد ناموفق در ترک اعتیاد، نمرات پایین تری در شدت حافظه اعتیاد و نمرات بالاتری در خود کنترلی کسب کردند (0/01> p ). نتیجه گیری؛ بر اساس نتایج، شدت حافظه اعتیاد و خودکنترلی عواملی برجسته ای در ترک اعتیاد هستند که در ترک موفق اعتیاد می توانند موثر واقع می شوند. بر این اساس، می توان با طراحی مداخلاتی در راستای کاهش شدت حافطه اعتیاد و افزایش خودکنترلی معتادان، موفقیت در ترک اعتیاد را افزایش داد.
نقش تعدیل کننده منبع کنترل در رابطه بین دلبستگی به والدین وگرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
263-278
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده منبع کنترل در رابطه بین دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به والدین و گرایش به مصرف مواد مخدر بود. روش : طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1398-1397 بودند. نمونه ای شامل 253 دانشجو با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد زرگر، تجارب روابط نزدیک و منبع کنترل راتر پاسخ دادند. یافته ها : نتایج نشان داد دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به والدین، دارای رابطه مثبت با منبع کنترل بیرونی و گرایش به مصرف مواد هستند. نتایج تحلیل رگرسیون تعدیلی نشان داد که منبع کنترل می تواند رابطه بین دلبستگی به والدین و گرایش به مصرف مواد را تعدیل کند. نتیجه گیری : درمجموع منبع کنترل، می تواند میزان گرایش به مصرف مواد را تحت تأثیر قرار دهد.
تجربه زیسته ی زنان از خانواده نابسامان در فرایند اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
113-142
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف مطالعه و درک تجربه زیسته ی زنان از خانواده نابسامان در فرایند اعتیاد انجام شد. روش: در این پژوهش از روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش 25 نفر از زنان خراسان جنوبی بودند که در مرحله ترک اعتیاد بودند. نمونه گیری براساس نمونه گیری هدفمند و نظری انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته به دست آمد و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها: نتیجه تحلیل داده ها، دستیابی به پنج مقوله محوری و یک مقوله هسته بود. مقولات محوری عبارت بودند از: شالوده متزلزل خانواده و تولید چالش های بنیادین، خفقان در خانواده و گرفتاری در چنگ انواع محدودیت ها و جبرها، گسست خانوادگی و میل به از هم پاشیدگی، طرد و حرمان در خانواده به مثابه راه کارهای تنبیه خانوادگی و یادگیری انزوا و عزلت در خانواده. مقوله هسته پژوهش نیز عبارت بود از: اعتیاد در بستر خانواده نابسامان. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که روابط اجتماعی فروپاشیده و فشارهای اجتماعی موجود در خانواده در کنار شرایطی نظیر ترک تحصیل و سطح تحصیلات پائین، اجبار در انتخاب همسر و تجربه شکست و سرخوردگی در زندگی خانوادگی، پیوندهای چند جانبه ای با اعتیاد زنان دارند.
تدوین مدل ساختاری عود مصرف مواد بر اساس ذهن آگاهی و سلامت معنوی با میانجی گری ولع مصرف و خودکارآمدی در افراد وابسته به مواد تحت درمان پرهیزمدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
237-264
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری بازگشت به مصرف مواد بر مبنای عوامل مهم خطرساز و محافظت کننده مصرف مواد (نظیر سلامت معنوی، ذهن آگاهی، ولع مصرف و خودکارآمدی) انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. حدود 700 نفر از افراد وابسته به مواد افیونی که در مراکز بهبودگستران همگام و خانه دوست یاران استان تهران تحت درمان پرهیزمدار بودند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. از میان آن ها، تعداد 200 نفر (100 نفر مرد و 100 نفر زن) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در سال 1398 انتخاب شدند و به پرسش نامه پنج عاملی ذهن آگاهی، پرسش نامه سلامت معنوی، پرسش نامه وسوسه مصرف پس از سم زدایی، مقیاس خودکارآمدی عمومی و پرسش نامه پیش بینی بازگشت پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل تدوین شده از برازش مناسبی برخوردار بود. همچنین، از میان متغیرهای سلامت معنوی و ذهن آگاهی، سلامت معنوی تاثیر مستقیم معناداری بر عود مصرف مواد داشت. به علاوه، سلامت معنوی و ذهن آگاهی از طریق ولع مصرف اثر غیر مستقیم معناداری بر عود مصرف داشتند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش اهمیت اثرات سلامت معنوی و ذهن آگاهی بر عود مصرف مواد را نشان داد. بر این اساس، پیشنهاد می شود که این متغیرهای مهم خطرساز و محافظت کننده در برنامه های آموزشی برای پیشگیری از عود مصرف مواد مورد توجه قرار گیرند.